من هم با شما در همه ی صحبتها موافقم آقا آیدین! اما مثالی که شما می زنید همه اش در مورد "خودتان" است! من همینجا می گویم، اگر روز اولی که دوربین خریدم، می رفتم و یک 1Dx می خریدم، بعد از مدتی عکاسی را کنار می گذاشتم. چون اوایل عکسهایی که می گرفتم بسیار مرا ذوق زده می کرد. تعدادی را در همین فروم گذاشتم و دوستان با غلطک از روی شخصیتم رد شدند!
اگر من آن موقع تجهیزاتی داشتم که از دانشم خیلی بیشتر بود، حرف همه را به کناری می زدم و به بیراهه می رفتم... خود شما هم گفتید که اگر صحبت فلان باشد، فلان دوربین کفایت می کند... پس گاهی هم هست که پرفرمنس بهتر دوربین، نه تنها بهتر نیست، بلکه دست و پاگیر تر و آبروبر تر هم هست! کل صحبتم همین بود : مساله "این دوربین بهتر است، چون سنسورش فلان قدر عملکرد نویزش بهتر است، فلان لنز بهتر است چون فلان دیستورشنش کمتر است" را کمی پخته تر دنبال کنیم همه ی اعضای فروم عکاسی. کمی بازتر ببینیم، گاهی برای یک فرد خاص، دوربینی با عملکرد 10 درصد بهتر، یعنی خراب شدن یک استعداد... گاهی یک لنز با خروجی 10 درصد بهتر یعنی خستگی ناشی از سنگینی بیشتر. کمی صرفا "عمیق تر" توصیه کنیم، نه اینکه یک لیست بلد باشیم از دوربینهای خوب، هرکس آمد و سوال کرد از آن لیست یک دوربین معرفی کنیم... گاهی شده به برخی افراد فقط گفته ام : برو بیشتر راجع به عکاسی مطالعه کن، بعد اگر دیدی مشکل دوربین است، برو بخر. گاهی پرسیده ام چه ژانری دوست داری؟ گفته : از این عکسها دوس دارم بگیرم! پرسیده اند این لنزت چقدر خوب است، چند خریده ای؟ گفته ام اگر نیازی داشته باشم به یک لنز، تو بگو 10 میلیون. نمی ارزد؟ یا گفته اند فلان جنس را اینقدر زیر قیمت گیر آورده ایم، بخریم؟ گفته ام مجانی دادند هم بر ندار بیار!
اما خودمانیم، تخصص خوبی در "کشیدن مو از ماست" داری آیدین جان! منتظری من یه مثال بزنم که یه گوشه اش بلنگه، خوب روش مانور یدی ها!
پی نوشت : آقای حسینی، صحبت شما بسیار متین است، کلمه ی "توجیه پذیر" رو در صحبت های شما های لایت می کنم :
زمانی این حرف شما درست است که چیزی اصولا از "توجیه" بتوان مطرح کرد! باز هم صحبت خود شما صحیح است که فرمودید برای عکاسانی که فلان مرحله را "رد کرده اند". مثل بازی های کامپیوتری که اگر شما از همان اول رمزهای بازی را بزنید و به مرحله آخر بروید، دیگر چیزی از بازی نفهمیده اید، فقط صرفا بازی و مرحله آخر را "دیده اید"!