سلام
البته عقیل جان من هم به همون اندازه متعجب شدم چون شما مهمترین عامل اختلاف سری دو رقمی و سری سه رقمی کنن را که همانا بدنه ی مقاوم آلیاژی و درزبندی (Weather Sealing) بهتر است در مقایسه تان جا انداخته بودید.
Printable View
سلام
البته عقیل جان من هم به همون اندازه متعجب شدم چون شما مهمترین عامل اختلاف سری دو رقمی و سری سه رقمی کنن را که همانا بدنه ی مقاوم آلیاژی و درزبندی (Weather Sealing) بهتر است در مقایسه تان جا انداخته بودید.
جا ننداختم فرهاد خان.60دی بدنه فلزی نداره آخه.درز بندیش هم واقعا نمیدونم چقدر میتونه بهتر از 650دی باشه.ولی هر وقت 60دی رو دست گرفتم کیفیت ساختش یکجوریم کرد! اصلا قابل مقایسه با50دی قدیمیتر از خودش نیست.مثل همون 600 دی بزرگ و خوشدست شده است.
آقا حمید (hamid_hakaki) فکر میکنم شما هم باید یه کم بیشتر مشارکت کنید. الان دیگه همه نظراتشون رو گفتند. هدف این نیست که بالاخره به نتیجه برسیم که 60D بهتره یا 650D. هر دوشون خوبیهائی دارند. فکر میکنم الان بتونید تصمیم گیری کنید.
درزبندی 60D مشابه 50D است. 650D درزبندی ندارد.
والله من فکر میکنم برای خیلی از ماها حتی منی که چند ساله 7دی دست میگیرم همان 600 دی و 550 دی هم کافیه!
خیلی به دنبال این مقایسه های میلی متری نباشید.ببینید چه نیازهایی دارید و روی تشخیص نیازهاتون و افقی که مد نظر دارید تا جایی کخ میتونید با خودتون رو راست و واقع گرا باشید.اجالتا نظر من روی 60دی است.چون ارزانتره و دست شما رو توی خریدن لنز بهتر بازتر میکنه.البته اگر محدودیت بودجه داشته باشید.
بدنه بهتر چه از نظر طراحی و ارگونومی و چه متریال و امکاناتی مثل نمایشگر دوم رو نمیشه برتریهای اندک دونست
دقیقا موضوعاتی هستن که 100% زمان استفاده دوربین باهاشون درگیر هست عکاس
به اینا عمر بیشتر باتری در حد 2.5 برابر هم اضافه میشه
فیلمبرداری / میکروفون / ال سی دی لمسی / ... اینا چقدر برای یک عکاسی و برای عکاسی اهمیت دارن ؟
تعداد برتری ها اهمیتی نداره بلکه نوع و ماهیتشون و کاربردشون و میزان اهمیتشون هست که مهمه
وگر نه بگیم این 4 تا چیزش بهتره این یکی دیگه 2 تا چیزش پس اولی بهتره !
من تا الان هیچ وقت برام میکروفون مهم نبوده / هیچوقت صفحه لمسی برام مهم نیست در دوربینم / هیچوقت فیلمبرداریش برام مهم نیست / ...
اما هر لحظه که دوربین تو دستمه طراحی بدنه و راحتیش و درزبندیش و باتریش و ... واسم مهمه
ارگونومی سلیقه ایست! برای هر کسی که دستان کوچکی داشته باشه بدنه کوچکتر راحت تره.ضمن اینکه من مواد اولیه بهتری در 60دی نمیبینم.شکایات از جنس بدنه 60دی اصلا کم نیست و بدون شک ضعیفترین 2ایکس دی تا زمان حال همین 60 دی است.
مواردی مثل فیلمبرداری نمایشگر لمسی و غیره هم به نیاز کاربر بر میگرده.برای شما اینطور نیست شاید برای کس دیگه اینطور نباشه.پس نمیشه قاطعانه چنین نظری داد.شما با دوربینتون فیلمبرداری نکردید ولی من خیلی فیلمبرداری انجام دادم و برام مهمه! این از این.
در موارد کلیدی مثل سنسور،سیستم فوکوس،سرعت و پردازنده 60دی هیچ برتری بر 650 دی نداره!
بعد هم شما یک پست نوشتید و در همه اون نظرات خودتون رو فرمودید.جا به جای پستتون هم گفتید من و برای من...خب ممکنه برای کس دیگه اینطور نباشه.به همین راحتی.
منم یه زمانی به خاطر داشتن مونیتور متحرک و قیمت کمتر در برابر خروجی یکسان بین دی7000 و دی5100 بعد از کلی فکر کردن دی5100 رو انتخاب کردم و فکر کنم کاستی هایی که منو با انتخاب بدنه ی رده پایین تر درگیر خودش کرده بتونه تو انتخاب به شما کمک کنه.
اولیش کوچک بودن بدنه است که کار کردن باهاش رو به شدت سخت میکنه.وقتی میخوام دکمه ی af\lock رو بزنم شاتر هم با اون یکی انگشتم زده میشه!!!
دوم اینه فقط یه دونه نقطه فوکوس کراس داره که این مورد مخصوصا تو عکاسی ماکرو و پرنده خیلی مهمه. من مجبورم با نقطه ی وسط فوکوس کنم و بعد کادر بندی کنم چون نقاط فوکوس دیگه به شدت کند و غیر دقیق هستند.
مشکل بعدی نداشتن موتور فوکوس داخلی است که باعث محروم شدن از لنز های قدیمی و با ارزش میشه.
نداشتن امکان کنترل فلاش وایرلس هم مشکلیه!
و.....
به نظر من بدنه ی رده ی بالا تر همیشه ارجحیت داره. البته برای عکاسی حرفه ای و نه برای عکاسی عمومی و خانوادگی.
همگامی که قصد خرید DSLR داستم بین 60D و 600D مردد بودم، با توجه به اینکه در آن زمان 600ِ حدود 300 هزار تومان ارزانتر از 60D بود تصمصم گیری دشوار بود ولی آنچه نهایتاً مرا مجاب به پرداخت 300 هزار تومان هزینه بیشتر کرد، بدنه 60D بود یعنی جای کافی در پشت دوربین بدون آنکه انگشت شست روی دکمه های دوربین قرار گیرد. داشتن دکمه های اختصاصی برای ISO، Drive،focus point و ...داشتن LCD بالائی (که بدون آن اموراتم نمی گذرد) داشتن غربیلک های مجزا در پشت دوربین برای تنظیمات مختلف مهمترین عواملی بود که باعث 60D را انتخاب کنم و امروز بسیار خوشحالم که 300 هزار تومان پول بیشتر را پرداختم. اگر در هنگام نگاه از داخل ویزور بخواهیم تنظیمات دوربین را عوض کنیم به ارزش دوربین های سری XXD در مقابل XXXD پی می بریم.
ارادتمند
اسلکت الومینیومی چیزیه که در 60 دی وجود داره اما در 650 دی وجود نداره , تا جایی که من میدونم از این نظر برتری کاملا با 60 دی هست (خیلی مزیتها قابل دیدن نیستن)
دستهای ما هم اختلاف سایز خیلی زیادی نداره و مهمتر از این خوشدستی فقط سایز نیست . همون نمایشگر دوم باعث راحتی کارکرد میشه / همون دکمه چرخون باعث راحتی کارکرد میشه / طراحی یک دوربین برای راحتی استفاده و سرعت بیشتر شدیدا اهمیت داره چون همیشه عکاس باهاش سر و کار داره
سایز دوربین / راحتی استفاده و ... نه تنها برای من بلکه واسه همه مهمه بدون شک و کسی نمیتونه بگه 650 دی راحت تر هست از 60 دی واسش و اصلا سلیقه ای نیست اما میتونه بگه با 650 دی ok هستم
درسته من همیشه میگم نظر من اینه که شبهه پیش نیاد و بنا بر تجربیاتم حرف میزنم نه چیز دیگه واسه همین همیشه لازمه بگم نظر من هست
تمتم هدف من هم این بود که بگم برتریهای 60 دی یعنی باتری / طراحی دوربین / درزبندی و بدنه / .. موضوعاتی مهم برای همه هستن اما برتریهای 650 دی برای همه مهم نیستن و فقط وقتی مهم میشن که شما واقعا نیاز به فیلمبرداری داشته باشین یا علاقه شدید به صفحه لمسی
برای همین هم در صحبتم گفتن برای عکاسی اما شما دقت نکردین
هنوز هم میگم بدون شک برای عکاسی 60 دی دوربین بهتری هست
شما اگر فیلمبرداری زیاد انجام میدید باید اول صحببتون بگید از چه منظری دارید نظرتون رو میگید مثل من که گفتم از منظر عکاسی تا کسی که سوال داره بدونه این نظر از چه دیدی هست
تقریبا تمامی خانمها و خیلی از مردان کوچک جثه با دستان کوچک و یا اصلا هر کسی که به هر دلیلی نمیتونه بدنه سنگین دست بگیره احتمالا با این خط از صحبتهای شما مخالفند!
فرمودید منظر عکاسی:خب این بخش سیستم فوکوس و سرعت و در نهایت سنسور فکر میکنم مهمترین بخش این منظر عکاسی باشه.
فرمودید باتری برای همه مهمه ولی سیستم فوکوس و فیلمبرداری و تریگر و باقی موارد که گفتم برای همه مهم نیست.خب این هم باز از اون حرفهای کاملا یکسویه است.
درزبندی یا همین سیستم فوکوس خودم چه اهمیتی برای یک عکاس آتلیه داره؟ شما به من بگید.یا حتی سرعت تقریبا مشابه عکاسی پی در پی دو دوربین؟ یا سیستم فوکوس 9 نقطه ای کاملا کراس تایپ دو بدنه؟
اگر اینطوره همه باید 5دی مارک دو های خودشون رو دور بیندازند.چون اینقدر درز بندی نامناسبی داره که ظرف ماه های اول حتی ویزور پر از ذرات گرد و غبار میشه...
ایمان عزیز این مواردی که فرمودید ممکنه برای خیلی ها مهم نباشه! ما فقط برتری ها رو میشماریم و دیگرانی که قصد خرید دارند خودشون تصمصم میگیرند.اصلا پیشنهاد خود بنده هم 60دی بود از اول صحبتهام.شما اون ور قضیه رو گفتید من هم این ور قضیه رو.به همین سادگی.
یک وقتهایی هست که میبینم در تالار دوستان مقایسه هایی انجام میدند و همه برتری های یک محصول رو نام میبرن بدون اینکه به مزیتهای طرف مقابل اشاره ای کرده باشند.دیدم کسی درباره مزایای 650دی چیزی ننوشته گفتم اون سمت جبهه رو هم من روشن کنم:;) که همه چیز دو سویه و شفاف باشه تا حد امکان.وگرنه بنده اصولا به 60دی اعتقاد دارم و به افراد زیادی هم توصیه کردم.
من کی از سیستم فوکوس این دو دوربین چیزی گفتم آخه ؟
سنسور هم چون یکی هست من چیزی نگفتم
هنوز هم میگم باتری و طراحی دوربین و .. مهم هستن برای همه حتی بدون اینکه بهش توجه کنن
درز بندی درسته حق با شماست در اتلیه لزومی نداره اصلا
من چون تجربه کار با دوربینهای هر دو رده رو دارم تجربیاتم رو گفتم و الان هم 7دی دارم
همینطور که بین 7 دی و 60دی ال سی دی متحرک 60 دی اصلا نمیتونه تعیین کننده باشه برای من صفحه لمسی 650 دی هم اینجا نمیتونه تعیین کننده باشه
موضوع باتری هم واقعا ازار دهنده هست وقتی طبق امار ارائه شده فقی حدود 450 عکس هست عمر باتری 650 دی در مقابل 1100 عکس برای 60 دی (این هم با باتری اضافه قابل حل هست اما هم هزینه بره و هم وزن و اندازش به کل سیستم اضافه میشه )
هم من تجربیاتم رو میگم و هم شما و همش هم درست هست هیچکدوم غیر واقعی چیزی نمیگیم و نکته این هست که باید دید هر کسی چه کاری داره با دوربین و متناسب با اون چه چیزایی نیاز داره
از اونجایی که از خیلی جهات مثل سنسور و سیستم فوکوس و ... با هم اشتراک دارن انتخاب وابسته میشه به نوع نیاز که ایا میکروفون استریو مهمه یا مونو هم کفایت میکنه ؟ صفحه لمسی اهمیت داره و ایا راحت تر میشه ؟ فیلمبرداری و فوکوس اتومات حین فیلم اهمیت داره(من تا الان برام پیش نیومده و نمیدونم چقدر مهمه واقعا) ؟ و ...
در نهایت هم برای من هر چه نیاز به منوها و صفحه نمایش کمتر باشه استفاده راحت تر / سرعتر و لذتبخش تر هست و لی شاید یکی دیگه بخواد روی دوربین با صفحه لمسی و داخل منوها گشتن لذت ببره
اتفاقا این بحثا خوبه چون نکات ریزی که فقط با تجربه استفاده بدست میاد مطرح میشه که شاید نشه در سایت ها و مقایسه ها پیداشون کرد
خب نمایشگر لمسی تاثیر زیادی در راحتی کارکرد داره.نکس من 4تا دکمه بیشتر نداره ولی نمایشگر لمسی اون خیلی امکانات رو فراهم میکنه.
درود به شما
حقیقتا بنده تا بهحال DSLR نداشتم و فعلا میخونم نظرات رو تا به نتیجهی نهایی برسم این چیزی که من از فرمایش دوستان رسیدم 60D گزینهی بهتریست، اما یکی از دوستان فرمودن ۶۰دی ارزونتره که البته عرض کنم الان ۱۰۰ تومن هم گرونتر هست و در چندماه دیگه فکر کنم بیشتر بشه این تفاوت. با تمام این نکات ۲ تا ویژگی ۶۵۰ آدم رو بسیار قلقلک میده فکوس در فیلمبداری و صدای استریو. من با ۷دی فیلمبرداری کردم و دیدم چقدر میتونه نداشتن فوکوس اتوماتیک آزار بده انسان رو ... درسته شاید ۲٪ میزان عکاسی با این دوربینها فیلمبداری هم نشه اما همون ۲٪ زمانی که بهش نیاز هست یکم اذیت کنندست. اما قصد اصلی بنده خرید بدنهای خوب و یک لنز متوسط برای شروع هست ...
بعضی از ویژگیها مثل درزبندی نمیدونم واقعا چقدر میتونه مثبت باشه در عمر و کارکرد دوربین ...
هنوز به تصمیم نهایی نرسیدم فعلا که دلار داره میدوئه و ما پشت سرش ایستادیم و تماشا میکنیم که چطور دور میشه ...
ممنونم از همه
خداوند نصیب ما هم بکنه مجبور نباشیم این غول رو همه جا ببریم
اگر بتونن مشکل باتری رو هم حل کنن چرا که نه
فقط نکته اینه که بعضی اوقات در حین تعقیب سوژه و نکاه در ویزور با دکمه ها میشه تنظیمات رو تغییر داد اما صفحه نمایش مستلزم دیدن اون هست و ممکنه وقتش نباشه واقعا
البته تکنولوژی همیشه خوبه و من طرفدارش هستم !
درود
به به دوباره بحث داغ انتخاب كردن بدنه هست.
بنظر من اگر بيشتر پيگير عكاسي هستيد ، به فيلمبرداري معمول هم قانع باشيد چون بنده بخوام خيالتون رو راحت بكنم دنياي ثبت عكس و عكاسي انقدر بزرگ هست كه شما فراموش ميكنيد دكمه فيلمبرداري كجاست :-D
بنده اگر بودجه ي ٧D رو در اختيار داشتم بدون شك به دنبال كاركرده ي يك عدد ٤٥٠ يا ٥٠٠كنون ميگشتم و عكاسي رو با بيش از دو لنز آغاز ميكردم همچنين كيفيت عالي كه وابسته لنز هست.
البته يه سري امكانات بدنه رو مسلما از دست خواهم داد ولي كيفيت اپتيك لنز رو مسلما به امكانات بدنه ترجيح خواهم داد.(حداقل به عنوان نظر شخصي)
و ديگه خدمت شما عرض كنم كه خيلي خودتون رو درگير نكنيد بررسي ها هميشه داراي جبهه گيري حتي به مقدار كم هم هستند، ببينيد كدوم بدنه بيشتر به نيازهاتون ميخوره ، خريداري كنيد و شروع كنيد البته بنده عينا همين مطلب رو چند وقت پيش خدمت شما دوستان عزيز عرض كردم.
كه حايز اهميت هست شما در بدنه ساده برخورد خواهيد كرد و اين خيلي عاليه ولي دقت داشته باشيد برخورد ساده شما از كجا سرچشمه ميگيرد،بله همون كيفيت لنز پس دقت داشته لنز ديگه شوخي بردار نيست :-D
لب كلام:سعي كنيد هزينه رو براي تجهيزات و لنز بزاريد و يك بدنه با حداقل نياز تهيه كنيد.
اميدوارم موفق باشيد.
در خصوص قابلیت 650D در فوکوس ممتد در فیلمبرداری (که بسیار مفید هم هست) به نظر می رسد در صورتی عملاً می توانید از این قابلیت استفاده کنید که لنزهای سری STM را خریداری کنید وگرنه با لنز 18-55 که فوکوس کند و پرسر و صدائی دارد روی قابلیت فوکوس ممتد نمی توان حساب کرد. با توجه به قیمت 630 دلاری، بعید می دانم لنز 18-135 STM وقتی به بازار بیاید قیمتی زیر 1300000 تومان داشته باشد.
ممنونم از راهنمایی خوبتون واقعا انتخاب سختیه ;) طبیعتا همه دوست دارن بهترین بدنه با بهترین لنزها باشه اما با بودجهی محدود این انتخابها پیش میاد!
چه لنزی برای شروع خوبه، البته با توجه به قیمتها فعلا یک لنز! آیا ۱۸-۱۳۵ برای شروع خوبه؟! شلید انتخاب بدنه بعد از لنز منطقیتر باشه؟!
این حرف هم بسیار منطقی بود ممنون از وقتتون ولی آدم تصویر زیر رو میبینه جگرش کباب میشه ;)
فایل پیوست 32215
خب مثل اینکه من کمی از قیمتها عقب افتادم! آخرین قیمتی که از بدنه 60دی داشتم 1.400 بود که الان میبینم شده 1.780 !!!
با 1.900 که برای 650 دی با 55-18 اعلام شده با کسر قیمت 55-18 تقریبا هم قیمت میشن.
دوستان توجه کنندبه مطلبی که از سایتهای دیگر آورده شده :
فراخوان گسترده کانن برای رفع مشکل 650D - این مشکل که همون سفید شدن بدنه بهمراه تولید مواد آلرژی زا و شیمیایی از بدنه این دوربین هست که در اثر برخورد با پوست مشکل جدی برای شخص بوجود میاره و در 600D هم وجود داشت اما خیلی کم بود و کانن در موردش سکوت کرده بود - اما این بار ظاهرا تعداد دوربین هایی که این مشکل رو داشتند خیلی زیاد شده و سرو صدای زیادی هم کرده . http://www.photographyblog.com/image...ll-550x245.jpg
و اگر در ایران قابل تعویض نباشه...
علامت تعجب هم نمیذارم که دعوا نشه:;)
برطبق مقایسه سایت dp اینجا
برعکس نظر دوستان امتیاز 650دی در هندلینگ بیشتره(با وجود بدنه بزرگتر 60دی) و 60دی در فیلمبرداری(با وجود فوکوس ممتد 650دی)
تو پست قبلی هم خدمتتون عرض کردم که به خاطر اختلاف در سال ساخت هست که امکانات 650 دی به 60دی رسیده و بعضا ازش پیشی گرفته و در آپدیت 60دی این اختلاف بیشتر میشه.
اما برای انتخاب در حال حاضر برای کاربری عمومی و نه حرفه ای به نظر من 650دی بهتره به شرطی که کمی ارزونتر بشه(چون تازه وارد بازار شده قیمتش بالا هست و کم کم پایین تر میاد)
انتخاب امری سلیقه ای هست و قرار نیست همه یک چیز با یک رنگ رو بخرن اگر اینطور بود که به راحتی میشد توصیه کرد.مثلا ممکنه همین یه lcd بالا که باعث مصرف کمتر باطری میشه برای یک نفر تعیین کننده باشه ویا صفحه لمسی(یادم هست قبلا این بحث بر سر lcd چرخان در دوربین هم بود که به نظر بعضی از دوستان لازم و بعضی بی استفاده بود)
البته کار کردن با صفحه لمسی به نظر من بهتره و میشه با یک باطری یدک یا حتی گریپ عمر کم باطری رو جبران کرد.
دوست عزیز امتیاز بیشتر برای هندلینگ وقتی از دو رده مختلف هستن اصلا معنای هندلینگ بهتر نیست
یک دوربین کامپکت هم امتیاز هندلینگ بالا میتونه داشته باشه ایا معناش اینه که هندلینگش از یک slr بهتره ؟ مسلما نه
با توجه به طراحی و اندازه بدنه شما باید در هر رده دوربینا رو با هم مقایسه کنی با این اعداد و ارقام و دو دوربین که ماهیتا بدنه های متفاوتی دارن اصلا نمیشه با این اعداد مقایسه بشن
600 دی رو میشه با 650 دی و با 550 دی مقایسه کرد به این صورت
در مورد موضوع باتری هم بله میشه با باتری یدک و گریپ جبرانش کرد اما به چه قیمتی ؟
1 - هزینه 2باتری اضافه چون عمر باتری 60 دی 2.5 برابر باتری 650 دی هست
2 - وزن و جاگیری دو باتری اضافه
آیا کسی حاضره هزینه اضافه بده و وسایل اضافی حمل کنه ؟ شاید !
البته احتیاج به حمل 2 باطری اضافه نیست و من هم گفتم برای کاربری غیر حرفه ای اگه احتیاج به باطری اضافه شد.
من که کامپکتی ندیدم که امتیاز هندلینگش به این دوربین رسیده باشه ممنون میشم نام ببرید؟
فکر نکنم متخصصین سایت dp بیان به هر دوربین تو کلاس خودش نمره بدن و حتی اگه اینطوری باشه باز هم امتیاز بالای این دوربین در کلاس خودش موید راحتی استفاده از اون هست .
شما که معیارتون سایت dp هست باید بهتر با این شایت اشنا باشین
این جمله زیر همه review های سایت dp دیده میشه تا معیار امتیاز دهی مشخص باشه
Scoring is relative only to the other cameras in the same category. Click here to find out more.
اتفاقا دقیقا امتیاز ها رو در همون کلاس خودش میدن وگر نه یک کامپکت باید همه امتیازاش پایین باشه
مثلا هندلینگ fuji x10 یا بیشتر هست یا مساوی آیا معناش اینه که خوشدست تر از 650 دی هست ؟ مسلما خیر
کسی که 650 دی رو انتخاب میکنه قطعا فیلمبرداری براش مهم هست و لازمه فیلمبرداری استفاده زیاد از screen هست که شدیدا مصرف باتری رو افزایش میده و اونجاست که باتری ضعیف 650 دی تبدیل میشه به یک دردسر چون همیشه هم تعویض باتری راحت نیست
هم هزینه اضافی / هم حمل وسیله اضافی / و هم زمان تعویض باعث میشه تا مجبور نشه کسی سراغش نره
سلام
برای بررسی هندلینگ دو دوربین، خواندن Review ها جوابگو نیست. بایستی به فروشگاه رفته و هر دو دوربین را در دست بگیرید، از درون ویزور نگاه کنید، دکمه ها را فشار دهید و ...و هر کدام به نظرتان خوشدست تر و راحت تر بود، هندلینگش برای شما بهتر است.
برای من به شخصه ابعاد و اندازه 600D کوچک و ناکافی بود و با 60D احساس راحتی می کردم. البته من دست های بزرگی دارم ولی ممکن است برای کسی با دست ها و انگشتهای کوچکتر 600D راحت تر باشد.
سلام و خسته نباشید؛
کارشناسان و اساتید محترم،لطفا در صورت امکان من رو در انتخاب و خرید دوربین کمک کنید.با توجه به تغییرات عمده بازار و همینطور نوسان شدید نرخ ارز کمی در انتخاب محدود و دلسرد شده ام.
شغل من تهیه برنامه های تلویزیونی است و ترجیح می دهم به جای آوردن عکاس و اجاره دوربین این مجموعه را به تجهیزات اضافه کنم.
موارد عمده استفاده ما علاوه بر پشت صحنه و فیکس فریمهایی برای تکمیل کار تدوین،عکاسی مستند و شهری است.علاقه شخصی به پرتره و طبیعت هم اضافه بفرمایید.
آنچه که بسیار اهمیت دارد این است که من تا مدتی میخواهم با این دوربین سر کنم و تعویض زودهنگام برای من مقدور نخواهد بود.بنابراین شعار انگلیسیها یادمان نرود...
ترجیح من فول فریم است اما گویا مدل خوبی مثل D700 دیگر در بازار نیست.علت تمایل به فول فریم چیزی به جز امکان استفاده از لنزهای عالی این رده آن هم در رنج حقیقی آنها نیست.راستش با آنکه به خوبی تفاوت عملکرد کراپ و فول را می دانم،اگر از من بپرسند که کدام برای چه کاری مناسب است جواب دقیقی ندارم.
در مطالعه سایت و مطابق آنچه که دستگیرم شده باید بگویم من در حال حاضر تجهیزاتی از هیچ یک از دو برند محبوب کنن و نیکون ندارم و در انتخاب آزادم.
مبلغ کمی را برای اسن کار انتظار ندارم اما خوب پولم به D3 هم نمی رسد.
حالا فعلا می توان قید سه پایه و خرت و پرت را زد...
اما یکی از مهمترین فاکتورها:
آقایان و خانمها،من زیاد فرصت ندارم چون تا 6 ماه دیگر بچه من دنیا می آید و اگر تا آن موقع من دوربین و علم کاربرد و دانش عکاسی را به حد کمال نرسانم خانمم من را به سوی پروردگار می فرستد.
متشکرم!
دوست عزیز بودجه ای که برای این موارد میتونید اختصاص بدید چقدر هست؟
با توجه به نوشته هاي شما حدس ميزنم حدود ٦ ميليون بودجه داشته باشيد
دوربيني مثل D700 هنوز هم در بازار يافت ميشود و در دسترس است اما بنده اين دوربين را بخاطر رزولوشن كم آن توصيه نميكنم اما در عوض D800 دوربين عالي است تنه اين دوربين تنها ٧/٥ميليون است...
ميتوانيد به كنون 5D mark II هم فكر كنيد و اين دوربين را بهمراه لنز ٢٤_١٠٥ تهيه كنيد كه قيمت هر دو حدود ٠٠٠'٥٠٠'٦ است البته اينها فول فريمها بودند با بودجه كمتر ميتوانيد بدنه هاي كراب دار تهيه كنيد.
طبق صفحه ی مربوطه در سایت کنون، اگر ششمین عدد سریال نامبر دوربین، 2 و بزرگتر از آن باشد دوربین جزو فراخوان نیست.
http://www.usa.canon.com/cusa/consum...01e024805ba6ce
اگر حساسیت زیادی به این مسئله دارید می توانید در هنگام خرید، شماره سریال دستگاه را در فروشگاه چک نمایید تا در لیست دوربینهای دارای ایراد نباشد.
سلام
ظاهرا تمایل بیشتری به نیکون دارید ;-) دی7000 رو با لنز 16-85 و همینطور 50 اف 1.4 جی تهیه فرمایید. در قابلیت هاش برای کاربرد خودتان شک نکنید و قیمت مناسبی هم دارد از لنزهای عالی اف ایکس (فول فریم ) هم میتونید رو اون استفاده کنید و هیچ محدودیتی ندارید. به علاوه اینکه بقیه به قول خودتان خرت و پرت ها رو هم میتونید تهیه کنید.
انتخاب فول فریم در ابتدای کار بنظر بنده معیب بیشتری داره تا محاسن.
Canon 5D Mark III هم هست كه دوربين خيلي خوبيست. سيستم فوكوس بسيار پيشرفته و قابليت فيلمبرداري حرفه اي هم بخشي از مزاياي اين دوربين است.
عامل تعين كننده مقدار بودجه شماست.
البته معايب به غير از قيمت هم ميشه در اندازه سنسور خلاصه كرد چون عملكرد بهتري با لنز مشابه فول فريم ها در مقايسه با كراپ ها دارند.
به طور مثال عكسي كه با لنزي سازگار هم با فول فريم و غير فول فريم رو كه بنده مقايسه ميكردم فول فريم ها حدودا اگر بخوايم به ميزان فوكال در نظر بگيريم چند عدد فوكال يا بهتر بگيم وايدتر هستند و مناطق بيشتري تحت پوششند.
اگر ميتوانيد به سايت يوتوب مراجعه كنيد و عبارت
Crop vs Full frame
رو وارد كنيد.يك ويديو مربوط به شخص كارل تيلور هست كه بهترين مقايسه اي بود كه بنده در اين زمينه ديدم.
كه البته سنسور يكي از دوربين هاي هسلبلد هم به طور كوتاه توي همون ويديو توضيح ميده.
خرید فول فریم ، شاید به تنهایی جالب باشه و خیلی حرفه ای به نظر بیاد ولی اول هزینه کردنه !
به خاطر اینکه برای فول فریم شما دیگر باید هزینه های گزاف تری رو برای خرید لنزهای پرایم بکنید و دیگر از لنزهای نسبتا ارزان قیمت تر کراپدار خبری نیست .
فول فریم تنها برای کسانی که از این طریق کسب درآمد دارند ، توجیه داره و اگر کسی به نظرم میخواد به صورت آماتوری به عکاسی رو بیاره ، اصلن توجیه نداره .
و باید حساب و کتاب کرد که آیا این میزان هزینه برای کار ما نیاز هست یا نه ؟!
آیا نیازی به چاپ های بزرگ داریم یا نه ؟!
اصلن چند تا کار رو ممکنه بخواهیم چاپ کنیم و از این چند تا چندتاشون بیشتر از یک متر چاپ میشن ؟!
چقدر بابت کاری که میکنیم درآمد خواهیم داشت که توجیه اقتصادی داشته باشه ؟!
این مسایل رو در همه جای دنیا جزو بدیهیات میدونن ، اما در ایران متاسفانه بیشتر با یک سری کسب هویت و یا اعتبار و یا چشم هم چشمی و ... گره خورده .
طبیعتا من هم ترجیح میدم که یکD800 داشته باشم برای عکاسی . ولی واقعن در حال حاضر براش هیچ توجیهی نمیتونم داشته باشم .
چرا که علاوه بر خرید بدنه ، خرید لنزهای گران قیمت تر، نیاز به کارتهای حافظه حجیم و پرسرعت تر ، نیاز به سیستم و پردازشگر قوی تر ، نیاز به هارد دیسک های بیشتر و .... برای من هیچ توجیهی ندارند .
و از طرفی تا الان یک چاپ بالای یک متر هم نداشته ام . و بزرگترین چاپی که داشته ام هفتاد سانتی متر طول داشته . لذا همه این موارد رو باید در توصیه خود به دوستان لحاظ کرد .
صرفنظر از مسائل مالي، آيا دوربين هاي كراپدار مزيتي بر دوربين هاي فول فريم دارند؟
جناب چگینی من این سوال شما رو درک نمیکنم .
به نظر میاد برای شما فقط اندازه سنسور خیلی مهم باشه و هر چیزی رو توجیه کنه . اگر اینطوره که به همه توصیه کنیم که بهتره هاسلبلاد بخرید و یا برید دنبال مدیوم فرمت ها !
مزیت یک امر نسبی است . مزیت نسبت به چی ؟
من در پست قبلی ام چند مورد رو اشاره کردم . اگر استدلال در پس پرسش شما رو بپذیریم ، باید تمام کمپانی ها همه محصولات دیگرشون رو تعطیل کنند و به تولید فقط فول فریم بپردازند ! پس این بازار و تقاضای دوربینهای دیگر از کجا میاد ؟! آیا همه کسانی که به عکاسی رو میارن ، حرفه ای هستند ؟! آیا همه در حرفه خود موفق هستند ؟! آیا همه پولدار هستند ؟! آیا همه با چاپ های بزرگ نیاز دارند ؟!
آیا اصلن نیازی به این هزینه ها دارند ؟!
من در پست قبلی ام توضیح نسبتا مفصلی داشتم و در همون هم به صورت تلویحی اشاره شده که اگر کسی خیلی حرفه ای میخواد با عکاسی روبرو بشه ، و یا چاپ های بزرگ میخواد بره سراغ فول فریم ها و ...
بنده قضاوتي نكردم، استدلال هم نكردم، جدل هم نكردم! اصلاً هم نگفتم كه همه بايد فول فريم يا لارج فورمت بخرند! يك سوال كردم تا براي خودم هم روشن شود: آيا صرفنظر از مسائل مالي، دوربين كراپدار مزيتي بر دوربين فول فريم دارد؟ مزيت نسبت به چي؟ خوب در سوالم كه گفتم: مزيت دوربين كراپدار نسبت به دوربين فول فريم. اين سوال اصلاً ربطي به حرفه اي بودن . بازار عرضه و تقاضا و ... ندارد، يك سوال كاملاً فني است: يك مزيت مي تواند كوچكتر بودن بدنه باشد كه حمل و نقل و عكاسي با دوربين روي دست را آسان تر مي كند. يك مزيت مي تواند داشتن پيش تنظيم هائي براي افراد مبتدي باشد كه در دوربين هاي فول فريم معمولاً اثري از آن نيست. نرم افزارهاي داخل دوربين براي انجام افكت هائي روي فايل JPG باز هم براي افراد مبتدي و كساني كه نمي خواهند Post Process انجام دهند....، بقيه مزيت ها را هم دوستان مي توانند عنوان كنند. به اين ترتيب شايد شخص به اين نتيجه برسد كه با اينكه مشكل مالي ندارد ولي دوربين كراپدار برايش بهتر از فول فريم است و يا بر عكس با اينكه حرفه اي نيست ولي ترجيح مي دهد دوربين فول فريم داشته باشد. (دقت كنيم كه بسياري از عكاسان آماتور (كساني كه عكاسي را كاملاً بلد هستند ولي حرفه شان چيز ديگري است) هم فول فريم دارند)
دعوا نداريم كه!:-) چرا دعوا مي كنيد؟ :::happy:::
بین دعوا و بحث اختلاف فاحشی هست .
من نه با شما ، که بسیار هم قابل احترام هستید و دانا ، که بلکه با دیگر دوستان هم دعوا ندارم !
بحث من اینه در مباحث مقایسه کراپدار با فول فریم -که خودش یک تاپیک مجزا رو می طلبه - باید مسایل متعددی رو در نظر گرفت .
به طور پیش فرض در فول فریم با کیفیت خروجی بهتر تصویر روبرو هستیم . همین ممکنه بسیاری رو مشتاق کنه که به این سو برن .
اما در عکاسی این به مسایل بسیار متعدد دیگری هم روبروست . یکی اش همون مسایل مادی که گفتم که از اتفاق مهمترین پارامتره . چرا که هر کسی برای تهیه تجهیزات به پول نیاز داره . خب اگر همه پول به وفور داشتند که اصلن نیازی به تولید دوربینهای دیگر نبود . همه کمپانی ها هم بر روی همه بدنه هاشون با همه ابعاد کوچک و بزرگ یک سنسور فول فریم میزاشتن و تمام .
عکاسی فن است و تکنیک در کنار هنر .
و نیازمند ابزار و تجهیزات و از همه مهمتر لنز .
لنزهای پرایم
چرا که با توجه به ابعاد سنسور این دوربین ها در صورت عدم استفاده از لنزهای با کیفیت ، در گوشه های تصویر با انواع و اقسام خطاهای اپتیک روبرو خواهند شد و در نتیجه همان یگانه برتری این دوربین ( رسیدن به خروجی برتر ) عملن حذف خواهد شد.
اما :
تهیه این تجهیزات به پشتوانه مالی متصله .
و بعد باید دید چرا ؟!
چرا باید این همه هزینه کرد و به این کیفیت در عوض دست یافت . آیا در چاپ های زیر یک متر این اختلاف بسیار چشم گیر است ؟
آیا من ( به عنوان کسی که از این ابزار استفاده میکنه ) نیاز به چه خروجی ای دارم ؟! و یا چه محصولی رو تولید میکنم ؟! یا اصلن توانایی رسیدن به این کیفیت و برداشت بهترین حالت رو دارم یا نه ؟
اما به غیر از فاکتور هزینه شما به چند فاکتور دیگر هم اشاره کردید .
در نهایت اینکه بارها در همین فروم اشاره شده که دوستانی در همین فروم با دوربینهایی چون D90 ، 60D و یا حتی گاه قطع های کوچکتر ، به تصویر و کیفیت تصویری دست یافته اند که با دوربین هاسلبلاد شاید من نتونم خلق کنم .
و باز دوستانی با ویرایش صحیح با همین دوربینها به چاپ های بالاتر از دو متر هم اقدام کرده اند.
بنابراین ، به همین دلیل است که من صحبت از نسبی بودن مزیت ها کردم .
(عدم تعیین درست هدف و نیاز و شناخت ، عملن به اونجا میرسه که دوستی میگه D800 میخوام بخرم اما به خاطر استفاده از لنزهای کراپدار و یا کمتر کردن حجم فایل خروجی ، اون رو روی کراپ تنظیم کنم !!
آیا به نظر شما در این موارد این چنین ، چه باید گفت ؟!
جز اینکه اگر به دوربین کراپدار نیازمندی ، دیگه چه نیازی به این همه هزینه ؟؟!!)
فکر میکنم برای بعضی ار کارها مثل ماکروگرافی فول فریم به درد نمیخوره . در اکثر ژانر ها اختلاف کراپ دار و فول فریم که در فاصله کانونی موثر لنز تاثیر دارد و اجبار عکاس به نزدیک شدن به سوژه برای رسیدن به کادر کراپ دار در لنز مشابه مشکل خاصی ایجاد نمی کند . اما در لنز های ماکرو که در یک حداقل فاصله مثل 30 سانتی بزرگنمایی یک به یک می دهند شما اگر بخواهید از فول فریم استفاده کنید کادری باز دارید و باید با کراپ به کادر مورد نظر برسید ولی در کراپدار این مشکل بر طرف میشود .
مزایای کراپ به فول فریم به صورت تیتروار:
- رسیدن به فاصله کانونی های بالاتر با استفاده از لنز های ارزانتر و کوچکتر
- رسیدن به اپتیک بهتر با بهره بردن از دایره ی درونی لنز ها(معمولا خطاهای اپتیک در لبه لنز شدت می گیرد)
- عمق میدان بیشتر(به طور کلی)
- وزن و حجم کمتر دوربین و تجهیزات
جزییات را در صفحه زیر بهتر میابید:
من تو ماکرو گرافی وارد نیستم اما لنز ماکرو نسبت 1:1 میده و فرقی تو فول فریم وکراپدار نداره اگه کادر فول فریم بزرگتر هست میتونید زوم کنید یا به سوژه نزدیکتر بشید.
یه مزیت فول فریم رسیدن به واید بیشتر هست و لنز گران قیمت اولترا واید 10 به 15 یا 16 تبدیل نمیشه.در موقع احتیاج به زوم بیشتر هم در دوربینهای نیکون میتونید از مود dx استفاده کنید.
عمق میدان بیشتر در ماکرو گرافی رو هم میتونید با بستن دیافراگم و افزایش ایزو جبران کنید هر چند معمولا عمق میدان کمتر رو از مزیای فول فریم عنوان میکنند.
اون بزرگنمایی یک به یک که در هر صورت هست و ربطی به فول فریم و کراپدار نداره .
توی لنز ها ماکرو نه میشه به سوژه نزدیک شد (دیگه فکوس نمیکنه یا بزرگنمایی یک به یک نمیده) نه زوم کرد(اکثر لنز های قابل قبول ماکرو فیکس هستند (100 کنون . 105 نیکون . 90 تمرون. 150 و 180 زیگما و......)
در بین فول فریم های نیکون هم یک d800 هست که به خاطر پیکسل های زیاد در صورت کراپ کردن مشکلی پیش نمیاد .
در خصوص لنزهای ماکرو هم هنوز این ابهام برای من وجود دارد: آیا حداقل فاصله فوکوس برای یک لنز مشخص در صورتی که روی فول فریم بسته شود یا کراپدار فرق می کند؟ برای مثال من یک Sigma 105mm Macroدازم که حداقل فاصله فوکوس آن 31 سانتیمتر است و در این فاصله، یزرگنمائی 1:1 می دهد. آیا اگر همین لنز را به جای 60D خودم روی مثلاً 5D ببندم آیا باز در فاصله 31 سانتیمتری بزرگنمائی 1:1 می دهد؟
یا مثلاً لنز EF 100mm Macro که در فاصله فوکوس حدود 35 سانتیمتری بزرگنمائی 1:1 می دهد، آیا بر روی مثلاً 60D و در همان فاصله فوکوس بزرگنمائی بیش از 1:1 می دهد؟
اگر اینطور نباشد، به نظر می رسد کراپدار در این مورد مزیتی به فول فریم نداشته باشد.
در مورد سوال اول این ابهام الان برای منم پیش اومد . اما تا حالا جایی ندیدم که در مشخصات لنز ذکر بشه که این فاصله برای کراپدار و این فاصله برای فول فریم . فکر کنم فرقی نداره .
در مورد سوال دوم هم نه . در هر دو سنسور یک به یک میدهد اما یک به یک روی فول فریم و کراپدار کمی فرق میکند . مثلا یک سوژه 10 میلی متر هست و در بزرگنمایی یک به یک در هر دوسنسور 10 میلی متر را میپوشاند اما در کراپدار به دلیل تراکم پیکسل بالاتر این 10 میلی متر میشود تعداد بیشتری پیکسل و درصد سهم بیشتری از سنسور و در فول فریم تعداد خیلی کمتری پیکسل و درصد سهم کمتری از سنسور در نتیجه کیفیت کمتر به دلیل تعداد پیکسل های تشکیل دهنده کمتر سوژه اصلی .
فکوس بودن ربطی به اندازه سنسور نداره (انز که نمی فهمه پرده ای که داره روش تصویر رو میندازه چیـه و چه اندازهای داره!؟)
صحبت جناب شکوری اینه که چون سنسور فول فریم بزرگتره، یه سری چیزای اضافه تر هم تو کادر تصویر قرار می گیره
(به عبارتی مشکل از اینجا ناشی میشه که فول فریم زاویه دید بازتری داره)
پیمان جان
کاملاً درست می گوئی. از طرفی هم کیفیت تصویر یک لنز مشخص روی فول فریم بالاتر از کیفیت همان لنز روی دوربین کراپدار است (روی منحنی های MTF مشخص است) که این کیفیت بالاتر در ثبت جزئیات در ماکروگرافی بسیار حیاتی است. از طرفی در ماکروگرافی خصوصاً در طبیعت و از موجودات زنده مثل حشرات، باید سرعت شاتر بالا باشد و دیافراگم را هم نمی توان خیلی باز کرد (عمق میدان کم است) بنابر این استفاده از ایزو بالا در بسیار موارد اجتناب ناپذیر است که در زمینه ایزو هم فول فریم نسبت به کراپدار برتری دارد. با توجه به همه موارد بالا و از آنجا که تجربه ماکروگرافی با فول فریم نداشته ام نمی دانم کدام یک (فول فریم و کراپدار) برای ماکروگرافی مناسب تر است. اگر دوستانی تجربه با فول فریم داشته اند لطفاً نظر دهند.
توضیحات دوستان تا به اینجا درست است
معنی بزرگنمایی 1:1 ربطی به اندازه سنسور ندارد اگر سنسور کراپ دار باشد یا فول فریم معنی بزرگنمایی 1:1 مشخص است و فرقی ندارد اما بزرگنمایی در کراپ دار نسبت به فول فریم بیشتر است که قبلاً دوستان اشاره کردند.
چه فول فریم چه کراپدار هریک مزایا و معایب خود را دارند بعنوان مثال برای عکاسی از یک قاصدک اگر با یک بدنه کراپ دار از فاصله 50 سانتی متری به بزرگنمایی مورد نظر برسیم با یک بدنه فول فریم باید فاصله نزدیکتری را انتخاب کنیم تا به همان کادر برسیم همانطور که میدانید هرچه به سوژه نزدیک تر شویم عمق میدان کمتر میشود در نتیجه عمق میدان در فول فریم کمتر خواهد بود ( اکر فول فریم مورد نظر دوربین کم نویزی باشد میتوانیم با افزایش ایزو و بستن دیافراگم عمق کم را جبران کنیم)
خودم را مثال میزنم : برای من داشتن عمق کمتر مشکلی ایجاد نمیکند و میتوانم با آن کنار بیایم اما برای ماکروگرافی در طبیعت هرچه لنز بلندتر باشد بهتر است فاصله کانونی لنز 90 من در یک بدنه کراپ دار معادل 135 میلیمتر است و این نکته به نفع من است که با هزینه کمتر فاصله کانونی بیشتری داشته باشم.
جمع بندی: داشتن بدنه فول فریم برای ماکروگرافی به شرطی لذت بخش است که یک لنز 150 یا 180 ماکرو داشته باشید در غیر اینصورت با همان کراپ دار راحتتر خواهید بود.
ببخشید برعکس نفرمودید؟ به دلیل استفاده از لبه های لنز در عکس هایی که با دوربین فول فریم گرفته می شوند، معمولا گوشه های تصویر تار و تیره ترند. در نمودار MTF هم وقتی به سمت راست نمودار می رویم(گوشه های کادر)، شاخص کم می شود. و مزیت دوربین های کراپ اینجاست که از انتهای دست راست نمودار استفاده نمی کنند.
با مقایسه منحنی های MTF یک لنز مشخص بر روی یک بدنه فول فریم و یک بدنه کراپدار می بینیم که مقدار شارپنس در بدنه فول فریم بسیار بیشتر از یک بدنه کراپدار است و درست است که شیب منحنی در بدنه کراپدار کمتر است (به خاطر ثبت نشده گوشه های تصویر) ولی شارپنس همان گوشه های تصویر در بدنه فول فریم از شارپنس وسط تصویر در بدنه کراپدار بیشتر است:
http://www.dpreview.com/lensreviews/...8_is_usm_c16/3
در سایت بالا که مربوط به لنز EF 10mm Macro L IS است یک بار کراپ فکتور 1 را انتخاب کنید و بعداً 1.6 را و نتیجه را ببینید.
بنظر من در ماكروگرافي كم نويز بودن دوربين اهميت بيشتري نسبت به بالاتر بودن فاصله كانوني دارد ! چرا كه در بسياري از موارد مجبور به عكاسي با ايزوي بالا ميباشيم و حفظ جزييات امري حياتي بحساب مي ايد . از سوي ديگر افزايش فاصله كانوني با تعويض لنز امري امكان پذير است اما بازيافت جزييات لازم خير !
من به شک افتادم در اصول دین! از توضیحات dpreview برای تست لنز ها هم که سر در نیاوردم!
البته در slrgear ماجرا همانطور است که من تعریف کردم. در نحوه ی تست لنز ها نوشته شده که نمودارشان بر حسب شاخصی با نام blur index است.مقایسه بفرمایید:نقل قول:
Blur Measurements (BxU Units)
Sharpness is probably the first characteristic anyone thinks of when considering lens quality, and it's here that the combination of DxO Analyzer with our own graphing and display software shows the most revealing results.Sharpness is a tricky parameter to nail down mathematically, as it involves not only the fineness of detail that can be captured, but the "crispness" of the images in question. Crispness can best be thought of as how abruptly transitions from light to dark or dark to light occur. In our camera-testing work at Imaging Resource, it's been clear for years now that cameras that perform well on resolution test charts don't necessarily produce images that we perceive as being "sharp."To address this issue, the image scientists at DxO came up with a measurement they call the "Blur Experience Unit," or "BxU." BxUs are a mathematical measurement that correlates very well with human perceptions of image sharpness. One BxU roughly corresponds to a "blur more" operation in Photoshop.
صحبت های آقای سهیل شهبازی ، مصداق همون مثالی است که من راجع به نسبی بودن مزیت ها زدم .
ایشون با دوربین D90 خودشون ، اما با تکیه بر دانش و تجربه ای که در این مدت در ماکروگرافی به دست آوردند ، در این ژانر عکسهایی رو گرفتند که هر کدام بسیار تاثیر گذار ، ارزشمند و مهم هستند و از همین فرصت باید استفاده کنم و به ایشون تبریک بگم.
حالا این مهم تره یا مزیت های فول فریم یا کراپدار روی کاغذ ؟؟!!
روی کاغذ شاید بگیم این یا آن . اما در حین کار بسیاری از ماجرا متفاوت است .
اما باید بدونیم که این نمودارها ، این چارت ها ، و این منحنی ها ، زمانی به کار میان ، که با دانش و تجربه انسانی ، همراه بشن و گرنه جز یک مشت خط و خطوط چیز دیگری نیستند .
استفاده از ایزوی بالاتر هم در ماکروگرافی لزوما نیاز نیست . این باز همون فرق از روی کاغذ گفتن است تا تجربه .
اونچه که شما می فرمایید ، عکاسی با ایزوی بالا در ماکروگرافی ،در حالت عکاسی با نور طبیعی است .
ماکروگراف های حرفه ای و یا آماتور جدی ، برای این کار فلاش های مخصوص خودشون رو دارند و خیلی به نور طبیعی متکی نیستند .
من پیشنهادم اینه که در این موارد به دانش و تجربه افراد متبحر در این زمینه بیشتر تکیه کرد تا یک سری نمودار و چارت و تکیه بر برخی تعاریف و مفاهیم .
من هیچ کس رو ندیدم که با خوندن دفترچه مانوال دوربین عکاس شده باشه . چون باید بسیاری از اون مطالب رو بعد از خوندن طرز کار منوها دور ریخت !
با این مورد مخالفم!
دوربین های کراپداری هم هستند از لحاظ نویز رفتار خیلی خوبی دارند . من تا به حال ایزوی بیش از 800 رو زیاد استفاده نکردم و کراپدار هایی مثل دی7000 و دی5100 تا این ایزو مشکل نویز ندارند. و اگه ضریب کراپ اعمال بشه نیاز به کراپ کردن عکس کمتر میشه و جزییات بیشتر میشه.
سلام كورش خان
ممنون از شما ولي استفاده از ايزوي بالا در ماكروگرافي خيلي مواقع لازم است ! هميشه استفاده از نور فلاش ماكرو چاره ساز نيست همانطور كه هميشه ايزوي بالا راه كار نيست ... خيلي وقت ها فلاش سوژه را از پس زمينه جدا ميكند و اين مريت است و در بسياري موارد هم با تاريك كردن پس زمينه از زيبايي عكس خواهد كاست . هر كدام شرايط خود را ميطلبند ، شما اگر اگزيف عكس هاي ماكرو جوزا را نگاه كنيد عكسها اكثرا در صبح زود كه جانداران بيحركت هستند و با نوردهي طولاني مثلا ١ ثانيه ثبت شده اند ... فكر نميكنم جوزا محدوديت فلاش داشته باشد بلكه اين براي رسيدن به نتيجه مطلوب است حال ماكه به علت موقعيت جغرافيايي محل زندگيمان وزش باد را اكثرا به همراه داريم چاره اي جز بالا بردن ايزو نيست .
حتی در ایزوی 400 و 200 همنویز خودش رو در منطقه خارج از فوکوس به راحتی نشون میده.800 که جای خود داره.در نهایت چه 200 چه 800 شما مجبور به نویز ریداکشن پس زمینه(بعضا به صورت جداگانه) خواهید شد.
جناب خادمي عزيز
بحث بر سر مزيت فول فريم به كراپ دار در ماكرو گرافي بود والا اينكه در كراپدارها وضعيت هاي نويزي خوب و بد دارد معلوم است همانطور كه فول فريم ها هم همينطور ميباشد ، اما مسيله مشخص عملكرد بهتر فول فريم هاست . D7000 عملكرد نويزي خوبي در بين كراپ دارها دارد ولي نميتوان با d800 مقايسه شود ( سواي بحث قيمتي حتي ) و هميشه هم نياز به كراپ نيست ! بنده بسياري از عكسهاي ماكروي خودم رو در حد اقل فاصله فكوس لنز گرفتم و كراپ بسيار كمي داشته ام حال اگر بدنه فول فريم بود قطعا جزييات بهتري همراه كار من ميبود ....
من متوجه بسیاری از این صحبتهای دوستان نمیشم . خب طبیعیه که فول فریم به هر حال کیفیت بهتری رو داره ولی در عوض اش شما باید پول بسیار بیشتری رو هم بپردازید .
آیا شما هفت میلیون پول برای D800 دارید ؟! و چند میلیون دیگه برای و خرید لنزهای ماکرو و ... دارید ؟
اما سوال من این بود ، که متاسفانه چندبار گفتم و به نظر میاد از طرف دوستان نادیده گرفته میشه ، و اون اینه که باید دید که این میزان افزایش هزینه برای من و شما و دیگران کاربرد داره یا نه ؟!
اگر دوستی مثل جناب شهبازی میاد چنین عکسهای ماکروی ارزشمندی رو میگیره اونهم با یک D90 ، و نه حتی D7000 ، این نشوندهنده تجربه و دانش انسانی است که یک هنرمند و فرد با تجربه میتونه از اون دوربین به اندازه یک دوربین فول فریم کار بکشه .
حالا اگر من یک D800 داشته باشم میتونم عکسهای ماکروی خوبی بگیرم به اندازه ایشون ؟؟!!
متاسفانه انگار داره یک تفکری که در فرهنگ کشور ما در همه جا مرسومه ، در اینجا هم ایجاد میشه که عده ای فکر میکنند با تجهیزات هر چه گران تر و وسیع تر ، لابد دانش و تجربه و مهارت بیشتری هم به دنبال اش میاد !!
آیا همه امکان خرید فول فریم دارند ؟!
اگر دارند ، بفرمایند خریداری کنند . من که ناراحت نمیشم . بیاییم در این تاپیک به همه توصیه کنیم برن فول فریم بخرند .
آیا با این وضع همه عکاس میشوند ؟!
و اگر کسان دیگری فول فریم ندارند پس عکاس حرفه ای و یا خوبی نیستند ؟!
بحث من اینه که این تفاوت هزینه آیا ضرورتی داره ؟!
شما می فرمایید نویز بیشتر و ...
آیا D800 به خاطر همین مگاپیکسل بیشترش ، در ایزوهای بالا رفتار نویزی خوبی داره ؟! برای چی در تاپیک خودش این همه در مورد رفتار نویزی اون در ایزوهای بالا صحبت و انتقاد شده ؟! ایا همه اشتباه میکنند ؟
ایا نیاز به نویز ریداکشن نداره ؟!
آیا به این معناست که D800 دوربین بدیه ؟! نه . اما من میخوام بدونم توصیه خرید D800 به من با این شرایط ، انقدر مهمه ؟ و این تفاوت فاحش قیمت ها رو توجیه میکنه ؟!
ممنون از پاسخ.
بودجه رو نسبی می بینم چه در خریدهای کوچک و چه بزرگ.به نظرم دو فاکتور مهمتر هست که باید در اون باره توجیه بشم:
1-فلان دوربین بهترین انتخاب و مناسب است.
2-بهترین هزینه را کردم (یعنی برای این کار نه لازم بوده بیشتر پول بدهم و نه زیادی خرج کردم) یا به عبارتی یک نوع توجیه اقتصادی.درسته که من از این راه کسب درآمد مستقیم نمی کنم اما یک سری هزینه ها را از دوشم بر می دارد(: اجاره دوربین،عکاس،هزینه امورات شخصی و...)
شما هم لطف کردید که پاسخ دادید.چه کسی است که دلش برای فول فریم لک نزند و اگر مثل من مرض کمال گرایی هم داشته باشد که بدتر...
راستش دلم فول فریم میخواد و تا حدودی هم تفاوتهایش را با کراپ می دانم.اما به اطمینان رسیدن در زمینه این انتخاب بسیار مهم است.کدام مناسب تر است و ...
با وضعیت اقتصادی امروز خرید بهینه خیلی ارزش دارد.ما در تمام تجهیزات این رو رعایت می کنیم.اما توی دوربین عکاسی به اندازه باکس تدوین و دوربین فبلمبرداری خبره نیستم و همینطور که می بینید هنگ کردم.
مرسی! برند نیکون دوست داشتنیه اما تعصبی ندارم.این هم گزینه است...
البته نیکون نسبت به دی 300 اس مقداری عقب نشینی کرده.شاید وقتش باشه تا یک کراپ خوب و یک فول فریم ارزان تر تولید کنه.بررسی و کامپیرشن کامل از این دوربین اگر سراغ دارید ممنون میشم.
به نسبت مارک 2 تغییراتش چشمگیر نیست.قیمتش چشمگیره...
5دی ها همیشه از گزینه های ما برای کارهای کوتاه و با کیفیت هستند (کلیپ و تیزر و...)
مطلبي كه خدمت شما عرض كردم در رابطه با اين مسيله بود كه فرموديد استفاده از ايزوي بالا لزوما نياز نيست و فلاش را جايگزين مناسب دانستيد و عنوان كرديد عكاسان حرفه اي زياد به نور طبيعي متكي نيستند ! والا اينكه تعويض بدنه براي من نوعي ايا به اندازه ي هزينه اش موجب پيشرفت ميشود و يا اينكه اصلا همين بدنه فعلي شايد بيشتر از حد نياز من باشد امري جداي از اين بحث است ... درسته كه اين بحث در اين تاپيك در ادامه صحبت هاي ديگر دوستان مطرح شد ولي بنده جايي پيشنهاد خريد نه فول فريمي مثل d800 و يا هيچ كراپداري را ندادم ... با بقيه صحبت هاي شماهم موافقم ....