عكاسي صنعتي و تبليغاتي

[yasin-m]

مبارك همه باشه
آرش اجازه هست درباره عكسايي كه در خسوف هست هم اينجا بحث كنيم؟

[Arash]

شما که عزیزی
در مورد عکسهای من همه جا مي‌تونی بحث کنی

[yasin-m]

خوب چند تا نكته كه بيشتر سليقه اي هست و بر اساس اين سايز كوچك مطرح مي كنم كه بيشتر ياد بگيرم .
اين سه تا عكسي كه اينجان:
عكس سومي ، تراز به نظر نميرسه با توجه به دو سطح افقي اي كه مي بينيم .اگر سطح دوربين اندكي بالاتر مي بود كه خاك ها كمتر پيدا باشه و سبزه ها بيشتر نمود داشته باشن بهتر نبود؟
عكس سومي از بالا در خسوف ،اون بخش جلو ماشين (بازتاب زرد نور چراغ ها ) فكر نمي كنين به كار صدمه زده تا اينكه كمك كرده باشه؟
عكس سومي كه غروب خورشيد هست ،اون بخش پشت صندوق ماشين (اون كوه و تير برق ) اگر يك نواخت بود و كوه امتداد داشت به هماهنگي عكس كمك نمي كرد؟
عكس چهارمي -اهواز- جلوي ماشين بعلت وايد بودن لنز دچار كج تابي نشده؟
عكس آخري،
زمان عكاسي مناسب نبوده با توجه به اون سايه افتاده بر ديوار كه با اچ دي آر هم بر طرف نشده،
اون ضربدر قرمز رنگ روي ستون دليلي براي بودنش نيست ،دو تا لك روي در ،اون ميله آهني روي ديوار كنار تابلو كه بيكار اونجا قد علم كرده ،اون تكه ابر سفيد كوچولو توي آسمون آبي ،
اون سيم تلفن بالاي سر در ميشد با حوصله مرتب و تمييز اون جا قرارش داد كه اينقده كش و قوس نداشته باشه وحرف س روي شماره ماشين ناخوانا شده (دست كم اينجا تو نمايشگر من اينجور مي بينم) حرف الف وسطي ايران هم .نور در گرد اون چراغ جلو سمت راست زياد نيست؟
از ابزار هاي نور پردازي هم استفاده كردين؟
به هر حال با توجه به اينكه ماشين در اختيار شما بوده و عكاسي تبليغاتي بوده مي بايست تمام اجزاي صحنه و چيدمان اونا تحت كنترل عكاس مي بوده عرض كردم.
ببخشين ديگه
خيلي ملا نقطه اي شد.فقط براي اينكه ياد بگيرم.

[Arash]

خوب من سعی می‌کنم سوالات شما رو پاسخ بدم.
البته اصلا گمان نمی‌کنم هر نظری رو حتما باید پاسخ داد؟ بلکه باید سعی کرد با توجه به اون نظر عکس رو دوباره دید و این کمک می‌کنه به بهتر دیدن ما...

عكس سومي ، تراز به نظر نميرسه با توجه به دو سطح افقي اي كه مي بينيم .اگر سطح دوربين اندكي بالاتر مي بود كه خاك ها كمتر پيدا باشه و سبزه ها بيشتر نمود داشته باشن بهتر نبود؟

منظور این عکس؟ درسته؟

با اینکه اصولا عکاس خیلی دقیقی نیستم؟ یک دستیار به عنوان رئیس داشتم که اینقدر دقیق و عصبانیست که آره!(برادر بزرگم رو می‌گم!)

دوربین تراز است. ولی سطح جایی که ماشین در اون قرار داره به هیچ شکلی تراز نیست. یعنی هیچ دو چرخی در یک ارتفاع قرار ندارند. خوب شرایط اون محیط اینجوری بود به نظرم خیلی هم مهم نیست...

اما ارتفاع

اگر دقت کنید و یا به یاد داشته باشید دیواره های بیرونی تخت جمشید چه ارتفاعی دارد؟(تازه مقداری از دیوار دیده نمی‌شه) به من حق می‌دهید که چاله‌ای پیدا کنم و از درون اون عکاسی کنم.(من پایین تر از سطح چمن ها هستم)

راستی اصلا چمنی هم نبود! همون چندتا شوید بود!

چون ماشین درون تخت جمشید که نیست... ولی باید این فاصله رو کم کرد و این حس رو بوجود آورد.
به هرحال این تنها عکس در اون محیط نیست و عکسهای دیگری هم وجود داره که ممکن است به نظرتون بهتر بیاد.

عكس سومي از بالا در خسوف ،اون بخش جلو ماشين (بازتاب زرد نور چراغ ها ) فكر نمي كنين به كار صدمه زده تا اينكه كمك كرده باشه؟

راستش من عکس اکشن در این فضا زیاد گرفتم.
این عکس رو دوست داشتم که به عنوان اولین گذاشتم. مشکلی با اون نور ندارم که هیچ! کلی هم خاطرخواهشم!
توضیح خاصی نداره سلیقه‌ای به نظر میاد.

و اما:

عكس سومي كه غروب خورشيد هست ،اون بخش پشت صندوق ماشين (اون كوه و تير برق ) اگر يك نواخت بود و كوه امتداد داشت به هماهنگي عكس كمك نمي كرد؟

شاید این عکس رو بیشتر دوست داشته باشید:

[Arash]

عكس چهارمي -اهواز- جلوي ماشين بعلت وايد بودن لنز دچار كج تابي نشده؟

امکان اصلاحش در پروسس هست. شاید بی توجهی من باشه.... ولی بازهم بد نمی‌دونمش... وگرنه حتما اصلاح کرده بودم.(احتمالا برای سایپا مهم باشه ؟ گرافیست این کار رو به راحتی انجام می‌ده و یا توسط عکاس اصلاح می‌شه)

و عکس آخر:

زمان عكاسي مناسب نبوده با توجه به اون سايه افتاده بر ديوار كه با اچ دي آر هم بر طرف نشده،
اون ضربدر قرمز رنگ روي ستون دليلي براي بودنش نيست ،دو تا لك روي در ،اون ميله آهني روي ديوار كنار تابلو كه بيكار اونجا قد علم كرده ،اون تكه ابر سفيد كوچولو توي آسمون آبي ،
اون سيم تلفن بالاي سر در ميشد با حوصله مرتب و تمييز اون جا قرارش داد كه اينقده كش و قوس نداشته باشه وحرف س روي شماره ماشين ناخوانا شده (دست كم اينجا تو نمايشگر من اينجور مي بينم) حرف الف وسطي ايران هم .نور در گرد اون چراغ جلو سمت راست زياد نيست؟
از ابزار هاي نور پردازي هم استفاده كردين؟

زمان عکاسی مناسب نبوده.
گمان نکنم قصدی برای از بین بردن سایه روی دیوار وجود داشته بود؟ واقعا باید پاک می‌شد؟ خوب نور از یه جایی میاد و جایی هم سایه میندازد؟ لزوما بد نیست.
اون لک ها و رنگ قرمز رو هم بسیار بسیار دوست دارم! اصلا به نظرم شاهکاره!
سیم تلفن هم خیلی خوبه!

اما پلاک
پلاک کلا باید عوض می‌شد که در طرحها شده و اصلا توجهی بهش نشده. (فقط به عنوان الگو عکاسی شده)
نور در چراغ راست زیاده و برمی‌گرده به ساعت نامناسب عکاسی.

نورپردازی نشده.

اما نکته مهمش اینه که این عکس رو آقای روشن زحمت پروسسش رو کشیدن. برای همین هم با بقیه عکسها خیلی فرق داره و خارجی و رویایی شده. (اتفاقا اگر دقت کنید بسیار شبیه به فضای ۳ بعدی که بسیاری سازندگان گیم و فیلم و ... تلاش می‌کنند بهش برسن ... همون اسپری قرمز و سیم تلفن و ... همش در این فضا وجود داره و آقای روشن هم بسیار هوشمندانه کنترلشون کرده... و هنوز نمی‌دونم بافت در و دیوارها و فضا رو کلا چجوری درآوردند.)

به هر حال با توجه به اينكه ماشين در اختيار شما بوده و عكاسي تبليغاتي بوده مي بايست تمام اجزاي صحنه و چيدمان اونا تحت كنترل عكاس مي بوده عرض كردم.
ببخشين ديگه
خيلي ملا نقطه اي شد.فقط براي اينكه ياد بگيرم.

متاسفانه اصلا اینجوری نیست و نبوده.
گمان نکنم خوب باشه از شرایط کار بگم.
ولی فرصت بسیار بسیار محدود بود برای عکاسی.
ماشین در اختیار عکاس نبود و ماشین همراه تیمی ۱۰ یا ۱۵ حرکت داده شده بود برای عکاسی و فیلمبرداری و ساخت تیزر و ....
و حساب کنید ماشین روی خودرو بر چه زمانی رو لازم داره که ۸ تا استان رو بچرخه و در فضاهای مختلف از ماشین پیاده شه و چادر برداشته بشه و مردم کنترل بشن که عکاسی نکنند و عکاس با فیلمبردار کل کل نکنه! و و و و و
و اینکه دوباره برای مثلا دو خیابان اونورتر عکاسی کردن ۲ ساعت ماشین بره روی خودروبر و چادر و پیاده و و و
این پروژه برای اینکه بی اشکال باشه نیاز داشت که در طول ۴ ماه عکاسی بشه.... تیم ۵ نفره عکاسی وجود داشته باشه(به جز تولید و تدارکات و هماهنگی) همراه با تجهیزات نورپردازی مناسب برای عکاسی و در این زمان به هیچ شکل فیلمبرداری وجود نداشته باشه(مگر برای ثبت پشت صحنه عکاسی!)
خوب چنین شرایطی وجود نداشت و اصلا وجودش در ایران زیادی رویایی است.
گمان می‌کنم که به همراه تیم فیلمبرداری در مدت بسیار بسیار کوتاه خروجی‌های بسیار خوبی رو داشتیم و با هم کنار هم آمدیم.
و سایپا هم پروژه‌ای رو انجام داد(عکس و فیلم در این زمان و این تعداد شهر و هماهنگی و و ) که گمان می‌کنم کمتر کسی و یا بهتره بگم جایی جرات فکر کردن بهش رو داشته باشه.

[yasin-m]

شاید این عکس رو بیشتر دوست داشته باشید

بله،
دستت درد نكنه،خصوصا" اون آخر كه شرايط رو گفتين ، جواب داد.
حالا كه سليقه اي شد بذار بگم اون عكس تخت جمشيد خيلي خوشرنگ شده.خيييييلي.

[yasin-m]

آرش 3 تا كنجكاوي ديگه:
در برخي از جاها آيا راحت تر نبود عكاسي بدون حضور ماشين صورت بگيره و در مرحله بعدي عكس ماشين در عكس اصلي جاسازي بشه؟ كه دردسر جابجايي و بپوش و ببند كمتري داشته باشين؟
اگه صلاح ميدونين عكس از درون ماشين هم اينجا ببينيم.
ديگه اينكه همه عكساي تبليغاتي اين ماشين دست كار شماست يا نه؟ چون ويرايش هاي متفاوتي هم در اينترنت ديدم.

ممنون

[Arash]

در سفرها آقای مهدی حسینی از کارمندان سایپا و در بعضی دیگر از سفرها آقای ابراهیم نوروزی عکاس فارس هم عکاسی می‌کردند.
ممکن است بعضی از عکسهای ایشان در اینترنت ببینید.(فضاها هم یکسان باشد.)

و ممکن است عکس من باشد و گرافیستهای سایپا کارهایی روشون انجام داده باشند. و خروجیش رو جایی ببینید.


دیگر اینکه عکس فضای داخلی خودروی مینیاتور رو می‌توانید اینجا ببینید:

http://www.khosoof.com/archive/463.php

فقط نکته اینکه کوییکتایم فراموش نشود.

