یکی از ویژگی های مهم آثار Art داشتن سبک شخصی است. سیاق و روش اختصاصی شما برای دیدن. ترجمان Vision اختصاصی شما به Art اختصاصی شما از طریق زبان عکاسی.
دید شخصی به معنای خلق چیزهای عجیب و غریب نیست.
به معنای ارائه آثاری که باعث هیجان آنی بیننده شود، نیست.
مشخصاتی است که در تمام آثار یک هنرمند وجود دارد و مانند دستخط، جزو ویژگیهای او محسوب میشود.
سبک کاری در آثار هنری به معنای تکرار یک اثر نیست.
سبک چیزی است که ممکن است در تمام آثار یک هنرمند از پرتره تا منظره، از طبیعت بیجان تا عکاسی صحنه آرایی شده وجود داشته باشد. با دیدن همه این آثار، میفهمیم که چه کسی آنها را خلق کرده است چرا که ویژگی های مشترکی در جنبه های مختلف، از برخورد با سوژه گرفته تا ترکیب و پروسس، در همه آنها وجود دارد.
--------
From Opaque Days Series, 2012
From Dark Seaside series, 2011
From Black Snow Series, 2012
سلام و با تشكر فراوان از آموزه هاي ارزشمند جناب آقاي دكتر روشن
واقعيتش من به اين ژانر علاقمندم و خب سايت هاي خارجي و عكسهاي فاين آرت آنها را زياد ميبينم .تعاريف شفاف و روشني هم شما در اين تاپيك بيان فرمودين اما موضوعي كه كمي دغدغه من داره ميشه اينه كه اين تاپيك ممكنه از مسير خودش خارج بشه و تبديل به تاپيك عكسهاي متفرقه بشه!اگر چه با مديريت و درايت شما و ساير مديران محترم اين اتفاق نمي افتد ولي منظور بنده بيشتر توضيح و تبيين مباني نظري اين ژانر و بالا بردن سطح دانش و حركت در مسير تعالي و بلوغ آن است.خب تاپيك هايي مثل منظره،ماكرو و يا پرتره بدليل داشتن سابقه و تاريخچه طولاني تر هم در اين فروم و هم در جهان تكليفش روشنتر است.ميخواستم از حضرتعالي و يا ساير دوستان كمك بگيرم و بپرسم كه چه بايد كرد؟به عنوان مثال عكسي كه شما در آخرين پست ارسال كرديد كه تصويري از برف( From Black Snow Series, 2012) يا عكس جناب روزبهاني(حتي عكس ارسالي خودم) ترديدم را بيشتر كرد.پيشاپيش از عنايت شما سپاسگزارم.
ویرایش توسط shahram.p52 : Thursday 14 June 2012 در ساعت 10:52
سلامنظر سایر دوستان در این زمینه چیست؟
معیارهای Inclusion و Exclusion قطعی این ژانر را چگونه باید بیان کرد؟
یک عکس وقتی art می شود که صاحب اثر آن را خلق کرده باشد نه ثبت. من فکر می کنم مهمترین شاخص یک عکس Fine Art باید این باشد.
سلام
میشه بیشتر توضیح بدین. برداشت من از خلق، ایجاد یک تصویر است. یعنی عکاس خودش ادوات و ملزومات تصویر را کنار یک دیگر گذاشته باشد. یا حداقل مدیریت کرده باشد. مثل عکس اول در پست جناب روشن.
اما در مواردی عکاس فقط ثبت کرده و نه خلق. به شکل برجسته مثل تصویر سوم پست مذکور. در این تصویر اثر خلقت عکاس در چیست؟ البته رعایت تمام قواعد ثبت یک تصویر توسط عکاس برای رسیدن به بهترین نتیجه را قبول دارم و اینکه گاهی عکاس طوری از این قوانین و قواعد استفاده میکند که تصویر نهایی بسیار زیباتر از حقیقت میشود.
شاید منظور شما از خلق استفاده هوشمندانه از این قواعد باشد.
بااحترام-صادقعَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ
خدا در جانشان بزرگ است. پس غیر در نگاهشان کوچک
سلام و ممنون
خوب است من هم تا پیش از این من هم معتقد به این مورد بودم.تعریف ارائه شده جامع(inclusion) است اما مانع(exclusion) نیست.سوال؟آیا سورئال Fine Art است؟آیا با این شرط ارائه شده قطره گرافی،ماکرو گرافی،کلاژ و یا کوبیسم در نقاشی Fine Art است.خب اینها خیلی نزدیکن به هم یعنی عکاسی خبری هم میتواند Fine Art باشد یا نباشد. در واقع حد و مرز این تعریف کجاست و مانع آن چیست؟آیا هر عکسی که صرفا فقط و فقط خلق شده باشد Fine Artاست؟در اینجا اشاره ای میکنم به پاسخی که استاد اسماعیل عباسی دارند،از نظر ایشان اولویت درگیری ذهن است:
((((((1. من راوی میخواهم به شمای شنونده (خواننده) بگویم كه «ببخشید فكر میكردم قلم من دست شماست.» حالا همین جمله را با عباراتی فاخر بگویم: «بر من ببخشایید كه هر آینه مرا ظن چنان بودی كه گمان بردمی خامه حقیر در ید آن بزرگوار عالیمقام است.» این درست مانند آن است كه عكس خبری را اسیر ساختارهای آرتیستیك كنیم. شنونده بیش از آن كه منظور ما را دریابد گرفتار گرهگشایی زبان ما خواهد شد.
2. عكس این قضیه هم صادق است. تصور كن عطار نیشابوری به جای آن كه بگوید «ور به چشم عقل بگشایی نظر» بگوید « اگر عاقلانه نگاه كنی». این هم شباهت به آن دارد كه الگوی عكس آرت و فاین آرت را نمیشناسیم و بیان آن را بلد نیستم و از چارچوب عكس خبری برای عكس فاین آرت استفاده میكنیم. در هر حال هر ژانری الگو و ابزار خودش را دارد. در عكس خبری اولویت با خبررسانی است و عكس آرت و فاین آرت عرصه هنرنمایی و درگیر كردن ذهن. ))))))
خب حالا برگردیم به عکس From Black Snow Series, 2012 که در دو پست قبلی ارائه شد.این عکس فاین آرت است اما با کدام تعریف قیاسی یا استقرائی؟
در واقع تاکید من به شفاف نمودن exclusion این تعریف است.
ویرایش توسط shahram.p52 : Friday 15 June 2012 در ساعت 16:03
سلام دوستان
به فرمایشات آقای دکتر زند اضافه میکنم که وقایع و حوادث دنیای پیرامون ما مدام در حال انجام است و هر شاتری که فشار میدهیم الزاما خلق نیست و بقول آقای حمزه ای ثبت است اما با توجه به مثالهای ایشان یا خیلی موارد دیگر خلاقیت در عکاسی یعنی چه؟من فکر میکنم اول باید این موضوع با مثالهای بسیاری روشن بشه تا بعد بتونیم یکی یکی ژانرها رو بررسی کنیم و دایره شمول فاین آرت را مشخص کنیم.ارائه عکسهای معروف فاین آرت و بررسی تحلیلی اونها هم میتونه به ادامه بحث کمک کنه.با تشکر
در مورد مثال مشخص شما باید بگم که این اثر هم خلق شده است وگرنه در عالم واقعیت کجا همچین تصویری می توان دید که ثبتش کرد؟ رد پای خالق اثر هنری از قبل از عکاسی، حین عکاسی و بعد از عکاسی حضور دارد. این نوع پروسس در عکس، استفاده از سرعت شاتر پایین برای محو شدن حرکت آب به علاوه ترکیب بندی به خصوص باعث خلق این اثر شده است. اما این بدان معنی نیست که همه عکسهای فاین آرت باید غیر واقعی باشند. اصولا از ابتدای پیدایش عکاسی، وفاداری به ثبت نعل به نعل از واقعیت، ویژگی اصلی این رسانه بوده است. و به همین علت هم باعث بروز بحث پیرامون اینکه عکاسی هنر نیست، مطرح شد. اما در عکاسی Art واقعیت از دریچه ذهن عکاس گذشته و بازتاب روحیات و تفکر اوست. حال ممکن است تصویر نهایی واقعی باشد یا نباشد.سلام
میشه بیشتر توضیح بدین. برداشت من از خلق، ایجاد یک تصویر است. یعنی عکاس خودش ادوات و ملزومات تصویر را کنار یک دیگر گذاشته باشد. یا حداقل مدیریت کرده باشد. مثل عکس اول در پست جناب روشن.
اما در مواردی عکاس فقط ثبت کرده و نه خلق. به شکل برجسته مثل تصویر سوم پست مذکور. در این تصویر اثر خلقت عکاس در چیست؟ البته رعایت تمام قواعد ثبت یک تصویر توسط عکاس برای رسیدن به بهترین نتیجه را قبول دارم و اینکه گاهی عکاس طوری از این قوانین و قواعد استفاده میکند که تصویر نهایی بسیار زیباتر از حقیقت میشود.
شاید منظور شما از خلق استفاده هوشمندانه از این قواعد باشد.
من سعی نداشتم تعریفی جامع و مانع از عکاسی فاین آرت بدهم و بعید می دانم همچین تعریفی وجود داشته باشد. عرض بنده ناظر بر مهمترین ویژگی این ژانر از دید خودم بود. اما آیا می شود یک عکس خبری فاین آرت باشد؟ به نظرم بله اگر جنبه هنری عکس و اثر ذهنیت عکاس مشهود باشد و این وجوه و سایر ویژگیهای که قبلا در موردش صحبت شده بر وجه استنادی و خبری آن برتری داشته باشد.سلام و ممنون
خوب است من هم تا پیش از این من هم معتقد به این مورد بودم.تعریف ارائه شده جامع(inclusion) است اما مانع(exclusion) نیست.سوال؟آیا سورئال فتو آرت است؟آیا با این شرط ارائه شده قطره گرافی،ماکرو گرافی،کلاژ و یا کوبیسم در نقاشی فتو آرت است.خب اینها خیلی نزدیکن به هم یعنی عکاسی خبری هم میتواند فتوآرت باشد یا نباشد. در واقع حد و مرز این تعریف کجاست و مانع آن چیست؟آیا هر عکسی که صرفا فقط و فقط خلق شده باشد فتو آؤت است؟در اینجا اشاره ای میکنم به پاسخی که استاد اسماعیل عباسی دارند،از نظر ایشان اولویت درگیری ذهن است:
((((((1. من راوی میخواهم به شمای شنونده (خواننده) بگویم كه «ببخشید فكر میكردم قلم من دست شماست.» حالا همین جمله را با عباراتی فاخر بگویم: «بر من ببخشایید كه هر آینه مرا ظن چنان بودی كه گمان بردمی خامه حقیر در ید آن بزرگوار عالیمقام است.» این درست مانند آن است كه عكس خبری را اسیر ساختارهای آرتیستیك كنیم. شنونده بیش از آن كه منظور ما را دریابد گرفتار گرهگشایی زبان ما خواهد شد.
2. عكس این قضیه هم صادق است. تصور كن عطار نیشابوری به جای آن كه بگوید «ور به چشم عقل بگشایی نظر» بگوید « اگر عاقلانه نگاه كنی». این هم شباهت به آن دارد كه الگوی عكس آرت و فاین آرت را نمیشناسیم و بیان آن را بلد نیستم و از چارچوب عكس خبری برای عكس فاین آرت استفاده میكنیم. در هر حال هر ژانری الگو و ابزار خودش را دارد. در عكس خبری اولویت با خبررسانی است و عكس آرت و فاین آرت عرصه هنرنمایی و درگیر كردن ذهن. ))))))
خب حالا برگردیم به عکس From Black Snow Series, 2012 که در دو پست قبلی ارائه شد.این عکس فاین آرت است اما با کدام تعریف قیاسی یا استقرائی؟
در واقع تاکید من به شفاف نمودن exclusion این تعریف است.