جناب عظیما , معیار شما برای غول داشتن! سایز سنسور است؟
خب اگر امسال پنتاکس 645 دیجیتالش را معرفی کند, قاعدتا ً کنن و نیکون شما در برابر این اَبرَ غول, چیزی برای گفتن نخواهند داشت, درسته؟
Printable View
جناب عظیما , معیار شما برای غول داشتن! سایز سنسور است؟
خب اگر امسال پنتاکس 645 دیجیتالش را معرفی کند, قاعدتا ً کنن و نیکون شما در برابر این اَبرَ غول, چیزی برای گفتن نخواهند داشت, درسته؟
با سلام.
دقیقا.
شرکتهای نه چندان مطرح با تبلیغات و بازاریابی و شناخت بازار، بزرگترین شرکتها را زمین زده اند. نیکون و کنون که جای خود دارند.:::love2:::
این سه پارامتر بسیار مهم هستند. بسیار بسیار بسیار!:::shame on you:::
شرکت های چینی با شناخت بازار به این فروش عظیم در دنیا رسیده است.:::angry:::
سلام بر شما دوست خوب:
اگر فرضا من نوعی به این پست پاسخی ندادم به منزله درست بودن یا پذیرفتن آن نیست. فقط برای آن بود که از صحبت اصلی این تاپیک دور نشویم.
صحبت از مزیت عمق میدان بالا نیست ( هر مشخصه ای از هر دوربین فرضی کاربرد خاص خود را خواهد داشت ). صحبت از کنترل بهتر عمق میدان بود.
این محاسبات دوستمان جای صحبت بیشتری دارد.... اشاره کوچکی به آن بکنم ( تا از صحبت اصلی این تاپیک دور نشویم )
اینست که در MFD یا نزدیک به آن کنترل عمق میدان همیشه یک مشکل خواهد بود فاصله های 1 الی 2 متر با این فوکال لنت های تله و سوپرتله (یکی دو پست بعد از آن) ( به شرطی که لنزی این MFD راساپورت کند بسته به مشخصات هر کدام ) تفاوت در کراپ 2 ایکس و 1.6 که هیچ .... شاید فرق زیادی هم بین یک دوربین کامپکت و مدیوم فرمت نباشد.
صحبتی که چند پست قبل مطرح شد رد کردن مزیت عمق میدان بالا ( موردی که دوستان اشاره کردند که در صورت نیاز به عمق میدان بالا با توجه به رفتار معقول دوربین های کامپکت امروزی شاید برای کسانی که به آن نیاز داشته باشند از کراپ 2 ایکس بهتر باشد البته این مورد همیشه صادق نیست و با سلیقه های متفاوت با کاربردهای متفاوت تعریفی دیگر خواهد داشت ) در پاره ای موارد نبود، صرفا اشاره به کنترل بهتر عمق میدان با دقت به پست های مورد اشاره بود.
بنظرم تفاوت در دیدگاه ها بمراتب از تفاوت در ابزارها بیشتر است
موفق باشید
ممنون از توضیحات شما، من بیشتر از جمله کاربر arash20d که نوشته بودند :( بحث عمق میدان هم باشه کنار چون به نظر من با کراپ 2X عمق میدان واقعا " حرفی برای گفتن نداره ) بود که متاسفانه این قبیل اضحار نظرها سایر کاربران را به اشتباه میاندازد و خواهش من از دوستان اینه که بدون تحقیق و توضیحات کاملتر اضحار نظر نکنند:think:;
علاقه شدید به دوربین اشکال ندارد اما اگر منجر به چنین احکامی گردد، صحیح نیست.
مهرداد عزیز، هم آرش و هم افشین به دقت مساله را توضیح دادند. صحبت از کم یا زیاد بودن عمق میدان نیست. وقتی عمق میدان کم داشته باشید، افزایش دادنش ممکن است اما برعکس قضیه ممکن نیست.
اصلان عزیز
در مورد محاسبات، هم باید چند فاکتور دیگر را در نظر بگیرید ( مثل فواصل فوکوس مختلف که موثر است ) و هم اینکه از اساس تعریفی که محاسبات خود را بر پایه آن قرار دادید، اشتباه است.
و نکته دیگر آنکه انتظار تفاوتهای چندمتری در عمق میدان را نباید داشته باشید. تفاوتها در واقعیت نیز خیلی زیاد نیست اما همانمقدار هم در عمل موثر خواهد بود.
عوامل تاثیر گذار بر عمق میدان :
1 : دیافراگم
2 : فاصله تا سوژه
3 : فاصله کانونی ( جای بحث بسیار دارد )
4 : اندازه فیلم ( اندازه عکس چاپ شده )
5 : ساختار لنز
فکر میکنید تمام این موارد را توی محاسبه در نظر گرفته اید ؟
تک تک این موارد نیاز به توضیحات کامل داره که اگه وقتی باشه توی یه تاپیک جداگانه در موردش بحث میکنیم .
عجب !!!!
خودتان قضاوت کنید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط arash20d
مسئله اینجاست که با یه دوربین موبایل هم میشه یه عکس با عمق میدان کوتاه گرفت ولی واقعا" برای بدست آوردن عکسی با داشتن اهمیت در کنترل عمق میدان و پرداخت هزینه های برابر و شاید هم بیشتر ,( بنظر من ) خرید دوربینهای کراپ 2X منطقی نیست .
رضا جان فرمایش شما درست است ولی بیشتر بحث که ارش خان همه اشاره کردند سر کراپ 2 در پاناسونیک و المپوس و کراپ APS در کنون و نیکون بود.نقل قول:
آرش جان بسیاری توانایی خرید فول فریم رو ندارند .بنظر من کراپ دار همچین بد هم نیست مخصوصا توی وایدلایف اینا در ضمن این فوتوشاپ هم کلی توی عمق میدان کمک حال دوستان است
دقیقا "
من فکر کنم حتی کراپ 1.6X (مخصوصا" توی ایران) قیمتی مناسب تر در بیاد .
پ ن :
فقط اگه بتونن با کنترل نویز و داینامیک رنج مناسب توی این کراپ (2X) مگا پیکسل بالای تولید کنن , میشه بعنوان یه گزینه مناسب برای حیات وحش مخصوصا" پرنده گرافی پیشنادش داد .
البته با ارائه 7D کنون توی کراپ 1.6 با اون تراکم پیکسل دیگه نمیدونم چه پون مثبتی بشه واسه این کراپ درنظر گرفت.
رضا!
این وسط شیطنت میکنی ها! فتوشاپم کجا بود! کسی این حرف رو باید بزنه که با لنز ۸۵ مم ۱.۴ عکاسی نکرده باشه! این وسط حرفت رو جدی میگیرند و بیا درستش کن!
گمان میکنم همه حرفها زده شده.(جناب روشن یه جمع بندی مختصر کردند) حالا بعضی از دوستان نمیخواهند بشنوند بحث جداگانهایست.
برش ۲ به گمان من زمانی میتواند ارزشمند باشد که قیمت لنزهای المپوس هم برش ۲ داشته باشد!
استفاده این برند میتوانست ویژگی آن در عکاسی سوپر تله باشد که حالا میشه با مگاپیکسل بالای دوربینهایی مثل ۷ دی کانن به اون نزدیک شد. از امکانات دیگر کانن هم استفاده کرد.
دوستانی که همینجوری عکاسی میکنند میتوانند از المپوس استفاده کنند.
عکسهای خوبی هم ثبت کنند. اما یقینا برند المپوس محدودیتهای بسیاری رو برای کاربرش ایجاد میکنه.
بحثهایی مثل تبلیغات و اینها رو هم شوخی میدانم. چون کاربران حرفهای کم نیستند و این کاربران حرفهای اصولا هیچگاه به المپوس متمایل نشدند.(در دوران DSLRها)
اتفاقا همین چند وقت پیش بود که المپوس هم به فضا رفت و کلی تبلیغات کرد!(همراه ژاپنیها) اما فقط برای تبلیغ! اما ناسا از دوربینهای نیکون استفاده میکند.
احتمالا ناسا که گول تبلیغات نیکون رو نخورده؟
البته و صد البته من قصد فضانوردی ندارم! امکاناتش رو هم ندارم! و برای فضانوردی نیکون نخریدم! بلکه به خیلی چیزها فکر کردم که روی این برند سرمایهگذاری کردم.(اول هم بدنه فوجی داشتم و لنزهای نیکون. اما یقین داشتم که پولم رو جای درستی خرج میکنم و تاحالا که میلیونها تومان خرج این وسایل کردم هیچگاه احساس نکردم که ضرر کردم و یا اشتباه.)
فرمتی مثل micro four third بحث جداگانهایست. که به نظر من ارزشمند است.(به علت متفاوت بودن کمی گران بودن لنزهاش رو میشه تحمل کرد. البته تا زمانی! که رقیب براش نباشه.)
به نظر شما کاربران آماتور یا به قول شما کسانی که همینجوری عکاسی میکنند !نقل قول:
دوستانی که همینجوری عکاسی میکنند میتوانند از المپوس استفاده کنند.
