درود احترام
جسارتا عکس ته رنگ زرد داره و ای کاش پایه های صندلی کاملن تو کادر قرار می گرفتند
ارادتمند خانی
Printable View
بله حق باشماست،اتفاقا مدام همین پایه ها توذوقم بود، کلا نمیدونم چرا عکس اینشکلی شده! ادیت صورت مشکل داره.فک کنم باارفاق تاییدشده، بایددوباره ادیت کنم. من بااین لپ تاپ مشکل دارم!:x
سلام
فایل پیوست 69066
یه مطلبی رو در مورد خطاهای اپتیکی بگم ... میدونیم که تو اف های باز خطاهایی مثل CA زیاده تا حدی هم به صورت اتوماتیک با تعریف پروفایل قابل رفعه و البته در صورت تک رنگ بودن باز هم به راحتی در مراحل مختلف رفع میشه. اما در مورد کارهای عروس در باغ ، زمانی که حجم کار خیلی زیاد میشه و همه عکس ها هم با اف 1.2 یا 1.4 گرفته شده رفعشون با دقت کار زمانبری خواهد بود. خودم در چنین شرایطی فقط برای چاپ های متوسط به بالا و آلبوم ها CA رو میگرفتم . چون میدیدم از دید غیر عکاس اصلا آزاردهنده نیست و افکت عمق میدان به قدری چشمگیر است که همه چیز رو تحت تاثیر قرار میده. همین شرایط برای اعوجاج لنزهایی مثل 70-24 که در آتلیه گاهی با فوکال های پایین هم استفاده میشه وجود داره.
تاحالا کسی ( یا خودتون ) رو ندیدید که تو باد آروم ایستاده باشه و لبخند بزنه ؟ حرمت ؟! افشان بودن موها دلیلش استفاده از فنه ! که به نظرم جذابیت بیشتری به سوژه میده (به توجه به اینکه موهای بلند و پرپشتی دارند ) تا اینکه موها همینجور صاف بود .اگر کمی به محیط دقت داشته باشید(مثلا وقتی رو کوه میرید) زیاد آدمهایی رو تو این حالت پیدا میکنید !
من هم با فرم موها کمی مشکل دارم. برای من فضا، پوز و حس سوژه کمی گنگ است. بنظر من میزان باد خیلی زیاد بوده و سمت دمنده از سمت پایین بوده که باعث شده موها به سمت بالا حرکت کند! ولی معمولا در حالت طبیعی در باد شدید هم موها به سمت بالای سر نمیرود. اگر دمنده کمی بالاتر بود حالت طبیعی تری داشت. شاید اگر پرتره محیطی بود، مثلا در همان محیط کوهستان که مثال زدید این حالت افشان بودن موها طبیعی بنظر میرسید ولی در محیط بسته ای که عکس منتقل میکند، با پوز ارام بنظرم کمی درجه دمنده زیاد بوده است.به قول معروف میک سنس نمیکند!
از دوستانی که با حالت موها ارتباط برقرار نکرده اند، میپرسم: چرا یک پرتره نتواند سورئال باشد؟ چرا نباید عجیب باشد؟ چرا باید کلاسه بندی شده باشد؟
درود،
پرتره می تواند عجیب باشد یا می تواند سورئال باشد اما نباید حس زیبایی شناسی و همچنین ارتباطی که بیننده با پرتره برقرار می کند زیر سوال برود. تو عکسی که جناب قابضلو گرفته اند بنده کوچکترین حس و درک و ارتباطی با سوژه برقرار نکردم. حالت پریشان مو ها و چهره ای آروم !!!!
صحبت من در مورد عجیب بودن، سورءال بودن یا واقعی بودن نیست. اگر عکسی در محدوده سورءال طبقه بندی شود باید با تمام اجزای آن ارتباط برقرار کرد؟ یا باید هر ترکیبی در آن را کاملا قبول کنیم چون سعی به تصویر کشیدن فضایی غیر واقعی دارد؟
بنظر من حتی در فضای غیر واقعی هم اجزا باید از ترکیب منطقی و باورپذیری برخوردار باشند. قصد نقد عکس جناب قبزلو را ندارم و این مثال در ارتباط با عکس ایشان نیست ولی فیلمهای هالیوود و بالیوود هر سورءال هستند اما در باورپذیری و ایجاد ارتباط این کجا و آن کجا...
