ممنون مازیار عزیز
متوجه منظورتون در مورد گفته اون خانم و اینکه از روی دلسوزی بوده نشدم !
میشه توضیح بدید منظورتون چیه!
به نظر شما چه دلسوزی اون خانم در حق امید عزیز کردند؟
ممنون مازیار عزیز
متوجه منظورتون در مورد گفته اون خانم و اینکه از روی دلسوزی بوده نشدم !
میشه توضیح بدید منظورتون چیه!
به نظر شما چه دلسوزی اون خانم در حق امید عزیز کردند؟
دوستان عزیز بحث مقایسه ی سبک عکاسی با یک معیار خاص (فقط عکاسی مستند اجتماعی ) درست نیست .
شما هم دارید همون بحث اول رو که اون خانم میخواست آقای محبی عکاس مستند اجتماعی بشه رو میکنید .
دربیشتر بحثها این معنی وجود داره که عکاسان اجتماعی دیگران رو تشویق به این نوع سبک میکنند ودیگر سبکها رو نوعی تفریح میدونن .
علاقه به سبک مستند اجتماعی درایران چیز معمول و عادی هست .
با وجود رای اکثریت به این نوع سبک پیشرفت و طرفداریه این نوع سبک هم یقینا بیشتر از دیگر سبکها خواهد بود .
وجود استاتید و حامیان زیاد این سبک هم به نوعی خود بهانه ای دیگر برای راه گذاشتن درراهی هموار خواهد بود .
حالا مشکل اینکه فلان خانم بنا برعقیده خود قصد داشت جناب محبی رو هم دراین مسیر قرار بده کاملا شفافه .
نوعی دوستی خاله خرسه .
یعنی به نظر خودش داره به آقای محبی خوبی میکنه و آقای محبی رو راهنمایی میکنه ، ولی با این کارش داره مسیر اون فرد رو تغییر میده .
نظر اون خانم این بود که جناب محبی راهی رو برن که از نظر اون خانم خیلی میتونه مفید و خوب باشه .
نظر دوستان هم اینکه راهنمایی این خانم بنا به رای و نظر خودشون درست نیست که علاقه هرشخص میتونه متفاوت باشه .
تمام .
اینکه عکاسی پرتره و طبیعت و ماکرو و ..... هریک درنوع خود دارای ارزش زیادی هستند یک طرف و اینکه مسابقات و مشوقین سبک مستند اجتماعی بیشتر از دیگر سبکها هست مطلبی دیگر هست .
این راهنمایی زمانی میتونه مفید باشه که اون فردراهنما از دیگر سبکها و عکاسیه مستند اجتماعی تااندازه لازم آگاهی داشته باشه .
چطور میشه آدم وقتی راهی رو نرفته مطمین باشه که دیگر راها بن بسته و برای ادامه مسیر فقط یک راه وجود داره .
برای یک عکاس خبری مفهوم و ارزش عکس خیلی بیشتر از هنرعکاسی اهمیت داره .
برای یک عکاس پرتره فاکتورهای دیگه میتونه بااهمیت تر باشه .
برای یک عکاس مستند هم عناوین دیگه ای اهمیت داره .
مقایسه عکاسیه مستند اجتماعی با دیگر سبکهای عکاسی نمیتونه مفید باشه .
درست مثل اینکه شما بخواهید این سبک عکاسی رو به نوعی ملاک سبکهای دیگر قرار بدید .
بهترین راه اینکه خوتون به نسبت علاقه ای که دارید با سبک مورد نظرتون آشنا بشید و اونو تجربه کنید .
اگه میخواهید بگید عکاسیه مستند اجتماعی به درد نمیخوره ، اول خودتون چندشات دراین مورد بگیرید و بعد بگید آقا این سبک عکاسی به این دلایل به درد نمیخوره .
تا حالا چندین بار با دوستان عکاس مستند اجتماعی به عکاسی رفتیم ، دراین مورد تجربیات جالبی کسب کردم .
بعضی از دوستان مستندکار رو با خودمون برای عکاسی از طبیعت بردیم تا شاید اونا هم به این سبک تا حدودی علاقه پیدا کنن .
ولی اولین چیزی که من دیدیم میدونید چی بود ؟
چادر مشکی که از کوله دوربینشون در اوردن !
تا آخر عکاسی که دوسه ساعت بیشتر طول نکشید فقط با خودمون تماشاچی آورده بودیم .
بیشتر تنظیمات دوربینشون
استیل رنگ سیاه و سفیدشون با کنتراست بالا و فیلتر قرمز
مد خودکار
Quality - JPEG
وقتی هم بگی آقا حداقل با RAW کار کن میگن : فتوشاپ ارزش عکس رو کم میکنه !
حالا نمیخوام برای همه عکاسهای مستندکار یه نسخه بپیچم .
ولی اکثرشون دوست دارن فقط تقلید کنن .
قبرستون و چادرمشکی و خرابه و پیرزن و پیرمردو دختربچه و پسربچه افسرده و از این دست آلمانها ، بهترین سوژه براشونه .
برعکس این مطلب چنیدن بار همراه این دوستان برای عکاسی مستند به روستاهای اطراف رفیتم .
سوژه ما درودیوار و خونه های گلی و گاو و گوسفند و تراکتورو اردک و مرغ و خروس .... بود ،
سوژه اونا پیرمردو و پیرزن و بچه ها و ..... اصلا جدا از هم عکاسی میگردیم ، آخر سر هم ما رفتیم بیرون روستا تا شاید یه پانوراما بگیریم .
با این حال نمیشه گفت که این عکسهای مستند به درد نخور و اسنپ شاتی بیش نیستن .
چون برای فردی مثل من که علاقه و اطلاعاتی دراین سبک ندارم این عکسها بی معنی و به درد نخورد هستند .
دربرخورد با عکاسی از حشرات هم تا حدودی این مورد وجود داره بیشتر عزیزان حشره گراف این جمله رو شنیدن : آخه عکاسی از جک و جونور هم شد عکاسی !
انتظار اینونداشته باشید که همه یکدست باشن و همه هم از عکاسی پرتره خوششون بیاد ، افرادی هستند که از خودشون میترسن و حاضر نیستند حتی یک عکس هم ازشون گرفته بشه حالا چه کسی میتونه این نوع افراد رو راضی کنه بیاد و بره آتلیه و اونجا ژست بگیره .
همه سبکها درنوع خودشون مشکلات و طرفداران خاصی رو دارن ولی اینکه چرا عکاسی مستند اجتماعی مورد توجه بیشتری نسبت به دیگرسبکها هست این بحث جواب زیادی داره .
یکی از این جوابها هم اینکه : درنگاه ساده این نوع عکاسی خیلی راحت دیده میشه فقط کافیه یه دوربین و یه لنز واید داشته باشی و بزنی بین مردم و از اونا درانواع حالتهای زندگی روزمره عکاسی کنی ، مبنای این کار هم اینکه به نوعی مشکلات مردم رو دریک عکس نمایش بدی ، تا مردم بادیدن این عکس به حال رو روز سوژه شما افسوس بخورن.
ولی باکمی نگاه دقیقتر این نوع عکاسی از سخترین و مشکلترین سبکهای عکاسی به شمار میاد : افرادی هستند که مرز و اندازه ها رو میشکنن و پا رو فراتر از حریمها قرارمیدن به مناطقی میرن که وجود دوربین دراین مناطق میتونه براشون خیلی گرون تموم بشه بعضی از روستاها و محله های قدیمی و افراد شرور و .... هنوزهم مناطقی هست که دوست ندارن افراد غریبه وارد روستای اونا بشه اونم با دوربین ، زباله دانی و افراد معتاد و نیروی انتظامی و پلیس و افرادبیش از اندازه غیرتی و آدمای بیکار که دوست دارن هی گیر بدن و ......
برای اینکه بتونید دراین سبک تاحدودی جلوتر از بقیه قرار بگیرین باید تا حدودی از جون مایه بزارید وگرنه شما هم میتونید با گذاشتن چادرمشکی تو کوله ، عکاس مستند اجتماعی بشین .
