با سلام
135 م م - اف 3.2 - 1/200 - ایزو 400 + ویرایش صلیبی
با سلام
135 م م - اف 3.2 - 1/200 - ایزو 400 + ویرایش صلیبی
حمید رضا مرادی
G12
در مورد پست 2071 :
حمید عزیز شما علاقه زیادی به قطع دست و پای سوژه ها در عکس داری , علت خاصی دارد ؟
Canon 5D MK II | Canon 24-105 F4 IS | Canon 70-200 f4 IS
Lowepro Slingshot 300 | Flash Canon 430 EX II |
خدایا نگهدار همه باش
جناب مرادی، عکس نورپردازی خوبی دارد.
به نظر بنده:
با نوع ژست که ریلکس و بی قید است، این توقع در بیننده ایجاد میشود که نگاه و حال و هوای سوژه هم همین را برساند که این طور نیست.
نحوه عکاسی (فوکوس) یا پروسس طوری بوده که چشمها و کلاً صورت شارپنس لازم را ندارند
یک مسئله دیگر که در اغلب پرترههای کنتراست بالای شما دیده میشود نحوه ویرایش هایلایتهاست که دلچسب نیست و اوراکسپوژر را تداعی میکند (حتی اگر این طور نباشد).
در مورد کامپوزیشن در ذهن اینطور تداعی میشود که شما برای بلند شدن ایشان جایی نگذاشتهاید.
موفق باشید و ممنون از اشتراک
ویرایش توسط Amir Mohebi : Sunday 15 November 2009 در ساعت 21:34
با سلام ممنون میثم جان
راستش این هست که زیاد علاقه ای به کادر های باز در شرایط عادی ندارم , مگر اینکه عنصر خاصی در کادر باشه که بخواهم آن را وارد عکس کنم
جناب محبی ممنون از راهنماییتان
مشکلی که هنوز نتونسته ام با اون کنار بیام ژست های مناسب با سوژه و فضای عکاسی هست
اگر بشه خروجی Jpeg عکس را در تاپیک ویرایش پیشنهادی قرار می دهم تا بتونم بوسیله دوستان از ادیت مناسب
بهره بیشتر ببرم
در مورد این خط اخر هم اگر امکانش هست توضیح بیشتری بدهید
حمید رضا مرادی
G12
ج.ابراهیمی
سلام
البته Cross در حالت اسم معنای صلیب و اختلاف و در حالت فعل قطع کردن و طلاقی.. میدهد.علامت عملکردMultiply را ما در فارسی ضرب کردن معنا می کنیم.
شاید هم من اشتباه میکنم.
سلمان جان در زبان انگلیسی اگر Cross را تقاطع معنا کنید که درست هم خواهد بود به علامت ضرب و بعلاوه هم میتوان Cross گفت چون از برخورد دو خط ایجاد میشود
مورد اشاره شما Multiply در اصل مفهوم ضرب ( ریاضیات ) خواهد بود و مفاهیمی دیگر هم میتواند داشته باشد که از حوصله این تاپیک خارج است.
در مورد جایگزین کردن مفهوم فارسی این جمله نظر خاصی ندارم
موفق باشید
سلام سلمان جان.
درسته که cross معنای صلیب هم میده اما فکر نمیکنم اینجا چنین معنایی مناسب باشه. اگه به ریشه واژه cross process دقت کنید میبینید که این واژه به معنای جابجا استفاده کردن مواد شیمیایی برای ظهور عکس بوده. حالا باید دید کدوم واژه این مفهوم رو بهتر منتقل می کنه.
منظور از "ضربدر" هم علامت ضربدر هست نه خود عمل ضرب کردن. علامتی که ما در فارسی بهش میگیم علامت ضربدر, یکی از معادل های انگلیسیش هست cross.
واسه اینکه قانع بشی یه دلیل دیگه هم هست. یه واژه دیگه که برای cross processing استفاده میشه هست: X processing که این X همون علامت ضربدر خودمونه. خوب ما به این علامت میگیم ضربدر نمیگیم صلیب.
فکر کنم قانع شده باشی. ;)
عذر می خوام بابت شروع این بحث نا مرتبط.
ج.ابراهیمی
سلام؛
هرچند همه اين پستها ربطي به تاپيك ندارد ولي چون من هم قبلا با اين كلمه «Cross» مشكل داشتم چيزهايي كه به نظرم ميآيد، مي نويسم. Cross را اگر به تنهايي ترجمه كنيم، نتيجه جالب نخواهد بود. بلكه آن را بايد به عنوان يك پيشوند درنظر بگيريم كه در بعضي جاها همان معني متقابل را به كلمه بعد از خود اضافه مي كند. با مراجعه به يك ديكشنري كامپيوتري كلمات زيادي را با اين پيشوند خواهيد ديد و البته با معاني متفاوت:
Cross country: خارج از جاده اصلي (در مسابقات دوچرخه سواري معمولا «صحرايي» معني مي شود)
Cross eyed: لوچ
Cross fire: آتش (گلوله) متقابل
Cross Legged: چهارزانو
Cross purpose: قصد متقابل
و بعضي جاها هم به صورت چسبيده نوشته مي شود:
Crossbar: خط عرضي
Crosscut: ميان بر
Crossroad: جاده متقاطع
Crosswind: باد مخالف
و ...
Who knows, Who knows
Who knows, which way the whirlwind blows
Or where the trail of tomorrow goes
For a man without a star