به نظر من برای محصولات پزشکی بهتره از زمینه سفید استفاده بشه
Printable View
من که از بزرگان نیستم ولی بههر حال نظرم رو میگم:
- تداخلی که بین دو محصول در وسطِ تصویر ایجاد شده نه جالب است نه کاربردی دارد.
- زاویهی ثبت محصولِ ۵ میلیلیتر آزاردهندهاست. بهخصوص برای دو کپسولِ آخری، نزدیک به کادر. فکر میکنم استفاده از لنزِ بلندتر و فاصلهی بیشترِ دوربین تا محصول + کمی پایینتر قراردادنِ دوربین میتواند در اصلاحِ این مشکل موثر باشد.
- فلشهای سرِِ هر کپسول چشم را به بیرونِ کادر هدایت میکند، بهنظرم جابهجا کردنِ محصولات و استفاده از این فلشها برای هدایتِ چشم به مرکزِ کادر میتواند قدرت و تاثیرگذاری عکس را بیشتر کند (یعنی به جای اینکه بیننده برای مثال در کاتالوگ، ناخودآگاه عکس را فوری ورق بزند، چند ثانیهای روی آن تامل خواهد کرد)
- جزییات خیلی مهم هستند، برای مثال اولین و دومین کپسول ۱۰ میلیلیتر حجمهای متفاوتی با سومی دارند. اگر تولید کنندهی محترم نمیتواند ۱۰ میلیلیتر آب را در ۵ کپسول به اندازهی یکسان بریزد، لازم نیست (یا شاید هم هست!) که مشتری این را بفهمد. بهتر است که یا به دنبالِ نمونهی مناسب بگردید یا خودتان دستبهکار شده و با یک سرنگ مشکل را قبل از عکاسی حل کنید.
- هدف از عکس هم باید معلوم باشد. آیا برای مصرفکنندهی این عکس مهّم است که بداند محصول در بستههای ۵ تایی ارایه میشود؟ شاید دانستن حداقل حجم سفارش، که به فرض یک بستهی ۱۰۰تایی است برای خریدار مهمتر باشد که اگر اینچنین است، لازم است که برای مثال محصول را روی جعبهاش بگذارید، یا جعبه را، طوری که موجودی درونش مشخص باشد یک جایی در کادر قرار دهید.
- نورپردازی هم یک دست نیست، که میتوانست چیز خوبی باشد اگر کنترلشده میبود، اما نیست. روشنتر بودن کلّهی کپسولِ کوچکِ مرکزِ کادر هم به این داستان کمکی نکرده.
- جزییات دیگری هم هست، برای مثال، بینندهی فضول و بیکار مثلِ من برایش سوال پیش میآید که چرا تاریخ انقضای بزرگترها یک ماه کمتر از کوچکترهاست؟ بهتر است نمونهها با دقّت انتخاب شوند و به همهی جزییات توجه شود.
خلاصهاش این است که جزییات، جزییات، جزییات. لازم هم نیست وقتِ نجومی صرف این جزییات بکنید، اگر از همان اوّل به فکر جزییات باشید -یعنی برای مثال از قبل از گرفتنِ محصول از تولید کننده- خودبهخود به عکسهای دقیقی میرسید.
شاد باشید.
پ.ن.: در مورد آن عکس بطری شاردونه که عکّاس دیگری زحمت کشیدهاند هم به نظرِ من فاجعه است. همهی ماجرای شاردونه رنگاش هست، فکر میکنم جزو انگشتشمار عکسهای کرهی زمین از یک بطری شاردونه باشد که مایعِ! درون بطری را سیاه یا حتّی تیره نشان میدهد و درواقع ضدِّ تبلیغ است. شاید برای یک عکس طبیعتِ بیجان یا هیپی یا چنین چیزی خوب باشد امّا در عکّاسی صنعتی و تبلیغاتی -مگر با وجود دلیل خیلی مناسب و در شرایط خاص- زیر سوال بردنِ اصلِ محصول مجاز نیست. این هم نظرِ من بود در این رابطه :)
رنگ اصلی بطری در قسمت راست تصویر دیده میشه و از شیشه سیاه هم برای برجسته کردن text یا ... در پوسترهای تبلیغاتی محصولات نوشیدنی زیاد استفاده میشه
همیشه یک رفرنس برای رنگ اصلی در کنار شیشه سیاه استفاده میشه مثل یک گیلاس یا لیوان از نوشیدنی یا قسمتی از بطری با رنگ اصلی
و هدف این عکس تبلیغ یک نوشیدنی نیست بلکه قسمتی از تبلیغات عکاسی صنعتی در وبسایتم هست
فکر میکنم مشخص نبودن لیبل و نا خوانا بودنش این رو به وضوح برسونه که هدف تبلیغ این محصول نیست
بله درست میفرمایید. استفاده از رنگ مشکی در محیط بیمارستانی با مشکلاتی همراه است و برای پس زمینه از سفید، سبز و آبی میتوان استفاده کرد که اتفاقا تولید کننده نیز بر این موضوع تاکید داشت اما به دلیل وقت اندک و محل مصرف دیگر این تصاویر و اینکه نتیجه با بک مشکی در نمایاندن محصول ،که خود سفید است، بسیار بهتر میشد، نهایتا با پس زمینه مشکی عکاسی گردید. کمااینکه عکاسی با پس زمینه سبز و همچنین آبی و سفید نیز در دستور کار قرار دارد.
جناب کاوه خان ای کاش همه دقت شما را داشتند! بسیار متشکرم از نظرات شما. تمامی موارد را حتما رعایت میکنم. این عکس و عکس های دیگر برداشته شده، از من مبتدی که هیچ تجربه ای در زمینه عکاسی صنعتی و تبلیغاتب نداشته ام در واقع مشق و تمرینی است برای عکاسی های آینده. مطمئنا نظرات عزیزانی مثل شما با چنین دقت نظری بسیار سازنده و آموزنده است. در ادامه به چند مورد از جزئیاتی که میفرمایید اشاره هایی میکنم.
- چیدمان دو محصول 10 و 5 به این صورت که یکی در جلوی دیگری است، پیشنهاد تولید کننده بوده و البته عکس های منفرد از هر دو محصول و همچنین چیدمان های دیگری نیز که خودم انجام دادم نیز مورد عکاسی واقع شده. این عکس به دلیل اینکه وقت بیشتری صرف ادیت آن شده، انتخاب شده است.
- در عکاسی های بعدی حتما از فوکال بالاتر استفاده خواهم کرد. همچنین مورد فلش های سر هر محصول که به آن اشاره کردید نیز در عکس های بعدی حتما مد نظر قرار خواهم داد
- حجمی که درون این ویالها ریخته میشود، توسط ماشین انجام شده و به طور کاملا دقیق و مساوی است. بعد از خواندن این پست، محصول را کاملا بررسی کردم و حجم مایع درون هر ویال کاملا برابر بود لذا عکس را که مجددا با دقت بررسی کردم، متوجه مقداری از مایع درون کپ(قسمت بالایی یا به عبارتی سر محصول) ویال شدم که در ویال های اول ، سوم و چهارم این مایع به درون فضای ویال برنگشته است اما در ویال های دوم و پنج کاملا خالی شده و به همین دلیل سطح مایع اندکی بالا آمده است.... (خیلی برایم جالب بود و این مورد نیز باید کاملا مد نظر قرار گیرد)
فایل پیوست 55391
- این عکس ها بیشتر به جهت معرفی محصول و شکل فیزیکی و ظاهر آن است چرا که محصولی جدید بوده و با بسته بندی های جدید و کیفیت بالا عرضه خواهد شد. بنابراین فقط از خود ویال ها با تاکید بر بسته های 5 تایی آن عکاسی شده. به قول جناب غفاریان عزیز، اندکی ذوق و خلاقیت میخواهد که بتوان به چیدمان های دیگری با پکیج این محصول رسید که هم کاملا دربر گیرنده مشخصات محصول بوده و هم اینکه جذابیت بصری خوبی نیز داشته باشد.
- جسارتا در مورد نورپردازی به درستی متوجه منظور شما نشدم و اگر اندکی توضیح دهید بسیار متشکر خواهم بود. اشاره اینکه منبع نوری این عکس یک لامپ مهتابی مستطیل شکل به ابعاد 25*20 میباشد که کاملا از بالا به محصول تابیده شده که البته میزان نور آن با دو کاغذ سفید کنترل شده است.
در پایان باز هم از نظرات شما تشکر میکنم و با رعایت موارد مطرح شده، نتیجه را مجددا ارسال خواهم کرد.
جناب رجایی با سلام و ممنون از بابت عکس زیباتون.
معمولا در عکاسی تبلیغاتی از یک محصول سعی میشود تا آن محصول از نظر ظاهری در بهترین شرایط خودش قرار داشته باشه تا بتونه مشتری رو جذب کنه مخصوصا
اینکه اون محصول جزو مواد غذایی باشه تا بتونه اشتهای بیننده رو تحریک کنه.
گیلاس یا آلبالوهایی که روی دسر قرار دارند فاقد این ویژگی میباشند.، یک حالتی مثل یخ زده یا اینکه مدت زیادی در یخچال مانده و آب آنها تبخیر شده، در حالیکه اگه
از گیلاسها با آلبالوهای تازه تر و با طراوت تری استفاده می کردید عکسی به مراتب بهتر رو داشتیم.
نور پردازی دسر هم می تونست بهتر از این باشه.
موفق باشید.
فایل پیوست 57368فایل پیوست 57368
تو سرمای زمستون لذت بیشتری داشت!
درود
فایل پیوست 59053
Canon 70D, f8, 1/200, ISO 100, @85mm,
Lights: Left: Nissin 866 @ 1/4 power, SoftBox 70-100
Right: Nissin 622 @ -1.5 EV Direct
سلام
دو اسپیدلایت 580 و 430 به همراه سافت باکس و چتر در طرفین و یک 430 با ژل قرمز بر روی بک گراند مشکی
Camera Model: Canon EOS M
Lens: EF24-70mm f/2.8L II USM
Focal Length: 39mm
Aperture: f/8.0
Exposure Time: 0.0080 s (1/125)
ISO equiv: 100
Metering Mode: Matrix
Exposure: Manual
Flash Fired: Yes (Auto, return light detected)
سلام، ممنون از نظراتتون
1-قاشق چون استیل بود نمیخواستم زیاد تو چشم باشه هرچند اگه استفاده نمیکردم زیباتر بود!
2-ترکیب های دیگه رو هم تست کردم ولی به خاطر لنزم عمق میدانی بهتر از این بدست نیومد متاسفانه!
4-غیرواقعی؟ خدایی نسکافه است با کمی کافی کرم! :)
البته این کار فقط برای تمرین بود که با لنز 18-200 اونم تامرون نتیجه رضایت بخشی برام نداشت!!
فایل پیوست 59975
فایل پیوست 59976
Camera : Canon 5D Mark III
Lens: EF24-70mm f/2.8L II USM
F/2.8
Focal Lenth: 70
ISO: 200
سلام دوست عزيز
ميشه بپرسم اون هاله مشكي رنگ كه كناره هاي بكگراند ايجاد شده و باعث شده بكگراند يه دست آبي يا قرمز نباشه رو چجوري ايجاد كردين؟ موقع عكس گرفتن تكنيك خاصي بكار بردين يا با اديت ايجاد شده؟
جنس متريال كف رو هم اگه بفرمائيد يه دنيا ممنون ميشم. انعكاس زيبايي ايجاد كرده.
تا دوستمون پاسخ بدن اساتيد ديگه هم اگه راهنمايي كنن ممنون ميشم.
درود بر شما ...
یکی دو مورد به نظرم رسید راجع به این دو عکس که معروض میشم خدمت تون ...
نورپردازی کفش قرمز، خیلی بهتر از کفش مشکی است ...
برای سمت راست کفش مشکی، مساحت منبع نوری کافی نبوده و انعکاسش روی نوک کفش، خیلی کوچیک و قوی شده (احتمالا یا کاسه نرمال بوده یا یه سافتباکس کوچک و یا یه سافت متوسط ولی از فاصلهء زیاد)
برای همین، بافت جلوی کفش در بیشتر جاهاش در حاله ای از تاریکی از دست رفته .
و تصویر کفش روی پلکسی مشکی زیر اونها، حس بلاتکلیفی میده به بیننده ... شاید اگر کمی بیشتر از انعکاس رو در کادر میاوردید و نرم Fade to Black اش میکردید تا پایین، حس بهتری میداشت.
از نقاط قوت هم میشه به نورهایی که به Back تابیده شده اشاره کرد که خوب کار شده. و همینطور به BackLighting ای که نوک کفش قرمز رو روشن کرده.
بند کفش قرمز در بالاترین قسمت، نیم دور پیچیده که بهتر میبود تاب گیری میشد :-)
موفق باشید.
درود
جسارتا بنده پاسخی موقت میدم
البته ممکنه در این تصاویر لزوما از روشی که بنده عرض میکنم استفاده نشده باشه ولی نتایج یکسان هستند
برای جنس کف میشه از یک میز مشکی براق (از جنسی مثل جنس پیانو) استفاده کرد و یا میزهای رنگ تیره با شیشه روشن یا تیره و در ادامه دستیابی به رنگ دلخواه با ادیت
و برای نور پس زمینه هم اگر از یک پروژکتور ثابت بر روی زمین که به سمت دیوار تنظیم شده استفاده بشه (میتونه اندکی هم زاویه به سمت بالا داشته باشه), نور رو به شکل نیم دایره به پشت سوژه میتابونه و در اطراف این محو شدگی ایجاد میشه . فکر میکنم مدلی که مخصوص این کار هست وجود داره که نور رو نیم دایره میتابونه
برای جلوه رنگی هم میشه از خود بک گراند رنگی, فیلتر روی پروژکتور, ویرایش و یا ترکیب همگی با هم استفاده کرد
با سپاس
فایل پیوست 60247
مشتاق دیدن نقد شما...
نور بکگراند توسط فتوشاپ کار نشده است و میتوان از وسایل مختلفی از جمله کاسه نور (Bowl Reflector) برای این منظور استفاده کرد.
در مورد سطح کف میتوان از آینه-صفحه های فلزی براق و یا هر سطح براق دیگری استفاده کرد. و برای نور بکگراند هم از ژل رنگی استفاده شده.
پیروز باشید
با تشکر از راهنمایی شما دوست عزیز
در مورد نور دهی سمت راست کفش مشکی.. کمبود امکانات و تجربه.. عکس کفش قرمز بعد از مشکی صورت گرفته که ایراد کمتری دارد.
تصویر زیر کفشها نیز بعد از کراپ های متعدد به این نتیجه رسیدم که به این شکل بهترین حالت است.. Fade هم شده اند.
بند کفش قرمز هم در ادیتهای نهایی تصحیح شد.. که با نسخه این سایت تفاوت دارد. ولی متاسفانه قسمت کناری آن که ناصافی دارد چه قبل از عکس برداری و چه بعد از آن قابل صاف کردن نبود.
اندازه این فلش برای اینکه با لنز غیر ماکرو ازش عکس گرفته بشه خیلی کوچک هستش اما اژ سوژه های کمی درشت تر میشود با لنزهایی مثل ۱۸_۱۰۵ و ۱۸_۱۳۵ عکسهای مناسب و حتی با دیتیل خوب گرفت ، خاطرم هست یک پروژه عکاسی تبلیغاتی که سوژه ها کمی درشت تر از این فلاش بودن را با لنز ۱۸_۱۰۵ گذراندم و البته خروجی هم مناسب و قابل قبول بود.
سلام
فایل پیوست 60514
طراحی داخلی
فایل پیوست 62923
اگر لطف کنید و اشکالاتش رو بگید تا تو عکس های بعدی برطرف کنم ممنون میشم
فایل پیوست 63948
سایز بزرگتر
دمونتاژ گیربکس مربوط به دستگاه کف بر سنگ بری
اشکال که فکر نکنم باشه ولی معمولا این نوع قطعات قبل از ساخت طراحی سه بعدی میشن که میشه چنین خروجی رو ازش گرفت.
فقط کمی جای سوال پیش میاد که چه نیازی به زحمت بسیار زیاد برای عکاسی و مونتاژ هست.
برای کارفرما هم صرفه اقتصادی نداره که بخواد هزینه کنه و عکاسی انجام بده.
سلام
از مجموعه عکس های تبلیغاتی که برای برند Keen که تولید کننده لباس های ورزشی است گرفتم.
مدل : استاد بهنام منتظری - قهرمان شکستن اجسام دنیا
فایل پیوست 66779
سلام
Canon 5D mark III
Canon 24-70mm F.2.8 II
عکس ترکیبی است از چند عکس با فوکوس های مختلف
موفق باشید
سلام
در عکسهای تبلیغاتی خود شرکت نیز ثانیه شمار رو روی ۱۲ قرار میدند. در مورد نور نیز به نظرم سلیقه ای است. به نظرم نبودش باعث میشد عکس کامپیوتری به نظر بیاد. با این نور عکس یه مقدار بعد پیدا کرده.
با سپاس
درود
ممنون میشم مشکلات عکس و راهکارهایی برای بهتر شدن این عکس رو بهم بگید.عکس بدون ویرایش و خروجی کار رو قرار میدم
(زحمت بسیار بابت بردن لکه ها کشیده شد که فکر میکنم امر مشترکی تو همه ی عکس های این مدلی باشه.اگر عکاسان عزیز مرحمت بفرمایند و بگند اون ها هم با مدل هایی به این کثیفی مواجهه هستند یا قطعه تمیز تر از این هست ممنون میشم.و اگر حدود قیمتی که برای تحویل 30 قطعه عکس از چنین مدل هایی (یراق نرده های استیل) رو هم ذکر کنند بیشتر ممنون میشم در مورد پلان نورپردازی هم کپی از آموزش کارل تیلور هست)
فایل پیوست 69310
فایل پیوست 69311
عذرخواهی میکنم که پا در جای بزرگان میذارم.
Apeture: 5.6
ISO:100
نوردهی با دو عدد چراغ مطالعه
http://uupload.ir/files/ydbj__mg_5673.jpg
ممنونم امیر خان.منتها جلاسنج لکه های جزیی رو میتونه ببره.وقتی خود پروفیل رد داره یا خش داشته و بعد کروم بهش زدند کاری از دستش ساخته نیست.من بارها با مدل های مختلف نورپردازی تست کردم (چون اول فکر میکردم مشکل از منه) ولی بعد دیدم فرقی نداره چه نوع نورپردازی ای بشه.ادیت زمان بر و طولانی هست
-----------------------------------------------------------------------------------
هیچ کدوم از دوستان نظری ندارند؟ تجربه ی چنین کاری رو داشتند؟
به نظرتون میشه کسی مدلی از روش طراحی کنه تا این همه وقت برای ادیت لازم نباشه؟
خمیر جلاسنج، صرفا برای از بین بردن کدر بودن های فلزات استفاده میشه ...
اما خطوط و خشهایی که به چشم میایند (که ۹۵٪ اونها در محصولات Stainless Steel ناشی از پروسهء تولید بد - عمدتا کارخانجات درجه ۳ و ۴ چینی - است) با جلا سنج از بین نمیروند.
این خطوط رو خصوصا در پروفیلهای ۶ متری استیل که Grit#400 پولیش میشوند، بیشتر مشاهده میکنید.
برای پولیش «دیوارکوب»ی که شما عکس گذاشته اید و بطور کلی fitting ها، نیاز به ابزار خاصی است که در ادامه توضیح میدم. (کم لطفی تولید کننده های هپلی چینی داره شما رو آزار میده) وگرنه همون «دیوارکوب» اگر تایوانی درجه ۱ باشه، شما باید تصویر خودتون رو در رینگ اش ببینید. نمونه های چینی و بسیار بی کیفیت رو در پامنار و خیام و پارک شهر و امثالهم زیاد می بینید. اما هستند فروشنده هایی که جنس تایوانی مرغوب میارن.
برای این منظور، از ابزارهای برقی موسوم به Stainless Steel Polishing Power Tools استفاده میشه که طبق خبر موثق بنده تا ۳ سال پیش در بازار ایران بصورت عمومی وجود نداشته (شاید به تازگی وارد شده باشه) ...
از برند Metabo این لینک رو ببینید تا دورنمای داستان دست تون بیاد: لینک
این اجناس باید به حد و حدود پولیشی موسوم به Mirror finish یا همون No.8 یا کمی کمتر برسند ... ولی موضوع عکسی که شما گذاشته اید، بیشتر به چیزی مابین پولیشی موسوم به 2B (بهش میگن «دو پل» مخفف دو پولیش) و پولیشی موسوم به BA (مخفف Bright Annealed که نیمه مات هست و تقریبا انعکاس چهره تون رو (نه بخوبی و آئینه ای بودن No.8) می تونید درش ببینید) است.
پیشنها میکنم اگر صاحبکار تون عکسی بهتر از اجناس خودش میخواهد، یکی دو آیتم مشابه مرغوب تهیه و در اختیار شما بذاره.
پی نویس: داخل این دیوارکوب ها همه در حد 2B و بلکه هم در حد 1B هستند که اشکالی هم نداره، چون لوله استیل از درونشون که رد بشه، دیگه داخلشون اکسپوز نیست.
ممنون از توضیحات خوبتون جناب بیاتی.متاسفانه هر چقدر که با ایشون در مورد جنس بد قطعه ها صحبت کردم به نتیجه ای نرسیدم.از طرفی برای من هم صرفه ی اقتصادی نداره برای این کار بخوام دستگاهی بخرم که طبق قیمت های ebay از 100 دلار به بالا هست.اما فکر کنم میشه ابزارش رو تهیه کرد و روی مینی سنگ یا سنگ دیواری بست و استفاده کرد
هر چند همون هم با عجله ای که ایشون داره و پولی که قراره پرداخت کنه (نزدیک به 1 تومن برای 34 قطعه) اصلا" توجیحه زمانی و پیگیری رو نداره
منتها از پست شما برای کارهای بعدی میشه بسیار استفاده کرد و لااقل راهگشای کم کردن وقت در پروژه های بعدی هست.
طبق صحبت قرار شد چون تنها در کاتالوگ استفاده میشه من لکه های درشت رو پاک کنم و در اصل کیفیت خروجی کمی پایین بیاد.
منتها از صحبت دوستان متوجه شدم راهی که من رفتم اشتباه نبوده و این خودش یعنی مشکل از طرف من نیست.تا جایی که بشه با ابزارهای گرافیکی و براش ها و ایجاد انعکاس های فیک کار رو بهتر میکنم و بقیه به این مربوط میشه که خود مشتری بیاد و فکری بکنه.
بینهایت ممنونم از لطفتون.واقعا" به آینده ی کاری ام کمک بزرگی کردید
متاسفانه هر کاری که قبول کردم (که خروجی خوبی بهشون تحویل بدم) همیشه همین مشکل رو داشته.
برای خالی نبودن عریضه :
دستگاه ساب سنگ 12 مرحله ای :
فایل پیوست 69534
فایل پیوست 69535
به نظرم در عکاسی از مواد خوراکی، چیزی که خیلی مهمه اینه که جذاب باشن،خوشمزگیشون از توی عکس بزنه بیرون و همین که آدم میبینتشون حوسشون رو بکنه
خب این به خود اون غذا هم ربط داره البته
اما هنر عکاسی باید به کمک هرچه جذابتر شدن غذا کمک کنه
در دو عکس اخیر، عکس اول رو موفقتر میدونم با اینکه نمیدوم چیه و ممکنه چه مزه ای داشته باشه(شاید بهتر بود در کنار اون نوشته ها یه توضیحاتی در مورد اسم و رسم خوراکی قرار میگرفت و به قولی یه لِیوتی میشد)
اما کاملاً علاقمند هستم تست کنم
با اینکه عمق میدان کمه، اما تزئین رنگی روی بشقاب در فورگراند و اون فنجون در بک گراند هم در جلوه بصری عکس تأثیر داشته هم در عمق دادن بهش و کمی هم بیان کارایی غذا و من ناآشنا میفهمم که با به عصرونه یا نیم چاشت مواجه ام که با نوشیدنی گرم سرو میشه و ...
هرچند نقطه فوکوس یا عمق میدان میتونست متفاوت تر و به تعبیری بهتر باشه
حالا در مورد عکس دوم
خیلی نه فضای عکی خوبه نه خوده خوراکیه خیلی جذابه نه عمق میدان زیاد بهش کمکی کرد
در کل عکس موفقی نیست
در مجموع تلاشهای ارزنده تون رو ادامه بدید
به نظر من اگر سطح زیرین کمی مات تر بود بهتر بود. کادربندی خوب است ولی تکرار تصویر ساعت در آینه زیرین کمی باعث شلوغا شده است شاید بهتر بود از سطحی با خاصیت بازتابی کمتر استفاده کرد و یا با ادیت کمی بازتاب را محو نمود (مثل انعکاس در آب)
البته من تجربه عکاسی صنعتی ندارم و این صرفا نظر شخصی من به عنوان ببینده کالا است. دوستان مجرب این سبک بهتر میتونن نظر بدن
سلام
منتظر نظرات دوستان هستم
فایل پیوست 70574
دوست عزیزم بنظرم به صفخات قبل همین تاپیک سر بزنید و عکس های دوستان رو ملاحظه کنید خیلی کمکتون میکنه .
عکس شما دقیقا اولین چیزی هست که به ذهن هر کسی میاد ، بزار رو یک پارچه سیاه و عکس بگیر!
شخصا برای دقت کردن به یک تبلیع حتما نیازمند چیزی در عکس هستم تا توجه را جلب کند .
ضمنا در تلاش های بعدی عمق میدان کمتر ( دیافراگم بازتر ) را انتخاب کنید ( در فوکوس بودن بافت های سطح زیرین توجه را کاملا از سوژه منحرف کرده . ) و اینکه عکاسی تبلیغاتی مستلزم تسلط بر ادیت و ویرایش هست صرقا ببین و بگیر نیست .
در کل امیدوارم تلاش های بهتری از شما شاهد باشیم .
درود
درود بر شما
مواردی که به نظرم میرسه:
۱. [ Under Expose بودن کل کادر ] ... نه تنها سبدهای قهوه ای که جزئیاتی از آنها به درستی به ثبت نرسیده است، بلکه حتی نان های حلقه ای در سمت چپ کادر. این UE بودن ثبت، باعث غلظت شدید رنگ های طیف قرمز و نارنجی شده و شائبهء عدم تصحیح تراز سفیدی را نیز قوت میبخشد.
۲. [ فقدان پلن منطقی برای نورپردازی ] ... نورپردازی مواد خوراکی و خصوصا نان، باید مبین بافت و جنس سطح نان باشد. ظاهرا چیدمان و طراحی نورپردازی ای که انجام شده فقط برای نان های سبد قهوه ای در سمت راست کادر، درست کار کرده (روی این نان را قبل از در فر گذاشتن، با قلم مو به زرده تخم زده شده، آغشته میکنند که در نهایت پس از خروج از فر به رنگ قهوه ای در آید) ... برای الباقی محصولات، این چیدمان/طراحی نورپردازی، کار نکرده است.
۳. [ کادر بندی خفه و تنگ ] ... بخشهایی از اغلب محصولات crop شده و نقطهء قوت محسوب نمیشود.
۴. [ شلوغی و تنوع بیش از حد محصول در کادر ] ... و اینکه اگر از پاشش آرد سفید در ثبت استفاده میشود (که مبین مراحل تولید خمیر از آرد و تخم مرغ و اینهاست) بهتر است اندکی از لوازم فیزیکی و گوشه ای از محصول نیمه آماده (در شرف آماده شدن و قبل از درون فر رفتن) نیز به نمایش در آید. محصولاتی که در کادر دیده میشوند، محصول نهایی هستند و با المانهای قبل از پخت، منافات دارند.
۵. [ فقر شدید Post Proccesing ] ... که میتونست بخشی از ضعف های کار رو بپوشونه.
۶. [ ناهمگونی بک استفاده شده با کل کادر ] ... بنظر کاغذ دیواری میاید ... اگر همان چوبهای قهوه ای زیر کار (که انتخاب بجایی هم بوده) تا انتهای کادر هم پیشروی میکرد و جای کاغذدیواری طرح دار را میگرفت بهتر بود.
۷. کج کردن کادر هم مقوله ای سلیقه ای است :-) (بنظرم حدود دو سوم این زاویه شاید بهتر کار میکرد)
موفق باشید.
پی نویس: نمونهء دیگری از یک کادر شلوغ lol
فایل پیوست 70832
سلام،
مهمترین اشکالی که من اینجا میبینم زاویهی نور هست. همهی ما توی ناخودآگاهمون با نورپردازی اوقات مختلف روز آشناییم و خلاصه ساعت طبیعیِ بدنمون، یکی از مهمترین مراجعش همین وضعیت نوری اوقاتِ مختلفِ روز هست. حالا اگه توی یک عکس این رعایت نشه، ناخودآگاه ارتباط ما با صحنه کم یا قطع میشه. برای مثال، اگر این قرار بوده که عکسی از صبحانه باشد، سایههای تیزِ ظروف و تخمِمرغها و نور عجیبِ روی دیوارِ پشتِسری حداکثر فاصلهی ممکن بین بیننده و صحنه را ایجاد میکند، چون علیالقاعده نور صبح هیچوقت اینطور تیز نیست.
البته که به سلیقه و انتخابِ عکاس، ممکن است که لازم باشد که فاصله بینِ بیننده و صحنه ایجاد شود، که آن داستان دیگری است ولی به نظرِ من اینجا فقط مخرّب بودهاست.
شاد باشید،
کاوه.