سلام
Printable View
سلام
با توجه به اینکه عکاسی خیابانی یکی از زیر شاخه های عکاسی مستنده احساس میکنم همچین ادیتی جنبه اسنادی عکس رو زیر سوال برده به عبارتی میشه گفت این ژانر همچین ادیتهایی رو برنمیتابه
شاید همین عکس در تاپیک مثلا عکس با موضوع انسان قابل توجیه باشه تاکید بر روی سوژه انسانی با این نوع ادیت به خوبی صورت گرفته اما از جریان عکسهای مستند خارجش کرده
موفق باشید
ضمن تشکر از جناب جهان گیر ,نظر دیگر دوستن در این مورد چیست؟
نظر دوستان در مورد این عکس چیست؟ و آیا کدام یک مناسب تر است ,نمونه اخیر یا نمونه آپلود شده در چند پست قبل..؟
فایل پیوست 27773
با صحبت شما تا حدودی موافقم اما سوالی برام پیش اومده. مگه تو همین تاپیک و حتی همین زیر عکس بردیا, پر از عکس های دستکاری شده با کنتراست های موضعی بسیار زیاد و غیر طبیعی و رنگ های پردازش شده و ساختگی نیست؟
اما خوب هیچوقت کسی در این مورد بحثی نداشته. عموما هم از این تیپ عکس ها خیلی بیشتر استقبال شده.
حدس خود من این هست که عکس های خیابانی لزوما نباید عکس های مستند خیابانی باشند. می تونن عکس های فاین آرت هم باشن که موضوع اونها عکاسی خیابانی هست.
من هم فکر میکنم که هر دو درست باشه . بستگی به هدف داره . اگر هدف بر مستندنگاری است و هنرمند میخواد اتفاقی رو نشون بده از یک معنایی مرتبط به زندگی روزمره و شهری ، بهتره کمترین دخل و تصرف رو انجام بده تا ماهیت مستند عکس کمتر خدشه دار بشه . اما اگر به قول جناب ابراهیمی ، قصد هنرمند نه بازتاب یک واقعیت ، بلکه تاکید بر احساس ، و یا بیان اندیشه خودش باشه ، اشکالی نداره که اون رو ادیت کنه . در واقع این مورد اخیر واقعیتی افزوده است بر واقعیت موجود که از طریق بازتاب اندیشه هنرمند ایجاد میشه .
البته نکته مهم اینجاست که زمانی این مساله تبدیل به یک مشکل میشه اینه که این دو نباید در هم تداخل پیدا کنند . یعنی اگر کسی سعی کنه با دستکاری در رویداد یا واقعیت موجود ، از طریق ادیت و یا دستکاری های دیگر در تصویر ، دیگران رو در مساله ای به اشتباه بندازه .
به ویژه در عکاسی ژورنالیسم .
جناب ابراهیمی عزیز اینکه در این تاپیک چه عکسهایی بوده و چه بحثهایی میتونسته باشه و نبوده دلیل قانع کننده ای نیست من عکس جناب سعادت رو دیدم و این مطلب به ذهنم رسید به قول شما خیلی از عکسهای دیگه هم در این تاپیک با توجه به ادیت هایی که داره در این دسته بندی نمیگنجه که در اینجا اگر کسی ناراحت نشه برمیگرده به انتخابها که اصولی نیست شاید این صحبت شما برای بردیای عزیز این سو تفاهم رو ایجاد کنه که خدایی نکرده من با ایشون مشکلی دارم برای همین این نظر رو دادم که اینطور نیست
اینکه عکسهای خیابانی نباید لزوما مستند خیابانی باشه درست نیست اتفاقا باید مستند باشه چون این شاخه زیرشاخه ی مستنده و دوم اینکه عکاسی خیابانی موضوع نیست که مثلا عکسی فاین آرت باشه با موضوع عکاسی خیابانی!!
عکاسی خیابانی یک شاخه از عکاسیه که زیر مجموعه عکاسی مستنده
کوروش عزیز این هدف در انتخاب دسته بندی تاثیر مستقیم داره ادیت عکسها بد نیست کسی هم منکر این قضیه نمیشه اما بعضی از ادیتها روی دسته بندی عکسها تاثیر میذاره در عکاسی خیابانی یا کلی تر مستند اینطور نیست که ادیت به هیچ وجه نباشه ادیتی که جنبه استنادی عکس رو زیر سوال ببره نباید اعمال بشه به عنوان مثال تنظیم رنگ (متعارف) ،نور ، کنتراست و کراپ در عکاسی مستند هم هست اگر قرار باشه ادیت از موارد معمول و متعارفش خارج بشه هر چند در راستای هدفی باشه اون عکس رو از دسته بندی مستند خارج میکنه اون عکس میتونه در ژانرهای دیگه عکس بسیار خوب و قابل تاملی باشه :)نقل قول:
بستگی به هدف داره . اگر هدف بر مستندنگاری است و هنرمند میخواد اتفاقی رو نشون بده از یک معنایی مرتبط به زندگی روزمره و شهری ، بهتره کمترین دخل و تصرف رو انجام بده تا ماهیت مستند عکس کمتر خدشه دار بشه . اما اگر به قول جناب ابراهیمی ، قصد هنرمند نه بازتاب یک واقعیت ، بلکه تاکید بر احساس ، و یا بیان اندیشه خودش باشه ، اشکالی نداره که اون رو ادیت کنه
حالا که بحث بالا آمد....................اصلا چه کاریه همه چیز رو به هم چسبوند!!!!! بنده مدتی است روی عکس های خیابانی فاین آرت و سوریال فکر میکنم و البته هنوز کاری رو انتشار نکردم................و قصد داشتم این موضوع رو در تاپیک فاین آرت مطرح کنم.............. با تمام احترامی که به آقای جهانگیری دارم من با نظر شما مخالفم!!!! البته نه در مورد عکس جناب بردیا بلکه در مورد عکاسی خیابانی و مستند نگاری..............البته خیلی ها این نظریه رو دارند و گفتند اما بنده اصلا دوستش ندارم و مخالفش هستم........آقا عکاسی خیابانی یک چیز دیگری است . اگر قرار بود مستند نگاری باشد که خوب دیگه همون مستند بود دیگه.......به نظر من اصلا نیازی نیست که عکاسی خیابانی همون قانون عکاسی مستند رو داشته باشه.......در مورد عکس های سعادت هم به نظر من هم ویرایش ترکیب رنگی و سیاه سفید زیاد جالب نیست...............در یک کلام به نظر من عکاسی خیابانی میتواند عین واقعیت نباشد و این به آن معنی نیست که یک عکس منتاژ باشد اما فضای بوجود آمده در عکس تا آنجه میتوان با چشم دید یکسان نباشد و یا یک فاین آرت باشد........بزودی در این مورد با نمونه عکس ها و شرح مفصل خواهیم آمد
بحث خوبی شروع شده
که آیا عکاسی خیابانی همون عکاسی مستند هست
یا هر دو جدا از هم هستند
حتی عده ای عکاسی خبری که در شهر عکاسی میشه رو عکاسی خیابانی یا مستند می دونند
در مورد برخی ویرایش ها باید این نکته را در نظر گرفت که این نوع ویرایش از نظر مخاطب یا بیننده چه حاصلی دارد
در مورد ویرایش بردیا باید پرسید که آیا این ویرایش سندیتی را در عکس تخریب کرده؟ آیا بیننده این ویرایش را واقعیت می پندارد و یا متوجه ویرایش می شود؟
آیا سیاه و سفید کردن واقعیتی را کتمان می کند آن هم واقعیتی تعیین کننده که اصل سندیت را زیر سوال ببرد؟
آیا قبلا عکس ها سیاه و سفید نبوده اند؟ آیا بیننده فکر می کند همه جا سیاه و سفید بوده و تنها مرد رنگی بوده؟
به نظر بنده این ویرایش ممکن است در عکاسی طبیعت ناپسند باشد اما در این عکس ها مشکلی ایجاد نخواهد کرد
لازم به ذکر است که این موارد را از دیدگاه شخصی مطرح کردم
از آنجایی که چنین بحث هایی باعث ابهام خواهد شد ! بهتر است بحث روشن تر و واضح تر و با درج نمونه عکس باشد ...بنده روی این موضوع فکر خواهم کرد و با شرح کامل آن را به اشتراک خواهم گذاشت.
بی صبرانه منتظر عکسهای جدیدت هستم مرتضی جان تا وقتی که کارهای جدیدت رو ارائه بدی یه سری نکات هست که به نظرم مطرح کردنش در راستای همین بحثه
مرتضای عزیز ،هم ولایتی دوست داشتنی ،اینکه بگیم فلان چیز رو من دوست دارم یا ندارم یا مخالفش هستم بدون ارائه هیچ دلیل و برهان منطقی بحث رو سلیقه ای میکنه به تعداد بچه های فروم سلیقه و نظر متفاوت هست در رابطه با دنیای عکاسی و شاخه های عکاسی اما اگر یک تعریف واحد نداشته باشیم قطعا کار ما خیلی سخت خواهد بودنقل قول:
البته خیلی ها این نظریه رو دارند و گفتند اما بنده اصلا دوستش ندارم و مخالفش هستم
این تعریف ویکیپدیای عزیزه :)نقل قول:
عکاسی خیابانی (به انگلیسی: Street Photography) به عنوان بدنه هنر عکاسی، صحنههایی از زندگی روزمره مردم را سوژه اصلی خود قرار میدهد. خیابانها، پارکها، کارناوالها، محلهای خرید و مراکزی که مردم گرد هم میآیند، محل اصلی تهیه عکسهای خیابانی است. هر چند این عکاسی شاخهای از عکاسی مستند به شمار میآید اما از بعضی لحاظ با هم متفاوت هستند از جمله اینکه هدف اصلی عکاسی خیابانی به تصویر کشیدن مردم است و نه پوشش یک اتفاق. در واقع این شاخه از عکاسی آیینهای است در برابر مردم که گاهی نیز با شوخ طبعی و یا لحنی طعنهآمیز پیامهای سیاسی و یا اجتماعی را منتقل میکند که در چنین شرایطی به عکاسی مستند نزدیک میشود. سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ نقطه اوج و شکوفایی تاریخ عکاسی خیابانی است.
این جمله رو تا حالا خیلی تکرار کردم واقعا دیگه میترسم بگم دوستان بهم خرده بگیرننقل قول:
آقا عکاسی خیابانی یک چیز دیگری است . اگر قرار بود مستند نگاری باشد که خوب دیگه همون مستند بود دیگه
عکاسی خیابانی یکی از زیر شاخه های عکاسی مستنده این یعنی تو برخی از مولفه ها اشتراک داره با عکاسی مستند
مرتضی جان من و شما صلاحیت اینکه نظرات شخصیمون رو در رابطه با یک شاخه از عکاسی در مکان عمومی اونهم با این قاطعیت مطرح کنیم نداریم !! ما هنوز هنرجو هستیم و برای ماجراجویی جواننقل قول:
به نظر من اصلا نیازی نیست که عکاسی خیابانی همون قانون عکاسی مستند رو داشته باشه
عکاسی خبری عکاسی مستند و عکاسی خیابانی هم پوشانی زیادی با هم دارن سعید جان که تو هر کدوم از این شاخه ها یک مولفه برجسته تر هستنقل قول:
حتی عده ای عکاسی خبری که در شهر عکاسی میشه رو عکاسی خیابانی یا مستند می دونند
این تعاریف مشخص و واضحه نمیدونم چرا اخیرا این مورد کمی بولد شده چه اصرار و تاکیدی هست بر روی لفظ مستند!!!
بذار یه جور دیگه بگم همه ی عکسهایی که از ابتدای ظهور عکاسی تا به این لحظه ثبت و ارائه شده مستنده حتی عکسهای فتومونتاژ
فتومونتاژ و فتو آرت هم مستنده چرا ؟ چون به رویکرد ذهنی خالق اثر استناد میکنه اما برای اینکه کار من و شما راحت تر بشه عکاسی مستند (کل جریان عکاسی) شاخه بندی شده گفتن مستند اجتماعی ، خیابانی فلان و فلان با این مولفه ها زیر شاخه ی مستند برای اینکه بشه بین اینها تفاوت قائل شد گفتن شمایی که میخوای فضای ذهنیت رو ارائه بدی هیچ ایرادی نداره کارتو بکن با افتخار سرتم بالا بگیر بگو یک عکس فاین آرت یا فتو مونتاژ یا.... ارائه کردم به خدا این اصلا پیچیده نیست که میگین من عکس خیابانی میگیرم که فاین آرته چه اصراری هست که بهش بگین خیابانی یا بگین مستند؟ آیا اینجوری اعتبار اثرتون بیشتر میشه؟
سخت نگیرید عکستون رو نگاه کنید ببینید مولفه های کدوم ژانر رو بیشتر داره تو همون ژانر ارائش بدید مهم عکسه خود عکس نه ژانری که توش ارائه میشه به عنوان مثال عکس دوست خوبمون جناب علی اکبری مولفه های یک عکس خیابانی رو بیشتر دارا هست یا یک پرتره؟!
بحثی که پیش آمده مربوط به ادیت و پروسس در عکاسی خیابانی است!اگر اشتباه نکنم با عکس جناب سعادت شروع شد......مشکل اینجاست که هر وقت به یک جایی در عکاسی خیابانی گیر میکنیم میگیم نه چون زیر مجموعه عکاسی مستنده باید اینجوری باشه. باید گذاشت هر کدام مسیر خودشون رو طی کنند...درسته که عکاسی خیابانی داره یک فعالیتی شبیه به مستند رو انجام میده اما در عکاسی خیابانی خیالات و اندیشه عکاسی نقش مهمتری از فرد یا سوژه عکس دارد.........چند پست قبل یک عکس بود که یک زن چادر سیاه در میان کوچه بود و سایه هایی به اشکال هندسی او رو احاطه کرده بود.....بنظر شما این عکس چه ربطی به عکاسی مستند داره.........ما به این کاری نداریم که یک عکس در عین حال هم مستند باشه و هم خیابانی , مهم اینه که عکاس از ارایه اون عکس چه قصد داشته.....در مورد ویرایش هم من تاحالا ویرایش ترکیبی سیاه سفید و رنگی نداشتم اما اگر به عکسم کمک کنه حتما انجام خواهم داد. حتی عکاس هایی میشناسم با نور پردازی و تدارکات عکس میگیرند .Danny Santos یک عکاس اگر اشتباه نکنم هنگ کونگی هست که چند وقت پیش یک پروژه در مورد خانواده توی خیابون ها داشت و از خانواده ها میخواست که مثلا اینجور وایستید و فلان کنید بعد عکسشون رو میگرفت...........مهدی جان من هم که همین رو میگم!سخت نگیرید و فقط کار خوب ارایه بدید و در سبک خودتون بهترین رو انجام بدید. درمورد اینکه من گفتم دوست ندارم و.............من با این که در عکاسی خیابانی دنباله رو مستند باشم مخالفم و میخوام کارهای خیابانی ام از مستندام متفاوت باشه .چون به همان اندازه که عکس خیابانی میگیرم مستند هم میگیرم......[/QUOTE]
بزرگوار کوتاه بیا چرا تعریف میسازی از خودت منبع نقل قول بالارو محبت کن نشون بدهنقل قول:
درسته که عکاسی خیابانی داره یک فعالیتی شبیه به مستند رو انجام میده اما در عکاسی خیابانی خیالات و اندیشه عکاسی نقش مهمتری از فرد یا سوژه عکس دارد..
میشه شما نقطه ی خارج از ربطش رو بگی؟نقل قول:
چند پست قبل یک عکس بود که یک زن چادر سیاه در میان کوچه بود و سایه هایی به اشکال هندسی او رو احاطه کرده بود.....بنظر شما این عکس چه ربطی به عکاسی مستند داره
مگر هر عکسی که تو خیابون گرفته شد میشه عکاسی خیابانی؟اون آقا کارش خیلی درسته قطعا مجموعه ی خوبی هم هست با توجه به تعاریفی که شما کردی از مجموعش اما عکاسی خیابانی نیست بعید میدونم خودشم اصراری داشته باشه بر اینکه عکسهاش رو در شاخه مستند و خیابانی ارائه بدهنقل قول:
یک عکاس اگر اشتباه نکنم هنگ کونگی هست که چند وقت پیش یک پروژه در مورد خانواده توی خیابون ها داشت و از خانواده ها میخواست که مثلا اینجور وایستید و فلان کنید بعد عکسشون رو میگرفت
با سلام
اجازه میخوام یه نظر کوچولو راجع به این بحث بدم
جهانگیر خان شما با مطالبی که در پست خودتون اشاره کردید
عملاً تکلیف کار رو معلوم کردید!نقل قول:
بذار یه جور دیگه بگم همه ی عکسهایی که از ابتدای ظهور عکاسی تا به این لحظه ثبت و ارائه شده مستنده
اگر این چیزی که شما فرمایش کردید رو بپذیریم ، یعنی سندیت عکس رو به همه انواع عکس تعمیم بدیم ، دیگه اصلاً لزومی نداره که به وجودش اشاره بشه ، کما اینکه نمیشه!نمیگیم عکاسی مستند طبیعت یا عکاسی مستند پرتره ! بلکه فقط میگیم طبیعت ، پرتره یا غیره...
اما این ژانر عکاسی مستند از کجا اومده؟یه جایی خوندم (گمونم کتاب درباره عکاسی)که جنبه اسنادی عکس اولین بار وقتی مورد توجه قرار گرفت که توسط پلیس شهر پاریس برای تصویر برداری از مجرمان بکار گرفته شد . در واقع چیزی که سبب به وجود آمدن این سبک شده،نیت خاص عکاس برای عکاسی از یک سوژه است .
اینکه هدف ثبت یک برش از یک واقعیت است (مثل عکس اخیر عکاس افغان که برنده جایزه پلیتزر هم شد) و یا نشان دادن یک برهه زمانی برای مورد استناد قرار گرفتن در آینده ، مانند عکسهای آگوست ساندر که الان به عنوان سندی گویا از تیپ انسانهای مختلفی که در ده های 20 و 30 در آلمان زندگی میکردند ،
[آیا با وجود اینکه این عکس در خیابان گرفته شده، این یه عکس خیابانی است؟پاسخ من به این سوال منفی است چون با توجه به نوع عکاسی ساندر میشه به جرأت گفت که هدفش از این عکس مستند کردن ظاهر دهقانان جامعه آن روزگار آلمان است در موقع رفتن به مهمانی،کلیسا یا هر محفل رسمی دیگر و عکس قویاً مستند است]
و خلاصه اینکه نیت عکاس در مورد ثبت تصاویر ، آنها را گاهی صرفاً مستند میکند . ( یعنی عکس بر جنبه بالذات مستندش تکیه دارد)
اما در مورد عکاسی خیابانی (یا هر ژانر دیگری) ، تأکید بر جنبه های سندیت عکس نیست ، بلکه به جنبه های امپرسیونیستی یا اکسپرسیونیستی یا هر دو تأکید دارد .
مثلاً کارهای فرم بیشتر قوت خود را از جنبه های بصری میگیرند و در پی اون تأثیرات حسی میگذارند ؛ کارهای طبعیت موفق از هر دو المان به صورت هم زمان استفاده میکنند و ...
در مورد عکسهای خیابانی ، به عقیده من تأثیرات حسی مقدم بر تأثیرات بصری هستند . عکسهای خیابانی جلوه گاه بینش و نگاه هنرمند است و اصولاً مهمترین فرقش با عکاسی مستند که در بالا به تعریفش پرداختم ، در همین نیت عکاس است .
برای مثال من عکسهایی از گری وینوگرند رو مثال میزنم (چون خیلی کارهاش رو دوست دارم)
[به زاویه نگاه عکاس و وقت شناسیش در گرفتن عکس دقت کنید]
یا این نمونه که جنبه سندیتش هم زیاده ( به واسطه حضور یک شخصیت معروف سیاسی) اما باز هم یه عکس مستند نیست !
در انتها باید عرض کنم که اگر بخوایم جنبه سندیت عکس رو ملاک قرار بدیم و در مورد ژانرهای مختلف به قضاوت بشینیم،کارمون یه مقدار سخت خواهد بود . هرچند خود من موافق دستکاری عکسها در خیلی از ژانرها نیستم ، و اصالت عکس برام اهمیت ویژه داره ، اما در مورد اختلاف نظر در تعریف مرز بین عکاسی مستند و خیابانی چیزی که بنظرم رسید رو عرض کردم .
اینکه ادیت چقدر در خدمت عکاس میتونه باشه،و نحوه استفاده از اون چطور میتونه به جنبه های حسی و بصری اثر کمک کنه ، ممکنه از منظر هر عکاس یا هر مخاطب مختلف باشه و ترجیح میدم وارد این مقوله نشم ؛
اگر تونسته باشم فرق بین عکاسی مستند و خیابانی رو روشن کرده باشم(در حد خودم) جواب این سوال که ادیت های سنگین در کارهای خیابانی درست است یا درست نیست رو خودبخود داده ام .
قرار بود یه نظر کوچولو باشه lol
به نظرت مهدی جان با این تعریف که همه عکس ها مستند هستند یا تمام عکس هایی که تا حالا گفته شده مستند است !تداخل بوجود نمی آید ؟ واین سوال بوجود می آید :که آول تخم مرغ بوجود آمد یا خود مرغ؟...............یعنی منظور شما این است که اول یک مکتبی به اسم مستند بود و بعدش عکاسی آمد قشنگ توی اون قرار گرفت! و بعد تمام مکتب ها و شاخه های عکاسی تحت شعاع اون قرار رگفتند! در ضمن من هبچ مطلبی رو از روی کتاب نمیگویم و همش استنباد من در ژانر مورد علاقه من می باشد. با این تعریفی که شما در مورد تمام عکسهای گرفته شده داری اگر بر سر این موضع بمانی دیگر بحث تمام است , چون بنده دیگر هیچ نظری ندارم , اما اگر توانستی واضع تر و عملی تر بیان کنی میتوانیم به نتیجه ای برسیم........................در ضمن این یک بحث دوستانه است و امیدوارم در این میان کسی به خود نخورد و موجب رنجش کسی نشود
فایل پیوست 28176
سلام
جناب باقري
خدا قوت
عكس جالبيه
ميشه كمي در مورد هدفتون و رابطه اون صندوق صداقات و مردي كه در نقطه فوكوس قرار داره و يا رابطه احتماليش با محيط پيرامونش توضيحاتي بفرمائيد.چون در هر حال عكس در ژانر خياباني منتشر شده.
سلام
ممنون كه توجه كرديد، والا من هدف خاصی و یا اینکه بخوام با این کار، منظوری رو برسونم نداشتم خوب به نظرم سوژه خوبی بود و کنار صندوق هم نشسته بود و از هر جهتی من عکس رو میگرفتم صندوق صدقات مشخص بود، خوب هدف اصلی همون هدفیه که عکاسی خیابانی داره، و اون به تصویر کشیدن صحنه ای از زندگی روزمره مردمه ، و به نوعی همنطور که مستحضر هستید هدف اصلی عکاسی خیابانی به تصویر کشیدن مردمه و البته یه جورایی با عکاسی مستند هم میتونه در ارتباط باشه: طبق تعریف عکاسی خیابانی
نقل قول:
در واقع این شاخه از عکاسی آیینهای است در برابر مردم که گاهی نیز با شوخ طبعی و یا لحنی طعنهآمیز پیامهای سیاسی و یا اجتماعی را منتقل میکند که در چنین شرایطی به عکاسی مستند نزدیک میشود.
ممنون جناب كريمي از توجهتون ،اين مواردي رو كه فرموديد قبلا امتحان كرده بودم و با افزايش كنتراست سايه ها سياه ميشدن و با احيا دوباره سايه ها جزييات ز بين ميرفت . و بهترين حالت اين بود .
دوستان در حق من بسیار لطف دارند. و در پیام خصوصی و بیرون از فورم (فیس بوک)سوال میکنند که چرا به فورم نمی آیم ! فقط میتونم اینو بگم فورم جایی نیست که من بتونم بهش سر نزنم!
فایل پیوست 28497
با سلام
جناب هراتی به نظرم اگر میتونستید (فضای محل عکاسی به شما اجازه میداد) که سوژه رو در سمت چپ پایین کادر قرار بدید،هم به لحاظ ترکیبندی و هم به لحاط مفهوم کمک شایان توجهی به عکس میشد (قرار دادن انسانی با این پوز در نقطه ذکر شده بیشترین احساس درماندگی و وازدگی سوژه رو نمایش میداد)
با آرزوی سلامتی
ممنون جناب آبایی(ببخشید اگر اشتباه نوشتم)
در مورد قرار دادن سوژه در گوشه پایین کادر به نظر من به فورم و حالت نشستن سوژه نمیخورد و زیاد جالب نیست!
اگر دقت کنید فورم دست و پا و خطوط کانتینر همه یک همخوانی باهم دارد که با قرار دادن سوژه در کنار کادر نامیزون خواهد شد
باز هم ممنون از ایراد نظر
ارادتمند شما هراتی
فایل پیوست 29050
مشهد- تپل محله 1391
شايد ظاهرشون كمي خشن به نظر برسه، اما اونقدر صميمي و راحت با من دوربين به دست در خيابون، برخورد كردند و به جمعشون راه دادند كه متعجب شدم...
در حاشيه جشنواره عكس بيرجند در قاب ايران
فایل پیوست 29517
سلام
سلام خدمت همه دوستان
فایل پیوست 29630
موفق باشید
سلام
@ آقاي باراني: كادر به اين بسته اي مناسب عكسهاي خياباني نيست. بيشتر يك پرتره است تا عكس خياباني.
@ آقاي هراتي: آقاي هراتي امضايتان پاي عكس خيلي گل درشت شده و به كارها لطمه مي زند.
@ آقاي كريمي: اغلب كادر بندي هاي شما جاي ارتقا دارند.
@ آقاي باقري: عكس خياباني يك شرايط و ملزومات و تعريفي دارد كه مثلا اسنپ شات پدر و بچه اي كه گذاشته ايد ندارد.
دوستان همگي جسارت بنده را مي بخشند.:::blushing:::
سلام جناب حسینی و وقتتون بخیر:
خدمت شما عرض کنم که ما نباید خودم رو به خاطر یک تعریف کلی از اسنپ شات محدود کنیم، و در ضمن در عکاسی خیابانی ما باید احساس و زندگی رو به تصویر بکشیم البته اینهایی که گفتم چند تا از مواردی است که میتونه در عکاسی مد نظر باشه. تازگی در کتابی از alex coghe خوندم به این مطلب رسیدم که عینا اینجا میزارمش:
A candid street portrait is made with primary lenses or howewer with wide angle or normal
lens. For this reason, very often integrates the people and their enviroments. In addition
street candid portraits need a special moment, oriented on capturing the decisive moment.
Thomas Leuthard, one of the most famous contemporary street photographers: most of his
work is focused on candid portraits. But I would not dream of not defining him as a street
photographer.
And the same could be said of Bruce Gilden.
The street photography, luckily, not is only one. I do not think just one way to take street,
and would be a limit.
I can use flash or not, get closer or take picture more environmental. Of street photography
there is not only one, and like photographer i don't wanna limit my style. Especially for a
definition.
البته شما استاد ما هستید انشالله که جسارت مارو ببخشید. ولی اگر به لحاظ اموزشی هم که شده این مواردی رو که در عکاسی خیابانی باید رعایت کرد بفرمایید بسیار برای من و شاید سایرن آموزنده تر خواهد بود.
شاد باشید
سلام
يوسف جان در اين تاپيك بسيار در اين مورد صحبت شده و من در جايگاهي نيستم كه بتوانم موارد آموزشي رو بيان كنم بلكه به عنوان يك بيننده/منتقد عكس مي دانم كه هر عكسي قبل از اينكه از نظر تكنيكي و بايد و نبايد هاش بخواهيم آناليزش كنيم بايد اثر گذار و با معني باشه. اينكه عكاسي خياباني بايد يا مي تواند يا بهتر است "كانديد" يا "مخفي" باشد يا بايد از زندگي روزمره مردم و محيط اطراف آنها باشد ممكن است شروط لازمي باشند ولي كافي نيستند. نمي توان چون فلان عكاس معروف يا فلان نظريه پرداز عكاسي چنين نظراتي داده است استنتاج كرد كه فلان عكس يك اسنپ شاتِ باري به هر جهت است؛ يا يك عكس خياباني درخور.
اميدوارم توانسته باشم منظورم را برسانم.
يك مورد ديگري كه يادم رفت در پست اول ذكر كنم اين است كه نمي دانم چرا در اين تاپيك اينگونه القا شده كه عكس خياباني بايد حتما سياه و سفيد باشد يا بايد حتما نشانگر فقر باشد؟ مگر عكس خياباني نمي تواند عكس رنگي از انسانهاي شاد و سالم و پويا هم باشد!
پي نوشت: اينكه در مورد يك يا چند عكس نقد مي كنيم قابل تعميم به همه ي عكسهاي يك عكاس نيست. بسياري عكسهاي دوستاني كه نام بردم و نام نبردم در اين تاپيك بسيار ديدني و جذاب هستند.
ممنونم آقای حسینی بابت توضیحتون، من به عنوان یک اماتور و هنرجو باید محل رجوعی برای یادگیری تکنیک های عکاسی در این زمینه خاص داشته باشم و اگر هم خودسر عمل کنم قطعا به بیراهه خواهم رفت، نظراتو تئوری های افرادی که در این زمینه متخصص هستند میتونه برای من یک مرجع باشه و ازشون استفاده میکنم، نقشی که من اینجا دارم اینه که کلیه تکنیک ها رو رعایت کنم و سعی کنم در کارهام اونو نشون بدم، در خصوص تاثیر گذار بودن یا نبودن با توجه به اختلاف انسانها و سلایقشون هر عکسی بروی هر کسی میتونه یه تاثیری بزاره، هر کسی می تونه برداشتی از یه عکس داشته باشه و این ازاده، نظر شما هم برای من همیشه محترم است. من صحبتم این بود که اسنپ شات یک تعریف مشخص دارد:
اسنپ شات: به طور عموم به عکسی اطلاق میشود که بدون مقدمه و سریع و در اغلب موارد بدون اینکه جنبه هنری و یا ژورنالیستی داشته باشد گرفته شود، اسنپ شات ها معمولا به لحاظ تکنیکی ناقص و آماتوری هستندو خارج از فوکوس بودن، کادر بندی نامناسب و ترکیب بندی بد از ویژگی های این نوع عکس ها میباشد. معولا موضوع این نوع عکاسی شامل اتفاقات یک زندگی روزمره مثل جشن تولد ها و سایر جشن ها، هنگامه غروب آفتاب، بازی بچه ها، عکس های یادگاری و گروهی و جاذبه ای توریستی و .. میشود. و این هم نمونه ای از یک اسنپ شات
فایل پیوست 29648
همانطور که شما مستحضرید دوربین دست گرفتن و عکاسی کردن در یک مکان عمومی و از افرادی که اصلا نمیشناسید به هیچ عنوان کار ساده نیست که آنرا اسنپ شات بنامیم، اسنپ شات تعریف خودش رو داره.باز هم میگم شما استاد ما هستید و برای من بسیار محترم. پیروز و موفق باشید
به نظر من اين تعريف نه صحيح است و نه كامل. چه كسي گفته عكس بايد كادربندي نامناسب داشته باشد و خارج از فوكوس باشد و .... تا بتوان به آن اسنپ شات اطلاق كرد؟ من با اين تعريف كه ترجمه اي از اين صفحه است مشكل دارم. اين يك تعريف فيزيكي است و از نظر من بسياري عكسهاي با كادر بندي و فوكوس صحيح مي توان يافت كه بتوان به آنها اسنپ شات اطلاق كرد. به نظرم از ديد شما يك بار معنايي خيلي بدي بر اين كلمه مترتب است در صورتي كه چنين نيست و بسياري اسنپ شات ها ممكن است خيلي با ارزش باشند.
خوب به نظرم اين دو مقوله اصلا ربطي به هم ندارند. اينكه كاري سخت باشد (يا ساده نباشد) دليلي بر حصول نتيجه ي دلخواه و ايده آل نيست. بسياري مشاغل هستند كه بسيار طاقت فرسا و مشكلند ولي نتيجه و عايدي كارشان ارزش چنداني ندارد. ممكن است مني كه علاقه و تجربه اي در مكرو گرافي ندارم ساعت ها تا گردن در مردابي فرو بروم تا بتوانم از يك پشه ي نادر مرداب عكاسي كنم آيا اين سختي نتيجه ي كار مرا گارانتي مي كند؟
بنده هم براي جنابعالي و تك تك كاربران عزيز فوروم عكاسي احترام قائلم. خوشبختانه همه ي ما اينجا هنر آموزيم همه ي ما بايد مورد احترام يكديگر باشيم. نقد و بحث از ساز و كارهاي پيشرفت در هر زمينه اي است و اگر قرار باشد نقد را بي احترامي و پاسخ آن را گستاخي بشماريم عاقبت خوشي در زندگي نخواهيم داشت.
شاد باشيد:::happy:::
ممنونم آقای حسینی، فکر میکنم که دیگه نکاتی رو که میخواستم از صحبت های شما گرفتم ، ممنونم بابت توضیحاتتون، در ضمن اون بحثی هم که در خصوص سختی کار شد منظورم این نبود که مثلا کلید موفقیت در عکاسی خیابانی اینه که اگر به مشکلاتی که داره غلبه کنی دیگه کار تمومه، البته شاید هم یکی از کلید هاش همین باشه، در کل گفتم که مثلا توی یه اسنپ شات شما خیلی ازاد تر هستید تا این زمینه و چنین مشکلاتی در اسنپ نمیتوان متصور شد. در پایان هم بسیار خوشحالم که شما بعنوان یک مدیر چنین دیدی به نقد و نقادی دارید.:::happy:::
فایل پیوست 29779
سلام
فایل پیوست 29792
عکس برگزیده مسابقات عکاسی دانشکده های فنی سراسر کشور و راه یافته به نمایشکاه خانه عکاسان ایران .
مرتضی جان هدف از ارائه ی این پرتره چه بوده؟
آیا یک فریم از یک مجموعه است؟
اگر هست هدف این مجموعه چیست که در قالب یک فریم قابل بازگو کردن نیست و اگر نیست سعی در نشان دادن چه چیزی داشتید؟
رضا هنرور ، چند عدد جارو یک در قدیمی که به نظرم در این فریم بهش کم لطفی شده یک کودک و یک لیوان چای که هیچ سنخیتی با سن و سال این کودک ندارد یک کادر شلخته که از هر طرف گوشه ای رو قطع کرده و چشم رو آزار میده قرار دادن کودک در مرکز و در این فریم بدترین جای ممکن و استفاده از فاصله کانونی ای که هیچ اطلاعاتی به مخاطب نمیده یک کار ابتر و گنگ رو پدید آورده!
پیش از این هم در خلال صحبتهایی که با هم داشتیم به تکرار در کارهایت اشاره ای کردم دوست من و طبق وعده ای که دادی منتظر دیدن کارهای جدید و بهتری از طرف شما بودم
یک نگاه به عکسهای ارسال شده ات در این تاپیک بیانداز یک سری پرتره های خیابانی که اکثرا بگکراندهایی فلو دارد و مخاطب هیچ اطلاعاتی در رابطه با زمان و مکان و یا اتفاق خاصی را شاهد نیست در بین این کارها به عنوان مثال عکس آن پسر بچه که تیغه های چاقو محصورش کرده بسیار دلنشین است و فکر میکنم از همه هم بیشتر مورد استقبال قرار گرفت چون نگاه جدیدی بود پیشنهاد میکنم نگاهت را به عکاسی خیابانی کمی تغییر بده قطعا عکسهایت از این رکود در خواهد آمد مجموعه کار کردن یکی از راههای گریز از یکنواختی در کارهاست. امیدوارم برداشت بدی از این متن نداشته باشی :::love2:::
Umberto Verdoliva نام یک عکاس ایتالیایی نه چندان سرشناس است که عکسهای مستند و خیابانی بسیار خوبی دارد یکی از بهترین مجموعه هایش در این ژانر bi, double, twins… است که دیدنش رو به همه ی دوستان علاقه مند توصیه میکنم
به نظر من این پسر فروشنده جارو هست و در کنار بساطش داره چای مینوشه
عکس خیابانی از مردم و کار
من که آثار جناب هراتی رو پسندیدم و مطمئنا آثار خوبش خیلی بیشتر از یک عکس است
ممنون دوست عزیز . راستش رو بخواهید عکس گذاشتن در فورم دسته بندی و یا مجموعه ندارد!! که من بتوانم عکس ها رو مجموعه بندی کنم!!! اما در مورد این عکس یکی از مجموعه Street Angels است که مربوط به کودکان خیابانی می باشد!!!! اما اینکه بی مفهوم و یا شلخته باشد !!!!!! بودن اون تابلو در این عکس ناگزیر و من نمیتوانستم آن را حذف کنم !!!!! اما در مورد خود عکس :همانوطور که شاهید هستید که یکی از معظلات و مشکلات جامعه شاغل بودن کودکان است!! بخصوص تیپ این پسر در این عکس فکر کنم اصلا به سن و سال یک کودک نمیخورد!!! در مورد رکود عکس هام : اگر شاهد باشید خیلی وقت است که من کمتر در فورم عکس میذارم !! البته این عکس کودک فکر کنم تنها یک پرتره نیست
غالب کارهای ارائه شده توسط دوستان در این تاپیک با توجه به ضعفهایی که دارند سطح توقع شما رو از عکاسی خیابانی خیلی پایین آورده
کارهای ارائه شده شاید با ارفاق مینیموم استاندارها رو داشته باشه (شاید!) ولی فرسنگها از نقطه ی ایده آل فاصله داره
فرق یک عکاس حرفه ای با تجهیزات حرفه ای با یک فرد عادی و موبایل 8 مگاپیکسلی اش در چیست؟ نوع نگاه به پیرامون و ارتباط دادن عناصر بصری برای القا یک حس و یا مفهوم این نگاه من و شماست که اسممون رو گذاشتن عکاس و الا صرف داشتم یک اس ال آر کسی رو عکاس نکرده دوست من
با توجه به تفسیر شما از این عکس ،این عکس میتونه حاصل نگاه ساده و سطحی یک فرد عامی باشه نه یک حرفه ای
ارتباط سوژه با پسزمینه ارتباطی تنگاتنگه اما بستگی به چند نکته داره :
اگر هدف ارتباط سوژه با محل زندگی ، محل کار ، و ... است و کسب اطلاعاتی از این طریق ، باید این ارتباط با انتخاب و سپس چینش درست اونها در بیاد .
گاهی حتی معنی مورد نظر عکاس به این صورت است که قصد دارد تاکید بیشتری بر مکانها داشته باشد تا آدمها . در چنین تصاویری همه المانها به شکلی انتخاب و چینش می یابند که تاثیر و اهمیت و تاکید بر محیط باشد تا انسان . حتی گاهی نشاندهنده فشار خرد کننده همه این عناصر مانند ساختمانهای غول آسا ، ساخت و سازها ، شلوغی و ترافیک و ... بر انسان معاصر . به عنوان یک راهکار تکنیکی عمق میدان بیشتر در این موارد بسیار کاربرد دارد . و زوایایی که پرسپکتیوهای عمیق دارد . یک نمونه موفق :
فایل پیوست 29911
اما گاهی تاکید نه بر این رابطه که بر فرد است . یعنی اینجا سوژه نه محیط که خود انسان است . و نه ارتباط او با محیط . که در این صورت این ارتباط می تواند از طریق مثلن عمق میدان کمتر و یا زاویه دید و ... گسسته شود تا نگاه بیشتر بر خود فرد متمرکز شود و نه محیط .
هر چند که در عکاسی خیابانی بیشتر اولی مد نظر است و در پرتره دومی .
اما گاهی اینها بر هم نیز همپوشانی پیدا میکنند . مثلن میشه به جدا افتادگی یک فرد از محیط پیرامونش از همین طریق دوم تاکید کرد .
و یا برعکس ، در پرتره ، محیط نیز بازتابی از روحیات و یا خلقیات و یا کاراکتر فرد را بازتاب دهد.
جناب هراتی کارهای خوب و موفق زیادی دارد و این باعث شده سطح توقعمان از ایشان بالا باشد ,کار اخیر اندکی ضعیفتر از بقیه می باشد
اینکه عکس ایده آل باشد منظور بنده نیست
این جمله را دوباره بخوانیدنقل قول:
یک نگاه به عکسهای ارسال شده ات در این تاپیک بیانداز یک سری پرتره های خیابانی که اکثرا بگکراندهایی فلو دارد و مخاطب هیچ اطلاعاتی در رابطه با زمان و مکان و یا اتفاق خاصی را شاهد نیست
اعتراض بنده به این نوع ادبیات است
بهترین تعریفی که شما یا هر عکاس در هر ژانری می تواند ارایه دهد پست یک عکس خوب از عکسهای ثبت شده توسط خودش است
هراز گاهی شاهد پستهایی شبیه پست شما هستیم که در تاپیکی عکسهای دیگران را نقد می کنند و با نظر استادانه سعی در رفع ایرادها و خط دادن به طرف مقابل هستند
در فروم ما رقابت می تواند پیشرفت را رونق دهد اکثر این تعاریف و این عکاسان بزرگ را همه می شناسیم و آثارشان را دیده ایم
اگر پستها یکی بهتر از دیگیر باشد عکاس سعی میکند آن را ارتقا دهد
شما عکسی پست کنید که از عکس هراتی بهتر باشد فردا هراتی سعی میکند عکس بهتری پست کند
این ادبیات نقادانه را فراموش کنید و بسپارید به نقادها شما عکاس هستید
در نهایت اینها نظر شخصی بنده است و نگاشته های شما هم در پست و هم در پیام خصوصی برای بنده محترم
سلام
با احترام نسبت به نظر تمام دوستان گرامی . من فکر میکنم این یک شات زیبا و نسبتا موفق است . تابلو و قسمتی از دهنه در سمت راست فقط اضافه به نظر می ایند شاید با یک کراپ در حذف شود بهتر شود . اما نگاه نافذ پسر بچه که اصلا مال این سن نیست با آدم حرف میزنه . طبق گفته دوست عزیز و گرامی جناب جهانگیر جاروها و لیوان چای هیچ سنخیتی با پسر بچه ندارند و به نظر همین عدم سنخیت نقطه قوت کار است . فکر میکنم هدف جناب هراتی از این شات همان نشان دادن تاثیر کار بر کودکان است که در این شات به خوبی بیان شده .
من که با دیدن این شات لذت بردم . با تشکر از جناب هراتی