70D+EF-S 10-18+EF-S 18-135 STM+EF-S 24+EF 50 f1.8 STM
سلام و متشكر
روشن تر كردن سايه ها موردي بود كه خودم زياد به آن توجه نكرده بودم. ته رنگها را خيلي بالا و پايين كردم نزديك ترين رنگها به چيزي كه آن روز ديدم به اين شكل شد. عكس پانوراماي تشكيل شده از دو شات هست كه از بالا به پايين روي هم قرار گرفته اند و از ارتفاعات بالاي روستاي نوا گرفته شده است.
"تو قسمتی از جهان نیستی، تو خود جهان هستی"
سلام
داود معانی
"تو قسمتی از جهان نیستی، تو خود جهان هستی"
داود معانی
ارتفاعات ماسوله
سلام
دقيقا ذهن من هم با اين پست شما دچار تعجب و استارت مجدد شد. تعريف هايي كه در فكرمان هست آنقدر متفاوت هست كه فكر نمي كنم با بحث به جايي برسيم ولي چاره اي نيست استدلالها را بايد گفت تا جايي براي پيشرفت و يادگيري ايجاد شود. البته در گوشه ي ذهنم سعي مي كنم با توجه به تجربه ي بالاتر شما، بيشتر اين مسئله را بررسي كنم.
به نظر من تفاوت عكس شما با عكسهايي كه در كولاژ فرستاديد زياد هست. تمركز اصلي عكس شما روي ماهي گير و ماهي گيري هست. البته اگر اين مورد را قبول داشته باشيد. اگر ابعاد قايق و ماهي گيران و همچنين تعداد آنها اندكي كمتر بود عكس لب مرزي مي شد كه من ترجيح مي دادم بحثي رويش نداشته باشم.
هميشه براي تصميم گيري در مورد landscape بودن يك عكس برمي گردم به ريشه لغت land+scape:
All the visible features of an area of land
(ديكشنري آكسفورد)
عكس و مجموعه عكسهاي زير را براي ايده گرفتن در مورد عكاسي مستند ملاحظه بفرماييد:
https://imrulislamphotography.wordpr...y-photography/
http://lens.blogs.nytimes.com/2013/0...ep-fish-click/
يادآوري ميكنم عكس قبلي خودم را با كلي بالا و پايين كردن و فكر كردن در دسته منظره قرار دادم(به دليل وجود انسان).
"تو قسمتی از جهان نیستی، تو خود جهان هستی"
من هم استقبال می کنم از باز شدن موضوع
منظره واژه ایست عربی پس بهتر است از چشم انداز استفاده کنیم
Abstract من از نوشته های معتبر این است که در یک عکس چشم انداز، در صورت وجود انسان ؛ روی اجزای گرافیکی دیگر عکس جهت ایجاد حالت شبه انتزاعی کار میشود.
منظور از حالت انتزاعی یعنی خارج کردن اجزای گرافیکی مورد نظر از فرم و شکل طبیعی و نزدیک کردن به حالت تمثیلی.
مثلا در نمونه عکس هایی که قرار دادم یک فرم تمثیلی از عناصر گرافیکی عکس می بینید حتی اگر این عناصر ، وابسته انسانی باشند ( نه خود انسان )
در عکس خودم همین کارها روی بخش آسمان و نیز بدنه کشتی انجام گرفته است و به آن اضافه کنیند فرم تمثیلی از پرسپکتیو کشتی که در اثر استفاده از وایدترین فاصله کانونی حاصل شده است.
غوغایی که در بخش آسمان می بینید فرم تمثیلی از آسمان واقعی عکس اصلی است که با ابزارهای ادیت حاصل شده است یا سطح جزییات و کنتراستی که در سطح بدنه کشتی می بینید.
در عکاسی مستند به هیچ عنوان روی حالت انتزاعی اجزای گرافیکی نمیتوان تاکید داشت.
به این بحث ها اضافه کنید تصاویری از مناظر شهری را که در بخش منظره در سایت های معتبر ارسال می شود صرفا به دلیل حالت انتزاعی اجزای گرافیکی
ویرایش توسط davoud maani : Wednesday 17 February 2016 در ساعت 08:55
داود معانی
بهتره به مرحله اي قبل تر از اين برگرديم. در نگاه بنده عكاسي landscape زير مجموعه عكاسي nature هست. براي عكاسي nature معادل فارسي خوبي داريم؛ عكاسي طبيعت. كه همه چيز با توجه به اين واژه مشخص مي شود و جاي بحث بيشتري براي ما نمي گذارد.
عكاسي مناظر شهري را مي توان با عنوان cityscape يا urban landscape مورد خطاب قرار داد. چه لزومي هست اين دو ژانر را با هم تركيب نماييم؟(pure landscape vs urban landscape)
cityscape : the visual appearance of a city or urban area; a city landscape
(همان ديكشنري آكسفورد قبلي)
(درمورد تقسيم بندي بالا نمي توان هر ژانر را به طور صرف در يك شاخه قرار داد، بيشتر براي ايده گرفتن آنرا اينجا قرار دادم http://www.shutha.org/photo-genres)
در مورد ثمثيلي بودن يك عكس و اجزايش خوب دقيقا اين مورد موجب گرايش عكس به سمت fine art مي شود. البته اين كار در عكاسي landscape كار راحتي نيست و انتخاب اين ژانر براي رسيدن به اين هدف كار سختي است. به نظر من مخاطب اين عكس به دنبال اين پيچيدگي در عكسهاي landscape نيست. عكاسي landscape روي زيبابيي شناسي توجه ويژه اي دارد. تاكيد و دقت روي "تركيب بندي" در اين ژانر هم به اين دليل هست.
در نهايت به نظر من عكسي كه يك اتوموبيل زنگ زده 40 درصد از كادر آن را پر كرده است يك عكس landscape خالص نيست. البته شايد زنگ زدگي آنرا را بتوان نشانه اي از تاثيرات طبيعت روي آن دانست(دقيقا آن موردي كه شما قصد توضيحش را داشتيد).
دليل استفاده از واژه هاي غير فارسي، بهتر منتقل شدن مفاهيم و رسيدن به هدف در بحث هست. در انتها مي توان معادل هاي فارسي(اگر وجود داشته باشند و درست باشند) را جايگزين نمود.
"تو قسمتی از جهان نیستی، تو خود جهان هستی"