با سلام
آقای موسوی از توضیحاتتان ممنونم.
پیرو اشارات بهین عزیز ، چندی پیش با پیرمردی صحبت می کردم که در جوانی مورد حمله خرس واقع شده بود و کمرش شکسته بود و بعد از درمان طولانی مدت هنوز یکی از پاهایش می لنگید. آنچه از گفته های ایشان فهمیدم این بود که خرس چندان کینه ای نیست و علاقه به خوردن یا کشتن انسان ندارد بلکه بیشتر برای دفع حمله احتمالی انسان ، حمله می کند و حمله اش فقط شاید یکی دو ضربه باشد برای دفع خطر .
در مورد گرگ هم که به نظرم خوش استیل ترین سگسانان است و با وقار و در عین حال باهوش.
اینجا در دامنه های سبلان ، گرگها از مهرماه تا اردیبهشت ماه سلطان بلامنازع کوهساران هستند ولی با آمدن گله ها و سگهای عشایر تاج سلطانی را واگذار می کنند. عشایر سگهایی دارند که بعضا از گرگ و خرس هم بدترند. خدا نکند که در کوه گیرشان بیفتید چون کیلومترها دنبالتان می کنند.
وقتی گرگ به کاهدان می زند و در کمین سگهای عشایر می افتد : این ویدئو که با موبایل گرفته شده را تابستان یکی از عشایر بلوتوث کرد . حجم 1.5 مگابایت
کد:
http://www.meshkin.org/files/Wolf.3gp
پدر یکی از دوستان تعریف می کرد که روزی نزدیکی خانه گرگی را دیدم و با چوبدستی دنبالش رفتم و از راه رفتن آرامش ، پی بردم که شاید ناتوان باشد می خواستم بکشمش ولی چند ده متری که رفتم دو گوش دیگر را پشت سنگی دیدم و فهمیدم گرگی دیگر هم منتظر من است و گرگ اولی مرا به مسلخ می برده ، سریع برگشتم و از صحنه گریختم.
مشابه همین حیله را گرگها هر ساله در دامنه سبلان در مورد سگهای نگهبان و سگهایی که غذای کارشناسان کره ای نیروگاه زمین گرمایی را تشکیل می دهند ، اجرا می کنند . یک گرگ به سگها نزدیک می شود و بعد فرار می کند و سگها دنبالش می کنند و دیگر هیچ وقت بر نمی گردند ! هر چند ترجیح می دهم سر سگها به جای اینکه در دیگ کره ایها بجوشد، طعمه گرگها باشد.
از دیرباز کشتن گرگ افتخاری برای افراد بومی منطقه علی الخصوص عشایر بوده ولی اکنون این عادات غلط از بین رفته . زمانی دست گرگ به عنوان ترسانک در آلاچیق عشایر آویزان بود. هم نماد قدرت ! بود و هم از آن برای ترساندن گوسفندانی که شیرشان قطع شده بود استفاده می کردند و اعتقاد داشتند با زدن دست گرگ به سینه گوسفند یا گاو شیرشان بیشتر می شود !!!! ؟؟؟
ببخشید که پرچانگی می کنم : رفیق نازنینی دارم که بعضا حرفهای جالبی می زند یکبار گفتم چقدر توی خیابون قدم می زنی بیا باهم بریم کوه .
گفت : هروقت آقا خرسه با کت و شلوار آمد شهر ، من هم اهل و عیال را برمی دارم و میریم کوه زندگی می کنیم
امیدوارم که دولت کریمه فکری برای یکجا نشینی عشایر با گله های میلیونی شان بکند . ماشاء ا... تا 3800 متری جاده داریم.