اینو بدونید که با گرفتن چندشات از کوه و حشره و جک و جونور کسی نمیتونه دردسرساز بشه ولی مشکل عکس مستند اجتماعی بعد از گرفتن تازه شروع میشه .
به یاد دارم درجریان اعتراض چندنفر به مامور انتظامی و بی اعتنایی مامورین وقتی یه نفر عکاسی میکرد چه بزن - بزنی راه افتاد و آخر سرهم اون آقا و دوربین رو بردن .
همه سبکها درنوع خودشون خیلی مفید و از لحاظ ارزشی داری اهمیت خاص هستند با برسی این نوع سبکها میتوان نوع سبک و علاقه هرفرد را جدا گانه مشخص کرد .
و راهی که اون فرد دوست داره با آگاهی سپری بشه نه با تشخیص دیگری .
Nikon D600
درک شما از عکاسی مستند بسیار حقیر و کوچک است دوست من!نه اینکه تا یک سوژه دیدی دوربینت رو بزاری روی high speed و پشت سر هم عکس بگیری اونم در کسری از ثانیه.
خیر جناب مداح اما عکسی که دردی رو دوا میکنه ،حاوی پیام و هشداری هست در هر ژانری که باشد با ارزش تر است ضمنا بحث من بر سر تاثیر خروجی بوده و هست نه سختی و اسونی و مدت زمان کار دوستان روی زمان و سختی مانور دادن من هم مقایسه کردم نهایتا خروجی ارزش گذاری خواهد شد چه به قول دوستمون high speed باشه چه 40 روز بالای کوه باشهجناب جهانگیر خان مگر عکس فقط باید درد دوا کند تا عکس باشد؟
؟؟؟؟!!!!!!!!به نظرم این نوع ارزش گذاری که مثلاً عکاسی اجتماعی ارزشی بیشتر از عکاسی طبیعت یا ماکروگرافی داره متاسفانه بر می گردد به استیلای طولانی تفکر مارکسیستی و سوسیالیستی بر جامعه روشنفکری ایران
هیچکس من هم همچین حرفی نزدم در جواب به جناب امید محبی هم عرض کردم هر ژانری که در حال حاضر علاقه دارید بهترین ژانر برای شماست چرا حرف توی دهن مردم میذارید؟چه کسی به من حق می دهد که بگویم بردیا سعادت نباید عکس منظره بگیرد و بایستی عکاسی اجتماعی کند؟
دوستان خلط مبحث میکنند و گارد گرفتن جناب ابراهیمی نه من ،فلان آقا چون مدیره سن و سالش هم بالاست به خودش اجازه میده ژانری رو با سخیف ترین حالت معرفی کنه و صدای هیچکس هم در نمیاد اما بنده که عرض کردم نظر شخصیم رو دارم میگم اون هم با احترام شدم کومونیست لیبرال دموکرات منافق!!!!!جناب جهانگیری عزیز, ظاهرا شما دارید خلط مطلب می فرمایید
از من و شما دوا نکرد اما به گفته خودتون از یک ملت دیگه که اونها هم مثل من و شما آدم هستن و حق زندگی دارن تا حدودی دوا کرد.ممنون از اینکه ندانسته های من رو بهم گوشزد کردین امیدوارم روزی مثل شما بتونم بین این دو گزینه فرق بذارم و تشخیص بدمعکس اعدام ویتکنگ چه دردی از شما یا بقیه ی مردم دنیا به جز ویتنام دوا کرده.شما هنوز فرق بین عکس خوب و تاثیر گذار رو نمیدونید!.
شما که آستانه ی تحملتون اینقدر پایینه پیراهن عثمان را انگولک نکنید آقابرخی از دوستان عمدن تمایل دارند از حرفهای زده شده پیراهن عثمان درست کنند
نظر شخصی خودتون رو به بدترین شکل ممکن گفتین هیچ کس دم نزد چون پایین اسمتون نوشته شده Forum Moderator بنده هم نظر شخصی خودم رو گفتم
در سرزمینی که سایه ی آدم های کوچک بزرگ میشود، قطعا آفتاب در حال غروب است!
Nikkor 16-35 | Nikon F5
با سلام مجدد
و تشکر از همه دوستانی که محبت کردند و پاسخم رو دادند.
و امیدوارم بحثها کمی دوستانه تر باشه که خدای ناکرده کسی دلخور نشه.
اما موردی که امروز برای من و این خانم پیش اومد:
امروز بر مبنای همون ابهاماتی که برام پیش اومده بود. و در مسیر فرودگاه و یکساعتی هم در فرودگاه کلا با این خانم محترم در این مورد بحث کردم که نتیجه ش رو در پاسخ به همین سئوالتی که در پست اول نوشتم از قول خودشون مینویسم :
من : هنوز دچار ابهام هستم واقعا نیازی هست که من ژانر عوض کنم ؟
ایشون گفتند :
امید عزیز شما حرف من رو انگار خوب درک نکردید.
هیچکسی حق نداره به هنرجوی خودش یا دانشجوی خودش ژانر تحمیل کنه. اصلا اینکار کار درستی نیست.
برفرض من به شما گفتم برید در فلان ژانر عکاسی کنید که مورد علاقه شما نیست و شما هم به هر دلیلی که میتونه بر مبنای بخت و اقبال یا شانس یا تجربه باشه میرید و در اون ژانر بهترین عکس دنیا رو هم میگیرید که همه دنیا بگویند : احسنت.
اما وقتی همون عکس از دل شما بر نیامده هیچ ارزشی نداره.
هدف اینه که هر ژانری دوست داری عکاسی کنی نه اینکه من یا امثال من بهتون ژانر تحمیل کنیم.
گفتم : پس نظر تون در مورد عکسهای ماکرو من یا منظره ها و اچ دی آر هام دقیقا چی بود که منو کمی درگیر خودش کرد ؟
ایشون در پاسخ مثال انوش عزیز رو گفتند :
امید جان شما در گوگل عکس غروب رو سرچ کن.
خواهی دید که از همه جای دنیا از غروب عکاسی کردند . چه خوب و چه بد . وچون قبلا اینکار شده و زیاد هم انجام شده و یا خیلی هم خوب کار شده من و یا شما نباید از فروب عکاسی کنیم ؟ یا بهترین منظره ها یا بهترین ماکروها ؟
فرض کنید من و شما و 10 عکاس دیگه در یه فضای بسیار خوب در طبیعت حضور داریم و همه مون هم داریم همون سوژه رو عکاسی میکنیم.
به نظر تو کدوم عکس بهترین عکس خواهد بود.؟
عکسی که همه گرفتند اما فقط یکیشون بهتر از بقیه خواهد بود ؟
در پاسخ گفتم :
شاید عکسی که یکی از همین عکاسان از همون سوژه مشترک گرفته اما چیزی رو داره نشون میده که مابقی عکسها ندارند و یا عکاسان دیگه نتونستند و یا پیداش نکردند. که اون رو ثبت کنند.
خانم گقتند :
احسنت. دقیقا درست گفتی.
بحث هم همینه. تفاوت .
شما اگه قرار باشه از منظره. یا طبیعت یا ماکرو یا هر چیز دیگه ایی عکاسی کنی. جوری کار کن که جدید باشه.
اگه از غروب میخوای عکاسی کنی جوری ثبتت رو انجام بده که با بقیه غروبهایی که کار شده متفاوت باشه.
نه اینکه منتظر باشی موضوع و اون تفاوت از آسمون نازل بشه. یا اینکه بر فرض خورشید به جای غرب در شرق غروب کنه.
اینها رو خودت باید پیدا کنی.
در کل حرفم اینه که در هر ژانری میخوای کار کنی. نوآوری داشته باش. دنبال تکرار و کارهای انجام شده نباش چون قبل از تو ممکنه خیلی ها بهتر از تو اجرا کرده باشند.
