مگر نباید عکسایه مستند که این عکس ها هم جزع همین شاخه محسوب میشوند حداقل ویرایش و دستکاری را داشته باشن؟
Printable View
درود جناب قبادی
خب می پندارم وقتی رنگ در عکس کمکی به انتقال مفهوم نکنه و خنثی باشه میشه سلیقه ای برخورد کرد، عکاس میتونه انتخاب کنه، رنگی یا سیاه و سفید
گاهی رنگ باعث میشه انتقال مفهوم مورد نظر تحت تاثیر قرار بگیره و B&W ارجح میشه.
هرچند نمیشه مرزی قطعی ترسیم کرد.
در مورد عکس قبلی که ارسال کردم، برداشتم این بود لباسهای رنگارنگ کنار پسرک دید رو از سوژه اصلی منحرف کنه و B&W رو ترجیح دادم.
و در مورد عکس قبل ترش! که رنگی است، به نظرم رنگی عکس از سیاه و سفیدش بهتره.
نظر شما چیه؟
سلام
به نظر من اصلی ترین دلیلش اینه که ذهن ببیننده فقط معطوف به سوژه اصلی باشه و المانهای رنگی موجود در کادر باعث انحراف دید نشه ولی خوب من خودم اگه یه texture خوب در پس زمینه داشته باشم و یا زمانی که رنگی بودن باعث ارتباط بیشتر ببینده با سوژه بشه حتما از تم رنگی استفاده میکنم
عکسهای رنگی هم زیاد ارسال شده جناب قبادی ضمن اینکه میشه گفت چرا رنگی؟؟؟
عکس خیابانی موفق بستر یک اتفاق است که عکاس سعی دارد مخاطب به سمت درک اون اتفاق خاص بره نه زیبایی شناسی عکس و سایر جذابیت های بصری که البته این موارد میتونه مخاطب رو در سوق دادن به سمتی که عکاس دوست داره کمک کنه
داگلاس دانکن یکی از عکاسان برجسته ی جنگ معتقد بود رنگ میتواند ذهن مخاطب را از موضوع اصلی منحرف کند ولی در کل نمیشه یک نسخه پیچید برای همه ی عکسها
الکس وب کارهای خیابانی زیادی داره که یکی از مشخصه هاش رنگها و سایه ها هستن
فایل پیوست 34745
اگر رنگ از این فریم ها گرفته بشه چه اتفاقی میفته؟ عملا عکس به ملکوت اعلی خواهد پیوست و البته هستند عکسهای سیاه و سفیدی هم که اگر رنگی میبودن همین اتفاق براشون می افتاد این به زیرکی عکاس برمیگرده که لحظه ی عکاسی عکسش رو آنالیز کنه که آیا رنگی یا سیاه و سفید با کنتراست خشن یا کنتراست ملایم
پیش از این هم یکی دیگه از دوستان گفته بود کنتراست عکسهای سیاه و سفید ارسالی در این تاپیک عموما پایین هست آیا عکاس کنتراست پایین رو دلیلی بر مستند تر و خیابانی تر بودن عکسها میدونن!
بعید میدونم هیچ کدوم از دوستان فروم اعم از مبتدی و حرفه ای همچین تفکرات سستی نسبت به ژانر عکاسی خیابانی داشته باشن
ممنون از ایجاد سوال و بحث در این تاپیک که هر از گاهی عکسی ارسال میشه و عدم وجود اینگونه بحثها داخلش احساس میشه
سادهترین جواب ممکن اینه : چون عکاسی رنگی سخته !!!
عکاسی رنگی نیازمند شناخت و تسلط روی رنگها و تئوری مربوط به آنهاست و اصولاً در هر ژانری که باشه،آگاهی عکاس نسبت به این مقوله اون رو در ایجاد تصاویری قوی بصری کمک میکنه .
در برخی ژانرها مثل عکاسی از اشیاء و در فضای استدیو،به دلیل امکان دخل و تصرف در همه چیز،هنرمند عکاس میتونه خیلی خوب این عوامل رو کنترل کنه و به نهایت هماهنگی رنگی در تصویر برسه . اما در ژانرهای دیگری که امکان این کنترل وجود نداره،عکاسی رنگی با کنترل رنگها کار بشدت سختی میشه . در عکاسی خیابانی به خاطر کوتاهی فرصت عکاسی ، به مراتب سختتر هم میشه !
حتماً شنیدین که کارتیه-برسون هم یه تلاشی در عکاسی رنگی کرده ، اما گویا نتیجهاش برای خودش به قدری غیر قابل قبول بوده که هیچوقت اون عکسها رو جایی منتشر نکرده!
البته ویرایش و پروسس یک شات به صورت سیاه و سفید خیلی پیچیده تر و البته دشوارتر از پروس رنگی است . در پروسس رنگی رنگ ها هستند و جزابیت بصری دارند اما در b&w فقط نور هست و سوژه و عکاس باید با یک سوژه قوی و البته ادیت کاملا حساب شده همه زا جذب عکس کند . تعدادی از عکسهای که توسط دوستان به صورت سیاه و سفید ارسال میشود فاقد این ویژگی است . یک سوژه نه چندان قوی با یک پروسس معمولی و نه چندان مرطبت با حس سوژه .
نقل قول:
چرا اغلب بچه ها عکس های خیابانی شان را B&W ارسال می کنند؟مگر عکس خیابانی یقینا باید B&W باشد؟
با اجازه دوستان !
یکی از دلایلش اینه که رنگها توی اجتماع ( که همون خیابون و هر جای دیگه باشه) به صورت راندوم ظاهر میشه. ( در ادامه توضیح میدم)
این چه حرفیه!!!:::confused2:::نقل قول:
سادهترین جواب ممکن اینه : چون عکاسی رنگی سخته !!!
مگه داریم عکس ها رو با دست رنگ میکنیم!!؟؟؟؟(مثل دوران عکاسی سیاه سفید که عکس های سیاه سفید رو رنگی میکردن)
تازه ما داریم عکس رنگی رو تبدیل به سیاه سفید میکنیم!
میتونیم بگیم عکس های سیاه سفید احساسی تر هستند ، اما نه اینکه منفی تر هستند!!نقل قول:
من شخصا در عکس های سیاه سفید احساسات منفی تری را حس میکنم. خستگی، دل گرفتگی، افسردگی و... . و به نظرم بازتاب درون افراد در عکس هاشون دیده می شود.
البته این یک دید کلی است و استثناء زیاد دارد.
احساسی که در عکس وجود داره با سیاه سفید کردن تشدید میشه!!!
منبعی در مورد این گفته در دست رس شما هست یا این یک نظر یا پیش بینی هست!!!؟؟نقل قول:
حتماً شنیدین که کارتیه-برسون هم یه تلاشی در عکاسی رنگی کرده ، اما گویا نتیجهاش برای خودش به قدری غیر قابل قبول بوده که هیچوقت اون عکسها رو جایی منتشر نکرده!
بیشتر شبیه یک جوک میماند!!!
اینکه چرا عکس خیابانی سیاه سفید باشد یک بحث سلیقه ای هست . یعنی عکاس میتواند یک عکس رو به سلیقه خود عرضه کند!!
اما در دوران کهن (دوران بزرگوار فیلم) این چنین نبود ، یعنی عکاس تکلیفش با خودش روشن بود!! یا سیاه سفید عکس میگرفت یا رنگی !!
