با درود
ضمن اینکه با فرمایشات شما موافق هستم ، با احترام باید عرض کنم که این موضوع به دیدگاها و احساس رضایت داشتن بستگی دارد. خارج از موضوع عکاسی ...مهمترین چیز در زندگی انسانها داشتن احساس رضایت است شخصی خوشبختی را در تحصیلات میبینید و با گرفتن PHD احساس رضایت میکند ، شخصی هم با داشتن یک کلکسیون ماشین و شخصی هم طبق مثال شما با یک 350ِD .
البته باز هم بستگی دارد که به این موضوع به دید حرفه ای نگاه کنیم یا به دید یک علاقه مند و عاشق عکاسی. من خیلی به عکاسی علاقه مندم (چیزی که بلد نسیتم فقط علاقه دارم) برای همیشگی بودن این علاقه هم تصمیم گرفتم که هر چقدر هم که در این موضوع پیشرفت کنم ابدا سعی نمیکنم این کار را به صورت تجاری انجام بدم
با احترام به همه حرفه ای ها که شغلشان هم اکنون عکاسی است. من یکبار چنین تجربه ای داشته ام. این که موضوع مورد علاقه و عشق و دل مشغولی ادم بخواد تبدیل به شغل بشه ماهیتش عوض میشه خیلی فرق میکنه که کاری رو به عنوان علاقه شخصی انجام بدیم یا به عنوان کار مجبور باشیم یک پروژه رو آماده کنیم. اون جوری تمام زیباییهاش تبدیل به خستگی ها میشود( برای من که اینگونه بوده)
من خیلی به موسیقی علاقه داشتم(پروگرسیو راک) اما متاسفانه از موقعی برام تبدیل به تجارت شد ، ( آهنگسازی و بستن البوم برای دیگران) تمام بار هنریش رو برام از دست داد شدیدا برام خسته کننده شد.
این کار رو هیچ گاه با عکاسی نخواهم کرد ، و ترجیح میدهم این ضمینه علاقه ای که دارم دست نخورده باقی بماند و به خاطر علاقم ممکنه دست به خرید هایی هم بزنم که یک حرفه ای بخواد فکر کنه که در صورت خرید چنین ابزاری تاثیری روی در آمد بیشتر میگذاره یا خیر.
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم. که همون بی اشکال بودن خرید های دوستان است که ممکنه توجیه اقتصادی و بیزنسی نداشته باشه.
و فرهنگ خوب اونجا اینه که از اکنون و لحظه لحظه زندگیشون استفاده میکنن حال با هر وسیله ای اما احساس قدم گذاشتن در تجریبات جدید رو هم از خودشون صلب نمیکنند. به عبارتی از ناشناخته استقبال میکنند هر چند که ممکنه توش نمره C بدست بیاورند اما به تکرار مجدود چیزی هایی که توش بارها نمره A گرفتند دست نمیزنند.
ببخشید که کمی آف تاپیک شد
موفق باشید
انوش