راستش من نمیخواستم توی این بحث شرکت بکنم اما حالا بحث اینقدر روی یک موضوع پیش پا افتاده پیچیده شده مجبورم چند خطی بنویسم...
دقیقا یعنی چی حالت موها با چهره نمیخونه؟ یا با پز نمیخونه؟!! حرمت؟!؟!؟!؟!!؟ حرمت چی؟!! به چی بی حرمتی شده؟!؟!؟
اگر من رو از نزدیک بشناسید حتما میبینید که بدون هیچ دلیلی دست به سینه ایستادم و اصلا عکس دست به سینه هم زیاد دارم.از بستن موهام هم خوشم نمیاد و هر جایی که بتونم بازشون میکنم اینقدر هم پیش آمده که از زوایای مختلف باد خورده به موهام!...اینها رو گفتم برای اینکه بگم وقتی به این عکس نگاه میکنم خودم رو میبینم! و به عنوان مشتری اون پرتره مهم ترین نکته هم حسی است که از عکس دارم.عکسهایی زیادی از من گرفته میشه اما فقط اونهایی رو انتخاب میکنم که یک بخشی از کاراکتر خودم رو درش ببینم...مثل این عکس.
نه هیچ چیز عجیب غریبی میبینم نه هیچ چیزی که باعث بشه کسی هیچ ارتباطی با اون عکس برقرار نکنه،نه هم مشکلی توی زاویه وزش باد میبینم! الان حالت چهره من باید چطور باشه تا با موهام! بخونه؟ واقعا باید چطور باشه؟
همانطور که داریوش عزیز هم گفتند به مجلات روزنامه ها و کلا پرتره ها سر بزنید زیاد پر اینچنینی و موی باد خورده میبینید.تا به حال هم ندیده بودم کسی چنین ایرادهایی از پرتره باد خورده!!! یا باد نخورده بگیره...واقعا تا حالا آدم دست به سینه رو به باد ندیدید؟! باد حتما باید از رو به رو بوزه؟! اگر باد موهای کسی رو برد نباید چهره آروم داشته باشه؟!! این قانون ها از کجا آمده؟! یعنی اگر یک جفت شاخ روی سر من سبز شده بود کمتر تعجب داشت که دوستان از حالت چهره من متعجب شدند...از مو بلندها بپرسید...اتفاقا دویدن باد بین موها حس خیلی آرام بخشی به آدم میده...دست کم به من که میده.
در آخر هم در مورد رتوش این رو بگم...علیرغم اینکه روتوش پوست سنگین هم نیست چون پوست خوبی ندارم و چند جای زخم توی صورتم دارم که خاطره خوشی برام ندارن چه خودم روتوش کنم چه کس دیگه تقریبا تا همین مرحله پیش میرم یا از رتوش کار میخوام پیش بره.
فرقی است بین نقد عکس و تغییر عکس به ذائقه خویش.
گرچه مثال سینمایی تان را در این مورد چندان صادق نمی بینم، اما هستند کسانی که همان بالیوود را به هالیوود ترجیح میدهند. همان طور که ذائقه عموم هالیوود را بیشتر از سینمای اروپا می پسندد، اما خواص (منتقدین) بیشتر شیفته سینمای اروپا یا کارگردانان مولف هستند تا سینمای هالیوود. حالا کدام بهتر است؟
به نظر من اگر از عکس خوشمان نیامد لزومی به بد بودنش نیست و بالعکس. جدا کردن نقش سلیقه در داوری خیلی ظریف و مهم است. :)
پ.ن: با احترام به عکاس من هم عکس را تا آن اندازه نپسندیدم که تشکر رو بزنم و حرف های من در جهت توجیه یا ... نیست. ;)
اساتید گرامی . من فقط خواستم کلمه ای را که به نظرم ، غلط نوشته شده و بخشی از این بحث ها مربوط به آن است درست کنم . فکر می کنم دوستمان خواسته بنویسه حرکت ، اما چون کلید ک و م نزدیک هم هستند ، حرمت نوشته شده . بحث حرمت درباره پرواز موها که کاملا خنده دار و بی معنیه !
آقای احمدی در مورد نقد دوستان من هیچ نظری ندارم. قطعا اگر مشکل برسر این باشد که چرا پرتره باد خورده یا چرا مدل دست به سینه است یا از این دست، نقد نیست بیشتر نظر شخصی است همان داستان هالیوود، بالیوود و... که خوب آن هم...اما اگر بقول خودتان این عکس شبیه به موجودات فضایی با شاخ و پوست سبز ادیت شده بود حساسیت کمتری داشت. چون تضادها برای آن کاراکتر مقبولتر است. در مورد همین عکس که بدون عنوان است، فرض کنید عنوان اینچنین داشت "پرتره کسی که جلوی یک فن قوی ایستاده" (چه عنوانی;-)، در مثل مناقشه نیست) هیچ کسی اعتراضی نمیکرد. خیلی هم عادی و معقول بود. منتها وقتی عکس قصد در نمایش حالت باد روی موها را دارد حداقل انتظار بیننده این است که این کار را طبیعی انجام دهد از نظر من این یک مشکل فنی است نه سلیقه ای. هیچ مشکلی در دست به سینه بودن نیست. یا آرام ایستادن در برابر باد هم مشکلی ندارد. منتها ترکیب این دو حالت با این فرم اجرا حرکت طبیعی باد روی موها را منتقل نمیکند. بادی که اینطور موها را پریشان کرده باید حداقل تاثیری روی لباس هم داشته باشد اگر اینطور نباشد یا در ادیت تاثیر باد بر سوژه حذف شده باشد آنگاه با درکی که از این حالت داریم متفاوت میشود و همین تضاد باعث میشود عکسی که اتفاقا رویش زحمت کشیده شده دلچسب نباشد. این عکس بیشتر شبیه کسی است که جلوی یک فن قوی ایستاده تا در مقابل باد!
شاید بگویید شاید هدف عکاس چیز دیگری بوده یا بحث به سمت و سوی سورءال و همان شاخها که گفتید کشیده شود که باز هم من فکر میکنم از نظر فنی موفق نبوده.
پی نوشت:این نظرات نظر من و یکی دوتا از دوستانی است که ایجا کنار من عکسو دیدند و از دور هم دستی بر آتش عکاسی دارند!
در مورد این عکس بخصوص ، من هم همانطور که جناب عبدالپناه گفت ، فکر کنم هدف یک حس سوررئال یا یک جور وهم یا حس فراواقعی است .
اگر از این دید نگاه کنیم ، موردی در زاویه وزش باد و حرکت موها که نیست ، هیچ ، بلکه میتواند هدفمند ایجاد شدهباشد .
حالا گاهی کاری که با هدفی انجام میدهیم نتیجه موردنظر را میدهد یا نه ؟ که آنرا معمولن باید به برداشت بیننده و خوانش ایشان رجوع کرد که معمولن خوانش اکثریت ملاک قرار میگیرد .
رئالیسم ، هرچند یک سبک بسیار ریشهدار و تاریخی و قدرتمند است ، اما همه هنر نیست .
اگر بخواهیم همه هنر را بر مبنای برهمنمایی آن بر واقعیت درنظر بگیریم ، جز بخشی از تاریخ هنر ، بقیه آنرا باید دور بیاندازیم که چنین نیست .
البته ،
شاید اگر این حس فراواقعی با المانهای دیگری ، و نه فقط وزش باد و حرکت آشفته موها ، بلکه با المانهای متعدد دیگری ، مثلن در نورپردازی ، در رنگ زمینه و یا بافت کلی اثر ، لباس و ... ، هم نمود پیدا میکرد ، این فراواقعیتگرایی فرم یگانه وحدتداری پیدا میکرد .
راستش مهدی جان بیشتر چیزهایی که گفتی باز هم سلیقه ای است و ایراد فنی محسوب نمیشه.
من هنوز جریان این طبیعی بودن و نبودن رو متوجه نمیشم.اینکه شما از حالت موها خوشتون نیومده به نظرم کاملا سلیقه ای است و ربطی به طبیعی بودن یا نبودن نداره.حرکت در عکس دیده میشه و همان حرکت موها کاملا حرکت محسوب میشه.نیاز قطعی برای دیده شدن این حرکت در باقی بخشهای عکس نیست.حالا اگر یک آدم کچلی جلوی فن ایستاده بود و لباسهاش تکون میخورد ولی مو نداشت میاید بگید موهات کو؟ عکس غیر طبیعیه...کما اینکه حتما آدمهای ساکت و ساکنی رو جلوی باد پنکه یا باد بهاری دیدید که فقط موهاشون تکون میخوره.
روی لباس من هم باد میخورد اما چون پارچه ضخیم و خشکی داره اثری به خودش نگرفته.جهت فن هم باید کمی رو بالا میبود چون از روبرو موهای سنگین من رو بلند نمیکرد...راستش موهای کم پشت تر از موهای من رو هم به راحتی از روبرو بلند نمیکنه!
موهای من به صورت رندوم دارند جلوی باد فن حرکت میکنند و عکاس هم پی در پی شات میزنه برای ثبت بهترین لحظه،مطمئن باشید قانونی برای چطور حرکت کردن موها وجود نداره.این احساس و سلیقه شماست...نتیجه این میشه که از میون اون همه عکس من این عکس رو انتخاب میکنم چون حالت چهره،موهام و ویرایش عکس رو بیشتر از همه دوست دارم:
فایل پیوست 69125
اما عکاس از کدوم ها خوشش میاد؟ از اینها:
فایل پیوست 69126
فایل پیوست 69127
من از ویرایش و روشن شدن بیشتر عکسها نسبت به عکس مورد علاقم استقبال نمیکنم،همینطور حالت موهام رو دوست ندارم اما این رو ایراد فنی نمیدونم،سلیقه منه.اما عکسها از نظرم مردود نیستند به خاطر این قضیه.
در نهایت اگر قانع نشدید به قول فرنگی ها:
let's agree to disagree
در مورد پی نوشت هم من تا حالا توی تالار این رو نگفتم...شغل من عکاسی پرتره و استدیو (غالبا عروس و داماد) و فیلمبرداری و ادیت عکسه.این رو گفتم که بدونید من هم از نزدیک دستی بر آتش دارم و بی اطلاع نیستم.
پ.ن:از مدیران خواهش میکنم این پست رو تایید کنند.پست قبلی کامل نبود و البته مطمئن هم نیستم ارسال شده باشه.
به عنوان یک بیننده نظر و برداشت شخصی خود را با آقای قابزلو به اشتراک میگذارم. تعجب نمبکنم اگر رویکرد ایشان با هدف کاملا متفاوتی بوده باشد.
عکس آقای قابزلو از آقای احمدی را من در شاخه فانتزی دسته بندی میکنم. رنگ ها و سایر مواردی که دوستان اشاره کردند (نور و فن) این برداشت را در من ایجاد میکند. غیر واقعی بودن و سوال بر انگیز بودن از خصوصیات عکسهای فانتزی (fantasy photography - fantastic art portrait photography) است - اگر بخواهیم به دسته بندی های خارجی رجوع کنیم. با توجه به پرسشهای مطرح شده از جانبی دوستان (و خود من) آقای قابزلو در این زمینه طرح پرسش در ذهن مخاطب موفق بوده اند.
یک نکته جالب این است که دوستانی که آقای احمدی را میشناسند و چهره ایشان را دیده اند (نظیر آقای چگینی) این عکس را بیشتر و بهتر باور کرده اند.
من فکر میکنم اگر این عکس کمی داستان به همراه داشت تقویت میشد. عکس قبلی آقای قابزلو ابزارهای سمبلیکی به همراه سوژه دارد (روزنامه و عینک). شاید -با توجه به شغل آقای احمدی که اشاره کردند و موقعیتشان نسبت به فن اگر یک دوربین همراه آقای احمدی بود و ادوات نور پردازی هم در تصویر بودند داستان کامل می شد. همچنین با تغییر پس زمینه می توانستند فضاهای متفاوتی ایجاد کنند. این فضاها میتوانست واقعی و یا تخیلی باشد.
عقیل جان شما درست میگید، سلیقه عکاس درست یا غلط ندارد حرکت موها هم قانونی ندارد ولی اگر اینطور باشد که هیچ نقدی بر عکسی وارد نیست چون اولا تمام عکسها بر اساس سلیقه، میل یا هدف عکاس است. ثانیا هنر قانونی ندارد که ملاک و محک کسی باشد که عکس را نقد میکند و بناچار باید بر اساس ادراک شخصیش در مورد عکس قضاوت کند. اگر شما عکس را از حصار رءالیسم هم خارج کنید که دیگر ...
