نوشته اصلی توسط
امیر یاری
دلباز عزيز
چه جسارتي؟ محبت ميکني که نظرت را واضح و دقيق ميگويي. البته هر آنچه که ميگويي فقط نظر خودتان است که جداي از درست و نادرست بودنش، راهگشاست.
در مورد هدف ايجاد تکنيک HDR کاملا با شما موافقم. "ثبت هر چه نزديکتر به آنچه که چشم ميبيند" هدف اصلي HDR بود. اما کاربردهاي ديگري نيز پيدا کرد. ديگر نميتوان گفت چون هدف اوليه آن بود، کاربردهاي غير مشابه اشتباه است. اتفاقا معتقدم ساخت عکسهاي سورئال از تکنيکي مبتني بر واقعيت بيشتر، نه کجرويست و نه زيادهروي. بلکه هدفيست که امروز توسط ما کشف ميشود و شايد فردا دوستان ديگري بيايند و آن را به روش خودشان ادامه دهند. به همين علت است که وقتي عکس شير آب پايين را ميبينم، آن را با ديدگاهي جداي از نقد عکس عادي بررسي ميکنم.
به همين علت هم موافق بودم با اين تاپيک. زيرا ميتوان عکس هايي را در آن ديد که ديگر "عکسهاي عادي اغراقآميز" نيستند. عکسهايي هستند بيشتر از انچه که چشم دوربين ميبيند. اما ممکن است لزوما به ديد چشم ما هم نزديک نباشند.
...................
...................
نهايتا اينکه، دوست دارم محيط انجمن، دور از تجربهاي که از گالريهاي عکس داريم، دوستانه باشد. همکاري دارم که با من شريک است. خيلي سال است شريک هستيم. دوست هم هستيم. چيزهاي زيادي به من ياد داده است. سالهاست عکاس سينماست، اما او هم مثل من هيچ چيزش به هنرمندان نميماند. گاهي اوقات در آتليه سر يک عکس دعوا ميکنيم، اما اين اصلا به اين معني نيست که عصر نميتوانيم برويم يک بستني با هم بخوريم. براي همين است که اگر به بابک ميگوييم، آسمان عکست ارباب حلقهاي شده، بهتر است بعد هم براي اينکه بگوييم اين فقط يک عکس است، نه ايدئولوژي و مذهب، چارهاي بينديشم. دوست من هميشه ميگويد: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
فکر ميکنم اين طولانيترين پست من در اين فروم بود. ممنونم.
امير ياري