روند کاری (Workflow) در عکاسی دیجیتال شما چگونه است ؟

[SIAMAK™]

درود


من که چیزی بلد نیستم اما روال همیشه عکاسی من چنین شده:

فرمت خروجی دوربین همیشه Raw هست و بس ( مدتی Raw+JPG بود اما مدتی است که به این نتیجه رسیدم که وقتی فرمت Raw از یک شات دارم دیگر هیچ احتیاجی به داشتن یا نداشتن JPG آن نیست)

همه چیز سعی میکنم در حالت ایده ال تنظیم باشد ( اصلا بخاطر عکاسی Raw فکر نمیکنم خوب بعدا از عکاسی درستش میکنم هر چقدر تنظیمات صحیح تر باشد ویرایش بهتر جواب خواهد داد)
تنظیمات نور سنجی سعی میکنم بی عیب باشند. برای داشتن بیشترین دینامیک رنج ، مطابق فرمایشات دکتر روشن عزیز ، سعی میکنم هیستوگرام به سمت راست بیشتر تمایل داشته باشد یعنی بدون اینکه به اور اکسپوز برسد عکس را پرنورتر میگیرم. بخاطر ثبت شدن دیتیل بیشتر در پیکسل ها( پیکسل های روشن تر جزئیات بیشتری را میتوانند در خود نگه دارند تا پیکسل های تیره)

اگر اختلاف نقاط روشن و تیره در کادر وجود داشت چند شات میگیرم با نور سنجی های مختلف بعدا ایده آل ترین قسمت ها را از هر کدام برمیدارم ( برکتینگ)

انتقال عکسها به دوربین را خیلی خیلی عادی بدون دخالت هیچ نرم افزاری انجام میدهم. و آنها را در یک پوشه بنام مکانی که در آن عکاسی کرده ام در روی هارد کپی میکنم. برای تماشای عکسها از Zoner Photo Studio 12 استفاده میکنم. این رو دوستان معرفی کردند نرم افزار بسیار راحتی است. از همه آنهایی که تا حالا امتحان کرده ام بهتر بود.


پردازش اولیه یعنی کار روی فایلهای خام Raw رو فقط در Capture NX 2 انجام میدهم به دوستان نیکونی توصیه اکید دارم حتما امتحانش کنند. حصن بسیار بزرگ این نرم افزر این هست که عکسها را با همان تنظیمات عکاسی در دوربین نشان میدهد بر عکس نرم افزار های دیگر که عکس وارد شده با عکسی که ما گرفیتیم کلی فرق دارد باید کلی وقت صرف کرد تا به تنظیمات اولیه که در دوربین موجود بوده دست یافت بعد کار اصلی را شروع کرد در این بین اگر کمی اشتباهای انجام گردد جنس عکس کلی فرق خواهد کرد و نتیجه نهایی ویرایش متفاوت خواهد بود.

ابزار های بسیار خوبی هم دارد حتی خیلی بیشتر آنچه که برای کار روی فایل Raw لازم داشته باشیم. در نهایت
بعد انجام و کنترل تراز سفیدی ، گاها بعضی اوقا تغییر در فاکتور های Picture Control ، اکسپوژر ... گاها استفاده از مهمترین ابزار کنترل ناحیه در Capture NX 2 بنام Color Control Point در هر قسمتی از عکس که احتیاج به تنظیمات جداگانه داشت در نهایت با خروجی Tiff شانرده بیت از آن خروجی گرفته ، تا باقی ماجرا در فتوشاپ صورت گیرد.

در فتوشاپ پلاگینهایی حتما باید نصب باشند 5 عدد پلاگین شرکت Nik Software و پلاگین Imagenomic Noiseware

در ابتدای کار اگر عکس نویز داشت نویز گیری با استفاده از پلاگین های نصب شده بعد اصلاحات باقی مانده اعم ار کراپ تغییر سایز و قبل از گرفتن خروجی در آخرین مرحله شارپ سازی که باز هم با کمک پلاگین نصب شده شاهکار شرکت Nik Software یعنی Sharpener Pro 3 و بعد ذخیره کردن فایل.


