صفحه 6 از 16 نخستنخست ... 2 3 4 5 6 7 8 9 10 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 51 تا 60 , از مجموع 153
Like Tree2291تشکر

موضوع: مجموعه عکس Photo Essay/Photo Series

  1. #51
    كاربر همراه 17576 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    0
    تشکر شده
    0
    تشکر کرده
    0

    پیش فرض

    درود ...
    گفتگوی بسیار خوبیست ....
    در نوشته ی یکی از دوستان ( آقای جهانگیر ) به نکته ی بسیار خوبی اشاره شده بود ...

    یکی از ضعفهای بزرگ این مجموعه عدم رعایت راکورد بصری است قانون نانوشته ای که کسی نمیتواند شمارو ملزم به انجام اون بکنه ولی عدم رعایتش مجموعه رو تحت الشعاع قرار میده
    به طور کلی :
    به نظر من هم قابهای یک مجموعه باید از هارمونی و نظم برخوردار باشند . سایزهای متفاوت و پرش از قاب عمودی به افقی خیلی خوب نیست ... بهترست در آفرینش یک مجموعه عکس این مهم رعایت شود هرچند به قول دوست عزیزمان ، کسی نمی تواند شما را ملزم به رعایت آن بکند .
    nmroshan، 1986، jahangir و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    می دانم که دونده ی بزرگی نیستم؛ از هیچ نظر؛ معمولی هستم...
    فتولایف

  2. #52
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    April 2010
    محل سکونت
    Mashhad
    نوشته ها
    338
    تشکر شده
    2377
    تشکر کرده
    837

    پیش فرض

    ممنون میشم نظرات دوستان رو درباره این مجموعه بدونم تعداد عکسها زیاد بود به صورت پی دی اف در آوردم و آپلود کردم
    مجموعه مربوط به سال 88 هست و از ماسوله عکاسی شده
    برای اینکه حجم بیاد پایین و دوستان بتونن راحت دانلود کنن کیفیت رو آوردم پایین اما در سایز 50% قابل مشاهدست کارها
    پیشاپیش از دوستانی که حوصله میکنن میبینند نقد میکنن نظر میدن حتی با تندترین زبان ممکن سپاسگذارم

    لینک دانلود
    nmroshan، usef، M.Mobin و 7 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    در سرزمینی که سایه ی آدم های کوچک بزرگ میشود، قطعا آفتاب در حال غروب است!
    Nikkor 16-35 | Nikon F5

  3. #53
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    October 2009
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    471
    تشکر شده
    8896
    تشکر کرده
    3772

    پیش فرض

    سلام دوستان به عنوان کسی که به عکاسی علاقه دارد و تجربه ای هم در زمینه این نوع عکاسی (مجموعه عکس و...) ندارد از بعد از مجموعهی عکس خانم دلاوری بحثها را دنبال کردم اتفاقا نقدها را آموزنده دیدم مخصوصا نقد جناب جهانگیر و حتی بحثهای دوستان هم جالب بود و در بعضی پستها آموزنده اما فکر میکنم جایگاه بحث در مورد نقد فراتر از این تایپیک است بهتر اجازه دهیم این تایپیک کار خود را به همین روال ادامه دهد و دوستان مجموعه عکس ارسال کنند تا با نقد و و تعامل و تبادل نظر در مورد کارها این تایپیک برداشتی مفید و مثبت برای کاربرانی مثل بنده داشته باشد. به نظر من نظر دونفر از دوستان در مورد نقد را میشود در این تایپیک مد نظر قرار دار
    1 نظر جناب ابایی
    حرف همین که درست و منطبق با حقیقت و واقعیت باشه ، معتبر خواهد بود...میخواد از دهان فلانی درومده باشه که علامه دهره یا از زیون بهمانی که یه اُمی بیسواده!
    اعتبار آدمها نمیتونه به تنهایی به حرفهاشون اعتبار بده...ولی حرف درست میتونه به تنهایی معتبر و قابل استناد باشه!
    2 نظر جناب عبدل پناه
    در این تاپیک نوپا که اکثر ما، اول راه اش هستیم، هدف بیشتر "یادگیری" است. پس بیشتر از رویکردِ نقادی، لازم است که به بحث و تبادل اطلاعات در مورد مجموعه عکس و ویژگی هایش پرداخته شود.
    1986، jahangir و ahmad.abaee تشکر می‌کنند.
    CANON60D&TAMRON180MM&55-250IS

