فایل پیوست 29955
Printable View
با سلام خدمت جناب جهانگیر
شما شات های خوبی ارائه میکنید . اما فکر میکنم مربوط به تاپیک عکاسی شهری باشد نه خیابانی . (البته با توجه به تعریف عکاسی خیابانی که هدف نشان دادن زندگی روز مره مردم سختی ها و .... زندگی آنها می باشد) . البته این یک نظر شخصی بود تا ببینیم دوستان دیگه چه نظری دارند .
فایل پیوست 29991
درود .
امیدوارم که مجال این را داشته باشم که ۲ نفر بگویند ایراد کارت اینجاست و بعد از آن عکس حذف شود . اساس اشتراک گذاری در فروم هم شاید این باشد . باور کنید که منِ عکاس بی هنر بیشتر مطالب را از ایراداتی که دوستان به عکسهای ضعیف گرفتند یاد میگیرم تا نقدِ عکسهای قوی .
بیشتر بستگی به نگاه عکاس داره .
ممکنه در عکسی المانهای شهری بسیار برجسته تر باشند اما اینکه عکاس چرا این همه قاب خود رو به فضای شهری تخصیص داده و یه بخش کوچکی رو به انسان ، میتونه همون نکته ای باشه که عکاس میخواسته ثبتش کنه و نمایشش بده .
این تاپیک عکسهای شهری هم برای خودش ماجرایی است . ما که بلاخره نفهمیدم چه عکسهایی دقیقاً شاملش میشه؟! اما در مورد عکسهای اخیر جهانگیر،بنظرم جاشون درسته .
آقای جهانگیر
پروسس سیاه و سفید سازی عکسهایتان خوب نیست و عکسها را بی رمق کرده است. همان چیزهایی که مورد تاکید شماست را بیاثر نموده است.
عکسها بدون پروسس هستن جناب روشن اسکن نگاتیو سیاهو سفید هست نخواستم با کنتراست نرم افزاری چیزی رو تشدید کنم اول به این دلیل که کنتراست پایین و نرم رو خودم میپسندم (سلیقه ی شخصی است) و دوم اینکه به نظرم اگر واقعا عکسها حامل پیام و یا نکته ای باشد بدون تشدید کنتراست هم باید قابل رویت باشد مگر اینکه از پایه عکسم ضعف داشته باشد
باز هم ممنون از نظرتون
با عرض سلام خدمت دوستان!!!!! جهت اطلاع دوستان : بنده هیچ مایل نیستم که با کسی بحث بی مورد بکنم و به تمام دوستان در این فورم احترام دارم!!! به نظر من بهترین راه فرمورده مجید جان است: ارسال عکسهایی بهتر. اینکه من یا مهدی جهانگیر بگوییم عکس من بهتر است یا عکس تو خراب است بی معنی و خود خواهانه است!!!! تمام کسانی که به این فورم سر بزنند خواهند فهمید کدام عکس خوب و کدام بد است!!!! مدتی بود که در این تاپیک عکس کم میگذاشتم !!!! ولی امروز به جرات به تمام دوستان میگویم هر کس میتواند از عکس های من عکسی بهتر بگذارد بسم الله !! عکس ها رو هم میتوانیم در تاپیک عکس های رد شده نقد کنیم البته با کمال احترام وگرنه اگر بی احترامی و یا ادبیات زننده ای داشته باشد من نیستم!!!!!!!!!!فایل پیوست 30026
سلام به خدمت همه :
من هم کامل با نظر مرتضی موافقم اینکه ما بیام برای عکس های خودمان تقدس قائل باشیم و عکس های دیگران را بی محتوا و ضعیف بنامیم، و خصوصا اینکه در جایگاه یک عکاس به ایراد چنین نظراتی بپردازیم، به نظر من دارای ایرادات اساسی است. بهتره که به جای واکسینه کردن اذهان دیگران بیام و اگر حرفی برای گفتن داریم فقط با عکس هامون این حرف رو بزنیم. ممنون و متشکر
البته من در اون جمله ای که شما از جناب جهانگیر نقل کردید ادبیات بدی ندیدم. اما خوب اینکه به یک نفر بگیم که "این ادبیات نقادانه را فراموش کنید و بسپارید به نقادها شما عکاس هستید" به نظر من جمله ای هست که اگر نگیم از روی تحکم, دست کم از یک نگاه از بالا نشئت می گیره. به نظر من نقد آقای جهانگیر حتی اگر اشتباه باشه یا با تندی هم نوشته شده باشه, باز یک نقد هست و باید از این دریچه به اون نگاه بشه. اینکه اگر کسی -درست یا اشتباه- نقدی بر اثری وارد کرد اول ادبیات اون فرد رو زیر سوال ببریم و بعد هم به کل از نقد کردن بر حذرش بداریم و بگیم که ادبیات نقادانه رو فراموش کن چرا که تو عکاس هستی ( برداشتی که میشه اینه که نقاد نیستی), گفتار سازنده ای نیست.
متاسفانه چندین بار در این فروم دیده ام که برخورد با نقد ها اصلا خوب نیست. اگر به اثر کسی نقدی وارد کنی باید به افراد دیگه ای هم جوابگو باشی که چرا نقد کردی و چقدر تخصص داری و متهم به بی سوادی میشه.
این مساله پیشتر هم در این فروم مطرح شده بود که لزومی نداره که منتقد هنری خودش هنر مند باشه. اینکه بگیم شما یه اثر بهتر داشته باش تا اون شخص دیگه هم اثری بهتر از تو ایجاد کنه -حتی اگر موٍثر و درست هم باشه - باز هم جای نقد رو نمی گیره و دلیلی هم نمیشه که اگر کسی عکس بهتری نداشت پس نباید نقد کنه! اینکه تا شخصی نقدی کرد, اول از همه بپرسیم که شما تو اون ژانر چقدر تجربه دارید و یه عکس از خودتون قرار بدید, چه معنایی داره؟ یعنی اگر کسی عکس نمی گیره نمی تونه تفاوت عکس خوب و بد رو متوجه بشه؟ کسی که نوازنده یک ساز نیست نمی تونه در مورد اینکه یک اثر موسیقی خوب هست یا بد نظر بده؟ کسی که ورزشکار حرفه ای نیست نمی تونه در مورد اون ورزش حرفی بزنه؟!
در نهایت اینکه این نظر شخصی من بود و نظر شخصی شما هم محترم.
جواد من خیلی به این بحث ها کاری ندارم و معمولا هم وارد این بحث های نقد و نگاه آنچنانی به عکس و کشف زوایای پنهان عکس (اگر باشه!) و کلا بحث های پیچیده نمیشم چون نگاهم به عکاسی متفاوته....بگذریم.
اما با توجه به چند سوال آخر پست شما یک سوالی برای من پیش اومد.
اگر نقد رو یک حرکت تخصصی بدونیم،آیا نقد هر چیز نیاز به سواد در اون مورد نداره؟ آیا نمیشه به نقد،نقد یا انتقادی وارد کرد؟
به نظر شما با توجه به همون مثال خودتون در مورد موسیقی کسی که فرق اون آهنگ سخیف نی ناش ناش رو با سنفونی 9 بتهوون نمیدونه میتونه در مورد موسیقی نقدی بنویسه یا اصلا نظر نزدیک به تخصص یا موشکافانه بده؟ اگر هم نوشت چقدر قابل اتکا هست؟ یا خیلی سوال دیگه از همین دست...
خوب از ادبیات بنده گلایه شده و دوستان رسم ادب رو به من آموختن آسوده باش مرتضی جان شما بهترین عکاس این تاپیک هستی ولی من هنوز که هنوزه جرات نمیکنم در یک محیط عمومی اینطور به جرات شاخ و شانه بکشمنقل قول:
مدتی بود که در این تاپیک عکس کم میگذاشتم !!!! ولی امروز به جرات به تمام دوستان میگویم هر کس میتواند از عکس های من عکسی بهتر بگذارد بسم الله !!
من واقعا نمیدونم مطلب و انتقاد من رو کامل خوندید یا خیر اصلا حرفی از عکسهای من نبود که بخوام براشون تقدس قائل بشم شما همونقدر که در عکاسی عجول هستید در ایراد نظر هم عجولانه برخورد میکنید دوست مننقل قول:
من هم کامل با نظر مرتضی موافقم اینکه ما بیام برای عکس های خودمان تقدس قائل باشیم و عکس های دیگران را بی محتوا و ضعیف بنامیم، و خصوصا اینکه در جایگاه یک عکاس به ایراد چنین نظراتی بپردازیم، به نظر من دارای ایرادات اساسی است.
مرتضی هراتی و تک تک افراد این فروم یک پتانسیل دارند یک نیروی محرکه این نیرو برای حرکت خوب است اما جهت و مسیر حرکت هم مهم است ایشون در این ژانر داره زحمت میکشه و هزینه میکنه از وقتش اما عکسها و نتایج کارش از نظر بنده به عنوان یک دوست تکراری شده و خیلی بهتر میتونه از این پتانسیل استفاده کنه انتقاد من حکم یک تلنگر رو داشت که دوست خوبم میتونی فضای عکاسیت رو از حالت رکود بیرون بیاری و خودت رو تکرار نکنی یک مثال هم زدم و یک عکس موفق از ایشون رو هم گفتم متاسفانه متاسفانه با انتقاد من به سخیف ترین شکل ممکن برخورد شد و ظاهرا معنیش برای سایر دوستان این بود که بنده گفتم ایشون فقط یک عکس خوب داره در حالی که من فقط مثال زدم
خلاصه کلام دلسوزانه خواستم به عنوان یک برادر کوچکتر دوستان رو لحظه ای به تفکر وادارم که عکس خیابانی فقط این نیست!!!! نمونه ی موفقی هم لینک دادم تا دوستان کمی تخصصی تر به این ژانر بپردازند که بازخورد این انتقاد واقعا منو حیرت زده کرد و البته غمگین
این بحث از طرف من تمام شده است از همه ی دوستان عذرخواهی میکنم کوچکتر از اون بودم که بتونم تغییری در این فضا ایجاد کنم طبق روال سابق عکاسی کنید و لذت ببرید
یا حق
این هم ادبیات خوبی نیست و در آن احساس غرور به خواننده منتقل می گردد گرچه می دانم نظر اصلی شما چنین نیستنقل قول:
ولی امروز به جرات به تمام دوستان میگویم هر کس میتواند از عکس های من عکسی بهتر بگذارد بسم الله
جمله بنده کاملا مشخص است حالا اینکه شما چنین برداشتی کردید کمی عجیب است و شاید هم نگارش بنده مشکل داردنقل قول:
"این ادبیات نقادانه را فراموش کنید و بسپارید به نقادها شما عکاس هستید" به نظر من جمله ای هست که اگر نگیم از روی تحکم, دست کم از یک نگاه از بالا نشئت می گیره.
نقد کردن با این نوع ادبیات زمین تا آسمان متفاوت است در نقد سعی در ارایه راهکار برای بهتر شدن اثر داریم و در این نوع ادبیات که به کل تیشه به ریشه آثار می زند و فرد را مایوس میکند آن اثر نقد صحیح پیدا نیست و ایجاد نمیگردد
در مورد جناب جهانگیری هم علت نگارش بنده آشنایی با روحیه ایشان است بنده از ظرف ایشان برای عکاسی هم دعوت شده ام نوع نگاه ایشان نگاه متعهد به جامعه است لذا اینکه ایشان بخاطر مسایلی بخواهد به حاشیه بپردازد و از راه اصلی خود دور شود اصلا جالب نیست
اگر ایشان با نوع نگارش منتقدانه صحیح ایرادات عکس را بیان کنند چه ایرادی دارد؟ تنها کافی بود آن جمله را حذف کنند
اگر متن را دوباره مطالعه کنیم یکبار بدون آن جمله شاید منظور بنده بهتر بیان شود
اصل فروم این است که همه به هم کمک کنیم دوستان
موفق باشین
همین اندازه که دوستی وقت میگذارد و در مورد عکس دیگران نظر میدهد، ارزشمند است.
بخصوص در این دوره و زمانه که حوصله خیلی کارها کم شده است.
از لابلای همین بحثها خیلی چیزها مشخص میشود و خیلی نکات ریز آشکار می گردد.
به نظرم هر نقدی حتی ظاهرا تند و تیز باید به فال نیک گرفته شود و از آن استفاده شود.
حتما میتوان نقد را نقد کرد. در واقع ناقد نیز باید نسبت به نقد و نظراتی که راجع به نقدش میشود، پذیرش داشته باشد و آن را به خصومت و موارد دیگر نسبت ندهد.نقل قول:
اگر نقد رو یک حرکت تخصصی بدونیم،آیا نقد هر چیز نیاز به سواد در اون مورد نداره؟ آیا نمیشه به نقد،نقد یا انتقادی وارد کرد؟
----
برخورد با عکاسی خیابانی خیلی متفاوت است. برخی نگاه مستقیم و مستند گونه را می پسندند و برخی عکسهایی که حاصل نگاه خاص عکاس باشد. هر دو دیدگاه درعکاسی خیابانی و شهری از گذشته تاکنون وجود داشته است.
فایل پیوست 30031
فایل پیوست 30032
فایل پیوست 30036
عکسهای فوق متعلق به جوئل میروویتز است که احتمالا با او آشنا هستید.
فایل پیوست 30034
عکس فوق هم متعلق به جوئل میروویتز است. تفاوتی مشاهده میشود؟
فایل پیوست 30035
این یکی نیز جالب است. دید خاص عکاس یا نگاه مستقیم و مستند؟
-------
یک سایت مخصوص عکاسی خیابانی:
Street Photographers : The art of street photography
دوستان من نتوانستم منظورم رو درست برسانم و در مورد پست قبلی پوزش میخواهم!!! من هرگز احساس غرور نکردم و همیشه از آن اجتناب کردم!! اما در مورد قبلی واقعا منظورم غرور نبود امیدوارم بزرگان و عزیزان بنده را عفو کنند!!! در مورد نقد عکس من همیشه از دوستان میخواستم که عکس های من رو نقد کنند !!!! اما بشرط آن که نقد مفید و در خور باشد نه اینکه تمام این تاپیک را زیر سوال ببرد!!! قبلا هم در چند بحث اخیر گفتم بهتر است برای بهتر شدن تاپیک عکسهای بهتری بگذاریم و تنها به نقد کردن اکتفا نکنیم!! پست قبلی خودم رو اصلاح میکنم : دوستان و کسانی که در این ژانر فعالیت دارند(از جمله مهدی جهانگیر) شما رو به رقابت دعوت میکنم!!! و منتظر ارسال عکس ها شما هستم.
ممنون جناب هراتی قطعا همینطور است که میفرمایید
در مورد جناب جهانگیری هم تا آنجا که بنده ایشان را میشناسم قصد اصلی ایشان از نوشته از انتظار ایشان حاصل میشود انتظاری که شما با کارهای قبلی خود آن را بالا برده اید
خوشحالم که حاصل همه این بحثها شخصی نیست و به ارتقا کیفیت کار دوستان می انجامد
در ضمن باعث علاقه مندی افرادی نا آشنا به این ژانر چون بنده هم می گردد
سپاس بیکران
پیشاپیش از اینکه با جواب دادن به این پست, از موضوع این بخش فاصله می گیرم عذر می خوام اما از اونجایی که احتمالا منظورم رو بد رسوندم و ممکنه که همین سوال برای کسان دیگری هم پیش بیاد ترجیح دادم به جای جواب در پیام خصوصی همینجا توضیح بدم و اگر لازم شد در پیام خصوصی بحث پیگیری بشه.
