در کیفیت بسیار بالای اپتیک های ویلیام اپتیک حرفی نیست. ولی اگر به مشخصات اپتیک های آنها نگاهی بیندازیم، باز ترین دیاف را برابر 5.6 خواهیم بافت. دیاف 2.8 در برابر 5.6 یعنی 4 برابر نوردهی کمتر!
خودتان در جریان نوردهی های عکاسی نجومی هستین. در سرعت های بالا، این تفاوت در این حد احساس نخواهد شد. نوردهی 30 دقیقه کجا و 2 ساعت کجا! ( + گاید کردن مانت که برای خودش عذاب الیم هست
)
البته امکان استفاده از focal reducer ها هست. ولی در ازای از دست رفتن شارپنس به میزان نسبتا زیاد :(
در نجوم، دوربین های CCD موجود هستند که در حقیقت فقط 1 سنسور کوچک با رزولوشن پایین تر (در حد 2 مگاپیکسل) نسبت به DSLR هستند و برای عکس برداری نیاز به کامپیوتر دارند (چیزی در حد web cam) با این تفاوت که قابلیت نور سنجی ستارگان را دارند (که البته هم اکنون روی پروژه ای مشغول هستیم که این امکان را به تمام دوربین ها اضافه کنیم - البته در مرحله پست پروسس)
از توانایی خوب انها توانایی فیلم برداری و جدا کردن تک تک فریم ها و روی هم انداختن انها بود (و ارائه یک عکس واحد - در عکاسی از سیارات بسیار کاربرد دارد) که الان این امکان، به صورت بسیار پیشرفته تر در DSLR ها هم موجود هست.
در این CCD ها، دیگر واژه ISO زیاد مطرح نیست. ولی من با مقایسه زمان نور دهی یک جرم خاص توسط این دوربین ها و DSLR ها، حساسیتی در حدود 6400 در بهترین حالت برای انها تخمین می زنم. (در حالی که 5DII حتی در ایزو 12800 هم کارکرد کاملا قابل قبولی به شرط پروسس درست، دارد) البته توانایی رسیدن به این ایزو ها با نویز کم در این سنسور ها، مدیون سرد کننده انها هست که دمای سنسور را پایین می آورد و نویز کاهش می یابد.
این سنسور ها تصویر سیاه و سفید ارائه می دهند. پس نیاز هست که برای به دست آوردن عکس رنگی «واقعی»، 3 بار و با فیلتر های رنگی خاصی، با مشخصات نوردهی یکسان، عکس بگیریم. در حقیقت ارزش حساسیت بالای سنسور از بین می رود، چون باید 3 برابر بیشتر زمان صرف عکس کنیم نسبت به DSLR در شرایط یکسان.
به نظر من دیگر عمر این CCD ها به اتمام رسیده است و فقط و فقط برای مقاصد خاص ارزش فکر کردن دارد.
امیدوارم کمپانی نیکن هم فکری به حال الگوریتم نویزریداکشن خود بکند :(