این هم خوشحالی آقای عکاس ! به نظرم این خوشحالی ایشون در عکس،دردناک تر از خود عکس هست..
578464_392955024070934_153786044654501_1286618_1337117550_n.jpg
این هم خوشحالی آقای عکاس ! به نظرم این خوشحالی ایشون در عکس،دردناک تر از خود عکس هست..
578464_392955024070934_153786044654501_1286618_1337117550_n.jpg
پـوریـا ارشدی
به نظر من مسأله اینجاست که خیلی ها مدعی " ضد جنگ " بودن هستند و عکاسی را " رسالت " خود میدانند . اما در واقع شاهد هستیم سفرهایی که به مناطق محرم ، جنگ زده یا مستعد حادثه و بحران میکنند درواقع جز برای کسب شهرت و دریافت جایزه و اعتبار نیست! . اینها افرادی هستند که با دیدن چنین تصاویری " ناراحت " میشوند نه بخاطر اینکه چرا چنین حوادثی رخ میدهد و انسان های بیگناه کشته میشوند بلکه بخاطر اینکه " چرا من نباید این عکس را میگرفتم ؟ " ....
امیر نادری
فکر میکنم در تمامی حرفه ها افرادی هستند که اخلاق حرفه ای را رعایت نمیکنند و گروهی نیز بسیار به آن پایبند هستند. در میان عکاسان هم به همین شکل. اما اینکه رسالت (از این کلمه به خاطر دستمالی شدن بی حد اصلا خوشم نمیاد ولی چیز بهتری به نظرم نرسید) عکاس چیست بهترین حرف را در سخنان نچوی میبینیم.
.
It has occurred to me that if everyone could be there just once to see for themselves what white phosphorous does to the face of a child or what unspeakable pain is caused by the impact of a single bullet or how a jagged piece of shrapnel can rip someone's leg off - if everyone could be there to see for themselves the fear and the grief, just one time, then they would understand that nothing is worth letting things get to the point where that happens to even one person, let alone thousands.
But everyone cannot be there, and that is why photographers go there - to show them, to reach out and grab them and make them stop what they are doing and pay attention to what is going on - to create pictures powerful enough to overcome the diluting effects of the mass media and shake people out of their indifference - to protest and by the strength of that protest to make others protest
سلام
خوب تو اون شرایط بودن (شرایط عکاسی که میشنوه در پولیتزر برنده شده) بنظرم طبیعیه که چنین عکس العملی رو نشون بده (شهرت، افتخار، پول و ...) و هر کس دیگه ای هم جای اون باشه بنظرم میتونه چنین عکس العملی بروز بده، بنده خدا عکاس قبلاً عکس رو گرفته وسرصحنه جنایت حاضر بوده و قطعاً متاثر هم شده (دیدگاه انسانی به موضوع) و بعدها بخاطر عکس و دیدگاهش و همچنین اطلاع رسانی برنده شده و خوشحال از برنده شدن خودشه.
بیائید درخصوص عکاس زود، سریع و قاطعانعه قضاوت نکنیم و آوردن دو تصویر (اول صحنه جنایت و حمله ای که منجر به کشتار اون همه آدم بیگناه شده و دوم صحنه بروز خوشحالی عکاس از خبر دریافت جایزه) در کنار هم تداعی خوبی برای هیچ کس نداره (قبول دارم)
بقولی چیدمان المانها (در این جا عکسها) میتونه به گمراه کردن و قضاوت ناعادلانه در بینندگان منجر بشه.
جسارتاً، جمع بندی و صدور رای جناب Pouria Arshadi با چیدمان این دو عکس در کنار هم، از عکاس نمیتونه صحیح باشه (نظر شخصی)
باز هم عرض پوزش از ورود بی هنگام به بحث بزرگان
و عذرخواهی ویژه از جناب پوریا ارشدی عزیز که خدمتشون ارادتمندم
ویرایش توسط ravanfar : Wednesday 18 April 2012 در ساعت 16:13 دلیل: ادیت
الان انتظار دارید عکاس دستمال دستش بگیره و بشینه گریه کنه؟
چرا؟
چون این عکس رو ثبت کرده؟
یا چون جایزه گرفته؟
رسالت عکاس ثبت لحظه ها و اطلاع رسانیه نیت عکاس خیلی مهم نیست مهم اینه که عکسی که ثبت میشه چقدر میتونه تاثیرگذار باشه و جلوی فجایع بعدی رو بگیره الباقی قضایا بیشتر شخصی و احساسیه وقتی نیت شخصی نباشه و عکاس دغدغه داشته باشه میشه یکی مثه نچوی که هم نیتش مشخصه و هم عکسهاش دنیارو تکون میده رو همین حسابم نمیشینه تا یک نفرو بکشن تا ایشون عکسشو بگیره سعی میکنه جلوی کشتنشو بگیره اما وقتی نمیتونه درگیر احساسات هم نمیشه و به وظیفش که ثبته واقعه هست عمل میکنه
ما هم حق پیش داوری درباره کسی رو نداریم چون علم غیب نداریم که از نیت افراد با خبر باشیم!!!
------------------------------------
وقتی کیبوردت لیبل فارسی نداشته باشه و حدسی تایپ کنی میبینی که با 3 نفر خط رو خط شدی :دی
در سرزمینی که سایه ی آدم های کوچک بزرگ میشود، قطعا آفتاب در حال غروب است!
Nikkor 16-35 | Nikon F5
با سلام خدمت دوستان
ببخشید که توی این موضوع دخالت می کنم اما جناب ارشدی عزیز مطمئنید اگر شما به جای عکاس بودید بعد از شنیدن خبر این عکس العمل را نشان نمی دادید؟
حالا که اتفاقی که نباید بی افتد افتاده عکاس هم عکس را ثبت کرده وقتی خبر را شنیده باید بگوید من خیلی ناراحتم جایزه را به کسی دیگر بدهید؟
به نظرمن این رفتار کاملا طبیعی است .
ممنون آقای غفاری از بابت این نقل قول خوب و به جا
اتفاقا من خوندم که این آقای " مسعود حسین " که عکاس افغانی afp ( خبرگزاری فرانسه ) هست خیلی هم ابراز تأسف کرده و عنوان کرده که گریه هم کرده! و این بحث رو با دیدن عکسهای آقای ارشدی عنوان کردم و روی صحبتم تماما با این آقای حسین نبود.
وقتی هم که فیلم کوتاه و تأثیرگزار one hundredth of a second در اینترنت منتشر شد برخی از دوستانی که میشناسم و نمیشناسم عنوان کردند عکاس باید عکس بگیرد و این " وظیفه " ای هست که عکاس در جهت " رسالت " خود که همان " ایجاد انزجار از جنگ و پرهیز از کشتار و خشنوت " در افکار عمومی میباشد بایستی انجام دهد.
اما اگر کسی چنین تفکری داشته باشد مطمئناً بعد از جایزه ی صلح نوبل هم اینگونه روبروی عکس خود نمی ایستند و شکلک در نمیآورد!
جایزه گرفته و نوش جانش و نیازی هم به دستمال و گریه نیست. صحبت ما چیز دیگریست
ویرایش توسط amirmisagh : Wednesday 18 April 2012 در ساعت 16:46
امیر نادری
آقا من واقعا نمیدونم این چه جوی هست که یکی 2 ماه هست در فروم راه افتاده..
همه (منظورم اکثریت) میخوان از همدیگه به قولی سوتی بگیرن.. همه میخوان مچ اون یکی رو بگیرن.. همه میخوان بگن من درست میگم تو اشتباه میگی..یعنی چی آخه ؟
دوست خوبم،جناب روانفر عزیز. من چه جمع بندی کردم ؟ چه رای دادم ؟ این چیزی که من نوشتم :جسارتاً، جمع بندی و صدور رای جناب Pouria Arshadi با چیدمان این دو عکس در کنار هم، از عکاس نمیتونه صحیح باشه (نظر شخصی)
گفتم به نظرم این خوشحالی، در حالیکه روی tv پشت سرشون اون عکس هست،از خود عکس دردناک تره .این هم خوشحالی آقای عکاس ! به نظرم این خوشحالی ایشون در عکس،دردناک تر از خود عکس هست..
این یعنی صدور رای ؟ مگر من گفتم عکاس بیجا کرده که خندیده ؟ یا گفتم خوب کاری کرده که خندیده ؟
خیر انتظار نداریم.الان انتظار دارید عکاس دستمال دستش بگیره و بشینه گریه کنه؟
خیر مطمئن نیستم . مگر من دارم خودم رو با اون مقایسه میکنم.عکسی دیدم،درج کردم دوستان هم ببینند.ایرادی دارد ؟ببخشید که توی این موضوع دخالت می کنم اما جناب ارشدی عزیز مطمئنید اگر شما به جای عکاس بودید بعد از شنیدن خبر این عکس العمل را نشان نمی دادید؟
با عرض معذرت، ولی مثل اینکه جدیدا اینجا یا یاید نظر موافق داشته باشه آدم، یا اینکه فقط بیننده پست های دیگران باشه..
قربان شما
پـوریـا ارشدی
من این عکاس رو نمیشناسم و در موردش قضاوت نمیکنم.
اما یک سوال اساسی دارم.
هرکدام از ما به عنوان یک عکاس حاضریم چنین واقعه ای اتفاق بیفتد و ما در آن حضور داشته باشیم، عکس بگیریم و جایزه آن را بگیریم ... یا اصلا حاضریم چنین اتفاقی نیفتد؟
می دانم انتخاب با ما نیست، اما منظورم اینه که در درونمان چه میگذرد؟
آیا حاضریم اصلا چنین وقایعی رخ ندهد؟ حالا ما هم جایزه نگرقتیم، نگرفتیم.
یا اینکه در زمان وقوع حادثه هم و غممان این است که عکسمان خوب ثبت شود؟ (آن هم نه به خاطر اینکه ظلم را به تصویر بکشیم بلکه به خاطر مطرح شدن خودمان از طریق دیده شدن عکسمان).
سر صحنه حاضر میشویم، عکسمان را میگیریم. کارمان که تمام شد راهمان را میگیریم و میرویم. بی تفاوت به آنچه مقابل لنز دوربینمان اتفاق افتاد. همه چیز برایمان در LCD دوربینمان مهم است نه در دنیای واقعی.
حالا اگر جایزه ای هم نصیبمان شد انگیزه مان بیشتر می شود که در فجایع بیشتری حاضر شویم و عکس بگیریم. شب هم سر راحت روی بالش میگذاریم.
بین خلق یک عکس عالی از هر نظر یا نجات سوژه و از دست دادن عکس و حتی جایزه آن کدام را انتخاب میکنیم؟
البته کاملا مشخص است که در خیلی وقایع عکاس قدرت ممانعت ندارد. اما مهم حس او بعنوان یک انسان است.
نمیدانم اسم "مارلون براندو" را شنیده اید یا نه.
وی بخاطر بازی در فیلم پدرخوانده جایزه اسکار گرفت. براندو جایزه اسکار را قبول نکرد، در مراسم حاضر نشد و به جای خود یک سرخ پوست را به
مراسم اسکار فرستاد تا بیانیه براندو را به نفع سرخپوستان و در اعتراض به رفتار غیرانسانی هالیوود با این صاحبان اصلی سرزمین آمریکا بخواند.
بااحترام-صادقعَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ
خدا در جانشان بزرگ است. پس غیر در نگاهشان کوچک