کوروش عزیز اگر شما در کوچه و خیابان به راحتی میتوانید از واژه ی "عکاسی" استفاده کنید ولی فتوگرافی برای اکثر مردم نامفهوم است به این علت است که تهاجم فرهنگی اعراب صدها سال پیش از تهاجم فرهنگی فرانسوی ها و انگلیسی ها انجام گرفته و مردم به آن خو گرفته اند همین و بس. از نظر من اشکالی هم ندارد چون بنظرم مفهوم مهمتر از زبان و کلمات مورد استفاده است.
در مورد "عمق میدان" و یا "فاصله کانونی" هم من شخصا نه تنها مشکلی ندارم بلکه معمولا هم از همین واژه ها اسنفاده میکنم نه معادل غربی مگر زمانی که به اختصار بخواهم به DOF اشاره کنم که باید قبول بفرمایید سریعتر است و منظور را هم به شخصی که آشنا به مفاهیم باشد میرساند
بحث من به شخصه سر آکروبات بازی برای تولید واژه های جدید و یا استفاده از آنهاست. واژه هایی که نچسبی ذاتی دارند برای مثال من تابحال از "رایانه" یا "پیامک" یا "لوح فشرده" استفاده نکردم و شخصی هم که در مکالمات روزمره از این واژگان استفاده میکند را به چشم دیگری نگاه میکنم (به این صورت ==>
)
در مورد "روزنه" باور بفرمایید اگر شخصی این کلمه را در یک بحث عکاسی مطرح کند و در ادامه اعداد آشنایی مثل 2.8 یا 5.6 قرار ندهد عده بسیاری کلا متوجه منظور نویسنده مطلب نخواهند شد چه برسد به تایید استفاده از آن !
یک جایی باید توقف کرد و از واژه های لاتین استفاده کرد یا منتظر ماند و دید برای مثال فرهنگستان زبان پارسی برای HDMI چه معادلی پیشنهاد خواهد کرد !