نیما هستم گاه آنكه ما را به حقيقت مي رساند خود از آن عاري است .زيرا تنها حقيقت است كه رهايي مي بخشد.( مارگوت بیکل - احمد شاملو )
مهدی دانشپایه
http://500px.com/daneshpayeh
هر گونه انتقاد، پیشنهاد، ویرایش، ایراد، نق نق، غرغر و غیره کاملا آزاد است.
خوب عکس مستند هست و همه جا کج و کله در خصوص کادربندی هم اگه از بالا حذف کنم عکس خراب میشه در خصوص اوور و اینا هم موافقم و هم نه در خیلی عکس ها واقعا در شرایطی هستی که کاریش نمیشه کرد و وقتی همچین موقعیتی برای عکاسی دارم دیگه فکر هیچی نیستم نورسنجی کادر شلیک /همین که بگویم قدم های زیبای این مرد روستایی و درب قدیمی برای من خیلی ارزشمند هستند.به نظرم کادربندی متناسب نیست و بهتر بود فضای بالای درب چوبی به بالا (دیوار خراب) حذف شود شرایط نوری چهره متناسب نیست وچشمهای سوژه تقریبا در سایه شدید به وجود آمده ناپدید است
روی پیراهن و پیشانی سوژه اور شده است
ویرایش توسط mack1 : Sunday 10 January 2016 در ساعت 18:14
نیما هستم گاه آنكه ما را به حقيقت مي رساند خود از آن عاري است .زيرا تنها حقيقت است كه رهايي مي بخشد.( مارگوت بیکل - احمد شاملو )
سلام
بسته بودن کادر، بی رنگی و کم عمقی اون! بیننده رو کاملاً با سوژه درگیر میکنه اما من همیشه عاشق درگیری با هر دو چشم هستم. عموماً خودم صلاح میدونم تو کارای حسی عمق فدا بشه یا فوکوس پوینت با توجه به 1/3-2/3 عمق میدان جابجا بشه تا هردو چشم بیاد تو دیالوگ.
تضاد بین تیرگی روشنی کادر نسبت به خط عمودی وسط کادر رو زیاد برازندۀ مود تصویر نمیدونم گرچه اگر اون رو کنار سافت بودن چشم دیگر و اریب بودن صورت بگذارم، این بار درست برخلاف حرفهای اولم به یک دوالیتی میرسم در تصویر که باز درگیری مطلوبی بین من و اون ایجاد میکنه.
برای ارتباط عمیق تر با این کار نظر بنده امتحان کردن ایجاد پس زمینه ای تیره در فضای مثلثی شکل گوشۀ بالا و سمت راست کادر،درست پشت گوش سوژه است. که البته دیگر مبسر نیست.
چانه ایکاش می بود در تصویر و اینکه تعلیق حاکم بر لب های سوژه که آیا میخندد یا نه، می گوید یا نه، می پرسد یا نه، ایمپکت کار را کم می کند.
نهایتاً بسیار دلنشین و دوست داشتنی است. ممنون از شما و از مدل زیبایتان.
(آیا با موبایل عکاسی شده؟)
سپاس بابت توجهتون
تمام فرمایشاتون بالای سر. این عکس مربوط به 15-16 ماه قبله که تجربه ی خیلی کمتری تو عکاسی داشتم و به خیلی از موارد بی دقتی میکردم توجه آنچنانی نداشتم . امروز خدمت یکی از دوستان خوب سایت ( که البت تو همین صفحه هم بسیار فعال هستن و عکس های به شدت خوبی میگیرن و به نوعی با دیدن عکس های ایشون دیدگاهم به پرتره به کل تغییر کرد) عرض کردم که پرتره اصلا عکاسی دلخواه بنده نیست ولی دوست داشتم ( و دارم ) خودمو به چالش بکشم.
در مورد این تصویر سوژه آگاه نبود که در حال گرفتن عکس هستم بنده فقط منتظر لحظه ای شدم که بتونم چهره رو تو کادر داشته باشم ( چون تمایلی به صحنه سازی و کارگردانی ندارم و تجربه ای هم ندارم )
در مورد فوکوس نبودن چشم کاملا حق با شماست.در ارتباط با چانه هم نکته ی اذیت کننده برای خودم تو عکس همین چانه بود و البت تار مویی که تو چشم سمت راست رفته ( که میشد تو ادیت حذفش کرد ) بگذارید پای بی تجربگی بنده.
نه با نیکون 3200 و البت نازنین لنز 18-55
ویرایش توسط خزان : Sunday 10 January 2016 در ساعت 20:01 دلیل: نام دوربین و لنز رو اضافه کردم
نیما هستم گاه آنكه ما را به حقيقت مي رساند خود از آن عاري است .زيرا تنها حقيقت است كه رهايي مي بخشد.( مارگوت بیکل - احمد شاملو )
خوشحال میشم ایرادهای عکس رو بهم بگین
ویرایش توسط princefarzad : Sunday 10 January 2016 در ساعت 23:06