تازه این را میدانید که چاپ عکس سیاه سفید از روی فیلم رنگی بسیار مشکل هست و نتیجه خوبی نمیده( به دلیل وجود تون های وسیع رنگی که در فیلم های سیاه سفید کمتر وجود داشت ، البته این بر گرفته از تجربه خودم و البته گفته بزرگان است)
یعنی اگر عکاس عکس رنگی میگرفت دیگه از اون فیلم نمیتونست چاپ ایده آل سیاه سفید بگیرد ، منظورم اینه که یک فیلم سیاه سفید پرنت خیلی خیلی بهتری از پرنت سیاه سفید با فیلم رنگی میده!!
حالا اگه بخوایم ریشه یابی کنیم اولین دلیلش میتونه وجود فیلم های سیاه سفید و اینکه با عکس سیاه سفید میشد بر روی بعد احساسی عکس تشدید کرد!
دوم اینکه رنگ ها همانطور که گفتم تحت کنترل عکاس نبود و بعضی مواقع وجود یک لکه رنگی متضاد در یک کادر باحث انحراف چشم میشد.
با همه اینها بعضی عکس ها رنگی خیلی زیبا تر از عکس های سیاه سفید هستند!!
توی عصر دیجیتال به نظر من وقتی دست عکاس باز هست برای انتخاب تونال بهتره در هنگام ویرایش تصمیم بگیره و خودش رو اصلا محدود به عکس های فلان عکاس نکند!!
بعضی وقتها بازی رنگها خیلی لذت بخش هست :)
اگر شما بودید این عکس رو رنگی ارسال میکردید یا سیاه سفید!!؟؟؟
فایل پیوست 34794
به گمان من رنگ در عکاسی اجتماعی تا حدی میتونه عاملی مزاحم باشه و توجه بیننده را به عوامل پیرامونی بکشونه(با توجه به وسیع بودن چهارچوی تصویر خیابانی- گرفتن تصویر از شرح حال مردم کوی و خیابان)..
مثلا یه پیره زن را با پوستی زمخت و پر چین و چروک متصور بشید که در روستایی به اون برخورده اید! که لباس محلی و زنگی پوشیده است! قاعدتا عامل رنگ سوژه ی اصلی را کم رنگ تر میکند.. بنابراین همه چیز به خود سوژه و نگاه عکاس بر میگیرده
بهتره دیگر دوستان هم وارد این بحث شوند و نظرشان را مطرح کنند.
بخصوص دوستانی که در این عرصه فعالیت می کنند.
پی نوشت....
در نظر دارید که این نظر بنده و مطرح کردن آن خدای نکرده زیر سوال بردن عکس های ارسال شده در این تاپیک و یا جاهای دیگر نیست و قصد و نظر بنده مطرح کردن و ایجاد یک چالش است که دوستان فهیم بیشتر وارد بحث های نظری هم بشوند و دیدگاه های مختلف را بررسی کنیم.
بنده از بحث های نظری مفید استقبال می کنم....
کاش یک نفر از دوستان که حوصله بیشتر دارد خلاصه ای از نظرات ابزار شده را در قالب یک پست تا به اینجا مطرح کند.
در کل
به نظر خودم (شخصا ) دلایلی مثل سخت تر بودن عکاسی رنگی و عدم تمرکز بر روی سوژه و یا حس منفی هر کدام به اندازه ای می تواند تاثیر گذار باشد اما مطلقا این دلایل کافی نیست.
نیاز است بحث بیشتری صورت بگیرد و نظرات بیشتری دیده و شنیده شود.دوستانی که عکس ارسال کرده اند بیایند و بحث را جلو ببرند.
درباره این مثال شما نکته ای که به نظرم میرسه اینه که همان لباس محلی هم بخشی از سوژه اصلی و مثلا همان پیر زن هست.(شاید بهتر باشه کادر رو بسته تر یا مفید تر گرفت)
درباره این بحث من فکر میکنم باید دید رنگ در عکس نقشی بازی میکنه یا نه؟ یا اینطور هم میشه مطرح کرد که عکاس میخواد نقشی داشته باشه یا نه؟
یک وقتهایی هست که میبینم در عکسهای خودم رنگ نقش خاصی بازی نمیکنه و اون رو حذف میکنم.یک وقتهایی هم هست که اتفاقی شبیه به مثال دوستمون که نقل قول کردم پیش میاد و حذف رنگ به برجسته تر کردن فرم،موضوع هدف عکاس یا هر چیزی دیگری مترادف یا هم جهت با اینها کمک میکنه.
درباره حس هم نمیشه کلی گفت عکسسیاه سفید حسی تر یا احساسی تره.شما فکر بکنید مثلا میخواهید با عرض شرمندگی یک فرد چاقو خرده رو توی خیابون نشون بدید یا هر صحنه ای که مثلا خون توی اون باشه یا مثلا از جشنهای هندی که مربوط به رنگ میشه مثل دیوالی رو به تصویر بکشید،خب توی چنین تصاویری هم عکس سیاه سفید حسی تره؟ بهتره؟ عمیقتره؟!
فکر مکینم نقش رنگ توی عکس پیامی که میخواد برسونه مهمترین نکته باشه.
تا نقش رنگ در عکس چه باشه؟ به نظر من این سوال مطرحه که رنگ قراره یا میتونه یا باید نقشی در عکس داشته باشه یا نه؟
یک وقتهایی هست که میبینم رنگ در عکس من نقشی بازی نمیکنه که طبیعتا اون رو حذف میکنم در اکثر اوقات.زمانهایی هم هست که حذف رنگ به برجسته تر شدن فرم،هدف عکاس،سوژه یا هر چیز دیگری هم با اینها میکنه.
حالا سوال اینجاست:اگر قرار باشه از سوژه هایی مثل جشن دیوالی هندی ها،مراسم گلاب گیری در کشور خودمون،با عرض معذرت درگیری خیابانی خشونت و مثلا چاقو کشی!! یا هر سوژه دیگه ای از این دست...آیا باز هم عکس سیاه سفید حسی تره؟ بهتره؟ متمرکزتره؟ قوی تره یا چه میدونم عمیق تره؟ خب من فکر میکنم خیر،اینطور نیست.چون توی تمام این موارد رنگه که یکی از نقشهای اصلی رو بازی میکنه.
پس نمیشه نسخه کلی پیچید.به نظر من به سوژه،نقش رنگ(بودن یا نبودنش) و هدف عکاس برمیگرده.
سلام
به نظر من مهمترین نکته تفکر عکاس است.
عکاس با بازی کردن با رنگ ها و یا حذف رنگ ها و یا ... ، عکس رو به تفکر و ایده مورد نظر خودش نزدیکتر می کنه.
شما گویا ادامه پست من رو نخوندید !؟ سخت بودن رو اونجا تعریف کردم...میدونم زحمت میشه،اما خوبه که قبل از تاختن به عرایض من،یه نگاهی هم به ادامه پست مینداختین و میدیدن که حرفهام بی شباهت به نظریاتی که شما در پسستون اشاره کردید نیست!
در مورد کارتیه-برسون هم اگر کمی حوصله کنید و یه جستجویی کنید مطالبی درخوری پیدا خواهید کرد
البته در مورد اینکه کارهاش چاپ نشده،شاید من اغراق کرده باشم و مثلاً در مجموعه "چین سرخ" دو سه تا عکس رنگی هم داشته باشه،اما چون عکاسی رنگی رو ادامه نداد،نتیجه گرفتم که نتونست باهاش کنار بیاد
بخشی از این جک در ویکیپدیا :
نقل قول:
Cartier-Bresson worked exclusively in black and white, other than a few unsuccessful attempts in color
سلام
من در ژانر عکاسی خیابانی فعالیتی نداشته ام ولی چند موردی را که در مورد این سوال به ذهنم می رسد را بیان می کنم.
من سعی می کنم با توجه به مفهوم فیلم در سینما منظورم را بیان کنم.
همانطور که مشخص است فیلم های ابتدایی تاریخ سینما بصورت سیاه و سفید بوده اند اما در سال های اخیر برخی از کارگردانان مطرح سینما فیلم های خود را بصورت سیاه و سفید ساخته اند. مانند شهرگناه - فهرست شیندلر و اخیراً فیلم آرتیست...
با بررسی و مشاهده این فیلم ها حسی جدی و تا حدودی خاص را به منِ بیننده منتقل می کند و بیننده را وادار به کنکاش و تمرکز بیشتر در موضوع می نماید. سیاه و سفید بودن یک عکس به آسانی می تواند کار را به سمت فضاهای تصنعی سوق دهد و کنتراست بالای عکس های سیاه و سفید آن را به سمت انتزاع می کشاند. اینها شاید دلیلی برای علاقه عکاسان خیابانی برای سیاه و سفید نمودن عکس هایشان باشد!
در عکاسی خیابانی مرزبندیها کم رنگ هستن و اکثرا تعاریف نسبی هستن . جای مانور بیشتری برای عکاس در انتخاب موضوع , کادر و دیگر مسائل پردازشی وجود داره . در کلّ انتخاب رنگی بودن یا سیاه و سفید بودن کنتراست زیاد و کم و بسیاری مسائل دیگر کاملا به سلیقه شخصی عکاس و احساس درونی یا دیدگاه به خصوص اون بر میگرد که شاهدیم هر عکاس خیابانی روش و دیدگاه منحصر به فرد خودش رو میتونه داشته باشه . عکاسی خیابانیِ شخصِ خودم رو با نواختن گیتار فلبداههٔ خودم مقایسه میکنم . همه چیز بستگی با لحظه و حس و مکان داره قانون خاصی ندارم.
دوست عزیز احمد آبایی ( ببخشید اگر اشتباه نوشتم)
من اصلا نتاختم و تمام نوشته شما رو خوندم ، شما هم بهتره لحن کنایه رو بذاری کنار و در مورد موضوع مورد بحث نظر بدیم نه موضع گیری!
در مورد عکاسی خیابانی اون هم در عصر دیجیتال انتخاب تونال عکس سلیقه ای ولی در گذشته چنین نبوده!!
به قول دوستمون آقای آبایی یک عکاس بزرگی چون کارتیه برسون فقط چند عکس محدود با تونال رنگی گرفته ، اما یک موضوع این است که در آن زمان فیلم سیاه سفید بسیار مورد استفاده قرار میگرفته و قبل از کارتیه برسون هم عکاس های خیابانی از فیلم سیاه سفید استفاده میکردند و نباید فراموش بشه کارهای اشخاصی چون کارتیه برسون برای خیلی از عکاسان الگو بوده و میتونسته این ایده رو در ذهن عکاس بوجود بیاره که عکس سیاه سفید به دلیل داشتن لهنی شدیدتر و غلبه کردن بر احساسات بیننده بیشتر مورد توجه قرار میگیره!!
به شخصه عکس های سیاه سفید رو خیلی دوست دارم و جدای عکس های خیابانی دوست دارم کارهام سیاه سفید باشه ولی باز هم عکس رنگی هم زیاد میگیرم ، چون در بعضی موارد واقعا سیاه سفید کردن عکس رو نابود میکنه.
یک نمونه
فایل پیوست 34812
یک موضوع دیگر هم وجود داره ، آیا واقعا تونال رنگی عکس بر مفهوم آن تاثیر گذار است؟
یعنی یک عکس میتونه با تونال سیاه سفید تاثیر متفاوتی بر بیننده بگذارد مادامی که عکس رنگی مفهوم و یا حداقل در رساندن احساس متفاوت باشد!؟
فایل پیوست 34813
بطور مثال عکس بالا که یک عکس سیاه سفید نیست باز هم رنگی نسبتا احساسی تر و یا میشه گفت در این عکس تونال رنگی عکس رو درد ناکتر از عکس رنگی کرده است.
البته این هم میتونه یک نظر شخصی باشه !!
خواهشا بحث فقط فنی پیش بره و خرده ای از کسی و نظری گرفته نشود.
در ثانی سعی کنید مصداقی تر بحث کنید.اگر نمونه موفقی در رد یا تایید نظرات دیده اید مطرح کنید.
بحث خوبی است اگر خدا بخواهد...
فایل پیوست 34831
بازار تهران
یه چیزی که بنظر من اومد،این بود که عکسهای سیاه و سفید به خودی خود دارای یک نوع جذابیت بصری و ذهنی هستند : چه اینکه چشم ما همه چیز رو رنگی میبینه و اصولاً تصاویر ذهنی ما و خاطراتمان همه رنگی هستند (و سالهاست که عادت کردیم تصاویر را رنگی ببینیم : تلوبزیونهای رنگی،مانیتورهای رنگی،عکسهای رنگی و...) ؛ پس زمانی که با یک تصویر فاقد رنگ مواجه میشیم ، به نحوی دید بصری و ذهن ما دچار یک ناهمگونی میشه و بواقع دچار نوعی چالش میشیم و این چالش ما رو درگیرتر و متفکرتر میکنه : باعث میشه در جزییات تصویر دقیق بشیم و چه بسا ذهنمون تلاش کنه -تا جایی که میتونه- رنگ عناصر تصویر رو باسازی کنه !
(همونطور که موقع تماشای مسابقه کشتی در تلویزیونهای سیاه و سفید رنگ دوبندهها رو بطور ذهنی باسازی میکردیم)
فکر میکنم یک جور فوکوس ذهنی اتفاق میفته و باعث میشه تصویر،گیرایی بیشتری داشته باشه .
“When you photograph people in color, you photograph their clothes. But when you photograph people in Black and white, you photograph their souls!”
― Ted Grant
فکر میکنم این جواب خیلی خوبی باشه !
اصلا قبول ندارم !!!!
چون لباس هر فرد نشان دهنده شخصیت و هویت آن است ، البته این رو نمیشه نا دیده گرفت که در بعضی موارد رنگ لباس تو ذوق میزنه و با سیاه سفید کردن میشه این مشکل رو بر طرف کرد ولی اینکه بخوایم بگیم عکس رنگی عکس لباس شخص هست به نظر من از بیخ مشکل داره!!!
تازه این هم عکس خود ایشون
فایل پیوست 34854
رنگ لباس این کابوی خیلی به زیبایی عکس افزوده و میشه گفت سیاه سفید این عکس مطمعنا این زیبایی رو نداره.
چند نمونه از عکس های خودم که رنگیش رو بیشتر می پسندم ( بیشتر به خاطر فضای عکس)
فایل پیوست 34855
و
فایل پیوست 34856
و
فایل پیوست 34857
تازه هنوز دارم با خودم کل کل میکنم که عکس زیر رو سیاه سفید ارسال کنم یا رنگی !!
فایل پیوست 34858
بعدشم : آقا خدایی اینقدر به این جملات کلیشه ای بند نکنید !!!
چندتن از دوستان دیگر هم در فورم هستند تا میخوای چیزی بگی ، میگه فلان استاد چنین گفته !!!
با اجازه دوستان در یک پست توضیحی به اندازه دانایی خودم در مورد عکاسی سیاه سفید و چاپ عکس سیاه سفید در دوره فیلم و چاپ در تاریکخانه و مقایسه آن با چاپ های امروزی ( دستگاه های شیمی مدرن دیجیتال ) خواهم داشت
جناب هراتی عزیز
به نظر من عکس سیاه و سفید مرد میوه فروش زیباتر از رنگی آن است. چرا که رنگ میوه ها و فلاسک ایشان کمی تمرکز و نگاه را بی جهت از موضوع عکس که شخص میوه فروش میباشد دور میکند
سلامنقل قول:
بعدشم : آقا خدایی اینقدر به این جملات کلیشه ای بند نکنید !!!
چندتن از دوستان دیگر هم در فورم هستند تا میخوای چیزی بگی ، میگه فلان استاد چنین گفته !!!
آقای هراتی من نگفتم که بهترین جواب را برای سئوال پیدا کردم !
فقط گفتم جواب خوبیه ! درسته ؟
به نظر من آدمیان راه خودشان را خودشان باید بیابند اما استفاده از تجریه دیگران (انسانهای موفق)فکر نمیکنم ایده بدی باشه !
به نظر من وایرایش رنگی مناسب است.نقل قول:
تازه هنوز دارم با خودم کل کل میکنم که عکس زیر رو سیاه سفید ارسال کنم یا رنگی !!
خوب به نظرم داریم به جمع بندی میرسیم.قصد بنده از مطرح کردن این بحث به چالش کشیدن یک سری افکار و ایده های تکراری است.چون بارها از بنده پرسیده می شود که فلانی این عکس رو رنگی کنم یا سیاه و سفید ؟ هنوز بسیاری از عکاسان این مشکل را دارند که در ژانر های مستند چه عکسی مطلوب تر است.
نظر بنده همیشه این است که به ساختار عکس دقت کنید.یکی از عواید عکاسی سیاه و سفید ایجاد کنتراست است.کنتراست تصویری و نه کنتراست موضوعی.
خوب....
منظور از کنتراست را همه دوستان می دانند.اما بسیاری از بچه ها هنوز نمی توانند درک کنند که کنتراست فقط روشنی و تاریکی نیست.کنتراست های دیگری هم در محیط اطراف هست.خدا را شکر نمونه های دوست عزیزم جناب هراتی بسیار مثال زدنی و گویا بود.
ما علاوه بر کنتراستی که در اثر تاریک و روشن و سیاه و سفید داریم انواع کنتراست دیگری هم میبینیم که متاسفانه اغلب به آن توجه نمی کنیم.
کنتراست رنگی یکی از این دسته بندی ها است.در تصاویری که کنتراست رنگی ضعیفی دارند اگر به سمت عکاسی B&W برویم یقینا جذابیت بصری بیشتری ایجاد خواهیم نمود.اما در تصاویری که خودشان کنتراست رنگی کافی و در خور و شایسته ای دارند چرا این کنتراست را نابود کرده و از آن بهره نبریم؟
فایل پیوست 34871
فایل پیوست 34870
به نظر بنده می تواند یک فرضیه ثابت را مطرح کرد.اگر در تصاویرمان کنتراست رنگی وجود ندارد می توانیم با عکاسی سیاه و سفید این کنتراست را به آن اضافه کنیم و به جذابیت بیشتر عکس کمک کنیم.اما در جایی که تصویر کنتراست رنگی خوبی دارد ( مثل عکس آن خانم با لباس آبی در مسجد از جناب هراتی ) چرا با سیاه و سفید کردن آن به کل عکس صدمه بزنیم ؟
در انتها دیدن این لینک ها توصیه می شود ....
http://marwenphotoblog.wordpress.com...-to-use-color/
http://sampayanmanansala.wordpress.c...n-photography/
کدام یک از این دو تصویر جذاب تر هستند ؟
فکر کنم تا حدودی به جمع بندی رسیدیم اما هنوز جای کار و بحث فراوانی هست.از این به بعد سعی می کنم در هر تاپیک یک چالش مطرح کنم تا دوستان قدری موضوعی تر به عکاسی در آن ژانر فکر کنند.بحث کنند و نظر بدهند و به نتیجه گیری برسند.
با تشكر از كاوه عزيز
اما اينكه بخواهيم همه مساله را با كنتراست رنگي حل كنيم، به نظرم صحيح نيست٠ چند دليل دارم
- در همين عكسهايي كه نسخه رنگي و سياه و سفيد توسط دوستان مقايسه شد اولا مي توان با كمي كار روي نسخه سياه و سفيد آنها را هم بهبود داد. ثانيا حتي در همين شرايط هم براحتي نمي توان تصميم قطعي گرفت كه نسخه رنگي آنها بهتر است
- مساله ديگر: گاهي عكس رنگي با كنتراست رنگي خوب هم حتي نسخه سياه و سفيد بدون كنتراست اما بهتري دارد
- مساله بعد: ارتباط المانهاي دروني عكس گاهي عليرغم كنتراست پايين باعث مي شود كه نسخه سياه و سفيد بهتري داشته باشيم
ًً- برخي الگوهها وبافتها در عكس سياه و سفيد عليرغم كنتراست پايين، نسخه سياه و سفيد بهتري را باعث مي شوند
- از همه اينها كه بگذريم، تاثير فراتكنيكي و رواني عكسهاي سياه و سفيد است٠ شايد ديده باشيد كه برخي عكسهاي سياه و سفيد عليرغم كنتراست پايين بازهم تاثيرگذارتر از نسخه رنگي خود هستند
به نظرم د ر مجموع نمي توان حكم كلي داد و بايد براي هر عكس به صورت مجزا تصميم گرفت٠ حتي با اين شرايط نيز گاهي تصميم گيري بين دو نسخه رنگي و سياه سفيد مشكل است٠ يك راه اين است كه در اين موارد از چند نفر ديگر كمك بگيريم٠ به نظر ميايد كه در اين شرايط چشم و مغز ما اشباع شده و درست عمل نمي كند٠ مثل خريد عطر كه گاهي بايد از فروشگاه خارج شويم و يا قهوه اي بو كنيم
دقیقا فرمایشان جناب روشن صحیح است.
منظور بنده از مطرح کردن بحث کنتراست رنگی این بود که در جایی که رنگ نقش مفیدی دارد چرا دست به حذف بزنیم ؟ اغلب عکس های ارسالی به صورت سیاه و سفید است.منظور آن است که سعی کنیم ابتدا جوانب را ببینیم بعد تصمیم گیری کنیم که آیا رنگی ؟ یا سیاه و سفید ( مونوکروم شاید بهتر باشد برای توصیف )
گاهی تصاویر زیبایی دیده می شود که متاسفانه رنگ را از آن گرفته ایم.شاید اگر رنگ در کار بود عکس بهتری را می دیدیم.
و برعکس گاهی اصلا نیازی نیست...
مثلا بعضی وقت ها اشباع رنگ آنقدر بالا است که در حد تهوع رنگ زده می شویم ( در تاپیک های منظره و ... بیشتر دیده می شود )
گاهی هم آنقدر کنتراست تصاویر مونوکروم بالا است که آدم هیچ احساس خاصی جز یک تصویر گرافیکی به ذهن اش نمی آید.
اما توضیحات تکمیلی جناب روشن بسیار عالی و مثل همیشه راهگشا است.
پی نوشت بسیار مهم .....
متاسفانه دوستان در بحث های ابزاری به شدت و سریع وارد شده و بعد از چند ثانیه شاهد خیل عظیمی از نظریات ابزاری هستیم اما در بحث های قدری عکاسانه تر بچه ها مشارکت فعال ندارند.هدف قدری جلو راندن بچه و ایجاد بحث است.
سلام کاوه جاننقل قول:
متاسفانه دوستان در بحث های ابزاری به شدت و سریع وارد شده و بعد از چند ثانیه شاهد خیل عظیمی از نظریات ابزاری هستیم اما در بحث های قدری عکاسانه تر بچه ها مشارکت فعال ندارند.هدف قدری جلو راندن بچه و ایجاد بحث است.
بنده خیلی دوست دارم در این بحث ها شرکت کنم اما حقیقتا علم و دانش این کار رو ندارم
برای همین مجبور هستم فقط خواننده باشم تا کسب علم و تجربه کنم
اصولا هم دوست ندارم وفتی سوار بر کاری نباشم توش صاحب نظر باشم
برای همه ی دوستان عکاس آرزوی موفقیت دارم
با سلام خدمت دوستان
شاید اولین پست من در این تاپیک باشه
چون واقعا از عکاسی خیابانی سررشته ای ندارم و هیچوقت هم انگیزه کافی برای فعالیت در این رشته عکاسی نداشته ام
ولی بحث سیاه و سفید پیش اومد...من هم نظرم رو مطرح میکنم
واقعیت اینه که من هم عکسهای سیاه و سفید عالی دیده ام و هم رنگی...برتری برای هیچکدوم قائل نیستم و با فرمایشان دکتر روشن و کاوه عزیز هم کاملا موافقم...صد در صد
ولی اصولا با اینکه پس از ثبت به این فکر کنیم که آیا سیاه و سفیدش بهتر هست یا نه زیاد موافق نیستم...چشم ما رنگی میبینه و تصمیم به ثبت میگیره و ثبت ما حتما متاثر از رنگ خواهد بود.
تنها یک دید عکاسانه در زمان ثبت میتونه تصمیم بگیره که این ثبت باید در پست پروسس مونوکروم بشه و نتیجه خواهد داد و بعد به نیت مونوکروم ثبت رو انجام بده
منظورم این هست که به عکاسی مونوکروم در دیجیتال هم باید به عنوان زمینه ای مجزا حتی در هنگام ثبت نگاه کرد و نتیجه گرفت.
خیلی وقتها هم ثبتهایی که به نیت ثبت رنگی انجام دادیم, مونوکروم بهتری خواهند داشت...خوب این هم بد نیست.
منظور من این بود که مغز و چشم عکاس در زمان ثبت باید نتیجه نهایی را که می خواهد مجسم و تصمیم به ثبت بگیرد و بهترین نتیجه را بگیرد
البته تا الان پستهای قبلی اشاره ای به این موضوع نداشتند...منظور من هم موافقت و مخالفت با کسی نبود...خواستم موضوعی رو مطرح کرده باشم و نظرم رو گفته باشم
همین:-)
تا نظر دوستان چی باشه
فایل پیوست 34926
مکان عکاسی : اصفهان ، میدان امام
فایل پیوست 34946
مشهد آبانماه 91
درود !
فایل پیوست 34948
فایل پیوست 34950
D700+ 70-200
فایل پیوست 34951
کاروان زواران پاکستانی-مشهد مهرماه 91
کاروانهای زیارتی پاکستانی ها بیشتر شبیه به یک لشکرکشی جنگیست معمولا به دلیل اینکه مدت زیادی در مسیر سفر هستند کلیه مایحتاج سفر رو با خودشون حمل میکنند اکثر اوقات این اتوبوس های رنگارنگ به صورت 2تایی مشاهده میشن یکی برای حمل مسافران و دیگری برای حمل مایحتاج سفر!
مشهد1391/8/1 میدان شهداء
فایل پیوست 35046
قربان اطلاع میدادید در خدمتتون باشیم
خیر جای خاصی از شهر نیستن بستگی داره محل اسکانشون کجا باشه معمولا عربهارو میشه یه جاهای خاصی پیدا کرد چون حسینیه های زیادی در سطح شهر دارن که اکثرا وقتی میان مشهد تو همون حسینیه ها اسکان دارن اما در مورد پاکستانی حداقل بنده اطلاعی ندارم که محل خاصی برای اسکان داشته باشن
درود !
فایل پیوست 35229
باسلام
در عکاسی خیابانی بر عکس عکسهای منظره معمولا زیبایی بصری هدف عکاس نیست و معمولا معنی و مفهوم است که عکسی را قوی و یا ضعیف جلوه میدهد و این دلیلی است که عموما عکسهای خیابانی سیاه و سفید ارائه میشوند (نظر شخصی)
و برعکس در عکس های منظره جز در موارد خاص ، رنگ و کنتراست رنگی مناسب یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک کار است .
در هر صورت گاه ممکن است که در یک عکس خیابانی نیز رنگ برای رساندن بهتر مفهوم بکار بیاید و سیاه و سفید کردن چنین کاری به نوعی نابود کردن آن است .
مهمترین چیز دید عکاس و هنر او در زمان کادربندی و چکاندن شاتر است گاه او فارغ از رنگها به قاب نگاه میکند که اگر چنین باشد حذف رنگها مفهوم عکس او را پر رنگ تر خواهد نمود و کارساز است در غیر اینصورت سیاه و سفید کردن یک عکس دلیلی برای مفهومی تر و پر احساس شدن آن نیست .
موفق باشید .
پی نوشت : این پست در ادامه مطلب مطرح شده در صفحه قبل نوشته شد .
درود !
فایل پیوست 35546
امیدوارم ناراحت نشید دوست عزیز ولی تنها نکته قابل توجه در این عکس رعایت یک سومه. اگه حرف دیگه ای برای گفتن داره خوشحال میشم بنده رو آگاه بفرمایید.
دوست عزیز،البته بنده کاره ای نیستم فقط از اساتید نقل قول می کنم، برای عکاسی خیابانی، خصوصا برای کاندیدشات، تا میتونی باید به سوژه نزدیک شی. یک استاد گرانقدری جایی فرموده بود:
"فقط هر وقت نتونستی فوکوس کنی زیادی نزدیکی!!"
شما اگه فاصلتو با سوژه 1/3 می کردی، (یعنی اگه الان از 15 متری انداختی تا 5 متری می رفتی جلو)، همین نگاهت به عکس بسیار دلنشین تری ختم می شد. اما الان نه به این شدتی که دوست عزیزمون این پایین فرمودن که هیچ نکته ای درش نیست، اما اگر نکته ای در ذهنت بوده توی این فاصله زیاد از سوژه گم شده.
سلام دوست عزيز
كاش اين چند كلمه اول رو اصلا توي كامنتتون ذكر نميكرديد. شما نه توهيني كرديد و نه اينكه حرف بدي زديد براي همين نه دليلي براي ناراحتي من هست و نه اينكه دليلي براي اتمام حجت شما:-) واما در خصوص عكس:
اينكه شما نكته قابل توجه يي رو از اين عكس برداشت نكرده ايد در حالت جزيي تر بستگي به انتظار شما از اين عكس دارد و اينكه از اين مجموعه عكس ها به طور كلي چه انتظاري داريد كه در اين عكس انتظار شما برآورده نشده ؟!
من خودم اگر بخوام در خصوص اين ثبت توضيحي بدم اينه كه سعي كردم با يك ديد مينيمال اين عكس رو بگيرم و فكر كنم كه اينچنين كه شما فرموديد اين عكس بي محتوا نباشه، حضور يك زن تنها و منتظر كنار يك ديوار بلند و تنومند و نوشته هاي پايين ديوار همه و همه ميتونه مفاهيمي رو بيان كنه، در پايان دوست دارم نظرات ساير دوستان رو هم در اين خصوص بشنوم :-)
موفق باشيد
دوست عزيز بايد خدمت شما عرض كنم كه عكاسي خياباني فقط محدود به كانديد شات نيست، من اينجا اصلا مشكل نزديك شدن به سوژه رو نداشتم دوست داشتم كادر رو اينجوري ببندم . در ضمن اگه آثار ساير عكاسان رو نگاه كنيد ميبينيد كه همه آثار آنها شامل عكس هاي كانديد نيست.نقل قول:
برای عکاسی خیابانی، خصوصا برای کاندیدشات، تا میتونی باید به سوژه نزدیک شی.
چه عکس خوبی
چه اتفاقی داره میفته اینجا؟[/QUOTE]
سپاس . اینجا میدان اصلی شهر استکهلم به نام Selgerstorg است . در هنگام ثبت این تصویر من هم نمیدانستم که ماجرا از چه قراری است حتی تصمیم گرفتم دخالت کنم و جوانمردانه دختر را از خودکشی نجات بدم تا اینکه دیدم که در ۳ گوشهٔ دیگر این میدان ۳ نفر دیگر هم در حال انجام همین کار هستند گفتم شاید مشکل خانوادگی است. بعد از چند لحظه این چند نفر کنار هم جمع شدن و یک تئاتر خیابانی رو آغاز کردند .
شب انتخابات
مطلبی رو جایی دیدم گفتم بد نباشه اینجا بیارم برای دوستانی که تو این زمینه مشغول عکاسی هستند و یا علاقه مند به این سبکند .
ترجمه: حمید دستمالچی/( نوشته شده توسط اريك كيم در 27 فوريه 2012 )
102 نكتهاي كه من در عكاسي خياباني ياد گرفتهام
001 - يك عكس مثل يك جمله ميمونه ، به نوشتن كتاب فكر كنيد .
002 - در زمان عكاسي خياباني ، هميشه لبحند بزن و بگو " ازت ممنونم " .
{ جلب اعتماد ، خوش اخلاق بودن ، رعايت حريم ديگران ، وقتي سوژه عكاسي ديگران هستند }
003 - با قلبت عكاسي كن ، نه با چشمهات .
004 - همراهي با دوستان در زمان عكاسي خياباني ، اون رو به يك كار لذتبخش تبديل ميكنه .
005 - پركاربردترین اندازه فاصله کانونی لنز ، 35mm است .
006 - از فوكوس منطقهاي استفاده كن ، به توانايي فوكوس اتوماتيك تكيه و اعتماد نكن .
007 - قبل از شروع عكاسي خياباني ، با يك نوشيدني (!) خودت رو متعادل كن . :-))
008 - از عكسهات حداقل سه جا بك آپ بگير ، هارد ديسك چيزي است كه ميسوزد و ميسوزاند :-)
009 - اگر روي نگاتيو ( فيلم ) عكاسي ميكني ، مهمترين كارت بايد هميشه منظم نگهداشتن آرشيو باشه .
010 - بهترين نقدها ، اونهايي هستن كه خودت شخصا و يا از طريق ارتباط مستقيم با فرد ديگري بدست ميان ، نه در فعاليتهاي آنلاين و غير حضوري .
011 - از مردم نپرس چرا عكسهات رو دوست دارند ، بپرس كه چرا دوست ندارند .
012 - كتاب بخر ، ابزار نخر .
{ و اين واقعا يك توصيه عاليه ، چرا كه براي موفقيت ، اول بايد به ديدگاه و تكنيك درست رسيد و از تجربيات ديگران آگاه شد }
014 - صرفا پرداختن به يك سبك و ژانر، كاري زيبا پسندانه نيست .
015 - عكسي بگير كه هويتت در اون مشخص باشه - بروس گيلدن
"Shoot who you are” – Bruce Gilden
016 - Harness the power of groups/collectives to spread your photography
{ متاسفانه موفق نشدم ترجمه دقيق ، مفيد و مفهومي براي اين بند بدست بيارم }
017 - سعي كنيد در هر عكس بر يك پيام تاكيد كنيد ، و نه تنها بر رعايت اصول زيبايي شناسي كادر .
018 - عكاسي آنالوگ ( روي فيلم ) يك حس جادويي داره .
{ نه تنها به لحاظ تكرار پذير نبودنش ، بلكه بخاطر امكان رويهم گذاري صحنه ها و بسياري كارهاي ديگر }
019 - عكسهاتون رو بلافاصله بعد از عكاسي به نمايش نگذاريد ، يك هفته اي در آب نمك بخوابونيدشون .
{ توصيه مفيديه ، كمك ميكنه تا عكس در زمان مناسب پروسس بشه و هم از هر نظر به انتخاب خودتون فكر كنيد }
020 - زمان مناسب و كافي براي پروژه هاي خوب معمولا يكساله .
021 - پيش نمايش عكس رو در ويرايش ديجيتال ، ميتونيد در كمتر از يك دقيقه بدست بياريد .
{ اشاره با اينكه ميتونيد از سرعت عمل در مراحل ويرايش ديجيتال حداكثر استفاده رو ببريد }
022 - چاپ عكسهاي خودتون در اندازه بزرگ رو ، بعنوان يك كار هميشه رضايت بخش در نظر داشته باشيد .
023 - اطلاعات و تجربياتتون رو با ديگران هم تقسيم كنيد ، اونها رو فقط براي خودتون نگه نداريد .
024 - هر روز 10 دقيقه عكاسي كردن بهتر از هر هفته يكروز ده ساعت عكاسي كردن .
{ اين توصيه عالي رو جدي بگيريد . من شخصا امتحان كردم و مدتيه بعنوان روش استفاده ميكنم }
025 - فقط بهترين كارهاي خودتون رو به نمايش بگذاريد .
{ اينكار سبب افزايش اعتماد به نفس و همينطور بدست آوردن تجربيات خوب ميشه }
026 - مجموعه عكسهايي كه بيشتر از 25 تصوير در اونها هست ، مخاطب رو خسته ميكنند .
{ بهترين عددها براي انتشار در پلاس يه ترتيب 1 - 2 - 3 - 5 - 7 هستند . يك تجربه شخصي }
027 - استفاده مداوم از آپشنهاي جديد و سخت افزارهاي عكاسي تازه يك كار فوق العاد هست ، اما زماني كه يك تركيب سخت افزاري مناسب پيدا كرديد ، دست از ازين شاخه به اون شاخه پريدن برداريد و با همون كار رو ادامه بدين .
028 - هر وقت مطئن نيستي ، اجازه بگير .
{ اينكار سبب بدست آوردن امنيت ، سرعت و تمركز به اندازه نياز در زمان عكاسي خياباني ميشه }
029 - قدرداني از همكاري مردمي كه در خيابان هستند ، راه رو براي عكاسي موفق بروي شما باز ميكنه .
030 - از افرادي كه قيافه ناآرامي دارند ، در خودفرو رفته هستند و يا بسرعت در خيابان راه ميرن ، عكاسي نكنيد . اين گروه از افراد ، معمولا علاقه اي به ثبت تصويرشون توسط شما نشون نميدن .
{ به حريم شخصي و اخلاقي ديگران احترام بگذاريد . دوربين نبايد وسيله ايجاد مزاحمت بشه ... }
031 - اگر از دوربين ديجيتال استفاده ميكنيد ، حتما در مود RAW عكاسي كنيد .
{ چرا كه در زمان ويرايش ، نتايج بمراتب بهتري بدست خواهيد آورد }
032 - براي الهام گرفتن { و تازه كردن ديدگاه شخصي } براي عكاسي ، از توجه به ساير هنرها استفاده كنيد .
{ فقط براي يادآوري : شما عكس نميگيريد ، اون رو ميسازيد . ديدگاه ! }
033 - از روبرو و از صورت مردم عكاسي كنيد ، نه از پشت سر اونها .
034 - چشم پنجره ايست به روح . طوري عكاسي كنيد تا نگاه بيننده با نگاه سوژه عكاسي در ارتباط قرار بگيره .
035 - در جستجوي عكسهاي خوب باشيد و به آنها خوب نگاه كنيد . عكسهايي كه شما ميسازيد ، به خوبي همان عكسهايي هستند كه به آنها نگاه كرده ايد . خوب است گاهي هم اينترنت را رها كنيد و عكسها را در كتاب ببينيد .
{ ديدن عكسهاي خوب ، تصوير ذهني شما رو ارتقا ميده . اين يك راه تضمين شده و قابل اطمينان براي شماست }
036 - ارائه توصيه هاي مفيد و كمك كننده به ديگران در مورد عكسهاشون ؛ به خود شما كمك ميكنه تا درباره عكسهاي خودتون قضاوت بهتري پيدا كنيد .
037 - اگر عكسهاي شما به اندازه كافي خوب نشدند ، به اندازه كافي به سوژه نزديك نبوديد . روبرت كاپا .
038 - بعد از يكروز كامل عكاسي كردن ، خوش شانسي اينجاست كه 1 يا 2 عكس خوب داشته باشي .
039 - هرچه زمان بيشتري رو صرف فعاليتهاي آنلاين كني ، زمان كمتري براي عاسي خواهي داشت .
040 - از خطر درگيرشدن در فكرهاي پيچيده و تجزيه و تحليلهاي فلج كننده آگاه باشد و ازين وضعيت پرهيز كنيد .
041 - در عكاسي خياباني ، هر اندازه بيشتر براي چك كردن عكسهاي گرفته شده به سراغ ال سي دي دوربين بري ، مسلما به همون اندازه لحظات ناب رو از دست خواهي داد .
042 - خوش شانسي يعني اينكه وقتي آماده هستي ، فرصت هم پيش بياد . سنكا .
{ اين يعني آخر خوش شانسي و يك عامل مهم در زمان عكاسي حساب ميشه }
043 - براي بدست آوردن شانسهاي بيشتر در عكاسي خياباني ، زمان بيشتري رو در خيابان عكاسي كن .
044 - كورپ نكن ، روي چشمي خود دوربين درست كادر بندي كن .
045 - دنبال نور بگرد .
{ در عكاسي همه چيز يعني نور . هميشه دنبال نور مناسب باشيد ... }
046 - بهترين عكسهاي شما در جاهايي كه اصلا انتظارش رو نداريد گرفته ميشن .ژ
047 - هميشه و همه جا دوربينت رو همراه داشته باش . همه جا .
048 - با استفاده از دوربين كوچكتر ، كمتر حالت غير عادي و نگران كننده خواهيد داشت .
049 - از منظره ياب { چشمي } براي عكاسي استفاده كنيد . منظره يا به همين دليل روي دوربين قرار گرفته .
{ هرگز به استفاده از ال سي دي دوربين عادت نكنيد ... }
050 - استفاده از تركيب بندي مناسب به تنهايي نميتونه يك عكس خوب ايجاد كنه ، يك عكس فوق العاده بايد روح داشته باشه .
051 - در مود مناسب و خلاقانه نيستي ؟ فكر ميكني نميتوني عكس خوبي بگيري ؟ درست نيست . برو و شروع كن به عكاسي ؛ و همين در خيابان بودنت تو رو در وضعيت خلاقانه متعلق به زمان حال قرار خواهد داد .
052 - عكاسي خياباني به اين معني نيست كه حتما بايد مردم در عكسهات حضور داشته باشن .
053 - موفقيت و جلب توجه كننده بودن يك عكس خوب در عكاسي خياباني ، داراي رابطه مستقيم با استفاده از لنزي كه فاصله كانوني زيادي رو ميتونه در اختيار شما بگذاره نيست . با استفاده از لنز تله فوتو / زوم ؛ در خيابان عكاسي نكنيد .
054 - بهترين مكان براي عكاسي خياباني ، حياط پشتي منزل خودتونه .
{ يعني لازم نيست حتما در شهر پاريس دنبال سوژه عالي براي عكاسي بگردي ، همه جا ميتوني سوژه پيدا كني }
055 - نشستن و عكس گرفتن به شما كمك ميكنه ؛ تا از پايين ترين زاويه ديد و همزمان ، با ثبت تصوير در يك پرسپكتيو غير طبيعي عكس جالبي بدست بياريد .
{ البته كار ساده اي نيست و تمرين نياز داره . به وضعيت تنفسي و همزمان عضلاني مناسب وابسته هست }
056 - هر اندازه كيف دوربين و تجهيزاتت سبكتر باشن ، از عكاسي لذت بيشتري خواهي برد .
057 - نگاه كردن به بالا و پايين رو ؛ در زمان عكاسي فراموش نكن .
{ هم با چشم و هم از طريق چشمي دوربين }
058 - موقعي كه شك داري ، عكس بگير .
{ فرصت موجودت رو براي فرصتي كه نيامده از دست نده }
059 - سعي نكن از آدمهاي جالب عكاسي كني ، بجاي اون دنبال حركتها و حالتهاي جالب باش .
060 - گرفتن يك عكس فوق العاده از يك سوژه معمولي ، بهتر از اينه كه از يك سوژه فوق العاده عكس معمولي بگيري .
061 - واكنشهاي مردم نسبت به حضور عكاس و عكاسي خياباني ، در همه جاي دنيا ، بيشتر شباهت رو نشون ميده تا تفاوت در رفتارهاي مردم .
062 - هيچ دوربيني براي عكاسي خياباني بهترين انتخاب نيست . هر دوربين ، توانمنديها و محدوديتهاي ساختاري خودش رو داره .
063 - همه چيز رو درباره بهترين فاصله كانوني كه براي عكاسي مورد نياز هست ياد بگير ، تا بتوني قبل از بالا آوردن دوربين و قرار دادن اون در مقابل چشمت ، لنز رو براي عكاسي آماده كني .
{ يعني كم كردن زمان استند باي خودت ، قبل فشردن شاتر و ثبت عكس ، براي رسيدن به بهترين نتيجه ممكن }
064 - بهترين تركيب در نوع تجهيزات براي عكاسي خياباني ، فقط استفاده از يك دوربين و يك لنز .
{ قابل توجه اون كساني كه حتي لنز دوربين اونها قابل تعويض نيست }
065 - روي دست بروي سوژه فوكوس كنيد . اينكار يك پيام مناسب و مثبت به بيننده منتقل ميكنه .
066 - بر خلاف باور عمومي ، اكثر مردم از اينكه عكس اونها رو بگيريد ناراحت نميشن ، در واقع اكثر مردم اينكار رو دوست دارند . { اين كاملا بستگي به رفتار و ظاهر شما داره كه بتوني و يا نتونيد جلب اعنماد كنيد }
067 - عكاسهاي خياباني خوب ، قادر هستند تا تعداد متغير و رو افزايش از سوژه هاي عكاسي رو همزمان در نظر داشته باشند . بعنوان مثال : يك نفر ، سه نفر ، پنج نفر و ...
068 - در نظر داشته باشيد كه بيشتر عكسهاي شما بدرد نخور هستند . چارلي كريك .
069 - براي لذت خودت عكاسي كن ، نه ديگران .
070 - بهترين پاسخ و واكنش به مزاحمهاي اينترنتي كه بدون ارائه نقد مفيد ، فقط از كار شما انتقاد ميكنند ، ناديده گرفتن كامل اونهاست .
071 - اگر فرصتش رو داريد ، يك صحنه رو فقط يكبار عكاسي نكنيد . دو تا عكس بگيريد اگر امكان داره . قاتلها هميشه دوبار شليك ميكنند . توماس لوتهارد .
072 - اگر براي نقد كردن كارهايتان از ديگران درخواست نكنيد ، هيچكس اينكار را براي شما انجام نميدهد .
073 - اگر ميخواهيد قبل از عكاسي از كسي براي عكس اجازه بگيريد ، درخواستتون رو با اين مقدمه شروع كنيد : ميدونم عجيب و غريب به نظر مياد ... ؛ اين جمله معجزه ميكنه .
074 - اگر وقتي رو به بيرون رفتن و عكاسي كردن اختصاص ندي ، هيچوقت براي عكاسي بيرون نخواهي رفت .
075 - يادبگيريد تا قضاوت درستي درمورد تخمين فاصله داشته باشيد . به اين ترتيب شما موفق خواهيد شد تا وضعيت لنز را براي فوكوس از قبل آماده كنيد . براي اينكار ميتوانيد از علائم و نشانه هايي كه همه جا وجو دارد هم كمك بگيريد . فاصله بين دو دست تقريبا معادل 1.2 متر و نيمي از طول يك اطاق ، معمولا سه متر است ؛ و غيره .
076 - زمان كمري را براي استدلال بر سر تعريف درست عكاسي خياباني كنيد و سعي كنيد تا بيشتر عكي بگيريد .
077 - در مورد برخي از معروفترين عكاسان خياياني ، شما فقط امكان بياد آوردن 5 تا 10 عكس بياد ماندني از كارهاي آنان را داريد ، شما هم سعي كنيد تا پيش از مرگ ، 5 تا 10 عكس بياد ماندني از خودتان بيادگار بگذاريد .
078 - عكاسي يك كار فوق العاده دشوار است .
{ كاملا همينطوره و اين رو جدي بگيريد }
079 - اگر كسي از شما خواست تا عكس شما رو بگيره بهش بگين :
"منو فراموش كن ، وانمود كن من رو نميبيني"
بيشتر آدمها ، در اين حالت ميخندن ، شما رو فراموش ميكنن و بر ميگردن سراغ كاري كه داشتن انجام ميدادن .
080 - اگر با شخصي مواجه شديد كه از شما خواست تا مشخص كنيد چرا از او ( اونها ) عكاسي كرديد ، پا پيش بگذاريد و صادقانه و روراست هدف ، ايده و منظور خودتون رو بگيد . در اينكار عقب نشيني نكنيد و مشخص كنيد كه از حقوق خودتون اطلاع داريد .
{ هيچوقت براي گرفتن عكس ديگران ، رفتارهاي مزاحمت آميز / اصرار / بي احترامي نسبت به اونها نشون ندين . حريم شخصي ديگران رو محترم بدونيد تا در امنيت به كار خودتون مشغول باشيد }
081 - از نگاه ساده و تكنيكهاي اصلي در عكاسي ، حداكثر استفاده را ببريد . كمتر و پر ارزش كار كنيد .
082 - روي عكسهاتون واتر مارك نگذاريد . اينكار ، عكسهاي شما رو كم ارزش ميكنه .
{ اين البته به هدف و شرايط هم كاملا بستگي داره ... }
083 - عكسهاي خياباني به فروش نميرسن .
{ بستگي به خيلي عوامل داره ... }
084 - تا جايي كه ممكنه ، بيشتر سفر كنيد تا ديدگاه خودتون رو نسبت به واقعيت جوامع ديگر دنيا بزرگ كنيد .
085 - هميشه حافظه و باطري اضافي همراه داشته باشيد .
در جنگ ، دو يعني يك و يك يعني هيچ ( in war two is one and one is none )
086 - هميشه به شكار عكس تمركز نكنيد . اگر به اندازه كافي اشتياق داشته باشيد ، اين فرصتها هستند كه شما رو پيدا ميكنند .
087 - در صورت لزوم از ايزو 1600 استفاده كنيد . هميشه سرعت شاتر خود را روي حداقل 1/250 ثانيه تنظيم كنيد .
088 - از f/8 يا بالاتر استفاده كنيد .
089 - بدنه سياهرنگ دوربين ، موجب جلب توجه كمتر به سوي شما ميشود .
090 - عكس گرفتن از آدمهاي پولدار ، جالبتر از عكس گرفتن از افراد فقير نتيجه ميده .
091 - هرگز ، هيچكدوم از عكسهاتون رو از آرشيو پاك نكنيد .
در آينده از ميون اونها ، گنجهايي رو پيدا خواهيد كرد .
092 - Silver Efex Pro 2 بهترين برنامه براي تبديل عكس رنگي به سياه و سفيد است .
093 - 100 درصد دلت براي عكسهايي كه هرگز نگرفتي تنگ ميشه . وين گرتسكي .
094 - هدفت گرفتن عكسهاي قشنگ نباشه ، هدفت گرفتن عكسهاي معني دار باشه .
095 - موقع عكاسي خياباني ، آبزيركاه و موزي نباش . در غير اينصورت ، موقع گرفتاري دو برابر توي دردسر مي افتي .
096 - يك عكس خياباني موفق ، همزمان تركيب بندي و داستان خوبي رو ارائه ميكنه .
097 - وقتش كه برسه و فرصتش كه پيش بياد ، تركيب بندي خوب ارزش كمتري از داستان عكس پيدا ميكنه .
098 - 99.9 درصد از عكسهايي كه آنلاين در دسترس هستند ، بدرد نميخورن .
{ مسئوليتش به عهده نويسنده ، من صرفا ترجمه كردم }
099 - دوستدار واقعي منتقدان كارهات باش .
100 - ايميل خودت رو به همراه عكسهات ارائه كن ، بسياري به اينكار واكنش مثبت دارن .
101 - قوانين رو بشكن . { خلاقيت كليد موفقيت و تركيبهاي تازه نتايج تازه ببار ميآرن }
102 - تو هم ليست خوت رو بنويس
فایل پیوست 35693
سلام دوستان
کرمانشاه - بازار سنتی ( تاریکه بازار)