جناب جهانگیر خان شرمنده از اینکه کلمه عجب من سبب دلخوری شما شد.اتفاقا خوشحال هستم که در بحث شرکت کرده اید.جناب مداح بزرگوار این لحن به جز دلخوری و خارج شدن از مسیر گفتگو راه بجایی نخواهد برد با توجه به نوشته جناب محبی من هم میتونم بنویسم پس عکاسی مستند یعنی عکاسی از لباس عروس؟؟؟
عجب!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بله شما عکاسی منظره را کم ارزش قلمداد نکردید اما بنا به دلایلی که خود اظهار داشتید عکاسی مستند را به ان برتری دادید.اتفاقا من هم همین صحبت را می کنم که ایا این دلایل ارائه شده از طرف شما باعث برتری این ژانر نسبت به عکاسی منظره میشود؟ظاهرا متنی که ارسال کردم رو با دقت مطالعه نفرمودید
دوستان اضافه کردن که هر ژانری مشکلات خاص خودش را دارد. به نظر چطور است مثلا من بگویم عکاسی مستند بقول شما هزارم ثانیه ها مشخص میکنه و و در چشم به هم زدنی همه چیز تمام..........اصلا عکاسی مستند کاری ندارد!!! اما برای منظره من باید برای ثبت یک منظره خوب و تاثیر گذار ساعتها یا روز ها و فریم ها و.... وقت صرف کنم تا یک شات خوب و تاثیر گذار ارائه کنم؟اضافه میکنم در عکاسی مستند سرنوشت عکس رو صدم و بلکه هزارم ثانیه ها مشخص میکنه و در چشم به هم زدنی همه چیز تمام.... اما شما ساعتها برای ثبت یک منظره فرصت خواهید داشت داریم عکسهایی از طبیعت که در چند ثانیه و دقیقه بر روی سنسور ثبت شدند اصلا امروز نشد فردا فردا هم که آفتاب نیست پس فردا چرا یک فریم 5 تا میگیریم با نورهای مختلف که عکس ول ول کنه اینها همیشه هست دوست من آیا ارزش همچین ثبتی با لحظه های قطعی و تکرار نشدنی که در عکاسی مستند ثبت میشه برابری میکنه؟
بحث ارزش گذاری است.ایا دلایل شما برای برتری بخشیدن به عکاسی مستند نسبت به منظره گرافی کافیست؟
جناب جهانگیر خان مگر عکس فقط باید درد دوا کند تا عکس باشد؟