صفحه 4 از 6 نخستنخست 1 2 3 4 5 6 آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 31 تا 40 , از مجموع 52
Like Tree386تشکر

موضوع: عکس شماره ۲

  1. #31
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    November 2006
    نوشته ها
    231
    تشکر شده
    2147
    تشکر کرده
    817

    پیش فرض

    بحث بر سر هدف و منظور عکاس، انگیزه ای شد که بنویسم.
    شاهکارهای هنری اغلب آثاری بوده اند که از ضمیر ناخودآگاه هنرمند و آنچه که در او شکلی از غریزه گرفته، برون تراویده اند.
    تمام دانش و تجربه ای که هنرمند در طی فعالیتهای هنری اش می اندوزد، زمانی میرسد که با وجود او در می آمیزد و یکپارچه میشود و به یک معنا میتوان گفت که خودبخودی عمل میکند. یعنی چنین نیست که هنرمند دقیقاً آگاه باشد و از بیرون بر خود بنگرد که چه میکند و چه میخواهد و چه باید بشود. دیگر همه چیز در اوست و او نیاز ندارد که یک ناظر بیرونی بر رفتارهای خود بگمارد.
    کسی را تصور کنید که در ابتدای آموزش رانندگی، همه ی حواسش را متمرکز بر کار خود میکند و هدفش را در پیش رو میگذارد و با اینهمه، امکان خطایش بسیار است. اما همین شخص، وقتی که راننده شد حواسش به هزار چیز دیگر است اما دست و پا و نگاهش درست میدانند که چه باید بکنند.

    وقتی که جان اشتاین بک را در مورد شاهکار ادبی اش سوال پیچ میکنند، شگفت زده میگوید من نمیدانم این چه غوغایی است که برپا شده و این سوالها چیست! من فقط به سادگی، یک داستان نوشته ام و اکنون اینهمه تفسیر!
    اما دیگران گمان میکنند که هنرمند باید مطلقاً بداند که چه کرده و تنها اوست که میتواند همه چیز را در مورد اثرش بگوید. حال آن که یک اثر هنری میتواند خالق آفریننده ی خود نیز باشد. یک اثر هنری میتواند به صاحب اثر نیز بسا درس بیاموزاند و پیام برساند.
    چنین نیست که هنرمند از بالا مسلط بر اثر خود بنشیند و آن را چون کالا صادر کند. اثر هنری، برجوشیده از سرشاری شورها و انگیزشها و دردها و نیازها و ابهامهای وجودی یکپارچه است که چشم به راه خود نشسته و هر بار خود را خوشامد میگوید و بقول فیلسوفی بزرگ: شراره های خود را باز مینوشد.

    .
    nmroshan، A_Maddah، farsad و 9 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  2. #32
    كاربر ويژه QashQai آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2007
    نوشته ها
    2,708
    تشکر شده
    10832
    تشکر کرده
    5125

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasin-m نمایش پست ها
    جناب قشقایی درسته که ممکن است عوض بشوند خوب چه ایرادی داره؟
    این روایت ها از کجا میاد؟
    عیر از برداشت های بییننده هست از عناصر درون عکس؟
    شما چطور می فهمید منظور عکاس دقیقا" همین بوده که شما روایت می کنید؟ شاید اصلا" منظور ایشون این نبوده که برخی دوستان فرموده اند؟ جناب روشن نوشته اند که با حذف ماشین عکس بی خاصیت میشد و من سوال کردم که بر چه اساسی بی خاصیت میشد؟عیر از این که شما بر اساس اون چه تو تصویر برداشت کرده اید یک داستانی ساخته اید که خوب اگر یکی از این اجزا کم بشه پیداست که داستان شما لنگ میزنه.اما از کجا معلوم به پیام عکاس لطمه زده؟
    من در وهله اول برایم حظ بصری مهم تر است -در این گونه موارد-و شما داستان عکس که این بحث دیگریست.
    در نظر اول پیام ساده این عکس حکایت از یک عروسی است، که ماشین در این خصوص نقش اصلی را بر عهده خواهد داشت. این موضوع در تمامی فرمایشاتی که دوستان پیرامون این عکس داشته اند مشهود است دقت بفرمایید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Vahid نمایش پست ها
    سلام

    مواردی که در این کادر متفاوت از رسم عروسی جالب به‌نظرم می‌سد.
    عدم وجود فیزیکی عروس اما در عین حال حس شدن حضور پیوند خورده‌اش در نگاه آرمانی داماد؛ ......
    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmad-d نمایش پست ها
    ماشین تداعی کننده یک مراسم عروسیست ولی مرد تصویر با وجود لباس فاخر آن حسی که نشان دهنده شخصیت داماد باشد را نمی رساند.( البته اینها همه نظر شخصیست امیدوارم باعث سوء تفاهم نشود)سمت نگاه و زاویه سر درست انتخاب شده، نوری که روی گوش افتاده باعث بهتر شدن حجم صورت و سر شده ولی نگاه سوژه آن عمق و ژرفا را که باید منتقل کند ندارد شاید دلیلش آن باشد که هدف یک عکس پرتره بوده!
    نقل قول نوشته اصلی توسط vahidmir2000 نمایش پست ها
    در آخر نظر شخصی من اینه که فضای کلی عکس کمی بیش از حد وهم الوده در صورتیکه تمام المانهای عکس بوی شادی میده، داماد ، ماشین عروس و حتی شیشه خیس ماشین. عکس یه جورایی سینماییه انگار و داستانی پشت قضیه این عکسه. از نویز عکس هم بگم؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali Talebi نمایش پست ها
    سلام.

    کادر بندی تعریفی ندارد و کراپ دست داماد هم که دوستان توضیح دادند.
    فکر می کنم نقطه قوت این عکس، امتداد چراغها با نگاه داماد و نور روی چهره است که بسیار جالب شده است.
    در کل کنترل نور خوب انجام شده است.


    نقل قول نوشته اصلی توسط ME نمایش پست ها
    سلام
    و ظاهر نگرانی که این داماد داره همه با هم حس خوشحالی رو اصلا به من نرسوند
    اون حسی که مراسم عروسی باید داشته باشه
    شاید هدف عکس هم همین باشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط soha نمایش پست ها
    سلام

    البته این نکته رو هم بگم که خب حتی جزئی ترین مسائل در مثلا عروسی برای خود افراد حکم خاطره رو خواهد داشت(مثل مدل ماشین و حتی پلاک ماشین)اما در یک عکس موفق که المان های زیادی هم نداره این مورد چشم رو آزار می ده.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mashhadi Vahid نمایش پست ها
    سلام

    - گل پارچه ای (که تنها عامل بیان کنندهء داماد بودن سوژه است , کراوات و کت و شلوار براق به تنهایی گویا نیستند)
    - خود ماشین به عنوان وسیله ای برای حرکت در این راه مه آلود , یا به عنوان وسیله ای برای بردن یک همراه (عروس) , یا وسیله ای که شاید در میانه راه خراب شده و داماد را از رسیدن به جایی باز نگه داشته یا .....
    نقل قول نوشته اصلی توسط shabab نمایش پست ها
    اولين كاراكتري كه توجه ام را جلب كرد حالت نگاه داماد بود كه حاكي از انبوه و انواع احساسات شايد ضد و نقيض در درون وي است.گويي داماد مصمم به ادامه راه زندگي با يك شريك يا همراه شده است . شريكي كه وي براي آمدنش لحظه شماري كرده.....
    نقل قول نوشته اصلی توسط nmroshan نمایش پست ها
    مساله دیگر، ابهام در این جنبه روایی است. یکی از دوستان اشاره کرد که تکلیف عکس مشخص نیست. علت این احساس، مبهم بودن داستان است. عناصری که در عکس وجود دارند، زمان عکاسی، نورهای موجود، اتوموبیل عروس و غیاب عروس می‌توانست منجر به یک داستان واضح شود. اما نشد. علت چیست؟ نوع نگاه و جهت نگاه داماد. فرضا اگر داماد مستقیم به جلو نگاه می کرد، داستان عکس سرراست تر می‌شد. اما نگاه به آسمان. چرا؟ مطمئنا عروس در آسمان نیست. پس چرا به آسمان نگاه می کند؟ این نگاه، همان چیزی است که عکس را از یک کلیشه دور می کند و به آن جنبه روایی با ارزشی می‌دهد. داستانی با روایتهای مختلف برای بینندگان مختلف. رسیدن به چنین هدفی در یک فریم عکس، کار با ارزشی است.
    نقل قول نوشته اصلی توسط mreza1001 نمایش پست ها
    با همین جابجایی پاپیون روی اتومبیل هم از حالت نصفه نیمه خارج و حضور عروس قوی تر می شد.
    بدون حضور ماشین غیر ممکن است پیام اولیه این عکس دیده شود هر چند منظور من این نیست بگویم عکاس حتما تصمیم داشته عکسی با این پیام ثبت کند. این موضوع میتواند اتفاق بیافتد که یک عکاس عکسی بگیرد با چیدمانی اولیه برای رسیدن به هدفی دیگر. اما به هر شکل، حذف آن ماشین هدف اولیه عکاس را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

    دیگر دوستان خوب فروم هم که بیشتر از زاویه بصری به این عکس نگاه کرده اند.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir Abdolpanah نمایش پست ها
    به نظر من نکاتی که باعث می شود این عکس از یک عکس خیلی خوب فاصله بگیرد:

    کادربندی نه چندان مناسب : وجود فضای خالی و خنثی در پشت سوژه و همچنین قسمت بالایی کادر و قطع شدن مچ دست راست
    وجود رنگ نامناسب و نویز زیاد : استفاده از مد مونو کروم یا کاهش غلظت رنگ و همچنین نویزگیری
    عدم وجود کنتراست های موضعی در عکس: کنتراست کلی عکس به نظر مناسب است
    و پیشنهادی برای چراغ های در یک امتداد: با کمی جایگیری بهتر می توانستند از نقاط نورانی یاری بهتری بگیرند, وجود دو نقطه نورانی دقیقا در نزدیکی چشم, حواس را از سوژه اصلی منحرف می سازد.

    همش بیان مشکلات عکس شد ... شرمنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط khoddami نمایش پست ها
    سلام
    در مورد کادر بندی با امیر عبدال پناه موافقم .برش دست به نظر من جای مناسبی نیست .
    یه نکته ای وجود ادره که وجود رطوبت و احیانا پودر اب هست که در فضا دیده میش و این عکاسی رو سخت میکنه..
    حس خوبی از عکس دارم و وجود چراغها برام لذت بخشه اما در درجه اول نویز رنگی باعث شده از لذت بصری عکس کم بشه....
    نقل قول نوشته اصلی توسط merdax نمایش پست ها
    من در این عکس کمبود کنتراست و عمق میدان کافی رو نکات منفی میدونم به علاوه نویز شدید
    معلوم بودن پلاک و آرم ماشین هم اضافه کنید به کراپ دست وبه علاوه سیمی که در کنار کابل اول شدیدا مشهود هست
    ولی از حق نگذریم،همین ثبت هم کم پیش میاد در موقعیتش قرار بگیریم
    حس خود فضا رو انتقال میده عکس،علاوه بر این که ژست سوژه هم به نظرم مناسبه
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooyan نمایش پست ها
    سلام؛
    اگر تاپيك ارسالي عكاس را در نظر نگيريم، به نظر من اين عكس مي توانست با رعايت برخي نكات در تاپيك عكاسي Mood عكس قوي باشد (هرچند شايد نتوان براي عكاسي حسي چارچوب خيلي خاصي قائل شد). نويز موجود و وايت بالانس نامتعارف (كه هرچند ظاهرا تعمدي نبوده) وجود چراغهاي برق، فضاي مه آلود موجود مخصوصا در عمق كادر، قطع مناسب كادر و امتداد نگاه سوژه از سمت راست همان حس اضطراب را به من منتقل مي‌كند. همان طور كه دوستان گفتند قطع شدن دست در پايين كادر مناسب نيست. مشكلي با محل قرار گرفتن سوژه در كادر ندارم. دوست داشتم سيم برق و پايه چراغ بدون نور در اديت حذف مي شد.
    نقل قول نوشته اصلی توسط milad65 نمایش پست ها
    سلام
    عكس را يك لحظه بدون سوژه اصلي در نظر بگيريم و با كمي جايگيري با كاهش فضاي كادر از سمت راست (حذف آرم اتومبيل) و حذف اولين تير برق و كابل مزاحم در مرحله اديت به عكس نگاه كنيم. به نظرم تصوير فوق‌العاده‌اي خواهيم داشت. حالا بهتر ميشه قضاوت كرد كه اضافه كردن اين آقا با اين پز (pose) به تركيب كمك مي‌كنه يا آسيب مي‌رسونه. به نظر من حالت سوژه بسيار غيرطبيعه و در جهت عكس تركيب بندي عمل مي‌كنه. چون دوستان ديگه, قبلا در اين مورد صحبت كردند من چيز ديگه‌اي اضافه نمي‌كنم ولي به نظر من اگر روي سوژه به سمت راست بود و با حالت ريلكستري به ماشين تكيه مي داد(حالتهاي مختلفي را ميشه در نظر گرفت), مي‌تونست عكس خيلي موفقي باشه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط jebrahim نمایش پست ها
    سلام.
    به نظر من بزرگترین ایراد عکس این هست که تکلیفش مشخص نیست. یعنی معلوم نیست دقیقا می خواد چی بگه.....
    خوب همانگونه که میبینید بنظر میآید این دوستان از زاویه زیبایی به این عکس پرداخته اند که البته به معنای اشتباه بودن این نظرات نیست زاویه دیدی متفاوت با جنبه های نمایشی آن عکس خواهد بود اما موردی که باعث شد من در قبال نوشته شما آن متن را ارسال کنم این قسمت از فرمایش شما بود.

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasin-m نمایش پست ها
    یعنی هر چه که ما از شلوغی عکس بکاهیم -با توجه به بستار و نماد به شرطی که پیام عکس آسیب نبیند- عکس زیباتری خواهیم داشت و تمرکز و حظ دیدگانی بیشتری برای بیننده وجود خواهد داشت.
    صحبت دقیقا اینجاست که حذف ماشین دقیقا جهت عکس را عوض خواهد کرد یا به بیانی دیگر دامنه بیشتری از احساس، روبروی بیینده باز خواهد بود. بدون آن ماشین به سختی بتوان رد پایی از یک عروسی در آن دید اینجاست که وجود فردی با ظاهری آراسته میتواند تعابیر و احساس بیشتری روبروی ببنندگان بگذارد.


    در اینکه جای ماشین به لحاظ بصری درست نیست من با شما موافقم الان که بیشتر به این عکس نگاه میکنم احساس میکنم توازن و تعادل در این کادر رعایت نشده تراکم عناصر این عکس بیشتر به سمت راست کادر است. که با تغییر زاویه شاید به تعادل یا توازن بهتری از ترکیب عناصر درون عکس بتوان رسید اما حذف ماشین همانگونه پیش تر گفته شد از نظر من کل ثبت را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد بگونه ای که ممکن است عکسی با برداشتی دیگر شود.
    nmroshan، siamak1681، mreza1001 و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  3. #33
    كاربر همراه Sina.J آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    490
    تشکر شده
    1254
    تشکر کرده
    2930

    پیش فرض

    فضاهای تاریک و خالی پشت سوژه به ایجاد حس اضطراب کمک میکنه. نور بنفش روی کت و گل اگه نبود بهتر میشد. نویز موجود در عکس باعث ایجاد حس تشویش مشه که در نهایت به همون اضطراب میرسه(چه حس تو حسی شد!)
    به نظرم اگه بجای سوژه(داماد) و ماشین عروس، یک نفر اسلحه به دست با کاپشن چرمی و ماشین شاسی بلند توی این عکس بود اونوقت میشد گفت عکس مرموز و پر وحشتیه. اما واقعاً جالبه که ترکیب دادکاد و ماشین عروس در چنین حال و هوایی بیشتر به جای اینکه حس شادی و سرور بده، حس اضطراب و ترس را بر بیننده غالب میکنه. یعنی جو محیط بر سوژه غلبه کرده. مخصوصاً نحوه تماس سوژه با اتومبیل که نمیشه گفت تکیه کرده. بلکه با سردی داره لمسش میکنه و انگار داره عقب عقب میره و دستش رو روی کاپوت میکشه. این حالت یه جور حس ترس و بی اعتمادی رو القا میکنه.
    با کادر بندی مشهدی وحید موافقم
    پ.ن: این قضیه هم میتونه صادق باشه که تفسیرهایی که از عکس میشه و پیام هایی رو که عکس یه مخاطب منتقل میکنه، ممکنه مد نظر عکاس نبوده باشه


    ببخشید که فضولی کردم.
    ویرایش توسط Sina.J : Thursday 13 January 2011 در ساعت 18:11 دلیل: کادر بندی
    nmroshan و siamak1681 تشکر می‌کنند.

  4. #34
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    October 2007
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    125
    تشکر شده
    711
    تشکر کرده
    974

    پیش فرض

    راجع به کادر بندی نظرتون رو به عکس ذیل جلب میکنم




    به عنوان تست در همان زمان و مکان توسط یکی از دوستان گرفته شده. جهت احتراز از قرار گرفتن اون تپه خاک پشت سر در کادر و چراغانی جلوی منزل مجبور شدم کمی مدل رو در سمت راست کادر قرار بدم.
    mreza1001، Navid7h، Anoosh-Em و 4 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    سیامک زرگریان


  5. #35
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    208
    تشکر شده
    479
    تشکر کرده
    752

    پیش فرض

    سلام
    جناب انوش یک پیشنهاد جالب دادند آقای دکتر هم یک جواب منطقی
    اما من یکمی مرددم عرایضم را با یک تجربه شخصی پی می گیرم(البته با اجازه):
    چند سال پیش ما رفته بودیم به یکی از این نمایشگاه های هنر های تجسمی (انتزاعی) خوب همه به به وچه چه می کردند ولی من زیاد خوشم نیامد تا اینکه یکی از تابلوها توجه ام را جلب کرد، رنگ روغن روی بوم به شکل مربع مستطیل در ابعاد حدود 120 ما هم از خالق اثر بعد از خوش وبش توضیح خواستیم. بعد فهمیدم یکی از اشکال را اشتباه دیدم "تیر" (پیکان ازاین تیر و کمانهایی که در جنگهای قدیم استفاده می شد) را با "پارو" اشنباه گرفته بودم
    طرف یک سیبل(آماج،نشانه) افتاده که دو پیکان به آن اصابت کرده بود را با اطراف پر از آتش رسم کرده بود (البته به این وضوح نبود) ومن یک قایق که پارو هایش را بالا گرفته بود به علامت تسلیم و عدم حرکت،در میان امواج آتش تصور کرده بودم (خیلی شبیه موج بودند تا شراره آتش باورکنید).
    در عکس مورد بحث هم من شیشه عقب ماشین را عرق کرده دیده بودم وتصویرم از موقعیت این بود:
    سوژه راننده ماشین عروس بوده و بعد از رفتن عروس و داماد که عکاسباشی هم چند تا عکس از ایشان گرفته بود دوربین را به طرف سوژه می گیرد طرف هم یک فیگور و دست را هم برای مالکیت خودرو روی آن می گذارد.
    بعد که جناب مشهدی وحید فرمودند:


    نقل قول نوشته اصلی توسط Mashhadi Vahid نمایش پست ها

    - شیشه های خیس (حاصل از رطوبت زیاد هوای بیرون , نه شیشه های عرق کرده به قول بعضی از دوستان )
    داستان هم برایم عوض شد(بنده را تصور کنید با سری کج روبه بالا که یک ابر بالای سر ذهنیتم را به صورت فیلمی سیاه و سفید نمایش می دهد):
    از هیجانات مراسم کم شده، سوژه و عکاس که باهم آشنا هستن یک دوری در اطراف می زنند بعد تصمیم به گرفتن چند عکس می کنند، ماشین هم برای نشان دادن مراسم عروسی در صحنه جای می گیرد.
    امیدوارم درباره IQ زیاد فکر بد نکنبد!
    من هم اعتقاد دارم که یک اثر هنری از زمانی که در ذهن هنرمند جا می گیرد شروع می شود و تا زمانی که نقد یا مخاطبی دارد این فرایند آفرینش ادامه دارد(حتی برخی فرایند تولید را به تجربه های گذشته هنرمند ربط می دهند)
    ولی فکر می کنم اگر خالق اثر در انتهای بحث و به طریقی که بر روی مخاطب اثر سوء نگذارد و برای حسن ختام یک توضیحی در مورد محیط و شرایط موجود بدهد بد نباشد
    البته این فقط یک نظر شخصی بود. از نظرات دوستان هم استفاده کردیم.
    با تشکر از همه
    siamak1681، aidin594 و filtrmiltr تشکر می‌کنند.

  6. #36
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    October 2007
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    125
    تشکر شده
    711
    تشکر کرده
    974

    پیش فرض

    من مشکلی با توضیح دادن راجب این عکس ندارم ولی شخص داخل عکس چه داماد باشه و یا یه شخصی که اومده یه فیگوری هم گرفته و عکسی هم ثبت شده باشه آیا موضوع فرق میکنه؟یا بهتر بگم تاثیری روی خود عکس داره؟
    به عنوان مثال اگر بگم این داماد در ازدواج قبلیش شکست خورده و حالا مونده که داره کار درستی انجام میده یا نه شما خیلی از این عکس خوشتون میاد و با اون رابطه بر قرار میکنید و عناصر اون رو مرتبط میدونید؟ از فضاهای خالی حس عدم اطمینان حاصل میشه؟نور حس یاس رو تداعی میکنه؟ و ....

    حالا اگر بگم ایشون همینطوری جلوی دوربین ظاهر شده اونوقت به نظر فضای خالی عکس زیاده و نور نباید اینطوری باشه و ....

    اگر این طور باشه به هیچ بازیگر فیلمی نباید جایزه داد چون داره ادای شخص خاصی رو در میاره و ممکنه فرسنگها هم ازون دور باشه پس کارش ارزش هنری نداره چون واقعی نیست.
    درفیلم سکوت بره ها انتونی هاپکینز نقش یه روانشناس روانی آدم خوار رو بازی کرد و اونو جاودان کرد و به خاطرش اسکار رو گرفت و ملقب به Sir انتونی هاپکینز گردید ایا اون واقعا اینطوری بود؟!ولی واقعا قابل باور بود.
    در عکس اصلی مدل واقعا داماد هست و واقعا هم کمی مضطرب بود به علت بعضی مسایل که در خلال مراسم و قبل از اون بوجود امده بود قرار نیست در تمام عروسی ها خوش بگذره.
    Amateur و filtrmiltr تشکر می‌کنند.
    سیامک زرگریان


  7. #37
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    November 2006
    نوشته ها
    231
    تشکر شده
    2147
    تشکر کرده
    817

    پیش فرض

    سیامک گرامی

    من بر این باورم که شرح نویسی بر عکس توسط عکاس، موجب فروکاستن آن میشود. حداکثر میتون عنوانی برای عکس گذاشت. همین و بس.
    اما توضیحات جانبی و نمایش پشت صحنه و اقامه ی دلیل، عکس را محدود به سخنان شما میکند، حال آنکه عکس مورد نظر ممکن است قابلیتی فراتر از افشاگری یا استنباط عکاسش داشته باشد.
    زمانی که تصویر، زبان میگشاید واژه ها باید خاموش باشند.

    چند عکس از شما دیده و پسندیده ام. این عکس هم بقول دکتر روشن، روایتی نهفته در خود دارد و این نقطه ی قوت آن است. مهم نوع روایت نیست. بلکه ماهیت روایی آن است.


    .
    nmroshan، shabab، siamak1681 و 9 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  8. #38
    كاربر همراه Sina.J آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    490
    تشکر شده
    1254
    تشکر کرده
    2930

    پیش فرض

    به عنوان مثال اگر بگم این داماد در ازدواج قبلیش شکست خورده و حالا مونده که داره کار درستی انجام میده یا نه شما خیلی از این عکس خوشتون میاد و با اون رابطه بر قرار میکنید و عناصر اون رو مرتبط میدونید؟ از فضاهای خالی حس عدم اطمینان حاصل میشه؟نور حس یاس رو تداعی میکنه؟ و ....

    حالا اگر بگم ایشون همینطوری جلوی دوربین ظاهر شده اونوقت به نظر فضای خالی عکس زیاده و نور نباید اینطوری باشه و ....
    عرض کردم:
    تفسیرهایی که از عکس میشه و پیام هایی رو که عکس یه مخاطب منتقل میکنه، ممکنه مد نظر عکاس نبوده باشه
    همش برداشتهای شخصی اینجانب بود و ممکنه درست نباشه.

    اگه حافظ زنده میشد و میدید واسه دیوانش چقدر شرح و تفسیر و... نوشتن. فکر کنم خودش و دیوانش رو باهم آتیش میزد.
    siamak1681 و alonebaby تشکر می‌کنند.

  9. #39
    كاربر فعال alonebaby آواتار ها
    تاریخ عضویت
    September 2008
    محل سکونت
    در کوچه رندان
    نوشته ها
    744
    تشکر شده
    3063
    تشکر کرده
    5569

    پیش فرض

    با سلام به همه دوستان

    به نظر بنده فضای مه آلود و غبار گرفته صحنه و نیز شیشه خیس و عرق کرده خودرو که باعث شده نوعی ابهام برای ذهن مخاطب ایجاد شود می تواند تداعی کننده این مطلب باشد که سوژه موجود در صحنه یعنی داماد با توجه به زاویه نگاه و حالت چهره اش یا همسفر خویش را از دست داده و یا اینکه در شروع این مسیر دچار تردید شده است --- وجود چراغ های متعدد و نیز فلو شدن چراغ ها نمود این را دارد که ادامه مسیر کاملا مبهم می باشد( ادامه مسیر زندگی ) تکیه مرد به خودرو همانطور که دوستان گفتند تکیه کاملی نبوده یعنی وزن خود را بر روی دستش نیانداخته که این نیز می تواند نشانه این باشد که سوژه مردد است بین تکیه کردن به تکیه گاهش ( عروس داخل ماشین ) یا تکیه نکردن و نوعی پشیمانی از شروع این راه.

    البته همانطور که دوستان فرمودند از لحاظ نکات فنی موارد بسیاری مورد اشاره است که مجال آنها در اینجا نیست
    یا علی
    siamak1681 و Sina.J تشکر می‌کنند.
    ساکت که ميماني ميگذارند به حساب جواب نداشتنت !!
    عمرا بفهمند داري جان ميکني تا "حرمت ها" را نگه داري....!!.
    مهدی مرادی

  10. #40
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    October 2007
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    125
    تشکر شده
    711
    تشکر کرده
    974

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amateur نمایش پست ها
    سیامک گرامی

    من بر این باورم که شرح نویسی بر عکس توسط عکاس، موجب فروکاستن آن میشود. حداکثر میتون عنوانی برای عکس گذاشت. همین و بس.
    اما توضیحات جانبی و نمایش پشت صحنه و اقامه ی دلیل، عکس را محدود به سخنان شما میکند، حال آنکه عکس مورد نظر ممکن است قابلیتی فراتر از افشاگری یا استنباط عکاسش داشته باشد.
    زمانی که تصویر، زبان میگشاید واژه ها باید خاموش باشند.

    چند عکس از شما دیده و پسندیده ام. این عکس هم بقول دکتر روشن، روایتی نهفته در خود دارد و این نقطه ی قوت آن است. مهم نوع روایت نیست. بلکه ماهیت روایی آن است.


    .
    من شرحی بر عکس ننوشتم و با نظر شما کاملا موافقم. چون ایرادات زیادی بر کادر بندی گرفته میشد و بر حق هم هست فضای کلی محیط رو براتون ترسیم کردم .
    ممنون که از بعضی! از کارای من خوشتون اومده.
    Amateur تشکر می‌کند.
    سیامک زرگریان


صفحه 4 از 6 نخستنخست 1 2 3 4 5 6 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •