در مورد عکس بالا که توسط مدیران عزیز تایید شده. نظر برخی دوستان این بود که این جور ویرایش به مستند (یا بهتره بگیم صریح) بودن عکس لطمه میزنه و در نتیجه عکس رو از ژانر عکاسی خیابانی خارج میکنه.
حالا یک مبحث جدید؟!
فرض میکنیم عکس خیابانی ای کاملا رنگی گرفته شده و بعد توسط دوستان به صورت کامل سیاه و سفید شده. چه تغییری در عکس پدید اومده؟! اگر حذف رنگ از عکس صراحت اون رو به هم نمیزنه پس اینجا هم اصولا در قسمت های حذف شده نباید چنین اتفاقی افتاده باشه!! اگر دلیل این هست که در دنیای واقعی ما چنین حالتی رو نمیبینم! خب کاملا سیاه و سفید هم نمیبینم!!
نظر شخصی من اینه که این نوع ویرایش از نظر صریح بودن به عکس لطمه ای نمیزنه. تاکید میکنم نظر شخصی هست. و دوست دارم دلایل دوستان رو بدونم. شاید نظر شخصی من هم تغییر کرد.
و یک صحبتی هم در تکمیل اون پست قبلیم دارم.
مباحثی که من در پست قبل مطرح کردم در حالتیست که بخواهیم به صورت کامل به تعاریف علمی کلاسیک گفته شده برای این ژانرها پایبند باشیم و هیچ نظر شخصی رو در اون دخالت ندیم. البته در همون تعاریف هم ممکن هست با پیدا کردن منابع جدید و معتبر به نتایج دیگری برسیم. و اونها صرفا حاصل تحقیقات من بود. و ادعا هم ندارم که ۱۰۰ درصد درست هست.
ولی در صورتیکه بپذیریم که هر هنرمندی تا حدودی آزاد هست که سلیقه و نظر شخصی خودش رو داشته باشه که صد البته موجب رشد هست و مطمئنا همین تعاریف کلاسیک هم به دست کسانی ایجاد شده که راهی جدید رو در پیش گرفته بودند باید بپذیریم که سلایق و راه های مختلفی به وجود میاد که مطمئنا خیلی هم با هم موافق نیستند. من فکر میکنم دلیل به نتیجه نرسیدن بحث فوق توسط دوستان هم همین مورد بود.
اینم بگم که خود من هم به صورت کامل پایبند اون تعاریف نیستم و کارگردانی یا حضور عکاس در عکس رو در صورتیکه نتیجه خوبی داشته باشه و حداقل در نتیجه عکس مشخص نباشه مشکلی در عکاسی خیابانی نمیدونم. و چون نظر شخصی هست نمیتونم این رو به عنوان یک تعریف در اینجا به دوستان دیگه تحمیل کنم. حالا جناب جهانگیر فرمودند که چیزی به نام تعاریف مدرن وجود داره که من هنوز آشنایی ای با اون ندارم. و اگر طرز فکر من هم همسو با این تعاریف جدید باشه خب اگر بتونم در آینده منبع متعبری براش پیدا کنم میتونم بیام و به عنوان یک تعریف علمی مدرن مطرحش کنم.
به نظرم اگر دوستان حرفی ندارند مبحث قبل رو تموم کنیم و مدیران عزیز هم زحمت بکشند و پست های مرتبط رو به تاپیک مناسب دیگری در بخش مباحث نظری انتقال بدهند. و خیلی هم خودمون رو درگیر این اختلاف سلیقه ها نکنیم. منظورم این نیست که بحث نکنیم. اتفاقا بحث خوبی بود و من شخصا به نتایج خوبی رسیدم. منظورم اینه که بیشتر عکس بگیریم و ببینیم!! و هر کسی هم با روش خودش!! بالاخره شاید یک سهمی در ایجاد تعاریف جدید عکاسی داشتیم!!!
به نظرم اینگونه ویرایش در عکس خیابانی و مستند جایگاهی ندارد.اگر بنده قصد رد یا قبول عکس را در این تاپیک داشتم آن را رد می کردم.
کاوه قبادیExposure.ir
I am a visual man. I watch, watch, watch. I understand things through my eyes. Henri Cartier-Bresson
پیشنهادی به مدیریت تالار گفتگو دادم که اگر قبول شود روی این موضوع و چند مورد دیگر مفصلا توضیح و شرح خواهم داد و دوستان هم میتوانند در رشد و پویایی عکاسی خیابانی در این تالار کمک کننددر مورد استفاده از فوکال که تا جایی که یادمه دوست ارزشمند ما جناب هراتی ، بارها بر استفاده از فوکالهای کمتر و نزدیک شدن به سوژه در عکاسی خیابانی گفته بودند . و من هم از تجربه ایشان استفاده کردم .
به نظر من هم این بحث راه خودش رو پیمود و ما ( منظورم از ما یعنی ما دوستان چه کسانی که با من موافق بودند و چه کسانی که مخالف بودند) نظرات خودمون رو دادیم امیدوارم کسانی که بعدا قراره این مطالب رو بخونند براشون مفید واقع بشه.به نظرم اگر دوستان حرفی ندارند مبحث قبل رو تموم کنیم و مدیران عزیز هم زحمت بکشند و پست های مرتبط رو به تاپیک مناسب دیگری در بخش مباحث نظری انتقال بدهند. و خیلی هم خودمون رو درگیر این اختلاف سلیقه ها نکنیم. منظورم این نیست که بحث نکنیم. اتفاقا بحث خوبی بود و من شخصا به نتایج خوبی رسیدم. منظورم اینه که بیشتر عکس بگیریم و ببینیم!! و هر کسی هم با روش خودش!! بالاخره شاید یک سهمی در ایجاد تعاریف جدید عکاسی داشتیم!!!
از تمام کسانی که این مطلب رو خودند و ما رو تحمل کردند تشکر و قدر دانی میکنم
واقعا در مورد برخی مباحث عکاسی تعریف و مرزهای مشخصی وجود ندارد. شاید بخاطر این باشد که عکاسی و پیشرفتهای آن در این ۱۷۰-۱۸۰ سال ( اگر درست گفته باشم) حاصل خود تجربیات عکاسان است. یعنی موجودیت عکاسی توسط خود کارهای عکاسان و هنرمندانی ساخته شده که به تدریج در این سالها با مدیوم عکاسی آشنا شدند و متوجه شدند که چه قابلیتهایی دارد و چه محدودیتهایی.
در مورد بحث عکاسی خیابانی نیز اکثر تعاریف از خود کارها و آثار عکاسان پیشرو در این حیطه حاصل شده است. یعنی اینگونه نبوده که یک سری ژانر و تعریف و حد و حدود در کتابها گفته شود و بعد عکاسان بیایند طبق آن عکاسی کنند.
قضیه استناد در عکاسی خیابانی و رابطه آن با این ژانر نیز رابطه دو دو تا چهار تا نیست. اصلا کدام حیطه نظری عکاسی را سراغ دارید که چنین روابط دقیق و تعریف شدهای داشته باشند.
برخی عکسهای شاخص این ژانر را میبینیم که با وجود تاثیر خاص عکاس در آن لحظه، هیچ مشکلی از لحاظ جایدهی در این ژانر دیده نمیشود و بالعکس.
در مورد آن عکسهایی هم که آقای هراتی از عکسهای بنده مثال زدند، عمدا در آن مجموعه قرار داده بودم. بدون اینکه بخواهم برچسبی از ژانر بر روی آنها بزنم، به نظر خودم میتوانست در کنار عکسهای دیگر باشد.
اما در مورد عکس اخیر جناب آماتور. عکسهای خیابانی حال و هوای خاصی دارند. این حال و هوا! چگونه در ذهن ما حک شده؟ مشخصا بخاطر دیدن عکسهای خیابانی است. نه فقط سوژهها بلکه کل داستان عکسهای خیابانی. وقتی صحبت از عکسهای خیابانی می کنیم، یک عکاس با دوربین رنج فایندر ( یا دوربین کوچک معادل آن) در ذهن می آید که در خیابانها مشغول راه رفتن است و به دقت پیرامون خود را مینگرد تا سوژه و حس و صحنه خود را بیابد و به سرعت عکس بگیرد. خودِ آن دوربین کوچک و لنز کمیواید و عکسهای عمدتا سیاه و سفید، همه و همه جزو این حس و حال هستند.
حالا اگر کسی بیاید عکس رنگی بگیرد، مشکلی پیش میآید؟ خیر
کسی بیاید یک قسمت از عکس را رنگی کند و بقیه را سیاه و سفید چطور؟ اینجا پاسخ من مثبت است. یعنی مشکل پیش می آید. حتی اگر نتوانم با قطعیت بگویم، در مورد این عکس نظرم این است که آن حال و هوا را از دست داده است. شاید برای عکس دیگری کار کند. نمیدانم. مطمئن نیستم. اما اینجا نه.
چرا پاسخ برای عکس تمام رنگی و برای عکس نیمه رنگی متفاوت است؟ چون قضیه خیلی حساب و کتاب ندارد. چون اصلا عکاسی حاصل خودِ عکاسی است. این حس و حال را خود عکسها میسازند و به ما میدهند. ما چیزی به عکسها نمیدهیم.
دقیقا فرمایش جناب دکتر عزیز مثل همیشه مشخص و واضح است.
اینکه یک ویرایش رایج در خیلی از عکس های امروزی ( در خیلی جاها می بینیم ) را بر روی یک عکس اعمال کنیم و بعد آن را به عنوان یک عکس مستند ارائه کنیم به نظرم قدری مشکل ایجاد می کند.
فرض کنید یک عکس جنگ بگیرید و بعد جای گلوله و خون روی زمین را قرمز کنیم ! آیا هنوز یک عکس مستند جنگ است ؟
آیا هنوز همان کارکرد سابق را خواهد داشت ؟
آیا هنوز می تواند مورد استناد قرار بگیرد !
در فقره اخیر هم موضع بنده دقیقا مثل مثال بالا است.
کاوه قبادیExposure.ir
I am a visual man. I watch, watch, watch. I understand things through my eyes. Henri Cartier-Bresson
می دانم که دونده ی بزرگی نیستم؛ از هیچ نظر؛ معمولی هستم...
فتولایف
یک نفر مرد .
مکان : خیابان Sergelsgatan شهر استکهلم .
سیاوش محمدی