عکسهای خوبی هم ثبت کنند. اما یقینا برند المپوس محدودیتهای بسیاری رو برای کاربرش ایجاد میکنه.
بحثهایی مثل تبلیغات و اینها رو هم شوخی میدانم. چون کاربران حرفهای کم نیستند و این کاربران حرفهای اصولا هیچگاه به المپوس متمایل نشدند.(در دوران DSLRها)
برای لنزهایشان چنین قیمت هایی چند هزار $ در صفحات قبل اشاره شد رو پرداخت میکنند؟!
بله!نقل قول:
به نظر شما کاربران آماتور یا به قول شما کسانی که همینجوری عکاسی میکنند !
برای لنزهایشان چنین قیمت هایی چند هزار $ در صفحات قبل اشاره شد رو پرداخت میکنند؟!
به سادگی!
به گمان من بیشترین حجم خرید تجهیزات عکاسی مربوط به کاربران آماتور میباشد.(حالا ممکنه عکاسان بسیار بسیار توانایی هم باشند.)
و اما عشق متفاوت بودن هم برای بسیاری امتیاز بسیار مثبتی میباشد! که حاضرند برایش هزینه کنند.
حالا از حرفهای ها هم المپوس میخرند. اما در بین عکاسان حیات وحش المپوس نتوانسته درصد خاصی از بازار رو برای خودش بگیره. در بقیه بخشها که بماند.
پس با این وضعیت اگر عکاسی رو تقسیم کنیم به مثلا ۲۰ بخش مختلف؟ شاید شاید برش ۲ المپوس برای ۵ بخش از این ۲۰ بخش ویژگی مثبتی به حساب بیاد.(به گمانم خیلی خیلی خوشبینانه این عدد ۵ رو به کار بردم!) اما وقتی این ویژگی مثبت همراه میشه با قیمت بیربط لنز و محدودیتهای برندی انگیزهای برای خریدار نمیماند. نکته دیگه اینه که شاید در این ۵ بخش برش ۲ سنسور خوب باشه؟ اما دوربینهای برندهای دیگر اینقدر ویژگیهای مثبت در همین ۵ بخش دارند که بازهم المپوس محو میشه!
خلاصه داستان اینکه اگر نگاهی به این صفحه بیندازید:
http://www.dpreview.com/reviews/stats.asp
میبینید که Panasonic Lumix DMC-GF1 و Olympus PEN E-P1 و Olympus PEN E-P2 توجه بسیاری از کاربران رو به خودش جلب کرده و ماههاست که در این لیست ۲۰ تایی که دوربینهای مورد توجه وجود دارند بالاپایین می روند.
اما دوربینهای four thirdالمپوس حتی در موقعی که Review اونها منتشر میشه به سختی به این لیست ۲۰ تایی میامد!
پس علت تبلیفات نیست!(تلبیغات به اندازه خودش موثره.) بلکه اگر انسانها رو موجوداتی احمق فرض نکنیم! متوجه میشیم که ویژگیهای مثبت و منفی محصولات رو درک میکنند.
ویژگی محصولاتی مانند micro four third از برندهایی مانند پاناسونیک و المپوس درک شده و چنین حرکتی و یا بهتره بگم خلاقیتی از طرف این کمپانیها بسیار ارزشمند است. احتمالا باعث نجات کمپانی المپوس هم شده باشه و فشار زیادی هم از سمت طرفداران نیکون و کانن به این کمپانیها وارد میشود(و صد البته از طرف بازار!) که فکری برای ساخت چنین محصولاتی بکنند.
نظرات جالبی رو مطرح کردین! در فروم DP زیاد بین عشاق کنون ونیکون شبیه به این صحبتها ممکنه طرح بشه اما نه به این شدت! موافق هستین که این مطلب رو در DP مطرح کنیم و کمی نظر دوستان اونور آبی رو ببینیم؟
در مورد اینکه دوربین های SLR الیمپوس در لیست پر بیننده ها قرار نمیگیرند کاملا در اشتباه هستید. E30 و E620 برای مدت طولانی در لیست اول بودن:biggrin:
من کماکان تبلیغات بیشتر و عدم مطالعه دوستان رو دلیل این شکل اضحار نظرها میدونم.
آرش عزیز متن بالا رو خودتون ترجمه میکنید یا من از طرف شما در بخش New Discussion سایت DP قرار بدم؟
[QUOTE=Arash;140084]/QUOTE]نقل قول:
بله!
به سادگی!
به گمان من بیشترین .....
به نظر من شما نتیجه گیری های مناسبی ار گفته هاتون نکردید، در رابطه با اینکه المپوس نتونسته بخش بزرگی از بازار رو بگیره
علت چیست؟به قول خودتان علت تبلیغات نیست! باید به وضعیت برند هم نگاه کرد! المپوس نسبت به برند های دیگر چندین سال دیرتر وارد عرصه DSLR شد! که این عامل نقش بسزایی در به دست گرفتن بازار داره! از طرفی مگر المپوس جند بادی حرفه ای معرفی کرده است؟!در شرایطی که بقیه سالی N مدل جدید معرفی میکنند اینه که انتظار نداشته باشید دوربینی که سال 2007 تولید شده همچنان در لیست پر بیینده ها باشه !
بله انسانها موجودات احمقی نیستند ، تعداد بازدید از یک محصول یا خرید اون هم دلیلی بر برتری مطلقش نیست!اما شما به همین کشور خودمون نگاه کنید وضعیت خودرو !!! روزانه چقدر پژو آردی و روا میبینید؟ چقدر پراید؟
و در مقابل چند تا آئودی R8 ؟ آیا کمیت در اینجا باعث میشه به این نتیجه برسیم که آئودی خودرویی است ضعیف تر?
به نظر من خیر!
این است که DSLR های المپوس در کنار ضعف هایی که دارند مزیت هایی هم دارا هستند! هنوز هم E-3 به فروش میره در کشورهای مختلف. اما بازارشان محدود تر است ، فرصت میخواهند برای عرضه محصولات بیشتر
چنانکه میبینید سونی مدتی است FF تولید کرده است اما آیا توانسته جای فول فریم های nikon را بگیرد ؟ اگر به جداولی که شما
اشاره کردید نگاه کنیم خیر .اما آیا این دلیل بر اینه که سونی شکست خورده است؟یا دوربین هایش بی مصرفند؟
در رابطه با وضعیت المپوس اینطور نتیجه میگیرم که این برند برای تولید DSLR همپای برند های دیگر با چالش سنسور روبرو شده است
و سال 2010 برای المپوس از این جهت مهم خواهد بود که اگر جانشینی موفقی برای E-3 معرفی شود و بتواند شوک جدیدی به بازار وارد کند عرصه ی جدیدی برای ادامه فعالیت المپوس در رده ی حرفه ای خواهد بود در غیر این صورت در این رده
دچار سکون خواهد شد .
[QUOTE=elend;140091] دوست عزیز
جناب Elend
سلام
خواهش می کنم مثال های درستی بزنید.
در حال حاضر حداقل در شهر تهران که ما شالله انواع بنز و ب ام و به وفور یافت می شود ! اگر تعرفه گمرکی و سایر تعرفه های الحاقی برداشه شود !!! آئودی که سهل است ! بوگاتی هم در پیاده رو ها پارک خواهند شد !!!
[QUOTE=Navid7h;140092]سلامنقل قول:
دوست عزیز
جناب Elend
سلام
خواهش می کنم مثال های درستی بزنید.
در حال حاضر حداقل در شهر تهران که ما شالله انواع بنز و ب ام و به وفور یافت می شود ! اگر تعرفه گمرکی و سایر تعرفه های الحاقی برداشه شود !!! آئودی که سهل است ! بوگاتی هم در پیاده رو ها پارک خواهند شد !!!
بوگاتی هم پارک شود! اما آیا تعدادش به پژو آردی خواهد رسید؟!
منظورم را اشتباه برداشت نکنید ، بنده عرض کردم از کمیت فروش یا میزان بازدید نمیتوان در رابطه با بی کیفیت بودن محصولی دیگر نتیجه گیری کرد
وحید جان؟اول از همه متذکر شم که روی صحبت بنده با برند المپوس بود.شما پنتکس رو از کجا اوردید؟!:eek:به علاوه باید اعتراف کنم اطلاعی از این مدل پنتکس نداشتم.حالا بذارید ارائه شه.بعد صحبت میکنیم.
دوست من؟فول فریم هر چقدر هم که مزیت حساب نشه همین که کم نویز هست در ایزو بالا همین خودش خیلیه!
درضمن ما وقتی صحبت برند میکنیم یعنی وسایلی برای تمام شاخه های عکاسی!نه یه شاخه حیات وحش!کسی که میخواد سایز بزرگ عکس چاپ کنه که کارش ایجاب میکنه چی کار کنه؟پس المپوس براش کم گذاشته!کسی بخواد از واید خیلی قوی استفاده کنه و فول فریم به کارش میاد المپوس براش کم گذاشته!کسی کار خبری میکنه تو شرایط نوری نا بسامان که ایزو بالا با نویز کم میخواد باز المپوس ضعف داره!عکاس ورزشی سرعت عکاسی پشت هم بالا می خواد المپوس کم کاری کرده!صحبت برند قوی و خوب با پشتیبانی عالی یعنی خدمات برای همه.درسته؟
در اخر هم عرض کنم نه کنون نیکون جز اموال پدری بنده هست .نه پولش تو جیب بنده میرود نه تعصب خاصی دارم نه..اما در این دوره زمانی هر جور حساب میکنم این دو برند حسابی از بقیه پیشی گرفتند و خرید غیره یه جورایی به صلاح نیست.
من قبل از اینکه عاشق نیکون و کانن باشم عاشق چیزی هستم که بتونم با قیمت مناسب و وزن و هیکل مناسب و امکانات مناسب تصویر مورد نظرم رو ثبت کنم.نقل قول:
نظرات جالبی رو مطرح کردین! در فروم DP زیاد بین عشاق کنون ونیکون شبیه به این صحبتها ممکنه طرح بشه اما نه به این شدت! موافق هستین که این مطلب رو در DP مطرح کنیم و کمی نظر دوستان اونور آبی رو ببینیم؟
یعنی زمانی کامپکت پاناسونیک خریدم(چون لنز واید و لرزهگیر داشت که در برندهای دیگه نبود) همه میگفتند بهتره تلویزیون پاناسونیک بخری و نه دوربینش رو!
و نه در این تاپیک بلکه در بسیاری از تاپیکهای دیگر از هیجان انگیز بودن فرمت micro fourthird گفتم و خواهم گفت.
و تا سال آینده اگر نیکون دوربین خاصی شبیه به این فرمت بیرون نده پاناسونیک و یا المپوس را خواهم خرید.
شما هم اگر حوصله دارید میتوانید هرچیزی از اینجا را ترجمه کنید و هر نظری از آنور را برای ما بیاورید. چه اشکالی دارد.
دیگه چجوری باید نتیجهگیری کنم؟نقل قول:
به نظر من شما نتیجه گیری های مناسبی ار گفته هاتون نکردید، در رابطه با اینکه المپوس نتونسته بخش بزرگی از بازار رو بگیره
علت چیست؟به قول خودتان علت تبلیغات نیست! باید به وضعیت برند هم نگاه کرد! المپوس نسبت به برند های دیگر چندین سال دیرتر وارد عرصه DSLR شد! که این عامل نقش بسزایی در به دست گرفتن بازار داره! از طرفی مگر المپوس جند بادی حرفه ای معرفی کرده است؟!در شرایطی که بقیه سالی N مدل جدید معرفی میکنند اینه که انتظار نداشته باشید دوربینی که سال 2007 تولید شده همچنان در لیست پر بیینده ها باشه !
تبلیغات درصد محدودی از این داستان میشه.
بقیه موارد فنی است.
اگر المپوس دیر وارد بازار DSLRشده که تقصیر ما نیست. ولی زمانی SLR LIKE المپوس در حقیقت DSLRبود! بدون قابلیت تعویض لنز! یکی از بهترینها هم بود! ما که یادمون نرفته... ولی کم کاری کرد و ناتوان بود. (به گمان من جز خلاقیتش در micro fourthirds ناتوان و کم کارکرد هست. و اگر سری EPبا استقبال روبرو نمیشد میشد انتظار داشت به سرنوشت کانتکس دچار بشه و یا بصورت خوشبینانه کسی مثل سونی پیدا بشه که مینولتاوار بخرتش! اما با این تحول میشه به زنده ماندن این برند کاملا امیدوار بود)
این مثال شما بسیار بسیار اشتباه است! چرا؟نقل قول:
له انسانها موجودات احمقی نیستند ، تعداد بازدید از یک محصول یا خرید اون هم دلیلی بر برتری مطلقش نیست!اما شما به همین کشور خودمون نگاه کنید وضعیت خودرو !!! روزانه چقدر پژو آردی و روا میبینید؟ چقدر پراید؟
و در مقابل چند تا آئودی R8 ؟ آیا کمیت در اینجا باعث میشه به این نتیجه برسیم که آئودی خودرویی است ضعیف تر?
به نظر من خیر!
این است که DSLR های المپوس در کنار ضعف هایی که دارند مزیت هایی هم دارا هستند! هنوز هم E-3 به فروش میره در کشورهای مختلف. اما بازارشان محدود تر است ، فرصت میخواهند برای عرضه محصولات بیشتر
جدای بحث تعرفه و گمرک و محدودیت بازار خودرو! دوربین را نباید با خودرو مقایسه کرد! چرا؟
چون فرض کنیم اینجا بازار آزادی است و همه چیز هم به قیمت موجود! شما میتوانید امروز پراید بخرید و فردا که پولدار شدید پژو و بعدش بنز و به امید خدا وقتی بانک زدید بوگاتی ویرون! لازم هم نیست چرخ پراید رو روی بوگاتی نصب کنید!
اما وقتی شما چندین میلیون هزینه لنز کردید و محدود میشید به چند مدل خاص DSLR ؟ اگر همینجوری عکاسی کنید مشکلی نیست! ولی اگر عکاس حرفهای باشید و ببینید کانن و نیکون ۱۰ مدل دوربین دارند و مثلا کانن حتی ۳ کراپ مختلف دارد که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید؟ به نظرتان محدود نشده اید؟
مساله فقط تعداد که نیست. نکته اینه که به فرض من دی ۳ دارم باهاش کار خبری میکنم. دی ۳ ایکس دارم عکاسی صنعتی میکنم. دی ۵۰۰۰ هزاردارم با لنز ۸۵ میرم میهمانی از دوستانم پرتره میگیرم. لنزها هم که همه یک مونت دارند.
دوست دیگری کانن ۱دی داره کار خبری میکنه و کارهای عمومی... ۵ دی مارک ۲ داره باهاش عکاسی استودیو عروسی میکنه... از همان لنزها هم استفاده میکنه.
برندی که برای شما محدودیت ایجاد میکنه به هیچ شکلی حرفهای و جذاب نخواهد بود.
وخلاصه داستان المپوس اصلا قابل مقایسه با برندی مثل نیکون و کانن نیست.
سونی نتوانسته به نیکون و کانن برسد. اما اگر بر روی سونی سرمایهگذاری کنید به گمان من اشتباه نکردید.(میشه تصور کرد زمانی به نیکون و کانن هم برسد و یا پیشی هم بگیرد!)نقل قول:
این است که DSLR های المپوس در کنار ضعف هایی که دارند مزیت هایی هم دارا هستند! هنوز هم E-3 به فروش میره در کشورهای مختلف. اما بازارشان محدود تر است ، فرصت میخواهند برای عرضه محصولات بیشتر
چنانکه میبینید سونی مدتی است FF تولید کرده است اما آیا توانسته جای فول فریم های nikon را بگیرد ؟ اگر به جداولی که شما
اشاره کردید نگاه کنیم خیر .اما آیا این دلیل بر اینه که سونی شکست خورده است؟یا دوربین هایش بی مصرفند؟
مشکل بزرگ سونی در ایران نمایندگیهای فروش اون هستند و قیمتهای نجومی در ایران.
وگرنه سونی برخلاف المپوس محدودیتی برای کاربرش ایجاد نکرده و از دو کراپ سنسور پشتیبانی میکنه و دوربین فول فریم خوبی هم تولید کرده که برای کسانی که کار استودیو و عکاسی صنعتی و یا عکاسی طبیعت میکنند میتواند انتخاب بسیار مناسبی باشد. و با توجه به قدرت و سرمایه سونی میشه امیدوار بود که این کمپانی سرپاخواهد ماند و مشکلی نخواهد داشت.
سلام
من نمي دونم شما چند سالتونه و دوران فيلمي رو تا چه حد به ياد داريد ولي مي خواهم عرض كنم كه مشكل OLYMPUS ( كه تلفظ صحيح نامش \ə-ˈlim-pəs\ است و نمي دونم چرا اكثرا آن را اولمپوس تلفظ مي كنند) مربوط به دوران ديجيتال و ضعف در ساخت سنسور نيست بلكه به خيلي قديم تر بر مي گردد.
اوليمپس اوج دوران فروش و محبوبيتش با OM-1 و OM-2 بود و بعدا از محبوبيت اين دو مدل حرفه اي تر استفاده كرد و مدل ساده شده ي OM-10 رو حدود 10 سال (از اواخر دهه ي 70 تا اواخر دهه ي 80 ) به خوبي فروخت ولي اتفاقي كه بعدا افتاد اين بود كه نتوانست اين محبوبيت و فروش را با عرضه ي OM-3 و OM-4 ادامه دهد چون نتوانست در بازار رقابتي اوايل دهه ي 80 با توجه به قيمت تمام شده اش عرض اندام كند چرا ؟ چون توليد اين دو مدل كه قرار بود جانشين OM-1 و OM-2 شوند همزمان شد با توليد افسانه اي به اسم AE-1 Programm از كنن كه ركورد فروش همه ي دوربين هاي آن زمان را شكست و به فاصله ي يكي دوسال نيز ورود دوربين هاي سري T كنن تير خلاص را به فروش و محبوبيت سري OM زدند.
بر عكس آن چه دوستمان تبليغات بهتر براي كنن و نيكن را رمز موفقيت اين دو دوربين مي دانند من معتقدم اين تبليغات بيشتر به قول فرنگي ها از نوع Word of mouth يا دهان به دهان بوده و هست يعني مردم و كاربران خود بهترين تبليغ كننده اند و وقتي كسي دوربيني را مي خرد و به نظرش وسيله ي كامل و بي نقصي مي آيد خود به عنوان يك Agent تبليغاتي مجاني عمل مي كند كه اثرش از صدها بيلبورد و آگهي هاي رسمي بالاتر است.
زماني سري OM به خاطر تعبيه ي حلقه ي سرعت شاتر بر روي بدنه پشت لنز معروف و محبوب شد و عده اي آنرا براي اينكه مجبور نبودند براي تعويض سرعت چشم از ويزور بردارند و با حلقه ي دور لنز مي توانستند بدون چشم برداشتن از ويزور هم سرعت و هم ديافراگم را تغيير بدهند و در نتيجه سرعت عملشان در عكاسي بالا مي رفت اين دوربين ها را به يكديگر پيشنهاد مي دادند ولي با يك خلاقيت نمي توان بيش از چند سال محبوب ماند.
با سلام.
شما دیگه دارید یک سری علوم را زیر سوال میبرید.:think:;
جناب حسینی عزیز، مجددا با هم حرفم را میخوانیم ببینیم که من چه گفته ام.
فکر کنم فقط لفظ دهان به دهان را بکار نبرده ام.:think:; بقیه حرفم همان حرفی است که شما نوشته اید. وقتی عکاس برجسته ای به سمت یک محصول میآید یعنی چه؟ دلیل حرکت بازار چیست؟ خوب همین تبلیغات دهان به دهان است دیگر. :think:;
من علمی نوشتم، شما عملی نوشتید.:biggrin:
ایکاش همه دوستان(حتی خودم) در مورد این سه کلمه بیشتر بخوانیم: شناخت بازار - تبلیغات - بازاریابی
حتی اگر تنها دلیل موفقیت کمپانی های بزرگ و مطرح ( مانند کنون نیکون سونی دل اپل میکروسافت ... ایرانسل!...) همین عوامل بولد شده باشد (که اینطور نیست!) باز هم ناز شصتشان که توانسته اند با شناخت صحیح بازار قدرت را بدست بگیرند و در کنار تبلیغات روز به روز به کیفیت و کارایی محصولشان اضافه کنند :::happy:::
سلام
ببخشید دارم نبش قبر می کنم راستش از دیروز تا حالا دنبال عکاسی کردن و مهمانی رفتن و مهمانی دادن بودم.
الان هم انچه باعث شد جواب این پست را بنویسم فقط بخاطر دوستانی بود که در آینده ممکن است این پستها را می خوانند که خدای ناکرده سبب گمراهی انها نشوم .بخصوص کانن داران.
مهرداد عزیز در همان پست قبل من یاد آور شدم که از 300 اف 2.8 کانن با تله کانورتور 2xعکس های بسیار جالبی دیده ایم , اما گفتم که وقتی شما تله کانورتور 2xروی لنزی می بندید دیگر سرعت فوکوس مانند زمانی که تله کانورتور روی ان نبسته ای نمی شود بعبارتی فوکوس سریع را دچارچالش می کند.این امر سبب می شود در عکاسی حیات وحش اغلب عکاسان , لنز 300 کانن با تله کانورتور 2xکمتر استفاده کنند.و الا هر روز در سایت مختص حیات وحش از این لنز خوب با تله کانورتور 2x عکس های خوب می بینم .
راستش ریویوهای خوبی از این لنز دیده بودم ولی امروز حالش نیست بگردم پیدا کنم .
این لینک دم دست بود
حتما عکساشو نگاه کن بخصوص ان یکی که با دوتا تله کانورتور 2x و 1.4x با هم بودفکر کنم از زیکو که 1200 م م را پوشش می دهد خیلی بیشتر بشه .
من نمی دانم شما آیا عکاسی حیات وحش کرده اید یانه ولی دوستانی که عکاسی کرده اند می دانند که سرعت ودقت فوکوس چقدر مهم است.عدم دقت و سرعت فوکوس مناسب مساوی است با ازدست رفتن چه بسیار شاتهای مهم.کد:http://www.juzaforum.com/forum-en/viewtopic.php?f=1&t=4732
مهرداد جان !دوستان کانن هم میزان افت کیفی رو با استفاده از 2x خیلی کم میدونند!اما همانطور که گفتم در عمل این امر سبب می شود کمتر از 2x استفاده کنند.
نه خیر مهرداد خان قبلا من روی لنز های تله زویکو هم کمی مطالعه کرده بود همان زمانی که دوستان پیشنهاد المپوس
E3با 300 اف 2.8 را به من داده بودند.اما همین دلایلی که گفتم سبب شد از خریدش منصرف شوم.
پایدارباشید
یاحق
خير !
يك نكته و اختلاف باريك تر از مو بين حرف بنده و فرمايش شما وجود داشت.
در تبليغات دهان به دهان فقط محصول ارزشمند است كه تبليغ مي شود ولي در تبليغات ديگر محصولي غير ارزشمند يا كمتر ارزشمند؛ بسيار ارزشمند معرفي مي شود.
اينجاست كه روش اول موفق و روش دوم فقط درصدي موفق است و نهايتا راه به جايي نخواهد برد.
چون زدن مثال اتوموبيلي معمولا خيلي مرسوم است من مثالي مي زنم. در ابتدا كه قرار بود رنو لوگان ( تندر نود= ال 90) در ايران توليد شود اينقدر تبليغات منفي ( بيشتر بر اساس ظاهر نه چندان زيباي اين اتوموبيل) عليه اين خودرو شد ( هنوز هم دوستاني كه متعصبانه و يا بر اساس ظاهر يا ... قضاوت مي كنند به شدت در مورد اين اتوموبيل تبليغات منفي مي كنند) كه هيچ كس فكر نمي كرد در كمتر از 2 سال به يكي از محبوب ترين اتوموبيل هاي بازار تبديل شود به شكلي كه با وجود كسادي بازار و افت قيمت همه ي اتوموبيل ها اين اتوموبيل رشد قيمت هم داشته باشد. تنها دليلش همان تبليغات مثبت دهان به دهان بين آنهايي كه اول ريسك كردند و بر اساس مشخصات خوب فني در برابر قيمت پرداختي ايت اتوموبيل را خريدند بود و اين در حالي بود كه نه تنها تبليغ چنداني از سوي دو خودروساز كشور بر روي آن نشد بلكه ضد تبليغ ناشي از عدم توانايي در تحويل به موقع، كمبود لوازم يدكي و ... همچنان ادامه داشت و دارد. چرا اين اتفاق مثلا در مورد ريو يا ليفان يا پروتون و ... نيفتاد ؟ علتش اين بود كه مصرف كننده بهتر از هر سيستمي "ارزش در برابر هزينه ي پرداختي" را مي شناسد.
من تعصبي روي كنن يا نيكن ندارم ولي لا اقل در حدود سه ربع قرني كه از توليد دوربين هاي عكاسي مي گذرد كمپاني هاي ديگر به سختي توانسته اند رقيب جدي اي براي اين دو برند باشند و مسلما تبليغات نمي تواند عامل موفقيت به اين دراز مدتي باشد.
فقط برای اطلاع بگم که حدود ۳ سال است که مدیر کانون تبلیغات هستم. تاثیر تبلیغات بر روی کالاهای تجاری و فنی و شخصی و تخصصی قابل براورد است.نقل قول:
شما دیگه دارید یک سری علوم را زیر سوال میبرید.
در بقیه موارد هم گمان میکنم چندین بار به چندین زبان و ادبیات مواردی گفته شده و دلیلی برای بیان مجدد آنها نمیبینم.
در تبلیغات دهان به دهان، هر دو محصول تبلیغ میشود(هم ارزشمند و هم غیر ارزشمند.)
محصول غیر ارزشمند هم به سرعت تبلیغ میشود، به دلیل اینکه این نوع تبلیغات بین عوام میرود.
در این نوع تبلیغات ذهن براحتی منحرف میشود دیدگاهها براحتی به سمت موضوع دلخواه تولید کننده حرکت داده میشود.
مثال عینی: حداقل 40 پست خود شما زده اید با این مضمون که وارد جنگ مگا پیکسل ها نشوید.:think:;
که از همین دوستان این فروم وارد شده اند. درست نمی گویم؟:think:;
خود شما میدانید، مگا پیکسل یکی از همان موضوعاتی است که ذهن را به انحراف ببرد.
مثال اتوموبیلی شما هم یکمی اشتباه است.:cool:
من دوران کارآموزی دانشگاه، در بخش QC پارس خودرو بودم. در آن موقع شرکت در حال زدن خط تولید و نصب دستگاه ها بود.:mad:
انکار نمیکنم خوبی خودروی ال90 را. اما جمله ای را از خود آقای ---- مدیر فروش پارس خودرو و مشاور مدیرعامل وقت را برای شما مینویسم.
در جواب این سوال:
سوال: آقای ---- با توجه به مشخصات و قیمت و مباحث پیرامون این خودرو، به نظر شما با این قیمت از این خودرو استقبال میشود؟
جواب: شما هنوز بچه اید! ما در ایران زندگی میکنیم، تا وقتی دسترسی به دیگر محصولات دنیا نداریم، باید همین را مصرف کنیم.lol
یک نکته ظریف تو همین حرف!!
خود من و اگر اشتباه نکنم چند نفر دیگر از دوستان، الیمپوس میخواستیم بخریم، اما نخریدیم. زیرا در ایران زندگی میکنیم.
قبول کنید جناب حسینی، تا در جایی نباشیم که بتوانیم تمام برندها را با تمام تجهیزات جانبی بخریم، نمی توانیم بگوییم این بد است و آن خوب. حتی سایت هایی که دوربین را تست میکنند، در همین فروم نوشته شده که فلان سایت هنگام تست به فلان برند نظر دارد.(اشتباه می کنم؟:think:;)
نکته ظریفتر:
من تاپیک را مجدد خواندم، کسانی که وارد بحث شده اند- به غیر از تعداد معدودی - الیمپوس را اصلا قبول ندارند!
خیلی برای من نوعی جالبه.
موفق باشید.
عجب توهمی شد این بحث! کم کم دوستان در حال راه رفتن رو اعصاب همدیگه هستن!
بابا یه فکری هم به حال اون بنده خدایی که قراره از سر خط تا اینجا رو بخونه بکنین !:confused:
قراره کنون و نیکون و زیر سوال ببریم یا همدیگرو؟؟؟:::shame on you:::
------------------------
محمد جواد زند
نقل قول:
جسارتا تحصیلات شما چیست و از کجا؟
دوربین و لنز چه کالایی است؟
من تا دوم دبستان درس خواندهام. اما یاد گرفتم بخوانم و بنویسم. اشتباهی هم خیلی جاها مشغول کار شدم. چون هیچ کدام مثل شما زرنگ نبودند که متوجه بیسوادی من بشوند.
تا اینجا هم که میدانم دوربین چیزی است که با آن چیزهای دور را میشود دید! :mlaugh:
چه عددی لازم دارید تا کمپین تبلیغاتی خودرا فعال کنید و باعث بشوید مصرف کنندگان دوربینهای DSLR الیمپس را در ایران به ۸۰ درصد برسانید؟
چه عددی لازم دارید که باعث شوید بازار مصرف کنندگان حرفهای DSLR در ایران را تا ۸۰ درصد به سمت این شرکت برگردانید؟
لطفا رعایت کنید. تذکر رسمی فرومکد:جسارتا تحصیلات شما چیست و از کجا؟
دوربین و لنز چه کالایی است؟
این بحث و کلا بحثهای مربوط به دوربین و اصلا (بدون تعارف) کل عکاسی، آنقدر مهم نیست که باعث ناراحتی همدیگر شویم.
تا زماني كه كه بقيه ي رقبا هم همين شرايط رو دارند مسئله صحيح است و اشتباه نيست. حرف آن مدير فروش هم درست است ولي اصل اين است كه محصولي در كشوري با بقيه ي محصولات در همان كشور رقابت كند.
ضمنا فروش اوليمپس و ساير دوربين هاي غير از كنن و نيكن در سراسر دنيا مشخص است.
فكر مي كنم اين بحث ارزش ادامه دادن ندارد. بحثي كه در آن حتا فقط يك نفر از جاده ي ادب خارج شود ادامه دادن ندارد. لا اقل بنده ديگر به احترام آرش پستي اينجا نمي گذارم.
من جدا دارم گیج میشم بعضی از دوستان گویا فکر میکنن هر جا خلاف رود شنا کنن خوبه!
ما تو ایرانیم درست! لابد تمام عکاس های معروف دنیا هم میان از ایران خرید میکنن که 90% شون اگه DSLR دارن، مال یکی از این دو تا برنده؟
توی این بحث گاهی دوستان حرف هایی میزنن که اصلا نمیدونم با چه منطقی میگن:
- آیا میشه به زور تبلیغات تمام کسانی که گاهی عمری رو روی عکس و عکاسی گذاشتن به سمت یه برند خاص برد که لایق نیست؟
- یا میان آردی و روآ رو با کانن و نیکون مقایسه میکنن، هر گردی که گردو نیست جانم!
پ.ن: در هر بحثی رعایت ادب شرط اوله
با آقای حسینی خط رو خط شدم
یه سوال برای من (که در عکاسی دیجیتال که هیچی، در دنیای عکاسی کلاس اولی هستم) پیش اومده.
چی شد که بازار ایران اینطوری شد؟! (امیدوارم نپرسیده باشم لیلی مرد بود یا زن) :confused:
آقای مهندس حسینی مختصری در مورد تاریخچه الیمپس (درست تلفظ کردم؟!) و پیشی گرفتن کانن و نیکون (یا اگه بخواهیم درست تر بگوییم نایکان!) و فراز و فرودها و موفقیت ها و شکست های این برند ها فرمودند.
ولی اوضاع بازار در ایران چطور پیش رفت؟ و بازار کنونی ایران چگونه شکل گرفت؟
(با آقای حسینی خط رو خط شدم. امیدوارم آقا آرش هم صحبت دوستمون رو نشنیده بگیرند و ببخشند. )
من هم ادامه نمیدهم.
اما
1- بنده کسی را زیر سوال نبرده ام. اما شما الیمپوس را زیر سوال برده اید.
2- سوال را پرسیدم که اگر نیاز بود وارد بحث علمی تر بازاریابی بشوم که در کنار هم یک چیزی یاد بگیریم. نه اینکه جنگ و دعوا کنیم. اما گویا دوستان لطف خود را سرازیر کردند.
3- همین که یک نفر عنوان مدیر فروم را خورد نباید هر حرفی را بزند. بدون تعارف!
آقای نعما روشن سوال بنده توهین آمیز بود یا جواب آقای عاشوری نیا؟ (برای یک لحظه هم که شده عناوین را از ما دو نفر حذف کنید و با انصاف نظر بدهید.)
اگر خداوکیلی مدیران این فروم حرف بنده را توهین آمیز تر از حرف آقای عاشوری نیا میدانند. بنده را از فروم حذف کنند ناراحت نمیشوم.
در نهایت هم با اینکه ذکر کرده ام منظورم چه بوده است و هیچگونه قصد توهینی نبوده، از آقا آرش عاشوری نیا عذر خواهی میکنم.
موفق باشید.
دیروز که این جمله شما رو دیدم خیلی تعجب کردم ، فرصت نبود که اینا رو بنویسم.نقل قول:
اما.
2- سوال را پرسیدم که اگر نیاز بود وارد بحث علمی تر بازاریابی بشوم که در کنار هم یک چیزی یاد بگیریم. نه اینکه جنگ و دعوا کنیم. اما گویا دوستان لطف خود را سرازیر کردند
موفق باشید.
می بینم که برای شما چه کسی می گوید مهم تر است تااینکه چه می گوید!
بهتر است هر حرفی را در یک چهار چوب منطقی بررسی کنیم و در بستر اون بحث گزاره هاش رو بسنجیم و در رد یا قبول اون دلیل ها و یا نظرات خودمون رو بگوییم ،نه اینکه انتظار داشته باشیم که هر کس گواهینامه تحصیلاتش رو به پیوست نوشته هاش اینجا بگذارد که بر اساس اون داوری کنیم.
شما به این هم اکتفا نکردین که ایشون چی خوندن و به کجا خوندن هم کشوندین.شما هر بحث مرتبط با این موضوع هم که داشتین با همون علمی که داشتین می تونستین اینجا مطرح کنین و هر کس به فراخور ،نوشته ای می افزود نه اینکه کار را به استنطاق بکشانیم.
من فکر می کنم بیشتر از اینکه به آرش توهینی شده باشه به نوع نگرش خوانندگان از شما لطمه خورده . چنین برداشت میشه که شما چیزی رو بدون اندیشه قبول خواهید کرد یعنی بیشتر درستی آن به شخصیت گوینده مرتبط می دانید تا دلیل هایی که خود سخن باید برآن عمود باشد.
با سلام.
متاسفانه برداشت غلط را ادمه داده اید.
دوست عزیز، وقتی شما میخواهید یک موضوع علمی را بشکافید، به تحصیلات طرف مقابل نگاه نمیکنید؟
نمی فهمم! چرا باید این حرف را توهین بدانید؟
مثال واضحی میزنم.
زمانی که یک پزشک میخواهد در مورد بیماریتان به شما توضیح دهد، با توجه به تحصیلات شما توضیح میدهد.
آیا این یک توهین است که پزشک از شما بپرسد که آیا شما پزشک هستید یا نه؟
بنده وقتی دیدم که آقای آرش عزیز میفرمایند که سه سال است که مدیر کانون تبلیغات هستند، برعکس برداشت همه دوستان، بسیار خوشحال شدم و دلیل پرسش من هم این بود که ببینم با چه سطح علمی صحبت میکنم؟ به این فکر کردم که شاید نیاز است من مقداری موضوع را بشکافم و یا شاید نیاز به شکافتن موضوع توسط ایشان است.
من نمی فهمم! آیا این بد است؟ توهین است؟ به خدا اگر توهین باشد.
مثال واضحتر.
وقتی یک کاربر جدید در این فروم سوالی مطرح میکند در مورد دوربین، بنده 100 بار دیده ام، اول دوستان میپرسند آشتایی شما با دوربین در چه حدی است. آیا مفاهیم را بلدی یا نه.
آیا این سوالات توهین است؟ نا سلامتی دوستان این فروم تحصیل کرده هستند. اینطور برداشت از این سوال ساده به خدا قسم ظلم است.
من از دوست عزیمان آقای دکتر روشن میپرسم. شما شیوه پاسختان در مورد پاتوبیولوژی به من با یک دکتر فرق نمیکند؟ به خدا فرق میکند.
به نظر من دوستان دیگه خیلی دارند کم لطفی میکنند.
من باز هم میگویم، پاسخ آقای آرش بسیار توهین آمیزتر از سوال من است.(بماند که ایشان در نقش مدیر فروم باید بسیار متین تر از یک کاربر صحبت کنند و بنویسند.)
دوستان خوب فروم سلام:
اگر موافق باشید بحث را در این سمت ادامه ندهیم، این تاپیک همانقدر که میتواند مفید باشد ممکن است در این جهتی که اکنون قرار دارد هیچ سودی برایمان نداشته باشد.
اگر مایل باشید " پیش از آنکه دوستان بخاطر مواردی درست مجبور به بستن این تاپیک باشند " در صورت امکان بحث خود تاپیک را پیگیری کنیم.
مسلما از پشت این دیوار بلند نت یکسری مفاهیم بدرستی منتقل نخواهند شد. برای نوشتن در هر تاپیکی این موضوع بهتر است رعایت شود. به هر شکل بنظرم بحث اخیر را تمام شده بدانیم و روی موضوع این تاپیک اگر مطلبی هست ادامه دهید
موفق باشید
حمیدخان
همین که در این بحث به لطف آقا فرهاد بالاخره یاد گرفتم این الیمپس را چگونه باید بنویسیم برای من کافیست :::happy:::
حکایت مدیرشدن من هم حکایت بچه شیطان کلاس است که مبصرش میکنند که شیطنت نکند. دوستان قدیمی فروم سابقه من را به خوبی دارند! و گمان میکنم پاسخ مودبانهای دادم چون این لباس دست و پایم را بسته! خلاصه اگر به نظر شما زیاده روی کردم از تمامی دوستان عذرخواهی میکنم. همان بهتر اینکه فراموش کنیم و قضاوت نکنیم.
جنایت که نکردیم؟ احیانا این شرکت ربطی به مقدسات ندارد که امکان شک در آن نباشد؟!نقل قول:
1- بنده کسی را زیر سوال نبرده ام. اما شما الیمپوس را زیر سوال برده اید.
پاسخ کاملی در مورد بازار محصولات عکاسی نوشته بودم که متاسفانه در این تغییر IP و ماجراهای امروزی همش ناپدید شد :::angry:::
ولی همان بهتر! چون اینجا تالار گفتگوی تبلیغات و بازاریابی نیست. چند کلامی مینویسم و گمان میکنم بهتر است در مورد خود دوربینها و امکاناتشون صحبت بشه تا بازارشون.
کمپانیهای دوربین ساز هم مثل هر تولید کننده دیگری تولیداتی دارند و بازار هدف مشخصی.
اگر خیلی ساده بخواهیم وضعیت و توانDSLR های الیمپس را در Product,Price,Place & Promotion بررسی کنیم به چه نتیجه ای میرسیم؟
۱-به نظر من محصول (DSLR) های المیمپس را به هیچ شکل قابل رقابت با نمونههای مشابه نیکون و کانن نیست. علت آنهم به چندین زبان از طرف دوستان دیگر بیان شده. اگر لازم است دوباره بگوییم.
۲-از نظر قیمت معتقدم لنزهای این کمپانی باید حداقل ۴۰ درصد ارزانتر از لنزهای فول فریم کانن و نیکون باشد!(الان گاهی گرانتر هم هست!) این اتفاق تا حدی در مورد DSLRها هم باید بیافتد. چرا شدنی نیست؟ چون تیراژ محدود کمپانی چنین اجازهای رو بهش نمیده.
من اطلاع ندارم. دوستان ادعا میکنند که لنزهای الیمپس بهترین وضعیت ثبت جزییات گوشه تا گوشه را داراست. اگر فرض کنیم چنین صحبتی واقعیت دارد؟ سوال میکنم: آیا دایره تصویر لنزهای الیمپس بزرگتر از استاندارد four third است؟(میتواند باعث گران شدن قیمت لنزها شود و شاید بشه کمی به کمپانی تخفیف داد!) آیا این شرکت سودای معرفی سنسورهای بزرگتری با این لنزها در سر دارد و یا خیر؟
اگر دارد؟ اطلاع دهید ما دوباره در مورد این شرکت فکر کنیم! اگر نه که هیچ!
در مورد place و promotion الیمپس که نباید بحث کنیم؟ گمان نمیکنید که وضعیت بهتری از کانن و نیکون داراست؟ پس به سادگی محکوم به شکست است!(مثلا لایکا میتواند دوربین کامپکتی بسازد و به ۴ برابر قیمت به ما بفروشد! پول داشته باشیم میخریم و لذت هم میبریم! ولی چنین جایگاهی برای الیمپس قابل تصور نیست)
حالا چه اتفاقی میافته؟ کسانی در این شرکت هستند که مثل من بی سواد نیستند و درس خواندند و همه این موارد را بهتر از من میدانند. برای جبران این موارد چه میکنند؟ حمله میکنند به سوی شکاف بازار! نتیجه چه میشه؟ تولد دوربینهای micro four third.
واقعا هم فرمت جذاب و پرطرفداری خواهد بود.
چنین چیزی باعث نجات کمپانی خواهد شد. اما تصور نمیکنم که الیمپس به هیچ شکلی تا وقتی زندست(که دیگه بعیده مینولتا بشه) دست از تولید DSLRها بکشه.
چون سهم بازارش رو از دست میده. دوربینهای پرچم دار تولید میشه برای بالابردن جایگاه برند. و همسان بودن سنسورهای فرمت fourthird و micro fourthird باعث کاهش شدید هزینه تولید میشه. تکنولوژی ساخت DSLRهم که از سالها پیش در این شرکت وجود داره.
اما اینکه ما به عنوان مصرف کننده حرفهای DSLR الیمپس بخریم اشتباه است.(حالا شاید زمانی دیگر کاری بکند که نظر من عوض بشه. ولی با روند این چند ساله چنین نظری دارم)
نکته:
سوالی که از شما کرده بودم و بی جواب ماند رو خودم جواب میدم.
با هیچ هزینه تبلیغاتی نمیتوانید بازار DSLR الیمپس را به ۵۰ درصد هم برسانید! چرا؟
چون گران است. سنسورش کوچک است. بدنههایش ضعیف هستند.
اگر به من پیشنهاد بدهید که دی۳ و تمامی لنزهای مرا به قیمت نو میخرید. و مثلا E3 الیمپس و لنزهایش را مجانی در اختیارم قرار میدهید به این شرط که با الیمپس عکاسی کنم؟ چنین کاری نخواهم کرد!
چنین داستانی برای بسیاری از رشتههای عکاسی حرفهای صادق است. چون سایز سنسور برای عکاس مهم است.
تا من دوباره این پست را بنویسم کلی پست اضافه شد!
از همه دوستان خواهش میکنم گذشت کنند تا شاید بتوانیم کلامی از همدیگر بیاموزیم.
چند بار خواستم چیزی بنویسم . ..
واقعا ارتباط در این دنیای مجازی، ارتباطی بسیار سخت است. که ممکن است دچار سو تفاهم شود. دوستان سعی کنیم رعایت کنیم.
از این گذشته
دوستان
امروز، روز عید است ! :::yess::::::love2:::
باید کلی همه خوشحال باشیم
امیدوارم همه این سو تفاهمات و اشتباهات را فراموش کنیم . و دوستان ، مدیران و اساتید فروم در محیطی صمیمی و دوستانه مانند گذشته در کنار هم باشیم و بیش از پیش از اطلاعات هم استفاده کنیم و از بودن با هم لذت ببریم !:::love2:::
آرش خان، فرهاد خان ، جناب روشن، انوش خان ، حمید خان و .....
عید همه مبارک
امیدوارم همه خوب و خوش و سلامت باشید.
حالا برای اینکه جو کمی عوض بشه یاد آوری میکنم
بحث به اونجا رسیده بود که همه به این نتیجه رسیدیم که Canon از همه برند ها بهتره !!! :biggrin:lol
( این فقط یک شوخی بود !!)
پی نوشت.
مدیران محترم , لطفا کمی این تاپیک رو خانه تکانی کنید تا باز هم، همه با انرژی های خوب باهم به بحث بپردازیم.
متشکرم
ویرایش
آنقدر سرعت تایپم کم شده که کلی پست زده شد.
شرمنده اگر با چند پست خط رو خط شد.
با سلام.
تا آنجا که من تحقیق کردم(پارسال قبل از خرید 350D) بله اینگونه است و سایز کوچکتر سنسور باعث میشود که از نظر اپتیکی محدوده حرکت لنز برای حرکت از واید به تله کمتر شود. این باعث تولید لنزهای سبکتر با شارپ بودن یکنواخت در سطح سنسور میشود. یعنی در لنزهای فول فریم کانون یا نیکون، مجبور به استفاده از عدسی های بزرگتر هستند که خطای اپتیکی را در کل سطح سنسور کاهش دهند.:think:; اما در اینجا چون سایز سنسور کوچک است، با کمی بزرگتر گرفتن دایره تصویر شارپ بودن در سطح یکنواخت میگردد.:cool:
قبلا یک فیلم بسیار جالب از الیمپوس داشتم که دقیقا این موضوع را بررسی کرده بود. اگر پیدایش کنم برایتان آپلود میکنم.:::yess:::
نظر من حقیر تو این صحبتها کپی صحبتهای کن راکوله :) .. کنون و نیکون متفاوتند ولی به همون اندازه هم مثل هم خوبند
اگه یکی از این برندها توانایی رقابت با دیگری رو نداشت و یا محصولش خوب نبود مدتها پیش جاشو تو این بازار به رقیب بخشیده بود .
http://www.kenrockwell.com/tech/nikon-vs-canon.htm
واسم جالب بود که فهمیدم نیکون یکی از بزرگترین اپتیک سازهای دنیاست که حتی Zeiss و Leitz به گرد پاش نمی رسند .
و همینطور کنون هم یکی از بزرگترین سازنده image sensor ها است .
سخت نگیرید من و تمام کسانی که المپوس خریدیم , میخرند ! سخت در اشتباهیم! و تولید چنین فرمتی از ریشه اشتباه بوده است!:chain:
به نظر من همین که بحثی شد و برخی با این سیستم بیشتر آشنا شدند مفید بود ،هر سیستمی نواقصی داره
و مزایایی ...
امروز داشتم یه نگاهی به تاریخچه دوربین های DSLR میکردم،
http://www.img98.com/images/re8l71ow12zdjvcgewod.jpg
http://www.img98.com/images/ddowjp5x023fgq55nd24.jpg
با توجه به این نکته که طی هشت سال گذشته تقریبا هرسال چند مدل جدید در رده های مختلف معرفی کردن، سوالاتی برام پیش اومده:
1- به نظر شما آیا روزی پیش میاد که دوربین هایی از این دست مثل سابق هر چند سال یکبار بروز رسانی بشن؟
2- چقدر تا اون روز فاصله داریم؟
بنظر من
درسته که بعضی عکسها به صورت تند و بیش از حد پراسس می شوند ولی خیلی از عکسها هم کاملا منطقی هستند و خیلی از عکسها هم نیازی به پراسس ندارند، این بسته به عکاسه نه به رنگی بودن و رنگی نبودن ضمن اینکه معتقدم -عکاسی سیاه و سفید هم عین واقعیت نیست واگه قرار باشه عکسی به واقعیت نزدیکتر باشه طبیعتا اون عکس رنگیه نه سیاه و سفید - ولی به عنوان سبک قبولش دارم و اینکه خیلی از جاها استفاده از سیاه و سفید اثرگذارتر است و برعکس
سلام:
در این فروم یکی از دوستان بنام آقای بهین ناظم رعایا، هم از تجهیزات نیکون استفاده کرده اند هم از کانن و کمابیش با نظرشان آشنا شده ایم یکی دیگر از دوستان فروم که بگمانم تجربه شخصی کار با هر دو برند را دارد آقای مهیار سیاسی است.
تاجاییکه میدانم ایشان اول از دوربین های نیکون استفاده میکردند مدتی بعد کانن الان نمیدانم...
سوالی که از هر دو دوست دارم اینست. کار با این دو برند چه تفاوت های کلی دارد؟ از خود تجهیزات گرفته * تا نصب نرم افزارهایشان و کار با فایل خام در نرم افزار های مربوطه، و کلا عادت به قلق هر دو برند روی دکمه ها، تنظیمات، چقدر متفاوت است که بتواند تاثیر منفی روی عملکرد عکاسی بگذارد که میخواهد از هر دو استفاده کند یا تجربه هر دو را داشته باشد ؟ یا بطور کلی از دیده مصرف کننده ... فردی از نیکون به کانن سویچ کند زودتر با آن ابزار مچ میشود یا بلاعکس ( نظر شما ) یا کلا فرقی ندارد و میتواند یک عادت باشد؟ استفاده از هر دو برند در دو رده متفاوت لذت یا تجربه خاص یا ... خواهد داشت یا خیر؟
اگر دوستان دیگری هم هستند که تجربه مستقیم با هر دو برند دارند نظرشان را بگویند
لطفیست از دوستان
ممنون
*
منظور از تجهیزات مشخصه هایی چون لامپ کمکی فکوس و مواردی جزیی ( در پاره ای موارد برای بعضی از دوستان میتواند مهم باشد ) نیست، بلکه صحبت از سیستم فکوس تفاوت سرعت و دقت فکوس بسته به عملکرد لنزهایی مشابه یا نزدیک بهم
فلش در نورسنجی سیستم تصحیح فکوس (در صورتی که باشد ) و یک صحبت کلی پیرامون تفاوت کار با این ابزار مد نظر است. یا هر موردی که شما دو دوست خوب تشخیص میدهید که این میان مهم خواهد بود
دوست عزیز. من هم کنون دارم. هم نیکون.
چیزی که درباره دوربینهای نیکون آدم را وابسته به خودش میکند ارگونومی خوب گزیپ و دکمههای آن است. البته دکمهها که در بادیهای مختلف جابجا میشوند، و اصولا یک معیار مهم نیستند. اما ارگونومی دوربینهای نیکون، در مقابل دوربینهای هم رده کنونیشان بهتر است. خوشدست ترند و راحتتر در دست جا میگیرند.
اینکه گفتم در دوربینهای هم رده، یعنی من هیچوقت d40X را با 7D مقایسه نمیکنم. بلکه مثلا D5000 رو با 500D مقایسه میکنم.
نکته دیگری که تو کار خیلی من رو اذیت میکنه، جابجا کردن نقطه فوکوس است. در دوربینهای نیکون در هر وضعیتی که باشید، به محض زدن دکمه جهتدار به هر طرفی، نقطه فوکوس به همون نقطه جابجا میشه. اما در دوربینهای کانن، باید اول دکمه * رو بزنید. بعد دکمه دایال رو بچرخانید یا با دکمههای جهتدار کار کنید. این اول یک دکمه را زدن تو کار خیلی اذیت میکنه. چون یک وقتهایی دکمه را کامل نمیزنم، بعد دکمه دایال را میچرخانم و نوردهی عوض میشود.
در مقابل وقتی رو حالت JPEG عکس میگیرم (که خیلی به ندرت است)، معمولا عکسهای کانن نیازی به شارپ کردن ندارند، اما نیکونیها باید شارپ بشن.
اینها تجربه شخصی من است. تا دوستان دیگر چه تجربهای داشته باشند. :::happy:::
سلام:
ممنون از پاسخ شما دوست خوب...
ولی برای جابجایی نقطه فکوس در همین عکس " در دایره قرمز " کافیست یکبار روی Multi Controller فشار دهید تک نقطه فکوس آماده جابجایی خواهد بود و پس از فشار دادن با Multi Controller به هر جهتی که میخواهید نقطه فکوس جابجا خواهد شد ( منظور اینست تغییر وضعیت با یک دکمه انجام خواهد شد ) در کل زیاد نباید مشکل ساز باشد، و این تنظیمات کلید در منو قابل انتخاب خواهند بود.
فایل پیوست 8527
نمی دونم ... ولی روشی که من تقریبا همیشه استفاده می کنم اینه که فوکوس نقطه ای رو روی نقطه وسط تنظیم میکنم و بعد از ثابت کردن نورسنجی, فوکوس رو انجام میدم و در انتها کادر بندی می کنم.
این موضوعی رو که شما میگین به نظر من اصلا مشکلی نمیاد چون به این صورت خیلی راحتم.
نمی دونم دوستان راجع به این روش چه نظری دارند؟
فکر کنم منظورشون نورسنجی نقطه ایه
1-در کنن نمیشه نورسنجی نقطه ای رو در نقطه مورد نظر(با انتخاب نقطه فکوس مورد نظر)مستقیما انجام داد،
من اول مرکز دوربین(نقطه وسط) رو رو سوژه قرار میدم بعد نورسنجی و بعد قفل نورسنجی(*) و بعد کادربندی و انتخاب نقطه فکوس (روی سوژه یا جای دیگه) و شلیک
2-در نیکون نورسنجی نقطه ای با فکوس روی نقطه مورد نظر انجام میشه
حالا نمیدونم کدوم برند نورسنجی نقطه ای بهتری داره؟؟؟
با سلام
بنده با هر دو برند کار کردم ابتدا 400 دی داشتم حالا هم دی 90 نظر بنده اینه که بعد از یک ماه این تفاوتها تبدیل به همان توهم می شود و در کار این رده از بدنه ها هیچ تفاوت قابل گفتن یا تاثیر گذاری وجود ندارد به نظر بنده لنزها متفاوت تر از بدنه ها هستند
که البته بیشتر باید به ان پرداخته شود
ممنون
سلام جناب قشقایی
پوزش بابت تاخیر در پاسخ. نمیدونستم که اینجا مورد خطاب قرار گرفته ام.
حقیقت اینه که واقعا در زمان عکاسی فراموش میکنم که آیا Nikon D300 در دستم هست یا اینکه Canon 7D ،چراکه ایندو واقعا به هم شبیه هستند. کمی جای قرار گرفتن دکمه ها متفاوته، شاید مختصری کانن در این زمینه بهتر باشه ولی تفاوتها در عمل خیلی کم و قابل اغماض هستند و بیشتر به عادت عکاس بستگی دارند تا تفاوت ساختاری.
وقتی از هردو استفاده میکنم طبعا کمی سرعت عملم افت میکنه، بخاطر اینکه لحظاتی قاطی میکنم که برای تغییر مورد نظر کدام دکمه را باید فشار بدهم ولی به تنظیمات هرکدوم در کمتر از یک هفته میشه عادت کرد و فرقی نمیکنه که قبلا از کانن استفاده کرده باشید یا نیکن.
یک نقطه ضعف ( از نظر من ) نه چندان مهم در بدنه های نیکن، وجود دکمه Mf/AF/C روی بدنه هست که خیلی وقتها ناخواسته ممکنه تغییر وضعیت پیدا کنه ولی در دوربینهای کانن، بخاطر اینکه موتور اوتوفوکوس از ابتدا داخل لنز جاسازی شده چنین دکمه ای روی بدنه وجود نداره. چیزی که نیکون هم به تدریج در حال انجام اونه.
تفاوت دیگری که در زمان عکاسی گاهی یادآوری میکنه که چه چیزی در دست شماست، صدای شاتره که در Nikon D300 قوی است و ارتعاش اون در دست هم کمی قابل احساسه ولی در Canon 7D خیلی خفیفتره و فقط با گوش قابل درکه .
از لحاظ سیستم اوتوفوکوس هم فکر نمیکنم عملا تفاوتی بین ایندو باشه . هردو فوق العاده عالی هستند ولی شاید در برند کانن تعداد لنزهای بیشتری باشه که بتونن پتانسیل بالقوه بالای سیستم اوتوفوکوس بدنه را به فعلیت در بیارن.
از لحاظ نرم افزاری و پردازش هم تفاوت محسوسی نمیبینم. چون من صرفا با فایلهای RAW و در ACR کار میکنم. بنظرمن نرم افزارهای پردازشگر هیچکدوم از این دو به کاملی ACR نیستند.
تفاوت عمده بین ایندو زمانی هست که اونها رو کنار هم بگذارید و به اونها نگاه کنید. یکی از اونها به نظر من خیلی زیباتره.
از لحاظ لنز کفه ترازو به کدوم سمته من فکر می کنم در کنون تنوع لنز بیشتری وجود داشته باشه جدای از قیمت
درسته ؟
درود
در این دو مورد چیزی که از فرمایش شما استنباط میشود ،این را میرساند که شما اشتباه میکنید. خصوصا در مورد در مورد دوم که فکر میکنم باید یک بررسی اساسی راجب به لنز های هر دو برند داشته باشید. و در آنصورت متوجه خواهید شد که، بند دوم مطلب شما چقدر میتواند از واقعیت دور باشد.
اما بند اول ( که در آن به نظر من هم قید شده ) وجود دکمه ای که اصلا در مسیر دست قرار نداشته تا ناخواسته عوض شود ! خصوصا آنقدر هم سفت هست که اتفاقی در صورت برخوردی احتمالی عوض نگردد.( شاید مال شما غیر عادی باشد)
اما آنچه مسلم است نمیتوان داشتن موتور فوکاس رو در روی بدنه نیکون که باعث میشه بتونید با همه لنز ها اتوفوکاس داشته باشید( حتی با لنز های قدیمی) را عیب دانست و بر عکس فقدان آن را حصن دانست.
این کار کمپانی نیکون را هم که در روی چند بدنه Entry Level موتور فوکاس را برای ارزان تر شدن و رقابتی تر شدن حذف کرد را هم به عنوان یک سیاست کلی و یک طرح در حال اجرا فرض نکنید.
این موضوع در تاپیک شایعات یا واقعیات مطرح شد بگذارید در همانجا بماند. اگر بر فرض ، این پیش بینی دوستان که نیکون میخواد موتور فوکاس رو از روی کل بدنه ها حذف کنه ، واقعا اجرا بشه . من اون رو یک عیب میدانم تا یک پیشرفت.( که نتیجه سود جویی بیشتر تولید کننده خواهد بود برای فروش موتور فوکاس به تعداد لنزهای تولید شده. در حالی که کسی به داشتن چندین موتور فوکاس روی تمام لنزهایش احتیاجی ندارد )
با سپاس
انوش
البته زیاد هم نظر شخصی بنده نیست.
Michel Richmann / luminous landscape :
Autofocus Control Switch
Nikons have a switch which controls whether the camera is in single shot, continuous, or manual focus modes, located on the front of the body to the left of the lens mount. On Canons this setting is performed with a modal button on the top panel along with turning the main control wheel.
In my opinion the Nikon switch is an undesirable design, though it's been there since the earliest days of Nikon's autofocus cameras. It's a true mechanical switch, engaging the AF mechanism mechanically on older lenses that still use the in-body motor, which Canon never had. So while Canons don't need a mechanical switch, and Nikon's do because of their support of legacy lenses, I still have a problem with the design.
That problem is that even though the switch is pretty stiff, at least a couple of times a day I find that I have accidentally moved it off its intended position, and there's one chance in three that this will be to Manual, in which case AF is disabled.
I'm not alone in experiencing this problem, and many Nikon users shrug and say that they too are bugged by it. I can only suggest that Nikon find some way of designing an interlock so that accidental moving of this switch can't happen. (Maybe this will become like my bitching about Canon's lack of MLU. Year after year of begging with no response. Sound familiar?)
در هرحال برای من که مصرف کننده هستم و نه نماینده یا عامل فروش این شرکتها، منتقد بودن را بهتر از مبلغ بودن میدانم، چرا که شاید انتقاد در درازمدت باعث اصلاح نقاط ضعف هرچند کوچک و یا جبران خلاء های کوچک و بزرگ شود ولی مدح و تبلیغ چنین نیست.کد:http://www.luminous-landscape.com/reviews/cameras/nikon-d3-d300.shtml
این مقاله ریچمن را مدتها پیش خوانده بودم اما دوباره خواندنش هم لذت بخش بود و فکر کنم جمله طلایی ان که با این تاپیک هم بی ارتباط نیست این است:
Also, brand loyalty comes into play because no one likes admitting that they may have made an inappropriate buying decision.
خواندن این مقاله را به همه دوستان توصیه میکنم
و یکی دیگر از جملات ریچمن:
A friend once said to me that Canons are the best cameras available designed by engineers, and that Nikons are the best cameras one can buy designed by photographers. There may well be some truth to this aphorism.
و دقیقا به همین دلیل، به نظر من نظرخواهی از دوستانی مثل جناب ناظم الرعایا و جناب مهیار سیاسی بسیار مفید خواهد بود چرا که دوربین هایی از هر دو برند را تهیه کرده اند و به طور ممتد از آنها استفاده کرده اند.نقل قول:
Also, brand loyalty comes into play because no one likes admitting that they may have made an inappropriate buying decision.
از جناب ناظم الرعایا خواسته شده بود نظرشان را بیان کنند، و ایشان هم لطف کردند و با توجه به تجربه شان که فکر میکنم کمتر کسی داشته باشد نظرشان را گفتند و به نظر من "اشتباه کردن" در چنین شرایطی معنای خاصی ندارد.
البته این را هم بگویم که از خواندن این جمله تعجب کردم. من خودم با D300 کار نکرده ام. در D90، سویچ تغییر وضعیت فعال بودن موتور اتوفوکوس دقیقا در همان جایی است که در D300 است و تاکنون در هیچ وضعیتی (حتی زمانی که در ویزور نگاه میکرده ام و همزمان میخواستم مثلا فوکوس را از روی لنز به حالت دستی ببرم) دست یا انگشتان دستم حتی نزدیک این سویچ نیز نبوده اند، چه برسد به آنکه به طور سهوی وضعیتش عوض شود.نقل قول:
At least a couple of times a day I find that I have accidentally moved it off its intended position.
دلیل قرار دادن عکسها صرفا این است که بحث برای بازدید کنندگان جدید ملموس تر و مفید تر باشد.
مکان سویچ در D90
http://www.steves-digicams.com/2009_..._d90_focus.jpg
مکان سویچ در D300
http://www.kenrockwell.com/nikon/d30...ode-switch.jpg