سلام
در لنزهای جدید فیزوان سری LS (اشنایدر) شاتری وجود دارد که تا 600/1 می تواند سرعت داشته باشد.البته در خود دوربین هم شاتری وجود دارد که تا 125/1 سرعت دارد.
دو شاتر در یک سیستم جالب نیست.:think:;
Printable View
سلام
در لنزهای جدید فیزوان سری LS (اشنایدر) شاتری وجود دارد که تا 600/1 می تواند سرعت داشته باشد.البته در خود دوربین هم شاتری وجود دارد که تا 125/1 سرعت دارد.
دو شاتر در یک سیستم جالب نیست.:think:;
دوستان من یک سوالی برام پیش اومده
منظور از دوربین فول فریم چی هست....من 50 دی دارم اما میگن فول فریم نیست اما مثلا 5 دی مارک 2 رو میگن فول فریم هست این فول فریم با دوربین من چه تفاوتی میکنه...و اینکه دوربین من که فول فریم نیست چی بهش میگن...ممنون میشم اگه توضیح بدید
سلام، اينجا:
http://www.akkasee.com/forum/showthread.php?p=111152
و اينجا پست 138
http://www.akkasee.com/forum/showthr...t=3933&page=43
به دوربينهايي كه سايز سنسورشان كوچكتر هست كراپدار مي گويند.
سلام
آیا نویز ریدکشن در دوربین های عکاسی canon در حالت raw هم عمل میکند و یا فقط در حالت jpg عمل میکند؟
تا آنجا که بنده در دوربینهای Canon دیدهام Noise Reduction روی فایلهای خام هم اعمال میشود. اطلاعات مربوط به NR در همان فایل CR2 ذخیره میشود. زمانی که فایل خام را در DPP باز میکنید، مقدار کاهش نویز را میتوانید ببینید، کموزیادش کنید یا کلاً غیر فعال کنید. این فرایند در فایلهای خام غیر تخریبی است (در اصل فایل خام اعمال نمیشود و به راحتی قابل برگشت است)
اگر همان فایل CR2 را در ACR باز کنید، فتوشاپ اطلاعات مربوط به NR را نمیخواند و پیشفرض خودش را اعمال میکند.
هنگام عکاسی از ستارگان در فوکال لنت18 رینگ فوکوس رو تا انتها به سمت بی نهایت می چرخانم ولی روی ستارگان فوکوس نمی کند. یعنی ستارگان در بی نهایت نیستند؟ یا لنز کیت من مشکل دارد؟
لنز ایرادی ندارد
برای عکاسی از ستارگان باید به اندازه ۱میلیمتر رینگ فکوس را برگردانید
سلام
چندی پیش دوستی درباره این عکس صحبتی کرد که من را به شک انداخت که آیا این عکس زیر شاخه پرتره به حساب می آید یا نه.میخواستم بپرسم می توان این عکس را در رسته عکسهای پرتره قرار داد یا خیر.
متشکرم
http://www.cubeupload.com/files/5f2c00sweatappetite.jpg
یادمه سال اول دبیرستان در درس فیزیک مبحثی داشتیم به نام نور و آینه. اونجا دبیر فیزیکمون می گفت که بی نهایت رو در آزمایشگاه 10 متر به بالا در نظر بگیرید.
حالا توی مبحث لنزها بی نهایت کجاست؟ یعنی ستاره ها که چندین هزار سال نوری با ما فاصله دارند بی نهایت حساب نمیشن؟
منظور از پرتره همان جور که در نقاشی و مجسمه سازی هم از آن یاد می شود به نما های کلوزآپ(نمایی از بالای شانه تا بالای سر) وبسته تر از آن پرتره می گویند. ولی خوب بعضیها مثل دوست شما عکس از آدمیزاد را کلا پرتره میگویند. و از انواع پرتره هم به این صورت اسم میبرند.
مثل: پرتره صورت. پرتره نیم تنه. پرتره تمام قد. وحتی پرتره دو نفره . که شامل عکس شما شده
سلام
امروز یکی از همکاران با یک هیجانی زیاد پشت تلفن یک سئوالی از من پرسیدند :
ایشان گفتند :"من فهمیدم EC دوربین 7D از -5 هست تا + 5 ولی 50D از +2 هست تا - 2"
من هم گفتم :" خوب درسته ! لازم نبود 7 صبح این رو بهم یاد آوری کنی ! :cool: "
بعد ایشون پرسیدند " یعنی داینامیک رنج 7D بیشتر است ؟ " :think:;
من هم گفتم :"والله تا جایی که میدونم EC با داینامیک رنج ارتباط نداره . EC برای تصحیح خطای نور سنجی هست. در واقع در صحنه هایی که مقادیر متفاوتی نور وجود داره این امکان رو میده تا نور سنجی دوربین را دقیق تر بکنیم "
بعد از اتمام مکالمه خودم هم کمی گشتم و جستجوی دوباره کردم.
چیزی که واضح است اینه که EC گسترده تر به نظرم یعنی امکان دقیق تر کردن نور سنجی در مد های AV و TV و P و کمتر رفتن سراغ مد M
اگر Zone System را مبنای نور سنجی قرار دهیم
آیا این +5 تا -5 را میتوان مثل 11 بخش درجه بندی های Zone System فرض کرد ؟
و آیا Mapping بین بخش های Zone System با EC ها دقیقا یک واحد است ؟
امیدوارم منظورم را درست رسانده باشم.
ممنون
سلام نوید جان
تا جایی که من میدانم تعریف خودتان از EC کامل است و رنج EC ربطی به نورسنجی دوربین ندارد. EC در واقع فقط یک جور Override است. بعضی ها را دیده ام که از رنج EC کم دوربینشان ناراضی اند و فکر میکنند چیز زیادی از دست داده اند. در صورتی که رنج EC بالا صرفا برای راحتی کار است و چیزی به قابلیت ها اضافه نمیکند، فقط همانطور که خودتان گفتید باعث مراجعه کمتر به مود M میشود.
نوید عزیز، پاسخ مثبت است اما بشرطی که در مترینگ اولیه دو مورد رعایت شود: اول آنکه از اسپات مترینگ استفاده شود و دوم اینکه دقیقا بدانی و بتوانی منطقه مورد نظر را نورسنجی کنی. در آن صورت میتوان از جبران نوردهی، همان نتیجه Zone System را گرفت.
هر چند بهتر از من می دانی که اصولا نیازی به این همه پشتک و وارو، با وجود دوربینهای دیجیتال و RAW Processing نیست.
جناب دکتر
ممنون از پاسخ شما
این موردی که نوشتید خیلی کار سختیه ! و جدا احتیاج به دانش و تجربه زیادی دارد.نقل قول:
دوم اینکه دقیقا بدانی و بتوانی منطقه مورد نظر را نورسنجی کنی
در مورد RAW Processing منظور شما را متوجه شدم. امکانات پردازشی در موتور های پردازش RAW بسیار ارزشمند است و اصولا اعتقاد راسخ به پردازش عکس دارم.