و مجموعه ای از عکسها در روی هارد که در انتظار ویرایش و تنظیمات لازم هستند :biggrin:



موفق باشید


انوش

روند کاری من هم دقیقا مشابه انوش جان هستش و از کمکهای ایشون خیلی استفاده کردم
فعلا مشکلم اینه که , بعد از اینکه روی عکس کار میکنم با از حواس پرتیمه ( که فکر میکنم همین عامل اصلیه :biggrin: ) یا حسش نیست یا ... این عکس ادیت شده با فرمت jpg سیو میشه و یادم میره خروجی tiff با سایز اصلی ازش بگیرم واسه روز مبادا
البته تا حالا پیش نیومده دوباره به همون عکس نیاز پیدا کنم چون اصولا وقتی رو عکس کار میکنم که بهش نیاز داشته باشم مثلا بخوام جایی ارائه بدم یا تو نت بزارم یا ... اگه کاری نداشته باشم ادیت نمیکنم که البته فکر میکنم این کار اشتباه باشه !!
در هر صورت چند مدتی هست دغدغه این عکسهای ادیت شده رو دارم که چرا یادم میره خروجی tiff با سایز اصلی رو نگه دارم و اینکه کجا نگهش دارم ؟ تو همون فولدر خود عکس یا یه جا دیگه همه عکسهای ادیت شده رو با هم نگه دارم و دوم اینکه آیا لازمه حتما اگه به عکسی نیاز ندارم ( نه اینکه عکس خوب نباشه , صرفا در حال حاضر بهش نیازی نباشه ) ادیتی روش انجام بشه ؟
در کل تو این مورد گیج میزنم فکرم فوکوس نمیکنه !! :d

[nmroshan]

در ادامه بحث‌ قبلی ....

اوایل عکس‌ها را تگ می‌زدم اما حالا انقدر تعداد زیاد شده که منصرف شده‌ام.

اعمال کلمات کلیدی به عکس ها مفید است. شکی نیست. اما در عمل کار آسانی نیست. بجای اینکه کلا قضیه را تعطیل کنیم، کمی آسانش می‌کنیم. بجای اعمال کلمات کلیدی خاص برای هر عکس ( که در Digital Asset Management، متادیتا پیشرفته خوانده می‌شود)، به صورت گروهی این کار را انجام می دهیم. هر بار که عکس‌های یک موقعیت یا یک روز را منتقل می‌کنید، کلمات کلیدی مشترک بین عکس‌ها را وارد کنید ( مثلا در لایت‌روم موقع import در همان صفحه می‌توان این کلمات را وارد کرد. نام محل، موقعیت، زمان ( فصل و ماه فارسی) و ... چیزهای مشترک دیگر. هر چند به پای کلمات خاص هر عکس نمی‌رسد اما از هیچ بهتر است. فایده دیگرش این است که ممکن است تشویق شوید و حداقل برای برخی عکس ها، کلمات خاص را هم اضافه کنید.

باز هم وسواس مانع می‌شود batch processing کنم

واقعیت هم همین است. مگر در شرایط خاص. مثلاbatch process در مبدل RAW برای تغییر یکنواخت عکس‌های پانوراما. یا تغییر سایز و فرمت و فشرده سازی گروهی در فتوشاپ.

چون برای دل خودم کار می‌کنم و عکاس حرفه‌ای نیستم (و درختان را هم دوست دارم)، خروجی الکترونیکی محصول نهایی من است

چاپ را فراموش نکنید. حتی اگر بقول خودتان برای دل‌تان عکس می‌گیرید. اصلا چاپ مدیوم دیگری است. کاملا متفاوت. بیشتر لذت می‌برید، کمتر به جزئیات بی ارزش توجه خواهید کرد و بهتر عکس خواهید گرفت. روی این بهتر عکس گرفتن تاکید دارم. علت هم مشخص است. در عکس‌های چاپ شده بهتر می‌توان ایرادات واقعی عکس را کشف کرد. در واقع ایراداتی که در مانیتور مشخص نمی‌شود. و در عوض ایراداتی که در مانیتور میبینید آنجا وجود ندارد و حواس تان را پرت نمی کند.
نوعی دید عمقی ایجاد می‌کند که در مانیتور وجود ندارد.

برای انتشار در وب، بسته به مورد برای کاهش حجم فایل، کیفیت آن را به 70 تا 30 درصد کاهش می‌دهم

۳۰ درصد خیلی کم است. از save for web استفاده کنید. با فشردگی‌های کمتر، کاهش حجم بیشتری خواهید داشت.

دسته بنديهاي لازم در مورد طبقه بندي عكسها و انتخاب و امتياز بندي را، پس از ويرايشهاي اوليه، در Collectionهاي Lightroom انجام مي دم.

کار بسیار جالبی است. در واقع کلید رهایی از فولدر سازی‌های بیجا و بی‌فایده است. بدون اینکه جای عکس ها را تغییر دهید، و بدون اینکه یک عکس را در چند فولدر قرار دهید، می‌توانید هر طبقه بندی دلخواهی را انجام دهید.

بنابراين كليه طبقه بنديها و پارتيشن بنديها، بصورت مجازي، در Lightroom انجام ميشه...نه روي هارد...اين روش باعث سادگي Back up گيري در آينده هم ميشه.

دقیقا!. فایده بزرگش همین است: راحتی در بک‌اپ گیری که خودش باعث می‌شود سریعتر بک‌آپ بگیرید و در عین حال همواره سریعا به عکسها دسترسی داشته باشید.

براي ويرايش دقيق، با فرمت Tiff 16 bit يا گاهي 8 بيت، از Lightroom به فتوشاپ فرستاده مي شن.(و همچنان در كاتالوگ Lightroom ثبت مي شن)

بازهم دقیقا. یعنی عکس‌های ویرایش شده را نیز زیر بال و پر خود ( یا بهتر بگوییم، سیستم مدیریتی خود) می‌گیرید.

بصورت مرتب از عكسها و كاتالوگ Lightroom روي DVD نسخه پشتيبان مي گيرم

کسانی که از لایت‌روم استفاده می‌کنند، پشتیبان گیری از کاتالوگ را فراموش نکنند. بک‌اپ گیری را روی یک هفته ( بسته به میزان کارتان) تنظیم کنید و فراموش نکنید که دو سه بک آپ آخر را در هارد اکسترنال نیز به طور مرتب کپی کنید. بک اپهای خیلی قدیمی را هم از روی هارد پاک کنید که کلی در فضای هارد صرفه جویی می‌شود.

در هر صورت چند مدتی هست دغدغه این عکسهای ادیت شده رو دارم که چرا یادم میره خروجی tiff با سایز اصلی رو نگه دارم و اینکه کجا نگهش دارم ؟ تو همون فولدر خود عکس یا یه جا دیگه همه عکسهای ادیت شده رو با هم نگه دارم

ذخیره فایل ویرایش شده اصلی مفید است. این فایل را می‌توانید به صورت چند لایه همراه با ماسک‌ها (‌قبل از flat کردن) ذخیره کنید. هم به صورت tiff وهم به صورت PSD ممکن است. اگر از لایت‌روم استفاده می کنید، فایل در همان فولدر عکس‌های اصلی ذخیره می‌شود ( بدون اینکه فولدر جدید بسازید) و براحتی با همان فولدر نیز پشتیبان گیری می‌شود. ( در این مورد و مدیریت این فایلها بعدا بیشتر صحبت خواهیم کرد. نکات و فوت و فن های جالب و مفیدی دارد).

آیا لازمه حتما اگه به عکسی نیاز ندارم ( نه اینکه عکس خوب نباشه , صرفا در حال حاضر بهش نیازی نباشه ) ادیتی روش انجام بشه ؟

خیر. وقتی عکس ها مرور می‌کنید، می‌توانید flag های مختلفی بزنید. مثلا flag آبی برای عکس هایی که مطمئن هستید باید ویرایش کنید و flag نارنجی برای عکس‌هایی که احتمال می‌دهید با ویرایش، بتوانید چیزی از آنها بسازید.

ادامه دارد...
توضیح: این نکات وحی مُنزَل نیست. تجربیات شخصی است. یعنی کتابی نیست. چیزهایی است که خودم انجام می دهم. بشدت از شنیدن تجربیات موفق دوستان که اینها را به چالش بکشد، خوشحال خواهم شد.

[farsad]

1. گرفتن عكس
ایزو: معمولا ایزوی دوربین من بالاتر از ۱۰۰ نمیره مگر در شرایط حاد! به قول برادران افغان ما زیر بار هیچ زوری نمیریم مگه زورش پر زور باشه! :biggrin: نمیدونم درسته یا غلط ولی وسواس شدیدی بر روی نویز و ایزوهای بالا دارم.
مد عکاسی: معمولا بر روی مد M عکاسی میکنم. مگر در عکاسی از پرندگان که ممکنه به علت زمان بردن نورسنجی سوژه ها رو از دست بدم. در این طور مواقع از مد AV با تنظیم دیافراگم های نسبتا بسته عکس میگیرم.
عکاسی پیاپی: معمولا دوربین من روی مد عکاسی پیاپی با سرعت بالا تنظیمه تا در هر لحظه ای آماده عکاسی پیاپی باشم و صحنه های ناگهانی رو از دست ندهم. البته خودم رو عادت دادم که وقتی نیاز به عکاسی پیاپی ندارم با رها کردن سریع دکمه شاتر ، تک شات بگیرم! ولی تو سرما سیستم خودم یخ میزنه و چند تایی میگیره. :biggrin:
مد برکتینگ: در عکاسی از طبیعت و شرایطی که نورسنجی صحیح تمام کادر کمی مشکل است از این مد استفاده میکنم حتی اگه هدفم درست کردن اچ دی آر نباشه. از نظرم انتخاب بین نورسنجی های مختلف یک شات و حذف شات های اضافی بهتر از اینه که بعدا از اور شدن آسمان و یا کم نور شدن بخش هایی از عکس، یک منظره عالی رو از دست داد.
تعیین نقاط فکوس: معمولا از نقاط فوکوس تعیین شده توسط خودم استفاده میکنم و کمتر پیش میاد که انتخاب نقطه فکوس رو به دوربین بسپرم.
استفاده از فلاش: هیچ گاه نشده که از فلاش سرخود دوربین استفاده کنم. از نظر من نور اون در محیط های بسته به علت مستقیم بودن و تخت کردن سوژه غیرقابل استفادست و در محیط های باز برای مقابله با نور خورشید کمه.
فرمت عکاسی: همیشه RAW

2. انتقال عكس به كامپیوتر
از ابتدای شروع عکاسی تا چند ماه پیش که مجهز به یک کارت ریدر ترنسند بشیم برای انتقال عکسها به دوربین از اتصال مستقیم دوربین به کامپیوتر استفاده میکردم و تا حالا مشکلی با انتقال اطلاعات نداشتم. از وقتی هم که این کارت ریدر رو گرفتیم بیشتر به خاطر تنبلی در حمل و نقل دوربین و پیدا کردن یک جای خالی و مطمئن بر روی میز ترجیح میدم که حافظه رو از اون خارج کنم و عملیات انتقال عکس رو با کارت ریدر انجام بدم.

3. سازماندهی عكسها در كامپیوتر
اصولا ساماندهی عکسها در کامپیوتر کار خیلی خوبیه! :biggrin:
من فعلا از فولدر استفاده میکنم و هنوز سراغ نرم افزارهای آرشیو تصاویر نرفتم. و اعتراف هم میکنم که اشتباه و عادت بدیست که باید رفعش کنم.

4. پردازش اولیه فایل ها
معمولا برای نمایش اولیه و لیبل گذاری و انتخاب عکسهای خوب از Adobe Bridge استفاده میکنم. از نظر من نرم افزار خیلی خوب و کاملیست و امکانات خوب و زیادی از جمله برقراری ارتباط با فوتوشاپ رو داره و خیلی راحت میشه فایل یا فایل های انتخاب شده رو جهت ساخت اچ دی آر یا پانوراما و ... به فوتوشاپ فرستاد. همچنین بدون باز کردن فوتوشاپ Camera RAW رو باز میکنه و پس از ادیت عکس میشه تغییرات رو ذخیره کرد و یا اونو در فوتوشاپ باز کرد.

5. پردازش های پیش رفته فایل ها با استفاده از Photoshop و Plugin خاص
بعد از ویرایش فایل RAW معمولا اگه لازم باشه اون رو تو فوتوشاپ باز میکنم و اگه لازم باشه رو قسمت هاییش به صورت موضعی کار بشه باز هم با استفاده از فرمت RAW و با استفاده از ماسک قسمت های مورد نیازم رو ویرایش میکنم. بعد از رسیدن به نتیجه دلخواه یک کپی ادغام شده از لایه ها جهت استفاده از فیلتر ها و استفاده از ابزارهای مختلف نظیر استامپ تهیه میکنم. تو فیلتر های مختلفی که وجود داره من از Imagenomic.Portraiture جهت روتوش عکسهای پرتره و از فیلترهای OnOne هم خیلی کم مثلا جهت ویرایش ضربدری یا ویرایش های خاص استفاده میکنم.

6. ذخیره فایل به فرمت نهایی + تهیه خروجی ( چاپ، ...)
معمولا فایل های پی اس دی عکسهای ویرایش شده رو نگهداری میکنم . در مورد عکسهای پانوراما یا فایل هایی که ظرفیتشون خیلی بالاست دیگه وقتی هاردها پر میشه چاره ای جز پاک کردنشون نیست و مجبور به حذف اونها از روی هارد میشم. معمولا پس از ذخیره فایل پی اس دی یک نسخه فایل JPG با حداقل فشرده سازی و اندازه اصلی جهت نمایش و احیانا چاپ ذخیره میکنم و بعد از اون اندازه تصویر رو به ۸۰۰ پیکسل کاهش میدم و پس از یک شارپ سازی کم و با دقت اون رو با کیفیت ۶۰ درصد برای وب ذخیره میکنم.

7. تهیه آرشیو
وای از وقتی که هاردها یکی یکی پر بشه و اطلاعات تیکه تیکه بشه! اونجاست که دیگه تهیه آرشیو مرتب تعطیل میشه. این همون بلاییست که سر ما اومده و الان هر کدوم از اطلاعات تو یک هارد بر روی یک سیستم قرارداره. ولی به محض اینکه موفق به خرید چند فروند هارد بشیم روش زیر رو بهترین روش می‌دونم:
اول استفاده از رید (RAID) آینه ای توسط ۲ هارد یا رید ۵ توسط سه هارد یا بیشتر برای بک آپ داشتن لحظه ای از اطلاعات. (البته اینجا یک توضیح نسبتا کوچیک در مورد این رید هم بدم فکر کنم مفید باشه. در رید آینه ای دو عدد هارد به سیستم متصل میشه و اطلاعات به صورت یکسان بر روی دو هارد ذخیره میشه البته میشه تعداد بیشتری رو هم متصل کرد ولی ظرفیت نهایی به اندازه یک هارد است. ولی در رید ۵ ما سه هارد یا بیشتر رو به سیستم وصل میکنیم و اصل اطلاعات و بک آپ اونها روی همه‌ی هاردها پخش میشه. مزیت این روش اینه که مثلا با سه هارد ۱ ترابایت ما به ۲ ترابایت فضا و بک آپ میرسیم. یعنی عملا یک ترابایت صرفه جویی در خرید هارد. در این نوع رید هر کدام از هارد ها که دچار مشکل بشه اطلاعات بک آپ اون به طور کامل بر روی هاردهای دیگه قرار داره! جالبی این نوع رید اینه که همیشه ما به میزان یک هارد بیشتر جهت بک آپ اطلاعات نیاز داریم. یعنی مثلا با ۶ عدد هارد یک ترابایت ما ۵ ترابایت فضا داریم و باز هر کدوم از هارد ها که خراب بشه اطلاعاتش در هاردهای دیگه قرار داره. البته رید مطمئن تری به نام رید ۶ هم وجود داره که اگه دوتا از هاردها خراب بشه باز هم اطلاعات رو میشه بازیابی کرد ولی به حداقل ۴ هارد نیاز هست که همیشه ۲ تا از آنها جهت بک آپ کم میشه. )
دوم داشتن یک هارد اکسترنال که فقط هفته ای یک بار روشن بشه و اطلاعات روی اون بک آپ گرفته بشه و در یک جای امن از نظر فیزیکی و امنیتی نگه داری بشه.

این بود داستان روند کاری عکاسی من!

[Vahid]

3. سازماندهی عكسها در كامپیوتر
اصولا ساماندهی عکسها در کامپیوتر کار خیلی خوبیه! :biggrin:
من فعلا از فولدر استفاده میکنم و هنوز سراغ نرم افزارهای آرشیو تصاویر نرفتم. و اعتراف هم میکنم که اشتباه و عادت بدیست که باید رفعش کنم.

درد مشترکی است ...

هر چه زمان بگذره دردسر بزرگتری میشه!

بالاخره از یک مقطع زمانی باید روش بهینه‌تری (مثل لایت‌روم و Acdsee یا ...) استفاده کرد و عکس‌های قبلی هم به مرور وارد شوند. هرچه این عمل دیرتر، فرایند سنگین‌تر و اعصاب خردکن‌تر ...

[smhoseyni]

بخصوص از دوستانی که مدیریت عکسها رو با Lightroom انجام میدهند، سوالی در مورد روند کاری بهتر برای ایجاد کاتالوگ عکسهای دریافت شده از دوربین دارم، کدام روش را ترجیح میدهید:
1- کلا یک کاتالوگ ایجاد شود و همه عکسها در آن Import شوند (حتی اگر چند دوربین مختلف وجود داشته باشد)
2- در بازه های زمانی مانند یک ساله یا یک ماهه (بسته به نرخ عکاسی) کاتالوگ ایجاد شود
3- بسته به موضوع کاتالوگ ایجاد شود(عکسهای پرتره، مسافرت، مناسبت)
4-به ازای هر یک بار import، یک کاتالوگ ایجاد شود
5- ترکیبی از حالت های فوق با توجه به امکان ایجاد یک کاتالوگ از روی کاتالوگ های دیگر (مثلا به ازای هر بار import یک کاتالوگ ایجاد شود ولی به ازای هر ماه هم یک کاتالوگ جداگانه از import تمام کاتالوگ های آن ماه ایجاد شود یا ترکیب حالت های 2 و 3)

ترجیح خودم تعداد کاتالوگ کمتر است(چه بهتر که فقط یک کاتالوگ داشته باشیم)، فکر میکنم به این ترتیب امکان جستجو، مدیریت collection ها و کلیه کارهایی که میتوان در مود library انجام داد بهتر و کاملتر انجام میگیرد. در واقع بیشتر طرفدار دسته بندی منطقی هستم تا دسته بندی فیزیکی که فکر میکنم Lightroom امکانات خوبی برای آن فراهم کرده است. فقط نگران این هستم که آیا تعداد خیلی زیاد عکس در یک کاتالوگ مشکلی ایجاد نمیکند؟
آیا در عمل ممکن است با مشکل مواجه شویم؟
تجربه و ترجیح شما چیست؟

(در مورد پاسخ به سوال این موضوع، مطلب مفیدی نمیتوانم به مطالب ارزشمند ارائه شده از جانب سایر دوستان اضافه کنم و فقط در مورد Backup گیری فکر میکنم که با کاهش قیمت هارد های حجیم، دیگر Backup بر روی DVD با توجه به مشکلات آن برای رایت کردن و دردسر های آن، نگهداری، جستجو، دسترس پذیری، و قابلیت اطمینان چندان توجیهی نداشته باشد).

[fkh]

من به ازای هر سال یه کاتالوگ میسازم و رو عکسها کار میکنم ویه کاتالوگ کلی هم دارم که عکسهای تمام سالها یعنی تمام کاتالوگهای سالانه توی اون import شده ولی اون کاتالوگ کلی بیشتر برای جستجوی عکس و اینجور کارها استفاده میکنم

[nmroshan]

ادامه بحث ...

پنجم انتقال به کامپیوتر (وقتی اپل داشته باشید واقعا نیازی به بک آپ گیری نیست مگر حجم هاردتان پر شده باشد)

Time machine اپل راه‌حل ساده‌ای برای بک‌آپ گیری کل سیستم است. ( اگر منظورتان همین باشد) بازیابی هم بسیار ساده و جذاب است. اما جای یک سیستم هدفمند و دقیق را در بک اپ گیری عکاسی دیجیتال نمی گیرد. می‌شود از آن به عنوان سیستم بک‌اپ کل سیستم استفاده کرد و مثلا از عکس های هارد بک‌اپ فوری تهیه کرد. تا بعد سرفرصت بک آپ اساسی عکس را تهیه نمود.

سر فرصت، به سراغ عکسها میروم و در یک Review نه چندان دقیق، به عکسهایی که نیاز ندارم فلگ Rejected میزنم. هنگام پروسس، عکسهای Reject نشده را با دقت پروسس میکنم و همان موقع اگر مورد جدیدی پیدا کردم (مثلا اینکه ترکیب بندی یکی از عکسهای Reject شده در مرحله قبل بهتر است) عکس Reject شده را از حالت Rejected خارج میکنم و آن را ویرایش میکنم

روش خوبی برای حذف عکس است. چون این امکان را فراهم می کند که قبل از حذف نهایی مجموعه عکس‌های ریجکت شده را مجددا مرور کنید.

معمولا برای نمایش اولیه و لیبل گذاری و انتخاب عکسهای خوب از Adobe Bridge استفاده میکنم. از نظر من نرم افزار خیلی خوب و کاملیست و امکانات خوب و زیادی از جمله برقراری ارتباط با فوتوشاپ رو داره و خیلی راحت میشه فایل یا فایل های انتخاب شده رو جهت ساخت اچ دی آر یا پانوراما و ... به فوتوشاپ فرستاد. همچنین بدون باز کردن فوتوشاپ Camera RAW رو باز میکنه و پس از ادیت عکس میشه تغییرات رو ذخیره کرد و یا اونو در فوتوشاپ باز کرد.

بریج نرم‌افزار خوبی است. بخاطر امکاناتی که در ارتباط به Ps دارد، کارها را خیلی راحت می‌کند. امکان ریتینگ و ... در مدیریت فایلی دارد. اما برای کسانی که از لایت‌روم استفاده میکنند، حرف جدیدی نخواهد داشت.

در رید آینه ای دو عدد هارد به سیستم متصل میشه و اطلاعات به صورت یکسان بر روی دو هارد ذخیره میشه البته میشه تعداد بیشتری رو هم متصل کرد ولی ظرفیت نهایی به اندازه یک هارد است. ولی در رید ۵ ما سه هارد یا بیشتر رو به سیستم وصل میکنیم و اصل اطلاعات و بک آپ اونها روی همه‌ی هاردها پخش میشه. مزیت این روش اینه که مثلا با سه هارد ۱ ترابایت ما به ۲ ترابایت فضا و بک آپ میرسیم. یعنی عملا یک ترابایت صرفه جویی در خرید هارد. در این نوع رید هر کدام از هارد ها که دچار مشکل بشه اطلاعات بک آپ اون به طور کامل بر روی هاردهای دیگه قرار داره! جالبی این نوع رید اینه که همیشه ما به میزان یک هارد بیشتر جهت بک آپ اطلاعات نیاز داریم. یعنی مثلا با ۶ عدد هارد یک ترابایت ما ۵ ترابایت فضا داریم و باز هر کدوم از هارد ها که خراب بشه اطلاعاتش در هاردهای دیگه قرار داره. البته رید مطمئن تری به نام رید ۶ هم وجود داره که اگه دوتا از هاردها خراب بشه باز هم اطلاعات رو میشه بازیابی کرد ولی به حداقل ۴ هارد نیاز هست که همیشه ۲ تا از آنها جهت بک آپ کم میشه. )

راه حل پیشنهادی برای کسانی که عکاسی جدی یا حرفه ای دارند همین RAID است. در این مورد باید به صورت جداگانه بحث دقیقی انجام شود.

بخصوص از دوستانی که مدیریت عکسها رو با Lightroom انجام میدهند، سوالی در مورد روند کاری بهتر برای ایجاد کاتالوگ عکسهای دریافت شده از دوربین دارم، کدام روش را ترجیح میدهید:
1- کلا یک کاتالوگ ایجاد شود و همه عکسها در آن Import شوند (حتی اگر چند دوربین مختلف وجود داشته باشد)
2- در بازه های زمانی مانند یک ساله یا یک ماهه (بسته به نرخ عکاسی) کاتالوگ ایجاد شود
3- بسته به موضوع کاتالوگ ایجاد شود(عکسهای پرتره، مسافرت، مناسبت)
4-به ازای هر یک بار import، یک کاتالوگ ایجاد شود
5- ترکیبی از حالت های فوق با توجه به امکان ایجاد یک کاتالوگ از روی کاتالوگ های دیگر (مثلا به ازای هر بار import یک کاتالوگ ایجاد شود ولی به ازای هر ماه هم یک کاتالوگ جداگانه از import تمام کاتالوگ های آن ماه ایجاد شود یا ترکیب حالت های 2 و 3)

انتخاب روش کاتالوگ سازی بستگی به ۱- حجم کاری شما و ۲- نوع عکس های شما خواهد داشت. قبلا می‌گفتند که اگر تعداد عکس ها خیلی زیاد باشد، مثلا بیش از ۳۰-۴۰ هزار، کارآیی نرم افزار کاهش می يابد اما الان دیگر این مساله مطرح نیست. اما برخی از عکاسانی که کارهای پرو‌ژه‌ای دارند، دوست دارند که برای هر پروژه یا مثلا هر عروسی یک کاتالوگ مجزا درست کنند. برخی نیز برای هر پروژه یا روز عکاسی یک کاتالوگ در لپ‌تاپ درست می‌کنند و بعدا آنها را به کاتالوگ اصلی الحاق می‌کنند( روشش در تاپیک لایت روم گفته شده است). کاتالوگ دوگانه برای عکسهای خانوادگی و کاری هم انتخاب بدی نیست.
اما به هر حال تقسیم کردن کاتالوگها باعث می‌شود که سیستم مدیریتی‌تان ضعیف شود. این بهایی است که برای چنین روشی باید بپردازید. پیشنهاد من این است که حتی الامکان از ایجاد کاتالوگ های متعدد بپرهیزید که خودش عاملی می شود برای بهم ریختگی بیشتر اوضاع و مدیریت فایلی نامطمئن‌تر.

[zeinalian]

با سلام خدمت دكتر روشن
الان من يك مكستور 320 گيگ دارم اگر بخواهم يك بك آپ با يك هارد ديگر داشته باشم ايا كافيست يك هارد ديگر بگيريم واطلاعات قبلي را روي هارد جديد كپي كنم؟
يا در لايتروم روشي هست كه الان كه هارد جديد گرفته ام اتوماتيك اين كار انجام شود؟
و يا از روش RAID دوهارد استفاده كنم كه هيچ اطلاعاتي از آن ندارم؟
با تشكر زينليان
همدان

[nmroshan]

الان من يك مكستور 320 گيگ دارم اگر بخواهم يك بك آپ با يك هارد ديگر داشته باشم ايا كافيست يك هارد ديگر بگيريم واطلاعات قبلي را روي هارد جديد كپي كنم؟
يا در لايتروم روشي هست كه الان كه هارد جديد گرفته ام اتوماتيك اين كار انجام شود؟

من به درستی متوجه منظورتان نشدم. بیشتر توضیح دهید.

[SIAMAK™]

من به درستی متوجه منظورتان نشدم. بیشتر توضیح دهید.

جناب روشن فکر میکنم منظور ایشون این بوده که یک هارد جدید برای سیستمشون گرفتن و میخوان این هارد به عنوان هارد بکاپ مورد استفاده قرار بگیره تا اگه اطلاعاتشون خدای نکرده پاک شد تو این هارد موجود باشه
حالا یا باید اطلاعات رو خودشون دستی کپی کنن تو اون یکی هارد یا اینکه برنامه لایت روم خودش اتوماتیک میتونه یه کپی از تمام عکسهاشون تو اون هارد بگیره ؟
و با اینکه شما پیشنهاد RAID رو دارین ؟
شرمنده فقط بابت اینکه دوستمون زودتر به جواب برسن برداشت خودمو از سوال ایشون مطرح کردم امیدوارم درست متوجه شده باشم