دوربین روی سه پایه - تایمر ده ثانیه- فوکوس دستی
دوربین روی سه پایه - تایمر ده ثانیه- فوکوس دستی
سلام.کلات نادر از زاویه ای دیگر
فایل پیوست 29067
ویرایش توسط mohsenbgh : Saturday 16 June 2012 در ساعت 20:27
People Remember You Only For The Problems You Solved And The Problems You Created
بدون شرح
عذر میخوام برای آگاهی خودم میپرسم ولی آیا سلف پرتره در درجه اول نباید حداقل کمی نزدیک به یکی از انواع پرتره باشد ؟
برای مثال پست 572 چطور یک پرتره به حساب می آید ؟ (موضوع انسانی در این عکس silhouette هست و شاید حدود 5 درصد از تصویر را اشغال کرده و در مقابل روشنایی و کنتراست محیط برنده نیست و به سختی توجه را جلب میکند)
آیا صرف حضور قسمتی از بدن عکاس یا سایه و silhouette وی در عکس نتیجه را به سلف پرتره بدل میکند ؟
به هر حال باید فرقی بین قالب عکسی مثل اثر معروف Nadar (آواتار آقای قبادی) و عکس هایی که صرفا اثری از بدن عکاس (هرچند جزیی) در تصویر دیده میشود وجود داشته باشد.
سلام
بنظر من که میتونه سلف پرتره باشه
لزومی نداره همه سلف پرتره ها کلاسیک باشن
خیلی از عکاسهای صاحب نام از سایه خودشون عکس گرفتن و بی منظور هم این عکسها رو نگرفتن!(مثل سلف پرتره های سایه همین خانوم مایر که دو مقاله در سایت در موردشون نوشته شده )
این عکسی هم که شما اشاره کردید،فضا سازی خوبی داره و عکاس بخشی از این فضاست .
من قبلاً هم یکبار در تاپیک عکس با موضوع انسان نظر دادم که هر عکسی که سوژه انسانی درش باشه،به نوعی پرتره به حساب میاد ، ولی دوستان نظرشون این بود که منظور از پرتره همون تعاریف کلاسیک است .
نظر شما هم به نوعی دنباله روی نظر اوندست از دوستانه که تمایل دارند پرتره رو در قالبهای کاملاً کلاسیک قرار بدن که همه تعاریف اون از نقاشی وام گرفته شده .
برنارد شاو - کارش
البته که خیلی وقتها خیلی چیزها کلاسیکش قشنگه،اما باید این نکته در نظر داشت که عکاسی زمانی به تکامل اول خودش رسید (به معنای خارج شدنش از تکنیکهای دست و پاگیر چاپ و ظهور عکس و افزایش تولید دوربینها و به تبع اون کاهش قیمتها و عمومی تر شدن) که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم متقارن با شروع جنبشهای مدرن در هنر بود و دوران عکاسانی مثل جولیا مارگارت کمرُن که از دوربین عکاسی به مثابه بوم نقاشی استفاده میکرد کم کم در حال گذر بود و نسل جدیدی از عکاسان که عکاسی رو به خودی خود دارای این پتانسیل میدیدند که بتونه به خودش تکیه داشته باشه و نه به نقاشی در حال شکل گیری بود و موازی با اون ابزار هم پیشرفت میکرد و شاهد این هستیم که هنرمندانی مثل من رِی در کنار پیکاسو و دالی به خلق آثار هنری بوسیله ابزار عکاسی میپردازه و بعدها در همین راستا عکاسانی مثل آدامز و وستون در دل هنر مدرن،قواعد گذشته رو میشکنن و تلاش میکنن تا وجه هنری عکاسی رو با اتکا به جنبه های خود عکاسی ارتقاء بدن .
در دنیای هنر مدرن همه قواعد کلاسیک دگرگون میشن و پیکاسو همچین پرتره ای از خودش میکشه .
و بعد ها شاهد این هستیم که آدامز همچین پرتره ای از خودش گرفته که به عقیده من یه جورایی هجو پرتره کلاسیکه
و بعد در میون کارهای سلف-پرتره اش همچین عکسی میبینیم .
سلف-پرتره هم مثل همه ژانرهای هنری باید قالبی در دستان هنرمند باشه برای بیان حرفش،حسش،نظر یا عقیده اش و لازمه این انعطاف رو داشته باشه تا اون طوری بشه که به بهترین شکل بیان هنرمند رو منعکس کنه .
استفاده از یه سری قالبهای از پیش مشخص و متداول ، مثل قالبهای شعر کهن فارسی ، مفاعیل و مفاعیل و مفاعیلی بیش نیست!
هنرمند باید بتونه قالبها رو بشکنه و برای موزون شدن هرچه بیشتر با محتوای مد نظرش تغییر بده .
یا حق
ویرایش توسط ahmad.abaee : Sunday 17 June 2012 در ساعت 13:48
در سرزمینی که سایه ی آدم های کوچک بزرگ میشود، قطعا آفتاب در حال غروب است!
Nikkor 16-35 | Nikon F5