روند کاری (Workflow) در عکاسی دیجیتال شما چگونه است ؟

[Rofougaran]

سلام دوست عزیز

هنگامي كه عكس مي گيرم اونا زياد نمي بينم و پيش خودم ميگم اگه بد شد يعني اينكه من چيزي بلد نيستم تا از اين به بعد ادب بشم و بهتر بگيرم..يعني عكس رو پس از گرفتن نگاه نمي كنم..در نتيجه بايد بهترين صورت عكس گرفته باشم..

خوب به عقیده من این اولین ایراد کار شماست.این که این روحیه رو داشته باشید که عکس خوب بگیرید عالیه اما شما که نمیخواهید حسرت لحظات از دست رفته رو بخورید پس حتما سعی کنید اندکی روی عکس گرفته شده تامل کنید و سعی کنید همونجا خودتون رو ادب کنید ;) برای مثال :

معمولا عكسها رو براي اولين بار، بلافاصله پس از ثبت با كنترل هيستوگرام هر سه كانال و وضوح و فوكوس، بررسي مي كنم و در حذف عكس نامناسب در دوربين، شك نمي كنم.

حتی دکتر روشن هم برای عکاسی به یک شات اکتفا نمی کنند به همون دلایل بالا
از امکانات دیجیتال استفاده کنید!
چون فرمودید دنبال ایراد کار هستید عرض کردم موفق باشید.

[nmroshan]

بتدریج نظر شخصی‌ام را راجع به برخی نکاتی که دوستان فرمودند، عرض می‌کنم. منتظر تجربیات سایر دوستان نیز همچنان هستیم:

سایز تنظیم شده هم همنگام عکاسی خیلی مهمه !‌ چون من گاهآ عکس پاناروما ( البته پانارومای 360 یا دور تا دور نه بلکه تعدادی عکس زیاد از یک موضوع ثابت ) میگیرم بیشتر سعی میکنم به دلیل تعداد بالای عکس و سرعت کامپیوتر آن ها را در سایز مدیوم و کیفیت فاین عکاسی کنم و بعدش یادم رفته که تنظیمات رو به حالت معمول برگردانم که باعث از دست رفتن قدرت چاپ چندین عکس شده.

کار چندان درستی نیست. حتی اگر نتوانید فورا با سیستم ضعیفتان یک پانوراما بسازید، صلاح نیست که از سایزهای کوچکتر استفاده کنید. راه عاقلانه‌تر این است که از فایل اصلی تان خروجیهای کوچک بگیرید با آنها پانوراما بسازید.

اصولآ هیچ عکسی را Rename نمیکنم فوق فوقش یک پس وند "e" به آخر عکسهایی که چند ادیت متفاووت شده‌اند اضافه کنم

تغییر نام فایلها یکی از مراحل مفید است. در این مورد بعدا صحبت می‌کنیم.

البته کم شده که عکسی را پاک کنم چون معمولآ هم هنگام عکاسی و بعد از عکاسی در زمانی مناسب عکسها را با زوم بالا وارسی میکنم که اگر فولو شدگی یا تکان خوردگی باشه پاک میکنم تا عکس سالم بمونه.

حذف عکس ها باید در چند مرحله انجام گردد که حذف در دوربین یکی از آنهاست.
http://nema.akkasee.com/15574

تو شرایطی ناچاراً یکی از این مموری های معمولی ارزان خریدم.الان معتقدم که هیچ فرقی باهم ندارند! برای من که ندارند سرعت بالا برای انتقال فلان عدد شات به حافظه برای من که نیازی بهش ندارم بیهوده است.

فرق دارند به جان خودم. همین اخیرا قبل از مسافرت به صورت فوری مجبور شدم یک CF با مارک Silicon Powerبگیرم که براحتی فرقش با ترنسند هم مشخص شد چه برسد به سندیسک. مرور کند در دوربین. گاهی حتی گیر می‌کرد و چند تا چندتا رد می‌کرد. موقع انتقال به سیستم هم کند‌تر است. خوشبخنانه عکسی را از دست ندادم.
بنابراین اینکه بگوییم من با سرعت بالا عکاسی نمی‌کنم پس نیازی به مارک خوب ندارم چندان منطقی نیست. بخصوص که برای عکاسی سرعت بالا، بیشتر از کارت، بافر مهم است.

رمت jpg را ترجیح می دهم و دوستدارم از دوربینم عکس در بیاد نه یک سری نور های ترکیب شده

از شوخی گذشته، jpeg دوربینهای جدید بد نیستند و گاه راهی است سریع برای نتیجه هیجان انگیز

تجربه شد که دیگه هیچ وقت عکس ها رو کات نکنم اول کپی می کنم بعد از رو مموری پاک.

تازه بعدش هم نباید پاک کنید. مگر اینکه حداقل یک کپی دیگر هم بگیرید.

فولدر جداگانه برای عکس‌هایی که فکر می‌کنم بهترین هستند درست کرده‌ام. هر از گاهی نگاهی می‌اندازم. بعضی‌ها را دوباره تحسین می‌کنم و بعضی را با تمسخر حذف می‌کنم. اینطوری ایده‌ای از پیشرفت یا پسرفتم پیدا می‌کنم.

فولدر سازی روش خوبی برای روندکاری عکاسی نیست. مدیریت را سخت‌تر می‌کند.

ادامه دارد ...
....

[rezakh]

سلام

اول دوربین را در مد A (اکثر مواقع) قرار میدهم .تمام عکسها را بصورت Raw unc 14bit قرار میدهم.تمام آپشن های دیگر دوربین در حالت تغییر نیافته.فرمت مموری از عکسهای قبلی
دوم راجع موضوع فکر میکنم
سوم کادربندی
چهارم عکس میگیرم
پنجم انتقال به کامپیوتر (وقتی اپل داشته باشید واقعا نیازی به بک آپ گیری نیست مگر حجم هاردتان پر شده باشد)
ششم مرحله اولیه ادیت (با acrp ) که تقریبا ۶۰ درصد کار انجام میشه
هفتم تراز کردن و ادیت منطقه ای .کادربندی دوباره . و تنظیم curves
هشتم save کردن در ۲ سایز و ۲ فرمت.کوچک جی پگ برای وب و سایزاصلی با فرمت تیف در همان فولدر (اسم فولدر را به مدل دوربین با پسوند شماره تغییر میدهم).اگر قرار باشد عکس را دوباره ادیت کنم دوباره از مرحله ششم شروع میکنم
کامپیوتر برنامه iphotoداره برای مدیریت عکس ولی حوصله شو ندارم .هر عکسی میخام میدونم کجاست
یک هارد ۱ ترا قدیمی هم هم دارم که بعد از اینکه هارد اصلی پر شد به اون انتقال میدم(البته با این هارد همه کار انجام میدم کپچر از رسیور.انتقال اطلاعات از این کامپیوتر به اون کامپیوتر.وحدود ۳۰ هزار تراک موسیقی که گاهی توی ماشین گاهی توی خونه ازش استفاده میکنم )
موفق باشید

[arash1988]

سلام،

این هم روند کاری من است، از هر پیشنهاد یا تذکری هم بسیار استقبال میکنم و پیشاپیش ممنونم.


همه عکسهایم را با فرمت RAW میگیرم. دوربین معمولا همیشه در مود Aperture Priority است مگر زمانی که نیاز به تنظیمات گسترده تر داشته باشم که به سراغ مود Manual میروم. بعد از گرفتن عکس، معمولا در همان Review چهار ثانیه ای هیستوگرام را نگاه میکنم تا اگر مشکلی بود یا نوع نورسنجی را عوض کنم یا با EC اوضاع را بهتر کنم. اگر به فکوس دقیق شک داشته باشم، در سایز بزرگتر در همان LCD دوربین عکس را بررسی میکنم.

بعد از اتمام عکاسی، اگر مثلا در راه بازگشت فرصت داشته باشم عکسهایی که مطمئن هستم بعدا حذف خواهم کرد را پاک میکنم. بعد از بازگشت، در یک فرصت مناسب با استفاده از Memory Reader همه عکسها را در لایت روم import میکنم. دسته بندی را بر اساس تاریخ تنظیم کرده ام، اما نام فایلها را عوض نمیکنم. هنگام import کردن، اگر غیر از Copyright احتیاج به Keyword دیگری هم بود اضافه میکنم.

از عکسهای import شده جدید روی هارد اکسترنال Backup میگیرم و بعد مموری دوربین را Format میکنم تا برای بار بعدی آماده باشد.

سر فرصت، به سراغ عکسها میروم و در یک Review نه چندان دقیق، به عکسهایی که نیاز ندارم فلگ Rejected میزنم. هنگام پروسس، عکسهای Reject نشده را با دقت پروسس میکنم و همان موقع اگر مورد جدیدی پیدا کردم (مثلا اینکه ترکیب بندی یکی از عکسهای Reject شده در مرحله قبل بهتر است) عکس Reject شده را از حالت Rejected خارج میکنم و آن را ویرایش میکنم. اگر نیازی به ویرایش جزیی تر بود، از لایت روم مستقیما به فتوشاپ میروم و همانجا ویرایشهای جزیی تر را انجام میدهم و با فرمت TIFF 16bit کنار عکس RAW ذخیره میکنم.

بعد از ویرایش عکسها، موارد Reject شده را حذف میکنم. دوباره به ماژول Library برمیگردم و امتیاز میدهم، Keyword اختصاص میدهم و عکسهای خاص را در Collection های مربوطه قرار میدهم. از عکسها در سایز اصلی در فرمت JPEG خروجی میگیرم و در فولدری به نام و تاریخ خاص (مثلا 88-11-05 PlaceName به طوری که تاریخ اول نام باشد) ذخیره میکنم. خروجی ها و فولدر عکسهای خام مجددا Backup میگیرم.

لایت روم را تنظیم کرده ام تا هر ماه از کاتالوگش Backup بگیرد. در این مواقع اگر فولدر عکسهای خام قدیمی روی هارد کامپیوتر وجود داشته باشد، آن را حذف میکنم. در مورد حذف فایلهای خام قدیمی روی هارد اکسترنال هنوز روند منظمی ندارم، چون هنوز خیلی مانده تا پر شود.

[nmroshan]

عملی بودن یک روش کار بسیار مهم است. بله. همه می‌دانیم که باید n تا بک‌آپ بگیریم و فلان کارهایی که گفته می‌شود انجام دهیم. اما آیا می‌توانیم این کار را بکنیم؟ بقول آقا رضا اصلا حوصله‌اش را داریم؟ اگر حوصله اش را نداریم، هیچ کاری بجایش انجام نمی‌دهیم یا حداقل یک روش متناسب با حوصله‌مان انتخاب می‌کنیم؟

مثلا بک‌اپ بر روی دی وی دی. کار آسانی نیست. بخصوص برای کسانی که عکس زیاد می‌گیرند. جانشینش چیست؟ مثلا یکی می‌گوید که فقط عکس‌های انتخابی را روی DVD کپی می کنم. و دیگری می‌گوید مثلا روی چند هارد بک آپ می‌گیرم و در جاهای مختلف نگهداری می کنم. به هر حال بهتر از انجام ندادن هیچ کار است.

[rezakh]

من قدیم روی DVDبک آپ میگرفتم.اما DVDعمر مفید کوتاهی دارد.مثلا استفاده زیاد. گرمای هوا .خش های ناشی از بار ها استفاده از کیف سی دی .
درضمن بعضی اوقات وقتی DVDرا میسوزانیم حوصله دوباره خواندن کل DVDرا نداریم (verification) یا در مواقعی در صورت استفاده از verification باز هم امکان اشتباه وجود دارد
و دیگری طولانی شدن خواندن DVD
خلاصه Disc خیلی دنگ و فنگ داره

[BERLANO]

من قدیم روی DVDبک آپ میگرفتم.اما DVDعمر مفید کوتاهی دارد.مثلا استفاده زیاد. گرمای هوا .خش های ناشی از بار ها استفاده از کیف سی دی .
درضمن بعضی اوقات وقتی DVDرا میسوزانیم حوصله دوباره خواندن کل DVDرا نداریم (verification) یا در مواقعی در صورت استفاده از verification باز هم امکان اشتباه وجود دارد
و دیگری طولانی شدن خواندن DVD
خلاصه Disc خیلی دنگ و فنگ داره

جناب خلیلی یعنی پیشنهاد شما همون هارد اکسترناله؟ من با تجربه ای که از هاردهای دوستانم داشتم ریسک این وسیله ذخیره سازی هم کم نیست، شاید ترکیب این دو مناسب تر باشه

[rezakh]

جناب خلیلی یعنی پیشنهاد شما همون هارد اکسترناله؟ من با تجربه ای که از هاردهای دوستانم داشتم ریسک این وسیله ذخیره سازی هم کم نیست، شاید ترکیبی از این دو مناسب تر باشه

بنظرم بهترین برای بک آپ .هارد اکسترنالی است که
۱. بهترین ریت را در سایت های ریوو داشته باشد مثل WD
۲.فقط و فقط برای بک آپ عکس استفاده شود
۳.برق را از USB نگیرد (آداپتور جدا داشته باشد)
۴.فن خنک کننده داشته باشد
۵.درصورت بلااستفاده بودن خاموش باشد
۶.حدالامکان از جابجایی بیش از حد که امکان خطاهای انسانی از جمله تکان های شدید و... دارد خودداری شود
۷.برای ادیت عکس مورد نظر آن را به هارد اصلی کپی کنید بعد از اتمام کار دوباره از ان بک آپ بگیرید

با این وجود احتمال از بین رفتن اطلاعات خیلی کم میشود

[hamedch67]

البته اگر مادر بورد سیستم RAID رو پشتیبانی کند فکر کنم آسان ترین و بی در دسر ترین و ارزن ترین راه باشد .

امنیت زیادی هم داره.

[mreza1001]

بنابراین اینکه بگوییم من با سرعت بالا عکاسی نمی‌کنم پس نیازی به مارک خوب ندارم چندان منطقی نیست. بخصوص که برای عکاسی سرعت بالا، بیشتر از کارت، بافر مهم است.

من الان از ترنسند استفاده می کنم و الان که گفتید یادم اومد که آره سرعت بازبینی و پردازش داخل دوربینش از مموری های قبلیم کمتره و گاهی کلافه کننده است. دیگه بی پولیه و هزار درد! اختلاف قیمت گاهی به 4 برابر میرسه ...

تازه بعدش هم نباید پاک کنید. مگر اینکه حداقل یک کپی دیگر هم بگیرید.

راستش از شما چه پنهون برای عکس های مهم (اونهایی که امکان تجدیدش نیست و فقط برای تفریح و علاقه شخصی گرفته نشده) پاک که نمی کنم هیچ! اول هرجا باشم رو هارد اکسترنالم کپی می کنم بعد در اولین فرصت روی کامپیوتر دفتر و بعد خونه!!! و حالا می تونم از مموری پاک کنم! بعد روی کامپیوتر دفتر ویرایش میشه و یک کپی از ویرایش شده ها می فرستم روی هارد اکسترنال و یک کپی از خام ها روی DVD ی گیرم می گذارم کنار نهایاتاً هم یک کپی از ویرایش شده ها روی DVD . اما خیلی هم شنیدیم که دی وی دی امکان تخریب داره...


در مورد نامگذاری روند من اینه:

اگر فایل RAW باشه : بعد از تنظیم نور و رنگ به صورت JPG تو همون فولدری که اصلش هست با همان نام اصلی ذخیره می کنم. تا اینجا یک فایل JPG بدون ویرایش با نام اصلی داریم. بعد از ادامه ویرایش یک Save as ازش میگیرم با همان نام باضافه اینکه آخرش می زنم A و باز هم JPG هرازگاهی لایه هارو یکی میکنم و باز save. البته اگر فایل ویرایش جدی و دقیق و سخت بخواهد یک نسخه PSD با همان نام اصلی ذخیره می کنم. در ادامه یا مثلاً روز بعد اگر باز ویرایشی متفاوتی روش انجام بدم از با همان نام اما این بار به جای A حرف B آخرش اضافه میشه و به همین ترتیب.

IMG2532B.jpg <<< IMG2532A.jpg <<< IMG2532.jpg <<< IMG2532.DNG ممکنه یک IMG2532.psd هم باشه

وقتی برای چاپ ذخیره میشه بسته به اینکه کدام فایل برای چاپ برش خورده باشه مثلاً :

IMG2532B 13-18.jpg یا مثلاً IMG2532A 16-21.jpg


برای چاپ های بزرگ یا چاپگر های مخلف البته فایل تیف ذخیره میشه و معمولاً فایل های برش خورده برای چاپ در فولدری که داخل فولدر همین سری است به نام size ذخیره می کنم.یعنی توش فایل های سایز شده است.

از هر عکسی خوشم نیاد همونجا تو دوربین و توی همون ریویوی اولیه پاک می کنم. یک سری رو هم ممکنه تو فرصت مناسب تو همون دوربین ببینم و پاک کنم.