صفحه 2 از 4 نخستنخست 1 2 3 4 آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33
Like Tree376تشکر

موضوع: عکس شماره ۱۰

  1. #11
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    November 2006
    نوشته ها
    231
    تشکر شده
    2147
    تشکر کرده
    817

    پیش فرض

    پیش از هر سخنی باید به کاویدن آنچه که تاکنون در این جستار گذشت بپردازم.

    دوستان، در کنار برشمردن سستی ها و کاستی های اثر، پیداست که تا اندازه ای هم شگفت زده اند که چگونه چنین عکسی برگزیده شده است!

    اما من از هوشمندی دکتر روشن گرامی در این گزینش ویژه، لبخند بر لبانم آمد.
    ایشان گام بلندی در دگرگون کردن حال و هوای این انجمن برداشت و دلیلش همین که شور گفتگو که کمابیش داشت به سردی میگرایید، یکباره بالا گرفت و گرم شد.
    و هدف، همین است و بس.

    چنین نیست که دکتر روشن، هر عکسی را که بر می گزیند یک شاهکار هنری و یک پدیده ی بی همتا بداند.
    اگر اینگونه بود که استاد باید شاهکارها را دست چین میکرد و شاگردان نیز تنها سر فرود آورده و لب به ستایشگری میگشودند!
    و سرانجام چه میشد؟! چه بهره ای به ما میرسید؟! و اصلاً چه بر سر معنای اندیشندگی و گفتمان می آمد؟!

    گزینش عکسها بر پایه ی این سنجه: که تا چه اندازه میتوانند برانگیزاننده ی سخن و اندیشه (به ویژه در این انجمن) باشند، استوار است.
    برپادارنده و آغازگر گفتگوها همچنین نگاه های گوناگون را که در جستارهای پیشین بازتابیده است، ارزیابی میکند و از آن اثر می پذیرد و نتیجه میگیرد که برای پیشبرد این جریان چه راهکار جدیدی را بیازماید.
    و همه ی این نکته سنجی ها و ژرف نگری ها و نواندیشی ها در عکس منتخب بعدی، خود را آشکار میسازد (چنان که می بینیم).
    و بسا مایه ی خشنودی است که خرد و دانش و هوش، این جریان را هدایت میکند.


    و اما این عکس:
    درباره ی نورپردازی اش نمیتوان چندان چیزی گفت چون پیداست که عکاس از نور طبیعی محیط (که بسیار هم ضعیف بوده)، بهره گرفته است.
    سرعت کم شاتر و ایزوی بالا و دیافراگم باز، نمایانگر این واقعیت اند.

    من ایرادی در فوکوس نمی بینم، بلکه عمق میدان کم و شاید هم اندک لرزش دست عکاس (اگر سه پایه در کار نبوده باشد) این احساس را دامن میزند که مشکلی در فوکوس هست.
    البته عکس را باید در ابعاد بزرگتر دید تا بتوان نظر قطعی داد.

    فقر نور و یکنواختی اش تصویر را دچار افت کیفیت و ناتوان از انگیزش بیننده کرده است.
    انتظار میرفت که در این کمبود نور، نیمرخ راست خانم که بیشتر میتوانست از روشنی، بهره مند شود، چرخش بیشتری به سمت نور داشت و یا موهایش را از برابر چهره اش کنار میزد تا این سایه ها در آن پدیدار نمیشد.

    البته من از قانونی سخن نمیگویم که قاطعانه حکم میکند: موی سر هرگز نباید در برابر چهره، قرار بگیرد!
    چه بسیار پرتره های چشم نواز و دل انگیز و اثرگذار دیده ایم که در آنها موی سر، بیشترین فضای چهره را پوشانده است.
    اما در این عکس، ریختن موی سر در چهره (آن هم نیمرخی که تشنه ی نور است) نه بایسته میتواند باشد و نه با حالت این خانم، سازگاری دارد و نه مفهومی را میرساند.

    این ژولیدگی، نشانه ای نیست که در ما احساس نیرومند و ویژه ای را بیدار کند.
    من بجای: «اندوهگین» و «اندیشناک» و «دلتنگ» میگویم: «بی اعتنا» و این را هم خیلی آهسته بر زبان می آورم چون حتا نمایش «بی اعتنایی» میتواند بسیار قویتر و اثرگذارتر از این ثبت باشد.
    و حتا ژولیدگی بانویی که تازه از خواب برخاسته و کسالتش هیچ معنای ارزشی و احساسی عمیقی ندارد، باز هم میتواند بهتر به تصویر کشیده شود.
    در عناصر این چهره _ برخلاف موها _ هیچ اثری از پریشانی نیست.
    این چهره میتواند آبستن بسیاری از حالتها و احساسها باشد ولی به هیچ کدام نمیتوانیم چنگ بزنیم و به زبان ساده ی روزمره بگوییم: «ایناهاش».
    و همین سردرگمی و ابهام که میتواند در موارد دیگر، مایه ی قوت عکس باشد و گریبان ما را سخت بچسبد، در این مورد انگار که کاری به کار ما ندارد و خوره ی رمزگشایی را به جان ما نمی اندازد.

    گوشه ی تابلو نشان میدهد که این خانم در خانه اش (یا هر خانه ای) به دیوار تکیه داده است، و پشت او پرده ی آتلیه نیست.
    این یک نشانه است.
    شاید این نشانه میتوانست بهتر، خود را بنمایاند اما در هر حال، دلیل حضورش این است که بگوید: «خانه».
    و «خانه»، حریم خصوصی و خلوت شخصی را یادآور میشود و خانم با روی گرداندن از عکاس و بی اعتنایی محض به حضور او میتوان گفت «دوربین زدایی» میکند تا همه چیز طبیعی به نظر برسد.
    نکته ی دیگر اینکه:
    سایه ی تابلو در جهت مخالف سایه ی خانم، قرار گرفته است و به نظر عجیب می آید! چون بیننده، انتظار ندارد که یک نور هم از روبرو (کمی هم از بالا) به این بانو، تابیده باشد!
    (این عکس، همه ی ویژگی خود را باید از تک نور و روشنایی طبیعی محیط بگیرد، نه اینکه لامپی هم فرضاً در جهت مخالف نور اصلی، روشن باشد و چنین سایه ی مزاحمی را ایجاد کند.)

    اما سایه ی اصلی:
    سایه که میتوانست کلید حل این فروبستگی در معنا و نقطه ی عطفی برای همه چیز باشد، رانه ای نیست که پرده از نهفت رازی بردارد و نمایی دیگرگونه از شخص بر دیوار بنگارد.
    این خانم، سایه اش هم نمیخواهد حرفی بزند.

    فراموش نکنیم که خاموشی نیز باید سخنی بگوید تا شنیده شود.
    و اگر خاموشی و تنهایی را میخواهیم به تصویر بکشیم، اینها باید زبان بگشایند و از گوشه گیری بپرهیزند، نه اینکه هنگام نمایش نیز دم فرو بندند و چهره بپوشانند.

    سالها پیش لطیفه ای ساخته بودند که: «شخصی داشت به نوار خالی گوش میداد و گریه میکرد؛ گفتند: چکار میکنی؟ گفت: بیچاره خواننده اش لال است.»
    کمی درنگ در این داستان _ که هدفش شوخی و خنده است _ ما را به نکته ای بس جدی و حقیقتی بس بزرگ، رهنمون میشود.



    و در پایان: فراموش نکنیم که ما تنها همین یک عکس را اکنون نقد و بررسی میکنیم، نه کارنامه ی عکاس گرامی را (که میدانم درخشندگیهای بسیار دارد).
    nmroshan، Persian، A_Maddah و 19 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  2. #12
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    208
    تشکر شده
    479
    تشکر کرده
    752

    پیش فرض

    سلام
    خیلی خوشحال می شوم نظر دوستان را می شنوم که باعث گسترش نگاه دیگران می شوند.
    همه چه منتقد ،چه مخاطب و عکاس می دانیم که این نوشته ها فقط نظر شخصی افراد است و لاغیر...
    از نظر تکنیکی دوستان اشارات خوبی داشتند و ضعفهایی هم وجود دارد.
    اما آنچه در این عکس مرا آزار می دهد فرم بدن سوژه است که به خاطر سیاهی کامل خیلی تخت به نظر می آید.
    درمورد گوشه قاب عکس، خوب برداشتنش کار راحتی است ولی من با بودنش موافق تر هستم فکر می کنم وزنه ای است در مقابل سوژه و یک جورایی با قاب (نوار سیاه دور عکس )خود عکس همخوانی دارد.شاید هم همانطور که گفته شد حس دیوار و خانه را تداعی میکند.
    در مورد ژست و حس سوژه من می پسندم هم طرز نگاه را وهم حالت پریشانی موها را، مخصوصا موهایی که سایه آنها روی صورت افتاده وبه حالت غمگین بودن سوژه کمک کرده(یک جورایی مانند خط راه اشک شده) هرچند شاید دلیل خاصی برایش نداشته باشم ولی حس جالبی دارد و اعتقاد دارم احساس انسانها خیلی فراتر از کلمات هستند وبیان احساس با کلمات به طور کامل انجام نمی شود.
    با اجازه یک مثال بزنم:
    چند وقت پیش در اخبار اعلام شد فردی در فلان کشور بعد از سالها زندان، بیگناه شناخته شد و آزاد شد. در تصویر هم طرف خیلی خوشحال بود.
    یکی از اطرافیان پرسید طرف الآن چه احساسی دارد؟ خوب نظر زیاد بود ولی شخصی گفت : تا چند سال بی گناه زندان نری و بعد آزاد نشوی نمی دانی چه حسی داره!
    مسلما خیلی از حس ها تا تجربه نشوند قابل درک و درنتیجه قابل انتقال نیستند

