صفحه 3 از 4 نخستنخست 1 2 3 4 آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33
Like Tree376تشکر

موضوع: عکس شماره ۱۰

  1. #21
    كاربر فعال merdax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    January 2008
    محل سکونت
    Atlanta, GA
    نوشته ها
    638
    تشکر شده
    3357
    تشکر کرده
    5013

    پیش فرض

    من از تخت بودن این عکس در عذابم،عکس عمق ندارد، و این تخت بودن دقیقا همانطور که دوست دیگری اشاره کردند باعث تخت شدن اعضای سوژه شده
    من درباره نویز یا شاید هم grain نمیتوانم و نمیخواهم چیزی بگم
    اما باید اینو بگم که حس کردم عکس، میخواهد حامل پیامی باشد که ظرفیتش را ندارد
    به نظرم باید تمرین کرد تا همین عکس را از منظر دیگر کار کرد
    از زوایای متفاوت، با خلاقیتهای بیشتر، بر پایه نظم، هارمونی یا هر عامل زیبایی بصری دیگر
    عکس موفق نیست چون پیغام خود را نمیرساند و این را بیشتر تقصیر نبود عمق میدانم

  2. #22
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    در میانه هفته بررسی این عکس و پس از درگرفتن بحث‌های داغ صفحات گذشته، سوالی مطرح می‌شود که اساسا عکس خوب چیست؟ معیار شما برای قضاوت در مورد این عکس چیست؟ آیا عکس جالب، همان عکس خوب است؟ عکسی که روایتگر باشد، عکس خوب است؟ عکس خوب،‌ آیا همان عکسی است که خوب گرفته شده و پروسس شده باشد؟ آنهاییکه این عکس را خوب می‌دانند، چه جنبه‌ای از عکس باعث این قضاوت در نزد آنها گشته است؟

    مشخص است که نمی‌توان در پاسخ به این سوال حکم کلی داد. به عبارت بهتر و دقیق‌تر، معیارها و سنگ محک‌ها می‌توانند بسته به نوع عکس مورد قضاوت، تغییر کنند. پس در پاسخ به سوالات فوق، فقط همین عکس را در نظر بگیرید.
    A_Maddah، Christ Melikian، journalist و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

  3. #23
    كاربر فعال aidin594 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    Sweden
    نوشته ها
    796
    تشکر شده
    4500
    تشکر کرده
    2641

    پیش فرض

    آیا عکس جالب، همان عکس خوب است؟ عکسی که روایتگر باشد، عکس خوب است؟ عکس خوب،‌ آیا همان عکسی است که خوب گرفته شده و پروسس شده باشد؟
    فکر میکنم عکس خوب حداقل دارای یکی از مشخصه های بالا میباشد.

    آنهاییکه این عکس را خوب می‌دانند، چه جنبه‌ای از عکس باعث این قضاوت در نزد آنها گشته است؟
    من جزو این دسته نیستم و با دید خودم جنبه خاصی در این عکس پیدا نکردم. (با احترام به عکاس و انتخاب کننده این عکس جهت نقد)

  4. #24
    كاربر فعال ssobhdel آواتار ها
    تاریخ عضویت
    August 2009
    نوشته ها
    594
    تشکر شده
    6125
    تشکر کرده
    5521

    پیش فرض

    سلام
    این اولین نقدی هست که پس از این ۱۰ عکس می کنم پس اگر اشتباه یا ناقص بود به بزرگی خود ببخشید.
    وقتی عکس را می بینم پیش خودم فکر میکنم میدونم که عکاس خواسته چه حسی را به بیننده القا کنه اصلا فکر نمی کنم و اهمیت نمیدم که گوشه قاب توی عکسه یا مثلا چشم سوژه توی نقطه طلاییه پس بیننده حواسش ....
    من این عکس را جزو دسته mood به حساب میارم تا پرتره (شاید اشتباه می کنم). و به همین دلیل است که به قاب و ... اهمیتی نمی دم ولی چیزی که در این ژانر برای من مهمه پیام و حسی است که عکس می خواد به هر نوعی به من بده. فکر میکنم برای اینگونه عکسهای حسی دو عنصر بیش از همه می تونه پیام را به بیننده منتقل کنه یکی سایه و دیگری چشم سوژه (نوع نگاه). از نظر من این عکس نتوانسته پیام خود را به خوبی منتقل کنه شاید باید روی نوع نگاه بیشتر کار میشد ولی سایه را می پسند و اگر من جای عکاس بودم حتی کنتراست را بیشتر هم میکردم.
    از اینکه جرات نقد کردن را پیدا کردم خوشحالم هر چند اگر غلط باشد.
    در ذیل چند نوع از این تیپ عکسها را آوردم تا منظورم را بهتر برسانم به سایه روشنها - نور - و نوع نگاه ها توجه کنید.


    nmroshan، Persian، A_Maddah و 16 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  5. #25
    كاربر فعال shabab آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2006
    محل سکونت
    سنندج - ماهشهر
    نوشته ها
    957
    تشکر شده
    1748
    تشکر کرده
    8245

    پیش فرض

    مدتی است بخاطر برخی مشکلات فقط فرصت خواندن بحثهای دوستان را دارم اما همچنان مشتاق شرکت در بحثهای این تاپیک هستم.
    تا قبل از دیدن نقد دوستان نظری راجب این عکس نداشتم و فقط آنرا محدود به یک پرتره ساده و شاید دور از تکنیکهای نورپردازی و چهره انگاری می دانستم. تنها نقطه جالب عکس را حالت پریشان و در عین حال متبسم سوژه می دیدم (هرچند ساختگی اما با ارزش)ولی هیچ استباطی از آن نمیکردم .اما اشاره دوستان به قاپ عکس روی دیوار و همچنین نورپردازی تخت و بدون عمق عکس باعث شد که آنرا از دید دیگری شاید فیمینیستی ببینم .
    بنظرم عکاس میخواسته با نورپردازی تخت سوژه را یک قاب عکس دیگر بر دیوار نشان دهد و با این فرض موهای پریشان سوژه من را بیاد ناملایمات و تبعیضهای روزانه ای می اندازد که جامعه مرد سالار این روزها بر زنان وارد می سازد (بر درست یا غلط بودن این تبعیضهآ کاری ندارم ) و چهره متبسم و بی تفاوت این خانم شاید نشانی از نوعی تسلیم و بی تفاوتی در برای این ظلمها فشارها و تبعیضهای روا رفته بر این جنس ضعیف باشد گویی سوژه از گذشته ای سخت و پریشان آمده است و امروز ناتوان از درمان مشکلات همچون یک قاب عکس دیگر بر دیوار . ضعیف و بی جان ناتوان و نامید از ایستادگی ویا تغییر فقط نظاره گر گذر روزگار است تا هرچه پیش آید خوش آید.
    و همچنین شاید لازم به گفتن نباشد که عکاس هیچ قصدی در نشان دادن سوژه از دیگاه زیبایی نداشته است .
    چهارشنه سوری خوبی داشته باشید
    nmroshan، A_Maddah، journalist و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  6. #26
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    ۱- آیا معیار قضاوت در مورد همه عکسها یکسان است؟
    ۲- آیا بررسی و تفسیر همه عکسها با روش یکسانی انجام می‌شود؟
    A_Maddah، journalist، Navid7h و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

  7. #27
    كاربر فعال aidin594 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    Sweden
    نوشته ها
    796
    تشکر شده
    4500
    تشکر کرده
    2641

    پیش فرض

    سلام
    به نظر من معیار قضاوت در مورد هر عکسی متفاوت است وبا روشهای متفاوتی انجام میشود. (تا اینجا که شد پست قبلی!)

    اما نکته مهم این است که کسی که عکسی را نقد میکند معمولا معیار قضاوت مشخصی دارد و تفاسیر را از منظر خودش ارایه مینماید. به عبارت دیگر میتوان از روی تفسیر یا نقد های یک شخص تا حدودی میتوان به دید کلی او پی برد.
    به عبارت دیگر هر بیننده دنبال عناصر خاصی در یک اثر میگردد.
    مثال هم همین نقدها و دفاعیات و نقد نقدها در عکس شماره 10.


    امید دارم دوستان به من بگویند که در این مورد با من موافق هستند یا نظر دیگری دارند؟
    ویرایش توسط aidin594 : Tuesday 15 March 2011 در ساعت 23:42
    nmroshan، A_Maddah، journalist و 4 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  8. #28
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    یک پرتره کلاسیک از شاعره انگلیسی ادیث سیتول

    این پرتره کار معروف سسیل بیتون است که پرتره‌هایش مشهور است


    A_Maddah، farsad، journalist و 6 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

  9. #29
    كاربر همراه journalist آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2007
    نوشته ها
    121
    تشکر شده
    183
    تشکر کرده
    298

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط nmroshan نمایش پست ها
    با این عکس پرونده این بحث‌ها در سال ۸۹ با ده عکس بسته می‌شود.
    امیدوارم در سال دیگر نیز این بحث‌ها ادامه یابد. و اگر دوستان مایل باشند می‌توان بخش‌های دیگری نیز در همین راستا در فروم ایجاد کرد.
    احتمالا در تعطیلات نوروز فعالیت این قسمت و انتخاب عکسهای جدید دچار وقفه خواهد شد اما انشالله پس از تعطیلات، مجددا کار را شروع خواهیم کرد.

    در مورد فعالیت این قسمت پذیرای پیشنهادات و انتقادات دوستان (در تاپیک نظرات و پیشنهادات) هستیم.

    عکس شماره ۱۰ :




    این عکس شاید در نظر اول، عکس دشواری برای نوشتن باشد. اما فرصت خوبی است که در پایان سال، خود را در این زمینه محک بزنیم.
    جسارتا من هم یه مطلب مینویسم ...
    از دید من فارق از مسائل تکنیکی عکس ...احتمالا !!! تمام تلاش عکاس رساندن بیننده به یک احساس است ... چشم بیننده فورا سر میخورد به سمت چشم سوژه ... اما پس از کمی معطل شدن در آنجا با توجه به اینکه چشمها درخشندگی یا پروسس خاصی ندارند پس نوع نگاه و فرم شکل گیری صورت تعیین کننده مفهوم عکس هست ...
    اما در این عکس موها و پریشانی موها در لبه پشت سر بسیار بی نظم است ... خال زیر چانه از بیتوجهی عکاس در جزئیات و همچنین موهای سر روی صورت که سایه آن باعث به هم ریختگی وضعیت چشم چپ که یکی از مهم ترین نشانه های تصویر است و شاید نقطه اصلی و کلیدی این عکس هست هم از بی توجهی عکاس به هدف عکس دلالت دارد ... اگر از وسط صورت یک خط بکشیم ... و به دو نیمه صورت به طور جداگانه نگاه کنیم متوجه مطلب مهمی میشویم در چشم راست شما آرامش و در سمت چپ غم و درماندگی میبینید ... این مطلب باعث سر درگمی بیننده از هدف عکاس میشه ... تابلو بریده شده در تصویر باز هم نشانه بی توجهی عکاس است اما هرچند میتواند پیامی باشد از امنیت فضایی که شخص در آن قرار دارد ... اما این روش برای رساندن مطلب به بافت عکس لطمه زده است ...
    اما سایه چند چیز در دل خود دارد این که سوژه در واقع پشت به منبع نور دارد و به سمت مخالف نور نگاه میکند دلالت بر آزادی و امنیت سوژه دارد اما اگر همین حالت سويژه به سمت نور نگاه میکرد احساسهای متفاوتی رو القا میکرد اینهم به خودی خود میتواند تصویر را دچار ابهام بیشتری کند ... سایه از شفافیت و لبه های واضحی برخوردار نیست و سایه های خطوط زیر چانه در سایه باز هم از بینظمی و بی دقتی عکاس در جزییات عکس خبر میدهد ...و همینطور نوع حالت سایه با حالت سوژه متفاوت است و انگار کمی مصمم تر است رنگ سیاه لباس به نظرم به هدف هدایت نگاه بدون جلب کوچکترین توجه به سمت صورت است ..اما لبه های موها این مطلب را رعایت نمیکنه و باز هم ایجاد تناقض میکنه...
    در واقع من هرجا را که نگاه میکنم بی نظمی و تناقض رو در این عکس میبینم و به نظرم یک پرتره خانگی از یک عکاس تازه کار باشد و جناب روشن به هدف پرورش ذهن دوستان در نقد این عکس رو قرار دادند که واقعا کار جالبی است اگر این باشد ... در هر حال بسیار ممنون از این تاپیک بسیار جالب
    جناب روشن امیدوارم جسارت بیش از حد بنده رو ببخشید .....
    ارادتمند
    nmroshan، A_Maddah، farsad و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    سياوش
    It is not the gear, it is the guy behind the camera :)

  10. #30
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    شاید یکی از اهداف مهم برپایی چنین بحث‌هایی در تالار، تغییر روش برخورد با عکس بود. اینکه عکس را باید چطور دید و از چه منظری آن را تحلیل کرد و در نهایت به قضاوت نشست.
    مهم است بدانیم که بسیاری از عکس‌های مشهور و معروف تاریخ عکاسی، از منظر هیچ کدام از معیارهای معمولی که ما برای دیدن عکس‌ها از آن سود می‌بریم، نمی توانند عکسهای برجسته ای باشند. پس چگونه است که چنین مشهور شده‌اند. شاید بگویید، وقتی عکسی قدیمی می‌گردد و صاحب معروفی نیز دارد، خودبخود ارزنده می‌گردد. اما شاهد رد این ادعا، آنست که این روال هنوز هم ادامه دارد و عکس‌های جدید بسیاری هم می‌بینیم که همین‌گونه ارزش‌گذاری شده‌اند و دیگر آن‌که برخی عکس‌ها، تنها تک‌عکس صاحبش هستند که معروف و مشهور گشته‌اند.

    پس سوال این است که روش ارزش‌گذاری عکس‌ها چون است که چنان عکس‌هایی را مشهور کرده است.
    پاسخ در تقسیم‌بندی عکس‌ها نهفته است که نباید همه عکس‌ها را از یک منظر دید. معیارهایی که ما برای بررسی و ارزش گذاری عکسهای پرتره در این تالار استفاده می کنیم، چیستند؟ نور و نورسنجی و وضوح و کادر و ... است. آیا در مورد همه عکس های پرتره باید چنین کنیم؟
    در کتاب نقد عکس بَرِت، آمده است که عکسها برای تفسیر و تحلیل در یکی از ۶ دسته زیر قرار می گیرند:
    عکسهای توصیفی
    عکس های توضیحی
    عکسهای تفسیری
    عکسهای ارزیابی اخلاقی
    عکسهای ارزیابی زیبا شناختی
    عکس‌های نظری

    توضیح کامل این تقسیم بندی و نمونه‌های هر یک به تفصیل در کتاب آمده است که شایسته است در این برهه زمانی به آن مراجعه شود.
    عکسی که از جهت زیباشناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد، رنگ و نور و طیف روشنایی و کادر و ... معیارهای ارزیابی‌اش هستند ولی عکس‌های تفسیری، بخاطر ابهامی که درآنهاست و بخاطر نیازی که به تاویل مفسر دارند، اهمیت می‌یابند و کسی در مورد آن عکسها به دنیال معیارهای قبلی نیست.

    بسیاری از عکس‌ها ممکن است در بیش از یک دسته قرار گیرند و یا این قابلیت را داشته باشند که از چند منظر مورد بررسی قرار گیرند.
    در هر کدام از ارزیابی‌های فوق، باز هم همان معیارهایی که در چند بحث قبلی ذکر شد، یعنی منطق ارزیابی و استواری متن نقد، همچنان معیار شناخت و ارزیابی نقد هستند. نقدِ نقد که خود مایه بحث‌هایی در همین عکس اخیر نیز شد.




    این عکس از جهت معمول بررسی عکس‌های پرتره حرف زیادی برای گفتن ندارد. همانگونه که دوستان اشاره کردند. از سوی دیگر در این عکس برای ارزش‌گذاری‌اش نیازی نیست که متوسل به نشانه‌های موجود در عکس شویم و از هر یک تفسیری بازتولید کنیم که براحتی توسط خواننده جدی، رد شود که چرا و چه دلیلی پشت تفسیر شما وجود دارد که چنان داستانی از عکس ساختید.

    اما عکس بی‌ارزشی نیست. عکسی است ساده و بی‌ادعا اما ذهن بیننده را درگیر می‌کند. مجموعه عناصر موجود در عکس ذهن را به بازی می‌گیرند و نمی‌گذارند که بسادگی از آن رد شویم. جهت نگاه سوژه و چشم‌هایش شاید قوی‌ترین عنصر موجود در عکس باشد که باعث چنین دریافتی می‌گردد. نمی‌توانیم براحتی برای ذهن کنجکاو خود دلیل و منطق بیاوریم که این عکس در چه شرایطی گرفته شده است و چرا چنین حالتی در نگاه و چشمهای سوژه وجود دارند. موهای او این‌گونه پریشان است و این پریشانی را سایر شرایط عکس مانند نور جهت‌دار و سایه سختش تشدید می‌کند. شاید حتی خود را به جای عکاس یا سوژه بگذاریم و در ذهن خود به دنبال شبیه سازی شرایط باشیم تا بهتر بتوانیم کنجکاوی ذهن را پاسخ دهیم.

    چه به جواب برسیم و چه ذهن‌مان را نتوانیم اقناع کنیم، همین نکته است که عکس را ورطه بی‌ارزش بودن دور می‌کند. ایجاد حس ابهام و تفکر و تعقل در بیننده، یکی از جنبه‌های مهم ارزش‌گذاری عکس‌هاست. اینکه بتوان عکس را بیش از یک نگاه سرسری دید، به آن امتیاز می‌دهد. تاکید می‌کنم اصلا عکس نیازی به تاویل و تفسیر ندارد. نیازی به داستان سازی ندارد. اما همین وقفه‌ای که در ذهن ایجاد می‌کند و همین تلنگری که به بیننده مشتاق می‌زند کافیست.

    عکس فوق کار نوید حسینیان است. از او عکس‌های بهتری هم در فروم وجود دارد اما این عکس، ذهن مرا به بازی گرفت و برایم ارزش‌مند شد و خواستم که با انتخاب آن، این احساس را به دوستان دیگر نیز منتقل کنم. انتخاب چنین عکسی یک چالش برای عکاس نیز محسوب می‌گردد. چرا که عکس را در معرض قضاوتهای گوناگون و بعضا بسیار سخت قرار می‌دهد که بدین وسیله از او تشکر می‌کنم.
    A_Maddah، yasin-m، Mashhadi Vahid و 22 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1 2 3 4 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •