صفحه 106 از 219 نخستنخست ... 6 56 96 102 103 104 105 106 107 108 109 110 116 156 206 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 1,051 تا 1,060 , از مجموع 2189
Like Tree27758تشکر

موضوع: عکاسی خیابانی Street Photography

  1. #1051
    كاربر فعال Usef Bagheri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    September 2011
    نوشته ها
    775
    تشکر شده
    8755
    تشکر کرده
    4222

    پیش فرض

    یادش گرامی، صادق هدایت در زمان خودش می گفت: در درون هر ایرانی، یک حاجی آقا هست.
    و شاید امروز باید گفت: در درون هر ایرانی، یک مأمور امنیتی هست!
    من توی خیابان خیلی عکاسی کردم و توی تهران قسمت بازار هم عکاسی کردم و خیلی شهر های دیگه هیچ گونه مشکلی برای من به لحاظ امنیتی پیش نیومد و تنها تجربه ای که شخصا با ماموران محترم اطلاعات تجربه کردم زمانی بود که داشتم از شادی مردم بعد از پیروز شدن رییس جمهوری جدید عکاسی میکردم، چون دوربین من کمی بزرگ تر بود سریعا توجه آنها رو جلب کرد و این در حالی بود که همه با موبایل و دوربین های کامپکت در حال عکاسی فیلم برداری بودند.
    اول از من کارت شناسایی خواستند ولی من نداشم که، بعد جالب بهترین استدلالشون این بود که چرا عکس گرفتم فردا این عکس ها دست بی بی سی فارسی برسه ال میشه و بل میشه، یعنی میخوام بگم دید یک مامور امنیتی نسبت به عکاسی که داره از یک واقعه اجتماعی عکس میگیره بیشتر از این نیست و همین خواهد بود. متاسفانه این دلهره در همه ما وجود داره و همه باید با این ریسک قدم در بازار و خیابان بگذاریم و باید خودمون برای چنین برخورد هایی از پیش اماده کنیم. خلاصه داستان ما هم بعد ازاینکه از من خواستن از جمعیت فیلم برداری کنم ولی من نپذیرفتم با تحویل مموری کارت 50 هزار تومانی که هیچ وقت به من پس داده نشد و گرفتن تمام مشخصات من پایان یافت. البته اصرار داشتن که دوربین رو تحویل بدم ولی من نپذیرفتم و تهدید به بازداشت کردند که من باز هم کم نیاوردم و گفتم کاری نکردم که بترسم اگه قراره بازداشت بشم باز هم مشکلی ندارم. در پایان بیخیال شدند و مموری رو ور داشتند و گفتند برای پس دادن مموری با من تماس میگیرن ولی هرگز تماس گرفته نشد.
    فردای آن روز کل اینترنت پر بود از عکس های شادی مردم .......

  2. #1052
    كاربر همراه Kavian.Karimi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    January 2012
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    133
    تشکر شده
    1388
    تشکر کرده
    6007

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Usef Bagheri نمایش پست ها
    اول از من کارت شناسایی خواستند ولی من نداشم که، بعد جالب بهترین استدلالشون این بود که چرا عکس گرفتم فردا این عکس ها دست بی بی سی فارسی برسه ال میشه و بل میشه ...
    بالاتر از خیابان کوی دانشگاه تهران پلی هست که روی بزرگراه حکیم قرار داره و دوستانی که به این منطقه آشنایی دارند مطلع هستند که ساعت های نزدیک به غروب پاتوق جوانان و خانواده ها هست،همچنین عکس های زیادی از برج میلاد از روی این پل در نت وجود داره، سال گذشته هنوز یک هفته نشده بود دوربین خریده بوذم که برای عکس گرفتن از برج اونجا رفتم،یک ساعتی تا غروب مونده بود چند تا عکس گرفتم که مامور حراست سازمان ا/ن/ر/ژ/ی ا ت م ی با کلت و دستنبد اومد و تقریبا محترمانه از من خواست که از سازمان عکس برداری نکنم( سازمان دقیقا پشت پل و پشت سر کسانیست که رو به برج قرار می گیرند) توضیح دادم که منتظر غروب آفتاب هستم و قصد عکاسی از برج میلاد رو دارم و عکس هایی که گرفته بودم رو نشنونش دادم، خلاصه متقاعد شد و رفت...خانواده ای اومدند،بادی و لنز خوبی هم همراه داشتند شروع به عکاسی از بزرگراه و برج کردند،سه پایه من رو هم قرض گرفتند و ده دقیقه ای عکاسی کردند، به محض رفتن آنها سرو کله ی مامور دوباره پیدا شد و از من در مورد خانواده ذکر شده پرس و جو کرد که کی بودن کجا رفتن...گفت که افسر جانشین سازمان هم با دوربین خود شما رو دیده و گقتن دوربینت باید ضبط بشه...نشون دادن عکسها اینبار متقاعدش نکرد،بیسیم زد و ماشین و دوتا مامور دیگه اومدن و خودم و دوربین و ماشینم رو بردن سازمان...مامور گفت خیالت راحت باشه نمیزارم دوربین رو نگه دارن(البته شخصن نگران این بودم که خوذم رو نگه ندارن!) و همینطور اصرار داشت که به جای عکاسی از برج از نوامیس مردم عکاسی کنم و ... / خلاصه رفتیم و افسر و سه چهار نفر همراهشون پنج دقیقه ای با دوربین کلنجار رفتند که عکس ها رو ببینن منتها موفق نشدند ازم خواستند عکس ها رو نشونشون بدم،پرسید که سال هشتاد و 8 سابقه که نداشتی و از این صحبتا...در پایان یک کپی هم از کارت شناساییم گرفتند و اجازه دادن که برم،منتها همین بردن و بازجویی باعث شد تا یه مدت با ترس و لرز دوربین رو از کیفم در بیارم...
    عکاسی از خیابان های این شهر چه با لنز واید چه تله چه آسون برای برخی چه سخت برای برخی دیگر بالاخره این حواشی رو همیشه به همراه داره...
    Christ Melikian، abidar، Nima Sadigh و 13 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاویان کریمی Instagram

  3. #1053
    كاربر همراه saed_violin آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2009
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    487
    تشکر شده
    3331
    تشکر کرده
    904

    پیش فرض

    متاسفانه عکاسی این روز ها سخت شده
    بنده شخصا حتی مجوز از نیروی انتظامی دارم اما باز مشکلاتی هست برای عکاسی چون اگر مجوز هم داشته باشی و شخصی معترض به عکاسی بشه باز شما محکوم هستی
    کلا عکاسی مستند و خیابانی عکاسی سختی هست

  4. #1054
    كاربر همراه eallymehr آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2013
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    166
    تشکر شده
    415
    تشکر کرده
    267

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Usef Bagheri نمایش پست ها
    من توی خیابان خیلی عکاسی کردم و توی تهران قسمت بازار هم عکاسی کردم و خیلی شهر های دیگه هیچ گونه مشکلی برای من به لحاظ امنیتی پیش نیومد و تنها تجربه ای که شخصا با ماموران محترم اطلاعات تجربه کردم زمانی بود که داشتم از شادی مردم بعد از پیروز شدن رییس جمهوری جدید عکاسی میکردم، چون دوربین من کمی بزرگ تر بود سریعا توجه آنها رو جلب کرد و این در حالی بود که همه با موبایل و دوربین های کامپکت در حال عکاسی فیلم برداری بودند.
    اول از من کارت شناسایی خواستند ولی من نداشم که، بعد جالب بهترین استدلالشون این بود که چرا عکس گرفتم فردا این عکس ها دست بی بی سی فارسی برسه ال میشه و بل میشه، یعنی میخوام بگم دید یک مامور امنیتی نسبت به عکاسی که داره از یک واقعه اجتماعی عکس میگیره بیشتر از این نیست و همین خواهد بود. متاسفانه این دلهره در همه ما وجود داره و همه باید با این ریسک قدم در بازار و خیابان بگذاریم و باید خودمون برای چنین برخورد هایی از پیش اماده کنیم. خلاصه داستان ما هم بعد ازاینکه از من خواستن از جمعیت فیلم برداری کنم ولی من نپذیرفتم با تحویل مموری کارت 50 هزار تومانی که هیچ وقت به من پس داده نشد و گرفتن تمام مشخصات من پایان یافت. البته اصرار داشتن که دوربین رو تحویل بدم ولی من نپذیرفتم و تهدید به بازداشت کردند که من باز هم کم نیاوردم و گفتم کاری نکردم که بترسم اگه قراره بازداشت بشم باز هم مشکلی ندارم. در پایان بیخیال شدند و مموری رو ور داشتند و گفتند برای پس دادن مموری با من تماس میگیرن ولی هرگز تماس گرفته نشد.
    فردای آن روز کل اینترنت پر بود از عکس های شادی مردم .......
    من یه تجربه خیلی متفاوتی در مورد شادی بعد از انتخابات مردم داشتم، به نظرم برای اون یک شب خیلی برخورد ها عوض شده بود، از مردم که عکس میگرفتم کسانی که متوجه میشدن نتنها اخم و ترشرویی نمیکردن بلکه برام دست تکون میدادن و حتی در یه مورد که دوربین دور گردنم آویزون بود یه خانواده ای ازم خواستن ازشون عکس بگیرم. پلیس هم همه جا بود ولی به کسی کاری نداشت.
    برای خودمم واقعا عجیب بود که اون شب چرا اونجوری بود. البته بعدا که نتایج اومد معلوم شد که اون شهر جزو شهرهایی بوده که بیشترین رای رو به این رئیس جمهور داده.
    saadi126 و miladn1370 تشکر می‌کنند.
    Nikon D3200
    ~احسان عالی مهر

  5. #1055
    كاربر فعال Herati آواتار ها
    تاریخ عضویت
    April 2008
    محل سکونت
    کوچه و خیابان های شهر
    نوشته ها
    917
    تشکر شده
    6917
    تشکر کرده
    1581

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Kurtkavian نمایش پست ها
    بالاتر از خیابان کوی دانشگاه تهران پلی هست که روی بزرگراه حکیم قرار داره و دوستانی که به این منطقه آشنایی دارند مطلع هستند که ساعت های نزدیک به غروب پاتوق جوانان و خانواده ها هست،همچنین عکس های زیادی از برج میلاد از روی این پل در نت وجود داره، سال گذشته هنوز یک هفته نشده بود دوربین خریده بوذم که برای عکس گرفتن از برج اونجا رفتم،یک ساعتی تا غروب مونده بود چند تا عکس گرفتم که مامور حراست سازمان ا/ن/ر/ژ/ی ا ت م ی با کلت و دستنبد اومد و تقریبا محترمانه از من خواست که از سازمان عکس برداری نکنم( سازمان دقیقا پشت پل و پشت سر کسانیست که رو به برج قرار می گیرند) توضیح دادم که منتظر غروب آفتاب هستم و قصد عکاسی از برج میلاد رو دارم و عکس هایی که گرفته بودم رو نشنونش دادم، خلاصه متقاعد شد و رفت...خانواده ای اومدند،بادی و لنز خوبی هم همراه داشتند شروع به عکاسی از بزرگراه و برج کردند،سه پایه من رو هم قرض گرفتند و ده دقیقه ای عکاسی کردند، به محض رفتن آنها سرو کله ی مامور دوباره پیدا شد و از من در مورد خانواده ذکر شده پرس و جو کرد که کی بودن کجا رفتن...گفت که افسر جانشین سازمان هم با دوربین خود شما رو دیده و گقتن دوربینت باید ضبط بشه...نشون دادن عکسها اینبار متقاعدش نکرد،بیسیم زد و ماشین و دوتا مامور دیگه اومدن و خودم و دوربین و ماشینم رو بردن سازمان...مامور گفت خیالت راحت باشه نمیزارم دوربین رو نگه دارن(البته شخصن نگران این بودم که خوذم رو نگه ندارن!) و همینطور اصرار داشت که به جای عکاسی از برج از نوامیس مردم عکاسی کنم و ... / خلاصه رفتیم و افسر و سه چهار نفر همراهشون پنج دقیقه ای با دوربین کلنجار رفتند که عکس ها رو ببینن منتها موفق نشدند ازم خواستند عکس ها رو نشونشون بدم،پرسید که سال هشتاد و 8 سابقه که نداشتی و از این صحبتا...در پایان یک کپی هم از کارت شناساییم گرفتند و اجازه دادن که برم،منتها همین بردن و بازجویی باعث شد تا یه مدت با ترس و لرز دوربین رو از کیفم در بیارم... عکاسی از خیابان های این شهر چه با لنز واید چه تله چه آسون برای برخی چه سخت برای برخی دیگر بالاخره این حواشی رو همیشه به همراه داره...
    یه بنده خدایی هر وقت از توی یه محله ای که بچه ها زیاد بودند رد میشد ، بچه ها با سنگ میزدند به کله این آقا ، تا اینکه این آقا شاکی شد و رفت سراغ پدر بچه ها و از بچه ها شکایت کرد ، پدر بچه ها با تنبیه و توجیه از بچه ها قول گرفت که دیگه کاری به این آقا نداشته باشند ، چند روز بعد این آقا از همون کوچه گذشت و دوباره سنگ هایی که بچه ها پرتاب میکردند میخورد به کله ایشون ، دوباره این آقا نزد پدر بچه ها به شکایت رفت ، و پدر بچه ها رو خواست و گفت : مگه نگفتم دیگه کاری به کار این آقا نداشته باشید!!! بچه ها گفتند : تقصیر ما نیست ، کله این آقا خیلی گندس و ما به هر طرف که سنگ پرت میکنیم میخوره به کله این آقا حالا هم مشکل شما اینه که کله گنده این!!! عزیز برادر وقتی میدونی ملت با عکاسی تو اجتماع مشکل داره ، چه کاریه که یه دوربین گنده رو با یه لنز گنده تر ببری تو شهر و بگیری طرف مردم!!! دو هفته پیش رفتم کابل برای برگذاری نمایشگاه و در اوقات فرغات هم میرفتم عکاسی ، از اونجا که مرور لیسم رو فروختم و الان فقط اس ال ار دارم و توی هرات اصلا مشکلی ندارم و اندکی هم بی توجهی با همون سیستم رفتم عکاسی ( وضعیت کابل هم به دلایل امنیتی خیلی برای عکاسی مناسب نیست و برای عکاسی باید با وزارت و نیروهای امنیتی و......هماهنگ کرد ) خلاصه دوستان خبرنگارم بهم گفتند که خیلی مواضب خودت باش ولی من چون عادت کردم توجهی نکردم ، تا اینکه در چند مورد بهم گیر دادند و واقعا نتوانستم اونجا عکس بگیرم و دوباره تصمیم گرفتم که یه دوربین کوچک بگیرم تا در عکاسی با خیال راحت تر بتونم کار کنم من به این کار ندارم که کی با چه دوربینی عکس میگیره و چه فوکالی رو می پسنده !!! به این هم کار ندارم که با زنج واید حال میکنه و یا جراتش رو داره و از فاصله نزدیک عکس میگیره !!! یا با لنز تله یا سوپر تله و فاصله دور عکس میگیره و خودش رو قاطی جریان نمیکنه!!!!! اگه میخوای با خیال راحت عکس خیابانی بگیری خب میتونی به دلایل منطقی و تجربی که دیگران در اختیارت میذارن این کار رو انجام بدی آقا عکاسی خیابانی یعنی یه آدم خیابان گرد ، یه آدم جامعه شناس ، یه آدم مردم شناس با یه دوربین همیشه آماده به عکاسی اون هم در اماکن عمومی!!! حالا شما اگه با یه دوربین فول فریم مثلا 5دی مارک 3 یا نیکون دی800 با لنز تله 70-200 یا 24-70 اف 2.8 راحتی و میتونی همیشه اینا رو با خودت بکشی که حسابش جداس وگرنه بخدا با ساده ترین دوربین هم میشه عکس گرفت من چندی پیش با یه عکاس خیابانی تازه کار آشنا شدم که تا حالا دوربین دستش نگرفته و اولین دوربین و شروع عکاسیش مبایل آیفون 5 بود ، به جرات میتونم بگم کارش عالی بود چرا!!!!!!! چون اون مبایل همیشه باهاشه و هر لحظه رو میتونه ثبت کنه به نظر من این خیلی مهمه !!! نمیخوام الان بحث دوربین های کوچک ( رنج فایندر و یا مرور لس) و دوربینهای اس ال آر ( فول فریم های کانن و نیکون و...) رو دوباره شروع کنم ولی یادمون باشه وقتی کله گنده باشیم از هر طرف سنگ پرتاب بشه میخوره تو سر کچل ما !!!! حتی جسورترین و حرفه ای ترین عکاسای خیابانی هم این مشکل رو دارند و همیشه از دوربین هایی استفاده میکنند که مناسب این ژانر باشه یکی از اولین کتاب هایی که من در زمینه عکاسی خیابانی خواندم از عکاس معروف و برجسته " کریس ویک " بود و برام جالب بود که ایشون در اون کتاب تمام عکس ها رو با دوربین لایکا و فیلمهای کداک تی مکس و ایلفورد اچ پی 5 گرفته بود و اون در کتابش ذکر کرده بود که عکاسی خیابانی فقط با رنج فایندر های لایکا !!! اون زمان دلیلش رو نمیدونستم و برام مبهم بود چرا باید به این اندازه روی یک دوربین اصرار کرد !!!! تا اینکه یه فیلم مستند در زمینه عکاسی خیابانی به نام Documenting of Human Condition رو دانلود و تماشا کردم ، تو این فیلم با چند عکاس حرفه ای خیابانی صحبت شده بود و همه بر این باور بودند که بهترین دوربین برای عکاسی خیابانی دوربین های لایکاس ، البته این یک فیلم تبلیغاتی نبود ، بلکه اونها این رو درک کرده بودند که برای راحتی خود برای حمل و نقل و برای راحتی در عکاسی به دلیل توجه کم مردم بهتره یه دوربین کوچک داشته باشی درسته که ما نمیتونم حتی یه لایکا آنالوگ ام 6 بخریم ( 3000$ بدنه تنها) ولی الان مرور لس ها با لنزهای پنکک بهترین گزینه هستند ، با قیمت مناسب!! یکی از آزار دهنده ترین چیزهای دوربین های اس ال آر صدای شاترشون هست که واقعا در این ژانر از صدای شلیک هم خشن تر هست !! یادمه با آرش شکورزاده رفته بودیم آرامگاه فردوسی ، من فوجی اکس 100 همراهم بود آرش نیکون دی 800 ، من با همون دوربین عکس میگرفتم چون نه صدا داشت و نه توجه کسی رو جلب میکرد ولی آرش جرات نداشت دوربین رو سمت کسی بگیره!! حالا کدوم دوربین مناسب این ژانر هست!!!

  6. #1056
    كاربر همراه saed_violin آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2009
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    487
    تشکر شده
    3331
    تشکر کرده
    904

    پیش فرض

    یه چیزی هم هست
    من با توجه به سبک عکاسی خودم حقیقتش با این مشکلات کنار اومدم الان هم میدونم این مشکلات هست و باید باهاش کنار اومد
    گاهی شاید توهین هم به من بشه اما مثل شخصی که وسط دریا از ترس کوسه میره بالای درخت ، چرا ؟ چون مجبوره
    من هم مجبورم کنار بیام
    به عکاسان و دوستان عزیز هم پیشنهاد میکنم که تحمل کنند و قبول داشته باشند که عکاسی خیابانی در ایران و تعدادی از کشور های دیگه دارای مشکلات خاص خودش هست
    جر بحث داره
    دعوا مرافه داره
    توهین شنیدن داره
    دوربین شکوندن داره
    سوال جواب داره
    و....
    خلاصه همه اینها

  7. #1057
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    January 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    190
    تشکر شده
    568
    تشکر کرده
    951

    پیش فرض

    هنرمندان خیابانی !!

    نام: street_ph.jpg نمایش: 958 اندازه: 296.0 کیلو بایت
    Christ Melikian، A.Khandan و viva_utopia تشکر می‌کنند.
    Nikon D750

  8. #1058
    كاربر همراه Christ Melikian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2007
    محل سکونت
    LA
    نوشته ها
    333
    تشکر شده
    1925
    تشکر کرده
    2646

    پیش فرض

    جوانان کوله پشتی بدوش ( Backpakers ) خیابانها بانکوک

    نام: web.jpg نمایش: 917 اندازه: 267.8 کیلو بایت
    A.Khandan، Asri، Alireza_Lv و 9 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    مجله رایگان عکاسی من https://flipboard.com/section/meliki...ne-cuts-bacQkF

  9. #1059
    كاربر فعال eternal آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2012
    نوشته ها
    543
    تشکر شده
    5609
    تشکر کرده
    4214

    پیش فرض

    نام: 96666.jpg نمایش: 916 اندازه: 146.1 کیلو بایت

    لذت خواب صبحگاهي كنار درياچه....

  10. #1060
    كاربر همراه eallymehr آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2013
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    166
    تشکر شده
    415
    تشکر کرده
    267

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط eallymehr نمایش پست ها
    من یه تجربه خیلی متفاوتی در مورد شادی بعد از انتخابات مردم داشتم، به نظرم برای اون یک شب خیلی برخورد ها عوض شده بود، از مردم که عکس میگرفتم کسانی که متوجه میشدن نتنها اخم و ترشرویی نمیکردن بلکه برام دست تکون میدادن و حتی در یه مورد که دوربین دور گردنم آویزون بود یه خانواده ای ازم خواستن ازشون عکس بگیرم. پلیس هم همه جا بود ولی به کسی کاری نداشت.
    برای خودمم واقعا عجیب بود که اون شب چرا اونجوری بود. البته بعدا که نتایج اومد معلوم شد که اون شهر جزو شهرهایی بوده که بیشترین رای رو به این رئیس جمهور داده.
    در ادامه این بحث یه مطلبی دیدم که خالی از لطف نیست به اشتراک بزارم اینجا:
    کامنتهای آمریکایی ها روی عکسهای یک آمریکایی از ایران؛ نیویورکی ها در ایران
    نام: hony_8_.jpg نمایش: 1005 اندازه: 105.6 کیلو بایت
    شاید به پروژه Humans of New York آشنا باشید، یه عکاس در خیابون راه میره و با کسانی که به نظرش جالب میان گفتگوی کوتاهی داره و ازشون عکس میگیره. و عکسها رو در فیس بوک به اشتراک میزاره و گویا ایشون طرفدار های زیادی هم برای خودشون پیدا کردن.

    ایشون گویا سفری به ایران هم داشتن. فارغ از اینکه آمریکایی ها در مورد ما چی فکر میکنن! خیلی جالبه که ایشون کاری که ما با خیلی مشقت تو ایران انجام میدیم رو به چه سادگی انجام دادن به طور مثال:

    اینجا شیرازه. عکسبرداری من تازه تموم شده بود. یه تاکسی گرفتیم و سوارش شدیم. میخواستم شروع کنم به مرور و تماشای عکس هایی که گرفتم ، یهو نفهمیدیم از کجا سر و کله پلیس پیدا شد! یکیشون سرشو کرد داخل ماشین و شروع کرد با فریاد یه چیزی رو به زبان فارسی گفتن. با خودم گفتم یا خدا ! فقط اون لحظه امیدم به این بود که اوباما بتونه منو از زندان در بیاره! به مترجمم گفتم چی میخواد این؟ گفت: میخواد از اونا هم عکس بندازی…

    بهتون پیشنهاد میکنم حتما این متن رو بخونید و پیج ایشون رو هم اگه خواستید تو فیس بوک لایک کنید. اگرچه به نظرم عکسهاشون واقعا سطح پایین هستن و فقط به کمک دیالوگها میتونن موضوعی رو به ما برسونن.
    usef، artara74، ravanfar و 6 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    Nikon D3200
    ~احسان عالی مهر

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •