واقعیت و سورئال در HDR

[Maisam.H]

در واقع سورئال همیشه به یک تناقض نیازمنده . ولی در HDR اخیر که از سوی دوست عزیزم جناب هراتی ارایه شد ، به شخصه تناقضی با قوانین طبیعی یا منطقی ندیدم . اگه دوستان چیزی دیدن ، لطفا راهنمایی کنن .

فکر کنم این بحث به علت برداشت های مختلف از کلمه سورئال به این سمت کشیده شده..
اتفاقا عکس تناقضی آشکار با طبیعت دارد و تناقض این است که این تصویر بدین صورت در هیچ جای طبیعت قابل رویت نیست
اینکه که مغز ما چه کار میکند و چکار میتواند یا نمیتواند انجام دهد موضوع این بحث نیست و بی جهت مساله را پیچیده میکند
اینکه شما یک عکس را با نقاشی های سالوادر دالی مقایسه کنید و بگویید سورئال نیست کاری اشتباه هست چون مکاتب مختلف در هنرهای گوناگون ابعادی متفاوت را در بر میگیرند
اگر سو رئال همان فرا واقعیت باشد؟؟!! پس HDR چون فرا واقعیت هست سورئال هم هست

[kiavash]

درود
آندره برتون يك روانپزشك بود كه يعدازكنارگذاشتن دادائيسم وانقراض اين مكتب ، با پيشنهاد هم مسلكانش وهمراخي لويي اراگون ، مكتب جديدي رابراساس دانش رواني شان و براساس گفتمان ،اموزه ها وعقايد فرويد بنا نهادند (١٩٢٢ ). نظريات فرويدروانپزشك ، درحيطه ضميرناخوداگاه ، روياپردازيهاي ادمي وسركوب همه ارمانهايي كه باني اين واپس زدگي ها قيدهاي اجتماعي وسياسي وياقيدهاي مذهبي وبندهاي مسلكي بوده است، ميباشد. براين اساس برتون واراگون شالوده مكتب جديدرابر انديشه هايي كه ازهمه قيودمنطق جاري درسياست واجتماع ومذهب رها بود، بنا نهادند.
اعلاميه اندره برتون در تعريف "سوررئال " بدين شرح منتشرشد؛
" "سورئالیسم عبارت است از فعالیت خود به خودی روان وذهن ، که به وسیله آن می توان خواه شفاهاً و خواه کتباً یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد."(رها ازهمه بندهاي فكري وقراردادهايي كه باعث بن بست فكري مي شوند). بسياري ازروياها،انديشه ها،تخيلات وريسمانهاي منطقي ما ، درچارچوب اداب،مناسك وقيود جامعه ودين وسياست زدگي به چارچوب ذهن و ضميرخاموشمان ميريزد،همانجا ميماند ،رشدنميكند ودرنهايت ميميرد(باافزايش سن فراموش ميشود في الواقع). اما يك هنرمند سوررئال اين روياها را رشدميدهد، پرورش ميدهد، ودرنهايت درهرانچه كه درحيطه هنرش ميگنجد، جان ميبخشد. روي بوم نقاشي يا صفحه موسيقي يافيلم عكاسي يا،يا،يا...
هدف هنرمند در اين مكتب این است که یک واقعیت بكر اماپنهان بيافريند، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را ازضميرناخوداگاه (ان واقعيتي كه هست يا واقعيتي كه در روياهست) راروي كاغذ،بوم نقاشي ،پرده سينما ،... جاري كند تادر وراي اين درهم اميختگي "واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند.واقعيتي دركمال صداقت دربيان ارزوها.
اين شكل بيان هنري ،لزوما به معناي پيچيده كردن طرح نيست. بلكه گاه بيان نمادهاي عواطف وامال ذهني هنرمند،دراشكالي خلاصه ميشود كه براي بيننده دركش مشكل ميشود،اماتعريفش براي هنرمند محفوظ است. لذا هنرمند اچ دي أر! ، بايد ديدكه براساس چه طرح وهدفي ، تصوير HDRرا بوجود اورده است. انچه كه باعث بوجود امدن بحث اين تاپيك شده است(عكسهاي برديا سعادت) ، به نظرمي رسد كه اولاعكاس به به يقين واراده قصد بوجوداوردن يك اثر سوررئال رانداشته است ودرصورتي هم كه تعريفي وهدفي دراين مكتب براي اينگونه عكسها بخواهيم درنظربگيريم،تنهاچيزي كه به ذهن ميرسد، يك تعريف واحد براي همگي انهاست ؛ "نشان دادن طبيعت ومناظر بازيبايي فراي زيبايي كه درواقع وجود دارد. همين!
اما ممكن ست اچ دي ار درخدمت اثاري جداي ازچنين عكسهايي باشد،براي ساخت هدفي خاص. بنابراين اچ دي ار هم مثل همه تكنيكهاي ديگرعكاسي ممكن است درخدمت سوررئال باشد يا نباشد. اما هراچ دي اري لزوما سورريال نيست.

ممنون ازدوستان ميخوام اگراطلاعاتي در اين سبك هنري دارند واشتباهاتي در يادداشتها من وجود دارد، هم گوشزدكنند وهم به اشتراك بگذارند.
بازهم ممنون ازشما.