با اجزازه استاد ,جناب روشن دلیل باز بودن کادر از بالا چیست؟
همه چیز عکس بجز کادربندی خوب است!
چرا باید برای هر چیزی و هر کاری دلیلی وجود داشته باشد و یا بخواهیم برای ان توجیهی بیاوریم
عکاس دوست داشته فضای بالایی کادر بازتر باشد ,سلیقه ای بوده و و و و (نظر شخصی)
رضا صفایی
بطور کلی کادر بندی این عکس در همان لحظه عکاسی خوب نبوده از بین دو عکس من هیچ کدام را انتخاب نمیکنمبه نظر، عکس شماره ی 2 (با کادری بسته) بهتر است یا عکس شماره ی 1 ؟
به نظر شما کدام یک از کادر های زیر بهتر است؟
دوست عزیز اتفاقاً چون عکس را آقای روشن گرفتن باید توضیح بدن تا بنده هم یاد بگیرم ، مطمئن باشید اگر کاربر عادی این عکس را میفرستاد بنده سوال نمیکردم.با اجزازه استاد ,
چرا باید برای هر چیزی و هر کاری دلیلی وجود داشته باشد و یا بخواهیم برای ان توجیهی بیاوریم
عکاس دوست داشته فضای بالایی کادر بازتر باشد ,سلیقه ای بوده و و و و (نظر شخصی)
نظر شخصی من اینه که احتمالن آقای دکتر نظرشون بر نشون دادن فضا و تاکید بر اون و رابطه اون با سوژه بوده و قصد یک پرتره معمولی با تاکید بر سوژه رو نداشتن .
در واقع باید عکس رو اگر در پرتره های معمولی می خوانیم : فلان فرد با این مشخصات و روحیات و چهره و ....
این عکس را باید بخوانیم : سرخوشی ! سرزندگی !
یا سرخوشی و تعامل با طبیعت .
و این میسر نمیشده به جز نشان دادن بیشتر فضا و اون بوکه های بالای کادر که احساس سرزندگی رو در یک فضای روشن با لبخند روی صورت سوژه و تن های خاکستری روشن .
برای همینه در عکسی که جناب بیاتی گذاشتن و فضای بالای سر را کم کرده اند ، عکس تبدیل به یک پرتره معمولی شده و تبدیل شده به یک فرد .
کج بودن کادر نیز به این احساس سرزندگی و اکتیو شدن فضا بسیار کمک کرده .
کادر شماره ی 2، بنظر خیلی تنگ و بسته است ... و این بسته بودن، بنظر من کارکردی نداشته ...
با توجه به ماهیت ترکیبی «کادر عمودی» + «اندکی کج بودن» (که دینامیک و زنده بودن بیشتری را نسبت به کادر غیر-کج دارد)، کراپ کادر 2، نَفَس دینامیک بودن عکس را گرفته است. (نظر شخصی)
بنده با شما هم نظر هستم ... حتی فکر میکنم اگر عکس، رنگی بود، در راستای تائید مضاعف ِ توصیفات شما از ثبت مورد نظر میبود.این عکس را باید بخوانیم : سرخوشی ! سرزندگی !
یا سرخوشی و تعامل با طبیعت .
و این میسر نمیشده به جز نشان دادن بیشتر فضا و اون بوکه های بالای کادر که احساس سرزندگی رو در یک فضای روشن با لبخند روی صورت سوژه و تن های خاکستری روشن .
برای همینه در عکسی که جناب بیاتی گذاشتن و فضای بالای سر را کم کرده اند ، عکس تبدیل به یک پرتره معمولی شده و تبدیل شده به یک فرد .
کج بودن کادر نیز به این احساس سرزندگی و اکتیو شدن فضا بسیار کمک کرده .
بنابراین شاید خالی از لطف نباشد که از آقای دکتر بخواهیم که در صورت امکان، عکس رنگی را هم به نمایش در آورند
در راستای سوال دوستان ...
من هم باید بگم که بنده هم با دیدن این عکس، ترکیب بندی را برخلاف پروسس جذاب ندیدم، اما خب همه چیز یک عکس هم ترکیب بندی ایده آل نیست. به همین دلیل پست را پسندیدم، اما برای من هم واقعا جای سوال است که جناب دکتر روشن در این ترکیب بندی چه دیده اند، یا دنبال چه چیزی بوده اند.
درود و عذر بابت تاخیر ( امروز برای عکاسی بیرون از منزل بودم)
در مورد این عکس باید اعتراف کنم که ذهنم را خیلی مشغول کرده بود. برای انتخاب نوع ترکیببندی و پروسس چندین نسخه مختلف از آن را آماده کردم و نگاه کردم تا در نهایت همین نسخهای که مشاهده میفرمایید را در فروم قرار دادم.
فضای وب به هر حال موقعیت خاصی را برای عکاسان فراهم کرده است. فرض کنید ۲۰ سال پیش میخواستید عکسی را به چند نفر نشان دهید تا بازخوردی دریافت کنید. امکانات فعلی تفاوت بسیاری ایجاد کرده است. اما به هر حال نمایش در وب، خود ظرایف و نکاتی دارد که در فرصتی دیگر باید به آن بپردازیم تا واقعا بیشتر از منافع آن بهرهمند شویم.
فضای فروم، جای مناسبی برای دریافت بازخورد است. چرا که عکسها را افرادی میبینند که چشمهای تمریندیدهای برای این کار دارند و این مهم است. برای خود من بازخوردها، در همه انواعش اهمیت دارد و آموزنده است. بارها شده که عکسی که به نظر خودم جذاب بوده، بازخورد معمولی داشته و بالعکس عکسی که برایم معمولی بوده، بازخورد خوبی داشته و همه این واکنش ها برایم آموزنده است.
اما برگردیم به این عکس. هر چند که به نظرم هر عکس در یک حالت خاص به ایده آل خود میرسد و آن هویت منحصر بفرد عکس است که از اول برای آن خلق شده است. بقیه نسخههای عکس باید همیشه نزد خالق اثر بماند بدون آنکه به نمایش درآید. چرا که به نمایش گذاشتن بقیه نسخهها، آن هویت یکتای نسخه اصلی را مخدوش کرده و دچار آسیب مینماید.
اما چون اینجا هدف یک بحث آموزشی است، استثنائا این قانون را زیر پا میگذارم:
نسخه اصلی و رنگی عکس را ملاحظه میفرمایید. عکس بدی نیست. ترکیب استاندارد و رنگهای جذابی دارد. اما برای من یک عکس معمولی است. آن خنده سوژه برایم جذاب بود اما در این عکس هیجان کافی ایجاد نمیکرد. چرخش عکس به عنوان یک راه حل به فکرم رسید تا دینامیسم بیشتری به عکس تزریق شود. Cropهای بسیار بسته چه در عکس اصلی و چه در عکس فعلی، جواب نمی داد. به نظرم در هر حال فضای منفی بالای سر سوژه لازم است بخصوص در عکس فعلی با توجه به دینامیسم حاصله، بیشتر لازم است.
تصمیم گیری در مورد پروسس سیاه و سفید نیز دشوار بود. اما به نظر خودم مجموع پروسس سیاه و سفید و این ترکیببندی خاص جذاب آمد.
در نهایت بازخوردهای دوستان همواره برایم ارزشمند است. شاید مسیر دیگری برای این عکس، میتوانست موفقتر باشد.
افشين دليري
Nikon D800, Nikkor 70-200 vrii, Nikkor 105mm, Nikkor 50mm 1.8G,Nikon SB 80DX, Mini S&S studio flash lighting MSFK-150-3