اما جاسازی عکس استودیو در فضای واقعی؟
سالهاست تمام خودروسازها دارن این کار رو انجام می‌دن
خروجی چیزی جز کثیف کارینبوده و نیست. چرخها همیشه رو هواست. ماشین دو برابر جادست و یا نیم بهاست. این عکسها واقعی در فضای خودش انجام شده.(این نظر شخصی منه)
اینقدر ملت به اون عکسها عادت کردند که باید به همشون توضیح بدم که من و ماشین واقعا اونجا بودیم و این عکسها رو در همونجا گرفتم.
چیزی کم و زیاد نشده.(حتی یکی از گرافیستها هم فکر می‌کرد من عکس استودیو رو خوب اونجا جا کردم و بعد براش آوردم!)

یقینا این کار بسیار هزینه داشته و سخت هم بوده ولی به نظر من خیلی بسیار ارزشمند است.(عکسها همین ۵ تا که نیست... کلی عکس است و تازه کلی هم راش گرفته شده که میشه هزارتا برنامه تبلیغاتی با اونها ساخت)

[yasin-m]

باز هم ممنون ،
يك پرسش ديگه :
اينكه در عكاسي اين ماشين ، سفارش دهنده دخالت داشت و نظراتش رو هم لحاظ كرد ، يا اينكه دست شما باز بود و تنها سليقه شما بوده؟ يعني كلا" در عكاسي تبليغاتي سفارش دهنده ميگه كه اين نكات درعكس ها روش تاكيد بشه و ديگه به شيوه ها كاري نداره؟يه شرحي بدين ممنون ميشم.

[Babak25]

آرش جان،

عكس ها بسيار زيبا بود و با توصيف شرايط عكاسي، زيباتر شدند و با در نظر گرفتن وضعيت ظاهري محصول بسيار بسيار زيباتر. ولي نكته اي كه وجود داره، اينه كه براي گرفتن يك عكس خوب، پتانسيل سوژه مهمترين شرطه. متأسفانه سوژه شما وحشتناك تشريف دارن و اتفاقاً اين هنر شماست كه از اين موجود قناس (درست نوشتم؟!) اين عكس ها را گرفته ايد.

به نظر من، محصول در عكاسي تبليغاتي مثل چهره و اندام در عكاسي پرتره و فشن است. اين محصول با اغراق هاي بيشمارش در كانتورها (Countour) با تحدب و تقعرهاي (Curvature) متناقضش هيچ جايي را براي تمركز عكاس روي قوت آن قسمت از فرم نگذاشته. ضمن اينكه فكر مي كنم بالعكس بايد توانت را در پنهان كردن فرم ها مي كرديد.

البته اينجا هدف نقد طراحي نيست. ولي براي تكميل توضيحاتم و روشن شدن موضوع 3 شاهد از عكس ها بياورم.

1. در عكس جلوي تخت جمشيد، به مرز جدايش سپر (يا اسپويلر) جلو و گلگير و كاپوت جلو توجه كنيد. اين خط به طرز بي معني و خنده داري در دو قسمت كاپوت و گلگير بي ربط به نظر مي رسند و هر كدام ساز خود را مي زند.

2. در همان عكس، به كانتورهاي جانبي بدنه روي گلگير به همراه مرز جدايش كاپوت با گلگير توجه كنيد. سه خط كنار هم مي بينيد كه بدون هيچ تناسبي با فاصله خيلي نزديك در كنار هم تركيب خيلي بديع و عجيبي تشكيل داده اند.

3. در عكس كوچه (فكر مي كنم اشاره شد اهواز)، اگر به حدود محل برخورد جلوپنجره و سطح روي كاپوت توجه كنيد، متوجه قوزي خواهيد شد. اين قوز كه خيلي هم در كار سكته مي زند، به علت تغيير ناگهاني شعاع Curvature اين دو سطح است كه محال است در هيچ اتومبيل درست و درمون ديگه اي ببينيد.

با اين اوصاف، عكاس بايد حتي الامكان با زاويه مناسب از عدم تركيب بندي مناسب از اين فرم ها فرار كند. در صورتي كه فكر مي كنم با داشتن يك محصول دست كم بي مشكل بر عكس اين مي شد و عكاس به تقويت و پرزانته فرم هاي مستتر در محصول كمك مي كرد.

ولي آرش جان،

بازهم با تأكيد عرض كنم كه بسيار زيبا بود و لذت بردم. مثل هميشه كار زيباي ديگه اي ازت ديديم.

موفق باشي.