(در واقع عاملی که باعث شد به عکاسی دیجیتال به صورت جدی تری نگاه کنم مطالعاتم در مورد ویرایش تصویر بود ! :::happy::: )
اما در مورد پشتک و وارو
از چند ماه (تقریبا 10 ماه) پیش اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتم نهایت تلاشم را برای ساختن عکسی بهتر در دوربین انجام دهم.سپس آنرا ویرایش کنم.
مقاله ای خواندم که لینکش یادم نیست اما ترجمه تیتر آن چنین مضمونی داشت:"خودتان داور عکس های خودتان باشید ! " و در آن بیان کرده بود با توجه به نرم افزار های مثل Lightroom که میتوانید همه عکس های خود را در آن به صورت یک کاتالوگ داشته باشیم فرصت مناسبی است که بتوانیم خودمان را داوری کنیم.
نویسنده پیشنهاد کرده بود به جای انتخاب عکس های خوبمان و نگاه کردن ده باره به آنها و به به و چه چه کردن به کار خودمان :biggrin: تمام عکس های بد خود خود را بگونه ای مشخص کنیم و سپس معایب خودمان را یادداشت کرده و در صدد رفع آنها باشیم.
من همین کار را کردم:
مهمترین مشکلاتی که خودم در عکس های خودم می دیدم (شاید مشکلات دیگری هم باشد و من ندانم !)
1. لرزش دست
2. نورسنجی غلط ( مخصوصا در واید ! )
3. فوکوس اشتباه
مورد 1 و 3 را با کمی دقت و توجه بیشتر به فوکال لنت بر طرف می شود اما در مورد دوم به این نتیجه رسیدم که دانشم در این زمینه کم و ناقص است و گرفتن عکس در فرمت RAW من را یا تنبل کرده است و یا بهانه ای شده است برای اینکه به خودم بگویم : خوب بعدا درستش میکنم !
این شد که در مورد نورسنجی چند وقتی است به خودم سخت میگرم هر چند نمیگویم همیشه از Spot Metering استفاده نمیکنم (اکثرا در AV و نورسنجی Evaluative عکس میگیرم ) ولی بعضی وقت ها برای اینکه بدانم EV مناسبی به دوربین داده ام در مد M با Spot Meterهم کمی آزمون و خطا میکنم. به همین خاطر وجود EC گسترده تر در 7D کمی مرا خوشحال کرده است.
با اینکه الان احساس بهتری دارم و فکر می کنم بهتر میتوانم ( نسبت به قبل خودم ) نور موجود در صحنه را کنترل کنم ولی کماکان در مورد نورسنجی مطالعه میکنم.
جدا به این نتیجه رسیدم که نورسنجی بحث بسیار پیچیده و مهمی است که خیلی به آن توجه نمیکردم.
ممنون
نوید عزیز
نورسنجی صحیح به نظر شما چیست؟ تعریفتان از نورسنجی صحیح چیست؟
این را از آن بابت میپرسم که میخواهم تعاریفمان یکی باشد تا ادامه بحث ممکن گردد.
جناب دکتر
ممنون از پاسخ شما
بعد ار فرستادن پست متوجه شدم شاید استفاده از واژه غلط کمی نامناسب باشد.نقل قول:
2. نورسنجی غلط ( مخصوصا در واید ! )
البته تو تمام کتاب ها و مقالاتی که خوانده هر کسی راجع به Exposure تعریف مختلفی نوشته است (البته همه آنها را میشود هم معنی برداشت کرد)
منظورم از نور سنجی صحیح این است که آنچه فکر میکنم درست است ثبت شود، نه آنچه دوربین دیکته میکند. (یا ساده تر بگویم اشتباه بزرگی که همیشه نور سنج روی صفر باشد)
اینکه دوربین در نور سنجی ماتریسی تمام صحنه را بررسی کند و سعی در جا دادن تمام نورهای موجود در صحنه را در یک عکس داشته باشد اغلب دور از تصویری است که من میخواهم داشته باشم.
این تعریف را بعدا در عمل چگونه پیاده میکنید؟ از کجا می فهمید فکری که کردهاید صحیح است؟نقل قول:
آنچه فکر میکنم درست است ثبت شود، نه آنچه دوربین دیکته میکند.
سلام دوباره جناب روشن
سعی میکنم با استفاده از EC نور سنجی را تصحیح میکنم (چندEV پایین یا بالا بسته به عکس ) و یا تلاش میکنم در مد M و استفاده از Spot Metering چند نقطه کلیدی در عکس را بررسی کنم ( البته اگر بدانم و بتوانم نقاط کلیدی را بر ناحیه های Zone System مطابقت دهم.)
در نهایت با مشاهده عکس در LCD و بررسی Histogram سعی میکنم بفهمم آیا تونال رنج به سمتی که میخواستم Shift پیدا کرده است یا خیر ؟
امیدوارم کارهام درست باشه ! چون از پست قبلی برداشتم اینه که یک جاهایی دارم اشتباه میکنم ! :(
با عرض معذرت از اینکه وسط بحث می پرم.
نوید جان فکر میکنم منظور دکنر روشن این بود که چگونه میفهمید که مثلا همان هیستوگرام به سمت دلخواه شیفت پیدا کرده است. یعنی از کجا میفهمید نورسنجی این عکس درست بوده یا نه؟ با نگاه کردن به لبه های هیستوگرام، به کل آن، یا با نگاه کردن به میزان Exposure نقطه مورد نظر، یا ...
آرش جان
در پست قبلی گفتم
با دیدن عکس در LCD و بررسی هیستوگرام (کلا هم باور ندارم که در تمام عکس ها هیستوگرام از هیچ طرفی نباید قطع شده باشد.)
و شاید باید اضافه کنم
تطابق عکس گرفته شده با صحنه
و مقایسه با آن چیزی که میخواسته ام ثبت کنم .
اگر فکر کنم ایراد دارد دوباره عکس میگیرم.
بعضی وقت ها سعی میکنم صحنه را سیاه و سفید و ماتریسی فرض کنم و خودم را جای نور سنج در حالت ماتریسی قرار دهم . به نسبت تجربه اندکم مقداری EV متناسب را دخیل کنم.
بقیه کارها هم در Post Process
درود بر دوستان
امیدوارم که سوالمو در جای درست مطرح کرده باشم که دوستان لطف کنند و جواب بدهند
از کجا میشود تشخیص داد که عکسی که ما میبینیم با سافت ویر تهیه شده یا عکس بدون دستکاری شده هست ؟
با تشکر
چند ترکیب شاتر و دیافراگم بدست می آورید. چهگونه استفاده میکنید؟نقل قول:
تلاش میکنم در مد M و استفاده از Spot Metering چند نقطه کلیدی در عکس را بررسی کنم
یعنی چه؟ مثلا در چه شرایطی میخواهید که هیستوگرام به سمت چپ شیفت پیدا کند؟نقل قول:
با مشاهده عکس در LCD و بررسی Histogram سعی میکنم بفهمم آیا تونال رنج به سمتی که میخواستم Shift پیدا کرده است یا خیر ؟
خب می گویید که هیستوگرام اطلاعات کاملی ندارد. نمایش در LCD هم که وضعش مشخص است. پس چگونه آنچه که گرفتید را با آنچه که میخواستید بگیرید مقایسه میکنید؟نقل قول:
تطابق عکس گرفته شده با صحنه
و مقایسه با آن چیزی که میخواسته ام ثبت کنم .
ببخشید که اینقدر سوال می کنم. هدفم فقط باز کردن بحث است و اینکه خودم چیزی یاد بگیرم
قبل از اینکه توضیحی بدهم، لازم است بگویم که میتوان عکسی را دستکاری کرد به گونه ای که هیچکس نتواند اصل و غیر اصل بودن آن را تشخیص دهد. اما این کار نیازمند به کارگیری الگوریتمهای Reconstruction و ترفندهای بسیار پیچیده ای است که به عنوان مثال، با فتوشاپ قابل پیاده سازی نیست.
روشهای ساده شامل بررسی EXIF و بررسی خود عکس جهت یافتن ناهماهنگی ها است. به عنوان مثال سایه ها معمولا هر عنصر اضافه شده به عکس را مشخص میکنند. یا مثلا هماهنگ نبودن Catch Light در چشمها، یا مسایلی از این قبیل.
راه حل بعدی، در بعضی عکسها، جستجو به دنبال الگوهای تکراری است. این جستجو میتواند با چشم انجام شود یا با نرم افزار.
در نهایت، پیچیده ترین راه حل که احتیاج به الگوریتم های خاص و داده های خیلی خاص تر دارد، جستجو به دنبال الگوهای پیکسلی است که نرم افزارهای ویرایش عکس مثل Photoshop و ... در عکس به جای میگذارند. این روش حتی نرم افزار مورد استفاده را نیز ممکن است با موفقیت مشخص کند. در عمل هم پیاده شده است. اگر خواستید بیشتر بدانید، این مقاله را بخوانید:
http://spectrum.ieee.org/computing/s...-not-believing
امروز بعد از عکاسی (در فرمت RAW) متوجه شدم با اینکه هیستوگرام دوربین از سمت راست قطع شده یود اما در صفحه نمایش LCD دوربین نقاط اوراکسپوز مشخص نمی شدند, کمی نوردهی رو بیشتر کردم و دیدم که در نورسنجی های نادرست این گونه نیست و نقاط مشخص می گردند.
حالا سوال من اینه که چطور چنین چیزی ممکنه؟ یعنی اگر قرار است هیستوگرام و تصویر LCD بر حسب فایل JPG نمایش داده شود پس چرا با هم همخوانی ندارند؟
سلام:
من در مد M نورسنجی نمیکنم، بخاطر محدودیت دوربین در محدوده های با داینامیک رنج بالا. تو این حالت در همان مد AV با Spot نقاط مورد نظر عکس که برایم مهم است را نورسنجی کرده و از اختلاف سرعت شاتر به اختلاف حداقل و حداکثر مورد نیاز EV میرسم. در این حالت Exposure Level Indicator دوربین رو در حالت استاندارد یا همان صفر قرار میدهم تفاوت بین حداقل و حداکثر نور صحنه ثبت رو بدست میارم. با توجه به اینکه چه اهمیتی هر کدام از آن نقاط کلیدی ثبت دارند تصحیح نورسنجی رو با شناختی که ممکن است از سنسور دوربین فرضی در ویرایش فایل خام داشته باشم. چند استپ کمتر یا بیشتر از حالت استاندارد ثبت رو انجام میدم و این انتظار رو دارم هنگام ویرایش بازیافت مناطق روشن و تیره ( مناطق کلیدی که نورسنجی شده است ) بدرستی انجام شده باشد.
اگر در نورسنجی نقاط کلیدی مورد نظر از اختلاف زیادی برخوردار بود. چاره ای جز Bracketing نیست. با چند استپ تفاوت در سرعت شاتر به نورسنجی های متفاوت در 3 شات و .... البته Bracketing روی دیافراگم هم در نوع خود جالب و کاربردی است :)
خوب این موارد تا حدودی تجربی انجام میشود و اگر روش بهتری باشد مسلما آنرا انجام میدهم. در این روش هیستوگرام جای خود، از اختلاف نورسنجی دوربین ها هم صرف نظر شد. یعنی با چندین شات رفتار یک دوربین ممکن است برایم مشخص باشد.
سلام جناب دکتر
ممنون که بحث را پیگیری میکنید
فکر میکنم چیزهایی که می نویسم اگر غلط نباشد، چیز جدیدی برای شما ندارد.:::happy:::نقل قول:
هدفم فقط باز کردن بحث است و اینکه خودم چیزی یاد بگیرم
کم کم داره حس بچه های تنبل سر کلاس درس بهم دست میده که هیچ بلد نیستند و دوستانش هم جواب رو بهشون نمی رسونند ! :::happy:::
منظورم از شیفت هسیتوگرام خطاهای نور سنجی معمولی است . همان که نور سنج همه چیز را با خاکستری 18% می سنجد و تمایل به تیره کردن سفید ها و روشن کردن سیاهی ها دارد.نقل قول:
یعنی چه؟ مثلا در چه شرایطی میخواهید که هیستوگرام به سمت چپ شیفت پیدا کند؟
مثلا اگر در یک اتاق که اکثر دیوار هایش سفید است عکسی بگیریم هیستوگرام عکس گرفته شده بدون EC اکثرا دارای پیکی در میانه هیستوگرام است ولی با +1 EV کمی آنرا به راست متمایل میکنم.
من نوشته های اخیر خودم رو دوباره خواندم ولی ندیدم جایی گفته باشم هیستوگرام اطلاعات کاملی ندارد.نقل قول:
خب می گویید که هیستوگرام اطلاعات کاملی ندارد. نمایش در LCD هم که وضعش مشخص است. پس چگونه آنچه که گرفتید را با آنچه که میخواستید بگیرید مقایسه میکنید؟
فقط در یکی از پست ها نوشته ام :
منظورم این بود که برخی از دوستان به نظرم تفسیر غلطی از هیستوگرام میکنند. اکثرا دیده ام میگویند فلان عکس، عکس خوبی نیست یا نورسنجی درستی ندارد چون هیستوگرام از یک طرف قطع شده است. مثلا در عکس زیر (فقط به عنوان مثال ) به نظرم قطع شدن هیستوگرام از سمت راست و وجود نداشتن Detail در خورشید دلیل بر اشتباه بودن نور سنجی نیست ، بد بودن عکس نیست یا بد بودن هیستوگرام نیست.نقل قول:
کلا هم باور ندارم که در تمام عکس ها هیستوگرام از هیچ طرفی نباید قطع شده باشد
http://navid7h.persiangig.com/image/...IMG_2154-7.jpg
من اکثرا در مد AV و نورسنجی ماتریسی عکس میگریم و در حالتی که دقت بیشتری بخواهم به مد M میروم با نور سنجی Spot. ( دلیل اینکه در همان AV از Spot استفاده نمیکنم این است که سرعت شاتری که دوربین دیکته می کند به سرعت عوض میشود و اینکه به صورت Visual حساب کردن اختلاف EV های مختلف صحنه با Exposure Level Indicator در مد M برایم راحت تر است :::happy:::)نقل قول:
چند ترکیب شاتر و دیافراگم بدست می آورید. چهگونه استفاده میکنید؟
با توجه به دوربینم که از -2 تا +2 در را نشان می دهد اکثرا سه نقطه را برای خودم انتخاب میکنم ( +2 و 0 و -2 ) و مثلا اگر قسمت های تاریک عکس خیلی مهم باشند گاهی (به ندرت )
-3 را هم چک می کنم ( با افزایش 1/3 ایزو در شاتر و دیاف ثابت مربوط به ناحیه -2 و نگاه کردن به اینکه چه موقع Exposure Level Indicator از حالت چشمک زن خارج شده و روی -2 ثابت می شود ) بقیه موارد هم در Post Process
من علاقه خاصی به استفاده از مد M ندارم و اصولا اگر نیاز به آن نباشد ترجیح استفاده از AV است و فقط برای اینکه بدانم EC مناسبی در مد AV به دوربین اعمال کرده ام از آن استفاده میکنم.
در حالتی هم که اختلاف نوری زیاد باشد به قول جناب قشقایی چاره جز Bracketing نیست
--------------
البته یکی از مشکلات این است که عکاس آماتوری مثل من در یک مسیر آکادمیک این فن را فرا نگرفته است و اکثر دانسته هایم به صورت تجربی و مطالعاتی پراکنده بوده است.
شاید این روش ها خیلی درست نباشد که در این صورت منتظر راهنمایی شما هستم
ممنون
روش دوستان صحیح است. الان می توانیم یک جمع بندی کنیم:
۱- اکسپوز صحیح خیلی قابل فرموله شدن نیست. چون بستگی دارد به اینکه هدف عکاس چیست. یا بهتر بگوییم، detail کدام قسمت برایش مهم است. جزئیات مناسب در مناطق مورد نیاز، شاید بهترین تعریف برای نورسنجی مناسب باشد.
۲- پس روش صحیح نورسنجی باید اینگونه آغاز شود که کادر را ارزیابی کنیم و بدانیم که کدام قسمت یا قسمتها برایمان مهم است. صورت پرتره، بدن پرنده، قسمتی از ابرهایی که دور خورشید را فراگرفتهاند، جزئیات موجهای دریا.
اگر یک قسمت مهم است، نورسنجی را بر اساس آن نقطه انجام میدهیم ( و البته باز هم کمی شیفت به راست بسته به شرایط لازم خواهد بود)
۳- اگر چند قسمت برایتان مهم است، با هر روشی که دوست دارید و در پستهای قبلی هم توسط دوستان گفته شد، تفاوت اکسپوز را در بین روشنترین و تاریک ترین نقطه تعیین کنید. اگر این میزان در حد محدوده دینامیک سنسور دوربینتان بود، کافی است با روش معمول نورسنجی کنید: مد متوسطگیر با تاکید بر مناطق روشن ( یعنی هیستوگرام را به سمت راست متمایل کنید). مقدار انحراف و حتی اوراکسپوز بستگی به رفتار سنسورتان خواهد داشت. ولی معمولا تا نیم استاپ اوراکسپوز مفید و کافی است.
اگر میزان تفاوت بیشتر از توان سنسور بود، قبل از اینکه به فکر چند اکسپوز بیافتید، دوباره کادر را بررسی کنید. شاید بتوانید اولویت را تغییر دهید. مثلا مناطق روشن را به عنوان تنها اولویت در نظر بگیرید. ویا مناطقی را که به عنوان روشن و تیره قبلا در نظر گرفته بودید کمی متعادلتر کنید( یعنی نواحی را که میخواهید در عکس نهایی دارای detail باشند، کمی تغییر دهید) با این روش شاید تفاوت مناطق مختلف در حد توان سنسور قرار گیرد.
۵- پروسس تونال. مشخص است که در پروسس RAW میتوانیم Zoneها را شیفت دهیم. و این یعنی بحث zone system خیلی در دنیای دیجیتال اولویت ندارد. بخصوص با دوربینهای جدید که این مساله انعطاف پذیری زیادتری دارد.
در پروسس باز هم حواسمان به همان قانون اول باید باشد: Detail مناسب در نواحی مورد نیاز. وقتی اکسپوژر را تغییر می دهیمو یا Black را اصلاح میکنیم باید حواسمان به وضعیت اطلاعات نواحی موردنظر باشد. دیدن preview خوب است اما برای اطمینان می توانید با فعال کردن TAT در ابزارهای پروسس RAW به صورت live وضعیت اطلاعات نواحی مختلف را چک کنید و مطمئن شوید که نواحی مورد نظر حاوی Detail هستند. همچنین میدانید که در ابزارهای پیشرفتهای مانند Lr و ACR امکان شیفت تونال ناحیهای وجود دارد. هم با کنترلهای Exposure و ... و هم Curve و هم Adjustment brush و این یعنی انعطاف پذیری کامل بر حسب نیاز شما. البته میزان انعطاف پذیری بستگی به سنسور خواهد داشت و رفتارش را باید بشناسید.
پس اینکه ما در موقع عکاسی نورسنجی خوبی داشته باشیم هم درست است و هم غلط. غلط از این جهت که بسیاری از کارها را باید در مرحله پروسس انجام دهیم و نمی توان در اکسپوز عکاسی به آن رسید و درست از این لحاظ که اکسپوز صحیح با توجه به صحبتهای فوق، تضمین می کند که بتوانیم در مرحله پروسس کار مورد نظر را انجام دهیم چون در غیر اینصورت در پروسس با نواحی روبرو خواهیم شد که دارای کمبود اطلاعاتی هستند و دستمان در حنا خواهد ماند.
جناب دکتر به نظر شما یک احتمال نمی تونه این باشه که هیستوگرامی که در دوربین نشون میدهد برای فایل raw و jpg متفاوت است؟ یعنی همان طور که فایل خام raw داینامیک رنج بالاتری داره, هیستوگرامش هم وسیع تره ... ( به بیان دیگر دوربین اوراکسپوز و اندراکسپوزهایی که با عکاسی به صورت خام می توان احیا نمود را جزو highlight warning قرار نمی دهد.)
امکان داره در اين مورد راهنمايي فرماييد.....
نام اين چارت چيست و به چه منظور استفاده ميشه؟
http://tehranpic.net/images/ati26b9qpg3exoyzrf1.jpg
سلام
به آن Color Checker Chart میگویند.(البته فکر کنم نام های تجاری مختلف دیگری هم دارد)
برای تنظیم های دقیق White Balance در پردازش RAW و کالیبره کردن دوربین و ساختن پروفایل های اختصاصی در محیط های مختلف برای دوربین های مختلف ازش استفاده میشه.
برای مثال یک محصول مشابه و جمع جور از شرکت X rite
Color Checker Passport
هم برای تنظیم کردن وایت بالانس استفاده می شود و هم برای تولید پروفایل مختص در یک شرایط نوری خاص برای یک دوربین
برای ساختن پروفایل از نرم افزار همراه Color Checker Passport استفاده مشود که هم به صورت یک نرم افزار مجزا قابل استفاده است و هم از طریق Lightroom قابل دسترسی است.
برای تنظیم وایت بالانس در هنگام پروسس فایل های خام از 10 مربع خاکستری رنگ موجود در وسط مستطیل بالایی استفاده می شود. ( در این کارت ویژه چند ریفرنس مختلف برای تنظیم وایت بالانس وجود دارد که برخی گرم تر و برخی سرد تر هستند از نظر دمای رنگی)
برای ساختن پروفایل وِیژه دوربین فقط کافی است که عکسی از مدل خود در یک شرایط نوری ثابت بگیرید که در آن این کارت را مشخص باشد.
عکس مربوطه را در برنامه Load کرده و برنامه به صورت اتوماتیک وجود Color Chart را در صحنه تشخیص می دهد. سپس با استفاده از Patch های رنگی موجود در مستطیل پایینی یک پروفایل وِیژه برای دوربین شما و آن شرایط خاص نوری می سازد.( در واقع از Adobe DNG Profile Creator استفاده میکند.)
فقط کافی است Lightroom را Restart کنید و از این پروفایل جدید استفاده نمایید.
http://www.luminous-landscape.com/images-100/cc.jpg
اگر هم بخواهید که در دوربین Custom White Balance را به صورت دقیق تنظیم کنید تا پیش نمایش عکس ها در LCD نزدیک به واقعیت باشد می شود از کارت خاکستری بزرگی که پست این Patch های رنگی وجود دارد استفاده کرد( در عکس پایین صفحه خاکستری بزرگ )
همچنین در نور سنجی هم می توان به عنوان یک Reference مناسب از آن استفاده کرد.
http://a.img-dpreview.com/news/1004/colorchecker.jpg
چند وقت پیش از وب سایت Xrite این نرم افزار را همراه یکسری عکس Sample که در آنها مدل این چارت را در دست داشت Download کردم. ( به درد کسانی می خورد که این کارت را ندارند ولی می خواهند امتحان کنند)
لینکش فعلا در دسترسم نبود ولی با کمی جستجو در سایت Xrite میتوانید نرم افزار ، عکس های نمونه و همچنین چند فیلم آموزشی را پیدا کنید.
نتایج جالبی از نظر تولید رنگ بدست می آید. پیشنهاد میکنم امتحان کنید.
خیر. فایل RAW اصلا هیستوگرام ندارد. یعنی تا وقتی که فرآیندهای تبدیل بر رویش انجام نشود، هیستوگرام قابل نمایش ندارد. هیستوگرام دوربین در حالت عکاسی RAW، بر اساس فایل JPEG درون همین فایل RAW است. فایلی که دوربین میسازد تا برای Preview در LCD و نمایش هیستوگرام از آن استفاده کند.
در ادامه صحبت دوستان عرض کنم که هیستوگرامی که در دوربین می بینید، هیستوگرام پروسس شده دوربین، تحت تاثیر تنظیمات داخلی دوربین است. به طور مثال اگر کنتراست دوربین را در picture setting افزایش دهید این هیستوگرام تغییر می کند.نقل قول:
جناب دکتر به نظر شما یک احتمال نمی تونه این باشه که هیستوگرامی که در دوربین نشون میدهد برای فایل raw و jpg متفاوت است؟ یعنی همان طور که فایل خام raw داینامیک رنج بالاتری داره, هیستوگرامش هم وسیع تره ... ( به بیان دیگر دوربین اوراکسپوز و اندراکسپوزهایی که با عکاسی به صورت خام می توان احیا نمود را جزو highlight warning قرار نمی دهد.)
برای دیدن هیستوگرام واقعی فایل Raw کنتراست دوربین را در حالت minimum قرار دهید. در این صورت این هیستوگرام به هیستوگرامی که مبدل Raw نشان می دهد نزدیکتر است و اطلاعات دقیقتری از محدوده تونال عکس به شما می دهد.
کد:http://www.luminous-landscape.com/tutorials/right-hista.shtml
البته با این کار به هیستوگرامی که مبدل RAW نشان میدهد نزدیک نمیشود بلکه به هیستوگرامی نزدیک میشود که بیشتر با وضعیت Dynamic Range دوربین تان همخوانی دارد.
هیستوگرام مبدل RAW خود تحت تاثیر چند فاکتور است.
سلام جدیداً سر نزده ام.اما فکر نکنم چون وقتی چین بود باهاش حرف زدم گفت پیدا نکردم هنوز. من خودم از طریق یکی از دوستانم در اروپا خریده اما که اونم نمی دونم کی بدستم برسه. بازم اگر این وارد کننده آورده بود خبر می دهم.
نمی دانم چرا چیز به این مهمی رو کسی نمیاره؟ این همه وارد کننده همه با ادعای حرفه ای بودن. قیمتی هم ندارد که ریسکش بالا باشد.
کاش دوستانی که دستشان در این زمینه باز است قاطی جنس هاشون اینم بیارند. حجم و وزنی هم ندارد!
سلام
امروز يه مشكلي برام پيش اومد...
آينه و شيشه مات دوربينم يه كم كثيف شد... موندم اثر كثيفي ها توي عكس مي مونه يا نه..؟ آخه از دوستم پرسيدم گفت نه..فقط ممكنه فرايند فوكوسينگ رو اذيت كنه...
البته هنوز خوذم شك دارم و يه حال بدي پيدا كردم
من خودم فكر مي كنم موقعي كه شات مي زنيم و آينه بالا ميره نور مستقيما به سنسور مي خوره و اصلا ربطي به كثيفي آينه و شيشه مات نداره..
اما دوستان بگويند خيالم راحت ميشه..آخه دوربين هم مال من نيست..الان دستم هم نيست تست بزنم ببينم اثر داره يا نه!؟ۀ:::waw:::
درست فکر می کنید. در عکس ثبت نمی شود. مشکلی نیست.
صفحه فوکوس را می توان در اکثر دوربین ها به راحتی در آورد و تمیز کرد . تاپیکی هم در این باره هست.
اما اگر می ترسید خراب کاری کنید این کار را به فردی با تجربه محول کنید
آینه هم تمیز می شود. اما خودتان دست نزنید بهتر است. کلا بدون آگاهی کافی به آینه و صفحه فوکوس و اون محدود ه دست نزنید حساس است و پیچ میچ تنظیم دارد! بهم می خوره بعد باید ببرید سرویس.
کلا جای نگرانی نیست. آسوده باشید.
سلام
چند سوال درباره تفاوت لرزش گیر دوربین ولنز داشتم:
1-آیا لرزش در دوربین های DSLR مثل D90 با نرم افزار ودیجیتالی کنترل می شود یا خیر؟
2-اگر چنین نیست آیا سیستم لرزش گیر دوربین و لنز کیفیتی مشابه دارند؟
3-آیا دوربینی که 3 استپ لرزش را میگیرد به اندازه لنزی که قابلیت 3 استپ کنترل لرزش را دارد موثر است؟
4-آیا میتونیم با تکیه بر اینکه دوربینمون 3 استپ لرزش را میگیرد دیگر لنزی با لرزشگیر 3 استپ نخریم و لنز بدون لرزشگیر تهیه کنیم؟
5- از چه سایتی میتونم اطلاعاتی درباره قدرت لرزشگیر دوربین ها ولنز های نیکون بدست بیاورم؟
6-در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
بخشید که سوالام زیاد شد،بدجوری ذهنم رو مشغول کردند......
سلام:
مدتی پیش صحبتی در این خصوص شد پست ها را نقل قول میکنم شاید پاسخ سوالات شما در میان این چند پست باشد.
.
.
.
اگر ابهامی این میان بود بفرمایید. من اگر بدانم؛ یا کاوه عزیز اگر پست شما را ببینند؛ یا دوستان خوب فروم در خدمت هستیم
موفق باشید
سلام
واقعا از شما ممنونم جناب قشقایی وهمچنین از آقای قبادی مطالب بسیار مفید و تخصصی بود از آنها لذت بردم...
نقل قول:
سنسور در دو جهت افقی و عمودی در حدود 2 م م جابجایی دارد.
در مورد تاثیر گذاری آزمایش عینا طبق همان متد لنز های لرزه گیر دار انجام می شود.
این نوع لرزه گیر ها در حال حاضر که نسل سوم هستند بین 2 تا 4 استاپ اثرگذاری اسمی دارند.
این اثر گذاری در فاصلخ کانونی 70 م م 4 استاپ است و در فاصله کانونی زیر 70 م م حدود 3.2 استاپ و در بالای 70 م م تا 300 م م حدود 2.5 تا 3 استاپ اثر گذاری بسته به نوع لنز .
در فاصله کانونی 300 م م هم 2.5 استاپ اثر گذار هستند
نقل قول:
در مورد اثر گذاری نتیجه ای که بنده تا به حال داشته ام این بوده است که در فواصل کانونی زیر 100 م م اثر گذاری این سیستم بسیار عالی بوده و اصولا با لنز ها قابل مقایسه نیست و یک سر و گردن بالا تر از آنها است.
در 100 تا 200 م م تفریبا مشابه هستند و هیچ مشکلی ندارند و با بسیاری از لنز هایی که تست کرده ام یکسان بوده اند
اما در بلند تر از 300 م م به دلیل اینکه به لنز های خوبی ( در برند سونی ) دسترسی نداشتم نتایج قدری مایوس کننده بود.اثر گذاری لنز های لرزه گیر دار بسیار بهتر و عالی تر از سنسور شیفت بود
نقل قول:
یکی از برتری های این سیستم نسبت به لنز های لرزه گیر دار موضوع دیافراگم است.
بهتر از بنده می دانید که در لنز های لرزه گیر دار اگر دیافراگم از حد مجازی بسته تر باشد اثرگذاری لرزه گیر ضعیف تر می شود.اما در این سیستم اندازه دیافراگم اثری بر روی سیستم ندارد.
جالب بود فقط نمی دونم در نیکون هم به همین شکل هست یا خیر؟
والبته هنوز هم به جواب قطعی این سوالات نرسیده ام.
که اگر نیکون هم مانند سونی باشد (که سنسور ها از شرکت سونیست ولی لنز ها این چنین نیست) سوالات 2 و 3 حذف میشه.نقل قول:
2-اگر چنین نیست آیا سیستم لرزش گیر دوربین و لنز کیفیتی مشابه دارند؟
3-آیا دوربینی که 3 استپ لرزش را میگیرد به اندازه لنزی که قابلیت 3 استپ کنترل لرزش را دارد موثر است؟
4-آیا میتونیم با تکیه بر اینکه دوربینمون 3 استپ لرزش را میگیرد دیگر لنزی با لرزشگیر 3 استپ نخریم و لنز بدون لرزشگیر تهیه کنیم؟
5- از چه سایتی میتونم اطلاعاتی درباره قدرت لرزشگیر دوربین ها ولنز های نیکون بدست بیاورم؟
6-در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
باز هم از شما متشکرم.
با سلام
چرا عکاسان ترجیح میدهند بیشتر از ویزور در حین عکاسی برای دیدن صحنه عکاسی استفاده کنن تا ال سی دی دوربین هایی که نمایش زنده دارد؟
سوال بعدی اینکه با اعمال تنظیمات مختلف مثل ایزو و سرعت شاتر و ... بر روی تصویر نمایشی در ویزور هم اون تغییرات قبل از گرفتن عکس نشون داده میشه؟مثلا اینکه میگن نویز عکس در ایزو بالا بیشتر میشه رو میشه تو ویزور دید یا باید بعد گرفتن تصویر در ال سی دی اونها رو بررسی کرد؟
میبخشید اگه سوالام کمی زیاد و مبتدیانه بود...
با تشکر...
با سلام.
دیدن از ویزور برای عکاسان موجب تمرکز بیشتر روی موضوع و کادر بندی بهتر میشود و دقت عکاس روی سوژه بیشتر میشود.
تمامی تنظیمات در ویزور دوربین نمایش داده میشود.
نویز عکس در هر ایزو برای هر دوربین متفاوت است و یک امر تجربی است و قطعا هر عکاس نویز دوربین خود را میشناسد.
موفق باشید.
عجيب است!!!نقل قول:
تمامی تنظیمات در ویزور دوربین نمایش داده میشود.
تمام تنظيمات نور سنجي هيچ كدام تاثيري روي تصويري كه در ويزور مي بينيم ندارد
چراكه
نور مستقيما از آينه به ويزور مي روسد و حالت لايو ويو نيست كه تنظيمات نور سنجي و اعمال افكت و ... توي آ مشخص باشد
فقط شما مي توانيد مكانيزم هاي نور سنجي رو تغير داده و از روي نمودار EV نور سنجي مناسب رو اعمال كنيد
مثلا اگه شما ايزو رو بالا ببريد هيچ گاه در ويزور نويزي نمي بينيد به همان دليل كه اگر تصوير رو سياه و سفيد كنيد با زهم شما تصوير عادي با نور محيط رو مي بينيد
از اسمش مشخص استSLR دربين هاي بازتابي به وسيله ي آينه!!!
سلامی گرم گرم مثل هوای نیمه شرجی اینجا به دوست و استاد عزیزم ...:biggrin:
یعنی این تنظیمات مختلف بر روی ال سی دی در حین عکاسی مشخصه؟
حالا که این ال سی دی به این مظلومی داریم که مثل بچه خوب همه چیز رو نشون میده پس علت عدم تمایل در استفاده از اون چیه؟
جدا از بحث افتاب خوردن روی ال سی دی و معلوم نبودن تصویر و حس عکاسی و...
دلایلش زیاد است.
علاوه بر تمرکز و کادربندری دقیق تر که دوستان گفتند، ویزور در حقیقت همان چیزی را به شما نشان میدهد که با چشم میبینید، بر خلاف LCD که آن چیزی را نشان میدهد که سنسور دوربین میبیند. جزییات، روشنایی ها و ... همه در ویزور دقیقتر دیده میشوند.
مسئله بعدی دید در نور شدید است. تصویر ویزور چه در نور شدید آفتاب و چه در تاریکی محیط داخل ساختمان در شب، وضوح و قابلیت دید یکسانی دارد. تصویر بهترین LCD ها را هم به زحمت میتوان در نور آفتاب دید.
و در نهایت فکوس که به آن اشاره نشد. وقتی آینه بالا میرود، Focusing Screen دیگر در معرض نور قرار نمیگیرد و این یعنی آنکه که یکی از مهمترین مزایای دوربین های SLR که فکوس دقیق و سریع و قابل تنظیم آنهاست کنار گذاشته میشود و بایستی به سیستم Contrast Detect بسنده کنید.
با سلام
دوستان گفتنی ها رو گفتن بنده فقط اضافه کنم که هنگامی که شما از ویزور نگاه می کنین دوربین در دستان شما در بهترین حالت قرار دارد در حالی که اگر از ال سی دی کادر بندی کنید به علت قرار گیری بد در دستان شما میزان لرزش به حداگثر خودش می رسد
سلام:نقل قول:
حالا که این ال سی دی به این مظلومی داریم که مثل بچه خوب همه چیز رو نشون میده پس علت عدم تمایل در استفاده از اون چیه؟
جدا از بحث افتاب خوردن روی ال سی دی و معلوم نبودن تصویر و حس عکاسی و...
بنظر من شاید یک جوابی دیگر بتوان به سوالات دوستان داد.
اینکه LCD یا همان عکاسی در Live View Mode ؛ هنوز در مرحله تکامل است و قطعا در تاریخ ارسال این پست نمیتواند جایگزین مناسبی برای Viewfinder باشد. اما با تمامی این شرایط بعضی مواقع بهترین نتایج روی Live View Mode خواهد بود تا Viewfinder .
موفق باشید
بزرگترین حسنی که ویزور دارد عکسالعمل سریعتر عکاس برای ثبت است.
اما امکانی که وجود Live View برای عکاسی روی سه پایه، کادرهای بسیار دقیق، زاویههای خاص، وضوحیابی دستی، ماکروگرافی و همچنین مشاهده Histogram در Live View (امکان خوبی که برخی D-SLR های بعضاً گرانقیمت هم از آن بیبهرهاند!) فراهم میآورد کار را بسیار راحتتر میکند و استفاده از ویزور در آن شرایط سختتر است.
سلام
یه سوال دیگه داشتم.لنز اولترا واید وسعت دید بیشتری از چشم انسان داره.اما لنز ی مثل 18-55 چطور؟ وسعت دیدش کمتره؟
درکل کدوم لنز وسعت دیدی شبیه به چشم انسان دارد نه کمتر نه بیشتر؟
با تشکر...
لنز نرمال را نرمال نام نهادند چرا كه نرمال بود و شبيه ساز ديد انسان بود...
برخي گويند از 35 تا 50 مم نرمال است
و برخي دگر كويند از 30 تا 40....
هركدام براي خويش دلايلي مستحكم دراند
اما
18 وايد است چرا كه رو ي كراپ دار ها معادل 28 مم است كه باز هم وايد است....
اما نرمال در كراپ دار ها برابر 28 مم است چرا كه در 1.6 كه ضرب كنيم مي شود حدودا 50 مم
اگر اشتباه گويم دوستان تصحيح كنند
سلام
فاصله کانونی حدود 47 تا 50 میلیمتر در دوربین های 35 میلیمتری ( فول فریم ) زاویه دیدی تقریبا معادل دید انسان دارند.
حال از 50 میلیمتر بیشتر را تله میگویند.
از 50 میلیمتر به پایین را واید میگویند.
لنز 18-55 یک لنز زوم است.(فواصل کانونی مختلف در یک لنز قرار دارد)
این لنز در ابتدای رنج فاصله کانونی (18) واید بوده و در انتهای آن نرمال و کمی به سمت تله است.
البته با احتساب کراپ فکتور دوربین لنز Canon 18-55 فاصله کانونی معادل 88-28.8 در دوربین های فول را دارد .( از واید تا تله )
چند روز پیش این سوالات رو پرسیدم ولی هنوز کسی جواب نداده!!!!نقل قول:
سلام
واقعا از شما ممنونم جناب قشقایی وهمچنین از آقای قبادی مطالب بسیار مفید و تخصصی بود از آنها لذت بردم...
نقل قول:
سنسور در دو جهت افقی و عمودی در حدود 2 م م جابجایی دارد.
در مورد تاثیر گذاری آزمایش عینا طبق همان متد لنز های لرزه گیر دار انجام می شود.
این نوع لرزه گیر ها در حال حاضر که نسل سوم هستند بین 2 تا 4 استاپ اثرگذاری اسمی دارند.
این اثر گذاری در فاصلخ کانونی 70 م م 4 استاپ است و در فاصله کانونی زیر 70 م م حدود 3.2 استاپ و در بالای 70 م م تا 300 م م حدود 2.5 تا 3 استاپ اثر گذاری بسته به نوع لنز .
در فاصله کانونی 300 م م هم 2.5 استاپ اثر گذار هستند
نقل قول:
در مورد اثر گذاری نتیجه ای که بنده تا به حال داشته ام این بوده است که در فواصل کانونی زیر 100 م م اثر گذاری این سیستم بسیار عالی بوده و اصولا با لنز ها قابل مقایسه نیست و یک سر و گردن بالا تر از آنها است.
در 100 تا 200 م م تفریبا مشابه هستند و هیچ مشکلی ندارند و با بسیاری از لنز هایی که تست کرده ام یکسان بوده اند
اما در بلند تر از 300 م م به دلیل اینکه به لنز های خوبی ( در برند سونی ) دسترسی نداشتم نتایج قدری مایوس کننده بود.اثر گذاری لنز های لرزه گیر دار بسیار بهتر و عالی تر از سنسور شیفت بود
نقل قول:
یکی از برتری های این سیستم نسبت به لنز های لرزه گیر دار موضوع دیافراگم است.
بهتر از بنده می دانید که در لنز های لرزه گیر دار اگر دیافراگم از حد مجازی بسته تر باشد اثرگذاری لرزه گیر ضعیف تر می شود.اما در این سیستم اندازه دیافراگم اثری بر روی سیستم ندارد.
جالب بود فقط نمی دونم در نیکون هم به همین شکل هست یا خیر؟
والبته هنوز هم به جواب قطعی این سوالات نرسیده ام.
نقل قول:
2-اگر چنین نیست آیا سیستم لرزش گیر دوربین و لنز کیفیتی مشابه دارند؟
3-آیا دوربینی که 3 استپ لرزش را میگیرد به اندازه لنزی که قابلیت 3 استپ کنترل لرزش را دارد موثر است؟
4-آیا میتونیم با تکیه بر اینکه دوربینمون 3 استپ لرزش را میگیرد دیگر لنزی با لرزشگیر 3 استپ نخریم و لنز بدون لرزشگیر تهیه کنیم؟
5- از چه سایتی میتونم اطلاعاتی درباره قدرت لرزشگیر دوربین ها ولنز های نیکون بدست بیاورم؟
6-در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
که اگر نیکون هم مانند سونی باشد (که سنسور ها از شرکت سونیست ولی لنز ها این چنین نیست) سوالات 2 و 3 حذف میشه.
باز هم از شما متشکرم.
یعنی هیچ کدوم از دوستان اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارند؟!!!:eek:
.
بنده سوالات شما را ندیدم...
اما چند نکته...
اول اینکه وقتی دوربینی لرزه گیر در بدنه دارد دیگر لنز لرزه گیر دار برایش تولید نمی شود که بتوان امتحان کرد که با لنز لرزه گیر دار داستان چگونه است!
مثلا در لنز های سیگما یا تامرون که لرزه گیر دار هستند این سیستم در لنز های مونت سونی حذف می شود.
در اینکه کارایی لرزه گیر در لنز موثر تر است یا بدنه اختلاف نظر زیادی بین علما هست و هنوز به اجماع نرسیده اند.اما چند نکته قابل ذکر است.
اول اینکه لرزه گیر در بدنه دوربین محدود است و نهایتا تا 5 استاپ تاثیر دارد اما در لنز ممکن است با پیشرفت های بیشتر این سیستم قابلیت های بیشتری داشته باشد.( هرجند آنها هم روی 4 استاپ مانده اند و سالها است که بهتر نشده اند )
نکته بعدی اینکه لرزه گیر در لنز ها بیشتر بر روی لنز های تله کاربردشان را نشان می دهند در صورتی که لرزه گیر بدنه بر روی لنز های واید هم بسیار عالی عمل می کنند.
مثلا ساختن یک لنز 10-20 با لرزه گیر تقریبا نزدیک به محال است ( البته غیر ممکن نیست ) اما با داشتن یک دوربین با لرزه گیر شما بر روی واید ترین لنز ها لرزه گیر دارید.
مورد بعدی هم دیافراگم است که در دیافراگم ها خیلی تنگ ( مثلا استفاده از تله کانورتور ) دیگر لرزه گیر لنز کارایی ندارد اما لرزه گیر بدنه کارایی دارد.
جدیدا یکی دو تست دیده ام در مورد مقایسه لرزه گیر ها اما هنوز جامع و کامل نیستند.منتظریم تا یک نقد منصفانه و علمی منتشر شود و ما آن را ترجمه کرده و در سایت منشتر کنیم.
البته در نیکون هم دوربین و هم لنز بدون لرزشگیر وبا لرزشگیر داریم که هر کدام با یکدیگر سازگارند...نقل قول:
اول اینکه وقتی دوربینی لرزه گیر در بدنه دارد دیگر لنز لرزه گیر دار برایش تولید نمی شود که بتوان امتحان کرد که با لنز لرزه گیر دار داستان چگونه است!
مثلا در لنز های سیگما یا تامرون که لرزه گیر دار هستند این سیستم در لنز های مونت سونی حذف می شود.
پس می توان این سوال را مطرح کرد که:
و در ادامه:نقل قول:
در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
از این جمله شما هم میتوان تا حدی جواب سوال 3 و 4 را گرفت که در دوربین ولنز" 3استاپ" یک واحد ثابت هست و فرقی بین 3 استاپ لنز ودوربین نیست.نقل قول:
اول اینکه لرزه گیر در بدنه دوربین محدود است و نهایتا تا 5 استاپ تاثیر دارد اما در لنز ممکن است با پیشرفت های بیشتر این سیستم قابلیت های بیشتری داشته باشد.( هرجند آنها هم روی 4 استاپ مانده اند و سالها است که بهتر نشده اند )
این سوال هم هنوز جوابشو پیدا نکردم که:
نقل قول:
از چه سایتی میتونم اطلاعاتی درباره قدرت لرزشگیر دوربین ها ولنز های نیکون بدست بیاورم؟
واقعا لذت میبرم که دوستانی مثل آقای قبادی،قدیری و قشقایی و... این چنین بدون هیچ چشم داشتی سوالات بچه ها رو جواب میدن.نقل قول:
نکته بعدی اینکه لرزه گیر در لنز ها بیشتر بر روی لنز های تله کاربردشان را نشان می دهند در صورتی که لرزه گیر بدنه بر روی لنز های واید هم بسیار عالی عمل می کنند.
مثلا ساختن یک لنز 10-20 با لرزه گیر تقریبا نزدیک به محال است ( البته غیر ممکن نیست ) اما با داشتن یک دوربین با لرزه گیر شما بر روی واید ترین لنز ها لرزه گیر دارید.
مورد بعدی هم دیافراگم است که در دیافراگم ها خیلی تنگ ( مثلا استفاده از تله کانورتور ) دیگر لرزه گیر لنز کارایی ندارد اما لرزه گیر بدنه کارایی دارد.
متشکرم
متشکرم[/QUOTE]
\نقل قول:
در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
خیر هر دو را نباید همزمان استفاده کنید! در ا ین هنگام به ریویو ها مراجعه کنید و در رابطه با کارائی لرزشگیر به نتیجه برسید ضمن اینکه از قبل راجع به توانایی دوربین خودتون اطلاع دارید به راحتی میتونید گزینه بهتر رو تشخیص بدید و از اون استفاده کنید
مگه چنین موجود و ترکیبی وجود هم دارد که لنز و دوربین هر دو لرزه گیر داشته باشند؟:think:;نقل قول:
در زمانی که هم لنز و هم دوربین لرزشگیر دارند،به طور خودکار از کدامیک استفاده میشود وآیا میتوان از هر دو با هم استفاده کرد؟
نقل قول:
اول اینکه وقتی دوربینی لرزه گیر در بدنه دارد دیگر لنز لرزه گیر دار برایش تولید نمی شود که بتوان امتحان کرد که با لنز لرزه گیر دار داستان چگونه است!
مثلا در لنز های سیگما یا تامرون که لرزه گیر دار هستند این سیستم در لنز های مونت سونی حذف می شود.
فرض کنیم که باشد!
دست می لرزد . . . لرزش گیر بدنه سنسور رو ساعت گرد شیفت می دهد (در یک زاویه و جهت مشخص) همان لحظه لرزش گیر لنز به طور غریزی در جهت خنثی کردن لرزش گیر بدنه عمل خواهد کرد؟ :think:; یا اینکه نه در همان جهت کار می کنه و باعث شدید شدن لرزش می شه؟ :think:; یا درست عمل میکنه؟؟؟
با سلام خدمت اساتید و دوستان عزیز
میشه بگید نورسنجی نقطه ای چیه و در چه مواردی کاربرد داره؟
اگه این امکان در دوربینی نباشه چه مشکلی پیش میاد؟
با تشکر...