منتها نکته اینجاست که چرا عکسی ارتباط خوبی با مخاطب برقرار میکند ولی عکس دیگر با اینکه سلیقه عکاس درست و اشتباه ندارد ویا حتی بی نقص است توانایی ارتباط با مخاطب را ندارد؟!! بنظر من با توجه به پستها و نظرات دوستان که بعد از این عکس به راه افتاد (وباعث شد من هم نظرم را بنویسم) این عکس از نوع دوم است. سلیقه عکاس درچیدن عناصر سوژه (موها، پوز سوژه، ادیت، زمینه و ...) در تصویر یک فضای واقعی یا خیالی یا هرچه که بوده نتوانسته یک ارتباط قوی با مخاطب برقرار کند. حتما پستهای اخر این تاپیک را خوانده اید، اقای کورش و bf هم سعی کردند با پیشنهاد در تغییر عناصر و فضای این عکس باعث ایجاد ارتباط قویتر بین عکس و بیننده شوند و این عکس را از بلا تکلیفی در بیاورند.
اثن نظر من بود، شاید شما با این عکس ارتباط قویی برقرار کرده باشید و انرا کامل بدانید ولی احتمالا هدف از قرار دادن عکسها در این تاپیک شنیدن نظر عموم است.
درود
فایل پیوست 69162
سلام
تصوری که در ذهنم دارم این است که همیشه در تصاویر کودکان لازم نیست وایت بالانس کاملا درست باشد و اگر کمی رنگ ها گرم تر باشد تصویر پویا تر میشود.
البته شاید از نظر دیگران این تصور کاملا اشتباه باشد و این صرفا نظر شخصی است.
با اجازه کمی تغییر در تصویر ایجاد کردم:
فایل پیوست 69177
فایل پیوست 69179
سلام دوستان .
فکر کنم دارم ژانرم رو پیدا میکنم. ممنون میشم نظر بدین و در ارتقا کارام کمکم کنین.
با تشکر
درود و احترام پرتره جالبی شده بهتر بود یقه پیرآهن معلوم نمیشدارادتمند
با سلام
البته من در مقابل اساتیدی که در زمینه پرتره در سایت حضور دارن جسارت نمی کنم
اما با توجه به تجربه دست و پا شکسته و اندک خود چند نکته را یادآوری میکنم.
در عکسهایی با کادر خیلی بسته معمولا کادر مربعی با رعایت کراپ golden ratio بهتر جواب میدهد
ضمن اینکه اکسپوژ عکستان هم بالاست برای پرتره ای که بیشتر بعد conceptual آن مهم است تا زیبایی شناختی
عکس را در سایز کوچک برای مقایسه کنار هم قرار داده ام
فایل پیوست 69230
امیدوارم مفید بوده باشد
یک توصیه هم در چنین عکس هایی بکنم اینکه با dodge , burn جزییات صورت را بیرون بکشید تا تاثیرگذاری عکس بیشتر بشه
با تشکر
سلام و شبتون بخیر
به نظر من کادر سیاه اطراف عکس زاید می آید و بهتر بود به جای آن ویگنت اعمال میشد.
ضمن اینکه برای یک عکس پرتره میزان سچوریشن بالاست.
ضمنا دمای رنگ صورت را هم مناسب نمی دانم
در عکس هایی محیطی کنتراست بالا کمی آزاردهنده می شود برخلاف عکس های لنداسکیپ که دنبال کنتراست بالا هستیم
در مورد کادربندی هم مقداری کادر از پایین لازم بود که بازتر باشد.
بازیابی نقاط تاریکتر چهره با تغییرات اعمال شده که توضیح داده شد در مقایسه زیر مشهود است.
البته با عذرخواهی از اساتید هدف بنده ادیت عکس صرفا نبوده است بلکه می خواستم تاثیر توضیحات بیان شده را بهتر نمایان سازم.
در کل پرتره موفقیست
با تشکر
فایل پیوست 69231
فایل پیوست 69314
Canon EOS 5D Mark III
F : 5/6
EXPO TIME : 1/200
ISO : 400
FOCAL : 55MM
سلام
فایل پیوست 69435
سلام به هم
من چطوری باید عکس ارسال کنمو هیچ جای سایت چیزی ندیدم برای راهنمایی
فایل پیوست 69524
ببخشید اگه مشکلات عکس زیاده من تازه دوربین خریدم و خیلی به جزییات ورد نیستم.
لطفا راهنمایی کنید تا بهتر بشم
ممنون
با سلام
عکس زمینه و سوژه جالبی داره به نظر من. دوستان پرتره کار حتما دقیق تر نظر خواهند داد اما علا نکته ای که به نظر من میرسه بدون هدف بودن نورپردازی صورت سوژه است که مهمترین عنصر یک پرتره است به نظرم. ضمن اینکه به نظرم میرسه فوکوس به جای قرار داشتن روی صورت، روی گندم های جلوی سوژه قرار داشته...
درود
فایل پیوست 69640
فایل پیوست 69671
sony a7+pentax 50mm1.2
سلام
ایراداتی که من می بینم
1- کادربندی از چپ کمی بسته هستش شاید هم کراپ کردین در مقابل باید خیلی جزیی از راست اندکی از آرنج پایین کراپ میشد
2- به خاطر ته رنگ عمدی که عکس دارد زردی پوست خیلی زیاد شده باید بخشی از ته رنگ از صورت حذف میشد
3- در پوز بهتر بود دستان به بینی نزدیکتر باشد و در ضمن بخش از خم شدن انگشتان دیده شود. قسمت بالای لب ها و زیر بینی زیباییش با حضور لب ها تکمیل می شود و بدون حضور آن ها بهتر است با دست ها پوشانده شود
4- ضمنا اگر دقت کنید در چنین پوزهایی چشمها در امتداد خط افقی قرار نمیگیرن ( برای ایجاد خطوط مورب ) یعنی سر اندکی باید به سمت راست کج میشد و شانه راست عکس کمی بالا میرفت و شانه چپ کمی افتاده تر میشد در این صورت مشابه اکثر پرتره های موفق خط عرض شانه و چشم ها همدیگر رو قطع می کرد
5- مچ دست راست سوژه با دست دیگر متفاوته و به نظر میرسه بهتر بود که اون هم پوشیده شود.
مثال :
فایل پیوست 69698
آذربایجان شرقی - منطقه چاراویماق
فایل پیوست 69718
فایل پیوست 69729
دوستان گلم نظر و ايراد بگيرين :)
با سلام
1- بسیاری از المان های عکس قرمزند پس ته رنگ قرمز آزاردهنده هستش با توجه به شکل زیر ابتدا در acr وایت بالانس را در auto قرار بدهید سپس حدود 30 درصد از وایت بالانس اتوماتیک را حذف کنید مثلا در وایت بالانس اتوماتیک دمای رنگ روی -50 و تینت هم روی -25 بود.
2- در کادر بندی من کراپ triangle روی عکس انداختم تا مشخص شود برای قرارگیری یکی از خطوط تری انگل روی خط چشم ها و نیز قرار گیری پای سمت راست عکس در خط دیگر تری انگل کادربندی باید به صورت شکل 1 باشد در اینحالت یکی از چشم ها در نقطه طلایی قرار می گیرد. در مقاله ای خواندم که به توصیه یکی از پرتره کاران مجرب همیشه کادرتان را 5 الی 10 درصد بازتر بگیرید تا بعدا بتوانید اشکالات کادربندی را برطرف کنید.
3- اگر روی عکس یک فیلتر curve با منحنی کنتراست بالا قرار بدهید مشخصص می شود که کدام مناطق کم نور بوده اند تا بتوانید آن ها را اصلاح کنید و نهایتا به شکل 3 برسید
4- البته من موها را نیز صاف کردم به ویژه در عکس کودکان و خانم ها تاثیر زیادی در زیبایی بصری دارد
با تشکر
فایل پیوست 69735
سلام
این عکس رو از آرشیوم میگذارم. مربوط به جند سال پیش و از معدود شات هایی است که با 5D mk II ثبت کرده ام.
امیدوارم ایرادات کار بهم گوشزد بشه
فایل پیوست 69736
سلام
با بسته تر کردن کادر مهمترین ویژگی مثبت عکس در زیبایی بصری از بین رفته است. زیبایی این عکس به همان عمق میدان کناری عکس بود
مانند عکس زیر
فایل پیوست 69737
درود
فایل پیوست 69751
درود
فایل پیوست 69759
درود
فایل پیوست 69769
مدتی هست که تلاش میکنم تا بدون هیچ گونه تجهیزات استودیویی پرتره بگیرم تا درک کنم آیا واقعا برای ثبت یک پرتره قابل قبول حتما باید فلش یا دوربین یا لنز حرفه ای داشت ؟
عوامل کلیدی در شکل گیری یک پرتره موفق چه چیزهایی هستند ؟ تحلیل و تجربه این نوع عکاسی جواب این سوال خواهد بود.
با تشکر پدرام
سلام جناب میرصادقی
بیشترین آثار احساس درونی افراد در چهره آن ها بروز می کند. آیا می توان گفت که چند نوع حالت خنده یا غم وجود دارد و مواردی اینچنینی که تاکنون هیچ تقسیم بندی برایشان وجود نداشته است زیرا که احساس ها مرز ندارند. هر حسی در صورت با کوچکترین تغییر در گشودگی چشم ها ، چرخش مردمک در درون حلقه چشم ، زاویه قرارگیری بینی نسبت به صورت ، بسته یا بازبودن چشم ها جمع شدن یا شل شدن عضلات صورت ، وجود آب اشک در سفیدی چشم ، جنسیت ، زاویه قرارگیری نسبت به تنه ، و ده ها مولفه دیگر به صورت تنگاتنگ در ارتباط است. شاید بتوان این حس ها را آموزش داد و پرتره های موفقی گرفت اما من و شما می دانیم که این حس ها با درون افراد مرتبط است و این ارتباط حس با درون ، پرتره هایی می آفریند که هیچ کارگردانی پشت آن نبوده است.
آن چه مرا در کنار عکاسی منظره از همان ابتدا به خود مشغول کرد سعی در انتقال این حس ها با بهترین درصد ممکن بود.
درست است که در عکاسی با تجهیزات نورپردازی تبحر آن چنانی ندارم و عدم امکانات نیز مزید بر علت شده است اما این امکانات ضعیف مرا واداشت به سمت روش هایی بروم که بتوان بیشترین استفاده را از نور محیط گرفت. در طول این 4 سال مطالعه و تجربه اندوزی ، راه هایی زیادی آموختم و راه های زیادی هم که ناشی از خلاقیت خودم بود ابداع کردم تا بتوانم در هر مکانی که هستم در کمترین زمان ممکن بر نور سرکش محیط افسار ببندم و آن را در جهت اهداف خویش کنترل کنم.
به دوستان عزیز در کنار عوامل بالا موارد زیر را توصیه می کنم
1- دیدن پرتره های موفق و بررسی خطوط متقاطع و مورب در آن ها
2- اجرای پوز ها و لوکیشن های مشاهده شده در عکس برای کسب تجربه برای عکس هایی که قابل اجرا باشند
3- استفاده از نور پنجره با یک پرده نازک سفید در جلوی آن که نقش دیفیوژر را بازی می کند.
4- استفاده از دیفیوژهای دست ساخته
5- یادگیری فراهم کردن سه منبع نوری با نور محیط
6- نقش ارتفاع دوربین نسبت به صورت
7- مطالعه مقالات در مورد انواع سبک های ادیت در پرتره
8- آزمودن ترکیب بندی های مختلف و هم چنین توجه ویژه به کادرهای مربعی
9-.....
در کل هر ژانر از عکاسی سختی ها و پیچیدگیهای خود را داراست و پرتره در این میان به دلیل وابستگی مستقیم یا غیرمستقیم با اکثر ژانرها انتخاب اکثر عکاسان است . به این موارد می توان کسب درآمد از راه عکاسی را اضافه نمود که در کشور ما شاید تنها ژانری باشد که فعلا می توان از آن کسب درآمد کرد. ( البته در کنار آن عکاسی صنعتی را هم می توان اضافه کرد )
در انتها اضافه کنم با این همه وقتی که برای تنظیم رنگ در عکاسی پرتره گذاشته ام باز هم تاثیرگذارترین عکس های پرتره برای من عکس های سیاه و سفید هستند.
برای مثال هر بار که به عکس زیر نگاه میکنم برایم تازگی دارد و ناخودآگاه چند ثانیه ای به آن خیره می شوم .
فایل پیوست 69773
با سلام .نه همچین باید هایی که عرض کردید هرگز وجود نداشته و نخواهد داشت.به قدر کفایت مثالهای بسیار زیادی در جواب این سوال وجود داره ثبت هایی که با حداقل ها انجام شده است .به عنوان مثال اگر لنز 18-55 رو به آقای سعادت یا احمدی بدهید مطمئن باشید باز هم عکس هایی خوبی تحویل میدهند ولی در اینکه تجهیزات حرفه ای موثر خواهد بود بحثی نیست .
و اما عوامل پرتره موفق : در پرتره موفق عوامل زیادی دخیل هستن که میتوان به مواردی چون گریم پوز نور و ویرایش که به نظرم سر تیتر ها هستند اشاره کرد . ولی در نهایت جوابی که همه اینها قرار است بدهد یک احساس است . قبل از اینکه شاتر را فشار دهیم باید از خود بپرسیم دنبال چه احساسی هستیم . قرار است ببیننده چه احساسی پیدا کند از دیدن یک عکس . بعد از جواب دادن به این سوال باید شرایط رو در هر جایی که هستید (چه استودیو چه محیط ) بسنجید . اگر در استودیو هستید ببینید برای رسیدن به اون حس به چند تا نور چه زوایایی به چه مقدار احتیاج دارید اگر در محیط هستید قبل از استفاده از هر نوری شرایط نور را بسنجید . وقتی عبارت گریم رو به کار میبرم الزاما منظورم زیبایی قضیه نیست منظورم باز هم کارهایی که شما رو در رسیدن به اون حس یاری می کند . بحث پوز هم به همین صورت است . تا زمانی که شاتر را همینجوری بدون ایده قبلی فشار میدهیم نتیجه کار به صورتی شایدی ممکن است خوب در بیاید یا نه . ولی وقتی از قبل بدونیم دنبال چه حسی هستیم نتیجه کار هدفمند تر و موفق تر خواهد بود .به جرات میتوان عکاسی عکاسی 90% روانشناسی است ! برای ایجاد یک پرتره موفق شما نیاز دارید تا بتوانید ارتباط برقرار کنید . در پرتره سوژه شما انسان است! اگر نتوانید با اون انسان ارتباط واقعی برقرار نکنید هرگز نمیتونید یک عکس موفق ثبت کنید . به نظرتون اگر به یه ادم برای عکسش بگید فلانی بخند آیا میخنده ؟! نه چون پیش خودش فکر میکنه مگه خلم ؟! حتی اگرم بخنده این خنده تقلبی خواهد بود و اون حس منتقل نمیشه . وظیفه شما اینه که سوژه رو واقعا بخندونید تا اون حس منتقل بشه ! . کاملا آگاه هستید در عکاسی عالی تفاوت عکس خوب تا عالی واقعا مرز باریکی دارند که این فاصله را واقعیت و تفاوت ایجاد می کند . عکسهایی که با دیدنشون واقعا ممکنه بخندید ممکنه ناراحت بشید ممکنه ... بسته به میزان حسی که دریافت می کنید نمره میدهید .حتی اگر موضوع عکس های شما لبخند و شادی باشه مطمئن باشید می تونید روی یک صندلی با یک چینش ثابت هزاران عکس متفاوت بگیرید چون احساسی که یک فرد از خودش منتشر میکنه کاملا خاص اون فرده و شما فقط میتونید با لمس احساسات اون شخص این منحصر به فرد بودن رو نشون بدید . به عنوان مثال جو مک نلی برای عکاسی از یک کودک میره یک هفته با اون کودک زندگی میکنه . یا اگر ویدیو language of light رو دیده باشید میبینید این شخص چه روانشناس ماهری و از همه بیشتر چه انسان پر از احساسیه و میتونه راحت احساس یک انسان دیگه رو تو عکاسی نشون بده، چه قدر سخنران ماهریه و ... نتیجه حرفام میشه پرتره یعنی عکسی با محتوای یک انسان! پس برای اینکه پرتره موفقی داشته باشید سعی کنید هر حسی که مد نظورتونه از درون اون انسان بکشید بیرون .
درود
فایل پیوست 69781