البته خوبه که تکنیکها رو از کارهای ژانر مورد علاقه ت یاد بگیری اما دنباله روی محض از عکس خاص ارزشی نداره. چون اون عکس مسلما بهتر از ثبت شما قبلا ثبت شده.
بهشون گفتم :
شما زیاد سفر خارجه میرید و عکسهاتون هم در نمایشگاههای خارجی قیمت بالایی داره. آیا شده تا به حال حسرت بخورید که در فلان مکان و فلان زمان میتونستید ثبت خوبی داشته باشید اما بی تفاوت از کنارش رد شده و بعدا افسوسش رو بخورید ؟
ایشون گفتند چرا همچین سئوالی میکنید ؟
عرض کردم چون گاهی پیش اومده که برای مثال در جزیره سامویی مناظری بسیار بکر و دیدم و بی توجهی کردم و الان یادم میاد افسوس میخورم که ای کاش وقت میگذاشتم و ثبت رو انجام میدادم.
در عین حال باز هم گاهی نام اون مکان رو در گوگل سرچ کرده و عکسهاش رو میبینم و منتظرم مجددا برم و اینبار چیزی از دستم در نره.
ایشون گفتند :
این خوبه و نشون میده که چشمت در ژانر مورد علاقه ت حساس شده و من بعد کارت اسونتر خواهد بود.
گفتند من اگه سوژه ایی نظرم رو جلب کنه اصلا بی تفاوت از کنارش رد نمیشم و حتما ثبتم رو انجام میدم و وقت میگذارم براش.
در مجموع گفته های ایشون این بود که در هر ژانری که میخواین کار کنید جدا از مبحث تکنیک و اصول عکاسی دارای دیدی متفاوت باشید تا کارتون از کارهای مشابه متمایز باشه.
نمیدونم چرا من اینقدر بد برداشت کردم.
ضمن اینکه این خانم به قول خودشون بیشتر استیج کار هستند تا مستند . هر چند که دید بسیار مستند گونه ایی داشتند و این تصور برای من پیش اومد.
البته همیشه گفتم که همه ژانر های عکاسی برای من قابل احترام هستند و اصلا به خودم اجازه بی احترامی به هیچ عکاسی در هر ژانری رو نخواهم داد.
ممنونم از مشارکت همه دوستان در این بحث و امیدوارم کماکان این مبحث ادامه داشته باشه تا اگه عزیزی هستش که این ابهام براش پیش اومده بتونه پاسخش رو دریافت کنه.
من که واقعا استفاده کردم از نظرات دوستان.
با تشکر از همگی
NIKON D810- FUJI X-A1 nikon 14-24 + fotodiox wonder pana66 filters - nikon 24-70 nikon 70-200 f2.8 vrII-nikon 50 mm f 1.8- - - cokin z GND kit
http://www.omidmohebbi.com/
با سلام ....واقعا از خوندن این 4 صفحه بحث لذت بردم ولی نمی دونم چرا داره بحث کمی تند می شه.... به عنوان یه عضو بسیار کوچیک نظرمو می گم ... هر ژانر عکاسی سختی های خودشو داره .. من 1 ساله فقط دارم عکس پرتره می گیرم و هیچ موقع به خودم این اجازه رو نمیدم که بخوام بگم پرتره بهترین ژانر عکاسیه ...این جیزیه که من ازش لذت می برم و این مهمه ....به شدت طرفدار کارای آقای هراتی هستم که عکاس اجتماعی هستند و برای کار ایشون ارزش زیادی قایلم ... چون به نظرم واقعا هر ژانری سختیه خودشو داره و این نوع قیاس کردن ها برای اینکه ثابت کرد کدام ژانر برتر است به نظرم اشتباهه و بی فایده چون تاثیری هم که هر ژانر می ذاره به مردم بستگی داره حالا اینکه بیام بگیم عکاسی مستند اینجوریه و یا عکاسی طبیعت اونجوریه آیا ارزش کاریه هر کدوم از این دو ژانرو می تونه پایین بیاره ؟؟؟ به نظرم نمیشه ... چون به نظر من همونطور که اون عکاس طبیعت اون همه به قول دوستان تا 3 هفته تو چادر می مونن یا از فلان ارتفاع بالا می زن همونقدر کارشون ارزش داره که اون عکاس مستند که جونشو کف دستش می ذاره می ره تو میدون جنگ عکاسی ....فقط اینجا تفاوت تو انتخابشونه
سهراب قابزلو
photography is about what you feel and see
sohrabphotography.blogfa.com
Cacal Telegram : telegram.me/sohrabphotography
درود
جناب جهانگیری ، مطلب فوق غلط است و باعث خارج شدن از مسیر مورد نظر تاپیک .
دوستان بقدر کفایت توضیح دادند خصوصا بعد از پست جناب دکتر روشن که بحث منحرف شده را تمام کردند انتظار این بود بخش شخصی که انتقاد به آقای محبی بود تمام شده تلقی گردد و بحث برگردد به باید ها و نباید ها در انتخاب ژانر
شما فرمودید نظر شخصی خودم رو میگم ، اما در واقع از دهان اکثریت اساتید سخن گفتید! پس در همین جا ، کار تمام شد.
حال اینکه این آمار گیری از اساتید تا چه حد اعتبار دارد یک طرف ، اینکه چگونه اشخاصی با چنین دانسته ها و باورهای اشتباهی ، در زمره اساتید باشند طرف دیگر
اینکه شخصا چگونه فکر میکنید یا شخص دیگری چگونه فکر میکند ( آن اساتید ! ) اگر همچنان شخصی بماند کاملا خصوصی است و به کسی هم مربوط نیست
اما ارزش گذاری با معیار عقاید شخصی خودمان ، نمره دادن و با ارزش یا بی ارزش شمردن ژانر های عکاسی ، صلاحیت مطرح شدن در چنین تاپیکی که قرار است بار آموزشی داشته باشد را ندارد
شاید تکرار آن از حوصله همه خارج باشد اما نمونه ای از استدلال های مردود شما :
1-ترجیح میدهم خودم در طبیعت باشم تا اینکه به تماشای عکس طبیعت بنشینم ======> پس عکاسی طبیعت به ارزشمندی ژانر مورد علاقه من ( مستند ) نیست !
مقایسه کردن عکاسی از غذا ها با عمل خوردن غذا ، مثل قیاس فوق قیاس مع الفارق است!
2- در عکاسی منظره بار زیادی روی دوش تجهیزات است اما در عکاسی مستند اینگونه نیست ، همه چیز دید و جهان بینی عکاس است ====> پس در نتیجه دید یک عکاس طبیعت در مقایسه از دید یک عکاس د( مستند ) ضعیف تر هست!
3- اینکه قرار باشد از واقعه ای که در یک تاریخ مشخص به وقوع پیوسته و دیگر هم تکرار نمیشود عکاسی کنیم ( مثل ما در عکاسی مستند! )برتری دارد به شما که ساعتها برای عکاسی منظره فرصت دارید اصلا امروز نشد فردا و آیا ارزش همچین ثبتی که تکرار نشدنی است (عکاسی مستند ) برابری میکنه؟ ====> و این عمل تکرار شدنی بودن یا نبودن مایه اعتبار و برتری عکاسی مستند در برابر عکاسی منظره است!
خوب آیا اگر کسی فقط یکبار در عمرش دستش شکست و در گچ بود و کسی با موبایل یک اسنپ شات از او گرفت این عکس دارای مقام و جایگاهی والا در مقایسه با باقی ژانر ها میشود ؟!
چون تکرار نشدنی است که دست ایشان باز هم در گچ باشد! یا عکاسی از کچل کردن یک کودک که فقط یکبار قرار است در این شکل دیده شود افتخاری برای عکاسش محسوب میگردد
یا عمل ختنه کردن ..... آیا اینها اعتباری برای کسی که در ان لحظه دوربین به دست بوده به ارمغان می آورد و عکسهای مورد نظر را در مرتبه معتبر تری در مقایسه با دیگر ژانر های عکاسی از جمله عکاسی طبیعت قرار میدهد..
کسی منکر اینکه در ژانر عکاسی مستند مثل دیگر ژانر ها کارهای ارزشمند وجود دارد نیست اما هیچکدام از مواردی که مطرح کردید دلیل برتری هیچ ژانری بر دیگری نیست
موفق باشید
انوش
مقایسه کردن عکاسی از غذا ها با عمل خوردن غذا ، مثل قیاس فوق قیاس مع الفارق است!
انوش عزیز صحبت از قیاس مع الفارق میکنید و اونوقت خودتون اینجوری قیاس میکنید؟!!!!خوب آیا اگر کسی فقط یکبار در عمرش دستش شکست و در گچ بود و کسی با موبایل یک اسنپ شات از او گرفت این عکس دارای مقام و جایگاهی والا در مقایسه با باقی ژانر ها میشود ؟!
چون تکرار نشدنی است که دست ایشان باز هم در گچ باشد! یا عکاسی از کچل کردن یک کودک که فقط یکبار قرار است در این شکل دیده شود افتخاری برای عکاسش محسوب میگردد
یا عمل ختنه کردن ..... آیا اینها اعتباری برای کسی که در ان لحظه دوربین به دست بوده به ارمغان می آورد و عکسهای مورد نظر را در مرتبه معتبر تری در مقایسه با دیگر ژانر های عکاسی از جمله عکاسی طبیعت قرار میدهد.
ارزش ثبتهای مستند و ماندگار در تاریخ عکاسی رو با عکس کچل کردن و ختنه سوری یکی میکنید چون تکرار ناپذیرند؟
بیراه نیست که با این تفکرات جایی در محافل عکاسی بین المللی همچون وردپرس فتو نداریم چون عادت کردیم به گرفتن تک عکسهای قشنگ نه عکسهای خوب!
دیگر علاقه ای به ادامه ی بحث در فضایی که پر از مغلطه است ندارم
موفق باشید
در سرزمینی که سایه ی آدم های کوچک بزرگ میشود، قطعا آفتاب در حال غروب است!
Nikkor 16-35 | Nikon F5
نمیتوانیم ادعا کنیم نخود سیاه است و معترضین را مغلطه گر بنامیم
این اصلا کمک نمیکند تا نتایج و قیاس های شما منطقی به نظر برسند!
از اینکه برای انرژی و وقت و حوصله دیگران احترام قائلید سپاسگذاری میکنم
گذاشتن یک علامت سوال یعنی جمله سوالی است. یک علامت ! مبنی بر تاکید یا تعجب است.
؟؟؟؟!!!!!!!! یعنی من چیزی نفهمیدم و چون من نفهمیدم پس بی معنی یا پرت است.
کمی در سیر هنر، ادبیات و جریانات روشنفکری در ایران مطالعه کنید متوجه خواهید شد که در دوره طولانی از تاریخ هنر این مملکت هر هنرمندی که در زمینه هنر "اجتماعی" (ترجمه اش می شود سوسیالیستی) فعالیت نمی کرد و در هنرش به "توده های زخمتکش" "تعهد" نداشت مورد لعن و هتاکی جریان های روشنفکری تحت تاثیر سوسیالیسم قرار می گرفت. این گونه بود که مثلاً کارهای صمد بهرنگی جایگاه بالاتری از بهرام صادقی می یافت.
ویرایش توسط Dariush Chegini : Friday 4 May 2012 در ساعت 19:49
شما فقط قسمتی از جمله را که دوست داری برمی داری و جوابیه صادر می کنی.من در جواب شما که گفته بودید عکاسی مستند در کسری از ثانیه و هزارم ثانیه اتفاق می افته این رو نوشتم!
کلا شاید درک من از عکاسی مستند این قدر پایین باشه ولی فکر نمی کنم شما هم به درک بالایی توی عکاسی مستند که علاقه داری رسیده باشی که اینگونه نظراتتون رو تحمیل کنید و به دیگر ژانر ها توحین کنید.