سه مساله رو در مورد نقد کردن باید مد نظر قرار داد. (مورد سوم چیزی بود که یاز به توضیح بیشتر داره و در پست پیشین تنها بهش اشاره کرده بودم)
۱- هر کسی آزاد به نقد کردن هست. این مساله از ملزومات آزادی بیان هست و صرف اینکه کسی بر اثری نقدی وارد کنه نمیشه اون رو سرزنش کرد. حتی اگر نقد یک فرد بی سواد نسبت به یک فرضیه علمی پیچیده باشه! ممکن هست خنده دار باشه! ممکنه نقد اون فرد برای هیچ کسی سندیت و اهمیتی نداشته باشه! اما اینکه نقدی بی ارزش هم باشه دلیلی نمیشه که ناقد, مجرم شناخته بشه.
۲- در این فروم, اکثریت قریب به اتفاق اعضای فعال (منظور از عضو فعال کسی هست که پیگیر مطالب هست و نه لزوما کسی که برچسب "کاربر فعال" داره) در مورد عکاسی دانشی به مراتب بالا تر از افراد دوربین به دست دارند. و البته تقریبا هیچ کدوم از اعضای فعال فروم هم در سطح برجسته ترین عکاسان دنیا نیستند. (سو تفاهم نشه. ممکنه عکاسان بسیار معتبری هم در این فروم داشته باشیم که یقینا هم داریم. اما فکر نمی کنم کسی مخالفتی داشته باشه که در این فروم عکاسی در حد ۱۰ عکاس برتر دنیا از لحاظ معروفیت داشته باشیم.)
به عبارت دیگه, ما در این فروم نه کسی رو داریم که در حد خالتور عکاسی باشه, نه بتهون عکاسی داریم. همگی در یک رنج محدود تری هستیم. شاید ابتدا و انتهای این رنج خیلی هم نزدیک به هم نباشند (که خوب یقینن هم همینطوره) اما اونقدر هم فاصله نجومی ای وجود نداره که کم آگاه ترین اعضا نتونن نقدی به کار برترین اعضا بکنند.
۳- حرفی که در پست پیشین زدم, صرفا در مورد "تجربه" نقاد یک اثر هنری در باره اون هنر بود و نه "دانش" اون فرد. عرض کردم که لزومی نداره یه منتقد عکاسی خودش عکاس خوبی باشه. این خیلی متفاوت از این هست که بگیم یک منتقد معتبر عکاسی می تونه سواد عکاسی نداشته باشه. یقینا چنین گزاره ای غلط هست. اما بحث بر این هست که فردی می تونه سواد موسیقی بالایی داشته باشه. پیچیده ترین آثار موسیقی رو هم درک و تجزیه و تحلیل کنه اما خودش نتونه ویولون بنوازه. ولی خوب یقینا نقد کسی که سواد موسیقی نداره به یک قطعه موسیقی موتزارت برای کسی ارزشی نداره. هرچند کسی هم نمی تونه اون فرد رو به خاطر نقدی که کرده, توبیخ کنه.
شاید مثال موسیقی خیلی مثال روشنی نباشه. اما در مورد سینما و تئاتر, قضیه خیلی ملموس تر هست. بسیاری از منتقدان فیلم, خودشون نه کارگردان هستند نه بازیگر. ولی در مورد هنر های نمایش سواد و اطلاعات و دانش بالایی دارند.
امیدوارم که تونسته باشم منظورم رو درست رسونده باشم.
اقاي جهانگير منظور من اين پست شما بود دوست عزيز:
درضمن مثل اينكه شما خيلي عجول تر هستيد دوست من،از اظهار لطفي هم كه در مورد من كرديد ممنونم، من هر چقدر هم عجول باشم ، به پاي شما كه خيلي حرفه اي هستيد نميرسمنقل قول:
غالب کارهای ارائه شده توسط دوستان در این تاپیک با توجه به ضعفهایی که دارند سطح توقع شما رو از عکاسی خیابانی خیلی پایین آورده
کارهای ارائه شده شاید با ارفاق مینیموم استاندارها رو داشته باشه (شاید!) ولی فرسنگها از نقطه ی ایده آل فاصله داره
فرق یک عکاس حرفه ای با تجهیزات حرفه ای با یک فرد عادی و موبایل 8 مگاپیکسلی اش در چیست؟ نوع نگاه به پیرامون و ارتباط دادن عناصر بصری برای القا یک حس و یا مفهوم این نگاه من و شماست که اسممون رو گذاشتن عکاس و الا صرف داشتم یک اس ال آر کسی رو عکاس نکرده دوست من
با توجه به تفسیر شما از این عکس ،این عکس میتونه حاصل نگاه ساده و سطحی یک فرد عامی باشه نه یک حرفه ای
با سلام خدمت شما عکاس عزیز
جناب هراتی محترم، بنده عکسهای مستند خیابانی شما را دیدم ولی همانطور که بعضی از دوستان هم گفتند کمی نقص نه در عکاسی بلکه در ارایه مفهوم عکس به بیننده دارید.یعنی چون شما در ممکن است در لحظه ای که در حال عکاسی و بعد از آن هستید حسی قوی داشته اما نتواسته باشید آن حس را هم در عکس قرار دهید که این امر با کمی تمرین و مطالعه بیشتر در باب هنر عکاسی و مخصوصان عکاسی مستند که (عکاسی خیابانی زیر مجموعه آن است) و از همه مهمتر شناخت تونانایی های خود در هنگام عکاسی این این قدرت دستیابید که سوژه و حس و مفهوم را تمامی باهم در یک کادر قوی بگنجانید.
سعی در دریافت نقد(از نوع خوبش یا حتی خنثی )هم نداشته باشید اصلا آن کسی که میخواهد نقد کند باید حتما سواد این کار و درکی از کارشما را داشته باشد و در غیر اینصورت هرچیزی که بگوید و یا بنویسد تمام((نظر شخصی است)) نه بیشتر.
اول خودتان خودتان را نقد و بررسی کنید،که با مطالعه و دیدن عکس های عکاسان دیگر بدست میآید نه با عکس گرفتن بی هدف.
موقف باشید دوست عزیز:::love2::::redface:
عکس های آقا یا خانم abidar جدای از بحث تکنیک و نحوه اجرا، حال و هوای تاپیک را عوض کرده است.
کم کم دلم نمی آمد به تاپیک سر بزنم از بس عکس های فلاکت زدگی را به نمایش میگذاشت...
به نظر من عكس هاي مرتضي هراتي مطلقاً نمايش فقر و فلاكت زدگي نيست. اتفاقن بسياري از عكس هاي مرتضي عكس هاي بسيار شادي هستند!
به نظر من عكس هاي مرتضي در درجه اول در مورد آدم هاست.
و بعد هم نشان دهنده نحوه زندگي مردمي است كه در همسايگي ما زندگي مي كنند، همزبان ما هستند و بسيار هم از نظر فرهنگي به ما نزديكند و به نظر من برادر ما محسوب مي شوند و به نظرم شيوه زندگيشان به شيوه زندگي در شهرستان هاي كوچك ما نزديك است. به نظرم اين كه به جز شيوه زندگي در شهر هاي بزرگ ايران (آن هم بالاي شهر) و شهرها ي بزرگ اروپائي و آمريكائي حاضر به ديدن هيچ شيوه ديگري از زندگي نباشيم شايد نشان دهنده عدم اعتماد به نفس و خودباختگي باشد.
ارادتمند
پي نوشت: من عكس هاي مرتضي را به عنوان نمونه نام بردم، چون نخست آنكه به نظرم چشمگيرترين عكس هاي اين تاپيك هستند و دوم به نظرم مصاديق خوبي براي بيان نظرم آمدند.
پیرمرد عکاس ، دوست گربه ها
فایل پیوست 30186
درود
مدتي است سوالي ذهنم رو مشغول كرده و اون هم اينه كه در http://forum.akkasee.com/f115/t15883.html#post291401 و http://forum.akkasee.com/f115/t5448.html ، عكاسي بدون ويزور چه تاثيري بر ارزش عكس داره؟
آيا عكسي كه بدون آگاهي سوژه ثبت ميشه نسبت به عكسي كه عكاس قبل از شات به هر نحو به سوژه ميفهمونه كه در حال عكس گرفتنه، جايگاه نازل تري داره؟
آيا به كارگيري (و اصلا داشتن) هنر برقراري ارتباط با انسان ها توسط عكاس تاثيري در ارزش نهايي يك عكس داره؟
تاكيدم در دو ژانر ياد شده است وگرنه همه ما از نتيجه تاثير عكاس در ژانرهايي مثل پرتره مطلعيم.
گاهي در مواجهه با يك صحنه، فرصتي براي بالاآوردن دوربين و حتي برقراري ارتباط نيست
اما گاهي منِ عكاس مي ترسم از برقراري ارتباط، مي ترسم ار برخورد سوژه و حاضر نيستم ريسك نگاه به ويروز رو به جان بخرم و ترجيح مي دم نگاهم به مردم پايين تر از خط ديدشون باشه و چليك...
خوشحال ميشم نظر عكاسان فعال در اين دو ژانر رو بدونم...
ممنونم
http://bijanmusic.persiangig.com/Doorbindijital/9.jpg
کارگران در خیابان
سلام
البته من فعالیت خاصی در عکاسی خیابانی نداشتم و تازه چند وقتیه شروع کردم . اما عکس خیابانی خیلی دیدم و با عکاسان خیابانی زیادی هم رفت و آمد داشتم و فعلا تا دوستان بیایند یک مقدمه ناقصی عرض کنم (منتظر جواب جناب هراتی هستیم که بی شک عکاس خیابانی با تجربه و صاحب نظری است )
به نظر بنده این نوع شات زدن اگر باعث بهتر شدن کار نشود به هیچ عنوان ضعفی نسبت به شاتی که از قبل سوژه را آماده کنیم ندارد(یعنی خیلی برتری هم دارد جدا از اینکه عکاسی بدون ویزور کاری سخت است و تمرین زیاد می طلبد و خود یک هنر محسوب می شود )نقل قول:
مدتي است سوالي ذهنم رو مشغول كرده و اون هم اينه كه در عکس های خیابانی Street Photography و مستند اجتماعی و فتوژورنالیسم ، عكاسي بدون ويزور چه تاثيري بر ارزش عكس داره؟
آيا عكسي كه بدون آگاهي سوژه ثبت ميشه نسبت به عكسي كه عكاس قبل از شات به هر نحو به سوژه ميفهمونه كه در حال عكس گرفتنه، جايگاه نازل تري داره؟
نه . تنها چیزی که در ارزش عکس ثبت شده اثر دارد گیرایی ثبت است . در بد ترین حالت همان قدر که آماده کردن سوژه قبل از شات زدن می تواند باعث ثبت صحنه ای گیرا شود ، شات زدن بدون اطلاع سوژه و حتی بدون نگاه کردن در ویزور در شرایط سخت تر هم می تواند در گیرایی ثبت نهایی اثر بگزارد .نقل قول:
آيا به كارگيري (و اصلا داشتن) هنر برقراري ارتباط با انسان ها توسط عكاس تاثيري در ارزش نهايي يك عكس داره؟
این فقط یکی از دلایلی است که نمی توان با سوژه ارتباط بر قرار کرد و او را آماده نمود . از 100% سوژه ها 20-30% مخالفت می کنند و ممکن است ثبت لحظه ای خوب برای همین مخالفت از دست برود ( با توجه به این که ما حدف سوئی از گرفتن عکس نداریم ( که مثلا در پی ثبت لحظه ای که سوژ حالت غیر عادی داشته باشد که مثلا برداشت شود در شات قصد مسخره کردن یا از این حالت که باب میل سوژه نیست استفاده کردن را داریم) فکر نمی کنم حتما موافقت و اطلاع سوژه لازم باشد) 40-50% هم موافقت می کنند اما حالت غیر عادی به خود می گیرند و در این صورت هیچ کاری نمی شود انجام داد و فقط در صد کمی هستند که با دوربین عادی برخورد می کنند و می شود یک شات خوب از آنها زد .نقل قول:
گاهي در مواجهه با يك صحنه، فرصتي براي بالاآوردن دوربين و حتي برقراري ارتباط نيست
بنا بر این فکر میکنم این نوع شات زدن ( بدون اطلاع سوژه و یا نگاه کردن در ویزور ) یکی از لازمه های عکاسی خیابانی باشد و اگر عکاسی نخواهد از این روش استفاده کند خیلی غقب می افتد .
با تشکر
در مورد پست محسن
عزیز : ارتباط بر قرار کردن در عکاسی خیابانی دو مرحله دارد . 1. ارتباط با سوژه 2. ارتباط با فضا !!!! که کلید این موضوع نزدیک شدن به سوژه است و در صحنه بودن است . یعنی شما باید جزیی از صحنه باشید تا بتوانید حس خیابان و البته احساس سوژه رو که انسان است انتقال دهید. البته بعضی ها چنین جرات و یا جسارتی ندارند به همین دلیل دیدگاهشان نسبت به این موضوع متفاوت است. اگر در یوتیوب جستجو کنید ویدیو های زیادی از برجسته گان دنیا عکاسی خیابانی وجود دارد که خواهید دید که چطور به سوژه خود با نزدیک شدن به آن ارتباط بر قرار میکند!! اما اینکه شما به درون ویزور نگاه کنید یا نه به عامل بستگی داره. 1. اعتماد به نفس 2. شرایط اجتماعی و محدودیت های شرعی و اخلاقی در کشورهای اسلامی! اگر شما اعتماد به نفس داشته باشید میتوانید با یک لنز واید برید تو صورت سوژه و عکس او را بگیرید( البته منظورم از رفتن تو صورت یعنی فاصله نزدیک فرضا یکی دو متر) برای نمونه میتوانید ویدیو های Bruce Gilden رو ببینید که همیشه توی خیابان ها حتی با استفاده از فلاش در حال عکاسی است و تا حد امکان به سوژه نزدیک میشود . اما اگر محیط و شرایط اجتماعی و سیاسی ایجاب میکند که شما عکس را بدون توجه سوژه بگیرید بهترین راه عکاسی بطور نا ملموس است(from the hip) بنده برای عکاسی از زنها و بعضی برای از بین نرفتن حال و هوای عکس از این روش استفاده میکنم و خیلی هم خوب جواب میدهد و نیاز به تمرین و دقت دارد. اما اینکه آیا عکسی که بدون توجه سوژه گرفته میشود ارزشمند تر از عکسی است که با توجه او گرفته میشود بیشتر است ! باید بگویم که خیر. چون شما کنار عکستون نمینویسید که این عکس بدون توجه سوژه گرفته شده و اصلا این موضوع برای بیننده اصلا اهمیت ندارد. من اگر بتوانم تمام عسکهایم را براحتی و بدون درد سر بوصیله نگاه کردن ویزور بگیرم هرگز عکس بی هوا نمیگیرم! وقتی من این کار را میکنم که میدانم اگر کسی بفهمد که من عکس گرفتم برایم درد سر ساز خواهد شد و شاید برخورد شدید با من بشود و گر نه اصلا نیاز به این کار نیست. بعد هم فرض کنید سوژه شما فهمید که شما عکسش رو میگیرد چه اهمیتی دارد مهم این است که شما در شکارچی خوبی باشید ..
پست 460:
ببينيد دوست من همه فرمايشات شما درست و قبول ولي نكته اي را در نظر داشته باشيد كه البته خودتان خيلي ظريف بدان اشاره كرديد و آن فرهنگها و قوميت ها هستند.بنده تجربياتي را داشته يا شاهد بوده ام كه در كشوري مثل تركيه شما دوربين را به سمت هر كس بگيريد اگر حتي بداند كه مثلا خبرنگاريد و مجوز داريد به بدترين شكل با شما برخورد نموده تا عكس را در حضورش پاك نكنيد دست بردار نيست.اما در كشوري مثل برزيل و يا كلا امريكاي جنوبي و حتي پرتغال و اسپانيا شما از كسي در خيابان و پارك عكاسي كنيد ايشان نه تنها ناراحت نميشود بلكه از شما كمال تشكر را دارد كه قابل دانسته از وي عكس گرفته ايد.خب اين ميشود تفاوت عكاسي خياباني در ملل مختلف فلذا در هر كشور و قومي راهبرد اقتضايي مختص بدان محل را ميطلبد.ولي در كشوري مثل ايران و يا فرهنگ افغانستان كه تا حدودي شبيه هستيم فرمايشات شما كاملا صادق است.پايدار باشيد و برقرار
فایل پیوست 30269
کارگر افغان
سلام به همگی
این دوتا عکس هرکدوم از یک مجموعه از کارهام هست( مجمعه کارگرها و صحافهای مشهدی) فایل پیوست 30270فایل پیوست 30271
سلام
عکس خوبی شده
اما متاسفانه این عکس فقط با نوشته معنی و مفهوم زیادی پیدا میکنه
اگر شخصی که سواد نداشته باشه یا اینکه برای یک فرهنگ یا کشور دیگه باشه برداشت خاصی از عکس نمیتونه داشته باشه
در ضمن این رو هم در نظر بگیرم همین عکس برای ما ها خیلی قابل توجه هست
ممنون از عکاسی عزیز
ممنونم حق با شماست خیلی از عکسها با همین معضل رو برو هستن در این مواقع محل و نوع ارائه ی کار مهمه به عنوان مثال من اگر بخوام این عکس رو جای دیگری ارائه بدم که احتمال بدم یک فرد با زبان دیگر و فرهنگ دیگری ممکنه اون رو ببینه حتما براش کپشن میذارم به زبان بین المللی و در این کپشن توضیح میدم که شخصیت نقاشی شده روی پارچه کیه و چه حرفی زده و....
دوست گرامی abidar از چند ارسال اخیر شما واقعا لذت بردم جدا از محلهای عکاسی شده که فضای متفاوتی نسبت به فضاهای ارائه شده در این تاپیک دارد ارتباط دادن عناصر قابهای شما بخوبی صورت گرفته و برای بیننده دلنشین است
موفق باشید
فایل پیوست 30347
سوژه های انسانی عمدا خارج از فوکوس هستند.
با سلام
(نظر شخصی)
پست 468
اگر افراد از فکوس خارج کردی یک سوژه را باید در نقطه تاکید کادر قرار بدی
چون در غیر اینصورت فرد اول افراد را میبیند ، اما از فکوس خارج بوده و نقطه تاکید دیگری را نمیبینم و باعث سردرگمی مخاطب میشود
پست 470
به نظر من عکس در قسمت چپ نور سنجی over است
فایل پیوست 30574
مشهد طبرسی 1391
بی شرح
سلام...
فایل پیوست 30852
امیدوارم تاپیک ارسالی منطبق با موضوعیت عکس باشد..بین این تاپیک و مستند اجتماعی شک داشتم ولی دست آخر اینجا را مناسب تر دیدم
در مورد پست 476:
سوژه عکس چیه؟ قصد عکاس نشون دادن چی بوده؟
با توجه به تعریفی که من از عکاسی خیابان دارم در این ژانر از عکاسی باید به ویژگی های متفاوتی که ما هر روز با گذر از خیابان با آنها درگیریم ولی چون دچار روزمرگی هستیم کمتر به تمام جوانب آن توجه می کنیم ،بپردازیم.در این عکس جز یک اسنپ شات ساده چیز جالب و متفاوتی نداره.با تشکر از عکاس محترم
من فکر نمیکنم این عکس اسنپ شات باشه. درسته که عکس خیلی قوی ای در این ژانر نیست ولی مشکل تکنیکی خیلی زیادی نداره و کادر و کراپ اون خوبه. فقط بهتر بود عکس کمی بزرگتر ارسال بشه که جزئیات بیشتر رو نشون بده و کمی نور و کنتراست محیط جلو اصلاح بشه.
از نظر من این عکس داره زندگی در جریان، در بافت قدیمی بازار رو نشون میده. پس میتونه در این ژانر هم قرار بگیره.
سلام
با کسب اجازه از دوستان :
آقای حیدری اجازه بدید من با شما در این خصوص مخالفت کنم، یکی از تکنیک های عکاسی خیابانی استفاده از عناصر هندسی موجود در خیابان و قرار دادن سوژه های انسانی و غیر انسانی در داخل این عناصره، من به هیچ عنوان این عکس رو یک اسنپ شات نمیدونم
موفق باشید
با سلام
حرف شما درست ، اما زمانی که به هدف عکس کمک کند . به نظر بنده در کل این عکس هدف خاصی ندارد . درسته که از نظر تکنیکی مشکل خاصی نداره و کادر ترکیب و نوردهی خوبه اما هیچ چیز خاص و برجسته ای نداره . فکر کنم در عکاسی خیابانی نشان دادن این چیز خاص مثل حالت هایی که در کارهای جناب هراتی وجود داره یا یک نمونه موفق و فوق العاده زیبا مثل پست 478 در اولویت قرار داره که به نظر این عکس در این قسمت موفق نیست . این شات خیلی اسنپ نیست اما یک عکس خیابانی هم نیست (نظر شخصی ). شاید یک عکس شهری متوسط .
با تشکر
در این که شما این عناصر را به عنوان بستر و در داخل اجتماع در نظر می گیرین حرفی ندارم و موافقم ولی در این که این عکس چیز جالب و به گونه ای تلنگری برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب باشد به نظر من چیزی ندارد جز اینکه عده ای از آدم ها در یک بافت قدیمی چون بازر در رفت وآمدند،البته این هم باز بر می کگرده به مدیران که تعریف درستی از عکاسی خیابان یا ندادن یا من ندیدمنقل قول:
آقای حیدری اجازه بدید من با شما در این خصوص مخالفت کنم، یکی از تکنیک های عکاسی خیابانی استفاده از عناصر هندسی موجود در خیابان و قرار دادن سوژه های انسانی و غیر انسانی در داخل این عناصره، من به هیچ عنوان این عکس رو یک اسنپ شات نمیدونم
این عکس بیشتر یک عکس مستند است و خیلی در زمینۀ مورد بحث یعنی «عکاسی خیابانی» جایگاه مناسبی ندارد.
اولین مشکل عکس این است که اصلاً مناسب ارائه نشده. یکی از نکات خوب عکس ـ آشغالهایی که بغل دیوار، در بدو ورودی ریخته شده ـ چون عکس کوچک ارائه شده، برای کسی جلب توجح نکرده...
دربارۀ این عکس زیاد میشود صحبت کرد، چون از یک منظر عکس معقولی است (اسنادی) اما از طرف دیگر در زمینۀ عکاسی خیابانی عکس معمولی است ـ نه اینکه بد باشد ـ ...
با سلام
فارغ از عکس مورد مباحثه ، بنظرم برخی از دوستان نظرشون در مورد عکاسی خیابانی ، نمایش مشکلات و معضلات اجتماعیه که به نظر من این جهتدار نگاه کردن به عکسهای این ژانر اصلاً مناسب نیست
با سلام خدمت همه دوستان
در مورد این عکس صحبتهایی شد که من رو سر شوق آورد تا در موردش مختصری بنویسم .
در این عکس با یک تصویری روبرو هستیم که برای بیننده شهرنشین فضایی آشناست : بازار ، بازار با همه شلوغیهایش و رنگ و نور و سر و صدایش . بازار و زنان مشتاقی که چشمشان از سویی به سویی دیگر میچرخد و مشتاق دیدن و کشف چیزهایی هستند تا سر ذوق بیاوردشان . بچه هایی که گاهی در شوق اسباببازی رنگینی دست از دست مادران خود میکشند و به سویی میدوند ، و مردانی که به هیچ چیز جز کسب و کار نمیاندیشند...و دریچه شما برای ورود به این بازار رنگارنگ ، دروازه ایست با طاقی که گلهای گچبریاش خشکیدهاند و کهنه است و رویش سیاه است . دروازه ایست به نورها و عطرها و جذبههایی که گامهای باطراوتِ جوانی مردی را به خود میخواند ، و پر است از سوغاتیهایی که آن زن چمدانبهدست برای نوههایش خواهد خرید .
این طاق،این دروازه انگار خیابان را و زندگی را تقسیم کرده به سکوت و سکنا و خلوتیای که انسانها باید از آن عبور کنند تا وارد شوند به این بازار شلوغ و پر هیاهو با آستانه زبالهاندودش و ببنند از بنادر چه اجناس معصومي از راه وارد شدهاند...
و در گیر و دار این رفتنها و شدنها ، مردی _ یا زنی شاید _ که تمام بازار چرخدستی فرتوتش را به جلو هل داده و فریاد زده "آب زرشک" ، انگار جایی در آن هیاهو گم شده است و جا مانده در میان تمام آن نورها و پارچههای رنگی و عطر ادویه های مدهوش ؛ و بطری آبزرشکهای سرگردان رسیدهاند اکنون به جانب سکون و مردان و زنانی که بیتوجه کنارشان را عبور میکنند...
:oops:
با تشکر از دوستان و نظراتشون در مورد عکس حقیر به خصوص نظر آقای آبائی که خیلی دلنشین بود...حقیقتش از آنجایی که کاملا آماتور هستم و در حال یادگیری عکاسی پایه در همین آموزشگاه مجازی سایت هستم، فعلن دانشِ دادنِ نظر تخصصی را در مورد هیچ عکسی ندارم،در مورد این عکس، با دوستان هم عقیده هستم که عکس کاملا نمیتواند در این ژانر قرار بگیره و همانطور که آقا وحید فرمودن اگر بهتر ارائه میشد میتوانست در ژانر مستند یک عکس کاملا معمولی محسوب شود اما اسنپ شات...
و اینکه مقایسه این سطح کارها با عکس های جناب هراتی بیشتر به شوخی شبیه هست!
در آخر از جناب حیدری که با نقدشون باعث شدن دوستانِ دیگری هم در مورد عکسِ این حقیر نظر بدهند سپاسگزارم...