اول آنکه من از آن عکس صحبت نمیکنم، حرف کلی است.
1.نمیشود که شما همینطوری نظری داشته باشید، قطعا اگر هم ندانید دلیلی وجود دارد که شما اینطور فکر میکنید.
2. منظور شما از بهتر شدن خروجی عکس چیست؟(گاهی فکر میکنم منظور شما اینست که شبیه عکس های این و آن شود؟)
3. طبیعی بودن به نظر شما یعنی چه؟
آنطور که شما بیان کردید، پس هیچ عکس منظره ای نمیتواند سیاه و سفید باشد و هیچ عکس سیاه و سفیدی طبیعی نیست.
محدوده ی دید انسان بین 30 تا 60 درجه است، پس هیچ عکسی که با لنز وایدتر از که 35 گرفته شود عکس منظره نیست؟
جشم ما پس زمینه را محو میکند، پس هیچ عکسی با عمق میدان زیاد منظره نیست؟
چشم ما فقط مرکز دید را شارپ میبیند و گوشه ها را نه، آیا عکسهایی که کاملا شارپند، عکس های طبیعی و منظره نیستند؟
...................
زمانی آمریکایی ها حساسیت زیادی روی چاپ و شارپ بودن تصاویرشان داشتند، مثل وستون و انسل آدامز(اگر سیاه و سفید را بتوانیم منظره بنامیم، اسطوره ی عکاسان منظره آمریکا!) ، که با دوربین های لارج فرمت و چاپ دقیق کارشان را پیش میبردند، در این حال اروپا طبیعتی کاملا متفاوت داشت، فکر کنم کرتژه که میگه : دنیای ما اینقدر شارپ و دقیق نیست. و اون زمان با عکسهایی با اعوجاج های زیاد به شکل معجزه آسایی با استفاده از خطوط منحنی زیاد و تناسب درونی تصویر و حالت نا آشنای تصاویر برای ما، درد و درماندگی رو به تصویر کشید، در حالی که از اون طرف تو آمریکا وستون هم این حالت رو با عکس گرفتن از یک فلفل نمایش میداد.
kertesz
فایل پیوست 78593