فایل پیوست 35935
Printable View
درود !
فایل پیوست 36193
درود !
فایل پیوست 36541
فایل پیوست 36575
Canon EOS 1000D
Canon EF-S 55-250mm f/4-5.6 IS
F5.6
1/60 ثانیه
ISO/100
Link
فایل پیوست 36578
Canon EOS 600D
Canon EF-S 18-55mm f/3.5-5.6 IS
Iso/200
1/30 sec
سلام
جناب غفاریان ممنونم از شما بابت ارسال این عکس خوب.
نظر شخصی (و احتمالا سلیقه ای): جسارتا اگر کمی کادر به سمت چپ می آمد تا صندلی خالی کامل در عکس بیاید و سوژه به سمت راست کادر(و روی خط یک سوم) برود و همچنین تابلو بالای سر سوژه وسط ضلع بالایی قرار بگیرد خیلی جالبتر میشد. بااین حال عکس خیلی خوبی است.
درود !
فایل پیوست 36651
فایل پیوست 36738
میدان نقش جهان اصفهان-بهار 90
EOS 1000D
F/5.6
ISO/100
1/400 sec
سلام
عمق میدان کم به این خاطر بود که شب بود و نیاز به دیاف باز داشتم. البته الان که نگاه کردم دیدم اوه! سرعت ۱/۵۰۰ هست! از اونجایی که شب بود و محیط کلا تاریک بود ایزو رو بر روی ۱۲۸۰۰ گذاشته بودم و دیاف رو هم ۱.۸ . در عکس هایی که میگرفتم به طور میانگین سرعت روی ۱/۱۲۵ بود ولی ظاهرا به اینجا که رسیدم چون زیر نور چراغ بودند و نور چراغ های نفتی مستیم توی سنسور میخورده سرعت خیلی زیاد شده. ولی اصلا به تنظیمات دوربین فکر نمیکردم. چون از نظر خودم روی یک تنظیم مطمئن بود که هم نور خوب باشه و هم سرعت شاتر کم نباشه. مارک تری هم هست مشکل نویز نداریم!!! :))
اگه بیشتر دقت کنید فکوس بر روی نفر دوم هست. که خب پس کات شدن دست نفر اول مشکلی ایجاد نمیکنه. ولی از نظر خودم عمق میدان کم این عکس خوبه و اگه همه چیز واضح بود کمی شلوغ میشد.
با اجازه !
جدای بحث عمق میدان ، مشکل بسته بودن کادر هم هست و قطع شدن افراد در گوشه های کادر که باعث شده عکس گنگ و بی روح باشد
فرساد خان ، چرا از لنزهای واید در عکاسی خیابانی لذت نمیبرید!!؟؟
عکس های شما قشنگه ولی کماکان نیاز به نزدیک شدن به سوژه دارد
اگر با همان دوربین فوجی اکس 100 تان میگرفتید کادری بهتر داشتید ، به خاطر واید بودن لنز آن و البته عمق میدان بهتری هم داشتید
البته من این عکس رو یک استاپ آور تر میپسندم( برای نشان دادن تاثیر چراغ های گازی)
چرا ایزوی 12800!!؟؟
من در عکاسی شب با ایزوهای زیر 800 و با دیاف 1.4 و 1.8 عکس میگیرم و البته با سرعت 50 و حتی 30 !!!!
تازه شهر ما شهر خاموشی و تاریکیه!!
مشابه همین چراغ هایی گازی رو ما هم داریم و تنها با نور همان عکس میگیرم
البته فکر میکنم بیشتر به خاطر این بوده که نمیخواستید متوجه عکس گرفتن شما بشوند و عکس را به قول معروف پنهانی گرفتید
جسارتا هنوز من ترکیه و زندگی روزمره ترکی رو در عکس های شما ندیدم!!
میشه بپرسم چرا!!
چندی پیش مهمانی (توریست) از صربستان داشتم که ایشون عکاس هم نبودند و فقط برای یادگاری و تفریحی عکس میگرفتند، ایشون یک ماه در ترکیه به سر برده بودند و عکس های زیادی هم گرفته بود و با اینکه عکس نبود اما به وضوح میشد سبک زندگی و فرهنگ ترکی رو در آن لمس کرد . البته قصد جسارت ندارم و واقعا عکس های شما برای من بسیار جذاب است ولی دوست دارم بین عکس ها زندگی روزمره مردم ترکیه رو ببینم ، البته منظورم این نیست که شما به سمت عکاسی مستند بروید و مستندی از ترکیه و آداب و فرهنگ ترکیه درست کنید ( که البته جدای بحث عکاسی خیابانی ، کاری بدی هم نیست) ولی در عکاسی خیابانی هم ما نقش یک جامعه شناس رو داریم و معرف زندگی مردم در اجتماع هستیم
اقا یه چند تا پرتره کاندید از این ترکای سبیل کلفت هم بذار ببینم دیگه!!!
فایل پیوست 36949
ساخت و ساز و تغییر بافت خیابانهای اطراف حرم
تابستان 91
سلام مرتضی جان
فکر کنم اون ایکس صد رو گفته بودم که به سرقت رفت! پس دیگه ایکس صد نازنینی در کار نیست!
در مورد استفاده از لنز واید تا حدودی بهت حق میدم چون ظاهرا لنزهای واید بین عکاسان خیابانی خیلی محبوب هست و فکر میکنم که این به صورت یک سبک دراومده و دیدن عکس هایی با فوکال های بسته تر برای دوستانی که عکاسی خیابانی انجام میدن به علت اینکه اکثر عکس ها رو با لنزهای واید دیدن جالب نیست.
ولی در من در کل کادرهای بسته تر و خلوت تر رو بیشتر میپسندم. البته این هم سلیقه شخصی هست و شاید این هم به خاطر عادت به استفاده زیاده از لنز ۱۰۰ و ۵۰ به مدت طولانی باشه. به نظرم کادرهای خیلی واید به دلیل اینکه اشیا و افراد زیادتری توش قرار میگیرن شلوغ میشه مگر اینکه به قول شما خیلی به سوژه نزدیک شد. من حتی همین عکس که با ۵۰ گرفتم رو هم کراپ کردم!
فایل پیوست 36953
به نظر خودم اون مرد سمت چپ و اون یکی که سمت راست هستن هیچ دلیلی نداره که تو عکس باشن و سهمی از عکس داشته باشن! اصلا هم کار خوبی نکردن اومدن تو کار من! ;-)
خلاصه که به نظرم بحث فوکال یک مقدار سلیقه ای و بر اساس عادت هست و این گفته شما: قطع شدن افراد در گوشه های کادر که باعث شده عکس گنگ و بی روح باشد. برای من زیاد قابل درک نیست. چون برعکس من در عکس کراپ شده چون کادر با سوژه های مورد نظر پر شده بیشتر ارتباط برقرار میکنم.
در مورد ایزو هم دوستان میدونن که من اوایلی که 40D داشتم حساسیت شدیدی به نویز داشتم و خیلی که دیگه مجبور بودم از ۴۰۰ استفاده میکردم وگرنه همیشه روی ۱۰۰ بود. ولی کم کم با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی بشر به دوربین های پیشرفته تر این مشکل برطرف شد! به نظر خودم سرعتت ۱/۱۲۵ برای عکس هایی که تو اون محیط میگرفتم خوب بود چون مطمئن بودم که با کم و زیاد شدن سرعت سوژه ها هم کاملا ثابت میشن و خب دیاف هم باز بود پس ایزو رو بالا بردم که به سرعت مورد نظرم برسم. که اینو تو پست قبل هم توضیح دادم. به نظرم سرعت ۵۰ برای سوژه های متحرک و یا نسبتا ثابت ریسک هست.
و اما در مورد ترکیه و ترک هاس سبیل کلفت! ما که ندیدیم! اگه دیدیم حتما عکس میگیریم براتون! استانبول از نظر محیط شهری خیلی با شهرهای دیگه ترکیه فرق میکنه و غیر از آثار باستانیش خیلی مدرن هست. یک چیزی تو مایه های کشورهای اروپایی. ممکنه بخش هایی داشته باشه که از نظر فرهنگی هنوز قدیمی باشند ولی جاهایی که تا حالا من دیدم اصلا اینطور نبوده. نکته بعدی هم اینه که من عکاس خیابانی نیستم!! که بخوام زندگی مردم رو نشون بدم! بیرون هم که دوربین دستمه بیشتر دنبال سوژه ها و کادرهای خاصی هستم که خودم خوشم میاد! این وسط گاهی اوقات عکس هایی میگیرم که میشه گفت تا حدودی خیابانی هستند و اینجا میذارم.
ممنون که در مورد عکس ها نظر میدی.
قول نمیدم! ولی سعی میکنم بیشتر با لنز ۲۴ ام دوست باشم!!
:::happy:::
درکه-تهران
[B]عکس قدیمی میگیریم در چهار دقیقه 2000 تومان![/
B]
فایل پیوست 36978
کراپ برای اینکه جزئیات آهنی دست ساز جوشی دوربین و نحوه انجام کارش مشخص بشه.وقتی میخواست عکس بگیره یه پتو گنده مینداخت روی جعبه قرمزش و خودشم میرفت اون زیر .
فایل پیوست 36979
طزف خیلی هم مشتری داشت و سرش شلوغ بود.کلی روی دوربینش تبلیغات کرده بود و آخر سر هم نوشته بود اگه عکس نمیخوایی بگیری میخ نشو!!
درود !
فایل پیوست 36980
اول از همه پست قبلی ام رو اصلاح میکنم( اونجا گفته بودم این عکس رو یک استاپ آور دوست دارم " منظورم آندر بود "
اما بعد:
در مورد اکس صد فوجی من هم درد دیده هستم ، چون دوربین من هم به دلیل مشکل نور سنجی در دیار ایران برای تعمیر فرستاده شده .
استفاده لنز های واید در این ژانر چند دلیل دارد که بحث سلیقه نقش بسیار کمی در آن دارد.
من از رنج 10 میلیمتر ( البته منظورم روی کراپ هست) تا 50 میلیمتر رو برای عکاسی خیابانی میپسندم ، اما رنج هایی بین 24 تا 35 بیشترین کاربرد را دارد. من دوست داشتم با رنج های متفاوت تجربه داشته باشم توی عکاسی خیابانی و اون چیزی رو که برام جالب بود رو انتخاب کنم ( با لنزهای 135 ،85 ،50 ،30، 24 پرایم )که در نهایت با لنز سگیما 30 1.4 به رنج مطلوبم رسیدم ( که البته اون رو هم به دلیل مشکلات فوکس روی دوربین کانن 7 دی فروختم)
حالا هم که کوچ کردم به آنالوگ و با لنز های 50 1.4 و 24 2.8 کار میکنم، البته تا زمانی که لنزهای 55 1.2 و 24 1.4 ال که به تازه گی خریدم برسه بدستم که لنزها و رنج های محبوب من هستند :)
آقا شما با 24 دوست بشی هم ما خوشحال هم خلق خدا :)
من هنوز هم روی حرف خودم هستم : هر چی به سوژه نزدیک بشیم بهتر میتونیم با سوژه ارتباط بر قرار کنیم
در مورد عکس مهدی جهانگیر
مهدی عکست قشنگه البته بدون کاپشنی که گذاشتی ، نمیشه شما در مورد عکس توضیح ندی و بذاری ما لذت خودمون رو ببریم!!! والا
من روی این عکس دوست ندارم با دیدکاه تو نگاه کنم و این متن من رو محدود میکنه
در مورد عکس دوربین فوری :
از نظر من که این نوع ادیت اصلا رسمیت نداره ، یعنی نمیشه کاری رو منتشر کرد. هیچ جذابیتی نداره
قطعا روی صحبتون با بنده نبوده چون ما که فعلا آشخور این هیات هستیم و باید بشینیم کنار از بزرگان مجلس یاد بگیریم.
ولی چون در مورد این عکس گفتین میخواستم بگم که اگه در مورد رنگ قرمز منظورتونه من اولش میخواستم به روش عکسای قدیمی ادیتش کنم که روی آواتارم میبینید ولی بعد حس کردم باید یه جوری دوربین قدیمی رو بولدش کنم و متمرکز بشم چون هدفم از این عکس این عکاسه بوده و این دوربین قدیمیش.ولی اگه در مورد کراپ منظورتون باشه که اونم برای این بود که جنس دوربین و اون عکسای روش و اینا برام جالب بود انگار خودش یه عکس دیگس.در هر صورت ما که سرباز صفریم و باید بشینیم ببینیم شما اساتید چی میگین.
داداش مرتضای گلم
عکس مستند باید کپشن داشته باشه اگر ما نمیذاریم و بهش بها نمیدیم ضعف از کار ماست سایتهای عکاسهای با سابقه در زمینه مستند رو ببین هیچ عکسی بدون کپشن پیدا نمیکنی من وقتی کارم رو دارم به عنوان یک کار مستند ارائه میدم موظفم با کپشن ارائه بدم از این گذشته یک اثر تا قبل از ارائه متعلق به صاحب اثره میتونه تصمیم بگیره چجوری ارائش بده رنگی ،سیاه سفید ،چاپ شده ،روی مانیتور ،توی وبسایت ،با کپشن ،بدون کپشن...
و اما دوست گرامی جناب mmt نه شما آشخور هستی و نه من بزرگ مجلس همه هنرجو هستیم بحث من بر سر نحوه و محل ارائه است
عکاسی خیابانی یکی از زیر شاخه های عکاسی مستنده و این نوع ادیت جنبه استنادی اثر شمارو خدشه دار کرده من با یه تصویر ماورایی روبرو میشم
اینکه این تکنیک روی این کار جواب داده یا خیر بهش کاری ندارم اما قطعا اینجا محل ارائش نیست چون عکس شما مستند نیست و علی القاعده خیابانی هم نیست :::happy:::
یک گلایه هم به دوستان دست اندرکار فروم قرار بود سختگیری در تایید عکسها در این ژانر بیشتر شود که برعکس شد این به کنار اما احتراما با توجه به کارهایی که میبینیم احساس میکنم دوست عزیزی که عکسها رو رصد میکنه و تایید میکنه هیچ اطلاعاتی در رابطه با این ژانر و مولفه هاش نداره فکر میکنم برای این موضوع باید یک فکر اساسی کرد
آقا جهانگیر منظورت اینه که این عکس کلا خیابانی و مستند نیست یا با این ادیت؟یخورده توضیح بیشتر بدی بد نیست.
من حرفی از عکاسی مستند و مجموعه های مستند نزدم
موضوع اینه که ما داریم در مورد عکاسی خیابانی حرف میزنیم
اونایی که زیر عکسشون کاپشن یا اسم میذارن دارند مردم دنیا و بیننده ها رو در مورد یک موضوع نسبتا نا آشنا روشن میکنند
به شخصه اصلا نیازی نمیبینم که در این تاپیک زیر عکس کاپشن گذاشته بشه چون همه با فضای عکس ها آشنا هستند و البته بیننده در برداشتش در عکس محدود نمیشه.
اما وقتی شما داری در مورد یک موضوع یا آداب و رسوم و یا هر چیزی دیگری کاری ارایه میکنی که زیاد برای بیننده قابل درک نیست بهتره کاپشن بذاری.
اگر دوستان موافق باشن یک بحث راه می اندازیم
آیا عکاسی خیابانی تحت تاثیر عکاسی مستند قرار میگیرد!؟؟
چه رابطه ای بین عکاسی خیابانی و عکاسی مستند وجود دارد؟؟
آیا عکس های خیابانی رو میتوان در قالب عکس مستند منتشر کرد؟؟
تفاوت عکسهای خیابانی و عکس های مستند تنها در گرفتن عکس در خیابان است؟؟
لطفا اساتید و بزرگان هم نظر خودشون رو بنویسند
با این ادیت قطعا نیست و بدون این ادیت یک مستند ضعیف است(بخش دوم نظر شخصی است دوست من)
مرتضی جان کپشن نگاه کسی رو محدود نمیکنه اون عنوانه که مخاطب رو محدود میکنه به اشاره ی صاحب اثر
شما این عکس رو میبینی و برداشت خودت رو از عکس داری هیچ مشکلی هم نیست من فقط دارم زمان و مکان میدم بهت این هیچ ارتباطی با تغییر برداشت شما از عکس نداره جدا از این شما کار آرت که نمیکنی داری مستند کار میکنی اصلا مخاطب نباید چیزی جز حقیقت جاری در عکس برداشت کنه اگر بکنه ضعف در کار شماست
پس پیشنهاد چیه؟کادر بازترم دارم اینجوری بهتره؟یا کلن از نظر موضوع مرخصه؟دیدم یه عکس آقا فرساد داره بلال فروشا توی ایستانبول گفتم خب اینا در حال انجام کاری یعنی نمایش شغل و کسب و کار مردم رو داره نشون میده این عکس منم داره کاسبی یه عکاس با یه دوربین فوری قدیمی رو نمایش میده.قربانت
mmt جان تایید عکسی در اینجا نشان خوب بودن و بی عیب و نقص بودن آن نیست ضمن اینکه فضاها با هم متفاوته و البته سلایق
شما میری تو خیابون دوربین رو در میاری و نشونه میری به سمت مردم و شاتر میزنی یه سری اتفاق در این میان توسط شما ثبت شده این عکسها مستند هستن به همین سادگی اما!!! معیار اینکه این عکسها تا چه حد موفق بودن بستگی به یه سری موارد داره
اتفاقی که ثبت کردی چی بوده آیا اصلا ارزش ثبت داشته یا نه
تا چه حد در ثبت اون اتفاق به لحاظ تکنیکی موفق بودی کادر نور ترکیب بندی خلاقیت در ثبت مثلا استفاده از لول ها یا زوایای غیر مرسوم که صرفا چشم یک عکاس میتونه اونارو شناسایی کنه
و نوع ارائه
باز تاکید میکنم به عنوان نظر شخصی نه عکس شما و نه عکس فرساد عزیز رو موفق نمیدونم چون نه اتفاق خاصی رو روایت میکنه نه به لحاظ تکنیکی شاخص است و در مورد کار شما نه نحوه ارائه اش درست است
موفق باشی دوست من
در مورد عکس آن کمره فوری، دوستان گفتنی ها را گفتند. به نظرم من نیز چنین ویرایشی اصلا با این نوع عکاسی مناسبتی ندارد. خودِ عکس نیز ناتوان از بیان آن موقعیت خوب میباشد که نصیب عکاس شده بود.
در مورد Caption برای عکاسی خیابانی:
عکاسی خیابانی جزئی از عکاسی مستند است و در عین حال نیست. یعنی بسته به موقعیت ارائه چنین آثاری، میتوانند مستند تلقی شوند و یا اثر هنری مجزایی حتی در حیطه فاین آرت باشند. اگر بخواهیم وجه استنادی آن را نشان دهیم، Caption ضروری و لازم است. ولی در غیر اینصورت، Caption ضرورتی ندارد. اصلا وجود یا عدم وجود Caption برای این آثار باعث می شود ، مخاطب تکلیفش را با عکس بداند که آیا هدف عکاس، وجه استنادی است یا غیر استنادی.
البته این مساله بدان معنا نیست که وجود Caption برای عکاسی خیابانی مضر است یا آن را از این حیطه خارج میکند.
نکته دیگر این است که در بسیاری از عکسهای خیابانی، caption وجود دارد اما مختصر تر از حالتی است که برای عکاسی مستند استفاده می شود. به عنوان مثال فقط به تاریخ و مکان اشاره میکنند. اما در عکاسی مستند، Caption کامل شامل مکان، زمان، اشخاص و شرح اتفاق باید وجود داشته باشد.
يه راهنمائي ميخواستم.من چند شات ديگه هم از اين عكاس دارم.شما كه گفتين موقعيت خوبي نصيبم شده پس لابد موضوعش جالب بوده ميشه بگيد چه جوري بايد عكسو ميگرفتم كه از نظر شما استادان خوب از آّب در بياد؟مثلا شات بازترش بهتره؟البته يه مشكلي كه داشتم اين بود كه ميخواستم يه جوري عكس بگيرم كه هم عكاس و دوربينش باشن توي كادر هم او كسائي كه سوژه عكسش بودن اما سوژه ها كانديد نميشدن و چون خانواده بودن اكثرن منم به احترام اونا كراپشون كردم.به نظرتون اگه اونا را هم اينجا بيارم قرار بدم از نظر اخلاقي ايراد داره؟
مثلا همون ديروز توي دركه يه آقايي داشت كمونچه ميزد و يه عده رو مشغول خودش كرده بود و معركه اي داشت واسه خودش.من عكس گرفتم ازش اما اخر سر اون نوازنده كه يه پيرمردي هم بود برگشت گفت آقا نون ما را آجر نكن! منم گفتم نه حاجي يا پاكش ميكنم يا به كسي نشون نميدم.خب الان بايد چيكار كنم؟بقول معروف اينا هيچ كدوم كانديد نشدن.براي همين بهترين راه براي رعايت نكات اخلافي فكر كردم اينه كه براي اينكه اين واقعه اجتماعي رو هم به تصوير بكشم هم كسي ناراحت نشه اين بود كه عكسو كراپ كنم و فقط به عكاس و دوربينش بسنده كنم.در اين موارد كه گفتم يه راهنمائي كوچولو كنين ممنون ميشم در غير اينصورت ديگه بايد برم از سوژهه اي غير انساني مثل مگس و پشه عكس بگيرم اسمشو بذارم ماكرو:-)
ببخشید دخالت میکنم
با توجه به صحبتهایی که کردید و برداشتهایی که در این زمینه دارید به عنوان برادر کوچکترتان تنها توصیه ام به شما مطالعه و دیدن عکس های خوب است در اینترنت آرشیوهای خوبی همچون وردپرس فتو داریم که برای عکاسان حکم گنجینه دارد.
در سایتهای دیگری نظیر Street Photographers - The art of street photography هم میتوان کارهای خوبی یافت همچنین ذهنیت شما نسبت به وفاداری به سوژه و اخلاقمداری در عکاسی اشتباه است شما با ثبت و نمایش یک نوازنده ی دوره گرد به هیچ عنوان نمیتوانید نانش را آجر کنید یا اگر از خانواده ای عکاسی کنید که در حال عکس گرفتن هستند هیچ وقت لکه ی ننگی به دامن آنها نخواهید نشاند
برای شما آرزوی موفقیت دارم:::happy:::
در چند مورد دیگر هم که روی مبحث عکاسی خیابانی بحث کردیم ، شما روی این جمله کلیشه ای (عکاسی خیابانی یعنی مطلقا عکاسی مستند) پافشاری داری.نقل قول:
میتوانند مستند تلقی شوند و یا اثر هنری مجزایی حتی در حیطه فاین آرت باشند
من هم به اینکه " یک عکس خیابانی میتوانه در قالب عکاسی مستند بگنجد " قبول دارم ، اما اینکه بگیم عکاسی خیابانی یعنی عکاسی مستند اصلا در پوست من نمگنجه.
http://forum.akkasee.com/attachments...9c9557-750.jpg
به طور مثال عکس فرساد خان ، چه نقشی در عکاسی مستند دارد!؟؟؟
من با فرموده جناب دکتر موافقم .نقل قول:
در مورد Caption برای عکاسی خیابانی:
عکاسی خیابانی جزئی از عکاسی مستند است و در عین حال نیست. یعنی بسته به موقعیت ارائه چنین آثاری، میتوانند مستند تلقی شوند و یا اثر هنری مجزایی حتی در حیطه فاین آرت باشند. اگر بخواهیم وجه استنادی آن را نشان دهیم، Caption ضروری و لازم است. ولی در غیر اینصورت، Caption ضرورتی ندارد. اصلا وجود یا عدم وجود Caption برای این آثار باعث می شود ، مخاطب تکلیفش را با عکس بداند که آیا هدف عکاس، وجه استنادی است یا غیر استنادی.
ولی هنوز بر این باورم که کاپشن برای مستند نگاری میتونه کمک کنه ولی در دیگر موارد میتونه فقط بیننده رو محدود میکنه
البته من با کاپشن مکان و زمان مشکلی ندارم ، ولی توضیح رو نمیپسندم ( البته منظورم عکاسی مستند نیست)
اقا وقتی داری توضیح میدی ، داری همه چیز رو دیکته میکنی .
آیا برداشت تمام افراد از یک عکس یکی است!؟؟؟
بطور مثال همون عکس خودت که بحث آپشن رو شروع کردیم
من با عکس ارتباط بر قرار کردم اما بدون آپشن.
چون من اون رو از دیدگاه مستند ندیدم
مرتضی جان عصبی نشو برادر:::love2:::
این جمله ای که وصله ی کلیشه ای هم بهش چسبوندی رو میشه یه جا از صحبتهای من بهم نشون بدی؟:::happy:::
بهتره برای اینکه مباحث مفید باشه و ادامه پیدا کنه منطقی برخورد کنیم و این داستان نقل قول های خیالی رو کنار بذاریم
پیشاپیش عرض میکنم وقتی این متن رو میخونید صورتم رو با لبانی متبسم و باز شده تا پهنای صورت تصور کنید تا خدایی نکرده فکر نکنید در حال دعوا هستیم
خدارو شکر که قبول داری عکاسی خیابانی یکی از شاخه های عکاسی مستنده تا اینجا مشکلی با هم نداریم فلسفه ی این زیرشاخه بودن چیه؟
وقتی یه ژانری میشه زیر شاخه ی یک ژانر کلی یعنی در یک سری از مولفه ها با هم وجه اشتراک دارن پس چه شما قبول کنی و چه نکنی استاندارد ها تا حدودی با هم برابره منهای یه سری وجه تمایز
عکس مستند باید کپشن داشته باشه تا زمانی که من بخوام روی جنبه ی اسنادی عکسم مانور بدم دقیقا حرفی که جناب روشن زدن من وقتی دارم اینجا عکسم رو به عنوان یک عکس مستند خیابانی ارائه میدم ارائه ام باید طبق استانداردهای این ژانر باشه اگر خواستم جنبه ی آرت کارم و به نمایش بذارم دیگه اینجا ارائش نمیدم
این بحث ارائه یه بحث کهنه و نخ نما شده توی این تاپیک میدونی منشا همه اختلاف سلیقه های ما همین بحث محل و نحوه ی ارائست شما میگی من عکس آرت میگیرم از خیابون من هم مشکلی ندارم فقط میگم حالا که رو آرت بودنش تاکید داری اینجا ارائه نده تو تاپیک فاین آرت بذارش هیچ مشکلی نیست بحث اینجاست که متاسفانه این سو تفاهم برای ما ایجاد شده که وقتی کلمه ی مستند به عکسمون میچسبه عکسمون رو در جایگاه بالاتری قرار میده یه جور وقار برای عکس میاره که اصلا اینطور نیست
عکس فرساد رو مثال زدی کار خیلی خوبیه به نظر من بیشتر جنبه ی آرت داره اما اگر صاحب اثر دوست داره اینجا ارائش بده باید از یه استانداردی عبورش بده همون کپشنی که شما باهاش مشکل داری زیر عکس باید نوشته بشه به عنوان مثال ترکیه بازار عباس قلی خان پاییز 2012 این جمله استناد میکنه به اینکه در پاییز 2012 در بازار عباس قلی خان واقع در ترکیه یک نفر نشسته داره قهوه میخوره و به موبایلش ور میره به همین سادگی این لایه ی اولیه ی عکسه مخاطب حرفه ای این سرنخ رو میگیره و لایه های بعدی عکس رو هم میبینه پوشش و فرهنگ، نوع معماری و....
مرتضی جان کپشن دیکته نیست ،دیکته اینه که مقصودت رو از ثبت به مخاطب بگی ،تفسیر کنی عکسو برای مخاطب ،عنوانی بذاری که دست عکستو رو کنه
یه موردی حاشیه ای Caption یا کپشن که متاسفانه حتی برخی از مدرسین هم غلط میگن اینو کاپشن، آپشن، کپچر... درستش کپشن هست
خب! حالا من هم مخالف با صحبت های مرتضی عزیز هستم و هم جهانگیر عزیز!
مرتضی عزیز از نظر من هم شما به عنوان یک بیننده هیچ وقت این حق رو نداری که به عکاس بگی برای عکست کپشن و توضیح نذار چون من یک برداشت دیگه دارم. نحوه ارائه اثر به خود عکاس بستگی داره مخصوصا در عکاسی خیابانی که زیر مجموعه ای از عکاسی مستند هست و این دیگه واقعا از اختیارات عکاسه! حالا مثلا یک مسابقه عکاسی هنری باشه ممکنه برگزار کنندگان تصمیم بگیرن که آثار نباید کپشن داشته باشه. و خب شما هم به عنوان یک عکاس اختیار داری که شرکت کنی یا نه.
جهانگیر عزیز این حرف شما رو قبول ندارم که چون عکاسی خیابانی زیر مجموعه عکاسی مستند هست پس اگر جنبه هنری اون بیشتر از جنبه مستند باشه و عکاس تمایلی به درج کپشن نداشته باشه نباید تو این تاپیک بذاره. درسته که عکاسی خیابانی جزئی از عکاسی مستنده ولی در مورد کپشن هیچ الزامی برای عکاس وجود نداره.
خب اشتباه شما اینجاست. عنوان تاپیک عکس مستند خیابانی نیست بلکه عکاسی خیابانیست، میتونه مستند باشه یا هنری باشه.نقل قول:
من وقتی دارم اینجا عکسم رو به عنوان یک عکس مستند خیابانی ارائه میدم ارائه ام باید طبق استانداردهای این ژانر باشه اگر خواستم جنبه ی آرت کارم و به نمایش بذارم دیگه اینجا ارائش نمیدم
خب طبق اطلاعات من، تعاریف آقای روشن که خود شما هم میگی قبول داری و تحقیقی که دوباره در اینترنت و منابع کردم هیچ اجبار (استانداری) برای ارائه کپشن به همراه عکس خیابانی وجود نداره. و این اجبار مختص عکس های صرفا مستند و خبری هست.نقل قول:
به نظر من بیشتر جنبه ی آرت داره اما اگر صاحب اثر دوست داره اینجا ارائش بده باید از یه استانداردی عبورش بده همون کپشنی که شما باهاش مشکل داری زیر عکس باید نوشته بشه
به نظرم این بحث کاملا روشنه! کاربران در این تاپیک میتونند عکس هایی رو ارسال کنند که خیابانیست. حالا اگر تاکیدشون بر مستند بودن اثر هست همراه با عکس عنوان و توضیحاتی ارائه میدن و اگر جنبه هنری عکس براشون اهمیت داره اختیار با خودشون هست که توضیح یا عنوانی برای عکس بنویسند.
حالا میرسیم به یک بحث دیگه که احتمالا شما عکس های خیابانی با کادربندی و دید خاص که جنبه هنریشون بیشتر هست رو جزئی از عکاسی خیابانی نمیدونی. نمونه هم که زیاد هست! تمام عکس های من در این تاپیک! اگر چنین موردی هست که خب بحث دیگریست و در موردش صحبت میکنیم.
اتفاقا برعکس عکسی رو موفق میدونم که دید خاص و جنبه ی هنری داشته باشه مثل آثار نچوی که به نظرم نمونه ی بارز این امره کارهای نچوی مستند و خبریست اما اولین چیزی که میخوره تو صورت مخاطب همون جنبه ی آرت بودن کارهاشه چرا کار مستند من فرم نداشته باشه؟چرا ترکیب بندی خوب نداشته باشه؟نقل قول:
حالا میرسیم به یک بحث دیگه که احتمالا شما عکس های خیابانی با کادربندی و دید خاص که جنبه هنریشون بیشتر هست رو جزئی از عکاسی خیابانی نمیدونی. نمونه هم که زیاد هست! تمام عکس های من در این تاپیک! اگر چنین موردی هست که خب بحث دیگریست و در موردش صحبت میکنیم.
چرا بین این همه عکاس خبری یکی میشه نچوی؟چون از این باگ موجود به خوبی استفاده میکنه نچوی عکس مستند رو آرت میگیره و مستند ارائه میده!
عرض کردم بحث بر سر مکان و نحوه ی ارائست فرساد جان
ببین بحث اجبار نیست من هم نگفتم اجباریه بحث سر اینه که آیا ما میخوایم کارمون رو با استانداردهای جهانی جلو ببریم یا نه این استانداردها ممکنه اجبار یا قانون نباشه اما همه جا داره اجرا میشه بعدم بحث 2 2 تاست دیگه شما وقتی میخوای رو جنبه آرت اثرت مانور بدی چرا باید پافشاری کنی که اینجا ارائش بدی؟ صرفا چون تو خیابون گرفتی عکسو؟ به نظرم اینه که داره مارو محدود میکنه
بحث ریشه ای تر از عناوین تاپیکهای عکاسی.کام هست دوست عزیز عکاسی خیابانی زیر شاخه مستندهنقل قول:
خب اشتباه شما اینجاست. عنوان تاپیک عکس مستند خیابانی نیست بلکه عکاسی خیابانیست، میتونه مستند باشه یا هنری باشه.
فایل پیوست 37061
سلام
شیراز - دروازه اصفهان
دقیقا بحث ریشه ای تر از اینهاست! برداشتی که من از صحبت های شما دارم اینه که شما عکاسی خیابانی رو زیرشاخه عکاسی مستند میدونی و میگی که پس باید خودمون رو با استانداردهای جهانی باشه مطابقت بدیم یعنی caption هم برای عکس بذاریم وگرنه اگه نمیخواهیم که مستند باشه و بر جنبه هنریش تکیه کنیم باید به عنوان عکس هنری منتشرش کنیم نه عکس خیابانی. حالا همون ۲ ۲ تای شما. شما که میخوای بر جنبه مستند کارت تکیه کنی چرا عکس ها رو به تاپیک عکاسی مستند نمیفرستی؟! خب معلومه چون عکس خیابانیست! دقیقا این جواب در مورد بحث عکس خیابانی هنری هم هست.
خب چطوری میشه یک چیزی استاندارد باشه ولی قانون و اجباری در اون نباشه؟!!! شما چه منبعی برای این برداشت از عکاسی خیابانی داری؟ چطوریست که این استاندارد هست ولی در تعاریف عکاسی خیابانی گفته شده که نیازی به ارائه کپشن نیست!
اتفاقا به نظر من وجه تمایز بین عکس خیابانی با عکس مستند همین هست که عکس خیابانی ثبت یک صحنه از زندگی جاری در مکان های عمومیست بدون اینکه هدف مستند کردن یک واقعه یا اون صحنه باشه. وگرنه چرا چیزی به نام عکاسی خیابانی وجود داره؟! خب عکس مستند که وجود داره!
یعنی صرفا ثبت اون لحظه و روابط بین اجزاء عکس کافیست و اینکه کجاست و افراد چه کسانی هستند و در چه تاریخی هست تفاوت زیادی نداره. چه فرقی میکنه که در همین عکس من که مورد مثال هست، کجاست، اون خانم کیست، در چه تاریخی گرفته شده، مهم عکس هست که خانمی رو نشون میده که مشغول استراحت و خوردن بستنی و همزمان چک کردن موبایلش هست. همین! آیا شما میتونید بگید که این عکس خیابانی نیست؟!
به نظرم برعکس عقیده ای که شما داری و عکاسی خیابانی رو نزدیک به عکاسی مستند میدونی. عکاسی خیابانی در حقیقت عکاسیای هست که از عکاسی مستند دور شده و به عکاسی هنری نزدیک شده و نشون دهنده نگاه هنری عکاس به زندگی جاری در مکان های عمومیست. و چون مانند عکاسی مستند در مکان های عمومی گرفته میشه و از نظر محدود بودن عکاس در ویرایش و تغییر در عکس تفاوتی با عکس مستند نداره همچنان زیرمجموعه عکاسی مستند باقی مونده.
این حرف شما مثل این میمونه که بگیم چرا عکاسی جنگ وجود داره مگه مستند نیست!نقل قول:
وگرنه چرا چیزی به نام عکاسی خیابانی وجود داره؟! خب عکس مستند که وجود داره!
بیس، عکاسی مستنده
من از طبیعت یه عکس میگیرم شما میتونی ادعا کنی عکسی که من از طبیعت گرفتم مستند نیست؟ کس دیگه ای هست که همچین ادعایی کنه؟!!
عکسهایی که در جنگ گرفته میشه بهش میگن عکاسی جنگ کسی میتونه ادعا کنه که مستند نیست؟ اینا همه مستنده در عکاسی خیابانی بستر تولید و ثبت خیابان است کوچه و بازار تفاوتش با مستند همینه فقط همین
اینکه من چرا اینجا ارائه میدم و اونجا ارائه نمیدم دست خودمه که ممکنه هزاران دلیل داشته باشه نمیدونم شاید من منظورمو بد میگم یا شما بد برداشت میکنی من واسه خودم یه استانداردهایی دارم
همین الان به راحتی آب خوردن میشه یه سری از عکسهای این 2 تاپیک رو با هم جابجا کرد بدون اینکه آسیبی به ارائه عکس و تاپیکها وارد بشه!اگر میگین نمیشه مثال بیارمنقل قول:
شما که میخوای بر جنبه مستند کارت تکیه کنی چرا عکس ها رو به تاپیک عکاسی مستند نمیفرستی؟! خب معلومه چون عکس خیابانیست! دقیقا این جواب در مورد بحث عکس خیابانی هنری هم هست.
به قول دوستی میگفت قدیم تو خدمت سربازی عکس که میگرفتن میخواستن بفرستن واسه دوست :::love2::: و آشناهاlol پشت عکس مینوشتن پادگان فلان من در کنار هم خدمتیم بیژن 15/2/1342 این همون کپشنه خیلی چیز پیچیده ای نیست و قرار نیست عکس مارو زیرو رو کنه یا به مخاطب جهت بده
بحث از اینجا شروع شد که دوستان گفتن نوشته های پای عکست زیادیه و چه و چه من دلیل آوردم و نحوه ی ارائم به این صورته شما اگر دوست نداری برمیگرده به خودت و نوع ارائت من که نمیتونم شمارو مجبور کنم همشهری :::love2:::
این دیدگاه شماست نسبت به این ژانر که هم برای شما و هم برای من محترم خواهد بود:::happy:::نقل قول:
صرفا ثبت اون لحظه و روابط بین اجزاء عکس کافیست و اینکه کجاست و افراد چه کسانی هستند و در چه تاریخی هست تفاوت زیادی نداره. چه فرقی میکنه که در همین عکس من که مورد مثال هست، کجاست، اون خانم کیست، در چه تاریخی گرفته شده، مهم عکس هست که خانمی رو نشون میده که مشغول استراحت و خوردن بستنی و همزمان چک کردن موبایلش هست. همین!
فرساد عزیز
کمی در مورد مکتب عکاسی نیویورک تحقیق کن به نتایج خوبی خواهی رسید
گروهی متشکل از گری وینوگراند ، ریچارد اودون ،بانو لی ست مودل و عده ای دیگر که یکی از پیش قراولان عکاسی خیابانی بودن دیدن آثار و نحوه ی ارائه این بزرگان میتونه جواب خیلی از سوالهای ما باشه و قطعا در دید ما تاثیر مثبتی خواهد گذاشت
این بحث ژآنرها همیشه اختلافاتی رو حتی در گفتمان های جهانی داره .
هر چند علیرغم بسیاری از بحث و جدل ها ، در نهایت آنچه که همه بر آن توافق می کنند ، سرانجام به عنوان گفتمان غالب پذیرفته می شود .
یکی از پرتنش ترین و پراختلاف ترین ها در مباحث ژآنرهای اصلی و ساب ژآنرهاست . یا به اصطلاح خودمان ، زیرشاخه ها یا زیرگونه ها .
به طور مثال بسیاری در سینما ، ژآنر علمی تخیلی را زیر مجموعه ژآنر فانتزی می دانند . اما بسیاری معتقد به جدایی این دو گونه هستند .
بسیاری می گویند که این دو ژانر در بسیاری از تم های اصلی با یکدیگر تلاقی دارند پس باید علمی تخیلی را همان ژآنر فانتزی دانست با این تفاوت که به جای رویدادهای غیرطبیعی ، دانش آینده ، فنآوری آینده و یا دانش و فنآوری برتر ، جایگزین شده .
اما بسیاری با دلایل متقن معتقدند که این گونه نیست و درسته که در بسیاری از مباحث مشترک اند اما همان اختلاف ها آنقدر اساسی و حیاتی هستند که این دو را مستقل دانست .
با همه اینها ، باز گاه فیلم هایی هستند که همه این تعاریف را به بازی می گیرند و گاه با تلفیق ژآنرها همه چیز را واژگون می کنند .
مثال : کابوی ها و بیگانه های ریدلی اسکات : تلفیق ژآنر علمی تخیلی و وسترن
یا اسکاری مووی : تلفیق ژآنر کمدی با وحشت و آنهم زیر گونه سلاخی و ....
همین گونه است در مورد ژانر جنایی ، ژآنر ادبیات کارآگاهی ، ژآنر معمایی و ....
اما به نظرم در این گفتمان کنونی ، ژآنر مستند را با توجه به تعاریف موجود می توان ژانر اصلی دانست و برای آن زیرگونه هایی قرار داد مانند عکاسی خیابانی و ...
با این حال با همه این شرایط احتمال بسیاری هست که برخی عکسها در حالیکه عناصر هر ژانر را دارند ولی به اندازه از عناصر دیگر خالی باشند .
و به عبارتی تلفیق شده باشند .
البته من جواب اون سئوال رو در جمله قبل و پاراگراف های بعد از نظر خودم گفتم و هدفم این نبود که این موارد رو منکر بشم.
در مورد نظر مرتضی عزیز هم نظرم رو گفتم.
ولی خوبی این بحث این بود که تعریف و مفاهیم مربوط به عکاسی خیابانی مطرح و بحث شد، هرچند که هنوز در این مورد اختلاف نظر داریم. ولی همونطور که کوروش عزیز هم گفتند این اختلاف همیشه در ژانرهای عکاسی به دلیل تداخل هایی که دارند وجود داره و خیلی نمیشه مرز مشخصی برای اونها قائل شد.
این رو هم خوبه بگم که نوشته های من برداشت های شخصی من از مطالبی هست که در منابع اینترنتی مطالعه کردم و به تجربه بهش رسیدم. ممکنه حتی کاملا برداشت های غلطی باشه. ولی چیزیست که در حال حاضر بهش اعتقاد دارم.
بحث خوبی بود. ولی باز هم خوشحال میشم که نظر دوستان دیگر رو در این مورد بدونم.
:::happy:::
سلام
برای این خیابانی و مستند با هم در ارتباط هستند که هر دو با جامعه و انسان در ارتباط هستند .نقل قول:
وقتی یه ژانری میشه زیر شاخه ی یک ژانر کلی یعنی در یک سری از مولفه ها با هم وجه اشتراک دارن پس چه شما قبول کنی و چه نکنی استاندارد ها تا حدودی با هم برابره منهای یه سری وجه تمایز
وقتی میگم Human condition in public place دقیقا تعریفی هست که ما رو به عکاسی مستند نزدیک میکنه، چون ما داریم لحظه های چه ناخودآگاه و چه آگاه انسان ها رو ثبت میکنیم ، حالا چه در قالب مستند و چه غیر مستند ، حتی فاین آرت ( مشابه عکس فرساد خان که من هم از این نوع عکس ها خیلی دوست دارم ) ، اما اینکه بخوایم عکاسی خیابانی رو دسته بندی کنیم و بخش های مختلفی براش درست کنیم دیگه از اون حرفهاست ، عکاسی مستند خیابانی و عکاسی فاین آرت خیابانی !!!!!!!!!
صد در صد مخالفم!!!نقل قول:
عکس فرساد رو مثال زدی کار خیلی خوبیه به نظر من بیشتر جنبه ی آرت داره اما اگر صاحب اثر دوست داره اینجا ارائش بده باید از یه استانداردی عبورش بده همون کپشنی که شما باهاش مشکل داری زیر عکس باید نوشته بشه به عنوان مثال ترکیه بازار عباس قلی خان پاییز 2012 این جمله استناد میکنه به اینکه در پاییز 2012 در بازار عباس قلی خان واقع در ترکیه یک نفر نشسته داره قهوه میخوره و به موبایلش ور میره به همین سادگی این لایه ی اولیه ی عکسه مخاطب حرفه ای این سرنخ رو میگیره و لایه های بعدی عکس رو هم میبینه پوشش و فرهنگ، نوع معماری و....
چه دلیلی داره که ایشون بگه این عکس کجا گرفته شده و یا اینکه اون خانم داشته با مبایلش بازی آنگری بیرد رو بازی میکرده یا شطرنج و یا اینکه قهوه میخورده یا غیره . این عکس به همین ساده گی زیباست و نیاز به هیچ تعریفی نداره ، مگر اینکه فرساد بخواد مکان رو ذکر کنه که به نظر من اینکه ذکر نکرده خیلی خیلی بهتره
درسته که بیننده حق نداره در مورد ارایه عکس نظر بده اما این رو قبول کن که عکاس با توضیح و تفسیر نگاه بیننده رو به سمتی که مدنظرش هست میبره در صورتی که بیننده میتونه برداشت خودش رو از عکس داشته باشهنقل قول:
مرتضی عزیز از نظر من هم شما به عنوان یک بیننده هیچ وقت این حق رو نداری که به عکاس بگی برای عکست کپشن و توضیح نذار چون من یک برداشت دیگه دارم. نحوه ارائه اثر به خود عکاس بستگی داره مخصوصا در عکاسی خیابانی که زیر مجموعه ای از عکاسی مستند هست و این دیگه واقعا از اختیارات عکاسه! حالا مثلا یک مسابقه عکاسی هنری باشه ممکنه برگزار کنندگان تصمیم بگیرن که آثار نباید کپشن داشته باشه. و خب شما هم به عنوان یک عکاس اختیار داری که شرکت کنی یا نه.
نقل قول:
خب اشتباه شما اینجاست. عنوان تاپیک عکس مستند خیابانی نیست بلکه عکاسی خیابانیست، میتونه مستند باشه یا هنری باشه.
100%نقل قول:
خب طبق اطلاعات من، تعاریف آقای روشن که خود شما هم میگی قبول داری و تحقیقی که دوباره در اینترنت و منابع کردم هیچ اجبار (استانداری) برای ارائه کپشن به همراه عکس خیابانی وجود نداره. و این اجبار مختص عکس های صرفا مستند و خبری هست.
نقل قول:
دقیقا بحث ریشه ای تر از اینهاست! برداشتی که من از صحبت های شما دارم اینه که شما عکاسی خیابانی رو زیرشاخه عکاسی مستند میدونی و میگی که پس باید خودمون رو با استانداردهای جهانی باشه مطابقت بدیم یعنی caption هم برای عکس بذاریم وگرنه اگه نمیخواهیم که مستند باشه و بر جنبه هنریش تکیه کنیم باید به عنوان عکس هنری منتشرش کنیم نه عکس خیابانی. حالا همون ۲ ۲ تای شما. شما که میخوای بر جنبه مستند کارت تکیه کنی چرا عکس ها رو به تاپیک عکاسی مستند نمیفرستی؟! خب معلومه چون عکس خیابانیست! دقیقا این جواب در مورد بحث عکس خیابانی هنری هم هست.
اون چیزی که مهدی روش پافشاری میکنه و بهش عقیده داره عکاسی مستند اجتماعی است ، و فکر کنم بهتره مهدی عکساشو توی اون بخش بفرسته چون در اون قسمت استانداردها و ایده آل های مورد نظر مهدی رعایت میشه و البته نیاز عکاسی مستند اجتماعی است
یه موضوع دیگه :
اگر قرار بود عکاسی خیابانی تمام استانداردهای عکاسی مستند رو داشته باشد خب دیگه عکاسی خیابانی نبود!!
تا اینجا بحث به این نتیجه رسیدم که :
1.یک عکس خیابانی میتونه مستند باشه و میتونه نباشه
2.در عکاسی خیابانی جنبه استنادی عکس الزامی نمیباشد و میتواند عکاس دید خلاق و هنری داشته باشد و از اجزا و آلمان ها برای رساندن پیام خود استفاده کند
دوستانی که مخالف این موارد هستند میتوانند نظر خودشون رو بفرمایند
اما در مورد کپشن:
به نظر شخصی من بستگی به موقعیت و نوع کار داره ، یعنی الزامی نیست . یک عکس مستند میتونه کشپن داشته باشه ولی این به معنی آن نیست که تمام عکس های در زمینه عکاسی خیابانی مستلزم کپشن هستند و بدون کاپشن ناقص هستند.
با عرض پوزش من روزی یک پست بیشتر نمیتونم بذارم و مجبور شدم نقل قول کنم
فایل پیوست 37120
تهران
میدان توپخانه
فایل پیوست 37208
خیابان پانزده خرداد
فایل پیوست 37305
بازار تهران
باربری در بازار
24/09/1391
بحث میکنیم
بحثی که در تاپیک " عکس های رد شده یوسف باقری " شروع شد رو در اینجا ادامه میدیم.
آیا دخالت و تصرف عکاس در ژست گرفتن سوژه در عکاسی خیابانی لطمه ای به عکس میزنه؟؟
آیا تعاریف کلاسیک چقدر میتونه محدودیت ایجاد کنه؟؟؟
تا حالا در عکاسی خیابانی از سوژه خواستید که برایتان ژست بگیره؟ بخنده؟ به دوربین نگاه کنه؟ یا سمتی دیگر رو ببینه؟
بحث از اینجا شروع شد
[QUOTE][در مورد عکس دختر کنار ساحل ، به نظر من این عکس یک عکس خیابانی نیست. نه
به این دلیل که در خیابان نیست. همانطور که دوستان گفتند در فضای عمومی هست
و به این قسمت عکس هیچ ایرادی وارد نیست. مشکل اینجاست که عکس ثبت یک لحظه
از اتفاقات موجود در فضای عمومی نیست. یا اینطور به نظر نمیرسه. چیزی که
عکس بازگو میکنه اینه که از این دختر خواسته شده که روبروی دوربین قرار
بگیره و ازش عکس گرفته بشه. که این بر خلاف تعاریف عکاسی خیابانیست. خب ما
اونجا نبودیم و نمیتونیم که ۱۰۰ درصد بگیم این طور بوده ولی نحوه قرارگیری و
حالت سوژه کاملا بیانگر این است/QUOTE]
http://forum.akkasee.com/attachments...4-ui0a1148.jpg
مربوط به عکس آقای باقری که در این تاپیک رد شده بود
ولی من قانع نشدم!!!نقل قول:
این دختر کنار ساحل در حال بازی بود و واقعیتش اینه که من ازش خواستم که
وایسه و کاملا حق با شماست.مدنظر من لباس کودک بود که زیبا به نظر میرسید.
بنابراین اگر دلیل رد شدن عکس فقط کاندید نبودن اون باشه من کاملا قانع شدم
و جواب من به نظر فرساد خان
تا جایی که دوست عزیز آقای میری دوباره بحث رو شروع کردندنقل قول:
فرساد خان ما دیده ایم که بزرگان عکاسی خیابانی این کار رو میکنن
البته نه به این معنا که مدل داشته باشند و از مدل عکس بگیرن ، اما در بعضی
موارد از سوژه خود میخوان که مثلا یه جا بایسته و یا دو نفر که با هم راه
میرن رو میگن که به هم نزدیک بشن یا حتی دست در دست هم بدند
متاسفانه برای من یوتیوب فیلتر هست که نمونه از فیلم ها رو بذارم
البته من خودم این کار رو تا حالا نکردم ولی با آن مشکلی هم ندارم
فایل پیوست 37372نقل قول:
در مورد عکس خیابانی که بحثش به میان اومد، اساتید فرمودند که عکاسی
خیابانی باید دارای حداقل دخالت فرد باشه، من مثال زیر رو برای بیشتر روشن
شدن موضوع ارائه میکنم:
Humans of New York
در بسیاری از عکسها عکاس به وضوح درخواست پوز گرفتن از آدمها کرده. از نظر من این عکسها خیابانیاست.
اما نکتهای که در عکس آقای باقری از نظر من مغفول است، نشانهای از حضور
غیر منفعلانه فرد در محیط دیده نمیشه و صرفا دختربچه در ساحل
ایستادهاست. آقای باقری عزیز، شما بازی این دختربچه رو دیدید، اما ما که
ندیدیم، این عکس میتوانست یک پرتره خوب در فضای آزاد باشد.
اما در عکسهای قبلی خود آًقای باقری (پسرک کیففروش و مرد افتاده بر
زمین) این مفهوم به وضوح و روشنی دیده میشه، وجود عوامل و اکتهایی که
نشاندهنده شرایط خیابان یا هر محیط دیگری باشند.
دو عکس بالا رو متفاوت از هم گرفتم
در عکس سمت راست وقتی سوژه از کنار من رد شد من اون رو صدا کردم و ازش خواستم بایسته تا ازش عکس بگیرم و اون هم با کمال میل قبول کرد و برام ژست گرفت و من عکسش رو گرفتم ، اما سمت چپی رو من در کمین بودم تا سوژه سیگارش رو بیرون کنه و برای یک لحظه سمت من نگاه کنه و من عکسش رو بگیرم.
در ادامه به نمونه هایی از عکس هایی که عکاس در آن دخالت داشته خواهیم پرداخت
هر گونه دخالت در روند زندگی واقعی مستند بودن محض را از بین می برد و آن را تبدیل به بازسازی ای از آن می کند.
اینکه خوبه . چون حداقل معلومه که به دختر گفته شده که جلوی دوربین بایستد . عده ای بدون آنکه مشخص شود مستندنمایی می کنند . آن نیز از حیطه مستند خارج است .
تعاریف بسیار مشخص هستند و تفسیر نمی گیرند .
جسارتا این تعریف شما اصلا ربطی به عکاسی خیابانی ندارد ، بخصوص "دخالت در روند زندگی واقعی "
این تعریف بجا هست اما هیچگونه ارتباطی با عکاسی خیابانی ندارد حتی اگر بخواهیم از بعد مستند به آن نگاه کنیم
از ویکیپدیا
-بحث ما روی مدلینگ و یا ایجاد لوکشن نیست ، بحث ما سر این هست که در عکاسی خیابانی حتی زمانی که سوژه شما در لوکش مستند هم نیست میتوانید از او درخواست کنید و در فضایی مرتبط از او عکسی بگیرید. بطور مثال فردی را میبینید که گیتاری بدست از کنار شما میگذرد و در حقیقت قادر به ثبت عکس در آن لحظه نیست و میتوانید او را صدا بزنید و از او بخواهید تا لحظه ای صبر کند و فرضا گیتارش را متناسب با صحنه بگیرد و شما از او عکسی بگیریدنقل قول:
به عنوان بدنه هنر عکاسی، صحنههایی از زندگی روزمره مردم را سوژه اصلی خود قرار میدهد. خیابانها، پارکها، کارناوالها، محلهای خرید و مراکزی که مردم گرد هم میآیند، محل اصلی تهیه عکسهای خیابانی است. هر چند این عکاسی شاخهای از عکاسی مستند به شمار میآید اما از بعضی لحاظ با هم متفاوت هستند از جمله اینکه هدف اصلی عکاسی خیابانی به تصویر کشیدن مردم است و نه پوشش یک اتفاق. در واقع این شاخه از عکاسی آیینهای است در برابر مردم که گاهی نیز با شوخ طبعی و یا لحنی طعنهآمیز پیامهای سیاسی و یا اجتماعی را منتقل میکند که در چنین شرایطی به عکاسی مستند نزدیک میشود. سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ نقطه اوج و شکوفایی تاریخ عکاسی خیابانی است.
دوست ندارم وارد این بحث قدیمی بشم چون انصافا انرژی زیادی میگیره و تجربه نشون داده به نتیجه نمیرسه
اما
ما یک شاخه در عکاسی داریم با عنوان مستند بازسازی شده
یعنی هم جنبه های استنادی اثر دیده میشه و هم دخالت عکاس در بازسازی (بخوانید انگولک) واقعیت
اینها چیزهای سختی نیست و همه جا حل شده الا در مملکت وزین ما که اصرار داریم تافته ی جدا بافته باشیم و به تعداد عکاسان نظریه هست در رابطه با ژانرهای عکاسی و هر کس نظر شخصی خودش رو مرجع میدونه
اگر به حول قوه ی الهی این مرحله رو رد کنیم باز هم سالها با عکاسی روز دنیا فاصله داریم هرچه بیشتر در این مرحله بمانیم دچار فرسایش بیشتری میشویم و برای غول مرحله ی بعد انرژی کافی نخواهیم داشت
عکاسی خیابانی زیر شاخه ای است از ژانر بزرگتری که گفتم . در همان ویکیپدیا که شما به عنوان منبع ازش ذکر کردید ، به طور مستقیم و صریح به واقع گرایی و عدم دخالت در واقعیت ، اشاره شده :
Pure photography or straight photography refers to photography that attempts to depict a scene as realistically and objectively as permitted by the medium, renouncing the use of manipulation.
اگر ملاک عکس خیابانی فقط خیابانه ،پس لابد عکس عروس و داماد هم ، اگر در خیابان گرفته شده باشه، عکاسی خیابانی است ؟!
.
این همه بالا و پایین کردن و توجیه و تفسیر تعاریف ، فقط برای اینکه بگیم عکسی که ما گرفتیم ، در این ژآنره ؟!
اگر اینطوره که دیگه به تعاریف چی کار داریم ؟ هر کاری دلمون می خواد و راحتیم بکنیم . مثل همیشه .
.
روز خوش .
پ.ن :
من نیز به گفته های جناب جهانگیر الان معتقدم . چیزهایی که در بسیاری از جاها حل شده ، برای ما هنوز غامض و حل نشده اند .
امیدوارم ما نیز این مراحل رو رد کنیم .
دوست عزیز و گرامی کجای این بحث به عکس من مربوط میشه!!؟؟؟
عکس از جناب باقری هست که ایشون فکر کردند دلیل رد شدن عکسشون این است از اون دختر درخواست عکس گرفتن رو کردند ، من به دیگر موارد و دلایل رد شدن عکس کاری ندارم چون من هم اگر داور بودم عکس را رد میکردم ، اما اینکه از سوژه بخوایم که اجازه بده عکسش رو بگیریم و بعد سوژه قبول کنه و بعد برامون ژست بگیره یا.......... لطمه ای به عکس بزنه به نظر من اصلا دلیل خوبی برای رد شدن در این تاپیک نیست
اگر این تعریف یا سوال رو برای من مطرح کردید، همانطور که خودتون گفتید این بحث بیهوده و ناحل میباشد چون شما فکر میکنید با کسی روبرو هستید که تا حالا توی خیابون دست به دوربین نشدهنقل قول:
اگر ملاک عکس خیابانی فقط خیابانه ،پس لابد عکس عروس و داماد هم ، اگر در خیابان گرفته شده باشه، عکاسی خیابانی است ؟!
با درود
سلام به همه
کوروش جان به نظر من عکس خیابانی لزوما نباید مستند هم باشه، و مستند بودنش هم به این معنی نیست که خیابانی نیست، درخواست کردن از سوژه برای عکس به هیچ عنوان عکس رو از حال خیابانی بودن خارج نمیکنه، مشکل اینجاست که افراد در مقابل این درخواست برخورد متفاوتی از خودشون نشون میدن، مثلا من اینجا از بچه گفتم که میخوام ازت عکس بگیریم و اون هم سریع این ژست رو گرفت.
به طور مثال به این عکس آقای مومنی توجه کنید، قطعا در اینجا ایشان از سوژه هایشان درخواست کرده اند که برای گرفتن عکس آماده شوند( اجازه گرفته ازشون) و یا حتی ممکنه که بهشون گفته که مثلا اینجوری وایسید:
فایل پیوست 37425
آیا در اینجا طبق تعریف شما چون عکاس از سوژه اش درخواست کرده، جنبه استنادی عکس از بین رفته؟! طرز لباس پوشیدن و نوع ژستی که گرفته شده چین و چروک های روی صورت همه و همه حرف برای گفتن دارن و مستند هستند .
من خودم سوژه هام رو در خیابان برا اساس چند فاکتور گزینش میکنم : یکی اینکه چهره خاصی داشته باشه، در حال انجام کاری باشه که پیامی رو برسونه،و دیگر اینکه لباسش جذاب باشه و مربوط به منطقه جغرافیایی خاصی باشه، خوب اینجا هم همنطور که قبلا گفتم نوع لباس دختر منو ترقیب کرد که عکسش رو بگیرم و چون حالتش جوری بود که روی سنگ ها به حالت چهار دست و پا در حال حرکت بود و صورتش هم به پایین بود، اگر بدون اجازه عکسش رو میگرفتم لباسش به خوبی مشخص نمیشد به همین خاطر بهش گفتم که میخوام ازش عکس بگیرم.
فایل پیوست 37434
همدان- میدان امام
بزارید خیلی رک بگم دوستان من .
بحث ما ژآنر نیست . بحث ما ضعف و قوت کاره .
اگر عکسی قوی باشه هیچ کس نمی پرسه تو کدوم ژآنره . اگر عکسی ضعیف باشه ، ما می کوشیم از ژانر برای هویت بخشی به اون استفاده کنیم !
اگر عکس کسی اونقدر قوی باشه مثل همین عکس جناب مومنی ، کسی اصلن فکر ژانرش رو نمیکنه . و اگر عکس کسی ضعیف باشه ( روی من به شخص خاصی نیست ) هیچ کس تمایلی به دیدن اون نداره.
چون در همین عکس میشه ده ها مطلب رو گرفت . میشه ده ها پاسخ رو دریافت . میشه ده ها اطلاعات از موقعیت ، نوع زندگی ، پوشش ، بافت و فرهنگ و ... دریافت .
ولی اگر عکسی نتونه ، با هزاران صفحه رفرنس به منابع و مراجع و دیکشنری ، اون اتفاق که باید نمی افته .
به جای رجوع به رفرنس و پاورقی و ... باید به فکر بسیاری چیزهای دیگه بود .
اینکه چه چیزهایی یک عکس رو قوی میکنه .
و چه چیزهایی عکس رو ضعیف .
من از این عکس جناب مومنی به اندازه ده ها صفحه اطلاعات گرفتم . از شخصیت این افراد گرفته تا پوشش اونها تا محل زندگی اونها و ....
اما آقای باقری عزیز ، از من نرنجید ، از عکس شما هیچ کدام عاید من نشد .
این رفرنس ها و تعاریف نیستند که به عکس اعتبار میدن .
هزاران نفر سعی کردن ادای پیکاسو رو در بیارن . یا ادای سالوادور دالی رو . تعاریف این مکاتب هم مشخصن . اما میشه هزاران صفحه نوشت ( و البته نوشته اند ) که چرا این ها آن نشدند .
بگذریم .
.
.
.
همه اینها راه حل داره ، پاسخ داره ، تکنیک هم داره .
پسر چقد خوبه این عکس
همه چیز در بهترین حالت اکسپوز ،ترکیب بندی ،لحظه ی ثبت ،ادیت...
حضور و استیل این دو نفر چقد خوبه انگار داره پوزخند میزنه به اون تابلوی عجیب و غریب با اون خط جدا کننده که واسه اولین باره همچین تابلویی رو میبینم !
دقیقا با دیدن این تابلو باید چیکار کنیم تو شهر؟!!!!
مرسی یوسف جان مرسی ،داشتم سیستم رو خاموش میکردم که بخوابم آخر شب خوبی رو برام رقم زدی:::happy:::
چه فضای خوبی از دیدنش سیر نمیشم:::love2:::
كوروش جان ، اجازه بده من هم كمي با شما رك باشم
عزيز من اصلا بحثم سر اين نيست و نميخوام به عكسم هويت ببخشم و چون رد شده بخوام از هر طريقي شده بگم اين عكس من هنريه، برداشت شما از حرف هاي من كاملا اشتباهه،
آقا مرتضي يه بحثي رو شروع كرد شما هم يه نظري دادي: هرگونه دخل و تصرف عكاس در عكاسي مستند باعث ميشه عكس سنديت خودش رو از دست بده ، من هم گفتم كه چون الان بحث سر عكاسي خيابانيه برا اساس اين ژانر گفتم كه عكس خياباني لزوما نبايد مستند باشه، همين، و با ذكر يه مثال خواستم بگم كه حتي در عكاسي مستند دخل و تصرف جزيي باعث نميشه كه سنديت عكس از بين بره، من كجا خواستم كه عكس خودم رو با عكس آقاي مومني مقايسه كنم كه شما مياد عكس هاي مارو مقايسه ميكنيد ، من يه مبتدي تازه كار بيش نيستم برادر بارها اينو اعلام كردم و فعلا در حال يادگيري هستم . شما در كل اين پستتون هيچ جوابي به صحبت هاي من نداديد و فقط به نوعي به من حمله كرديد و بحث رو به بيراهه برديد. و انتظار من از شما بيشتر از اين حرف ها بود.
بحث سر این جملست یوسف جان نه عکس شما یا هر کس دیگه اینقل قول:
چون الان بحث سر عكاسي خيابانيه برا اساس اين ژانر گفتم كه عكس خياباني لزوما نبايد مستند باشه
منبعش کجاست کی همچین حرفی زده؟
این استنباط شخصی شماست؟
تکلیف این جمله روشن بشه فکر میکنم بتونیم حرف هم رو راحت تر بفهمیم:::happy:::
من پاسخ شما رو دادم ولی شما نمیخواید بخونید یا منظور رو بگیرید .
عکسی که جناب مومنی گرفته اند مستنده . چون در اون میشه همه چیز رو از طرز زندگی ، وضعیت ، حالت شخصیت ، پوشش ، احساس ، مهم تر از همه احساس ، و باز هم مهمتر از همه احساس آن آدمها گرفت .
اما عکس شما نیست و نبوده . عکس اون دختر در کنار دریاچه . بی روح و خسته و بی رمغ بوده .
از طرفی همین عکس اخیر شما عکس بسیار خوبی است . هم از لحاظ تعریف ژانر و هم از لحاظ روح و احساس و حالت و ... به خوبی در ژآنر قرار میگیره و عکس خوبی هم هست .
.
.
آقای هراتی ، هم متاسفانه کلن یک بحث رو بر مبنای عکس اشتباهی ، راه انداختند و اون بحث هم به نتیجه نمیرسید و نخواهد رسید .
برای آخرین بار توضیح میدم اگر ( به ویژه در کلیه عکسهای مستند و زیر مجموعه های آنها ) عکسی خوب باشه ، یعنی همه چی اش خوبه . در ژآنر درستی قرار داره . تعاریف درستی داره . احساس خوبی رو منتقل می کنه . اطلاعات درستی رو منتقل می کنه . درجه سندیت مناسب و درستی داره و ....
و اگر نیست یعنی در خیلی از اینها می لنگیده .
اصلن مهم نیست من ده اثر بیارم بگم که اینجا عکاس گفته به دوربین نگاه کن پس مستند نیست و یا برعکس . در همین فروم کلی عکس هست که عکاس هیچ چی هم نگفته و فقط دکمه شاتر رو فشرده !!
اون عکسها هم مستند نیست !
خیلی واضح و قاطعانه هم مستند نیست . درسته هیچ دستکاری ای در هنگام گرفتن عکس در روند زندگی نشده ولی اثر هنری نیست !
بر عکس اش هم همینطور.
.
تکرار می کنم به جای اینکه هر وقت عکسی پذیرفته میشه یا نمیشه . رد میشه یا نمیشه . کسی انتقاد میکنه یا نمی کنه . خوشش میاد یا نمیاد . به جای راه انداختن بحث اینکه این عکس از اتفاق در ژانر فلان قرار داره یا نداره ، بهتره ببینیم کجای کارش می لنگیده که نتونسته نظر رو جلب کنه .
.
به جای چسباندن عکس به یک ژانر و گرفتن تایید و یا هویت و .... از تعاریف ؛ بهتره ببینیم کجای کار می لنگه ؟ و کجای کار اشتباه بوده ؟
.
اینجا هم با هر کسی حرف می زنی میگه داری به من حمله می کنی !
.
من به اندازه کافی در این مورد نیز حرفهام رو زدم . نه توهینی در کار بوده و نه تهدیدی !
اونی که بخواد مطلب رو بگیره تا الان گرفته . اونی هم که نخواد ، با هیچ زوری نمیشه .
.
روز خوش !
ببخشید وسط بحث می پرم.
یوسف جان اون تابلو جریانش چیه؟ نوشته هایی داشته که حذف شده؟
من هنوز هم روی حرف خودم هستم که عکس خیابانی لزوما نباید مستند باشه یعنی یه مرزی و تفاوتی بین این ژانر و عکاسی مستند هست ما عکس های خیابانی فروانی داریم که اصلا مستند نیستند و بسیار هم مورد توجه منتقدین و اساتید فن هستند و این به آن معنا نیست که عکس خیابانی اصلا نباید مستند باشه. شما عکس های زیر رو ببینید ( هانری کارتیه برسون)
فایل پیوست 37464
آیا شما توی این عکس نشانی از مستندبودن میبینید مگر نه اینکه خطوط موجود در کادر و هندسه آن تنها مد نظر عکاس بوده و یا عکس زیر باز هم از کارتیه برسون
فایل پیوست 37465
آیا در این عکس نشانی از مستند بودن وجود داره؟! غیر از اینه که عکاس با فرصت طلبی لحظه ای قطعی و گذرا از پرش این فرد را به ثبت رسانده؟
همه میدانیم که کارتیه برسون پدر عکاسی خیابانیه.
بسیاری از کارهای ایشان و حتی خیلی دیگر از عکاسان بنام خیابانی اصلا ربطی به عکاسی مستند ندارند مثل موارد بالا، و به همین اندازه کارهای زیادی دارند که کاملا مستند هستند مثل کارای زیر دوباره از کارتیه برسون :
فایل پیوست 37466
و همچنین این عکس
فایل پیوست 37468
با اندکی تحقیق در آثار بزرگان عکاسی خیابانی و بنیانگذاران این ژانر از عکاسی به راحتی میشه متوجه شد که آثارشان تلفیقی است از ثبت لحظات ناب و قطعی و نیز موارد مستندی که در اماکن عمومی خصوصا خیابان رخ داده است.
یوسف جان این عکسها چه ارتباطی به بحث ما داره؟
دیدگاه شما نسبت به همین عکسها هم اشتباهه دوست من
چه کسی به شما گفته که این عکسها مستند نیستن؟
دخل و تصرف عکاس در عکس باعث از بین رفتن جنبه استنادی اون میشه مثل پز یا فیگور دادن به سوژه حتی شما برخی اوقات ممکنه هیچ دستکاری در عکس نکنی اما از زاویه ای عکست رو ثبت کنی که واقعیت واژگونه دیده بشه اون هم مستند نیست برخی حتی فراتر از این به موضوع نگاه میکنن هنوز عده ای متعصب هستن که عکاسی با فلاش رو مستند نمیدونن!
اما اینکه میگم مستند نیست لزوما به این معنا نیست که اون عکس ارزشی نداره صرفا تو دسته بندی مستند نمیگنجه تو پستهای قبلی هم عرض کردم شاخه ای هست در عکاسی با عنوان مستند بازسازی شده مثل عکس آقای مومنی که مثال زدید که کار با ارزشی هم هست اما کسی اصراری نداره که واژه مستند رو به اون عکس بچسبونه از دیدگاه کلاسیک اگر بخوایم به قضیه نگاه کنیم
تو پیام خصوصی هم عرض کردم کار ارزشمند در هر ژانری ارائه بشه ارزشمنده و این عکسه که به اون ژانر بها میده نه اینکه یک ژانر خاص به عکسی بها بده عکس خوبت رو هم مثال زدم که این عکس در تاپیک فاین آرت یا مفهومی هم ارزشمنده چون حدس میزدم مختصر ادیتی روش انجام شده و احتمالا چیزی حذف شده هیچ ایرادی هم نداره من هم اگر جای تو بودم اون کلمه رو از روی تابلو حذف میکردم کارت کاملا به جا بوده :::happy:::
اعتقادم بر اینه که تا یه جاهایی باید تابع قواعد و قوانین کلاسیک بود بزرگان همیشه گفتن قوانین رو فرابگیر برای اینکه بتونی خوب دورشون بزنی من به حدی نرسیدم که الان بخوام این کار رو بکنم برای همین در حال حاضر متمسک به قواعد کلاسیک هستم نمیدونم شاید کسانی در این فروم هستن که به درجه ای از رشد و بلوغ در عکاسی رسیدن که میتونن خودشون قاعده و قانون وضع کنند کارشون درسته من که این جرات رو ندارم
شمایی که الان داری مثل همیشه تو ذهنت میگی اینایی که گفتی مربوط به عکاسیه مستنده چه ارتباطی با عکاسی خیابانی داره! برای بار هزارم میگم عکاسی خیابانی زیرشاخه ی مستنده و تو یه سری از مولفه ها با هم مشترک هستن
مطالعه ی بیشتری باید دوست مننقل قول:
با اندکی تحقیق در آثار بزرگان عکاسی خیابانی و بنیانگذاران این ژانر از عکاسی به راحتی میشه متوجه شد که آثارشان تلفیقی است از ثبت لحظات ناب و قطعی و نیز موارد مستندی که در اماکن عمومی خصوصا خیابان رخ داده است.
در عین حال تلفیقی از لحظات ناب و قطعی رو با مستند بودن یک عکس در تناقض نمیبینم!
با اینکه قصد نداشتم این بحث رو ادامه بدم ( دلیلش رو هم در پست قبلی گفتم)
بهتر من هم با شما رک صحبت کنم!!
شما در عرصه عکاسی مستند چقدر فعالیت کردید!!؟؟؟
چند مجموعه عکس مستند رو منتشر کردید!؟؟؟
یک مجموعه از آثارتون رو اگر میشه لینکه بدید تا ما هم استفاده کنیم!!
حالا در مورد عکاسی خیابانی:
باز هم ، شما در عرصه عکاسی خیابانی چقدر فعالیت کردید!؟؟؟
بدون تعارف تا حالا عکاسی خیابانی رو در آثارتان لمس کردید؟؟؟؟
اما در مورد من!!
همیشه سعی کردم جدای اینکه توی خیابون ها ول میگردم و عکس میگیرم ، در مورد عکاسی خیابانی تحقیق کنم و مطالب و مقاله ها رو بخونم و با عکاسان خیابانی در ارتباط باشم ، و سعی کردم در این زمینه چیزی بدانم و آن را لمس کنم ، چون فاصله بین خواندن مقالات و کتابها با دست به دوربین بودن و فعالیت کردن در آن شاخه زیاد است. تا حالی در این فورم کسی دیده که در مورد یک عکس ماکرو یا منظره یا .......... نظری بدم و یا با قاطعیت در مورد سبکی ( غیر از خیابانی)صحبت کنم!؟؟
دوست عزیز و گرامی با این قاطعیت که شما در مورد عکاسی مستند و ارتباط آن با عکاسی خیابانی صحبت میکنی من به این باور رسیدم که شما به اندازه لحظه های عمر من در خیابان ها عکس گرفتی.
این جمله کلیشه ای رو حالا همه میدونن که عکاسی خیابانی زیر شاخه عکاسی مستند به شمار میاد ، اون هم به خاطر اینکه هر دو با زندگی روزمره مردم در ارتباطه ، تازه همین آقای کارتر برسون که جزو اولین عکاسان خیابانی هست رو پدر فوتوژورنالیزم میدونن ، آخرش ما نفهمیدم که اول مرغ به دنیا آمد یا تخم مرغ!!!؟؟؟ ولی هر چی باشه عکاسی خیابانی یعنی عکاسی خیابانی و عکاسی مستند هم یعنی عکاسی مستند!!!! دیگر هیچ
البته فراموش نشه که در دنیای هنر و حتی همین عکاسی خیابانی یه چیز دیگه هم وجود داره ، اون هم تخیلات هنرمند هست ، اون چیزی که از یک قاب ساده یک ایده فلسفی و متفکرانه میسازه و هیچ ارتباطی به سندیت زندگی روزمره نداره.
دوست عزیز و مهربان
من این جمله رو اصلاح میکنم:نقل قول:
چون الان بحث سر عكاسي خيابانيه برا اساس اين ژانر گفتم كه عكس خياباني لزوما نبايد مستند باشه
لزومی نداره که تمام عکس های خیابانی مستند باشه ، یعنی اگه جنبه سندیت نداشت باز هم ارزش و محتوا خود را دارد ،
یک فریم خیابانی میتونه ربطی به عینیت اون صحنه نداشته باشه و تخیلات و ایده خلاق عکاس باشه ( مثال بارز آن عکس فرساد خان در چند پست اخیر ، عکس اون خانمی که زاویه بالا گرفته شده)
دوستانی که تمایل دارند این بحث ادامه پیدا کنه بهتره روشنتر بحث کنند و فقط به کاپی و پیست کردن جملات اکتفا نکنند ، اندکی تجربه در این شاخه از عکاسی درک مطالب رو آسان تر میکنه.
با درود
هراتی