    موفق باشید
    nmroshan، A_Maddah، Daruosha و 4 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  3. #13
    كاربر همراه vahidmir2000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    290
    تشکر شده
    570
    تشکر کرده
    424

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط A_Maddah نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    جناب میر احمد یک سئوالی داشتم.به فرض دوست شما اگر عکسی را پیش شما اورد تا نقدش کنید و دیدید که عکس از نظر کلیت حرفی برای گفتن ندارد اما جزئیاتی دارد که در خور تشویق یا بحث و گفتگو است به دوستتان می گویید عکستان چون از نظر کلیت حرفی ندارد بقول ما :برش دار بنداز دور؟
    این تاپیک بنا شده تا در باره همه نکات مهم عکس بحث و گفتگو شود هم از در ضعف و هم از در قوت صحبت شود.این تاپیک بنا شده تا هم نیمه خالی و هم نیمه پر لیوان دیده شود.
    من فکر می کنم اگر شما یک ترانه سرودید و سپس پیش یکی از استادان خود برای نقد ببرید هر چند ترانه شما خوب نباشد اما اگر بیتی خوب و زیبا در ان وجود داشته باشد استاد شما حتما به ان اشاره خواهد کرد و تشویق نیز هم
    با عرض معذرت از همه دوستان بخاطر اف تاپیک.
    خدا یارتون
    یا حق
    جناب مداح سلام.
    قبل از هرچیزی دو نکته رو باید بگم.
    1- چه جوری حتی بدون اینکه پست من رو با دقت بخونید سریعا شمشیر کشیدین و تمام نظرات منو رد کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جمله آخر من چی میگه؟" توجه بی دلیل به جزئیات" توجه داشته باشین بی دلیل ....
    2- جالبه که وقتی در این فروم کسی با کسی تقریبا سر جنگ پیدا میکنه همه ازش تشکر میکنند. 13 نفر از اینکه جناب مداح جواب بنده رو دادن متشکر شدن.

    جناب مداح خوشحال میشم که نظرات من رو در مورد عکسهای قبلی هم بخونید که تقریبا از تموم اونها به یک حد خاصی تعریف و تمجید کردم و البته اگر ایرادی به ذهنم رسیده گفتم. اینجا هیچکسی حکم نمیکنه و صحبت هیچکدوم از دوستان وحی منزل نیست پس بهتره که مخصوصا در این تاپیک خاص هرکسی نظرشو بگه و اگر از نظر دوستان خوشش اومد یه دکمه تشکر هم بزنه. اگر واقعا لازمه من پیشنهاد میدم یک دکمه تنفر هم زیر پستها طراحی بشه.

    جناب مداح خوشحال میشم به جای آف تاپیک نظرتونو در مورد این عکس بنویسید که استفاده کنیم. از دیگر دوستان هم خواهش میکنم حداقل در این تاپیک از گفتگوهای دو نفره پرهیز کنند و فقط و فقط رسالت اصلی این تاپیک رو اجرا کنند.

    جالبه که آقای مداح از مطلب آفای داریوش آقاجانی که اون هم تقریبا سراسر نقد عکس هست تشکر کردن ولی با بنده وارد بحث شدند.
    A_Maddah، saadi126 و NetNegar تشکر می‌کنند.
    Back for Good

  4. #14
    كاربر بسیار فعال شاهین اکبری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2008
    محل سکونت
    Shahin Akbari
    نوشته ها
    1,331
    تشکر شده
    4053
    تشکر کرده
    4538

    پیش فرض

    با سلام

    نکاتی رو که جناب آقاجانی اشاره فرمودند ( کیفیت، شارپ، فوکوس، سایه ، پیوستگی مو و لباس ) هر چند صادق است اما به نظر بنده در این عکس خاص هیچکدام دال بر نقص نیست چراکه قطعا هدف عکاس تهیه یک پرتره پرسنلی ساده یا معرفی اشخاص نبوده . من معتقدم عکاسی مفهومی خاستگاه خلق اثر بوده و از این حیث من هیچ یک از موارد مذکور را خارج از شرایط ایده آل نمیبینم چرا که مقیاس ارزشگذاری آثاری که جنبه هنری پیدا میکنند از این موارد فارغ است و گاهی هم حرکت در جهت عکس آن موارد، خود دستمایه ای میشود برای ایجاد تعامل احساسی بیشتر با بیننده.

    این عکس رو من قبلا دیده بودم و به شدت در نظرم خاص جلوه نمود . چرا ؟ دیدن عکسی در ظاهر ساده ( بسیار ساده در نگاه اول ) از دوستی که میشناختمشون و در ذهن بنده از این حرف و حدیثها مبرا بود، باعث این تردید در من شده بود. اگر عکاس را نمیشناختم شاید میتونستم بگم یک عکس معمولیست اما قضیه متفاوت است .

    اندیشه ذهنی و پیامی را که عکس قرار است انتقال دهد آنقدر پیچیده و مخفی است که به راحتی با این شرایط اجزای تصویر ( از جمله حس سوژه انسانی ) و نحوه همچینی آنها قابل اکتشاف نیست و رسالت انتقال در ابهام و اما و اگر مانده ، و مفهومِ عکس، معما گونه ای به نظر میرسد.
    اگر پیام عکس تنها همان فضای اندوه باشد، از یک لحاظ برای من خاص است : طرح شیوه ای دیگر و به دور از کلیشه های همیشگی برای ترسیم غم

    نکته ای که در مورد نورپردازی قابل تامل است تضاد در توازن نور است : پشت سر روشنی، پیش روی تاریکی ... شاید نکته همین باشد.
    در یک جمله، عکس از دید بیننده آنقدر ساده است که مفهوم موجّهی از آن استخراج نمیشود ، همچنین یافتن ایده عکاس هم با این شواهد بسیار دشوار و احیانا مبنی بر حدس و گمان خواهد بود.


    پی نوشت : برای من بسیار جای سوال بود که این عکس چه نکاتی دارد ... تا امروز دیدم که همان عکس برای نقد انتخاب شده و با اشتیاق تمام از نظرات دوستان لذت بردم .تمام نکاتی را که قبل تر در عکس نگاه میکردم اما نمیدیدم .نوشته های دوستان کمک کرد تا علت توجه خاص رو به کار پیدا کنم : هیچ چیز در فوکوس کامل نیست و هیچ محور غالبی وجودندارد.
    ویرایش توسط شاهین اکبری : Sunday 13 March 2011 در ساعت 04:50 دلیل: اظهار نظر در مورد نورپردازی
    nmroshan، farsad، journalist و 4 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    FD master

  5. #15
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38312
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    جناب میراحمد
    در این سلسله بحث‌ها انتقاد و بیان عیب‌ عکسها اصلا مشکلی ایجاد نمی‌کند. هر چقدر دوست دارید می‌توانید رک باشید. تنها مرزی که نباید از آن رد شوید، توهین است که خوشبختانه نظر شما توهین آمیز نبود.

    غیر از نقد عکس‌ها، کاربران می‌توانند نقدها را نیز نقد کنند. نقدِ نقد نیز دنیای وسیع و پیچیده ای دارد. شاید پیچیده‌تر از نقدِعکس.

    همانگونه که ناقد حق دارد بدون رودربایستی و تعارف، عکس را نقد کند، باید نقدِ نقد خود را نیز بدون مشکلی پذیرا باشد. حتی اگر رک باشد. شما می‌توانید به نقد آقای مداح راجع به نقد خودتان پاسخ دهید. اما نباید و شایسته نیست که نقد او را ناشایست، رفتاری عجیب، نشانه جنگ یا آف تاپیک بدانید.
    A_Maddah، Daruosha، Mashhadi Vahid و 23 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

  6. #16
    كاربر همراه vahidmir2000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    290
    تشکر شده
    570
    تشکر کرده
    424

    پیش فرض

    چقدر تشکر کننده در این فروم زیاده. تقریبا مدیران فروم و اعضای فعال و بسیار فعال و بیش از حد فعال هرچی میگن ازشون تشکر میشه ولی منی که تازه کاربر همراه به حساب میام تقریبا از تمام فعالیتهام ایراد گرفته میشه و حتی در یک مورد چند روز پیش بهم اخطار هم داده شد. میگم بیایم در یک اقدام اساسی دکمه تشکر رو فقط برای پستهای مدیران این سایت قرار بدیم...........یا حق خدانگهدارتون.. خواهش میکنم قبول زحمت بفرمایید اکانت من رو از این فروم وزین حذف بفرمایید
    A_Maddah، yasin-m، shabab و 7 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    Back for Good

