رضا صفایی
خط افق کج نیست!
سلام آقای سعادت
عکس بسیار زیباییه(پست1888).
میشه مکان رو ذکر کنید؟
مهدی روجایی
یک آف تایپیک اما مفید
به عقيده برخي از صاحبنظران ساحل دريا، شهر و بناهاي ساخته شده به دست انسان را نبايد جزو طبيعت به شمار آورد و تصاويري که دربردارنده دريا و شهر هستند را بايد چشمانداز دريا يا شهر به شمار آوريد. از آنجا که معادل انگليسي عکاسي از منظره، لنداسکيپ (Landscape) – لند به معناي زمين- است ميتوان اين گفته صاحبنظران را به جا دانست و عکاسي از منظره را فقط به زمين و طبيعت بکر و دست نخورده محدود کرد. با اين حال، حتي اگر در يک منظره طبيعي، يک خانه روستايي در دور دستها، شهري در امتداد افق يا جادهاي در قسمت جلو تصوير ظاهر شده باشد باز هم ميتوان اين عکس را جزو عکسهاي منظره به شمار آورد. اصطلاح منظره يا چشمانداز شهري (Urban Landscape) به عکسهايي گفته ميشود که به سبک عکاسي از طبيعت اما از فضاي شهري گرفته شده باشد به اين معني که نحوه نگاه عکاس به ساختمانها، مکانها و خيابانها، بايد همانند نگاه او به کوه و درختها در طبيعت باشد.
● سبکهاي عکاسي منظره
در زمينه عکاسي از منظره، تا به حال سه سبک شناخته شده است که عبارتند از:
۱) سبک نمايشي، مستقيم يا توصيفي مستقيم (Representational)
۲) سبک امپرسيونيستيک يا احساسي (Impressionistic)
۳) سبک انتزاعي (Abstract)
عکسهاي گرفته شده به سبک نمايشي، منظره را به همان شکلي که هستند نشان ميدهند و به اصطلاح تغييرات تصويري و مصنوعي روي عکس اعمال نميشود. به اين نوع سبک، مستقيم يا توصيفي مستقيم نيز گفته ميشود به اين دليل که عکاس آنچه را که ميبيند به همان شکل به تصوير ميکشد.
در سبک امپرسيونيستيک، عکسها به گونهاي گرفته ميشوند که تا حدودي احساسي، رويايي يا غيرواقعي به نظر برسند.
سبک انتزاعي را تا حدودي ميتوان سبک گرافيکي نيز به شمار آورد. در اين نوع عکسها شکل و فرم از اهميت بالايي برخوردارند. عناصري که در عکسهاي انتزاعي قرار داده ميشوند بيشتر به منظور ايجاد کنتراست و تضاد به کار ميروند.
● نکات عکاسي از منظره
▪ افزايش عمق ميدان (DOF): بهترين عمق ميدان ديد براي هر سوژه به ويژه منظره، عمق ميداني است که در آن عناصر به خوبي قرار ميگيرند و منظره به طور کامل در عکس ديده ميشود. براي اينکه عمق ميدان ديد را افزايش دهيد بايد کوچکترين ديافراگم (يعني بزرگترين عدد) را انتخاب کنيد. همانطور که ميدانيد رابطه عمق ميدان با ديافراگم معکوس است يعني هرچه عدد بزرگتر باشد، عمق ميدان کوچکتر خواهد بود. اين نکته را نيز به خاطر داشته باشيد که با کوچکتر شدن دهانه ديافراگم، نور کمتري به سنسور تصوير تابيده خواهد شد. به اين معنا که براي جبران ميزان نوردهي بايد ميزان ايزو افزايش يابد يا اينکه سرعت شاتر آهستهتر شود. گاهي اوقات شرايط و منظره به گونهاي است که اگر عمق ميدان سطحي باشد نتيجه مطلوبتري را به وجود خواهد آورد، بنابراين سعي کنيد ابتدا هر دو حالت را تجربه کنيد.
▪ جستوجو براي نقطه کانوني: در تمام عکاسيها وجود نقطه کانوني ضروري و لازم است و عکاسي از منظره نيز از اين قانون مستثنا نيست. در واقع عکسي که بدون نقطه کانوني باشد در واقع يک عکس خالي به شمار ميرود و بيننده متوجه منظور عکاس نخواهد شد و بيهدف به عکس نگاه ميکند. نقطه کانوني در يک عکس منظره ميتواند يک ساختمان، بنا، يک درخت راست قامت يا يک تخته سنگ باشد. هنگام عکاسي نه تنها بايد به وجود نقطه کانوني، بلکه به جايگيري آن در تصوير نيز بايد دقت داشته باشيد.
▪ دقت به جلو زمينه: يکي از مواردي که ميتواند تاثير زيادي روي عکس منظره داشته باشد، جلو زمينه است. متمرکز کردن توجه بيننده به قسمت جلو عکس ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد.
▪ در نظر گرفتن آسمان: يکي ديگر از عناصري که بايد در عکاسي منظره آن را در نظر گرفت، آسمان است. اگر آسمان منظره به نظرتان از جذابيت خاصي برخوردار نيست بهتر است که آن را در بالاترين قسمت عکس قرار دهيد. اگر عکس را به سه قسمت تقسيم کنيد، آسمان در سومين قسمت (بالاترين قسمت) قرار خواهد گرفت. در صورتي که آسمان جذاب و پر از ابرهاي زيبا باشد اجازه دهيد که بخش بيشتري از عکس را به خود اختصاص دهد.
▪ خطوط: براي معطوف کردن تمرکز و توجه بيننده راههاي متعددي وجود دارد که جلو زمينه يکي از اين ترفندها محسوب ميشود، اما يکي از بهترين شيوهها اين است که با کمک خطوط اين کار شکل گيرد.
▪ شکار لحظهها: بيشتر انسانها تصور ميکنند که منظره يعني يک طبيعت آرام، ساکت و بدون تحرک در حالي که گاهي اوقات حرکتها و جنبشهايي که در طبيعت صورت ميگيرد کمک ميکند تا صحنههايي زيبا و احساسي به وجود آيند. براي مثال، باد در ميان درختان، پرواز پرندهها، حرکت ابرها و جنبشهايي از اين دست ميتواند فرصت مناسبي براي خلق يک اثر ماندگار به وجود آورد. براي گرفتن عکس از حرکت و جنبشهاي طبيعت بايد سرعت شاتر آرام و براي مناسب کردن شرايط نوردهي ميتوان از فيلتر استفاده کرد يا اينکه در اواخر روز عکس گرفت.
▪ در نظر گرفتن شرايط آب و هوايي: عکاسي از منظره وابستگي زيادي به شرايط آب و هوايي دارد بنابراين بهتر است هنگام گرفتن عکس به اين موضوع نيز توجه داشته باشيد. بسياري از عکاسان مبتدي تصور ميکنند که بهترين زمان براي گرفتن عکس يک روز آفتابي است در حالي که عکاسي در يک روز ابري که هر آن احتمال گرفتن باران وجود دارد ميتواند تاثير عظيمي در نتيجه نهايي عکس داشته باشد. سعي کنيد در هر نوع شرايط آب و هوايي عکاسي کنيد تا متوجه تاثير آن بشويد.
▪ عکاسي در ساعتهاي طلايي: سپيده و غروب آفتاب به عنوان دو زمان طلايي براي عکاسي محسوب ميشود. در اين دو زمان نور خورشيد در بهترين شرايط است و همين امر موجب به وجود آمدن عکسي زيبا خواهد شد.
▪ در نظر گرفتن خط افق: براي اينکه بتوانيد عناصر را به خوبي در تصوير قرار دهيد بايد قانون يک سوم را در عکاسي به خوبي رعايت کنيد. بنا بر اين قانون خط افق بايد يا در بالاترين يا در پايينترين قسمت قرار گيرد، يعني نميتوان خط افق را در قسمت مياني تصوير قرار داد.
▪ تغيير زاويه ديد: براي اينکه عکسها زيبا و خلاقانه به نظر برسند بايد کمي جسارت به خرج داده و زاويه ديد خود را تغيير دهيد. يعني از زاويهاي بايد به سوژه بنگريد که شايد کمتر کسي از آن به سوژه مينگرد
ساکت که ميماني ميگذارند به حساب جواب نداشتنت !!مهدی مرادی
عمرا بفهمند داري جان ميکني تا "حرمت ها" را نگه داري....!!.
درود جناب سعادت
عكس خيلي زيبائيست... ممنون بابت اشتراك
يه سؤال برام پيش اومد: ابرها متعلق به ثبت اصلي است؟