حمید رضا مرادی
G12
حمید رضا مرادی
G12
سلام
فكر مي كنم مشكل از اينجاست كه داريد زيادي با قضيه رياضي برخورد مي كنيد. اگر اينطور بود كه هيچ نورسنج و فلاش متري لازم نبود و فقط با يك بار فلاش متري در هر آتليه اي مي شد پس از اون همه چيز رو با ضرايب بالا و پايين كرد. اين موضوع مي تونه به عوامل مختلفي ربط داشته باشه. معمولا ميزان نور اينقدر ها هم با قدرت فلاش رابطه ي خطي نداره و براي قدرت هاي بالا گاهي ميزان نور به صورت تصاعدي بالا مي ره (و گاهي پايين مياد). مثلا اگر ديفيوزري بتونه نور يك فلاش 100 ژول رو 20% نرم كنه؛ همون ديفيوزر ديگه قادر نخواهد بود در همان فاصله نور يك فلاش 500 ژول رو 20% نرم كنه؛ يا اگر چتري بتونه 90% نور يك فلاش ضعيفتر رو برگردونه اينبار برعكس در برگردوندن 90% نور يك فلاش خيلي قوي تر عاجز خواهد بود. از انعكاس هاي ناخواسته از سقف و ديوار و ... هم نبايد قافل بود كه با بالا تر رفتن قدرت فلاش اين رفلكت ها هم بيشتر و بيشتر خواهند شد و نسبتشون نسبت به قدرت فلاش خطي نخواهد بود.
فرهاد حسيني
متشکرم آقا فرهاد.بالاخره یکی درد ما را فهمید من دو روز است که می گوییم این اعداد و نسبت و تناسب همیشه نمی تواند درست باشد که یکبار جناب مرادی تست می کنند و همه چیز درست ولی وقتی من تست میکنم جواب نمی دهد.
و واقعا این جمله که فرمودید با قضیه ریاضی قابل حل نیست کاملا درست می باشد
چرا که اگر مبنا را بر ریاضیات قرار دهیم برای عکاسی با دیاف های بسته تر نیاز به ابر فلاش ها پیدا می کنیم.
از همه دوستان آقایان: محبی.مرادی.میلانی وهمجنین شما آقا فرهاد که در این موضوع به اینجانب کمک کردید کمال تشکر رو دارم.
موفق باشید
با سلام
قوانین عکاسی از قوانین نور و در نتیجه از فیزیک استفاده میشه , برای همین می توان فرمولی برای این موارد بدست اورد ولی شرط دارد , شرطی که حتی در ازمایشات دیگر هم باید رعایت شود
چه میزان خطا در کار می باشد
فرهاد خان ما اگر نتوانیم از همان اول این خطاها را بسنجیم و میزان نسبی اثر انها را بر عکس بیابیم که دیگر برای یک عکس نمی توان شرایط خاص معرفی کرد وهمیشه باید فرض بر متغیر بودن موارد قرار داد
حمید رضا مرادی
G12
فكر ميكنم از اين پستهاي اخير نتيجه ديگه اي هم ميشه گرفت كه بدرد اين تاپيك هم ميخوره و اون اينه كه:
هر چي برند فلاش و موديفايري ( ديفيوزر، چتر،... ) كه ميخريم معتبرتر باشه نوردهي دقيقتري خواهيم داشت و عكس العملهاي نوري نزديكتري را به اون مباني رياضي نور شاهد خواهيم بود.
يا به زبان عاميانه تر "هر چي پول بدي آش ميخوري" :biggrin:
فلاشي كه شركت كنون چند ده هزار نفري ميسازه حتما يه فرقي با فلاش شركت متل 100 نفري بايد داشته باشه... ( فقط توروخدا گير نديد كه كيفيت چه ربطي به تعداد نفر داره و ....)
دقيقا قضيه همينه. اين روابط رياضي بين "نور" و "ديافراگم" وجود دارد و كاملا صحيح هم هست مو هم لاي درزش نمي رود ولي بايد بدانيم كه بين "نور" تئوري و اون "نور" ي كه فلاشمان توليد مي كند و اون "نور" اي كه نهايتا به سوژه مي رسد فرق هست.
نوري كه از فلاش خارج مي شود تابع خيلي چيزهاست و لزوما ميزان لوكس نور خارج شده از يك فلاش با اون ميزاني كه قرار است (و در بروشور نوشته شده) باشد يكسان نيست. اين ميزان نور به عوامل مختلفي از معتبر يا نا معتبر بودن كارخانه ي سازنده، نو بودن و كهنه بودن لامپ، ولتاژ دقيق برق ورودي به فلاش، تعداد دفعاتي كه فلاش پشت سر هم در دقايق قبل تخليه شده و حتي به دماي محيط و ... بستگي دارد.
نوري كه به سوژه مي رسد هم تابع خيلي چيزهاي ديگر است. اين ميزان نور به عوامل مختلفي از فاصله ي نور تا سوژه، زاويه ي نور با سوژه، نوع و جنس نرم كننده ها و بازتابنده ها، جنس و رنگ فون و ديوار و سقف آتليه و ... ارتباط دارد.
حالا در تست هايمان برخي از اين عوامل مثل فاصله و زاويه و امثالهم را مي توانيم يكسان كنيم ولي بسياري از آنها را نمي توانيم و اصولا به همين دليل است كه بايد در آتليه (در صورت عدم استفاده از نورپردازي TTL) از سعي و خطا براي پيدا كردن بهترين تركيب استفاده كرد.
آن مثال معروف را بزنم كه اگر به توپي روي سطح صافي ضربه اي بزنيم در صورتيكه اصطكاك بين توپ و سطح و همچنين نيروي passive وارده از هوا به توپ وجود نداشته باشند، توپ در اثر همان ضربه (نيرو) تا ابد به حركت ادامه خواهد داد ولي در دنياي واقعي و حتي در خلاء، نهايتا به خاطر اصطكاك توپ از حركت باز خواهد ايستاد.
فرهاد حسيني