  4. #54
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    January 2010
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    214
    تشکر شده
    274
    تشکر کرده
    4086

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط jahangir نمایش پست ها
    ممنون میشم نظرات دوستان رو درباره این مجموعه بدونم تعداد عکسها زیاد بود به صورت پی دی اف در آوردم و آپلود کردم
    مجموعه مربوط به سال 88 هست و از ماسوله عکاسی شده
    برای اینکه حجم بیاد پایین و دوستان بتونن راحت دانلود کنن کیفیت رو آوردم پایین اما در سایز 50% قابل مشاهدست کارها
    پیشاپیش از دوستانی که حوصله میکنن میبینند نقد میکنن نظر میدن حتی با تندترین زبان ممکن سپاسگذارم

    لینک دانلود
    با سلام و تشکر از عکس های زیباتون
    حقیقتش اولش که گفتین ماسوله من گفتم خوب،شماهم به چنتا عکس از چنتا خونه بالاسرهم گرفتین و شده مجموعه عکس ولی حقیقتش با دیدن عکسا یه کم جا خوردم،سواد چندانی ندارم که درمورد "مجموعه عکس" اما چیزی که بنظرم تو عکساتون خوب نبود اون افکت یکنواخت اسکرچ مانن بود که بعضا با برعکس شدن جهتشون تو بعضی عکسا یه جورایی توی ذوق آدم میزد/در ضمن یک مقدار ناهماهنگی بین عکس ها هست و فکر میکنم 6تا عکس اول یه مقداری با 5تا عکس بعدی تفاوت دارن و میتونن تو دو تا مجموعه عکس ارائه بشن.
    jahangir تشکر می‌کند.
    محسن مقصودی

  5. #55
    كاربر همراه 17576 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    0
    تشکر شده
    0
    تشکر کرده
    0

    پیش فرض

    جناب جهانگیر عزیز
    مجموعه را دیدم . حسی که می خواستی القا کنی به نظرم این بود که ماسوله را از پشت قطرات باران و هوای بارانی اش دیده ای ... خیلی خوب بود
    من چند نکته دیدم که بد نمی دانم مطرح کنم
    1- نمای ورود به مجموعه خیلی خوب بود.به نظرم باید جای عکس دوم و سوم عوض بشود . یعنی عکس نمای بالا و با جزئیات قبل از نمای نزدیکتر قرار بگیرد ، از نظر من به اینصورت مجموعه یک سیر از کل به جزء (در پرداختن به صورت معرفی مکانی ) را دارا می شود و از هماهنگی بیشتری برخوردارست

    2- سکون و آرامش در قاب پایانی دیدنیست ، پویایی قابهای پیشین و ختم شدن آن به این قاب افقی خودش مثل کدای یک موسیقی عمل می کند . اما ... من اگر بودم این قاب را نیز عمودی به کار می بردم ... از نظر من این کدا برای این مجموعه سنگینست .

    سپاس از اشتراک و سپاس که گوش سپردی :)
    jahangir، ahmad.abaee، Amateurism و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    می دانم که دونده ی بزرگی نیستم؛ از هیچ نظر؛ معمولی هستم...
    فتولایف

  6. #56
    كاربر فعال ahmad.abaee آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    943
    تشکر شده
    3550
    تشکر کرده
    3154

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط jahangir نمایش پست ها
    ممنون میشم نظرات دوستان رو درباره این مجموعه بدونم تعداد عکسها زیاد بود به صورت پی دی اف در آوردم و آپلود کردم
    مجموعه مربوط به سال 88 هست و از ماسوله عکاسی شده
    برای اینکه حجم بیاد پایین و دوستان بتونن راحت دانلود کنن کیفیت رو آوردم پایین اما در سایز 50% قابل مشاهدست کارها
    پیشاپیش از دوستانی که حوصله میکنن میبینند نقد میکنن نظر میدن حتی با تندترین زبان ممکن سپاسگذارم

    لینک دانلود
    سلام
    صحنه را دیدم :)

    1- استیمنتی که روش نوشته بودی کشش نداشت...شاید زیادی طولانی بود...باید نصف میشد مثلاً...فقط جمع‌بندی آخرش و مدخلی که یپبرای دیدن عکسها درست کرده بود مناسب بود
    2-عکسها هرچی به انتها رفتن بهتر شده بنظرم : عکس معرفی(اول) خوب بود اما عکس دو بعد (فریم سوم کمتر) به اندازه لازم کشش نداشتن که عکسهای بعدی به یاری مجموعه اومدن و سطح کارها بالا اومد و حقیقتاً حسم از منفی به مثبت تغییر کرد!
    3-بیشترین همبستگی این عکسها از فرمشون میاد : سیاه و سفید بودن - عدم حضور انسان (جز در فریم یکی مونده به آخر که ای کاش نبود) - و موتیف خوب و تکرار شونده که در همه عکسها وجود داشت و به نظرم مثل رشته‌ای نامرئی مجموعه رو (حتا در فریمهایی که ضعیفه) حفظ میکنه،قطرات برف و بارونه که تو همه عکسها به وضوح دیده میشه و گاهی هم روی لنز نشسته که خیلی هم جذابتر کرده عکسها رو (و این دیدن عکسها از پشتِ شیشه‌بارون‌زده یه جور فاصله گذاری هم ایجاد میکنه بین سوژه و مخاطب -این فرم من رو یاد مجموعه عکس "جاده‌ها وباران" کیارستمی انداخت)

    انشالله مجموعه عکسهای بیشتر و بعتری ازت ببینم برادر

  7. #57
    Forum Moderator کوروش آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2011
    نوشته ها
    2,650
    تشکر شده
    18518
    تشکر کرده
    12880

    پیش فرض

    جناب جهانگیر گرامی .
    من مجموعه شما رو دیدم .
    اولین نکته برای من Opening جالب ماجرا بود . با تابلوها و خیابانهای خالی . اولین چیزی که به نظرم میاد اینه که جالبه که شما ماسوله پر از رنگ رو سیاه و سفید دیدید .
    این تضاد با آنچه که ما از فرامتن ماسوله می دانیم یک شوکی رو به بیننده منتقل می کنه .
    و بعد سردی فضا . خیابانهای خالی . باز سردی . و بعد یواش یواش مناظری که کمتر دیده شده . مانند پشت صحنه . حیاط های پشتی . تنگی بین خانه ها . سردی . فضاهای کمتر دیده شده . خطوط گاه کج و معوج و اعوجاج های استفاده از لنزهای باز . و سرآخر مرثیه ای بر انسانی که نیست ! چیزی که از اول هم عدم حضورش به تدریج پرداخته میشه و بعد با شات های آخری تاکید میشه .
    آدمهایی که محو شده اند و گویا فقط نشانه های گنگ و خفه از آنها به یاد مانده .

    تا اینجا که تشریح و بازگویی متن بود و نه نقد ! مقدمه نقد .

    اما باید دید که تا چه حد موفق بودید در بیان منظور ؟
    فضا بسیار خفه و دلگیر است . استفاده از تن های خاکستری تیره ، و تصاویر پر کنتراست ، لنز واید ، زوایای قوی ، ولی در عین حال شبه مستند من رو یاد فیلم های درسوازالا و دودسکادن کوروساوا می اندازه . یک جور نگاه شرقی بی محابا به چیزهای آشنا ! به عبارتی بهتر آشنایی زدایی از درک و شناخت قبلی مخاطب از فضایی آشنا .
    برای همین منظور :
    انتخاب زمستان انتخاب بسیار مناسبی است . یکی دیگر از آشنایی زدایی های موثر در کار . چون کمتر در این فصل ماسوله را دیده ایم .
    نگاه صادق هدایت گونه ای هم دارید با متن مقدمه که هم مخاطب رو پیشاپیش برای رودررویی با فضای اکسپرسیونیستی اثر ، آماده کرده و هم می کوشد فضاسازی رو تقویت کنه . شبیه به توصیفات او در بوف کور . وقتی از برابر ساختمانهای کج و معوج و غریبی که توصیف می کند ، سوار بر آن کالسکه مرگ ، می رود تا بدن معشوق را به خاک بسپارد !

    اما به نظرم متن مقدمه کمی طولانی است .
    یا شاید بهتر بود در بین عکسها می شکست و خرد می شد . ایجاز بیشتری را نیز می طلبید و به نظرم استفاده از کلمات شکسته ، خرد شده ، و بریده بریده - به عنوان یک پیشنهاد شخصی - با فضا همخوانی بشتری شاید می داشت .
    جسارت شما رو می پسندم .

    دلم میخواد بیشتر بنویسم ولی امروز ، روز پرنوشتاری رو پشت سر گذاشتم !!
    در نهایت ، همانطور که در پست های قبلی ام گفتم ، این روزها گاهی برام خیلی مهم نیست خود اثر ،بلکه برام مهمتر ، تفکره . تفکر قبل از خلق اثر . تفکر پشت اثر . این روزها برایم مهم حضور اندیشه است . قالب و ظرف بیانی ( یا به اختصار درست همان بیان ) بسیار مهمه . اما فکر می کنم که درد امروز ما ، درمان اش اندیشه است .
    وگرنه ابزار در دست همگان هست . خوب هم هست که باشه .
    ولی در نهایت نباید باعث کمرنگ شدن اندیشه بشه .
    nmroshan، jahangir، ahmad.abaee و 3 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  8. #58
    كاربر همراه 17576 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    0
    تشکر شده
    0
    تشکر کرده
    0

    پیش فرض

    خوشحال می شم دوستان نظراتشون رو در مورد این مجموعه کوچک بگن :)

    فتولایف / فتوبلاگ شادی آفرین آرش / ... مست باید رفت ...

    "شارل پی‌یر بودلر
    رازهای بی‌پرده‌ی قلبم | سرود ۳۳

    همیشه باید میگساری کرد و مست بود | تمامی حقیقت اینجاست | چاره‌ای جز این نیست | اگر می‌خواهید بارِ سنگینِ زمانی که‌در گذر هراسناکِ خود، شانه هایتان را در هم می‌شکند، و پشتِ ستبرتان را بر خاک می‌کوبد، بر دوش خود حس نکنید | همیشه باید مست و خمار بمانید |با پیاله‌ای پُر در دستُ بی‌هیچ توبه‌ای!
    اما به راستی از چه می‌توان خود را سرشار کرد و مست شد!؟ | از می و شراب!؟ ... | از شعر و غزل!؟... | یا از وقار و فضیلت!؟... | هرجور که می‌خواهید | به میل و انتخاب خود! | امّا «مست باید رفت» | «مست باید شد» | «مست باید بود» ... "
    Madjidm، saadi126، jahangir و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    می دانم که دونده ی بزرگی نیستم؛ از هیچ نظر؛ معمولی هستم...
    فتولایف

  9. #59
    كاربر فعال ahmad.abaee آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    943
    تشکر شده
    3550
    تشکر کرده
    3154

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط 17576 نمایش پست ها
    خوشحال می شم دوستان نظراتشون رو در مورد این مجموعه کوچک بگن :)

    فتولایف / فتوبلاگ شادی آفرین آرش / ... مست باید رفت ...

    "شارل پی‌یر بودلر
    رازهای بی‌پرده‌ی قلبم | سرود ۳۳

    همیشه باید میگساری کرد و مست بود | تمامی حقیقت اینجاست | چاره‌ای جز این نیست | اگر می‌خواهید بارِ سنگینِ زمانی که‌در گذر هراسناکِ خود، شانه هایتان را در هم می‌شکند، و پشتِ ستبرتان را بر خاک می‌کوبد، بر دوش خود حس نکنید | همیشه باید مست و خمار بمانید |با پیاله‌ای پُر در دستُ بی‌هیچ توبه‌ای!
    اما به راستی از چه می‌توان خود را سرشار کرد و مست شد!؟ | از می و شراب!؟ ... | از شعر و غزل!؟... | یا از وقار و فضیلت!؟... | هرجور که می‌خواهید | به میل و انتخاب خود! | امّا «مست باید رفت» | «مست باید شد» | «مست باید بود» ... "

    نام: mast-bayad-raft.JPG نمایش: 2604 اندازه: 202.5 کیلو بایت

    سلام
    استیمنت‌تون رو دوست نداشتم...اصولاً ترجمه شعر کار خیلی سختیه و معمولاً جذابیتهای زیانی متن اصلی در ترجمه از دست میره و به قول شاملو در ترجمه شعر نیازمند بازسازی شعر در زیان مقصد هستیم...لذا ترجمه حاضر از "رازهای بی‌پروای قلبم" کشش لازم رو برای انطباق با مجموعه عکس نداره .

    در تصاویر یکجور استحاله داره اتفاق میفته . آیا اون پرده‌گلدار حجابیه که شخص ازش عبور میکنه و در نور حل میشه؟

    اجرا خوب درومده...اگر اون پرده ساده بود یا طرح بخصوصی(مثل اینی که الان داره) نداشت،تصاویر رو با معنا بیشتر همخون میکرد
    عکسها اگر طور دیگری غیر از این میبودن (سیاه وسفید و کمی محو و ناواضح) اثرگذاری الان رو نمیتونست داشته باشه (حتا جا داره در عکس اول و دوم سوژه کمی تارتر بشه )
    نکته خوب دیگه ای که هست،عدم جنسی شدن سوژه‌ست، ما با یک انسان طرف هستیم نه با یک مرد یا یک زن ، شاید دوستان بگن نوع پوشش سوژه بیشتر زنونه ست اما خب اگر دیدمون رو مثل مفهمومی که در اثر هست عرفانی کنیم (که خود بخود میشه ) نمیتونیم با قطعیت بگیم سوژه خانومه چون لباس بلند سپید و روسری در اهل عرفان لباسی کاملاً رایجه .

    در کل کار دوستداشتنی بود اما با اینهمه متون نابی که در ادبیات فارسی داریم بهتره یه تجدید نظری در اون متن (که در ابتدا استیمنت خوندمش) بکنید .

  10. #60
    كاربر بسیار فعال Madjidm آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2010
    محل سکونت
    بیهق
    نوشته ها
    1,120
    تشکر شده
    14904
    تشکر کرده
    7162

    پیش فرض

    به نظرم اجرای خانم آرش عزیز اجرای خوبیست
    بنده صرفا نظرم را به عنوان بیننده اثر می نویسم
    ضمن تشکر از نوشته های خوب جناب آبایی که بسیار استفاده بردم در آن مورد خاص اما به نظر من نوعی نگاه جنسیتی به نوعی بارز است و حتی اگر عکاس محترم قصدی نداشته باشد به نوعی ذهن درگیر می شود و تجلی یک زن حداقل برای بنده اجتناب ناپذیر است حضور زن در درجه اول و حضور المانهای لطیف روی پرده تشدید کننده این خواهد بود و بیننده در گیر این حس سلوک و بی پروا حرکت کردن خواهد شد که از لطافت خاص خود برخوردار است که نمیتوانم این من درون اثر را را مردانه فرض کنم
    متشکرم
    saadi126، 17576، afshin haidary و 3 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    گزینه تشکر برای عکس خوب است نه عکاس آشنا!
    در باره من،

    سلف پرتره ،
    گالری.

صفحه 6 از 16 نخستنخست ... 2 3 4 5 6 7 8 9 10 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •