Printable View
نکته ای که در چندین صفحه اخیر به چشم میاد دقت دوستان در ادیت و انتخاب مدل و کیفیت است اما چندان توجهی به جهت نور پردازی نمی شود. مثلاً وقتی نورپردازی از روبرو و عمود به فون یا بکگراند انجام می شود جهت صورت سوژه کدام طرف باید باشد تا نور و سایه صحیحی داشته باشیم؟ صورت موازی بک باشه یا عمود؟
کمی دقت و تفکر و بعد تصمیم گیری در مورد انتخاب جهت و ارتفاع نور میتونه جهش های بزرگی در خروجی کار ایجاد کنه
درود
فایل پیوست 64345
پست 5212
آقای قابزلو پرتره خوبی است اما آثار ادیت...
فایل پیوست 64396
با سلام متاسفانه چند روزه دسترسی به اینترنت ندارم ... آقای کریمی ممنون بابت توجه ولی حقیقا نه رو مونیتور خودم اینو دیدم ! نه تو چاپ! و متاسفانه رو این مونیتور افتضاح کافی نت هم برام واضح نیست ... از دیدنش حقیقتا تعجب کردم ... ممنون بابت نظرتون ... خوشالم که این تاپیک بسیار فعال شده و همیشه بالاست
خواهش می کنم، راستش خودم هم اتفاقی متوجه شدم، اگر از ارتفاع پایین به مانیتور نگاه کنید قسمت هایی که مشخص کردم قابل رویت می شوند. هر چند اگر عکس را در فتوشاپ با Brightness -150 مشاهده کنید کاملا مشخص خواهد شد.
با این حال پرتره متفاوتی بود، تشکر از شما و بقیه دوستان برای به اشتراک گذاشتن عکس ها.
جسارت نباشه ولی من نمیدونم چرا اینها ساخته میشه و به عنوان ایراد گرفته میشه .بله من هم میتونم عکس رو تغیر بدم و هزار تا ایراد دیگه در بیارم
همونطور که دوستمون گفتن این مساله نه توی چاپ و نه مانیتور دیده نمیشه حالا چه ضرورتی داره که ما با تغییرات روی عکس اصلی ایراد میسازیم !!!!
تجربه خیلی کمی در این نوع ویرایش دارم. این نوع ویرایش عموماً برای حجم دادن به سوژه و معمولاً برای پرتره استفاده میشه (تا جایی که اطلاع دارم!)
مهمترین ابزار کار در این نوع ویرایش، ابزار Dodge و Burn در فتوشاپ هست. به این صورت که قسمتهایی از یک اندام مثلاً دست یا قسمتهایی از صورت را با Burn تیره و قسمتهایی را با Dodge روشن میکنید و اینکار تقریباً میشه گفت سایه و روشنی ایجاد میکنه. و مغز انسان بُعد سوم را با سایه ها و روشنی ها تشخیص میده. پس سوژه شما با این روش از حالت تخت و دوبُعدی مقداری خارج میشه. ( این توضیحات البته بر اساس دانش شخصی خودمه و امیدوارم اگر اشتباهی هست شما و دوستان به بزرگواری خود ببخشید.)
با سلام.
ببینید کلیت چیزی که شما میفرمایید درسته.ولی این مورد خاص شاید کاملا شامل اون نشه.چون من هم بعد از پست دوم آقای کریمی برگشتم و با دقت نگاه کردم و اون هاله ها رو دیدم.منتها عکاس نه در چاپ اینها رو دیده و نه در مانیتور.مهم هم همون چاپه که این حالت توش خودش رو نشون نداده.در این مورد خاص نه آقای کریمی مقصره نه آقای قابزلو.چیز خاصی پیش نیامده.
این شرایط میتونن زمینه کسب تجربه باشند،به این ترتیب که عکسهامون رو پس از ویرایش نهایی باز هم مو شکافانه بررسی بکنیم(کاری که خودم انجام میدم)
چون وقتی با چندین لایه و ماسک کار میکنیم پیش میاد که باز مانده لایه ای چیزی.... اثری از خودش به جا بگذاره که مثل این مورد توسط عکاس دیده نشه،اما وجود داشته باشه.
درسی که من گرفتم این بود که اگر عکس های کی گرفتم در آخر با روشهایی مثل روشهای دوستان به دنبال رد پای ادیت بگردم.تا اگر هستند بر طرف کنم. برداشت آموزشیش برای من این بود.
با سلام یه توضیح اضافه بدم ... اولش از دیدن و خوندن این ایراد کمی شکه شدم ... شاید من هم اعتقادی به این نوع ایراد گیری نداشته باشم ولی میون تمام نظراتی که خوندم مفید ترینشون نظر آقای کریمی بود چون باعث شد یکم دید بهتری سخت گیرانه تری نسبت به ویرایشم داشته باشم و دقت بیشتری در اراءه محصول نهایی داشته باشم
درود
فایل پیوست 64413
یه نکته ای که دوستان باید بهش توجه کنند اینه که عکسشون برای چه کاری استفاده میشه ؟ اگر برای چاپ هست ویرایش و تنظیم کنتراست مخصوص به خودشو داره ... اگر میخواهیم در محیط مجازی نمایش بدیم باید عکسمونو با دقت بیشتری ویرایش کنیم ، مشکلی که جناب کریمی بهش اشاره کرد کاملا مشخصه و اصلا نیازی به بالا پایین کردن ال سی دی نیست ( قصدم بزرگ کردن مشکل نیست ، میخوام بگم توجیه باید قابل قبول باشه نه ایکه فقط خودمونو تبرئه کنیم... چه ایرادی داره اگر متوجه اشتباهمون بشیم و اصلاحش کنیم ؟ هیچ کس بی عیب و نقص نیست .
[QUOTE=Pedram.m;394468]درود
فایل پیوست 64413
QUOTE]
ایرادی که من در این عکس می بینم زاویه کادر بندی و استفاده از فاصله کانونی وایده ...استفاده از هردوی اینها باعث شده تا ابعاد جلوی صندلی سنگی به طور نا مطلوبی بزرگتر از خود سوژه بشه ... چیز دیگه ای هم که می بینم اینه که در مرکز قرار دادن سوژه در این عکس خاص! کمک خاصی به توجه بیشتر به سوژه و بالا بردن وزن بصری نمیشه ...البته در آخر عکس هم به نظر پل قشنگی هم وجود داره ... اگه اونجا هم عکسی گرفتید و براتون مقدوره قرار بدید به نظر چیز های زیبایی خواهند بود
[QUOTE=sohrab-gh;394525] درود
1. دوست عزیز استفاده از لنز واید ایراده ؟ هر فاصله کانونی جنس تصویر مخصوص به خودشو داره ، اصلا اوجاج درست و کنترول شده یکی از جذابیتهای این نوع شاتهاست
2.آیا زاویه صندلی ، چشم رو به سمت سوژه هدایت نمیکنه ؟ آیا جزئی از ترکیب کلی عکس نیست ؟
3.قرار گیری سوژه با توجه به ترکیب کلی محیط دیده شده نه کلیشه های کادربندی
4.آیا شما قبلا باغ رو دیده بودید ؟ آیا میدونستید در اطراف اون پل بوته های متراکم هست و اصلا بکگراند خوبی نداره ؟
بنده باتوجه به شرایط و جنس کاری که میخواستم ، عکاسیمو انجام دادم ... بیایید راجب عکس گرفته شده نظر بدیم نه عکسی که شاید میتونست بهتر یا بدتر باشه ... این زاویه بهتر یا بدتر بود ... اونجا میشد قشنگتر میشد..
با تشکر پدرام
استفاده از لنز واید در پرتره ایراد نیست ...
بلکه گاهی بسیاری از عکاسان مطرح از آن برای تاثیرات خاص استفاده کردهاند ...
در عکس جناب پدرام ، سعی شده این تاثیر در محیط ایجاد شود و محافظهکارانه سعی کردهاند با مرکز قراردادن سوژه ، جلوی تاثیرات اعوجاج پرسپکتیو را روی سوژه بگیرند ...
فکر کنم خیلی واضح باشد چرا ایشان سوژه را در مرکز قرار داده اند ...
اما ،
عکاسان مطرحی هستند که حتی با جسارت ، لنز واید را برای چهره افراد نیز به کار برده اند و تاثیرات شگفتی را در بازافرینی حالات و شخصیت کاراکترها به وجود آورده اند ...
این هم یک نمونه برای آموزش عکاسی پرتره با لنز واید :
http://www.amateurphotographer.co.uk...portraits-1415
[QUOTE=Pedram.m;394626] با سلام سعی می کنم از این به بعد عبارت این عکس خاص رو به این شکل بنویسم : این عکس خاص... من کجای حرفام گفتم ایرادی داره ؟عکسی که دو صفحه پیش گذاشتم فاصله کانونیش 24 مم بود پس نه ایرادی نداره و حرفتون درسته با کادر بندی صحیح جذاب هم هست ...اما در این عکس خاص!!!! به نظر من به علت پایین بودن دوربین خطوط راهنما حداقل به چشم من اینجوری بودند اول که کلی رو سنگ گیر می کنه به علت بزرگی نسبت به بقیه المان های کادر بعد یکراست رفت به سمت پاها و لگن سوژه ... در صورتی که با کمی تغییر زاویه می تونست اینها رو به نسبت صحیح بین عکس توزیع کنه... این عبارت کلیشه های کادر بندی توجیح خوبی نیست ... این نظرات هم دقیقا راجع به همین عکس و کادر خواهد بود ...
از بقیه دوستان هم خواهش می کنم وقتی خود عکاس داره راجع به عکسش توضیح میده چیز هایی رو به عکس و هدف عکاس نسبت ندهند چون ممکنه خودش از این قضیه خبر نداشته باشه و اصن منظورش اون نبوده باشه! و اینکه شرایط این عکس با عکس آقای شجریان مسلما یکی نیست که بخوایم اونارو باهم مقایسه کنیم
خواهش شما پذیرفته نیست دوست عزیز،
نخست اینکه اینجا فرومه ،
دوم اینکه وقتی نقدی بیان می شود همه حق دارند در مورد خود نقد و صحت و عدم صحت آن نظر بدهند.
سوم همگان علاوه بر این حق دارند تشخیص دهند نقدی درست است یا بنیان نادرستی دارد، ضمن اینکه بسیاری برای آموزش اینجا هستند و می خواهند بدانند کدام درست است؟
و چهارم اینکه برعکس نظر شما ، چشم روی نیمکت سنگی باقی نمیماند ...
در هر کادری که اصول صحیح داشتهباشد ، چشم از جایی وارد کادر میشود و باید به شکلی که مد نظر خالق اثر است در کادر حرکت کند ، در این کار نیز چشم از سنگ حرکت میکند و سپس تا صورت بالا میرود ...
دوستان میتوانند خودشان این را چک کنند و به نحوه حرکت نگاه کنند ...
.
من قصدم دفاع از آقای پدرام یا هر کس خاص دیگری نیست ...
اما گاهی برخی نقدها به نظر میرسند که کاربرد دیگری دارند ..
سلام به همه خب حالا که همه دارن نظر میدن منم نظر خودم رو میگم ..... به نظرم به بدترین وجه ممکن این کادر بسته شده و به هیچ عنوان دید رو به سمت سوژه اصلی پیش نمیبره ...المانهای مزاحم و عمق میدان زیاد اصلا اجازه حرکت چشم رو به بیننده نمیده که بره سراغ سوژه اصلی .....من با نظر آقای قابزلو موافقم ...سنگ ....طرز نشستن سوژه و و و ...... بیننده رو گیج میکنه و به هدفی نمی رسونه
درود1.سهراب عزیز تعریف خاص یعنی چه ؟ خاص از چه جهت ؟ خاص از نظر زیبایی بصری محیطی یعنی کنتراست هدایت شده ، نورهای کنترل شده , تناسب و رنگ بندی مناسب ، اینکه هر چیز رنگ و جلوه خودشو داره ... و و وخاص از نظر نور پردازی ؟ خاص از نظر ترکیب ؟ از چی ؟ شما با گفتن دو کلمه خاص یا جلوه بصری که نمیتونید برای جمله خودتون اعتبار کسب کنید !!!2.یک عکاس در این نوع شاتها تلاش میکنه سوژه رو از زاویه ای به مخاطب نشون بده که در حالت عادی قابل مشاهده نباشه..
زاویه دوربین طوری انتخاب شده که خورشید نور بک لایت سوژه رو تامین کنه ، به شکلی که خود خورشید در کادر نباشه (و دلایل دیگه که اگه نیاز باشه توضیح میدم ). پس حق رو به من بدید که چرا این زاویه رو انتخاب کردم . شک نکنید که در اون شرایط من بهتر از شما میدونستم که چه زاویه ای انتخاب کنم ، نه بخاطر این که من بهتر از شما هستم یا شما بهتر از من هستید ، به این دلیله که من اونجا بودم و شرایط رو برای کار خودم سنجیدم ولی شما بر پایه حدسیات ، گمان میزنید که اگر فلان کار رو میکردی بهتر میشد.منظور من اینه دوست خوبم . اینکه میگید با اندکی تغییر زاویه میتونستید اینها رو به نسبت صحیح تقسیم کنید اصلا قابل قبول نیست به دلایلی که براتون توضیح دادم . حالا اگر نظر شخصی شما بدون در نظر گرفتن هیچ چیز (صرفا با گفتن چنتا کلمه عجیب و گنگ ) بر اینه که جالب نیست خوب باز هم برای من محترم هست و تشکر میکنم3.کلیشه کادر بندی توجیه من نیست ، کاملا واضح گفتم کادربندی باتوجه به شرایط و ترکیب کلی محیط انتخاب شده و صرفا سوژه رو طبق کلیشه گوشه کنار ننداختم ، شما نمیتونید قسمتی از صحبت من رو از یک مبحث کلی جدا ، و اون رو توجیه بنده خطاب کنید.این کار اشتباه هست4.در مورد صحبت آخرتون هم که کورش عزیز لطف کردند توضیح دادن ، فقط یک نکته :من نه هر عکاسی دیگه ای تلاش میکنه برای کارش چیدمان داشته باشه ، برنامه بریزه و ترکیب سازی کنه تا با شنیدن نظر مخاطب ببینه چه قدر به هدفش نزدیک شده ... من کاملا خبر دارم که در عکس چه نکاتی گنجانده شده ، چون چیدمانش رو خودمون انجام دادیم .اگر شما بر مبنای شات پیاپی عکاسی میکنید بعد از دیگران نظرهایی میشنوید که خودتون خبر ندارید خوب این روش شماست نه من5.در مورد نظر جناب نجادی عزیز : با گفتن اینکه این عکس به بدترین شکل ممکن گرفته شده نمیتونید به حرف خودتون اعتبار بدیدالمانهای مزاحم چیه ؟ عمق میدان چیه ؟ کشش چشم بر چه مبنایی صورت میگیره ؟ و چرا ؟ کدام کنتراسها اول چشم رو هدایت میکنند ؟ رنگهای خنثی در طبیعت کدامند ؟ بخدا اگر بطور مشخص ایراد منو بگید و بهم یاد بدید که چرا و به چه دلیل اشتباه کردم!! منو مدیون خودتون کردید.پیشنهاد میکنم حداقل یک کتاب در مورد ترکیب سازی در عکاسی مطالعه کنید ، بعد به صورت مشخصتر باهم بحث میکنیم.
با تشکر پدرام
فایل پیوست 64413
پدارم عزیز درمورد عکست باید بگم .
کادربندی میتونست بهتر از این باشه , یعنی اگه در یک سوم بود بهتر بود یا نزدیک به نقاط طلایی .
نوع نشتن سوژه خیلی خط کشی شده هست و میتونست کمی راحتتر باشه .
لباس سوژه هم فکر کنم تیره بود با محیط اطراف بیشتر همخوانی داشت .
سایه زیربینی هم خیلی آزار دهنده هست و موی سوژه نیز در اطراف سر کمی پراکنده دیده میشه .
همچنین اگه سوژه اینطرف سنگ می نشست باعث می شد تیزی خطوط سنگ چشم رو منحرف نکنه .
پاهای سوژه نیز خیلی به جلو منحرف شده و نوع ویرایش پا نیز خیلی مصنوعی شده , کلا اگه کادر کمی بسته تر بود شلوغی بکگراند کمتر دیده می شد .
درعکسهای پرتره معمولا پشت سر سوژه رو یکدست و کمی ارامتر درنظر میگیرند که این مورد رعایت نشده .
اون دوسه تا تخته پشت سنگ هم در کادر المان اضافی هست که باید درادیت حذف می شد .
دوست عزیز از فوکال لنت مناسبی استفاده نکرده ای و میتونستی کمی فوکال بسته تر دفرمگی و اعوجاج عکس رو بیشتر کنترل کنی .
حتی کمی زاویه بالاتر میتونست کمک کنه تا سبزی قسمت بالای کادر بیشتر از سفیدی اون بشه .
من اگه جای تو بودم از سوژه میخواستم بیشتر به سمت دوربین بنیشنه تا پشت به دوربین .
ولی بازم اینا نظرات شخصی منه و عکست زیاد بد نیست .
من هم نظرم رو در مورد اين عكس ميگم
من فكر ميكنم انتخاب همزمان لنز وايد و پايين تر بودن دوربين نسبت به چشم سوژه و همينطور حالت نشستن سوژه كه تقريبا پشت به دوربين هست ، همه به عكس لطمه زدن
پرسپكتيو ايجاد شده از لنز وايد و پايين تر گذاشتن دوربين رو براي القا حس بزرگي و بلندي و عظمت به كار ميبرن كه اصلا با حال و هواي اين محيط و حالت سوژه همخوني نداره
هيچ قانوني براي استفاده نكردن از لنز وايد و ارتفاع دوربين و ... وجود نداره اما همه اين انتخابها روي نتيجه تاثير دارن كه اينجا با توجه به محيط و سوژه تاثيرشون منفي بوده از نظر من نسبت به عكسهاي خوبي كه قبلا از شما ديده بودن
دوست عزیز جناب آقای میرصادقی ....
اگر قرار رو بر این بزاریم که همه نظرات باب میل شما باشه و خوشایند شما که دیگه اسمش نظر دادن نیست ! چه اصراری دارید که عکستون از دید من نوعی حتما تایید بشه؟! قرار نیست همه مثل هم ببینند و فکر کنن و نظر بدن ....شما به 50 نفر عکاس این عکس رو نشون بدی عین 50 تاشون نظراتشون مثل هم نیست ... حالا شما چه اصراری داری که همه از این عکس تعریف کنن و هم نظر شما باشن ؟!؟!؟ نخیر دوست عزیز از نظر بنده این عکس خوب نیست به همون دلایلی که ذکر کردم ... میتونه نظر من درست باشه میتونه غلط هم باشه و اصراری بر درست بودنش ندارم ....اما در مورد اینکه من برم حد اقل یک کتاب در مورد ترکیب سازی عکاسی مطالعه کنم : دوست عزیز حرف زدن بسیار آسونه ! من هم شما رو دعوت میکنم به خوندن حداقل یک کتاب در مورد المان ... عمق میدان ...کنتراست .... و غیره غیره چون ظاهرا شما اطلاعات مفیدی در این زمینه ندارید و براتون جای سوال ایجاد شده...... در آخر هم شما رو به سعه صدر دعوت میکنم و اینکه با دقت نظریه مخالفین خودتون رو بخونید شاید اطلاعات جدیدی به دانسته هاتون افزوده بشه ... و اینکه فامیلی من نژادی هست دوست گرامی
متاسفانه به خاطر این نوع برخورد شما ناگزیرم اینطور صحبتم رو شروع بکنم که هیچ خصومتی با شما ندارم اصلا عصبانی نیستم،طرفدار کسی نیستم و خلاصه هیچ حس بد و منفی ندارم.داریم مثل چندتا آدم بزرگ صحبت میکنم...
1.ببینید پدرام جان شما یا با آگاهی موضوع رو پرت میکنید یا واقعا متوجه منظور دوستان نمیشید.اگر با آگاهی این کار رو میکنید که خواهش میکنم این کار رو انجام ندید.چون مردم متوجه میشن و کار درستی هم نیست.اگر هم متوجه منظور دوستان نمیشید که به راحتی میشه پرسید و درخواست شفاف سازی کرد.
توضیح میدم تا بیشتر متوجه بشید...مثلا توی پست قبلیتون در جواب آقای قابزلو سه خط در مورد عکستون صحبت کردید 3 خط هم درباره اشاره کوچکی که سهراب در مورد اون پل کرده.این یا موضوع رو پرت کردنه و منحرف کردن خواننده از موضوع اصلی یا هم اهمیت دادن بیش از حد شما به یک موضوع کم اهمیته.در هر دو صورت به نظرم درست نیست.
مورد عبارت عکس خاص به نظر من واضحه.یعنی در این عکس! نه هر عکس دیگری.یعنی در مورد این عکس داریم حرف میزنیم.به همین سادگی.راستش برای من عجیبه اونهمه سوال براتون در مورد این عبارت پیش آمده باشه اما اصل قضیه رو ندیده باشید.
2.مورد خیلی بدی که چند بار در این تاپیک متاسفانه از چند تن از دوستان از جمله شما دیدم اینه که بعد از خواندن نقد یا انتقاد مستقیم به شخصیت اون فرد حمله کردید و بیشتر صحبتهاتون با شخصیت اون آدم بوده تا صحبتهاش در مورد عکس.یعنی جواب اون فرد رو دادید ولی دست آخر یک نیش درست و حسابی به خود اون آدم زدید! این هم کار درستی نیست.متاسفانه چند نفر دیگه هم این کار رو مرتکب شدند.
الان روی صحبتم فقط با شما نیست...وقتی کسی از کار شما انتقاد میکنه به اسم اون آدم کار نداشته باشید،به این کار نداشته باشید که خودش قبلا چه طور رفتار کرده،دنبال شخصیت اون آدم نباشید به فکر درس اخلاق دادن هم نباشید! اول ببینید انتقاد اون فرد وارد هست یا نه؟ و در هر صورت جواب عکاسانه ای برای انتقادش بنویسید.به نظر من اخلاق حرفه ای همین رو حکم میکنه که اول ببینید انتقاد چی هست؟ وارده یا نه؟ نه اینکه ببینید اون آدم کیه؟...اصلا این که اون فرد رفتارش چطوره چه تاثیری روی عکاسی کی داره؟! اگر علاقه داشته باشید در مورد موضوعات حاشیه ای بیشتر بحث بکنید و صرف انرژی اون حکایت دیگری است.اما من خودم سعی میکنم همیشه جنبه عکاسانه قضیه رو در نظر بگیرم.این که اون آدم کیه شاید خیلی اهمیت نداشته باشه.
اما بخش عکاسانه صحبتهام...
توی بند 2صحبتهاتون فرمودید:عکاس در این نوع شاتها تلاش میکنه...سوالی که برای من پیش میاد اینه که چرا عکاس زاویه ای رو انتخاب میکنه که در حالت عادی به چشم نیاد؟ دقیقا منظورتون از این نوع شاتها چه شاتهایی هست؟ لطفا مفصل توضیح بدید.
خواهش میکنم به من حمله نکنید اما به نظر من هم پرسپسکتیو رو بهتر میتونستید کنترل کنید.لطفا نگید سواد نداری چون من 90 درصد اوقات فقط دارم با لنز واید و اولترا واید کار میکنم و به موارد مربوط به اون کاملا مسلطم.راهش رو هم دوستان گفتند شاید اگر کمی دوربین بالاتر بود یک مقداری بهتر میشد.
دیگه اینکه به نظرم عکس اگر گزیده تر گرفته میشد بهتر بود.منظورم اینه که لوکیشن زیبایی است ولی شاید حضور همه اون المان ها در کادر ضروری نبود.البته این بخش نظرم کاملا شخصی و سلیقه ای است.میبینید که دوستان زیادی هم همین عکس فعلی رو پسندیدند.
یکسری صحبت دیگه هم دارم در مورد شما و سهراب رو به تالار:
به نظرم بین سهراب و پدرام میتونه یک رابطه عکاسانه خوب بر قرار بشه،اینکه هر دو یک نفر رو در تالار داشته باشند که بیرحمانه عکسهاشون رو نقد بکنه و بی رحمانه ببینه.
به نظرم این فرصت خوبی است.چون با 1 میلیون لایک چیزی نصیب عکاس نمیشه(شاید غرور کاذب البته) اما اگر صحبتهای این دو نفر باعث بشه یکبار دیگه با دقت به عکسهاشون نگاه بکنند و این همه در موردش بنویسند به نظر این رابطه عکاسانه برقرار شده.منتها به شرطی که هر دو بالغانه برخورد بکنند و کاری به شخصیت همدیگه نداشته باشند! اول صحبتهام به اندازه کافی توضیح دادم.باز هم تاکید میکنم به نظرم این دو نفر میتونند رابطه عکاسانه خیلی خوب و عمیقی با هم برقرار کنند.چون از حق هم نگذریم این دو نفر باعث شدند بیشتر از هر زمان دیگری این تاپیک فعال بشه و در مورد عکس صحبت بشه.هر دو هم عکاسان خوبی هستند و فکر میکنم اگر احساساتی نشن زبان همدیگه رو میفهمند.
از سایر دوستان هم خواهش میکنم نظرشون رو بنویسند اما دقت به خرج بدن که مواضع حاشیه ای و تحریک آمیز پیش نیاد.این نوع جانب داری متاسفانه توی این سالها باعث به وجود آمدن بحث و دلخوری های خیلی بدی بین بعضی کاربران خوب سایت شد .در نهایت فقط به محروم شدن سایر اعضا از حضور اونها در تالار شد و بعضی از این دوستان تالار رو ترک کردند.
خلاصه اینکه خیلی پر حرفی کردم و قصد بدی هم ندارم فقط کل صحبتم اینه که کار به مسائل حاشیه ای نداشته باشید تا جایی که میتونید عکاسانه صحبت بکنید.
من هم عکس رو دیدیم
فکر نمیکنم اینقدر بهش ایراد و نقد وارد باشه
عکس خوبی شده هم از لحاظ ادیت و هم نوع نورپردازی و عکاسی
البته سواد من در این حد است شاید ایراداتی داره که من نمیتونم ببینم
در کل جناب پدرام ممنون بابت این ثبت زیبا
عکس بدی نیست .
کادربندی میتونست بهتراز این باشه .
موی های سوژه اگه دم اسبی بسته میشد فکر کنم به دید بصری کمک بهتری میکرد .
فلو شدن فروگراند زیاد جالب نشده و دامن سوژه بهتر بود دردستش قرار نمیگرفت یا اوجوری تابلو نبود .
دکمه کفش خیلی به چشم میاد . نوع قرار گیری دست زیر چونه خیلی نوستالژیک شده .
رنگ سبز چمن خیلی روشن شده و با تم تا حدودی قهوه ای هم خوانی نداره و رنگها مرده به نظر میرسه که کنتراست بالا میتونست نتیجه بهتری داشته باشه .
بوکه خیلی زبر دیده میشه . قسمت بالا چپ شاخ و برگ درکادراضافی دیده میشه .
اون دوخط نیم دایره هم کلا مسیر دید رو منحرف میکنه .
این خطوط نورانی هم بعدا اضافه شده که بهتر بود بیشتر محو میشد .
قسمت پشت سوژه یا همون پشت درختی که سوژه قرار گرفته اضافی هست مخصوصا اون سفیدی خیلی تو ذوق میزنه .
چهره سوژه طوری هست که انگار فقط منتظره عکاس عکسشو زود بگیره و کمی ناراضی به نظر میرسه .
گردن ودستهای سوژه هم خیلی خالی هست که بهتر بود با گردنبند و النگو یا ساعت کمی پرتر دیده میشد .
ولی درکل عکس بدی نیست .
البته اینا همش نظر شخصی منه .
عقیل عزیز حق دارم اظهار تعجب کنم از این پرسش شما؟؟!!!
نخست بسکه نوشته من واضح بود و برای جلوگیری از حاشیه بیشتر قصد پاسخ نداشتم، گفتم بحث به بیراهه و به حاشیه نرود ، اما وقتی پست بعدی شما را خواندم حیرت زده شدم!
پست ۵۲۴۷# شما ، خط آخر را بخوانید و ببینید خود شما پاسخ خود را داده اید.
نقد عکاسانه ، یعنی همان که من گفتم نقد کاربرد « دیگری » نداشته باشد، چون چند صفحه قبل من از کسی دفاع کرده ام کسی دنبال موقعیت مناسب برای جبران نگردد، یا اگر من نقدی کرده ام منتظر جبران!
بگذریم ،
بیشتر از این بحث فقط حاشیه است، و به نظر ما با من هم عقیده اید،
اما نکته ای را اشاره کردید که جای نقد دارد،
ضمن اینکه در پست پیشینم نوشتم استفاده از لنز واید در پرتره ایراد نیست و گویا همه بر آن توافق دارند یا توافق پیدا کردند، باید این را هم اضافه کنم که از اتفاق لنز واید زمانی قدرت بیشتری در پرسپکتیو پیدا می کند که هم تراز نباشد، چرا از لنز واید استفاده می کنیم؟
پاسخ :برای اوجاج در پرسپکتیو.
در چه حالتی این اعوجاج برانگیزاننده تر می شود؟
پاسخ: وقتی هم تراز نباشد. و پیچیدگی تصویر بیشتر شود.
عقیل عزیز،
صدها نمونه موجود است و استاد هیچکاک ، استاد این نوع نماها محسوب می شود.
حالا ،
چرا نظرات در مورد این اثر متفاوت اند( هر چند معلوم است تعداد کاربرانی که آن را پسندیده اند به مراتب بیشتر است)، به دلیل پیچیدگی درون چنین نماهایی و اعوجاج غیرعادی آن است.
( که تگر این هدف نبود بهتر بود اصلن سراغ لنز واید نرفت وگرنه چرا واید؟!)
و من این جسارت ها را می پسندم، چون بهتر از هزاران تصویر خنثی ی دیگرند که همیشه دیدیم و می بینیم.
و این ماهیت هنر است.
سعید جان کدام اینهمه؟ 10 نفر در مجموع در مورد این عکس صحبت نکردند.همان 10 نفر هم آمار خیلی خیلی کمی است و متاسفانه این موضوع صحبت کردن در تالار خیلی خیلی کم اتفاق میافته.اگر یک اتفاق خوب اینجا افتاده باشه همین بحث و گفتگو در مورد عکس هست که باز هم میگم خیلی کم توی تالار اتفاق میافته.
خب کورش جان من هم در مورد همان ایجاد حاشیه این سوال برام پیش آمد.چون برای گنگ بود و حقیقتا منظور شما برام مشخص نبود،حس دیگری به من منتقل شد.واقعا به همین سادگی.شکر خدا که شما هم چنین قصدی نداشتید و هر دو هم عقیده ایم.
اما در در مورد استفاده از لنز واید با بخشی از نظرات شما موافقم اما بحث اصلی برای خودم اینه که آیا این جسارت به قول شما روی عکس جواب داده یا نه؟ به نظر من جواب نداده چون دفرمگی بدی روی سوژه ایجاد کرده.
بله صدها نمونه از کارهای هیچکاک رو میشه مثال زد(که قطعا شما وارد ترید)،ولی خودتون هم میگید هیچکاک!
منم با این جسارت ها و حرکات خلاقانه مخالف نیستم اما عکاس میتونه تمام این کارها رو بکنه خیلی هم زحمت بکشه اما کار موفقی ارائه نده.مثل همین عکس مورد بحث.من کارهای پرتره از جو مک نلی با لنز فیش آی دیدم که خارق العاده است.اصلا بی نظیره اما نمیتونم بگم چون ایشون موفق بوده توی اون ثبت پس منم موفق میشم،نمیشه قیاس قطعی انجام داد.مثل همان مثال هیچکاک که خودتون زدید.آزمون و خطا عیب نیست.
همه انگار فقط اشکالات رو میبینند.جو این جا یه جوری شده که من میترسم عکس های معمولی ام رو قرار بدم.چرا؟ چون به سلیقه ی من احترام گذاشته نمیشه.چون همه این جا دنبال قانون اند و سرپیچی ازش یه اشکال بزرگه.حتم دارم اگه با این روند ادامه بدیم دیگه هیچ کسی این جا عکس نذاره.
جشنواره ها برگذار میشه.در سطح جهانی قانون شکن ها دارند پیشتازی میکنند و ما هنوز دنبال سواد بصری هستیم.هنوز دنبال لنز واید و یا تله تو پرتره.
به این عکسا نگاه کنید :
1X - Parsman by seyed ali miremadi
حتما" الان همه میخوان بگن چرا سوژه به چپ نگاه کرده و سفیدی چشمش زیاد شده؟ چرا دستمالی که به سر بسته چروکه.چرا دماغش کجه.چرا پوست روتوش نشده.چرا رگ های چشم رو پاک نکرده.
یا این یکی : 1X - Elf by seyed ali miremadi
حتما" الان هم میگید اینا عکس مستنده.مربوط به تاپیک پرتره نیست.
همش خط افق.همش جدا شدن از مرکز گرایی (احتمالا" اگه این عکس جناب باقری رو این جا کسی قرار میداد همه اتفاق نظر داشتند که چرا سوژه وسط کادره) : 1X - Bakhtiary girl by Usef Bagheri
یا مثلا" این عکس : 1X - It is my future by Ebrahim bakhtari bonab
هزار تا نمونه ی دیگه هم هست.خلاصه این که کی میخوایم از این حالت روتین وار و قانونی خارج بشیم رو نمیدونم اما من شخصا" برام مهم نیست یه سری از این ایرادات.من باور نمیکنم یکی تو دو تا زمان مشخص پرتره های بگیره که مثل هم باشند.پس رفع اشکال چرا فقط روی یه عکس رخ میده؟ چرا کسی روند کاری رو اشکالاتش رو بررسی نمیکنه و بیاد بگه؟ قبول که این وظیفه ی من یا شما نیست که به کسی کمک کنیم.اما فکر میکنم اخلاق حرفه ای ایجاب میکنه روند و پروسه ی کاری یک عکاس رو بدونیم.و بعد در موردش نظر بدیم.مسلمه که اگه جناب نژادی/احمدی/قابزلو/ یا هر شخص دیگه ای اون جا بود (بر فرض مثال سر لوکیشن عکس پدرام) هیچ کدوم مثل هم عکس نمیگرفتند.پس چرا کادر دلخواه و تحملش انقدر سخته؟
دقیقا من هم منظورم همین بود که زمانی که از لنز واید با تراز متفاوت استفاده میکنیم حال و هوای عکس با پرتره یک خانم در یک محیط سر سبز همخونی نداره
قطعا اگر یک ورزشکار در زمین مسابقه بود متفاوت بود قضیه یا یک بازیگر در یک صحنه از فیلم که بخوایم ترس یا ابهت یا تنهایی یا .... رو به صورت اغراق شده نشون بدیم
هر چند این طور که پیداست این حرف ها آخرش نتیجه ای نداره اما
به نظر من هر عکاسی باید زمانی برسه که روند کاری اش مشخص بشه.و بعد اگر به کارهای اون شخص توجه کنیم میفهمیم همه ی این ها با فکر بوده.حتی وجود داشتن چیزهای اضافی در کادر.چند وقت پیش عکسی از من تو تاپیک منظره تایید نشد (یعنی انتظار هم نداشتم تایید بشه.یه تیری بود توی تاریکی) به خاطر بی حس بودن.به خاطر نداشتن وزن بصری و نچرخیدن چشم به سمت یک سوژه اما کسی نیومد بگه فلانی شما چرا این کار رو کردید؟ چرا دوست دارید خط افق وسط کادر باشه؟ چرا این راه رو دارین ادامه میدین؟ من هم از روی اجبار که لقب "دانای کل" بهم داده نشه گفتم اشکالات رو قبول دارم.اما کسی توجه نمیکنه که من ممکنه بخوام این روند رو ادامه بدم تا یه قانونی رو بشکنم و عکس هام و کادرهام فقط مال خودم باشه.درسته تمرینه و تو مسیر تمرین همیشه آدم نتیجه های خوبی نمیگیره.اما هر کسی یه دلخوشی ای داره.خود شما اگه چندین ساعت رو یه عکس وقت بذارید و به اتفاق همه بگند این عکست خوب نیست.ناراحت نمیشید؟ از این که تعداد مخالفت ها خیلی بیشتر از موافقت هاست.
تو فیس بوک و ... هم کسی نمیاد حسن عکس شما رو توضیح بده.نهایتش میگن زیباست یا لایک میزنن و میرن.اصلا" کسی دقت زیادی به عکس نمیکنه.بیشتر افراد هستند که مورد توجه واقع میشند.
این افرادی که نام بردم روند ادیتشون/کادرهاشون و در کل حس و حال عکس هاشون مشخص شده.حالا اگه پدرام یا من یا هر کس دیگه هنوز به اون مرحله نرسیدیم صد درصد مشکل از ما نیست.گاهی اوقات مشکل نقدهای تند به یک کار متفاوته.البته مثالی هم نمیزنم چون منظور مشخصی از این حرف ندارم
حرف اصلی اینه که وقتی یک کار خوبه فقط به لایک و نهایت پرسیدن چیدمان نوری و .... میپردازیم و کسی نمیگه فلان چیز توی عکس شما خیلی جذابه.این روند رو ادامه بده.همه دنبال "نه" آوردن شدند.همه که میگم منظورم خودم هم هست.
درسته این جا "تالار گفت و گو" هست اما چرا این تالار گفت و گو قدیم تر ها صمیمی تر بوده و الان نیست؟ چرا همه میگند هم رو نمیشناسند؟ چرا از این که کسی رو بشناسیم و بهش بگیم عکس هاش رو دیدیم هراس داریم؟ چرا شوخی انقدر تو این فروم کمه ؟ چرا فکر میکنیم اگه از کسی تمجید کنیم برای آینده اش خوب نیست؟ ما که تازه داریم تو این وادی پا میذاریم مثل بچه میمونیم.همه ی ما میدونیم قدیم تر ها این تربیت بچه 99 درصد با مخالفت همراه بود.حالا کدوم یکی از ما از این روند راضی هستیم؟ ما بچه ها باید ذوق کنیم وقتی فلان شخص که قبولش داریم عکس ما رو لایک کرده.یا مثلن بیاد بگه عکس خوبیه.اما اگه اون شخص به جای حرف نزدن بیاد و مدام اشکال بگیره نتیجه ی کار چی میشه؟
هی میگید بحث عکاسانه.حرف عکاسانه.بعد هم تو نقد یک عکس میگید کسی که نقد میکنه باید همه ی جوانب اون اثر رو بدونه.باید به مسائل اجتماعی و فرهنگی هم بها بده.بعد هم اسم این رو میذارید رفتار حرفه ای.این همه تفاوت رو به هیچ میگیرید.یه سری اسطوره برای خودمون ساختیم و هی با خودمون میگیم " نه.این بچه هیچ وقت به فلان شخص خیلی معروف نمیرسه.این شخص آماتور هیچ وقت دید عکاسانه ی فلانی رو نمیتونه داشته باشه.تو تاریخ گذشته غرق میشیم و اسم چند نفر که همه ی دنیا میشناسنشون.
شرمنده انقدر حرف زدم.همه اش مربوط به این بحث ها نبود.اما به این فکر کردم اگه کسی اینها رو بگه و "آدم بد و غیر حرفه ای " بشه بهتر از اینه که گفته نشه
[QUOTE=sohrab-gh;394525] ببخشید من نظر میدم,سواد زیادی ندارم , ولی بیشتر به این دلیل بود که رفع سوئ تفاهم بین اقای سهراب وپدرام بشه(البته اگه سوئ تفاهمی هم باشه)
راستش اگه این مباحث بابت این پست بوده که به نظرمن هم پیشنهاداتی که اقای قابزلو داده اند مسائل بدی نیستند. اینکه دراینجا استفاده از لنز واید وشکل کادربندی باعث شده نیمکت سنگی بیش از حد وحتی بیش از سوژه به چشم بیاد فکرنمیکنم اشتباه باشه.واینکه دراین عکس خاص(به این معنی که همیشه درمرکزقراردادن کاربدی نیست لزوما) درمرکز قرار دادن تجربه خوبی از اب درنیامده وباید در اینده در تجارب دیگری وشکل دیگری امتحان بشه هم به نظرم نادرست نیستش...
واینکه درمجموع عکس, زیبا هست ومیتونست با رفع یه سری ایرادات (که حتما هست) به عکس بسیار بهتری تبدیل بشه هم درست به نظربنده.
ببخشید
موفق باشید
درود
برداشت من از این عکس چیزی تو ماییه خودکشیه! بنظر میرسه ایشون میخواهند خودشون رو پایین بندازند! شاید اگر کادرتون رو کمی صاف میکردید این برداشت رو نمیکردم!
سلام
فایل پیوست 64694
سلام و درود
فایل پیوست 64706
ویرایش عکس توسط همسرم انجام شده است.:-)
کراپ 100% شات Hasselblad H4D از چشم مادرم
تجربه فوق العاده ای در کنار دوستان بود.
فایل پیوست 64752
به نظر بنده اون دف یا دایره به دلیل رنگ سفید و سایز بزرگش خیلی جلب توجه می کنه و مارو از سوژه منحرف می کنه. من اگر جای شما بودم اولا به سوژه می گفتم تا اون رو بچرخونه تا بیشتر لبه های اونرو ببینیم و بعد هم کمی از سفیدی اش توی رتوش کم می کردم. شاید حتی حالت پوست که به زردی میزنه تغییرش میدادم. در ضمن رتوش بافت صورت کمی زیاده. هرچند این دیگه سلیقگیه.
با تشکر