سلام؛
شاید بد نباشه راجع به عکس پست قبل بهزاد عزیز کمی توضیح بدهم. ما تقریبا دو روز متوالی (روز اول به همراه بهزاد و کسری و روز دوم به همراه بهزاد و فرهاد عزیز) بیشتر وقت خود را در جمشیدیه در قسمتی که جمعیت قابل توجهی توکای باغی، توکای گلو سیاه و توکای سیاه جهت غذا خوردن جمع می شدند، صرف کردیم. (منطقه را قبلا بهزاد شناسایی کرده بود) در طول این مدت برای کشاندن پرنده ها بهزاد از انواع صداهایی که توکاها به آن واکنش نشان می دادند استفاده کرد. من هم که پس از مدتی انتظار حوصله ام سر می رفت به دنبال هر بهانه ای بودم که برای مدتی از سر جایم بلند شوم. یک بار به دنبال صدای الیکایی، یک بار به دنبال صدای روبین، یک بار عوض کردن جای استتار و ... اما بهزاد تقریبا تکان نخورد و حاصل آن هم چند شات خوب از توکاها بود.
اینها را گفتم که بگویم برای عکاسی موفق از پرندگان واقعا رعایت یک سری نکات کلیدی الزامی است. اینکه بدانیم دنبال چه چیز می رویم، شناخت کافی از رفتار و عادات آن پرنده داشته باشیم، در زمان مناسب، مکان مناسب و زاویه مناسب (از نظر نور) قرار بگیریم، نشیمنگاه مناسب را انتخاب کنیم (هم خود نشیمنگاه و هم پس زمینه ای که قرار است شات احتمالی داشته باشد) حتما استتار مناسب داشته باشیم، با توجه به رنگ پرنده، پس زمینه، زوایه تابش نور، میزان سرعت مورد نیاز برای فریز کردن آن پرنده و ... دوربین را تنظیم کنیم، حتما از سه پایه یا حداقل تک پایه استفاده کنیم، با شناخت صحیح، بتوانیم پرنده را به سمت مکان هدف جذب کنیم و .... و مهم تر از همه صبور باشیم
احتمال گرفتن یک عکس بی نقص در این شاخه عکاسی به صورت تصادفی و بدون برنامه ریزی قبلی بسیار کم است.
اگر موارد بالا را درست رعایت کنیم، تازه امکان گرفتن عکسهای مناسب فراهم می شود.
خوب خیلی حرف زدم. برای اینکه این همه حرف بدون عکس نباشد، یکی از عکسهای روز اول را آپ میکنم. این عکس به صورت تصادفی گرفته شده و شلوغی کادر که از جذابیت بصری عکس کم می کند به خاطر این است که من سوژه را جذب نکرده ام، بلکه سوژه مرا جذب کرده
سهره جنگلی نر-جمشیدیه
7D,150-500,ISO 640, F8, 1/200s@500mm, HandHeld