  7. #17
    كاربر بسیار فعال Amir Abdolpanah آواتار ها
    تاریخ عضویت
    April 2009
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,889
    تشکر شده
    20281
    تشکر کرده
    10736

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط vahidmir2000 نمایش پست ها
    چقدر تشکر کننده در این فروم زیاده. تقریبا مدیران فروم و اعضای فعال و بسیار فعال و بیش از حد فعال هرچی میگن ازشون تشکر میشه ولی منی که تازه کاربر همراه به حساب میام تقریبا از تمام فعالیتهام ایراد گرفته میشه و حتی در یک مورد چند روز پیش بهم اخطار هم داده شد. میگم بیایم در یک اقدام اساسی دکمه تشکر رو فقط برای پستهای مدیران این سایت قرار بدیم...........یا حق خدانگهدارتون.. خواهش میکنم قبول زحمت بفرمایید اکانت من رو از این فروم وزین حذف بفرمایید
    اشتباه و احساسی با قضیه برخورد کردید. من هم همیشه در برخورد با مسائل درگیر احساس می شوم، اما سعی می کنم که بر طبق آن کمتر عمل کنم.

    اگر مشکلتان با تشکر هاست، قول می دهم که تا شب پست شما بیش از 20 تشکر بخورد، اولین نفر هم خود من.

    اما این برداشت های احساسی شما ممکن است در دنیای واقعی هم شما را به ترک گروه های مختلف وادار سازد، صبور باشید.
    ویرایش توسط Amir Abdolpanah : Sunday 13 March 2011 در ساعت 15:55
    nmroshan، Persian، A_Maddah و 18 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    مهمتر از عکاس خوب بودن، انسان شریف بودن است.


  8. #18
    كاربر بسیار فعال شاهین اکبری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2008
    محل سکونت
    Shahin Akbari
    نوشته ها
    1,331
    تشکر شده
    4053
    تشکر کرده
    4538

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط vahidmir2000 نمایش پست ها
    چقدر تشکر کننده در این فروم زیاده. تقریبا مدیران فروم و اعضای فعال و بسیار فعال و بیش از حد فعال هرچی میگن ازشون تشکر میشه ولی منی که تازه کاربر همراه به حساب میام تقریبا از تمام فعالیتهام ایراد گرفته میشه و حتی در یک مورد چند روز پیش بهم اخطار هم داده شد. میگم بیایم در یک اقدام اساسی دکمه تشکر رو فقط برای پستهای مدیران این سایت قرار بدیم...........یا حق خدانگهدارتون.. خواهش میکنم قبول زحمت بفرمایید اکانت من رو از این فروم وزین حذف بفرمایید
    آقای میر احمد دوست من چی باعث شد شما این تصمیم رو بعد از پست 15 آقای دکتر روشن بگیرید ؟
    قطعا مطلب ایشون در بردارنده موضوعی نیست که باعث رنجش شما شده باشد. اگر از تشکرهای پای پست ایشان آزرده شده اید اشتباهی رخ داده چرا که تشکر از ایشان به معنای ایستادن مقابل شما نبوده ... بر فرض مثال تشکر من بابت این قسمت از صحبتهای ایشان بود:
    غیر از نقد عکس‌ها، کاربران می‌توانند نقدها را نیز نقد کنند. نقدِ نقد نیز دنیای وسیع و پیچیده ای دارد. شاید پیچیده‌تر از نقدِعکس.
    و اگر هم زیر پست شما تاییدی نگذاشتم دلیلش این بود که رفتن شما را تایید نکردم و از آن متاسف شدم ...

    اگر مدیران و هم چنین جنابعالی روی بنده را زمین نندازید خواهشی دارم این موضوع ختم به خیر شود و به خاطر بنده حقیر از تصمیمتون برگردید و پست 16 و همین پست بعد از اندکی ، حذف شوند . سیستم تشکر مزایا و معایب خاص خودش رو داره و به همین دلیل است که در برخی فرومهای معتبر خارجی و کم کم در فرومهای پر طرفدار داخلی هم این مورد یا وجود نداشته و یا حذف شده است پیشنهاد میکنم اساس فعالیت خودتون رو در سایت بر آن بنا نکنید . به عنوان یک کاربر برای بنده پیش اومده که پستی با تشکرهای زیاد برایم مفید نبوده و برعکس ، موضوعی رو بدون تشکر دیدم که برایم راه گشا و کارا بوده...

    امیدوارم شاهد ادامه فعالیت جنابعالی در سایت باشم .
    journalist، Navid7h، Amir Abdolpanah و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    FD master

  9. #19
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    June 2006
    نوشته ها
    2,244
    تشکر شده
    8869
    تشکر کرده
    5959

    پیش فرض

    اگر همه آراء یکسان داشتند، نمی‌بایست اینجا باشیم و بحث کنیم.
    کمی بیاندیشید تا کجا می‌توان موضوعات را شخصی کرد، حتماً برایش مرزی در نظر بگیرید.
    قبلاً هم گفتم؛ نوشتن در تاپیک عمومی بازخورد دارد مسئولیت کلمات را باید پذیرفت.

    رفتن، کم دردسرترین راه است اما بدترین انتخاب.
    وحیدخان هم نام من. حساسیت‌های شما را می‌دانم ولی باور کنید برداشت اشتباهی صورت گرفته.
    بنده‌هم مانند شاهین آرزو می‌کنم این پست‌ها و این حس بد، پاک و فراموش شوند؛
    nmroshan، A_Maddah، Kourosh Kahal و 9 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    .

  10. #20
    كاربر بسیار فعال A_Maddah آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2005
    محل سکونت
    بندرعباس -بندرلنگه
    نوشته ها
    1,452
    تشکر شده
    14310
    تشکر کرده
    13944

    پیش فرض

    باسلام
    اصلا دوست نداشتم دوباره اینجا پست بزنم ولی از آنجایی که پست بنده سبب آزردگی این دوست خوبمان شده لازم دانستم رسما از ایشان عذر خواهی کنم .انشالله ایشان به بزرگی خودشون جسارت بنده را خواهند بخشید. راستش هرگز فکر نمی کردم که پرسیدن یک سئوال برای روشن شدن یکی از اهداف تاپیک و یاداوری کردن ((دیدن هر دو نیمه لیوان)) سبب شود که این دوست عزیز فکر کنند بنده شمشیر کشیده ام و قرار است به جنگ ایشان بروم مجددا از شما دوست عزیز عذر خواهی می کنم.اما از آنجایی که قرار است در این تاپیک نقد کنیم و به بحث و گفتگو بنشینیم و گاه نقد دوستان را نقد کنیم لازم دیدم بعضی از مسائل را که برای این دستمون مشکل ایجاد کرده است روشن کنم.
    دوست عزیز جناب میر احمد سئوالاتی کرده بودید که احساس می کنم لازم است به انها جواب دهم چرا که اگر بی جواب بگذارم حس می کنم بیشتر به شما بی احترامی شده است.
    بنابراین مجددا پست اول شما را در زیر می اورم

    نوشته اصلی توسط vahidmir2000
    یه عکس خیلی ساده ، مصنوعی و حتی غلو شده رو شاهد هستیم. نمیخوام بی انصاف باشم ولی عکس هیچ نکته خوب و درخشانی نداره. انگار سوژه رو (حتی با زور) آوردن جلوی دوربین و ازش خواستن یه ژست خاص بگیره و البته سوژه به هیچ وجه در اجرای نقشش موفق نبوده چون حسی که قراره القاء بشه به هیچ وجه نمیشه. کیفیت عکس پایینه و فاجعه عکس هم همون سایه کذایی حجیم کنار سوژه است که نمیدونم چرا هست؟؟؟؟؟؟؟ فکرشم نکنید که قسمتی از قاب عکس روی دیوار که در عکس قابل مشاهده است قراره مفهومی رو برسونه چه وقتی کلیت عکس حرفی برای گفتن نداره توجه بی دلیل به این جزئیات از طرف من بیننده واقعا خنده داره.
    [QUOTE]
    جناب میر احمد به پست شما هم من تنگس زده بودم!چرا؟
    چون در نظر خود اورده بودید

    یه عکس خیلی ساده ، مصنوعی و حتی غلو شده.عکس هیچ نکته خوب و درخشانی نداره.انگار سوژه رو (حتی با زور) آوردن جلوی دوربین و ازش خواستن یه ژست خاص بگیره و البته سوژه به هیچ وجه در اجرای نقشش موفق نبوده چون حسی که قراره القاء بشه به هیچ وجه نمیشه. این موارد برای من هم جالب .چون نقد ها رو می خواندم می دیدم که هریک از دوستان از این عکس چه برداشتی دارند.مثلا این که دوستان ازنگاه سوژه برداشتهای متفاوتی کردند.
    اما شما این نظرات رو و هم در متن اورده بودید!

    کیفیت عکس پایینه و فاجعه عکس هم همون سایه کذایی حجیم کنار سوژه است که نمیدونم چرا هست؟؟؟؟؟؟؟فکرشم نکنید که قسمتی از قاب عکس روی دیوار که در عکس قابل مشاهده است قراره مفهومی رو برسونه چه وقتی کلیت عکس حرفی برای گفتن نداره توجه بی دلیل به این جزئیات از طرف من بیننده واقعا خنده داره.
    و این نوشته های شما بود که من وادار به نوشتن ان متن و دیدن نیمه پر و خالی لیوان کرد.
    شاید بهتر بود همان موقع که شما می گفتید فکرشم نکنید من هم می نوشتم ((چشم من یکی دیگر فکر نمی کنیم!! دیگر در مورد ان قاب فکر نمی کنم.))دوست عزیز شما به ما می گویید در خصوص یکی از اجزای موجود در عکس فکر نکنیم چون شما به نتیجه رسیده اید هیچ حرفی برای گفتن ندارد!!!!
    شما نوشته اید که عکس هیچ کلیتی ندارد! ببخشید شما فکر نمی کنید کمی تند رفته اید وصحبتهایی که این دوستان در مورد عکس نوشته اند را زیر سئوال برده اید که البته این حق طبیعی شمادر نقد است.پس به ما هم حق دهید که نقد شما را زیر سئوال ببریم و لطفا به چشم جنگ به ان نگاه نکنید.


    جناب مداح سلام.
    قبل از هرچیزی دو نکته رو باید بگم.
    1- چه جوری حتی بدون اینکه پست من رو با دقت بخونید سریعا شمشیر کشیدین و تمام نظرات منو رد کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جمله آخر من چی میگه؟" توجه بی دلیل به جزئیات" توجه داشته باشین بی دلیل ....
    2- جالبه که وقتی در این فروم کسی با کسی تقریبا سر جنگ پیدا میکنه همه ازش تشکر میکنند. 13 نفر از اینکه جناب مداح جواب بنده رو دادن متشکر شدن.

    جناب مداح خوشحال میشم که نظرات من رو در مورد عکسهای قبلی هم بخونید که تقریبا از تموم اونها به یک حد خاصی تعریف و تمجید کردم و البته اگر ایرادی به ذهنم رسیده گفتم. اینجا هیچکسی حکم نمیکنه و صحبت هیچکدوم از دوستان وحی منزل نیست پس بهتره که مخصوصا در این تاپیک خاص هرکسی نظرشو بگه و اگر از نظر دوستان خوشش اومد یه دکمه تشکر هم بزنه. اگر واقعا لازمه من پیشنهاد میدم یک دکمه تنفر هم زیر پستها طراحی بشه.

    جناب مداح خوشحال میشم به جای آف تاپیک نظرتونو در مورد این عکس بنویسید که استفاده کنیم. از دیگر دوستان هم خواهش میکنم حداقل در این تاپیک از گفتگوهای دو نفره پرهیز کنند و فقط و فقط رسالت اصلی این تاپیک رو اجرا کنند.

    جالبه که آقای مداح از مطلب آفای داریوش آقاجانی که اون هم تقریبا سراسر نقد عکس هست تشکر کردن ولی با بنده وارد بحث شدند.
    من جواب سئوال یک شما را دادم اما جواب سئوال دو شما.
    دوست عزیز دوستانی که به پست بنده تنگس زد این تنگس ،نه بخاطر ان است که با شما سر جنگ دارم و بنده عضو قدیمی هستم بلکه تنگس این دوستان بخاطر آگاهی ازهدف من از نوشتن ان پست بودو بس. اما ان پست برای شما معنی دیگری داشت..
    جناب میر احمد دوست عزیز
    بنده هم به جناب آقاجانی و هم به جنابعالی هر دو تنگس زدم.(شما ان تنگس که به پست آقا داریوش زدم را دیدی ان تنگس که برای خودتان زده بودم ندید!!!)
    آقا داریوش نقایص عکس را از دید خود عنوان کردن اما شما رسما کلیت عکس را زیر سئوال بردید و حتی عنوان کردید که عکس هیچ حرفی برای گفتن ندارد که من هم در جواب یادآوری کردم بعضی از اهداف ایجاد این تاپیک.
    گفته بودید که بجای آف تاپیک نقدی بنویسم تااستفاده کنید.
    دوست عزیز باور بفرمایید اگر نقد عکس بلد بودم حتما در نه عکس دیگر(بجز عکس ارسالی پیام عزیز) هم شرکت می کردم ولی جدا نقد بلد نیستم.برای اینکه مطمئن شوید می توانید به عکس های ارسالی بنده مراجعه کنید . عکس های بنده همیشه ساده و در عین حال فاقد هرگونه پیامی است مشکلات تکنیکی عکس هایم که دیگر جای خود دارد.
    یکی از رسالت های این تاپیک همین وارد گود کردن عکاسان آماتور چون من است ولی راستش من هنوز جرات وارد شدن را ندارم (شاید بخاطر این است که دارم پیر می شوم و جسارت شما جوانان را ندارم)
    اما از آنجاییکه این تاپیک جایی برای بحث بقول شما دونفره نیست یکی دو جمله آماتوری هم من می نویسم.

    روزی که این عکس را انتخاب کردند من هم بسیار خوشحال شدم.چرا که همانطورجناب روشن عزیزبیان کردن در نگاه اول شایدصحبت درباره ان کمی سخت باشد اما من هم راغب بودم تا ببینم چه چیز هایی می شود در مورد این عکس بیان کرد .بعبارتی چه چیزی در این عکس نهفته است.
    من هم مثل دوستان به عکس زیاد نگاه کردم اما چون سواد خوانش عکس را بخوبی شما دوستان نداشتم چیز زیادی نمیتوانم بنویسم.
    به عقیده من این عکس بعمد سیاه سفید شده است برای هموار کردن و راحت کردن راه رسیدن به مقصود عکاس.شخصا احساس می کنم همین عکس اگر رنگی بود نمی توانست بخوبی عکس سیاه سفید مقصود عکاس را نشان دهد.وقتی به عکس نگاه می کنم دو چیز بیشتردر عکس جلب توجه می کندزنی با سایه نسبتا بزرگ ، با لباس و موی سیاه ،که انقدر درجه تیرگی در قسمت های سیاه زیاد شده که تقریبا تخت و یکنواخت گردیده است و در گوشه کادر در بالا انتهای یک قاب.
    به نظر من سیاهی در لباس و موهای خانم بعمد انقدر تیره گردیده است این امر سبب شده است صورت سوژه بیشتر برجسته گردد.چرا که سیاهی در زمینه سفید در دید انسان کوچکتراز اندازه واقعی جلوه می کند و همین امر سبب می شود صورت سوژه که نقش اصلی را در کادر بازی می کند بیشتر جلوه پیدا کند و نگاه بیننده بطرف ان حرکت کند.
    از طرفی باز هم می بینم که این سیاهی موها و پیراهن سوژه سبب تک بعدی دیده شدن بدن و موی سوژه میشود و از انجایی که صورت سوژه دارای سایه روشن های مختلف و حالت یک بعدی نیست نگاه را باز بسوی خود هدایت می کند.بنابراین من فکر می کنم عکاس در هدایت چشم بسوی صورت و نگاه سوژه موفق بوده است .البته به نظر من می شد که لباس و موها را کمتر تیره کرد و کمی به بدن و موها حجم داد و از ان طرف کمی هم صورت را روشن تر کرد و باز هدف مورد نظر برسیم.
    از دیگر نقاط قوت عکس این است که،چشمها تقریبا نزدیک یکی از نقاط طلایی عکس قرار گرفته است و این باز سبب می شود که نگاه ببینده در روی چشمها متمرکز شود و خود بخود نگاه سوژه را دنبال کند .
    من را بفکر وا می دارد که سوژه کجا را نگاه می کند.سوژه به جلو نگاه می کند اما ابهام در نگاه سوژه تا اندازه ای دیده می شود.و این ابهام با چند بار نگاه کردن بیشتر نمایان می شود.
    بگراند نه کامل سفید در پست سر و کم کم متمایل شده به تیریگی در سمت راست کادر به این نگاه ابهام آلود بیشتر قوت می بخشد.احساس می کنم نگاه سوژه و (گرادینت از سفید به سیاه بک)بگراند همه در خدمت این موضوع هستند که نشان دهند سوژه راه اصلی را گم کرده است و او در انتخاب راه صحیح دچار شک و تردید و ابهام است.یا بعبارتی او راه درست را نمی بینید.
    در خصوص سایه و انتهای قاب کمی بیشتر فکر کردم.فکر کنم اگر از کادر خذف می شدندیک سوژه داشتیم در بکی ساده و چشم من باز در انتظار بود چیزی در سمت راست کادر ببینید.من فکر می کنم که سیاهی قاب همانطور که می توان گفت نبودش بهتر بودو وجودش سبب انحراف چشم از نگاه سوژه می شود همانطور هم می شود گفت که نبودش در کادر ایجاد فضایی منفی بدون منفعتی برای کادر کلی عکس می کرد.به نظر من تاثیر گذاری سایه سوژه و قاب در گوشه عکس نسبت به نبودش کمی بیشتر می چربد.
    دوباره مثل همیشه زیادی حرف زدم .انشالله شما دوستان به بزرگی خوتون این پرحرفی مارو ببخشید.
    خدا یارتون یا
    حق
    nmroshan، yasin-m، Daruosha و 27 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    اسدالله مداح

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1 2 3 4 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •